◾◾◾◾◾◾◾
#شهادت_امام_باقر_ع #سینه_زنی #زمینه #کریمی
سینه_زنی_زمینی_شهادت_امام باقر ع-خون گریه کن مدینه دنبال این مسافر-کریمی
➿➿➿➿➿➿➿➿
خون گریه کن مدینه دنبال این مسافر
رو دامن حسین سر امام باقر
برا ملاقات خدا دل کبوتر میزنه
از اتیش زهر جفا تو حجره پرپر میزنه
خسته از این شهر شده مسافر
اشفته احوال ازرده خاطر
دل هوایی شد کربلایی
غریب و تنها امام باقر
▪
تو حال جون دادن بازم دل و به دریا میزنه
با روضه کرب و بلا اتیش به دل ها میزنه
یه بغض سنگین توی گلوشه
یاد لبای خشک عموشه
این دم اخر به یاد اصغر
مگه میتونه ابی بنوشه
*انگار داره میبینه گهواره و رباب و*
*اشک از چشاش چکیده هر جا که دیده اب و*
▪
از اسمونا اومده حالا به دنبالش حسین
میون این حجره شده شبیه گودالش حسین
دیشب که خواب حسین و دیده
میدونه دیگه وقتش رسیده
چشماش پر ابه یاد سرابه
رقیه بود و سر بریده
حسین خودش تموم جا مونده هاش و برده
هر کی که مونده مثل رقیه جون سپرده
#شهادت_امام_باقر_ع #سینه_زنی #زمینه #کریمی
به نام خدا
#سرود
#ازدواج_حضرت_علی_و_حضرت_زهرا_علیهما_السلام
#سروده_رقیه_سعیدی_کیمیا
سبک : شد سرود رولبامون بایه قلب بیقرار...
یارمبارک بادا ....
🍀🌹🍀🌹🍀🌹🍀🌹🍀
گل بریزید، نقل بپاشید ،عقدنور و کوثره
دست زهرا توی دستا ی امیــر خیبــره
(یارمبارک بادا /ان شاءالله مبارک بادا)
طاق نصــرت میزنن توآسمونها و زمین
حلقه ی پیوندشون تو دست جبریل امین
تاج گل آوردن از ســوی خدا بر فاطمـــه
یک طبق ،نقل ونبات آوردن از عرش برین
(یارمبارک بادا /ان شاءالله مبارک بادا)
منزل مــولا به نور فاطمــه زیبــا شده
قلب حیدر جای عشق حضرت زهرا شده
هرکجا شور و نوا و هلهــله آید به گوش
وصلــهٔ جان پیمبـر،حضـرت مـولا شده
(یارمبارک بادا /ان شاءالله مبارک بادا)
روز پیوند گل یاس نبــی با مرتضــاست
جشن زیبای ملائک توی عرش کبریاست
سفرهٔ عقدی برای این دو اَختر وا شده
عاقدش پیغمبراست وشاهد عقدش خداست
به نام خدا
#خروج_کاروان_ازمدینه
#امام_حسین_علیه_السلام
#سروده_رقیه_سعیدی_کیمیا
-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*
می رود همراه خود صدقافله جان می برد
تا مِنـای عشـق هفتاد و دو قربان می برد
تشنه بودن حرف اول می زند در این سفر
تشنـه کامان را بسویِ بحرِ عرفان می برد
دل به دریامی زند دل می بُرَد ازشهر خویش
کشتیِ دلدادگان را سویِ طـوفان می برد
تا وفـاداری کنـد بر عهـد و پیمانِ اَلَسـت
جامِ لبـریز از وفا بر عهد و پیمان می برد
عاشقی یعنی که سر ، بازی برای وصل یار
سـر برای باختـن تا وصـلِ جانان می برد
سر فقط نه ،بلکه او هرآنچه دارد با خلوص
می گذارد برطَبَـق با عشق وایمان می برد
باغبـانِ گلشـنِ این کاروان ، همـراهِ خود
باغی از آلاله هاو یاس و ریحان می برد
او بـرای قحطیِ آب و سکوتِ ابرها
چشمه های اشک را درسوگِ باران می برد
شاه با"هَلْ مِنْ مُعین"سربازخواهدبی گمان
غنچهٔ شـش ماهه را سربازِ میدان می برد
می شـود همـراه شد ، با کاروان عاشقی
