۱
#مصاحبه_با_سید_مهدی_میرداماد :
سیدمهدی میرداماد میگوید: بهترین کلاس برای مداحی، پای منبر است و امروز هم این فریاد را دارم که کلاس نظری مداحی، نتیجه ندارد. مداحی، علم تئوری نیست که پای تخته آموزش داده شود. مداحی را باید در هیأت و جلسه آموخت.
خبرگزاری فارس ـ : سیدمهدی میرداماد، همزاد انقلاب اسلامی و متولد بهمنماه ۵۷ خوزستان است که سالیان سال در استان قم زندگی کرده است. او در زمره مداحان مطرح کشور است که این روزها بیشتر در تهران با سبک خاص خود به مداحی میپردازد و همانند روزی که در قم با مهدی سلحشور، خلاف جریان حاکم جلسات سنتی، حرکت کرد، این روزها نیز با تلفیق روند سنتی و بهروز، جای خود را میان هیأتهای تهران باز کرده است.
سیدمهدی میرداماد مهمان ما در خبرگزاری فارس بود و به موضوعات مختلفی از جمله روند مداح شدنش، دعای خیر مادر برای او در این مسیر، ماجرای گم شدن در سنین کودکی و توصیههایی برای مداحان جوان پرداخت که بخش اول این گفتوگو را در ادامه میخوانید:
مادرم وصیت کرد موقع مداحی همواره شال سبز بیندازم
شما در خانوادهای مذهبی رشد یافتید؛ بهطوری که مادر شما معلم قرآن بود و برادر بزرگتر شما نیز امروز از قاریان قرآن است. شما چطور به مداحی گرایش پیدا کردید؟
خانواده من کاملاً مذهبی بود. پدربزرگ پدری من روحانی بود، مادرم در خانوادهای روحانی بزرگ شده بود و خودش معلم قرآن بود. این فضا کمک ویژهای میکرد تا بتوانم وارد این فضا شوم. مادرم در محل دورههای معروفی برگزار میکرد؛ بهطوری که منزل ما از صبح تا شب محل برگزاری کلاسهای آموزش قرآن بود. بهطور مثال صبحها کلاس مسنترها برگزار میشد، عصرها کلاس برای خانمهای جوانتر بود و در این کلاسها به آموزش تفسیر، حفظ و قرائت میپرداختند.
در آن دوران، مادرم ماهانه جلسه روضهای برگزار میکرد و از یک سید روحانی نیز دعوت میکرد تا روضهخوانی کند. مادر از همان زمان اصرار داشت تا من کنار این روحانی بنشینم و شروع به خواندن کنم. این شال سبز را هم آماده کرد تا من در زمان خواندن روی دوشم بیندازم. مادرم اصرار به این کار داشت و در نهایت نیز وصیت کرد تا من همواره در زمان خواندن، این شال سبز را بر گردن داشته باشم تا نشان سیادتم باشد.
علیرغم آنکه فرد کمرویی بودم و شاید تصور نمیکردم روزی در برابر هزار نفر بخوانم، با توجه به فضای خانواده به سمت مداحی رفتم و امروز به این جایگاه رسیدهام. جلسات اولیه مادرم در منزل و دعای بسیار او برای مداح شدن من بسیار تاثیرگذار بود؛ زیرا حتی در کودکی و نوجوانی به نسبت دوران، علایق دیگری در ذهن داشتم و فضای مداحی برایم گنگ بود، اما مادرم بهقدری خالصانه دعا کرد که فضای زندگی من تغییر کرد. اوج دعاهای او نیز در زمان فوتش بود که تکتک برداران و خواهرانم را صدا کرد و برای همه ما دعا کرد. امروز آثار آن دعاها مشهود است.
گمشدنی که میرداماد را مداح کرد
گویا شما در دوران کودکی مفقود میشوید و مادر برای پیدا شدن شما نذری میکند. اصل قضیه چه بود؟
در دوران کودکی به خاطر بازیگوشی، چندروزی گم شدم و با توجه به اینکه محله کوچک بود و همه آشنا بودند، مدتی محله به هم ریخت. پدرم میگفت، مادرم سر بر سجاده نماز، مرتب دعا میکرد و بعدها خودش تعریف کرد که آن زمان نذر کرده تا من را در خدمت و نوکری اهل بیت(ع) تربیت کند. خاطرم هست زمانی که گم شده بودم، گویا فردی مرا پیدا کرد و مأمور بود تا به خانهمان برساند. بعد از این اتفاق، فضای ذهنی من هم به سمت مداحی و نوکری اهل بیت(ع) تغییر کرد و میتوان گفت این رویداد، نقطه عطفی برای مداح شدن من بود.
روضه خانگی مثل یک قنات است
بسیاری از ما در کودکی خاطراتی از حضور همراه مادر در روضهها و مجالس هیأت داریم. شما هم در گذشته بهواسطه این روضههای خانگی مادر به سمت مداحی حرکت کردید. اهمیت برگزاری این روضهها امروز به چه صورت است؟
یکی از سنتهای مذهبی خانوادهها، برگزاری روضههای خانگی است. من هر زمان نام این روضه مطرح میشود، بیاختیار یاد این مثال میافتم که این روضهها مانند قناتهای زیرزمینی است که میبینیم هرجا قنات خشک میشود، موجب خشکی رودخانه و بعد از آن حتی دریاچهها میشود و اگر در زمینی، قنات وجود داشته باشد، بهترین آب و محصول را شاهد هستیم. شاید در شرایط امروزی برگزاری روضه خانگی به چشم نیاید و افراد بگویند جمعیت کمی حضور پیدا میکند، اما این روضهها تاثیر بسیاری دارد.
مقام معظم رهبری روی موضوع خانواده تأکید بسیاری دارند. امروز امنیت خانواده در حوزه اخلاق، دین و ... در کجا تأمین میشود؟ در فضای بیرون به همان اندازه که هیجان است، آسیب و آفت نیز وجود دارد، اما در