سبک: #تک
مداح: #محمد_حسین_پویانفر
من که ز آغاز عمر بی تو نکردم سفر
خیز و ببین یا اخا با که سفر میکنم
"ای وای حسین"
ساربانا مزنید این همه آوای رحیل
آخر این قافله را قافله سالاری هست
مَبَریدم و در این دشت مرا کاری هست
گل اگر نیست ولی صفحه ی گلزاری هست
"ای وای حسین"
بی همگان به سر شود بی تو به سر نمیشود
داغ تو دارد این دلم جای دگر نمی شود
صفا و مروه دیده ام گرد حرم دویده ام
هیچ کجا برای من کرب و بلا نمی شود
"مولا حسین
کانال مداحی محبان اهلبیت،ع🎤عاشقان حضرت زینب،س،
پیوی مدیرکانال:شعبانپور @Haram75
روضه و نوحه های ناب از مداحان ترکی و فارسی
https://eitaa.com/joinchat/2115895304C4149e19122
کانال عاشقان حضرت زینب،س،را به دوستان خودتان معرفی کنید🙏☝️☝️☝️☝️
#دودمه
#روز_عاشورا
می رود تنها به میدان یوسف کربوبلا/
یا اباصالح بیا
ساعتی دیگر زند در بین مقتل دست و پا/
یا اباصالح بیا
🌸🌸🌸🌸🌸
بر روی تل ،عمه ی سادات گشته نیمه جان/
العجل صاحب زمان
دیده خون از حنجر خشک برادر شد روان/
العجل صاحب زمان
🌸🌸🌸🌸🌸
شد بریده حنجر مظلوم زهرا از قفا/
یا اباصالح بیا
زیر مرکب استخوان سینه اش شد جابه جا/
یااباصالح بیا
🌸🌸🌸🌸🌸
رأس پاک شاه دین رفته به روی نیزه ها/
یا اباصالح بیا
پیکر صد پاره اش در بین مقتل شد رها/
یا اباصالح بیا
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
#دودمه
#شب_هشتم_محرم
#شهادت_حضرت_علی_اکبر_علیه_السلام
ارباً اربا شد تن پیغمبر کربوبلا/
یا اباصالح بیا
عضو عضو پیکر پاکش شده با خون حنا/
یااباصالح بیا
🌸🌸🌸🌸🌸
با عبا بردند اکبر را به سمت خیمه ها/
یا اباصالح بیا
پاره های پیکرش را چیده اند روی عبا/
یا اباصالح بیا
🌸🌸🌸🌸🌸
شد حسین مویش سپید از محنت داغ جوان
العجل صاحب زمان
گوئیا که در کنار اکبرش او داده جان
العجل صاحب زمان
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
#دودمه
#شب_تاسوعا
#شهادت_حضرت_عباس_علیه_السلام
در میان علقمه دست عمویت شد جدا/
یا اباصالح بیا
خورده بر رأسش عمود آهنینی بی هوا/
یا اباصالح بیا
🌸🌸🌸🌸🌸
در میان هلهله آمد حسین ناله زنان/
العجل صاحب زمان
در کنار حضرت عباس شد قامت کمان/
العجل صاحب زمان
🌸🌸🌸🌸🌸
عضو عضو حضرت عباس از تن شد جدا/
یااباصالح بیا
پیکر صدپاره اش در بین دشمن شد رها/
یااباصالح بیا
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
#دودمه
#شب_عاشورا
شد حسین امشب برای خواهرش آرام جان/
العجل صاحب زمان
عصر فردا می شود تنها میان دشمنان/
العجل صاحب زمان
🌸🌸🌸🌸🌸
دارد امشب اکبر و عباس و قاسم،کاروان/
العجل صاحب زمان
صبح فردا باغ گلها می شود اینجا خزان/
العجل صاحب زمان
🌸🌸🌸🌸🌸
در حرم غرق عبادت گشته شاه کربلا/
یا اباصالح بیا
عصر فردا می رود رأسش به روی نیزه ها/
یا اباصالح بیا
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
#شب_دهم_محرم
#روضه_امام_حسین_علیه_السلام
متن روضه 1
🔸امشب شب «انّاالیه راجعون» است
🔸فردا زمین کربلا، دریای خون است
شب عاشوراست...
شب مصیبت عظماست...
🔸امشب حسین است و شهادت آرزویش
🔸فردا بریزد بر زمین خون گلویش
امشب بگیم خدایا شکرت...
یه عاشورای دیگه هم به ما توفیق دادی...
بیایم در خانه حسین...
نميدونم توی مجلسمون کسی هست تا الان اشکش جاری نشده باشه...
امشب باید خوب عزاداری کنی...
