. #زمینه_حضرت_عباس #شب_نهم_محرم #سبک_حسین_جان الهی تو این بی‌کسی ذکر لب‌هام همینه الهی مث من کسی این همه غم نبینه الهی برادر به داغ برادر نشینه خدایا ببین رفته از دست من عمرمو بود و هستم خدایا ببین که کنار تن زخمی کی نشستم خدایا بدون علمدار چقدر ساده میشه شکستم ای وای عجب مصیبتی والله قلت حیلتی پاشوببین دشمن میره سمت حرم به راحتی وای برادر برادربرادر علمدار ببین چشم من از غم تو شده تار علمدار حرم از غم فرق تو میزنه زار علمدار تو رو جون زینب علم رو نگه دار برادر ببین که کنار تن تو صدا گریه ی من بلنده برادر میشه پاشی نگذاری دشمن به اشکم بخنده برادر چه جوری رقیه به تو دیگه امید نبنده ای لشکر یک نفره تنها شدم بالاخره اصلاً به فکر من نباش پاشو حرم در خطره وای برادر برادربرادر برادر بعیده که زنده بمونم با این درد برادر پره دورت از جمع گرگای ولگرد برادر کسی آب نمی‌خواد فقط خیمه برگرد ابالفضل قد و قامت مثل سروت رو خاکا چیکار شد ابالفضل تموم وجودت مثل علقمه نیزه‌زار شد ابالفضل بدون تو کار زنای تو خیمه فرار شد ببین غم و مصیبت و خیمه میره به غارت و همه اینا فدا سرت چیکار کنم اسارتو #حضرت_عباس #شب_تاسوعا #سعید_پیغمبری ✍ 👇👇👇

۶۱ (حضرت عبد الله ابن الحسن ع) یا عمه من عبد اللهم نور چشمان ختم رسولان که رخشنده هستم به دل ها چنان ماه تابان یا عمه یا عمه یتیم امام حسن هستم عبد اللهم من فدایی راه خداوند و ثار اللهم من یا عمه یا عمه بدیدم که عمو بگردیده تنها شده غرق در خون حسین بین اعدا یا عمه واویلا واویلا واویلا واویلا۲ یا عمه نگه عمه بر اشقیا کن مرا هم رها کن مرا عمه جان بهر یاری عمو دعا کن یا عمه یا عمه ببین بر روی خاک غم از ستم اوفتاده عدویش کنار تن پاک عمو ستاده یا عمه یا عمه عدوی عمو سوی مقتل دویده برا کشتنش خنجرش را کشیده یا عمه واویلا واویلا واویلا واویلا۲ یا عمه ببین عمه جانم ز سوز غمش پر شرر شد نگر دست عبد اللهت بهر یاری سپر شد یا عمه یا عمه به سرعت دویدم کنار عمویم رسیدم گذشتم ز جان و به راهش من آخر شهیدم یا عمه یا عمه بود با عموی غریب گفت و گویم زده تیر کینه عدو بر گلویم یا عمه واویلا واویلا واویلا واویلا۲ #رضا_یعقوبیان #سبک_حسین_جان #حضرت_عبد_الله_ابن_الحسن_ع

. #زمینه_حضرت_عبدالله #سبک_حسین_جان #من_عبداللهم ☑️بند اول ای عمه من عبداللهم پهلوون زاده ی آل حیدر منم شیر دریا دل و نوّه ی شاه خیبر(ع) ای عمه رهام کن برم تا به میدون عموم بی پناهه تا لشکر باخنده نگن که حسین بی سپاهه واویلا واویلا ببین حال زارم با چشمای پرخون اجازه بده تا برم سمت میدون عموم و دارن میکُشن این نامردا بزار تا بشم من سپرِ عموجون ☑️بند دوم عموجون بمیرم چقدر نیزه دار ریخته روی سرتو بمیرم چه خونی میریزه از این پیکرتو بمیرم دارن چــــــــه بلایی سر تو میارن هنوز من نمردم که پا روی سینت میزارن واویلا واویلا چقدر قلب زارم اینا آزردن تورو تنهااینجا غریب گیر آوردن مگه مرده باشم ببینم نامردا که نیزه میؤنه تنت فرو بردن ☑️بندسوم عمو جان بگو آخه باید چقدر غم رو سینه م بریزم که داغ تو رم روی سینه م بریزم عزیزم واویلا واویلا عمو جان همیشه پسر بودی عبداللهم واسه ی من پسر نه سپر بودی عبداللهم واسه ی من واویلا فدایی شدی آخرش تو توو این راه تو ای یادگار برادر عبدالله الهی بمیرم چقدر سخت جون دادی جاداره بمیرم ازین داغ جانکاه #شب_پنجم_محرم #شعرای_آیینی #کربلایی_حسین_دلجو #کربلایی_مجید_مرادزاده .👇

