|⇦•ای سر و سرورم علی ..
#سرود عیدالله الاکبر عید غدیر خم اجرا شده سال 1400 به نفس سید مجید #بنی_فاطمه
ای سر و سرورم علی
سایۀ بر سرم علی
حضرتِ ذوالکرم علی، حیدر
ای شه لافتی علی
معنی انما علی
حضرت مرتضی علی، حیدر
ای لوح و قلم دستِ تو
دریای کرم دستِ تو
شمشیرِ دو دم دست تو، حیدر
ای جانِ پیمبر علی
ای ساقی کوثر علی
ای صاحب محشر علی، حیدر
بی سر و سامانِ توام یا علی
دست به دامان توام یا علی
فاتح خندقی علی
قادرِ مطلقی علی
حق و مع الحقی علی، حیدر
نورِ کواکبی علی
صدرِ مطالبی علی
بر همه غالبی علی، حیدر
امشب خم گیسوی تو
ای شمس و ضحی رویِ تو
ای قبلۀ ما سوی تو، حیدر
ای عرش خدا جای تو
هم گرم تماشای تو
بر دوشِ نبی پای تو، حیدر
من که ثنا خوانِ توام، یا علی
دست به دامانِ توام یا علی
بی سر و سامانِ توام یا علی
دست به دامان توام یا علی
عشق علی الدوام من
مقصدِ هر سلام من
رهبرِ من امام من، حیدر
مظهر رب العالمین
اصل و اساس کل دین
جانم امیرالمومنین، حیدر
ای جانِ جهان جان تو
جان همه قربان تو
دل راهی ایوان تو، حیدر
ای خواجۀ قنبر علی
ای فاتح خیبر علی
اول علی آخر علی، حیدر
بندۀ احسانِ توام، یا علی
دست به دامانِ توام یا علی
#غدیریه
#سید_مجید_بنی_فاطمه
#عید_غدیر_خم
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
قسمت دوم :
#روضه_امام_حسین_علیه_السلام
#روضه_امام_محمد_باقر
( علیه السلام )
#استاد_حیدرزاده
همه ائمه ما برای تشنگی ابی عبدالله گریه کردند ، زین العابدین ( علیه السلام ) ، وقتی بدن بی سر بابارو دفن کرد ، روی قبر ننوشت این قبرکسیِ که سر در بدن نداره ، ننوشت این بدن کسیِ که بدنش زیر سم اسب ها رفته ، ننوشت این بدن کسیِ که داخل بوریا پیچده شده ، نوشت :
هذا قَبْرُ الْحُسَيْنِ بْنِ عَليِّ بْنِ ابيطالِب ... اَلَّذي قَتَلوُهُ عَطْشاناً ...
آب دست امام باقر میدادند ، گریه میکرد ، امام صادق آب می دید ، گریه میکرد ، امام رضا ، ارباب منو تو ، که دلم برای مشهدش تنگ شده ، ... یا امام رضا ، به پسر شبیب فرمود :
یَا ابْنَ شَبِیبٍ
إِنْ کُنْتَ بَاکِیاً لِشَیْءٍ
فَابْکِ لِلْحُسَیْن
ای پسر شبیب ، اگر میخواهی برای چیزی گریه کنی ، برای « جد غریب ما » حسین بن علی گریه کن ... جد مارو ، کربلا با لب تشنه سر بریدند ... یا اباعبدالله .. یه جمله دیگه گفتم و التماس دعا .. ان شاءالله یه آرزو داریم هممون ، در این آرزو با هم مشترکیم ، خیلی دعا کردیم اما یه دعا در همه ما مشترکه ، گفتی خدایا ، من عرفات امام زمانم رو ببینم ، از کنار همین کعبه ، ظهور میکنه ، تکیه به کعبه میکنه :
أَلا یَا أَهلَ الْعَالَم اَنَا المَهدی
یه جمله دیگه هم میفرمایند
إِنَّ جَدِّيَ الْحُسَين قَتَلُوهُ عَطشاناً ... حالا هر کجا نشستی به قصد فرج فریاد بزن : یا حسین ...
16/5/1398
#اجرا_در_مکه_مکرمه
#روضه_امام_محمد_باقر
( علیه السلام )
#استاد_حیدرزاده
از سن کودکی
شده غم آشنای من
بادِ خزان وزیده
به دولت سرای من
بغض و شرر گرفته
مسیر صدای من
بالا گرفته کار دل و
گریه های من ...
خاک مزار من
ز جفا بی نصیب نیست
زائر نمانده دور حریمم ،
عجیب نیست
مانند من امام غریبی ،
غریب نیست
گریه کنید اهل مَنا
در عزای من ...
