.
#حضرت_موسی_بن_جعفر_شور
#امام_کاظم_شور
#شور #زمینه
میون زندونمو نفس بُریدم خدا
لحظه های آخرم برس به دادم رضا
توو غُل و زنجیرمو شکسته بال و پرم
یه جای سالم دیگه نمونده روو پیکرم
روزه ام و وای از غصه ها
افطارم شد تازیوونه ها
وای غریبم
آه غریبم
.......
خدا می دونه پُر از کبودیه دست و پام
برای معصومه ام دیده به راهه چشام
سِندیه ملعون مُدام زخم زبون میزنه
با سیلی و با لگد چه بی امون میزنه
بین غربت قلبم خون شده
حال و احوالم محزوون شده
وای غریبم
آه غریبم
......
توو اوج دلواپسی یادِ غم کربلام
تشنه ام و فکر اون تشنه لب قتلگام
شهیدی که از جفا شد هدف نیزه ها
افتاده بود روی خاک جلو چشِ عمه ها
این دَم آخر با شور و شین
گریونم واسه جدّم حسین
وای حسینم
آه حسینم
#عباس_قلعه✍
#شهادت_امام_کاظم
.👇
.
#زمینه
#حضرت_موسی_بن_جعفر
#امام_کاظم_زمینه
دوباره رزقمون زياده، ديگه از اين نميشه بهتر
خدا گذاشته روزيمونو، توو سفره هاى موسى بن جعفر
آه،خاك حرم تو روى چشَم
آه،به خاطر تو نفس مى كشم
آه،آرزومه كاظمينى بشم
آه، بيمه ى تو كردم اين بدنو
آه،تو مى گيرى دست سينه زنو
آه،بده آقا حاجتاى منو
رد غل و زنجيرا،روى بدنت افتاد
من زندونى دنيام،تو زندونى بغداد
اى واى،آه و واويلا
........
با اينكه تو قبله ى عشقه، تموم اهل آسمونى
بگو بهم برا چى آقا، معذب فى قعر سجونى
آه،خون دل از چشات اومده
آه،چى به سر ساق پات اومده
آه،فاطمه برا عزات اومده
آه،دل تو خون از زمونه شده
آه،روضه ى تو مادرونه شده
آه،روزى تو تازيونه شده
اسمترو رضاى تو، تا دم مى گيره امشب
با گريه ى معصومه،گريه ام مى گيره امشب
اى واى،آه و واويلا
......
دوباره موقع وداع و،دوباره موسم عزا شد
به سرزنان شدم كه امشب،سيا به تن امام رضا شد
آه،آقاى ما ديده داغ پدر
آه،يه كبوترى و بى بال و پر
آه،دارن ميارن رو تخته در
آه،ديگه ساعت جدايى شده
آه،دوباره دل عاشورايى شده
آه،گريز ما كربلايى شده
با اينكه برا بابات،هفت تا كفن آوردند
اما ز تن جدت،اون پيرهنم بردند
اى واى،ابى عبدالله
#شهادت_امام_کاظم
#محمد_حسین_مهدی_پناه✍
.👇
.