کاروان کربـلا ، عاشـق ، فـراوان می برد
حک شود باید به دل ، "یا لَیتَنا کُنّـا مَعَک"
یاورِ مهدی به راه عشقِ او جـان می برد
برای پیوستن به گروه واتساپ من، این پیوند را دنبال کنید: https://chat.whatsapp.com/CysqXna80jUE49wrBXwqOd
ShahadatImamJavad1400[02].mp3
6.01M
#روضه
#شهادت_امام جواد_الائمه_ع
🎙 بانوای :حاج میثم مطیعی
کف زدن های کنیزان جگرت را سوزاند
پشت در با جگری سوخته تب می کردی
دست و پا می زدی و آب طلب می کردی
گوشه حجره، عطش فاتحه ات را می خواند
اشک هایت به نظر روضه ی سقا می خواند
زهر تنها کمی از بال و پرت را سوزاند
کف زدن های کنیزان جگرت را سوزاند
دردِ این غربت جانسوز مرا خواهد کشت
خون لبهای تو امروز مرا خواهد کشت
کهنه داغی به دلِ داغ نشین می ریزند
آب را پیش نگاهت به زمین می ریزند
تشنگی، زخم ترک روی سبویت انداخت
ناگهان شمر شد و پنجه به مویت انداخت
از لبت، خاک کف حجره تیمم می کرد
ناله ات را وسط هلهله ها گم می کرد
بر سر بام عجب مرثیه جان فرسا بود
سایه بان بدنت بالِ کبوترها بود
اجرت کشتن تان گندم مرغوب نشد
پیکرت در ته گودال لگدکوب نشد
شعر:وحید قاسمی
🏴ویژهشهادت حضرتجوادالائمه (ع)
PTT-20220628-WA0178.opus
127.4K
فایل صوتی از طرف رضا یعقوبیان
.
#سرود
#پیوند_آسمانی
#حاج_رضا_یعقوبیان
امشب دلها همه شاد است
غمها و غصه بر باد است
عروس زهرا، علی داماداست
شادمان پیمبراست
خدای منان با دست پیغمبر
هدیه ای داده فاطمه بر حیدر
علی علی مولاعلی علی مولاعلی علی یاحیدر(۲)
گلریزان همه دنیا شد
در شادی شهر بطحاشد
لبخند بر لب زهرا شد
با دیدار همسرش
رحمت حق نازل بر زمین آمد
شاهد عقدش روح الامین آمد
علی علی مولا علی علی مولا علی علی یا حیدر
باریده بر زمین رحمت
بیت حیدر چنان جنت
همسرش بانوی عصمت
با مولا شد همنشین
نور خدا جلوه گر شده امشب
فاطمه یار حیدر شده امشب
علی علی مولا علی علی مولا علی علی یا حیدر
حیدر مشتاق دیدارش
تا بیندرخ دلدارش
زهرا شد یار و غمخوارش
گل ریزید به زیر پاش
همه جهان شد معطرازبویش
نگاه حیدر فتاده بر رویش
علی علی مولا علی علی مولا علی علی یا حیدر
زهرا نور خدا دارد
نشان از مصطفی دارد
بر لب ذکر و دعا دارد
برعالم مشکل گشاست
حاجت عالم به دست زهرا رواست
سجیه ی اوجودو کرامت ،عطاست
علی علی مولا علی علی مولا علی علی یا حیدر
چون احمد خلق و خوی او
چون احمد ماه روی او
چون احمدعطروبوی او
دخت مصطفی رسید
همسر مولا مادر سادات است
ای اهل عالم او باب حاجات است
علی علی مولا علی علی مولا علی علی یا حیدر
حیدر برهمه مولایی
مولا همسر زهرایی
آرام همه دلهایی
جان ما فدای تو
تو مظهر ذات کبریایی علی
نور وجود اهل ولایی علی
علی علی مولا علی علی مولا علی علی یا حیدر
نامت ورد زبان حیدر
ای آرامش جان حیدر
امشب مارامران حیدر
بر ما یک نظری کن
مولای عالم از همه خوبان سری
فخر من این است حیدریم حیدری
علی علی مولا علی علی مولا علی علی یا حیدر
#سرود_ازدواج_امیرالمؤمنین
#مشهد_مقدس
.