امشب باید بلند ناله بزنی...
معلوم نیست سال بعد زنده باشیم...
بیایم برای عزیز زهرا اشک بریزیم...
خدا ميدونه خیلی ها سال قبل توی همین مجالس بودند اما...
الان زیر خاک خوابیدن...
آرزو دارند یک بار دیگه برگردند و...
فقط یک بار بگن حسین...
آماده ای بریم کربلا بسم الله...
🔸امشب کند در خیمه زینب بیقراری
🔸فردا کند در مقتل خون سوگواری
از امشب دیگه مصیبتهای زینب شروع میشه...
از امشب دیگه باید ما هم بگیم...
🔸امان از دل زینب
🔸چه خون شد دل زینب
امشب کربلا چه خبره...
خدا به داد دل زینب برسه...
دید صدای هلهله دشمن میاد...
اومد کنار برادر عرضه داشت...
چه خبر شده حسینم...
قراره چه اتفاقی بیفته...
ابی عبدالله فرمود خواهرم زینبم...
الان پیغمبر خدا رو در خواب دیدم...
صدازد حسینم تو به زودی به ما ملحق میشی...
ایی وای.. ای وای..
🔸امشبی را شه دین در حرمش مهمان است
🔸ظهر فردا بدنش زیر سم اسبان است
🔸مکن ای صبح طلوع
جدم پیغمبر فرمود فردا کنار منی...
تا این حرف و بی بی زینب کبری شنید...
دیگه طاقت نیاورد صدای ناله اش بلند شد...
یعنی حسینم م میخواهی بری...
منو تنها بگذاری...
باورم نمیشه برادر...
تمام دلخوشی من تویی حسین...
وقتی جدم رسول خدا رو از دست دادم...
صبر کردم داداش...
جلو چشمام مادرم پرپر شد...
صبر کردم داداش...
فرق شکسته ی بابام امیرالمومنین رو دیدم...
صبر کردم...
تکه های جگر برادرم حسن رو دیدم صبر کردم...
الان تمام دلخوشیم تویی داداش حسین...
چطوری منو تنها بگذاری...
زینب بدون تو میمیره...
🔸امان از دل زینب
🔸چه خون شد دل زینب
ابی عبدالله خواهر رو آروم کردم...
هر کجا خانم زینب کبری بی تابی میکرد...
ابی عبدالله خواهر رو آروم میکرد...
روز عاشورا هم وقتی ابی عبدالله ميخواست بره میدان...
دید خواهر خیلی بی تابی میکنه...
اگه دست ولایت حسین نبود زینب جان داده بود خدا...
زینبم خواهرم... تا صدای الله اکبر منو میشنوی...
بدونید من هنوز زنده ام ...
خدایا حسین رفت میدان...
زینب کبری... داخل خیمه..
تا صدای تکبیر برادر رو میشنوه...
دلش آروم میگیره...
حالا میخواهی برا زینب کبری گریه کنی بسم الله...
امان... از اون لحظه ای که دیگه صدای تکبیر برادر رو نشنید...
داخل خیمه...
هی بلند ميشه....
هی میشینه روی زمین....
میگه حسین...برادر...
زینب به فدات حسین...
چرا صدای تکبیرت نمیاد داداش...
یکدفه دید صدای ذوالجناح اومد....
دوان دوان اومد بیرون...
شاید خوشحال شده زینب...
الحمدلله بردارم حسین برگشته...
یه نگاه کرد... دید ذوالجناح برگشته اما حسین نیومده..
همین جا بود که دیگه...
🔸همه از خیمه ها بیرون دویدند
🔸ولی سالار زینب را ندیدند
بی تاب شده زینب..
یاصاحب الزمان...
دوان دوان... به سمت گودی قتلگاه...
هی صدا میزنه....وای عزیز مادرم حسین...
🔸از حرم تا قتلگه، زینب صدا میزد حسین
🔸دست و پا میزد حسین، زینب صدا میزد حسین
اومد بالای تل زینبیه... یه نگاه کرد... دید...
والشمر جالس علی صدره...
شمر روی سینه برادر...
خدا چکار کنه زینب... دستاش رو گذاشت روی سر هی صدا میزنه....
وامحمدا... واعلیا...
تسلای دل زینب صدا بزن یاحسین...
