۷
(حضرت قاسم ابن الحسن ع)
#نوحه
#شب_ششم_محرم
#حاج_رضا_یعقوبیان
منم قاسم یتیم مجتبایم
فدایی شه کرب و بلایم
عموی مهربانم
تویی آرام جانم
عموجانم عموجان۲
عموجان مشکلم این گونه حل شد
برایم مرگ احلی من عسل شد
خدا داده نویدم
به راه دین شهیدم
عموجانم عموجان۲
ز سوز تشنگی جان بر لبم من
ولی حیران عمه زینبم من
حسن را نور عینم
فدایی حسینم
عموجانم عموجان۲
اگر چه در ره قرآن شهیدم
ولیکن نزد بابا روسپیدم
گل باغ ولایم
به راه دین فدایم
عموجانم عموجان۲
بود میدان جنگ میدان عشقم
بود در این مکان جولان عشقم
انا ابن مجتبایم
گل شیر خدایم
عموجانم عموجان۲
مگر از اکبرت بالاترم من
فدایی علی اصغرم من
بمیرم از برایت
کنم جانم فدایت
عموجانم عموجان۲
شدی قاسم تو پامال ستوران
فدا گشتی به راه دین و قرآن
الا ای نور دیده
شدم قامت خمیده
عموجانم عموجان۲
#زنجیر_زنی
#مشهد_مقدس
.
.
نوحه حضرت عبدالله بن حسن علیه السلام
#نوحه
#زمزمه
#شب_پنجم_محرم
#سبک_دوباره_مرغ_روحم
عمه مرا دعا کن حاجت من روا کن
ببین عمو غریب است دست مرارها کن
عمو عمو غریب است
تنها و بی شکیب است
بر سبط ختم مرسل اگرچه نور عینم
مظلومه عمه جانم فدایی حسینم
عمو عمو غریب است
تنها و بی شکیب است
عمه میان گودال ببین عمو غریب است
افتاده بر زمین و تنها و بی شکیب است
عمو عمو غریب است
تنها و بی شکیب است
برگوش جان نوای هل من معینش آید
عمه ببین عمو را خون از جبینش آید
عمه عمو غریب است
تنها و بی شکیب است
عمه نگر به مقتل عمو بخون تپیده
با خنجر آن ستمگر کنار او رسیده
عمه عمو غریب است
تنها و بی شکیب است
از اینهمه مصیبت عمه دلم شکسته
شمر ستمگر ازکین برسینهاش نشسته
عمه عمو غریب است
تنها و بی شکیب است
دشمن بی مروت عموی من رها کن
به جای او بیا و دست مرا جدا کن
عمه عمو غریب است
تنها و بی شکیب است
خجلتزده زاویم با او به گفتگویم
جان میدهم براهش در دامن عمویم
عمه عمو غریب است
تنها و بی شکیب است
#مشهد_مقدس
.
۲
(حضرت قاسم ابن الحسن ع)
#نوحه
#شب_ششم_محرم
#حاج_رضا_یعقوبیان
قاسم عزیز مجتبایم
تنها یتیم کربلایم
از غربت تو،از پا فتادم
عمو کن امضا،حکم جهادم
عمو عموجان۲
مرگ از برای من عموجان
همچون عسل شیرین به دوران
ای همه عزت،دریای رحمت
کن قاسمت را،غرق محبت
عمو عموجان۲
از درد و غم بنما رهایم
بهرت عمو من جانفدایم
سوزم برای،لب های عطشان
مظلومه عمه،طفلان گریان
عمو عموجان۲
جان در رهت عمو نهادم
زیر سم اسبان فتادم
جز تو عموجان،کسی ندارم
من در ره تو،جان می سپارم
عمو عموجان۲
#مشهد_مقدس
.