#شور
#حضرت_موسی_بن_جعفر
#امام_کاظم
از نفساز نوا افتادم / کُنجمطمورههاافتادم
منوازبسشکنجهدادن/ دیگهازدستوپاافتادم
نمیتونمبلندشماز جام / غُلوزنجیرهبهدستوپام
ازعدوبسکهسیلیخوردم/ دیگهسوییندارهچشمام
شبیهمادرم/ زخمیهپیکرم /عَبامه بسترم
امان امان امان
وارثکربلام/ شبیهعمههام/ کبودهسرتاپام
امان امان امان
سیّدناالمظلوم/ سیّدناالشهید/ سیدناالغریب
آقام آقام آقام
-------------------------------------------------
صورتممثلگُلپژمُرده/ خاطرمشدمُدامآزُرده
کیدیدهروزهداریجُزمن/ جایافطاریسیلیخُورده
غمودردوبلا پیرمکرد/ اونکهگفتناسزاپیرمکرد
شاهدمقطرههایاشکام/ روضهیکربلاپیرمکرد
منو یهودیا/ میزدناز جفا/ با تازیانه ها
خدا خدا خدا
جدّمو بیهوا /زدنحرامیا /بانیزه ازقفا
خدا خدا خدا
سیّدناالمظلوم/ سیّدناالشهید/ سیدناالغریب
آقام آقام آقام
-------------------------------------------------
تو دلِقتلگاهغوغابود /سر رویِزانویِزهرابود
زیر بارون تیرونیزه/ یهتن بیرمق پیدابود
آهزینببهآسمانمیرفت/ شمرمیآمدوسنانمیرفت
بدنشماندهبوددرگودال/ سراوبرسر سنان میرفت
یهعدّهاومدن/ توفکرغارتن /شدعریانبدن
حسین حسین حسین
عزیزِ مادرم /تشنهی پرپرم /شهید بیسرم
حسین حسین حسین
سیّدناالمظلوم سیّدناالشهید سیدناالغریب
آقام آقام آقام
-------------------------------------------------
#شهادت_امام_کاظم
#محمد_قاسمی ✍
👇
.
#زمینه
#امام_کاظم_زمینه
#حضرت_موسی_بن_جعفر_زمینه
افتادم از شور و نوا خَلِّصنی یارَب
هر روز و شب دارم دعا خَلِّصنی یارَب
نه یاور و معینی ؛ نه مونس و حبیبی
امان از این سیه چال ؛ امان از این غریبی
باب الحوائج ؛ موسی بن جعفر
آه و واویلا...
....
هر شب گذارم روی خاک غم سرم را
بینم مگر در خواب روی دخترم را
معصومه جان کجایی ؛ ای پاره تن من
بیا بیا و زنجیر ؛ وا کن زگردن من
باب الحوائج ؛ موسی بن جعفر
آه و واویلا...
......
تنها ملاقاتی من آید شبانه
به جای گل دارد به دستش تازیانه
سندی بی مروت ؛ رحمی به من ندارد
کسی که بسته دستش ؛ سیلی زدن ندارد
باب الحوائج ؛ موسی بن جعفر
آه و واویلا...
.......
گریه کنید در وقت تشییع جنازه
یاد حسین و قتلگاه و نعل تازه
با گریه دم بگیرید ؛ ای بی کفن حسینم
دور از وطن حسینم ؛ عریان بدن حسینم
#عبدالحسین ✍
#شهادت_امام_کاظم
.👇
.
#نوحه
#حضرت_موسی_بن_جعفر_نوحه
#امام_کاظم_نوحه
در گوشه زندان غریبانه مردم
چون مادرم فاطمه من سیلی خوردم
واویلا واویلا واویلا واویلا
....
بیا رضا جان که بابای تو جان داد
نفس نفس می زد و از نفس افتاد
.....
تا لحظه آخر ترا صدا می زد
با دست و پای بسته دست و پا می زد
.....
بر غربتم می گرید کند و زنجیرم
با جگر آتش گرفته می میرم
....
نمیدانم که گناه من چه بوده ست
مانند زهرا سراپایم کبوده ست
.....
ای ماه من از آهم خیزد شراره
تابوت من باشد از یک تخته پاره
......
ای پسرم بابایت را تماشا کن
روی مرا جانب کرببلا کن
......
ماندم اگر در قفس هر روز و هر شب
اما نماندم به زیر سم مرکب
#سید_محسن_حسینی✍
#شهادت_امام_کاظم
.👇
.
#شور
#حضرت_موسی_بن_جعفر_شور
#امام_کاظم_شور
منکه عزیزه حیدر و به زهرا نور عینم
پناه عالمینمو غریــــب کاظـمیـــنم
خیلی دلم گرفته
لحظه آخر من
ای کاش بود کنارم
معصومه دختر من
واویلا واویلا...
هم ساق پای منو هم حرمتمو شکوندن
یه عمر از این زندان به اون زندان منو کشوندن
با درد و غم گذشته
هر روز و هر شب من
شد مستجاب دعای
خلصنی یا رب من
واویلا..
سلسله در گردن من راه نفس رو بسته
شبیه زین العابدین بال و پرم شکسته
ولی خدا رو شکر که
اینجا برابر من
نمیزنه نامحرم
سیلی به دختر من
واویلا...
پای سر جدم حسین کوفه و شام بلا
عمهی بی پناهمو زدن نامحرما
همه به زینب زدن
چقدر ظالمانه
یکی با کعبِ نی و
یکی با تازیانه
وای حسین...
#شهادت_امام_کاظم
#عبدالزهرا ✍
👇
.
#زمزمه
#شهادت_امام_کاظم
#حضرت_موسی_بن_جعفر
#امام_کاظم
بند اول:
گوشه ی زندان/ تنهای تنها/ غریبم و یاری ندارم
نه دخترم هست/ نه پسری که/ سر روی پای اون بزارم
یه کاری کرده زنجیر * رمق نمونده توو پام
انقد منو زدن که * شکسته استخونام
هر شب - بارون غم - از چشمای - دیوار و در - می باره
هر وقت - که اسم ما-در منو - روی زبون - میاره
بند دوم:
شبیه یوسف/ قعر یه چاهم/ پر از غمه دل صبورم
آروم نمی شن/ این نانجیبا/ تا نکنن زنده به گورم
برای گریه کردن * دلم پُر از بهانه ست
افطار هر شب من * سیلی و تازیانه ست
روزم - تیره شده - فرقی ندا-ره واسه من - روز و شب
زیرِ - لگد فقط - با گریه فر-یاد می زنم - یا زینب ۲
#بهمن_عظیمی✍
👇
.
#زمینه
#امام_کاظم_زمینه
#حضرت_موسی_بن_جعفر_زمینه
از زندان بان/دل من خونه
میاد دیدارم/با تازیونه
مونده جای ضرب دستش روگونم
من بر نمیگردم اینو میدونم
تا آخر عمرم اینجا میمونم
رضا بیا/زَهر تموم پیکرم رو آب کرد
رضا بیا/که تشنگی قلب منُ کباب کرد
رضا بیا/سلسله ها گردنمُ عذاب کرد
بند دوم
این زنجیرا/میده آزارم
از درد پام/تا صبح بیدارم
افتاده بر سلسله ها رد خون
هر شب میخونم با چشمای گریون
«خلِّصنی یا رب من السجن هارون»
خدا خدا/به پیکرم دیگه نمونده طاقت
خدا خدا/خسته شدم من از غم اسارت
خدا خدا/بس که شنیدم از همه جسارت
بند سوم
چارده ساله/تو این زندونم
روزا بی تاب و/شبا گریونم
با دستِ بسته،تو زندون،معذب
من روضه میخونم اما زیر لب
یادم نمیره اسیریِّ زینب
خدا رو شکر/خواهر من اسیر دشمنا نیست...
خدا رو شکر/تنم رو خاک کربلا رها نیست...
خدا رو شکر/شهر به شهر سرم رو نیزه ها نیست...
#شهادت_امام_کاظم
#محمدعلی_انصاری ✍
👇
.
#حضرت_موسی_بن_جعفر_زمینه
#امام_کاظم
#زمینه
#سبک_حسین_جان
رضاجان
الهی بمیرم برا غربتت که تو زندان
کفن کردی باباتو آخر با چشمای گریان آقاجان
رضاجان
تکوتنهاغُسلشدادیوقتیباحالخسته
چقدرسوختیبادیدن ساقپای شکسته آقاجان
غُل و زنجیرا گریه کردن همراهت
برا خونِ زخمایتازهش یامظلوم
گمونم دیدی بین مَردُم زهرا رو
اومد واسه تشییع جنازهش یامظلوم
((رضاجان))۸
رضاجان
بازمشُکرخداروکههنگام تشییعشهمرات
نبودنببیننغُلوزنجیرا رو خواهرهات آقاجان
رضاجان
کسیهتکحُرمتنکرد از نَوامیسِت اون روز
نخندیدبهاشکتکسیبعدازاینداغجانسوز آقاجان
نشد بسته دستای بیبی معصومه
نزد تازیانه کسی به این بانو
نبردن دیگه خواهراتو تو بازار
نزد هیچکی با کعب نیزه بر پهلو
((رضاجان))۸
کیدیده؟__تن یک امام و روی تختهپاره بیارن
بهعمد اونو یکجای پُررفتو آمدبزارن واویلا
درسته__سهروزمونده نعش آقامون رویجسرِبغداد
ولی رو تنش ذرهای نور آفتاب نیافتاد یازهرا
ولی جدشون بعد از اینکه عریان شد
سهروز و دو شب رو زمین موند واویلا
بمیرم روی رمل داغ صحرا بود
حرارت تنش رو می سوزوند واویلا
((حسین جان))۸
#شهادت_امام_کاظم
#محمد_قاسمی✍
.👇
.
#زمینه
#حضرت_موسی_بن_جعفر_زمینه
#امام_کاظم_زمینه
فی قعر السجون
وقت هر اذون
خیلی دلگیره ، گریم میگیره
دستا وُ پاهام ، توی زنجیره
فشار زنجیرای بی امون
رو استخون
سربارمه
روزه میگیرمو دم اذون
زخم زبون
افطارمه
خیلی وقته
رنگ خونمو ندیدم وای
من معصوممو ندیدم وای
خیلی وقته
درد بی کسی کشیدم وای
من معصوممو ندیدم وای
ای وای _ امون از غریبی
فی قعر السجون
از گودالِ خون
روضه می خونم _ خیلی محزونم
خیلی دلگیر از _ اون ساربونم
که کرگ صحرا واسه ی سرش
دور و برش
گریونه و
چادرشو کشید رو پیکرش
هی مادرش
میخونه و
یا بنی
نبینمت بی پیرهن باشی
مادر نمرده بی کفن باشی
یا بنی
چطور میخوای بین حصیر جا شی
مادر نمرده بی کفن باشی
ای وای _ امون از غریبی
فی قعر السجون
واسه عمه جون
گریونم هر بار _ که بین انظار
عمه زینب رو _ می بردن بازار
می بردنش با صورت کبود
وقتی نبود
چادر سرش
وای من از محله ی یهود
محرم نبود
دور و برش
من یه مَردم
این دردا نداره روم تاثیر
اما بود رقیه بی تقصیر
من یه مردم
له کرد استخونمو زنجیر
اما بود رقیه بی تقصیر
ای وای _ کجایی ابالفضل
#شهادت_امام_کاظم
#امیرحسین_ثابتی✍
.👇
.
#نوحه
#امام_کاظم_نوحه
#حضرت_موسی_بن_جعفر_نوحه
زندانی هارون جانش فدا شد
روی یک تخته چوب جسمش رها شد
اولاد حیدر
موسی ابن جعفر
یا صاحب الزمان اجرک الله
شکسته گشته ساق استخوانش
لعنت به زندان بان بد دهانش
کنج سیه چال
جسمش شد پامال
یا صاحب الزمان اجرک الله
چشم فلک ز داغش غرق خون است
المعذب فی القعر السجون است
الساق المرضوض
زین داغ جانسوز
یا صاحب الزمان اجرک الله
#محمدحسین_الفت ✍
#شهادت_امام_کاظم
.👇
.