🔸 حسین آرام جانم
🔸 حسین روح و روانم
1. دلم ز دوری.mp3
1.86M
#قسمت_اول
#مناجات_امام_زمان ( عج )
#استاد_حیدرزاده
دلم ز دوری رویت ،
قرار و تاب ندارد
میان ما و رُخت ،
جز گنُه حجاب ندارد
به اشک دیده نوشتم ،
هزار نامه برایت
مگر که نامه ی بیچارگان
جواب ندارد (2)
( یا صاحب الزمان عج ) تکرار
شاعر : حجه الاسلام
#سید_حسین_هاشمی_نژاد
میکشه عشقش زبونه
یه مادری هی می خونه
ای اهل عالم بدونید
پسر من پهلوونه
اون خوشکلو مهجبینه
چه با وقارو مطینه
واسه من همین بسه
که یل ام البنینه
عباس من آرزوشه
که نوکر حسین باشه
دل به حسین بسپاره و باغمش افسرده باشه
اون کریم و مهربونه
دو ابرو هاشم کمونه
رفته که آبی بیاره
داداشی تشنه نمونه(۲)
امیر لشکر من عباسم ای برادر
بودي تو ياور من/ اي غمگسارم عمود خيمه ه ايي/ اميد بچه هاي / باب الحوايج هستي / پناه مايي
عشق حسين و زهرا جانم ابوفاضل (۲)
يا سيدي مولا جانم ابوفاضل
عشق حسين و زهراجانم ابوفاضل
بودي تو غمگسارم (۲) / اي شمع شاه تارم / بي تو عزيز حيدر ياري ندارم
برخيز / پشت و پناه من باش / اي مير لشكر /
عشق حسين و زهرا جانم ابو فاضل (۲)
يا سيدي مولاجانم ابوفاضل
عشق حسين و زهرا جانم ابو فاضل
يادگار حيدر (۲) بپا كن / دادي تو وعده آب / به وعده ات وفا كن
عمود خيمه هايي (۲) / اميد بچه هاي / باب الحوايج هستي / پناه مايي
عشق حسين و زهرا جانم ابو فاضل (۲)
يا سيدي مولاجانم ابوفاضل
عشق حسين و زهرا جانم ابو فاضل
@Asheghane_hazrat_zeynab🔰
قافله سالارِ من؛ کجایی ای دوای دردم؟ ●♪♫
پی تو هر کجا میگردم؛ تورو تو قتلگاه گم کردم… ●♪♫
ای بدن صد پاره؛ رو خاکِ داغِ این صحرایی… ●♪♫
چرا مقطع الاعضایی؟ ●♪♫
بگو کجا برم، تنهایی؟ ●♪♫
امان از دل زینب… امان از دل زینب… ●♪♫
چشت روشن! بزم حرامم بردن… ●♪♫
چشت روشن؛ تو ازدحامم بردن ●♪♫
وای من از عاشورا… زمین و آسمون غمگینه ●♪♫
یه خواهری داره می بینه؛ یکی میشینه روی سینه ●♪♫
وای من از عاشورا! باید بمیره از غم، دنیا ●♪♫
تو قتلگاه به پیشِ زهرا؛ دوازده ضربه میزد اعداء ●♪♫
امان از دل زینب… امان از دل زینب… ●♪♫
چشت روشن؛ روسریمو دزدیدن ●♪♫
چشت روشن، به گریه هام خندیدن ●♪♫
داغِ تو روی سینم؛ که قلب مضطرم میسوزه ●♪♫
پاشو ببین حرم میسوزه؛ ببین که معجرم میسوزه ●♪♫
رفتی و دور از چشمت، به خیمه ها هجوم آوردن ●♪♫
همه چیو غنیمت بردن؛ رقیه ی تورو آزردن ●♪♫
امان از دل زینب… امان از دل زینب… ●♪♫
چشت روشن؛ ما رو اسیری بردن ●♪♫
چشت روشن؛ ما رو خرابه بردن ●♪♫
لشگر دشمن ای وای… به روی پیکرت میتازه ●♪♫
میان همه با نعلِ تازه؛ دیگه روشون به رومون بازه! ●♪♫
رفتی و موندم تنها؛ بگو چی کار کنم با این درد؟ ●♪♫
به حرمله می گفتم برگرد؛ نزن تو گوش من ای نامرد ●♪♫
امان از دل زینب… امان از دل زینب… ●♪♫
🥀#روضه_حضرت_عباس_ع
🥀#دفتری
🌾آخ دلم تنگ و غم بسیار دارم
🌾من امروز با ابالفضل کار دارم
🌾من امروز از ابالفضل توشه گیرم
🌾وای زیارت کردن شش گوشه گیرم2
⬅️امروز بریم در خانه ابالفضل، همون ابالفضلی که باب الحوائجه...
دست توسل بزنیم به بی دست کربلا....
اگه حاجت مندی بسم الله... اگه گرفتاری بسم الله... اگه مریض داری بسم الله ...اگه جوون داری بسم الله.....