۵
(حضرت قاسم ابن الحسن ع)
#نوحه
#شب_ششم_محرم
#حاج_رضا_یعقوبیان
تو هدیه از سوی خدایی
قاسم یتیم مجتبایی
ای گلبن باغ ولایت
داری تو لطف بی نهایت
آقا تو بر خیل گدایت
مولا حسین آجرک الله۳
بر مجتبی نور دو عینی
پرورده ی دست حسینی
خوی و خصال تو حسینی
ماه جمال تو حسینی
جاه و جلال تو حسینی
مولی حسین آجرک الله۳
آقا منم مهمانت امشب
شرمنده ی احسانت امشب
من از محبان تو هستم
در محفلت مولی نشستم
از مرحمت بگیر تو دستم
مولی حسین آجرک الله۳
همسنگر خون خدایی
کردی تو جانت را فدایی
چون علی اکبر عز و جاهت
بر درگه خالق نگاهت
کرب و بلا شد قتلگاهت
مولی حسین آجرک الله۳
با تیغ بشکسته سرت شد
در خون شناور پیکرت شد
از کینه ها و ظلم عدوان
شد جسم تو پامال اسبان
رفتی تو قاسم سوی جانان
مولی حسین آجرک الله۳
جانت به راه دین فدا شد
ذکر همه واویلتا شد
ای گلبن در خون تپیده
خون خدا قامت خمیده
کنار پیکرت رسیده
مولی حسین آجرک الله۳
شد پاره پاره پیکر تو
عزا گرفته مادر تو
گل حسن گشتی تو پرپر
با نیزه و شمشیر و خنجر
عمه زند بر سینه و سر
مولی حسین آجرک الله۳
اهل حرم ماتم گرفتند
بهر تو بزم غم گرفتند
جان همه عالم فدایت
نجمه نشسته در عزایت
عمه کند گریه برایت
مولی حسین آجرک الله۳
#مشهد_مقدس
۱۰
(حضرت قاسم ابن الحسن ع)
#نوحه
#شب_ششم_محرم
#حاج_رضا_یعقوبیان
روح بر جانم بده،ره به جانانم بده
ای عموی مهربان،اذن میدانم بده
مشکلم را یا عمو بنما تو حل
مرگ باشد بر من احلی من عسل
ای عموجانم حسین۲
در جلالی مصطفی،در مثالی هل اتی
در کمالی فاطمه،در خصالی مرتضی
نوربخش عالمینی قاسمم
هستی و جان حسینی قاسمم
ای عموجانم حسین۲
رفت قاسم از وفا،جانب میدان عشق
بین خیل دشمنان،داده او جولان عشق
لشکر دشمن منم پور حسن
سبط فرزند رسول مؤتمن
ای عموجانم حسین۲
می رسد تکبیر تو،هم نوا شمشیر تو
تا که افتادی زمین،شد عمویت پیر تو
شد سراسیمه به سویت رهسپار
دید دور تو گرفته خیل خار
ای عموجانم حسین۲
جان و جانانت حسین،بی قرارت آمده
با دو چشم اشکبار،در کنارت آمده
از چه قاسم بر زمین پا می کشی
زین مصیبت ها عمو را می کشی
ای عموجانم حسین۲
#مشهد_مقدس
.
۶
(حضرت قاسم ابن الحسن ع)
#نوحه
#شب_ششم_محرم
#حاج_رضا_یعقوبیان
من یتیم مجتبایم
نوجوان کربلایم
من بمیرم عمو از برایت
می کنم جان خود را فدایت
ای عمو ای عمو ای عموجان۲
ای عمو ده اذن میدان
تا زنم بر خیل عدوان
از غم غربت تو ملولم
جان زینب مرا کن قبولم
ای عمو ای عمو ای عموجان۲
یا عمو ممنونت هستم
تا ابد مدیونت هستم
مشکلم با نگاه تو حل شد
مرگ شیرین تر از هر عسل شد
ای عمو ای عمو ای عموجان۲
شیر دشت کربلا بود
در دلش شور و نوا بود
قاسم بن الحسن نور عینم
یاور پور زهرا حسینم
ای عمو ای عمو ای عموجان۲
می نمود او جنگ شایان
حمله می کرد همچو شیران
صف شکن گشته آن ماه پاره
بر عدو بسته شد راه چاره
ای عمو ای عمو ای عموجان۲
عاقبت از ظلم عدوان
گشته پامال ستوران
دید عمو صحنه را با دل چاک
پا کشد قاسمش بر روی خاک
ای عمو ای عمو ای عموجان۲
#مشهد_مقدس
.