#سرود
#پیوند_آسمانی
#حاج_رضا_یعقوبیان ✍
امشب مدینه غرق سروراست
بیت نبی در شادی و شوراست
برپا شده از سوی حی داور
جشن عروسی زهرا و حیدر
جشن تبارک بادا مبارک
برپا شده در بیت پیمبر
جشن پیوند زهرا و حیدر
پیوند خورده به هم یاس و سپیده
هر دو هستند بر احمد نور دیده
جشن تبارک بادا مبارک
عاقد این عقد شخص پیمبر
شاهدبراین عقد خلاق داور
بر سرشان رسولان سرمدی
ریزند گلهای یاس ومحمدی
جشن تبارک بادا مبارک
از سوی داور جبریل امین
آمده امشب بر روی زمین
آمده شادمان از سوی الله
تبریک گویدامشب بررسول الله
جشن تبارک بادا مبارک
مدینه گشته گلریزان حور
از مقدمشان نورالانور
دسته گل در دست حوران جنت
تبریک گویند بر پیغمبر رحمت
جشن تبارک بادا مبارک
لطف خدا داد پیغمبر شد شاد
زهرا عروس و حیدر شد داماد
دست به دست می دهدازسوی سرمد
زهرا و حیدر را مولامحمد
جشن تبارک بادا مبارک
موسم گل هاست بهار دلهاست
جشن پیوند علی و زهراست
حیدر که عالم باشد در پناهش
بر زهرای اطهر باشد نگاهش
جشن تبارک بادا مبارک
بارد در عالم رحمت چو باران
اشک شوق ریزد از چشم یاران
بر محمد حبیب خدا سوگند
چشم شیعه روشن شد ازاین پیوند
جشن تبارک بادا مبارک
هستند از لطف خدای داور
زهرا و حیدر شفیع محشر
ولایشان داده بر شیعه عزت
تا صف حشر پشت و پناه امت
جشن تبارک بادا مبارک
امشب ما هستیم مهمان حیدر
محتاج لطف زهرای اطهر
یا محمد برماعیدی عطا کن
قسمت ما مدینه کربلا کن
جشن تبارک بادا مبارک
امشب بر شما جمله پناهیم
همه محتاج نیمنگاهیم
یا علی و زهرا بر ما امیرید
از کرم امشب دست ما بگیرید
جشن تبارک بادا مبارک
#سرود_ازدواج_امیرالمؤمنین_و_حضرت_زهرا
#ازدواج_آسمانی
#مشهد_مقدس
PTT-20220628-WA0176.opus
127.6K
فایل صوتی از طرف رضا یعقوبیان
برای پیوستن به گروه واتساپ من، این پیوند را دنبال کنید: https://chat.whatsapp.com/HOljaph1HWUHIeqZG1whJ1
|⇦•ای سر و سرورم علی ..
#سرود عیدالله الاکبر عید غدیر خم اجرا شده سال 1400 به نفس سید مجید #بنی_فاطمه
ای سر و سرورم علی
سایۀ بر سرم علی
حضرتِ ذوالکرم علی، حیدر
ای شه لافتی علی
معنی انما علی
حضرت مرتضی علی، حیدر
ای لوح و قلم دستِ تو
دریای کرم دستِ تو
شمشیرِ دو دم دست تو، حیدر
ای جانِ پیمبر علی
ای ساقی کوثر علی
ای صاحب محشر علی، حیدر
بی سر و سامانِ توام یا علی
دست به دامان توام یا علی
فاتح خندقی علی
قادرِ مطلقی علی
حق و مع الحقی علی، حیدر
نورِ کواکبی علی
صدرِ مطالبی علی
بر همه غالبی علی، حیدر
امشب خم گیسوی تو
ای شمس و ضحی رویِ تو
ای قبلۀ ما سوی تو، حیدر
ای عرش خدا جای تو
هم گرم تماشای تو
بر دوشِ نبی پای تو، حیدر
من که ثنا خوانِ توام، یا علی
دست به دامانِ توام یا علی
بی سر و سامانِ توام یا علی
دست به دامان توام یا علی
عشق علی الدوام من
مقصدِ هر سلام من
رهبرِ من امام من، حیدر
مظهر رب العالمین
اصل و اساس کل دین
جانم امیرالمومنین، حیدر
ای جانِ جهان جان تو
جان همه قربان تو
دل راهی ایوان تو، حیدر
ای خواجۀ قنبر علی
ای فاتح خیبر علی
اول علی آخر علی، حیدر
بندۀ احسانِ توام، یا علی
دست به دامانِ توام یا علی
#غدیریه
#سید_مجید_بنی_فاطمه
#عید_غدیر_خم
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
قسمت دوم :
#روضه_امام_حسین_علیه_السلام
#روضه_امام_محمد_باقر
( علیه السلام )
#استاد_حیدرزاده
همه ائمه ما برای تشنگی ابی عبدالله گریه کردند ، زین العابدین ( علیه السلام ) ، وقتی بدن بی سر بابارو دفن کرد ، روی قبر ننوشت این قبرکسیِ که سر در بدن نداره ، ننوشت این بدن کسیِ که بدنش زیر سم اسب ها رفته ، ننوشت این بدن کسیِ که داخل بوریا پیچده شده ، نوشت :
هذا قَبْرُ الْحُسَيْنِ بْنِ عَليِّ بْنِ ابيطالِب ... اَلَّذي قَتَلوُهُ عَطْشاناً ...