⏪نمیدونم با چه نیتی اومدی تو مجلس
بخدا عباس مشکل گشاست...
مشکل گشایی میکنه...
عباس درد بی درمونو دوا میکنه...
(دشتی)
✨الا ای یارو دلدارم ابالفضل
✨شدم خسته ز افکارم ابالفضل
✨گرفتارم مدد باب الحوائج
✨گره افتاده در کارم ابالفضل
⬅️متوکل عباسی دستور داده بود، هر کی میخواد بره کربلا، باید دست راستسو از بدن جدا کنند تا بره کربلا..
مردم صف میکشیدن ، دست راستشونو میدادن تا برن کربلارو ببینن
آی حسینیا...
آی کربلائیا...
خبر دادن متوکل یه پیرزنیه تو صف ایستاده اما دست راستی نداره، آقا میخواد دست چپشو بده بره کربلا....
میگه پارسال اومدم، دست راستمو دادم ، رفتم کربلا...
امروز میخوام دست چپمم بدم برم یه بار دیگه کربلا رو ببینم ،،،، حرم امام حسینو ببینم،،،،
(الهی حسرتش به دلت نمونه)
صدا زد دست چپم رو بگیرین بزارین برم یه بار دیگه
حرم عباسُ ببینم
یا ابالفضل3
متوکل دستور داد برین دست چپشم جدا کنید بدنشو بندازید تو شریعه فرات...
دستشو از بدن جدا کردند...بدنشو انداختن تو شریعه فرات...
(سوز/اوج)
هی این بدن پایین میرفت بالا می اومد.. هی میگفت
یا ابالفضل3
آقا جون من اومدم دستمو بدم بیام حرم،،،
اما آقا ببین با من چه کردند،،
آقا جان تو که دستگیر بیچاره هایی...
تو که امید ناامیدایی...
آقا دستمو بگیر..
آقا به دادم برس...
میگه تا نامش رو بردم، دیدم یه آقایی صدا میزنه...
مادر .......ای مادر......
من عباسم مادر.....
اومدم دستتو بگیرم مادر.....
چرا؟...
صدا زد آخه من خودم دست خالی از شریعه برگشتم...
امیدم ناامید شد...
هر کی در خونم بیاد نمیزارم دست خالی برگرده...
امان امان3
آی حاجت دارا ...جوون دارا....آی ناله دارا
میدونی آقا کی امیدش ناامید شد...
ای مشک تو لااقل وفا داری کن
من دست ندارم تو مرا یاری کن
(چرا)
آخه من وعده آب تو به اصغر دادم
یک جرعه برای او نگهداری کن
✅خدا به حق اون آقایی که کربلا امیدشو ناامید کردند امید کسی ناامید نکن...
⬅️امروز ابالفضل رو قسم بده به جان مادرش ام البنین ...
کدوم مادر رو میگم...
همون مادری که میگن می اومد تو قبرستان بقیع 4صورت قبر با انگشتاش میکشید مینشست کنار قبرا ناله میکرد گریه میکرد
(میگن طوری ام البنین گریه میکرد دوست و دشمن برا ام البنین گریه میکردند...چی میگفت ام البنین.....)
(مادر دیدی حوون تز دست داده باشه
چطور گریه میکنه)
هی مشت به سینه میکوبه میگه مادر آتش گرفتم سوختم مادر.....
ای مادر ...ای مادر .....ای مادر
⏪میگفت مادر ابالفضلم مادر ...
مادر نبودم کربلا مادر...
اما برام خبر آوردن با تیر به چشم نازنینت زدن مادر...
مادر نبودم کربلا اما برام خبر آوردن با عمود آهن به فرق نازنینت زدن مادر...
(ناله میکرد گریه میکرد)
یه وقت دیدن صدای ناله ام البنین عوض شد
(فرود)
گفت مادر ابالفضلم مادر......
مادر من برا تو گریه نمیکنم مادر ....
(اوج)
مادر من برا اون حسینی گریه میکنم که مادر نداره.....