( چرا اهل منا ؟ چون حضرت وصیت کرد به امام صادق علیه السلام ، فرمود : تا ده سال در سرزمین منا ، وقتی حاجی ها میان و دور هم جمع میشن ، برای من عزا بگیرید ، برای من روضه بخونید .. )
اهل زمانه
غُصه به قلبم رسانده اند
بر روح و جانِ من
غم و غربت چشانده اند
من را به رویِ
مَرکبِ سمّی نشانده اند
( زین مَرکب رو سم آلود کردند ، حضرت رو سوار کردند ، وقتی از مرکب پیاده شد ، پاهای مبارکشون وَرم کرده بود ، دیگه نمیتونست راه بره ... )
اهل زمانه
غُصه به قلبم رسانده اند
بر روح و جانِ من
غم و غربت چشانده اند
من را به رویِ
مَرکبِ سمّی نشانده اند
از زهرِ زینِ اسب
وَرم کرده پای من ...
( آی اون هایی که میخواهید برای مصیبت های امام باقر گریه کنید )
از کودکی رسیده به من
چهره ای کبود
در کربلا و کوفه و
جولانگه یهود
از بس که زخم های تنم
در فشار بود
مانده نشان سلسله
بر جای جای من
یادم نرفته
چشم ترِ عمه زینبم
آتش گرفته بود ،
پَرِ عمه زینبم
یاد لباس شعله ور
عمه زینبم
فریاد می کِشد
جگر مبتلای من ..
( تو بیابون ها میدویدم من ، وقتی خیمه ها رو آتش زده بودند ، یکی یکی بچه ها رو جمع میکرد ، اگه میخواستند بچه هارو تازیانه بزنند ، خودش رو سپر بچه ها میکرد ، میفرمود بچه ها رو نزنید ، زینب رو بزنید ...)
یاد غروبِ کرب و بلا
زار و مضطرم
آن خاطرات می گذرد
از برابرم
یک عمر یاد تشنگیِ
جدِ اطهرم
ذکر حسین گشته
دعا و نوای من ...
شاعر :
#محمد_جواد_شیرازی
*سینه زنی امام باقر ع*
*آقای کریمی*
*سبک : یه قلب مبتلا تو این سینه است*
*کنار کوچه بنی هاشم*
*دلم رو خاک غربت افتاده*
*کنار تربت مزاری که*
*مجاور امام سجاده*
*دلم امشب شده زائر*
*دخیلم اقا یا حضرت باقر*
مزار اون که جدش و دید و
تموم قصه رو به خاطر داشت
پر از حماسه حسینی بود
مدینه تا امام باقر داشت
*دلم امشب شده زائر*
*دخیلم اقا یا حضرت باقر*
دل زمین میسوزه از داغی
که تا ابد تو سینه میمونه
نشون غربت شما روی
پیشونی مدینه میمونه
امام عالمی و عمامت
مدار اسمون و افلاکه
اما جای گلدسته و گنبد
تموم صحن مرقدت خاکه
شده داغ دلم تازه یه روز
شیعه مرقدت رو میسازه
*غریب آقام غریب آقام*
*دخیلم آقا یا حضرت باقر*
یه عمری روضه خوندی و روضه
برای مکتبت رسالت بود
میون روضه گریه های تو
برای عمه سه سالت بود
تو همسفر کنار زینب با
سر شهید کربلا بودی
تو هم شبیه عمه آماج
بارون تازیانه ها بودی
*پر از اشک و تب و تابم*
*پریشون کربلای اربابم*
*صل الله علی الباکین علی*
💠💠💠💠💠💠💠💠💠
#شهادت_امام_باقر_علیه_السلام
#زمینه
حاح
#محمود_کریمی
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
دوباره دو عالم به یاد عاشورا می افته
یه کرببلایی داره امشب از .....
امشب ارباب چشم انتظاره این یادگاره عاشوراست
امشب زینب تو قتلگاهه چشماش به راهه این آقاست
خداحافظ ای روضه هرشب خداحافظ ای عزیز زینب
خدانگهدار چشای خونبار دل پر از تب
آجرک الله صاحب الزمان
از امشب مزارش کنار زهرا و سجاده
مزاری پر از عشق پر از آقا و آقازاده
بین سینه داغ مدینه، آن سرزمینه غربت ها
گل می باره روی غباره قبرای خاکی از چشما
بقیع داره گوهری تو سینه
امون از این غربت مدینه
عطر سحرهاش عطر مزار ام البنینه
آجرک الله صاحب الزمان
یه عمره که شبها نگاهش بوی بارون می ده
دم آخری هم با ذکر یا زینب جون می ده
بعد از عمری گریه هنوزم چشمای خستش گریونه
این که داره جون می ده اما باز داره روضه می خونه
اومد عمه با قد خمیده
چهل منزل با سر بریده
سر برادر به روی نیزه به خون تپیده
آجرک الله صاحب الزمان
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج