.
#زمینه
#حضرت_ام_کلثوم سلام_الله_علیها
#آئینه_ی_زهرانما
🌷بند اول🌷
آئینه ی زهرا نما (یا ام کلثوم3)
نوه ی ختم الانبیا(یاام کلثوم3)
زینته مرتضی علی،دختر و خواهره ولی
بانوی اطهر
عفیفه ی حجب وحیا،خاتون باصبر و وفا
نائبه کوثر
تو روضه خوانه خونه خدایی
پیام رسانه کرب و بلایی
💟(سیدتی2)یاام کلثوم💟
▪️▪️
🌷بند دوم🌷
بی بی بگو برای ما (از در و دیوار3)
از محسنه شش ماهه و(تیزیه مسمار3)
چهل حرومی با شتاب،علی رو بردن با طناب
وای از مدینه
مغیره ی پسته لعین،مادر و انداخت رو زمین
بابغض و کینه
ثانیه نامرد شکسته پهلوش
قنفذ میزد با غلاف به بازوش
💟(واویلتا2)(آه وواویلا3)💟
▪️▪️
🌷بند سوم🌷
دیدی با چشمانه ترت(روضه ی گودال3)
کناره مقتل مادرت (رفته بود از حال3)
برادرانت روی خاک،غرقه به خون و چاک و چاک
وای از جسارت
آتیش گرفته معجرت،حرومیا ریختن سرت
رفتی اسارت
به روی ناقه از کوفه تا شام
شدی اذیت شنیدی دشنام
💟(واویلتا2)(آه واویلا3) 💟
▪️▪️
🌷بند چهارم🌷
چه ها کشیدی میونه (کوچه وبازار3)
رفتی میونه ازدحام (در بینه انظار3)
دور و برت نامحرما،میریختن از پشته بوما
سنگ وخاکستر
سرت شکست با کعب نی،شما کجا مجلس می
ناموس حیدر
بزمه یزید و چشمای اغیار
حرف کنیزی خجلت بسیار
💟(واویلتا2)(آه وواویلا3) 💟
#الیاس_محمدیان ✍
#وفات_حضرت_ام_کلثوم
👇
.
#وفات_حضرت_ام_کلثوم
نورعصمت الله
يادتوای تجّلی توحيد
عطرناب حضورآورده
نام پُرشورت ای خدا آئين
بردلم شوق وشورآورده
ای كه ازسّرعشق آگاهی
نوری ازطورعصمت الهی
اي كه آئينه ات پُراز نوراست
آينه دارپنج معصومی
دختر ماهِ ماه وخورشيدي
خواهرزينب ،ام كلثومی
گوهربحر بوترابی تو
آفتابی ودرحجابی تو
قدر تو اوج تاخدادارد
گرچـه مجهول مانده شوكت تو
می خروشد به روز رستاخيز
چشمه ی افتخار وعزّت تو
مثل رنگين كمان خورشيدی
چشمه چشمه زُلال توحيدی
همچوزينب درآستان شرف
دختر بانوی عفافی تو
مُحرم كعبه ی حيا شده ای
دور اين كعبه درطوافی تو
سعی و زمزم حريم ايمانت
هاجروساره مات وحيرانت
افترايی كه بسته اند به تو
جزدروغی به سير خلقت نيست
هرچه تاريخ را ورق زده ام
نـور را نسبتی به ظلمت نيست
آن كه درحق توجفامی كرد
كاش ازفاطمه حيا مي كرد
فصل فصل بهار زندگی ات
حاكی ازغُربت و غم و درداست
مثل زينب كه مادرغم هاست
اشك توگرم وآه توسرداست
ای رسيده به عرش آوايت
بانوی غم ، فدای غم هايت
درمدينه كنار قبررسول
شاهدمـاجرای خانه شدی
همچولاله به موج آتش ودود
داغدار گُل وجوانه شدی
آن كه غم درزمانه ديدتویی
خواهرمحسن شهيد تویی
چه شبي بودآن شب دردی
كه تو را درد و داغ افسردند
همره داغ مادرت ماندی
جسم او را به نيمه شب بردند
آسمان رفت و بر زمين چه گذشت
برتوو زينب حزين چه گذشت
اف برآن مردمی كه ازغفلت
سنگ برنخل پُرشكوفه زدند
درشب قدرقدرنشناسان
تيغ كين برعلي به كوفه زدند
تابه گوش توقدقتُل آمد
ناله ی تو برون ز دل آمد
درمدينه چگونه پرپرديد
