eitaa logo
کانال مداحی باسبک عاشقان حضرت زینب(س)
25.8هزار دنبال‌کننده
1.1هزار عکس
956 ویدیو
595 فایل
ارائه متن و صوت نوحه، روضه، مرثیه و،،،، مدیریت کانال:شعبانپور @Haram75 ─⊱✾♡✾⊰─ https://eitaa.com/joinchat/2115895304C4149e19122 @Asheghane_hazrat_zeynab 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠 تعرفه تبلیغات این آیدی👇🏼 @kianatv ─┅─⊱✾♡✾⊰─┅─
مشاهده در ایتا
دانلود
🔸رفتی و با رفتنت،چه بر سر من رفت 🔸هرچه توان داشتم،ز پیکر من رفت 🍃پشت و پناه یکی دو روزه من،نه 🍃یک جبل الرحمه از برابر من رفت ... 🍂نیست کمر درد من بخاطر اکبر 🍂دردم از این است که برادر من،رفت 💎بس که بلند است صدای هلهله،به گمانم 💎کوفه خبر دار شد که لشکر من رفت جانم جانم.. ☑️حرف هلهله میاد،دیگه غیرتی باید یجوری صدا حسینت بلند باشه صدای عمه جانمون زینبو کسی نشنوه حسین... خواهر من زینب من،یک به یک به اهل حرم گفت ✴️وای ابالفضل رفت،معجر من رفت ✴️گفت مرا هم ببر به علقمه گفته ام ✴️زود تر از رفتن تو،مادر من رفت ✴️رفتی و با رفتن تو دست حرامی ✴️بغل گوشواره دختر من رفت 🔘حالاداره التماس میکنه... 🔥جان حسین روی نیزه باش مراقب 🔥دیدی اگر سمت شام،خواهر من رفت حسین... 🔰سر بی کلاه خود،خوب میدونه چیه عمود 🔰صورت یه بی دست،فقط یه رنگ داره کبود ♨️هر تیری که اومد، دوبار فرو رفته تنم ♨️یه بار دونه دونه، یبار باهم وقت فرود ☑️آخه میدونی آدم وقتی از بالای بلندی میفته اول کاری که میکنه دستاشو سپر میکنه. تیر به چشمای عباس زدن عمود به فرق عباس زدن دست چپ و راستشو از بدن جدا کردن چنان از بالا اسب افتاد... حسین... حالا باهم روضه بخونیم 💢سر بی کلاه خود،خوب میدونه چیه عمود 💢صورت یه بی دست،فقط یه رنگ داره کبود ✅هر تیری که اومد، دوبار فرو رفته تنم ✅یه بار دونه دونه، یبار باهم وقت فرود چهار هزار تیرانداز به یه نفر... ☑️حالا مادرش اومده، سرشو رو زانو گرفته هی تو دلش میگه خدایا مادرم ام البنین مدینه کیه میگه پسرم عباس؟! تا خودشو معرفی کرد ☑️ای که میگی یا ولدی،منو در آغوشت نگیر مادر کنار اخه تنم پُره تیره، بسه برات همون یه زخم، زخم مسمار 🔲شنیدم یه کاری باهات کرد اون مسمار در هر بار نفس میکشیدی...
🔸رفتی و با رفتنت،چه بر سر من رفت 🔸هرچه توان داشتم،ز پیکر من رفت 🍃پشت و پناه یکی دو روزه من،نه 🍃یک جبل الرحمه از برابر من رفت ... 🍂نیست کمر درد من بخاطر اکبر 🍂دردم از این است که برادر من،رفت 💎بس که بلند است صدای هلهله،به گمانم 💎کوفه خبر دار شد که لشکر من رفت جانم جانم.. ☑️حرف هلهله میاد،دیگه غیرتی باید یجوری صدا حسینت بلند باشه صدای عمه جانمون زینبو کسی نشنوه حسین... خواهر من زینب من،یک به یک به اهل حرم گفت ✴️وای ابالفضل رفت،معجر من رفت ✴️گفت مرا هم ببر به علقمه گفته ام ✴️زود تر از رفتن تو،مادر من رفت ✴️رفتی و با رفتن تو دست حرامی ✴️بغل گوشواره دختر من رفت 🔘حالاداره التماس میکنه... 🔥جان حسین روی نیزه باش مراقب 🔥دیدی اگر سمت شام،خواهر من رفت حسین... 🔰سر بی کلاه خود،خوب میدونه چیه عمود 🔰صورت یه بی دست،فقط یه رنگ داره کبود ♨️هر تیری که اومد، دوبار فرو رفته تنم ♨️یه بار دونه دونه، یبار باهم وقت فرود ☑️آخه میدونی آدم وقتی از بالای بلندی میفته اول کاری که میکنه دستاشو سپر میکنه. تیر به چشمای عباس زدن عمود به فرق عباس زدن دست چپ و راستشو از بدن جدا کردن چنان از بالا اسب افتاد... حسین... حالا باهم روضه بخونیم 💢سر بی کلاه خود،خوب میدونه چیه عمود 💢صورت یه بی دست،فقط یه رنگ داره کبود ✅هر تیری که اومد، دوبار فرو رفته تنم ✅یه بار دونه دونه، یبار باهم وقت فرود چهار هزار تیرانداز به یه نفر... ☑️حالا مادرش اومده، سرشو رو زانو گرفته هی تو دلش میگه خدایا مادرم ام البنین مدینه کیه میگه پسرم عباس؟! تا خودشو معرفی کرد ☑️ای که میگی یا ولدی،منو در آغوشت نگیر مادر کنار اخه تنم پُره تیره، بسه برات همون یه زخم، زخم مسمار 🔲شنیدم یه کاری باهات کرد اون مسمار در هر بار نفس میکشیدی...
