.
#ترکیب_بند شهادت آیت الله رئیسی شهید خدمت و هیئت همراه
دردی به دل افتاده که درمان شده شیون
از داغ تو انگار که گریان شده شیون
ای بت شکن از داغ تو بستان شده شیون
برخیز ببین کشور ایران شده شیون
دردا که غمت خون به دل خونجگران کرد
داغی که بهاران وطن را چو خزان کرد
------
جمهور وطن در غم تو بانگ و نوا داشت
با ناله و فریاد وطن را به عزا داشت
در ماتم آن مرد که قلبی ز طلا داشت
هر لحظه و هرجا به لبش نام خدا داشت
مردم همه در داغ تو فریاد کشیدند
جز آتش جانسوز تو در سینه ندیدند
-------
ای خادم فرزانه ی خورشید خراسان
ای باور مردم به تو ای جلوه ی باران
ای گم شده در جنگل و در کوه و بیابان
ویرانه وطن از نفست یافته سامان
جز طعنه که از هم سخنانت نشنیدی
جز ظلم که از یار طلبکار ندیدی
-------
جز خدمت بر مردم ایران به سرت نیست
جز کار و سپس کار دگر در نظرت نیست
جز توسعه انگار که فکر دگرت نیست
حقّا که به جز دست دعا بال و پرت نیست
با خدمت پیوسته و دائم که نمودی
افسانه پیروزی خدّام سرودی
---------
ای شعر بهارانه ی خدمت به سلامت
ای واژه ی پر نور صلابت به سلامت
ای معنیِّ زیبای رشادت به سلامت
وی مست جمال تو شهادت به سلامت
تو خادم خوش آتیه ی کوی رضایی
تو ذوب شده از نفس و هُرم ولایی
-------
#سیدالشهدای_خدمت
#محمدحسین_علیرمضانی✍
.
.
#غدیریه
#امیرالمؤمنین
ترکیب بند غدیریه
لاله ی مجنون دَرَد بر تن خود پیروهن
دامن دشت و دمن پر شده از نسترن
نغمه ی دلکش کشد باد صبا در چمن
نور وفا تابد از چشم تر یاسمن
سنبل نیلی رخ از شور و شعف آمده
حکم غدیر از پی شاه نجف آمده
چشم سخن وا شد از چشمه ی شور غدیر
گوهر سینا شده ، سینه ز نور غدیر
دل شده آتشفشان از یم هور غدیر
گوش فلک تشنه ی زمزم صور غدیر
حور و ملک از شعف نام علی میبرد
یاسمن از حبِّ او جامه به تن میدرد
عید غدیر از شعف طعنه زند بر رجب
بلبل دستان شد از باده ی خم در طرب
بر لب هر شیعه ای ذکر علی چون رطب
سرو سُهی خم شده در بر شاه عرب
باز کن این دیده را شاه به بالا رود
از لب خم یک نفس تا به معلّا رود
هر که زند باده از خمِّ ولای علی
تا به ابد میشود سائل یای علی
روز و شبم طی شود یکسره پای علی
طوطی طبعم زند نغمه برای علی
هر که می از خم خورد غرق تلاطم شود
روز جزای خدا غرق تبسم شود
نقل لبم از ازل ذکر علی بود و هست
روز و شبم در غزل ذکر علی بود و هست
ورد لبم چون عسل ذکر علی بود و هست
معنی خیرالعمل ذکر علی بود و هست
شعر و غزل قاصر از وصف تو یا مرتضی
کاش شود عمر من صرف تو یا مرتضی
بوی نسیم سحر میوزد از چپ و راست
دیده ی هر عاشقی در طلب کبریاست
حرف غدیر از ازل آیه ی وصل و لقاست
حکم ولا فارغ از معنی و چون و چراست
دیده گشا و ببین حکم خدا روشن است
در دل صحرای غم وادی خم گلشن است
هر که بود در پی عزّت و جاه و شرف
یا که رضای خدا بوده برایش هدف
یا که بود در پی درّ درون صدف
باید و باید شود سائل شاه نجف
آن که ملک سائل سفره ی احسان اوست
گردش چرخ و فلک گردش چشمان اوست
حکم ولایت خدا داده بنام علی
مرغ دلم آمده بر سر بام علی
شکر خدا بوده ام مست و غلام علی
شاعرم و بوده ام تیغ حسام علی
شعر نگویم به جز شعر ولایت مدار
هیچ نجویم به جز حیدر پروردگار
#محمدحسین_علیرمضانی
.