چشم توياس باغ حيدر را
ديدی ای پاره ی وجود علی
پاره هاي دل برادر را
باز چشم توخون نگرشده بود
دلت ازپيش پاره ترشده بود
آه بانو ببخش شعرم باز
چه سفرنامه ی غمی شده است
سخن ازكعبه ی وجودآمد
آه چشمم چه زمزمی شده است
دل غمگين وچشم خون پالا
برده دل رابه سوي كرب وبلا
كربلابود و صحنه ی ايثار
روز عاشوربود وغوغا بود
لحظه ی غرق شور رستاخيز
ملكوت عروج گل ها بود
دامن آسمان زخون ترشد
همه گل های باغ پرپر شد
آه وقتی به قتلگاه گُل
شاهدجسم بی سرش بودی
همره زينب و رباب آن جا
توتسّلای دخترش بودی
بين دردو مصيبت واحساس
تازيانه چه كردبا گل ياس
ای كه باخطبه ای شرار انگيز
كوفه وشام راتكان دادی
با كلامی به روشنایی نور
راه توحيد رانشان دادی
گاه برنی نگاه مي كردی
آسمان را پُر آه می كردی
بعداز آن درمدينه وهمه جا
ازحسين غريب می گفتی
ياد قرآن بر سر نيزه
ذكرشيب الخظيب می گفتی
كم نشدلحظه ای غم ومحنت
شمع گشتی وآب شدبدنت
بعد كرب وبلا به گلشن وحی
بی گل و بی جوانه ماندی تو
عاقبت از فراق جان دادی
رفتی و جاودانه ماندی تو
بی خزان مانده تا ابد باغت
سوخت جـان «وفایی»از داغت
#سیدهاشم_وفایی ✍
.
.
#حضرت_ام_کلثوم
#مدح_و_مرثیه_حضرت_ام_کلثوم_بنت_امیرالمؤمنین_علیهما_السلام
سِرّ خداست قصهی خواهر برادری
پر ماجراست قصهی خواهر برداری
دانی کجاست قصهی خواهر برادری
در کربلاست قصهی خواهر برادری
شد بر حسین، زینب اگر بیقرار تر
کلثوم بود، بهرِ غمش ناله دار تر
او جانشینِ دومِ زهرای اطهر است
چون زینب آتشین، نفَسِ دخت حیدر است
او روضهخوان مقتل داغ برادر است
نوحه سرای قافله، بانوی مضطر است
آهش نفیرِ زخمیِ گودالِ قتلگاه
شعرش سفیرِ حنجرِ پامالِ قتلگاه
اینگونه کس معینِ برادر نمیشود
با شعر خود رسانهی لشکر نمیشود
مانند او، شبیه به مادر نمیشود
چون او کسی قرینهی خواهر نمیشود
تنها نه خواهر است، که همراه زینب است
همراه اشک و نالهی جانکاه زینب است
اول چکامههای غمِ کربلا از اوست
دادِ سخن به وقتِ غم و ابتلا از اوست
روح امید، بر دلِ هر مبتلا از اوست
تصویرِ نینواییِ رنج و بلا از اوست
وقتِ وداعِ یک یکِ یاران چکار کرد!
با هر رجز، سپاه عدو را شکار کرد!
وقتِ وداعِ هر یک از آن لشکرِ دلیر
میگفت شعر تازهای آن، دخترِ امیر
نِعم الامیر، بر لبِ هر شیر و بچه شیر
با هر رجز نمود روانه، هزار تیر
دشمن کلافه بود ز تیغِ شعارها
تیغی که آفرید، دوصد افتخارها
اما بمیرم از غمِ وقتِ وداعِ یار
خواهر سرود، با دلِ پر سوز و اشکبار
مهلاً اَخا، غریب مرو سوی کارزار
رحمی به حال زینب و این اشکِ زار زار
برگرد ای امیدِ حرم، هستیِ حرم
از آخرین وداعِ تو، غَش کرده خواهرم
بار دگر سرود ز جانش، چکامهای
وقتی که دید بر سرِ یک نیزه، جامهای
افتاد زیرِ پای ستوران، عِمامهای
هان! ای حرامیان که نوشتید نامهای
رحمی کنید ای سپهِ نیزه دارها!
شد قطعه قطعه جسمِ حسینم، سوارها!
فریادِ ذوالجناح که بر خیمهها رسید
خون از نوای زخمیِ کلثوم میچکید
وقتی که دید، رنگ ز رخسارهها پرید
با شعر خویش روحیهی تازه میدمید
برگشت اسبِ خسته و بی صاحبِ حسین
خون میگریست، مرکبِ بی راکب حسین
شد آشکار شیون و فریاد ممکنات
لرزید عرش و فرش، ز نِسوانِ بارزات
شورِ نشور شد، ز نوای مخدرات
بینِ غبار، ریخت بهم حالِ کائنات
خیلِ مخدرات، سرازیرِ مقتَلَند
اما هنوز شمر و سنانها مُعَطَّلَند
اعرابِ بادیه که به گودال ریختند
بر آن تنِ برهنه و پامال ریختند
خونِ عزیز فاطمه و آل ریختند
سر را ز پشتِ سر، به چه منوال ریختند
فریادِ یابُنَیَّ ز گودال میرسید
برگرد یااُخَیَّ ز گودال میرسید
#وفات_حضرت_ام_کلثوم
#محمود_ژولیده ✍
.
.
#زمینه
#وفات_حضرت_ام_کلثوم
#حضرت_ام_کلثوم_زمینه
اونکه تو اهل بیت عصمت مظلومه
بیش از همه جناب ام کلثومه
تقصیر ما بوده که بعد از چهارده قرن
هنوزم اسمش واسمون نامعلومه
معلومه از اسمش
کمتر دم گرفتیم
معلومه که واسش
مجلس کم گرفتیم
«بی بی ام کلثوم»
قدم قدم رفته اسارت با زینب
تا که نزاره که بشه تنها زینب
مدیون بی بی ام کلثومیم حالا
ما اگه میتونیم بخونیم یا زینب
بعد از کرببلا
پرچمداره زینب
بی بی ام کلثوم
هم سرداره زینب
سلام عزیز حیدر کرار بی بی
اُخت الحسینِ سیدِ الاحرار بی بی
«وَ الطَّيِّباتُ لِلطَّيِّبِينَ» یعنی تو
سلام عروس جعفر طیار بی بی
پاک اَن از هر بدی
کل این سلاله
جمعِ نور خدا
با ظلمت محاله
#عبدالزهرا_هاشمیان ✍
.👇
.
#حضرت_ام_کلثوم_سلام_الله_علیها_غزل_مرثیه
۱۱۸۳
اُمّ کلثوم غم و محنت دوران دیده
از همان کودکیاش غصه فراوان دیده
داشت تنها دو سه سالی که میان کوچه
مادرش را به زمین زار و پریشان دیده
پشت هم غم روی غم دید و تحمل میکرد
کربلا بود که اندوه، دوچندان دیده
غمِ اصغر، غم عباس و علی جای خودش
یوسفش را به زمین با لب عطشان دیده
سر جدا بود ولی باز به او نیزه زدند
نیزه باران شدنِ پیکر عریان دیده
بدنی دید روی خاک ولی سینه نداشت
پاره پاره بدن از سُمّ ستوران دیده
صحنهای دید در آنجا، که به لکنت افتاد
تکههای بدنش را به بیابان دیده
عصر آن روز فقط پارگیِ گوش ندید
دختران را به روی خار مغیلان دیده
هرچه غم دید بماند، زِ همه سختترش
وسط تشت، سرِ قاری قرآن دیده
از غم چوب به لبها و غم جامِ شراب
خواهرش را به خدا پاره گریبان دیده
چه بگویم که اسیران و یتیمان را بعد
وسط هلهلهی برده فروشان دیده
#محمود_اسدی_شائق
#وفات_حضرت_ام_کلثوم
.
.
#شور
#حضرت_ام_کلثوم سلام الله علیها
🚩بند اول:
دختر شاه والا مقام
حامی و هم مسیر امام
عمه جان امام زمان
ام کلثوم علیها سلام
ای وارث چادر زهرا
مایه ی تفاخُر زهرا
توی شام و کوفه با تو شد
توو ذهنا تبادر زهرا
دل و دلدار حیدر، یا ام کلثوم
تویی کرّار حیدر، یا ام کلثوم
توی کرب و بلا با، تیغ صبوریت
شدی تکراره حیدر، یا ام کلثوم
صلِّ عَلٰی
بنت مرتضی
یا زینب صغری
🚩بند دوم:
راوی فتح میدان عشق
مرثیه خوان مردان عشق
پا به پای عقیله تو هم
گفتی جانم به قربان عشق
همراهه دلاور زینب
پرچمدار لشکر زینب
پاسبان محملت عباس
هیئت دار منبر زینب
صاحب راز ارباب، یا ام کلثوم
تویی سرباز ارباب، یا ام کلثوم
آفرین داره عزمت، ای کوه غیرت
به تو مینازه ارباب، یا ام کلثوم
صلِّ عَلٰی
بنت مرتضی
یا زینب صغری
✍️به قلم: #طاها_تحقیقی، #حسین_نوری
#وفات_حضرت_ام_کلثوم
.👇
.