🔻از حرم تا قتلگه، افتان و خیزان میرود 🔺تا ببوسد حنجری، گیسو پریشان میرود … اومد نزدیک گودال 🟤فرقةٌ بالسیوف یه عده دارن شمشیر میزنن خدا رحمت کنه همه قدیمیارو با اون نوا میخوام روضه بخونم 🟤فرقةٌ بالرِّماح یه عده با تیر میزدن 🟤فرقةٌ بالحجار اوناییکه شمشیر و تیر نداشتن،سنگ میزدنض 🟤فرقةٌ بالخشب پیرمردا با چوب میزدن 🟤فرقةٌ بالعصا یه عده با عصا میزدن 😭😭😭😭😭😭😭😭 😭😭😭😭 ✔️وضو گرفتن، قربه الی الله اومدن تو گودال گفتن هر کی باید یه سهمی داشته باشه ✔️حالا که ما جون نداریم شمشیر دست بگیریم انقده با عصا به بدن غریب کربلا زدن 😭😭😭 🔰از حرم تا قتلگه، در بین دشمن میرود 🔰در پی یک دختری، آتش به دامن میرود دامنش آتیش گرفته گفت دلم سوخت دنبالش دویدم آتیشو از دامنش خاموش کنم ✔️هر چی من تندتر میدُییدم، اونم تندتر میدُیید ✔️باد، شعله ی آتیشو زیاد میکنه هرجوری بود رسیدم بهش، آتیشو خاموش کردم ✔️تا فهمید یخرده مهربونی تو وجودم هست، گفت آی مرد غریب آیا تو بساطت آب هم داری?? یخرده آب دادم بهش، گفت گودال از کدوم سمته? ✔️دختر مگه تشنت نیست? گفت این آبُ برا بابای غریبم میخوام 😭😭 رسیدن… 🔅پیرمردا با عصا بالاسرت رسیدن 🔅دقیقا تو نفسای آخرت رسیدن 🔅نیزه دارا جلو چشم خواهرت رسیدن ثوابه… ♻️شنیدم یکی میگفت که زدنت ثوابه ♻️یکی گفت رد شدن از رو بدنت ثوابه ♻️داد میزد غارت اعضای تنت ثوابه ♨️رفتی و همسفرم شد، شمر بی رحم ♨️مایه ی دردسرم شد، شمر بی رحم ♨️خار چشمای ترم شد، شمر بی رحم 😭آه… غریب مادر 😭آه… غریب مادر 😭آه… غریب مادر ☑️یه مادری تو گودال میکوبید به سینه میگفت آه غریب مادر 😭😭 تازه یه روز بین در و دیوار با میخ... شلوغه… ◀️ته گودالی و دور بدنت شلوغه ◀️چقده دور تن بی کفنت شلوغه ◀️قتلگاه لحظه ی غارت شدنت شلوغه ندیدم 🟤هرچی گشتم ولی انگشترتو ندیدم 🟤پیرهنی که داده بود مادر تو ندیدم 🟤گمونم دیر اومدم که سر تو ندیدم 🔰زینب و این تن بی سر، پیرش کرده 🔰حنجر و کُندیه خنجر، پیرش کرده 🔰ناله ی غریب مادر، پیرش کرده ♥️… آه ♥️… آه ♥️… آه