وفات حضرت معصومه سلام الله
روضه/ حاج محمدرضا بذری
#وصف_تومحفل_به_محفل
وصف تو محفل به محفل، گفتگـوی اهل قم
روز و شب چشم عنایاتت به سوی اهل قم
آفتــاب و مــاه، تـا در چـرخِ گیتیپرور است
سایۀ گلدستههایت بر سرِ اینکشور است
دخت موسایی وصد موسی مقیمِ طور توست
وسعت ملک خـدا، غـرق شعـاع نــور توست
عصمت و تقوا و پاکی و شرف،منشور توست
قم اگر گردیده مشهور جهان،مشهور توست
نه فقط«موسیبنجعفر»را سرورِ سینهای
چـارده معصــوم را ســر تــا قــدم آیینـهای
نخـل موسـای ولایت، بــر نـدارد مثـل تـو
بعـد زینب فاطمــه، کوثــر نـدارد مثـل تـو
هفتمین بحر شـرف، گوهر ندارد مثـل تـو
حجت هشتم، رضا، خواهر ندارد مثـل تـو
چارده خورشیدِ خورشیـد آفرین را کوکبی
بر سر دست پدر، هم فاطمه، هم زینبی
ای بـه جـان و پیکـر پاکت، سلام فاطمه
بضعــــه پیغمبـــر اکـرم، تمــــام فاطمه
از دهانـــت ریختــــه دُرِّ کـــلامِ فاطمــه
بر تو چون زهرا برازنده است، نامِ فاطمه
گفتگویت یاد از «امّ ابیهــا» میکند
تا رضا روی تو بیند، یاد زهرا میکند
از همون روزی که امام رضا همه رو جمع کرد
گفت برام گریه کنین گفتن آقا پست سر مسافر
خوب نیست گریه کردن
آقا فرمود پشت مسافری که بر میگرده
منی که دیگه برنمیگردم الان گریه کنین
اشک از چشم همه جاری شد
از همون لحظه حضرت معصومه در به در
امام رضا شد چرا داداشم
گفت من دیگه بر نمیگردم
خواهر همینه
خدا نکنه بلایی بخواد سر داداش بیاد
خواهر خودشو می کشه
یه نقل اینه سادات و جمع کرد به بهانه ی دیدار
علی بن موسی از مدینه خارج شد
یه نقل دیگه که امام رضا نامه به خواهر
فرستاد هرجا هستی خودتو به من برسون
لذا فرمودن موقع احتضار نامه رو تو بغل داشت
جون داد
یه اشاره بکنم
بخدا زینبم موقع جون دادن
پیروهن خونی برادرو رو سینه گذاشت
دوخواهر در جهان مظلومه باشن
یکی زینب و یکی یا معصومه باشن
تا رضا روی تو بیند، یاد زهرا میکند-
خاک قم بالد که دارد نقشِ جای پای تو
وحیِ مُنزَل جوشد از گفتارِ روح افزای تو
میبـرد دل از امـامـان هُـدا، سیمای تو
تـا صـف محشـر ســلامالله بـر آبـای تو
گر جهان بار دگـر «موسیبنجعفر» آورد
میتوان چون حضرت معصومه، دختر آورد
روی تو روی بهشت و خوی تو خوی بهشت
نی عجب کز سینهات بوی پدر،بوی بهشت
قم شـده بـا مقـدم نـورانیَت، کوی بهشت
محو شد از ذهن اهل قم، هیاهوی بهشت
تا به سـوی قم تو را طی سفـر، آغاز شد
یک در جنّت به خلق، از جانب قم، باز شد
شعلـۀ داغ پـدر بـر سینـه میزد آذرت
بود از هجر رضا سـوز دل و چشم ترت
حیف در سنّ جوانـی مثل زهرا مادرت،
بعد هفده روز پر زد مـرغ روح از پیکرت
کس نداند آتش داغت به اهل قم چه کرد
یه نقل اینه حضرت مریض شد
ارائه متن وصوت نوحه، روضه، مرثیه و،،،،
مدیریت کانال:شعبانپور
@Haram75
─⊱✾♡✾⊰─
https://eitaa.com/joinchat/2115895304C4149e19122
─┅─⊱✾♡✾⊰─┅─