#واحد
#نوحه_سنتی
#وفات_حضرت_ام_کلثوم
#سبک_سالار_زینب
زاده ی نور و آیه ی تطهیر
دختر کوثر دختر غدیر
یا ام کلثوم
قدر تو پنهان چون قبر زهراست
قصه ی مرگت داغ عاشوراست
یا ام کلثوم
🏴
با دست بسته قد خمیده
دیده ای بر نی راس بریده
یا ام کلثوم
جای تو نبود ای دخت امام
زندان کوفه ویرانه ی شام
یا ام کلثوم
🏴
شاهد بوده ای با چشم گریان
خیزران می خورد بر لب قرآن
یا ام کلثوم
داماد زهرا کی شود اغیار؟
بودی عروس جعفر طیار
یا ام کلثوم
#میثم_مومنی_نژاد ✍
👇
زمینه؛ بانوی غریب.mp3
زمان:
حجم:
8.61M
#حضرت_ام_کلثوم علیهاالسلام
#زمینه
🔹بانوی غریب🔹
نور حقیقتی مکتوم
بانو غریبی و مظلوم
یا حضرت ام کلثوم
قدر تو مثل شب قدره پنهان
وارث هل أتی و نورِ قرآن
محبوب خاتم رسولان
تو کوثر فاطمهای
تویی دختر امیر بتشکن
خواهر حسین و زینب و حسن
تویی بانوی سخن
«یا ام کلثوم، یا ام کلثوم»
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
همدم غمای مادر
آخه کیه بهجز دختر
چی شنیدی شب آخر
عجّل وفاتی رو تو هم شنیدی
از این زمونه دیگه دل بریدی
تنهایی بابا رو دیدی
سی سالِ بعد تو بودی و...
آخرین سفرهٔ افطار علی
تا سحر چشم گهربار علی
شدی غمخوار علی
«یا ام کلثوم، یا ام کلثوم»
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
تویی تو خواهر زینب
همهجا یاور زینب
یار غمپرور زینب
هرجا که سنگ میزدن از روی بام
سایهٔ سر بودی برای ایتام
از کربلا تا کوفه و شام
اما تو رو کشته غمِ
نیزه و سر مطهر حسین
خیزران و لب پرپر حسین
داغ دختر حسین
«آه از یتیمی، آه از یتیمی»
شاعر: #جمعی_از_شاعران
نغمهپرداز: #سیدعلیاکبر_حسینپور
#وفات_حضرت_ام_کلثوم
واحد؛ اشکهای بی امان.mp3
زمان:
حجم:
9.03M
#حضرت_ام_کلثوم علیهاالسلام
#واحد
🔹اشکهای بیامان🔹
کربلا بود و یک کاروان بیپناه
کربلا بود و یک قافله اشک و آه
کودکان یتیم و غریب و اسیر
مانده حیرتزده در دل خیمهگاه
کمر بر استقامت بسته زينب
که یکدم هم ز پا ننشَسته زينب
اگر زينب پناه کاروان بود
تو هم بودی عصای دست زينب
«آه و واویلتا، از غم کربلا»
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
کوفه بود و غم و غربتی بیامان
قلبت آتش گرفت و شدی خطبهخوان
«وَیلَکُم» گفتی و اهل کوفه شدند
دلپریشان و گریان و آشفتهجان
ميان شهر پیچیده صدايت
طنین حیدری خطبههایت
تمام کوفه، بانو زير و رو شد
چنان که اشکها شد همنوايت
«آه و واویلتا، کوفه شد کربلا»
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
شام غمها زده شعلهها بر دلت
در خرابه شده اشک و غم حاصلت
مانده بر جانت از کوفه داغی اگر
داغ طشت طلا شد ولی قاتلت
سهساله رفت و زد آتش به جانت
فدای اشکهای بیامانت
نداری طاقت ماندن که این غم
دگر برده ز دل تاب و توانت
«آه و واویلتا، از دیار بلا»
شاعر: #یوسف_رحیمی
نغمهپرداز: #سیدعلیاکبر_حسینپور
#وفات_حضرت_ام_کلثوم
.