آب دست امام باقر میدادند ، گریه میکرد ، امام صادق آب می دید ، گریه میکرد ، امام رضا ، ارباب منو تو ، که دلم برای مشهدش تنگ شده ، ... یا امام رضا ، به پسر شبیب فرمود :
یَا ابْنَ شَبِیبٍ
إِنْ کُنْتَ بَاکِیاً لِشَیْءٍ
فَابْکِ لِلْحُسَیْن
ای پسر شبیب ، اگر میخواهی برای چیزی گریه کنی ، برای « جد غریب ما » حسین بن علی گریه کن ... جد مارو ، کربلا با لب تشنه سر بریدند ... یا اباعبدالله .. یه جمله دیگه گفتم و التماس دعا .. ان شاءالله یه آرزو داریم هممون ، در این آرزو با هم مشترکیم ، خیلی دعا کردیم اما یه دعا در همه ما مشترکه ، گفتی خدایا ، من عرفات امام زمانم رو ببینم ، از کنار همین کعبه ، ظهور میکنه ، تکیه به کعبه میکنه :
أَلا یَا أَهلَ الْعَالَم اَنَا المَهدی
یه جمله دیگه هم میفرمایند
إِنَّ جَدِّيَ الْحُسَين قَتَلُوهُ عَطشاناً ... حالا هر کجا نشستی به قصد فرج فریاد بزن : یا حسین ...
16/5/1398
#اجرا_در_مکه_مکرمه
#روضه_امام_محمد_باقر
( علیه السلام )
#استاد_حیدرزاده
از سن کودکی
شده غم آشنای من
بادِ خزان وزیده
به دولت سرای من
بغض و شرر گرفته
مسیر صدای من
بالا گرفته کار دل و
گریه های من ...
خاک مزار من
ز جفا بی نصیب نیست
زائر نمانده دور حریمم ،
عجیب نیست
مانند من امام غریبی ،
غریب نیست
گریه کنید اهل مَنا
در عزای من ...
( چرا اهل منا ؟ چون حضرت وصیت کرد به امام صادق علیه السلام ، فرمود : تا ده سال در سرزمین منا ، وقتی حاجی ها میان و دور هم جمع میشن ، برای من عزا بگیرید ، برای من روضه بخونید .. )
اهل زمانه
غُصه به قلبم رسانده اند
بر روح و جانِ من
غم و غربت چشانده اند
من را به رویِ
مَرکبِ سمّی نشانده اند
( زین مَرکب رو سم آلود کردند ، حضرت رو سوار کردند ، وقتی از مرکب پیاده شد ، پاهای مبارکشون وَرم کرده بود ، دیگه نمیتونست راه بره ... )
اهل زمانه
غُصه به قلبم رسانده اند
بر روح و جانِ من
غم و غربت چشانده اند
من را به رویِ
مَرکبِ سمّی نشانده اند
از زهرِ زینِ اسب
وَرم کرده پای من ...
( آی اون هایی که میخواهید برای مصیبت های امام باقر گریه کنید )
از کودکی رسیده به من
چهره ای کبود
در کربلا و کوفه و
جولانگه یهود
از بس که زخم های تنم
در فشار بود
مانده نشان سلسله
بر جای جای من
یادم نرفته
چشم ترِ عمه زینبم
آتش گرفته بود ،
پَرِ عمه زینبم
یاد لباس شعله ور
عمه زینبم
فریاد می کِشد
جگر مبتلای من ..
( تو بیابون ها میدویدم من ، وقتی خیمه ها رو آتش زده بودند ، یکی یکی بچه ها رو جمع میکرد ، اگه میخواستند بچه هارو تازیانه بزنند ، خودش رو سپر بچه ها میکرد ، میفرمود بچه ها رو نزنید ، زینب رو بزنید ...)