(دشتی حالت سینه زنی)
🔅مسلمانان حسین مادر ندارد
🔅غریب است و کسی بر سر ندارد
🔅ز جور ساربان بی مروت
🔅دگر انگشت و انگشتر ندارد
........حسین جانم حسین، جانم حسین جانم
.........جانم حسین جانم، جانم حسین جان
سینه زنی....روضه دفتری 👇
💠کانال مداحی ترکی باسبک🎤
💢پیوی:مدیرکانال شعبانپور
@Haram75
---°°°☆🍃🌸🍃☆°°°---
💠گلچین زیباترین نوحه های ترکی 🎤👇
https://eitaa.com/joinchat/2348744791Cd1e41b0233
--°°°☆🍃🌸🍃☆°°°--
💢لطفا کانال عاشقان حضرت ابالفضل (ع)
را به دوستان خودتان معرفی کنید ،☝️
💢💠💢💠💢💠💢💠💢💠💢
گلچین مداحی باسبک🎤
پیوی:مدیرکانال شعبانپور
@Haram75
●بـروزتــریــن نوحه،شــور و روضـه ها از بـهتـریـن مداحـان کشور🎤
⚪مــطـابـق باهــرخـواسته و ســلیقـه ای
ایــنــجــا پـــاتـــوق بـــچــه مــذهبــــیاست
https://t.me/joinchat/AAAAAFAXED9XpwRT0pI86w
درتلگرام👆👆👆👆👆👆
Meysam Motiei - Moharram 93 - rozeh 05.mp3
6.92M
┄━•●❥ ﷽ ❥●•━┄
علمدارم، برادرتـ ـ ـ ـ شرمنده شد
حسین؏ با دیدن تو مُــرد و زنده شد 😭
شرمندهے لبای خشک اصغرم😭
#تاسوعا #حضرت_ابالفضل
.
عباس ابوفاضل اَبَالفضل
ای یارِ با وفایم عباس
برخیز و بزن صدایم عباس
دارم غمِ تو را فزونتر
بِینِ همه غصه هایم عباس
من را مبر به خیمه مولا
دادم بسکینه وعدهء آب
باشم خجل ز روی طفلان
شرمنده شدم ز رویِ مولا
بر من مَزن ناله حسین جان
برگردُ به خیمه ها حسین جان
باشی دمی دگر تو تنها
در گوشهء قتلگاه حسین جان
وَالله اِن قَطَعتُموا یَمینی
اِنّی اُحامی اَبَداً عَن دینی
عباس ابوفاضل اباالفضل
غلامرضا سازگار🔽
عبــــاس! بــــرادر رشیــدم!
رفتی و من از غمت خمیدم
تو یک کمر خمیده دیدی
مـن پیکــر پـاره پاره دیدم
مظلوم اباالفضل
دست تو ز پیکرت جدا شد
تقدیم بـه محضـر خـدا شد
افسوس! که با عمود آهن
پیشانی و فرق تو دوتا شد
مظلوم اباالفضل
پیش نگهم دودیده بستی
رفتـی کمـر مـرا شکستی
سقای سپاه آل هاشم!
لب تشنه چرابه خون نشستی؟
مظلوم اباالفضل
ای مـــاه دو دیـده بستــۀ من!
خورشید به خون نشستۀ من!
فرق تو شد از عمود آهن مـــانند دل شکستـۀ من
مظلوم اباالفضل
بــرخیز کــه در حــرم سکینـه
می گریـد و می زنـد بـه سینه
با تو ز مدینه هم سفر بود
بی تـو نــرود سـوی مدینه
مظلوم اباالفضل
ملتمس🔽
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
(رجز حضرت اباالفضل(ع))
(والله اِن قَطعتم یَمینی
انی احامی ابداً عَن دینی)(۴)
با دست خود، حامی دینم
پور امیر، المومنینم
عباسم و، شور آفرینم
در مکتب،ِ ام البنينم
(والله اِن قَطعتم یَمینی
انی احامی ابداً عَن دینی)(۴)
پای حسین، من جانثارم
بَهرِ حرم، من بی قرارم
از دشمنان، باکی ندارم
شیرِ نَرَم، حيدری تبارم
(والله اِن قَطعتم یَمینی
انی احامی ابداً عَن دینی)(۴)
با حمله ام، شد دنیا ویران
از خشم من، لشكر هراسان
تا علقمه، رفتم چو طوفان
ساقی منم، از بَهرِ طفلان
(والله اِن قَطعتم یَمینی
انی احامی ابداً عَن دینی #مجتبی_دسترنج_ملتمس
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
#دمام هم استفاده میشه
#شب_نهم_محرم
متن نوحه حیدره یا که ابن الحیدره جواد مقدم
───┤ ♩♬♫♪♭ ├───
حیدر یا که ابن الحیدره؛ جبرییل روی شونش میپره…
زلزله نبرد عباس و پس لرزش؛ حمله های اکبره
نور پیشانیت فوق جنان؛ کشتی حسینه و تویی بادبان!
پهلوانان نمیمیرن به حق؛ تا ابوالفضل تو هستی پهلوان
آقام ابالفضل آقام ابالفضل…
والله در چهرش حیدر نهان؛ این عیان است چه حاجت در بیان
وقتی نام ابالفضل میبری؛ اذا زلزلت الارضی بخوان!
