قسمت سوم :
#روضه_حضرت_حمزه_علیه_السلام
گریز به :
#روضه_حضرت_اباالفضل
( علیه السلام )
#استاد_حیدرزاده
بدنش رو « مُثله » کردند ؟ یعنی بدنش رو قطعه قطعه کردند ، سینه اش رو دریدند ، جگرش رو بیرون آوردند ... ای ی ی ی... سردارِ لشکر پیغمبره ، سردارِ سپاه رسول اللهِ ، اما تا پیغمبر«ص» ، آمد کنار بدن حضرت حمزه ، یه نگاه کرد ، دید بدن رو « مُثله » کردند ، گریه کرد ، ناله ی پیغمبر«ص» بلند شد ...
عرض کنم ، یا رسولَ الله «ص» ، کنار پیکر حضرت حمزه آمدی ، اما علی کنارت بود ، امیرالمومنین یارت بود ، نگاه به امیرالمومنین میکردی ، نیرو میگرفتی ، اما بمیرم برای اون غریبی که کربلا ... وقتی آمد کنار بدن سردار سپاهش اباالفضل ، ... ای ی ی ی حسیییین .... دیگه کسی رو نداشت ، نه علی اکبر ، نه قاسمی ، نه عون ، نه جعفری ، نه حبیبی ، نه زهیری ...
فقط یک برادر براش مونده بود اون هم تکیه گاهش بود ، دلت رو روانه کن علقمه ، کنار حرم آقا بنی هاشم ، یا اباالفضل ... ای ی ی ... هان اگه نفس داری ؟ صدای ناله ات رو آزاد کن ، مگه میشه کربلا بری و داد نزنی ؟ میشه با پای دلت تو حرم اباالفضل بری و ناله نزنی ؟
باور نمیکنم ، دستت جدا شده
یه نگاه کرد ، دید دستاش رو قطع کردند ، یه نگاه کرد ، دید فرقش رو عمود آهن زدند ..
« وَلَمَّا قُتِلُ الْعَبَّاسُ بَانَ الْاِنْکِسارُ فِی وَجْهِ الْحُسَیْنِ عَلَیْهِ السَّلامْ »
اگه خواستی گریه کنی ، برای غربت ابی عبدالله گریه کن ، بگو آی غریب حسین .. آی کسی هست ناله اش رو شریک نکنه ؟ یا ابا عبدالله ، یا ابا عبدالله ...
باور نمیکنم ، دستت جدا شده
سقای من چرا ، فرقت دو تا شده
تو رو به حق حیدر کرار
پاشو علَم رو از زمین بردار
#دیگه_چی ؟
تا بچه هام نرن سرِ بازار
#شاعر_حامد_شریف
#و_سجاد_شرفخانی
این یک مصرع خیلی معنا میده ، اهل روضه ؟
تا بچه هام نرن سرِ بازار
حالا که اهل روضه ای ، اهل گریه ای ، بزار برات بگم .. عباسم پاشو ، پاشو داداش ، خواهرمون آماده اسیری شده ، عباس ...
بعد تو میزنند ،
دستاشون رو طناب ؟
پیغمبر«ص» و امیرالمومنین مثل شیر بالای سر حمزه ایستاده بودند ، اما کربلا دشمن دور ابی عبدالله را گرفته بودند زخم زبان میزدند ... عباسم ...
یه ناله هم به یاد شهدا و امام و پدر و مادر بزن ...
عباسم ، برادر :
بعد تو میزنند ،
دستاشون رو طناب ؟
( بعدیش رو بگم ؟
یا بقیه الله .. )
زینب رو میبرند
تو مجلس شراب ... ؟؟
طناب ودست بچه ها
ای وای ، ای وای ..
سرِ منو ، تشتِ طلا
ای وای ، ای وای ..
خنده ی شمرِ بی حیا
ای وای ، ای وای ..
#قم_بیت_الرضا_علیه_السلام