یاد غروبِ کرب و بلا
زار و مضطرم
آن خاطرات می گذرد
از برابرم
یک عمر یاد تشنگیِ
جدِ اطهرم
ذکر حسین گشته
دعا و نوای من ...
شاعر :
#محمد_جواد_شیرازی
*سینه زنی امام باقر ع*
*آقای کریمی*
*سبک : یه قلب مبتلا تو این سینه است*
*کنار کوچه بنی هاشم*
*دلم رو خاک غربت افتاده*
*کنار تربت مزاری که*
*مجاور امام سجاده*
*دلم امشب شده زائر*
*دخیلم اقا یا حضرت باقر*
مزار اون که جدش و دید و
تموم قصه رو به خاطر داشت
پر از حماسه حسینی بود
مدینه تا امام باقر داشت
*دلم امشب شده زائر*
*دخیلم اقا یا حضرت باقر*
دل زمین میسوزه از داغی
که تا ابد تو سینه میمونه
نشون غربت شما روی
پیشونی مدینه میمونه
امام عالمی و عمامت
مدار اسمون و افلاکه
اما جای گلدسته و گنبد
تموم صحن مرقدت خاکه
شده داغ دلم تازه یه روز
شیعه مرقدت رو میسازه
*غریب آقام غریب آقام*
*دخیلم آقا یا حضرت باقر*
یه عمری روضه خوندی و روضه
برای مکتبت رسالت بود
میون روضه گریه های تو
برای عمه سه سالت بود
تو همسفر کنار زینب با
سر شهید کربلا بودی
تو هم شبیه عمه آماج
بارون تازیانه ها بودی
*پر از اشک و تب و تابم*
*پریشون کربلای اربابم*
*صل الله علی الباکین علی*
💠💠💠💠💠💠💠💠💠
#شهادت_امام_باقر_علیه_السلام
#زمینه
حاح
#محمود_کریمی
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
دوباره دو عالم به یاد عاشورا می افته
یه کرببلایی داره امشب از .....
امشب ارباب چشم انتظاره این یادگاره عاشوراست
امشب زینب تو قتلگاهه چشماش به راهه این آقاست
خداحافظ ای روضه هرشب خداحافظ ای عزیز زینب
خدانگهدار چشای خونبار دل پر از تب
آجرک الله صاحب الزمان
از امشب مزارش کنار زهرا و سجاده
مزاری پر از عشق پر از آقا و آقازاده
بین سینه داغ مدینه، آن سرزمینه غربت ها
گل می باره روی غباره قبرای خاکی از چشما
بقیع داره گوهری تو سینه
امون از این غربت مدینه
عطر سحرهاش عطر مزار ام البنینه
آجرک الله صاحب الزمان
یه عمره که شبها نگاهش بوی بارون می ده
دم آخری هم با ذکر یا زینب جون می ده
بعد از عمری گریه هنوزم چشمای خستش گریونه
این که داره جون می ده اما باز داره روضه می خونه
اومد عمه با قد خمیده
چهل منزل با سر بریده
سر برادر به روی نیزه به خون تپیده
آجرک الله صاحب الزمان
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
*#روضه_امام_باقر_علیه_السلام*
*🎙مداح: #سید_مهدی_میرداماد*
امشـــب از آســـمان چشمانت
دسته دسته ستاره می چینم
در غـــزل گــــریهی زلالت آه
سرخــی چـــارپاره می بینم
زخــــمهای دل غـــریـــبت را
مـــرهــــم و التــــیام آوردم
باز از محضـــر رســول الله
به حضــــورت سلام آوردم
ان شاءالله مدینه رو ببینید،اگه دیدی كناره دستید یه جوره دیگه گریه میكنه،با یه حالی،با یه اشكی،بدون یه شب مدینه رو دیده،بقیع رو زیارت كرده،من بعضی وقت ها به بعضی رفقا میگم،اگه میخواید مدینه برید،دعا كنید شب ،مدینه نرسید،میگن،چرا؟مدینه ،مدینه است دیگه! میگم نه،روز برسید مدینه باز بهتره،همه ی مدینه روشنه،افتاب هست،اما وقتی شب میرسید مدینه،نگاه میكنی،فقط یه گوشه تاریكه،همه ی مدینه پر از چراغه،همه ی خیابونها،فقط یه گوشه تاریكه،میخوای دق كنی،می خوای داد بزنی،میگی بابا اینجا چهارتا امام ما زیر خاكن،شب خیلی سخته مدینه رسیدن،ان شاء الله بری،وصف العیش،نصف العیش،بزار یه سفر معنوی آغاز كنیم،مگه نفرمود، و قبره فی قلوب من والا،الان دل تك تك شما یه بقیعه، از قبر پیغمبر بیا،از پله های بقیع برو بالا،جلوی در بسته ی بقیع ،همچین كه میرسید،یه صحنه ای صدای ناله ات رو بلند میكنه،میبینی،یه قفل بزرگ به در زدن،یعنی همون جا باید بایستی،جلوتر ممنوعه
بندگـــی را تو یادمــان دادی
دل ما شـــــد اسیر چشمانت
دلمـــان را به آســـمان دادی
آیه آیه پـــیام عــــاشـــــورا
در احادیث روشنت گل کرد
امتـــــداد قـــــیام عاشــورا
درتب اشک وشیونت گل کرد
فكر نكنی به همین راحتی،گریه ها و روضه ها به دست من و تو رسیده،امام سجاد بعد هم امام باقر،خون دل خوردن تا این روضه ها مونده گار شد.