دل رو دیوانه و آواره کرد؛ دشمن را خیره و بیچاره کرد
وقتی با هیبت حیدر قسم؛ آن امان نامه را او پاره کرد!
آقام ابالفضل آقام ابالفضل
┈•
|⇦•تک و تنهاست ..
#قسمت_اول / #روضه و توسل به حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام اجرا شده روز عاشورا محرم ۹۹ به نفس سید مهدی میرداماد •ೋ
●•┄༻↷◈↶༺┄•●
تک و تنهاست حیدری دیگر
نه سپاهی نه لشکری دیگر
نه پسر نه برادری دیگر
جز خدا نیست یاوری دیگر
دوستانش همه شهید شدند
دشمنانش همه یزید شدند
صبح تا عصر پیکر آورده
چقدر جسم بی سر آورده
لیک با آنکه اصغر آورده
خستگی را زِ پا درآورده
کوهِ غم رویِ دوش چون کوهی
عزم میدان نموده نستوهی
با همه تشنگیِ بی حدش
بست بر سر عمامۀ جدش
شد قیامت چو راست شد قدش
سِیلی از اشک و آه شد سدش
میکند با هزار افسوسش
غیرتالله ترکِ ناموسش
*خیلی برا یه مرد سخته زن و بچهشُ بین نامحرما رها کنه ..*
میخورد بوسه بر سر و رو ها
دستها در نوازشِ موها
کس نداند چه گفت زان سوها
که درآورده شد النگوها
او چه گفته که میشود با هم
گرهِ معجرِ همه محکم
حرفِ تاراج را زدن سخت است
گریۀ مرد پیشِ زن سخت است
رفتنِ روح از بدن سخت است
از یتیمی خبر شدن سخت است
همه طی شد اگر چه جان بر لب
روبرو شد حسین با زینب ..
*بعد پنجاه و چهار سال این خواهر و برادر میخوان از هم جدا بشن ..*
دو خدایِ وفا مقابلِ هم
دو دل آرام آگَه از دلِ هم
چارۀ مشکلند و مشکلِ هم
دو مسیحاند یا دو قاتلِ هم
هر دو یک روح در دو جسمِ پاک
یک نفر اما با دو جسم و اسم پاک
هر دو هستند جانِ یکدیگر
آشنا با زبانِ یکدیگر
شده شرحِ بیانِ یکدیگر
اشکشان روضهخوانِ یکدیگر
کس نشد جز خدایشان آگاه
ز آنچه گفتند با زبانِ نگاه
*وقتی حرفا رو زدن، وقتی اون وصیتُ عمل کرد، ابی عبدالله جدا شد، مهلاً مهلا رو گفت، زیرِ گلو رو بوسید .. رفت به سمتِ میدان حالا فصل دوم شعر رو بشنو:
موجِ خون بر تنُ به اوجِ جلال
داشت حالی محول الاحوال
رفته از حال یا شده بی حال
شد به هر حال راهی گودال
تا زِکف داد جانِ جولان را
دوره کردند فخرِ دوران را
میرسد بر تنش زِ هر تکبیر
*تکبیر میگفتن نیزه میزدن، الله اکبر میگفتن شمشیر میزدن .. وَ كُلٌّ یَتَقَرَّبونَ اِلَی اللّهِ بِدَمِهِ .. میگفتن هر چی بیشتر بزنی ثوابِ بیشتری میبری ..
میرسد بر تنش زِ هر تکبیر
تیر یا نیزه سنگ یا شمشیر
شک ندارم جبینِ او که شکست
چشم خود را خدایِ او هم بست
بر سرم خاک، شاه بر خاک است
غرق در خاک و خون تنی پاک است
به خدا این عزیزِ افلاک است
که تنِ پاکِ او پر از چاک است
این چه شرحی ست خاک بر دهنم
کاش صحت نداشت این سخنم
*افتاد تو گودال.. بعضیا میگن تنها جون داده .. نه! تنها جان نداد ..*
وای بر من که خواهرش هم بود
خواهرش بود، مادرش هم بود
غیر از آنها برادرش هم بود
پدرش، جّدِ اطهرش هم بود
بس که گفتن عطش، عطش کردن
شمر آمد تمام غش کردن ..
*همه داشتن نگاه میکردن .. دورِ حسین جمع بودن ..*
سنگ آمد به جنگِ آیینه
سنگ و آیینه خصم دیرینه
داشت از بس به سینهش کینه
سنگ دل، پا گذاشت بر سینه
خنجرش را گذاشت بر حنجر
حنجرِ عشق کِی بُرد خنجر؟!