#زمزمه
#نوحه
#وفات_حضرت_ام_کلثوم
۳۲
ام کلثوم برفت از دنیا
دگر راحت شده از غم ها
زین جهان رفته سوی زهرا
واویلا واویلا واویلا۲
روان سوی عقبی گردیده
هر کجا کربلا گردیده
شور ماتم به پا گردیده
واویلا واویلا واویلا۲
دخت حیدر ام کلثوم است
به سان خواهرش مظلوم است
همچو مادر ز حق محروم است
واویلا واویلا واویلا۲
از غمش جمله دل ها خون است
شیعه از داغ او محزون است
مهدی فاطمه دلخون است
واویلا واویلا واویلا۲
بدیده گل ام لیلا
ز جور و کینه های اعدا
شده پیکرش اربا اربا
واویلا واویلا واویلا۲
بدیده تشنه لب اصغر را
بدیده بریده حنجر را
بدیده شورش محشر را
واویلا واویلا واویلا۲
ام کلثوم گل خیر الناس
غربتش را نموده احساس
به وقت شهادت عباس
واویلا واویلا واویلا۲
بدیده که گل ها را چیدند
حرمت برادر دریدند
سرش را از قفا ببریدند
واویلا واویلا واویلا۲
به چشمش کربلا را دیده
آتش خیمه ها را دیده
سر بر نیزه ها را دیده
واویلا واویلا واویلا۲
#سبک_نسیمی_جانفزا_می_آید
#حضرت_ام_کلثوم
#رضا_یعقوبیان
@yaghubianreza
.👇
شور حضرت ام کلثوم بند ۱.mp3
زمان:
حجم:
849.7K
#وفات_حضرت_ام_کلثوم سلام الله علیها
#شور_حضرت_ام_کلثوم
تو تصورات شاعرانه تصویره
موقع مبارزه زبان یه شمشیره
پرورش یافته توی دامن زهرا
دختر علی یقینا به علی میره
برمیگرده .از فتح خیبر
مثل حیدر ... آرومه آروم
بنت الزهرا . همراز زینب
جانم خانم. یا ام کلثوم
شیوه حیدرانه
زهرای زمانه
مثل خواهرش علمدار کاروانه
توی شام و کوفه
تا خطبه میخونه
حرف حسینو به عالم میرسونه
بی بی جان مدد
یا بنت الحیدر
با ادب کنار زینب میره آهسته
کوه صبره بعد کربلا نشد خسته
ظاهرا اسیره اما بخدا خانم
با کلامش دستای دشمنو بسته
روضه خونه. دست برادر
پیش چشم . ام البنینه
مثل زینب . کرببلارو
جز زیبایی. چیزی نبینه
صبح و ظهر و شامه
مشغول سلامه
گوشش به صحبت نائبه الامامه
در تقابل با
آل بنی امیه
میگیره انتقامو به عشق رقیه
بی بی جان مدد
یا بنت الحیدر
شاعر و نغمه پرداز : #محمدرضا_طالبی ✍
#کارگاه_خوشدل
.
.
#زمزمه
#حضرت_ام_کلثوم سلام_الله_علیها
۱۱۸۴
کجایی تو
نجف، سوریه یا کربلایی تو
به زخم دلها فقط شفایی تو
کجایی تو
اینه آرزومون
ای امام مظلوم
با شما بگرییم
واسه اُمّکلثوم
آقا جان
دردت بجون تموم ما
کاش بشیم فدایی شما
با اینکه بدیم ولی شده
ذکر لبامون آقا بیا
آقا جان
بیا که دلم پر از غمه
بیا ای عزیز فاطمه
بیا بیا یا مهدی بیا
ذکر لب ام کلثومه
****
بلا دیدم
شبیه زینب منم جفا دیدم
سر داداشم رو زیر پا دیدم
بلا دیدم
دیدم یکی با چوب
میزد روی لبهاش
افتاد میون طشت
دندون ثنایاش
دیدم که
سر بریده نگام میکرد
با چشاش منو صدام میکرد
سپر یتیما تا شدم
با گریه منو دعام میکرد
از یادم
نمیره نگاه آخرش
خون گرفته بود چشِ ترش
دیدم توی کوچه مونده بود
زیر سم مرکبا سرش
****
ستم دیدم
من ازطفلی درد ورنج وغم دیدم
به بازوی مادرم ورم دیدم
ستم دیدم
گودالو که دیدم
کوچه یادم اومد
هرکی رسید از راه
داداشمو میزد
دیدمش
که چیزی نموند از بدنش
از بس رو خاکا کشیدنش
یه عده با نیزه اومدن
نیزه خورده رو باز زدنش
دیدم که
روی نیزهای، زدن سرش
میاومد صدای مادرش
خیره به سر حسین شدم
شمر اومد ولی با خنجرش
****
#محمود_اسدی_شائق ✍
#وفات_حضرت_ام_کلثوم
.👇