دم به دم در فرات چشمانت
ماتــــــم کــــربلا مجسم بود
امام باقر كسی است كه همه چیز و به چشم خودش دیده،مگه میشه امام باقر بگی از كربلا نگی
دم به دم در فرات چشمانت
ماتم کـــــربلا مجـــــسم بود
چشمه تولحظه ای نمی آسود
همــــهی عمـــر تو محرم بود
در غـروب غـــــریب دلتنگی
ناگهان حال تو مشوش شد
جان من! روی زین زهرآلود
پیکرت سوخت غرق آتش شد
گرچه از شعله های کینه شان
پیکـر تو سه روز می سوزد
ولی از داغــــهای روز دهم
جگر تو هـــــنوز می سوزد
معلومه میخوای با من ناله بزنی،هركی میخواد روزی بگیره برا محرم امشب شبشه
دیده بودی سه روز در گودال
پیکــــر آســـــــمان رها مانده
ســـــر ســــــالار قافله بر نی
کاروان بی امـــان رها مانده
حسین،،،
شنیدن كی بود مانند دیدن،ما هرچی روضه بخونیم شنیدیم،،،،تو مقاتل ورق زدیم،اما امشب یه وجودی میخواد برات روضه بخونه،خودش همه چیزو دیده،بچه ی كوچیك یه ذهنی داره،روانشناسا میگن مواظب باشید تو كوچكی بچه تصاویر بد نبینه،بابا خیلی مثال ملموس میزنم،اونها كه اهل كنایه هستن زود بگیرن،مثال راحت میزنم بگیرید، داری از تو خیابون رد میشید،یه صحنه ی تصادف میبینی،با خانواده ات باشی،اول از همه میگی این بچه نبینه این صحنه رو،قربون این آقا زاده برم،تو سنین خردسالی چه صحنه ها كه ندیده
چه کشیدی در آن غروبی که
نیــــزه ها ازدحـام می کردند
سنگـــــها بر لبی ترک خورده
بوسه بوسه سلام می کردند
ان شاء الله این ناله رو محرم به تو بدن،اگه تا حالا ناله نزدی با این بیت ناله بزن
دل تو روی نیزه ها می رفت
دستـــهایت اسیر سلسله بود
قاتلــت زهر کــینه ها، نه نه!
قاتلت خنده های حرمله بود
جان سپردی همان غروبی که
عشــق بر روی نیزه معنا شد
دل تو در هجوم مرکب ها
بیــــن گــــودال ارباً اربا شد
حسین،،،
اقا جان امروز شاگردات اومدن،قریب به چند هزار شاگرد،چه شاگردایی،امروز اومدن بدنت رو با احترام،تو مدینه برداشتن،شنیدم چند تا كفن داشتی،شنیدم بدنت رو زمین نمونده،شنیدم كسی به بدنت بی احترامی نكرده،اما آقا جان،كربلا كار به جایی رسید،عمه جانت دید بابات داره میلرزه،زینب اومد كنار زین العابدین،گفت:عزیز برادرم،نبینم تو رو این طوری داری میلرزی،داداشم تو رو به من سپرده،چی شده عمه جان،چه اتفاقی افتاده،صدا زد عمه نگاه كن ببین،اینها دارن كشته هاشون رو دفن میكنن،هیچ كس به بدن بابام نگاه نمیكنه،هنوز بدن بابام رو خاكه،حسین،،،
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