*بابا ما تو حرم ابی عبدالله هم بدونِ کفش نمیریم، میگیم با کفش تو حرم بریم بی ادبی به حسینِ .. پا گذاشت رو سینه .. ابی عبدالله یه نگاه کرد گفت خیلی جایِ بلندی رو انتخاب کردی برا نشستن .. میدونی کجا نشستی؟! اینجا بوسهگاهِ پیغمبرِ ..*
آنکه ننگِ ابد برایش ماند
آنکه شیطان برادرش میخواند
شمرِ پستی که عرش را لرزاند
جسم پاکِ حسین برگرداند
پیشِ چشمانِ اشک ریزِ خدا
سر برید از تنِ عزیزِ خدا
┈•
|⇦•تک و تنهاست ..
#قسمت_پایانی / #روضه و توسل به حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام اجرا شده روز عاشورا محرم ۹۹ به نفس سید مهدی میرداماد •ೋ
●•┄༻↷◈↶༺┄•●
*هی زیرِ لب میگفت صَدَقَ جَدي رسُول الله .. جدم گفته بود چه سگی تو رو میکشه.. جدم گفت صورتش پیسی داره، صورتش مثه سگ میمونه، بهم گفته بود چهره نحسِ تو رو ، عصبانی شد بلند شد گفت حالا یه کاری میکنم منو نبینی .. کاشکی با دست بر میگردوند .. با لگد حسینُ برگردوند .. ای حسین ..*
سرِ او را که بُرد مظهرِ ظلم
نامها خوانده شد زِ دفترِ ظلم
تنِ مظلوم ماند و لشکرِ ظلم
اولِ غارت است و آخرِ ظلم
لشکری گرگ و یوسفی بی سر
هرکه زد هر چه داشت بر پیکر
هرکسی خسته میشد از زدنش
می ربود آنچه میشد از بدنش
این یکی برد جوشن از بدنش
دیگری برد کهنه پیرهنش
سنگ ها را که بر جنازه زدن
تازه بر اسب نعل تازه زدن
*ده نفر اسب هاشون رو نعلِ تازه زدن .. ده تا اسب میشه چهل تا نعل .. اونم تازه.. بدنشُ له کردن..
امام سجاد تو خطبه شام وقتی پیغمبرُ معرفی کرد أَنَا ابْنُ مَكَّةَ وَ مِنَى أَنَا ابْنُ زَمْزَمَ وَ الصَّفَا، أَنَا ابْنُ مَنْ دَنا فَتَدَلَّى فَكانَ قابَ قَوْسَيْنِ أَوْ أَدْنىأَنَا ابْنُ مُحَمَّدٍ الْمُصْطَفَى أَنَا ابْنُ عَلِيٍّ الْمُرْتَضَى. أَنَا ابْنُ مَنْ ضَرَبَ خَرَاطِيمَ الْخَلْقِ حَتَّى قَالُوا لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ. أَنَا ابْنُ مَنْ ضَرَبَ بَيْنَ يَدَيْ رَسُولِ اللَّهِ بِسَيْفَيْنِ وَ طَعَنَ بِرُمْحَيْنِ وَ هَاجَرَ الْهِجْرَتَيْنِ وَ بَايَعَ الْبَيْعَتَيْنِ وَ قَاتَلَ بِبَدْرٍ وَ حُنَيْنٍ وَ لَمْ يَكْفُرْ بِاللَّهِ طَرْفَةَ عَيْنٍ .. وقتی امیرالمومنین رو معرفی کرد وقتی مادرشُ معرفی کرد گفت أَنَا ابْنُ فَاطِمَةَ الزَّهْرَاءِ دید همه دارن گریه میکنن گفت حالا بهت بگم بابام کیه؟! بگم من پسرِ کیام؟!انا ابن الحُسَين القَتيل بِكَربَلا .. فرمود أنَا ابنُ مَن قُتِلَ صَبرا وكَفى بِذلِكَ فَخرا .. الله اکبر .. قتل صبر میدونی چیه؟! زمانِ جاهلیت حیوانات رو یه جوری میکشتن پیغمبر گفت حرامِ حیوان رو اینجوری بکشید .. حیوان رو مینداختن تو یه قفس، درُ روش می بستن انقد بهش نیزه میزدن، انقد بهش شمشیر میزدن .. انقدر عذاب میکشید خودش رو به در و دیوار میزد .. پیغمبر گفت این کار حرومِ .. امام سجاد میگه بابایِ منو اینجوری کشتن .. انقدر بهش نیزه زدن .. زود راحتش کنید مادرش داره میبینه .
