#زمزمه
#هجوم_به_خانه
#شهادت_حضرت_محسن_علیه_السلام
🏴 بند ۱
میان خانه ، شدی تو پرپر ای گلم زود
میان خانه ، میان شعله های پر دود
میان خانه ، چگونه نقشِ بر زمین ، چگونه زیر دست و پا ، چرا تنت بود
زهرایم ، ببین دو دست من بستند ۲
زهرایم ، اسیر کینه ام هستند
زهرایم ، ( که پهلوی تو بشکستند ) ۲
( ای وای ، تو یار حیدر ، به پشت در بودی
نذاشتی تنها بمونم
ای وای ، من دستِ بسته ، تو شعله ور بودی
نذاشتی تنها بمونم ) ۲
🏴 بند ۲
شکسته بالت ، پرستوی مدینه اِی وای
شکسته بالت ، به ضربه های کینه اِی وای
شکسته بالت ، چرا شرر فتاده و ، عدویت از چه شعله زد ، به سینه اِی وای
پشتِ در ، تو ای مه شب تارم ۲
پشتِ در ، یگانه اِی طرفدارم
پشت در ، ( فتاده ای تو ای یارم ) ۲
( زهرا ، همیشه با من ، تو همسفر بودی
برا تو ای کاش بمیرم
زهرا ، ز داغ محسن ، تو خون جگر بودی
برا تو ای کاش بمیرم ) ۲
#محمد_مبشری
#زمزمه
#هجوم_به_خانه
🏴 بند ۱
(ای همسفر همیشه ی من
بودی بر و برگ و ریشه ی من) ۲
در وقت هجوم قوم کینه
تو شیر زنی به بیشه ی من
پشت در خانه ، ناله ها نمودی ۲
در روز غریبی ، یار من تو بودی
( دشمن به حریمت آتش افروخت
شش ماهه گل سرخ تو را سوخت ) ۲
پیدا بوَد از سرخی مسمار
میخ در و سینه ی تو را دوخت ۲
( ای یار شهیده ی ولایت ۲ ) ۲
🏴 بند ۲
(رسم ازلی چنین شد ای یار
این گونه دلت غمین شد ای یار ) ۲
چون شعله خورد به صورت تو
قلب علی آتشین شد ای یار
من به دست بسته، تو پهلو شکسته۲
اطفال تو زهرا ، یک گوشه نشسته
( ای فاطمه پشت در چه دیدی
با فشار در چه ها کشیدی ) ۲
دشمن چو مرا کِشد به مسجد
با سینه ی خونی ات رسیدی ۲
( ای یار شهیده ی ولایت ۲ ) ۲
#محمد_مبشری