#نوحه
#امام_کاظم_نوحه
#حضرت_موسی_بن_جعفر_نوحه
ذکر همه دلهای عاشق و مضطر
یا باب الحوائج یا موسی بن جعفر
یا باب الحوائج یا موسی بن جعفر
من که به گرداب درد و غم افتادم
ای پسر فاطمه برس به دادم
یا باب الحوائج یا موسی بن جعفر
گوشه ی چشمی به دل ناشادم کن
زائر درگاه باب المرادم کن
یا باب الحوائج یا موسی بن جعفر
من که به عشق شما گفتگو دارم
صحن و سرای تو را آرزو دارم
یا باب الحوائج یا موسی بن جعفر
کاظمین از داغ تو ماتم سرا شد
امام رضا در غمت صاحب عزا شد
یا باب الحوائج یا موسی بن جعفر
آتش به جان افتاد از آه ونوایش
سلسله بوسه زده به زخم پایش
یا باب الحوائج یا موسی بن جعفر
گوشه زندان و دور از وطن بوده
اما به یاد جد بی کفن بوده
یا باب الحوائج یا موسی بن جعفر
زندانی فاطمه حاجت روا شد
مرغ شکسته پر از قفس رها شد
یا باب الحوائج یا موسی بن جعفر
سهم موسی بن جعفر خون جگر بود
تشییع او بر روی تخته ی در بود
یا باب الحوائج یا موسی بن جعفر
خون شده قلب مهدی بقیه الله
یا حضرت معصومه آجرک الله
یا باب الحوائج یا موسی بن جعفر
#شهادت_امام_کاظم
#محمد_خرمفر ✍
👇
.
#شور
#حضرت_موسی_بن_جعفر
#امام_کاظم
کی میدونه چقدَر غریبم...
همه از غربت من بی خبرن
خونواده سال ها منتظـــرن
برا تنهــایی من خون جگرن
کی میدونه چقدَر غریبم...
تـــو دلــــم یه دُنِیــــا دردِ دله
گاهی در بین نمـــاز و نافلـــه
کمی صحبت می کنم باسلسه
آشنای من....
تـــــو مدارا کن با دست و پای من
با تو خیلی سخته سجده های من
به شمـــاره افتــــــاد نفســــای من
سلسله رحمی به حال زارم
من که جز تو آشنــــا ندارم
گردنم رو ساعتی رها کن
بتونم به سجده سر بذارم
واویلا...علی الغریب
کی میدونه چقدَر غریبم....
کشیدن از مدینه منو به زور
موندم از تموم خونواده دور
چی بگم از این سیه چالِ نَمور
کی میدونه چقدَر غریبم...
از کدوم اذیت و آزار بگم؟
غصه ها به کدوم یار بگم؟
درد دل با در و دیوار بگم
ای در و دیوار...
مونس من باشید تو شبـــای تار
شبـایی که هستــم تاسحر بیدار
همراهم باشید تا لحظهی افطار
شمــــاکه همدم این اسیــرید
حاجت غریب و می پذیرید؟
کمکــــم کنید غروب و راهِ.....
سنـدیِ بن شاهک و بگیــــرید
کی میدونه چقدَر غریبم...
حالم از شکنجه ها زار شده
مثل مادرم چشام تار شده
اینجا مثل در و دیوار شده
کی میدونه چقدَر غریبم...
جای سیلی روی چشم تَرَمه
شبـــا تـازیـانه دور و بَـــرَمه
اینا یادگاریِ مادرمه
بی هوا میزد...
من به سجده بودم بی حیا میزد
من و بیـنِ ذکـــرِ رَبَّنـــــــا میزد
مادرم رو حرف ناروا میزد
وای از این سفرهی ظالمانه
این پذیراییِ وحشیانه
مونده روی سر و صورت من
جای سیلی جای تازیانه
#محمدعلی_قاسمی_خادم ✍
#شهادت_امام_کاظم
👇