1. ای ساقی دلاورم 93.mp3
16.31M
اَلسَّلامُ عَلَیکَ یا قَمرَ العَشیرَة
#حضرت_اباالفضل
(علیه السلام)
#استاد_حیدرزاده
ای ساقی دلاورم
تو برگی و باغ و برم
از چه به خون نشسته ای ؟
کمتر بزن بازوی خود را بر زمین
شرمنده ام کردی گُلِ اُمُ البنین
برخیزو با چشمانِ خون آلود خود
#رخت_اسیری بر تنِ زینب ببین
(سقای من ، وای وای .. ) تکرار
ای زور و بازویِ حسین
سرت رو زانوی حسین
حرفی بزن علمدار ...
ساقی لبِ عطشانِ تو ، زد آتشم
بعداز تو طعم بی کسی را میچشم
برگو چه سازم با دو چشمان رباب
وقتی عمود خیمه ات را میکشم
شاعر : ؟
#شعر_دوم
او اگر بود ،
حسین راهی گودال نبود
او اگر بود
نمیشد رخ اطفال کبود
شاعر : #جواد_حیدری
#شب_نهم_محرم_الحرام
reza pakbaz:
#سبک_شوروروضه
تنها کشتنت
وحشیونه بین صحرا کشتنت
پیش چشم بی بی زهرا کشتنت
مضطر کشتنت
زیر سرنیزه وخنجر کشتنت
باذکر الله اکبر کشتنت
رضن برضائک میگه لبهای خشک آقا
رضن برضائک میگه زیر تیغ ونیزه ها
آه یااباعبدالله، آه یااباعبدالله
باهم کشتنت
به عشق دینارو درهم کشتنت
غروب عاشورا درهم کشتنت
گشنه کشتنت
بالب عطشان وتشنه کشتنت
باضرب خنجرو دشنه کشتنت
رضن برضائک میگه توی گودال پرخون
رضن برضائک میپیچه تو دشت کربلا صدا
آه یااباعبدالله، آه یااباعبدالله
کامل کشتنت
بیش از سی هزارتا قاتل کشتنت
با قاضی شریح جاهل کشتنت
باترس کشتنت
از گلو نبرید برعکس کشتنت
خولی وحرمله یه لحض کشتنت
مسرور کشتنت
باتیر سه پر مشهور کشتنت
باکهنه خنجر مشهور کشتنت
رضن برضائک اگه قاسم واکبرم رفت
رضن برضائک اگه علی اصغرم رفت
آه یااباعبدالله، آه یااباعبدالله
باچوب کشتنت
بین ازدحام وآشوب کشتنت
مضطر کشتنت
باکشتن علی اکبر کشتنت
تنها کشتنت
بی اصل ونسب ها با پا کشتنت
با طبل کشتنت
بانعل تازه ی مرکب کشتنت
پیش چشم بی بی زینب کشتنت
رضن برضائک اگه انگشترم رو بردن
رضن برضائک اگه پیراهنم رو بردن
آه یااباعبدالله، آه یااباعبدالله
هادی صالحی
مدح حضرت عباس علیه السلام
💠کانال کربلایی فریدون بهرهمند
🆔 @fereydunbahremand 👈
بر درد بی درمان دوا،باب الحوائج
ای مظهر عشق و وفا،باب الحوائج
ای کاشفُ الکرب حسین،جانم اباالفضل
ای بهترین ذکر و دعا،باب الحوائج
دستم به دامانت، علمدار حسینی
امشب گرفتم این نوا،باب الحوائج
ذکر قشنگِ یا اباالفضل علمدار
بین حرم دارد صفا،باب الحوائج
یک یا ابوفاضل بهایش بی نهایت
ذکرت کجا و من کجا،باب الحوائج
یک شب گرفتاری میان خیمه میگفت:
تنها امید قلبِ ما، باب الحوائج
کوریِ چشم منکرینِ این شعائر
شال علم داده شفا،باب الحوائج
ای عبد صالح،ای پناه اهل خیمه
من مستجیرم بر شما،باب الحوائج
تیری به مشکت خورد و جان دادی اباالفضل
فرق سرت گشته دوتا،باب الحوائج
دست علم گیرت کجا افتاد عباس؟
دستت ز تن گشته جدا،باب الحوائج
جسمت برادر دید و با گریه چنین گفت:
افتاده ای اینجا چرا،باب الحوائج؟
مادر کنارت آمده در نهرِ علقم
هستی گلِ خیر النسا،باب الحوائج
طفلی سه ساله در دلِ تاریک صحرا
نام تو را میزد صدا،باب الحوائج
نام تو گفتم منتقم آید به روضه
۳ذکر لبم مهدی بیا،باب الحوائج
یا این لقب را از خودت بردار یا که
حاجات ما را کن روا،باب الحوائج