☑️ #شور #لطمه_زنی #حضرت_عباس 🔈(ابالفضل تو بودی پناه من و تکیه گاه سپاهم)🔈 #شب_نهم_محرم ۱٤٤٦_ه_ق #کربلایی_آرش_پیله_ور🎤 #سبک_حسین_جان ابالفضل تو بودی پناه منو تکیه گاهه سپاهم کنار تنت مات و مبهوتم و غرق آهم واویلا ابالفضل بلند شو که چشم انتظاره توو خیمه سکینه رقیه م می میره تورو با همین وضع ببینه واویلا پاشو از روو خاکا علمدار ، جان من علم رو یه بار دیگه بردار ، جان من به شیرخواره داده رقیه ، قول آب منو بیشتر از این نکن زار ، جان من --------------------- ابالفضل شکستی قدم رو بدون رفته صبر و قرارم روو دست بریده ت با گریه سرم رو میذارم واویلا ابالفضل بمیرم تنت رو با سر نیزه وا کردن از هم الانه که لشکر بریزن توی خیمه کم کم واویلا نباشی حرم میره غارت ، عباسم می ریزن برای غنیمت ، عباسم می ترسم از اون لحظه ای که ، با سیلی به زنها بشه هتک حرمت ، عباسم ---------------------- ابالفضل تمومه دیگه بعد تو کارم اینو میدونم اینایی که دیدم نمیدن یه لحظه امونم واویلا ابالفضل بلند شو یه بغض عجیبی میون گلومه بلند شو که توو دشمنا صحبت از آبرومه واویلا شروع میشه غمهای زینب ، بعد از تو می خندن به اشکای زینب ، بعد از تو اگه پا نشی از روی خاک ، می بندن طناب روی دستای زینب ، بعد از تو ---------------------- #عباس_قلعه✍

. حسين جان! كدوم دستى اين شبها چشماتو بسته حسين جان! چقدر گرد و خاک روى موهات نشسته حسين جان! بگو كى پيشونيتو با سنگ شكسته حسين جان! بميرم / عزيزم كه پيكر ندارى بميرم / چرا جاى بهتر ندارى  بميرم / مگر كه تو مادر ندارى     حسين جان! سرت چند دفعه پرت شد و رو زمين خورد حسين جان! بدون مادرت صد دفعه با غمت مُرد حسين جان! مى دونم كه خولى تو رو تا كجا برد حسين جان! عزيزم / سرت رو رو نيزه نشوندن عزيزم / تا كنج تنورم كشوندن عزيزم / چرا موتو اينطور سوزوندن   حسين جان! مگه اين لباى كبودو نديدن حسين جان! اينا كه همه ناله هامو شنيدن حسين جان! چرا نامرتب رگاتو بريدن حسين جان! بميرم / تو گودال چه خاكى به پا شد بميرم / تنت غرق در نيزه ها شد بميرم / سر تو به زحمت جدا شد #سبک_حسین_جان ‌ #رضا_تاجیک ✍ .... 📋 این زن که میزنید ناموس حیدره #روضه_حضرت_زهرا (س) ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ هیشکی نبود بگه، این گل که پَرپَره این زن که می‌زنید، ناموس حیدره از عمد مادر و، پیش پسر زدن از عمد با لگد، محکم به در زدن کجا رفته بودی بدون من شنیدم توو کوچه تو رو زدن دعا کن عزیزم برا حسن، آروم بگیره چه کابوس تلخی دیده حسن همش میگه نامرد بسه نزن همش میگه ای وای مادر من، داره میمیره هیچکی نبود بگه، این گل که پرپره این زن که می‌زنید، ناموس حیدره از عمد مادرو، پیش پسر زدن از عمد با لگد، محکم به در زدن دلم با مدینه نمیشه صاف بازم زندگیمو بهم بباف با دستی که رفته زیر غلاف، علی بمیره بهت گفته بودم برو بسه تو زورت به قنفذ نمیرسه یه جوری زد تو رو که نفسِ، منو بگیره از صبر شوهرت ، سو استفاده کرد دیدی که نقشه‌شو ، آخر پیاده کرد پشتش مغیره رو ملعون نگاه کرد چند تا لگد زد و کارو تمام کرد داری توی چشمات یه دلهره چقدر قطره‌ی خون رو چادره حسینت چرا آب نمیخوره، با این که تشنه‌ست چقدر گریه کردی با پیرهنش با پیراهنی که می‌برنش می‌بینی که رگهای گردنش، به زیر دشنه‌ست هی کُند می‌بُره، لشکر کلافِه‌شه فکر کن سَنان که هست، خولی اضافه شه این نیزه میزنه، اون تیغ می‌کشه با گریه خواهرش ، هی جیغ می‌کشه... ....... 📋 چرا ای باغبان! از آتش گلشن نمیگویی؟ #روضه_حضرت_زهرا (س) ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ چرا ای باغبان! از آتش گلشن نمیگویی؟ چرا با فضه‌ات گفتی اما با من‌ نمیگویی؟ تو آن شب خواب بودی، آمدم بازوی تو دیدم مبادا آنکه بیدارت کنم آهسته بوسیدم در آن ساعت که در میسوخت میدانی کجا بودم؟ چو افتادی ز پا من هم به زیر دست‌وپا بودم من ایستاده بودم، دیدم که در افتاد حسن ناله می‌زد: بابا! مادر افتاد تو افتاده بودی، در هم روی پهلوت شاید هرکی رد شد، لگد زد به پهلوت هیشکی نبود بگه این گل که پرپره این زن که می‌زنید، همسر حیدره ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 📋 غریباً وحیداً فریدا #روضه_امام_حسین (ع) ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ غریباً وحیداً فریدا میگفت زینب از خیمه دیدا غریباً وحیداً فریدا میگفت شمر رو سینه‌ات پریدا غریباً وحیداً فریدا میگفت خنجرش سخت بریدا غریباً وحیداً فریدا میگفت موت و خیلی کشیدا والا وقاحت داره خیمه نرید برادرم رو خیمه غیرت داره والا وقاحت داره زنده است هنوز ببینید انگشتش و حرکت داره غریباً وحیداً فریدا میگفت خوردی زخم از پلیدا غریباً وحیداً فریدا میگفت میزدن ریش سفیدا غریباً وحیداً فریدا میگفت خواهرت دیر رسیدا غریباً وحیداً فریدا میگفت جای سالم ندیدا ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ .

‍ . #زمینه #شور #زمزمه #فراق_کربلا #سبک_حسین_جان حسین جان دلم این روزا از فراقت بهونه می گیره اگه نوکرت کربلا رو نبینه می میره آقاجان حسین جان برام سخته که اربعین توی خونه بشینم با یه عالمه حسرت عکس حرم رو ببینم آقاجان ببین نوکرت مبتلاته : اربابم دخیل یه گوشه نگاته : اربابم یه کاری بُکن تا که قلبم : آروم شه فقط دلخوشیم کربلاته : اربابم حسین جان شده این شبا قسمتم آه و اندوه و حسرت بگو آخه تاکی نباید برم من زیارت آقاجان حسین جان همه ترسم اینه اجل فرصتم رو بگیره غلام تو آخر حرم رو ندیده بمیره آقاجان تویی ماه شب‌های تارم : ای جانم نگاه کن به حالم که زارم : ای جانم یه بغض عجیبی میون : سینم هست روو تربت سرم رو می ذارم : ای جانم __ حسین جان برای رضای خدا حالم و رو به را کن تحمل ندارم جدائیتو واسم دعا کن آقاجان حسین جان حرم آرزومه می‌دونم که اینو می‌دونی همه میرن و واسه ی من فقط تو می مونی آقاجان به جز تو کسی و ندارم : عشق من فدای تو ایل و تبارم : عشق من توو این دار دنیا تو هستی : دلگرمیم تویی جِلوه ی روزگارم : عشق من ___ #امام_حسین #عباس_قلعه✍ .

👆 . #اربعین #سبک_حسین_جان #زمینه #زمزمه حسین جان بلند شو ببین زینب از کوفه و شام رسیده ز بسکه غم و غصه دیده نفسهاش بُریده واویلا حسین جان چهل روزه که کم شده سایت از روو سر من پریشونم و غرقه خونه چشای تر من واویلا نبودی چه حرفا شنیدم یامظلوم خوشی از زمونه ندیدم یامظلوم با دستای بسته می رفتم روو ناقه غمت رو روو دوشم کشیدم یامظلوم _ حسین جان روی دست و پاهام ببین ردّ زنجیر نشسته سرم زخمیه آخه توو کوفه با سنگ شکسته واویلا حسین جان غریب دیدن اهل حرم رو توی کوچه بازار می دادن با زخم زبونا عزیزاتو آزار واویلا نگم از جسارت به زنها یا مظلوم شکست حُرمت تک تک ما یامظلوم روی نیزه بودی و دیدی حالم رو شدم بعد تو صید غمها یا مظلوم _ حسین جان خبرداری که اهل بیتِت توی ازدهام رفت خبر داری که زینبت بین بزم حرام رفت واویلا حسین جان به پیش نگاهم میزد خیزرون روی لبهات جلو چشم ما (مِی) میخورد و می‌ریخت روی رگهات واویلا غمت قلب زینب رو سوزوند یا مظلوم فراق تو روی دلم موند یا مظلوم تو رفتی چی اومد سر من بعد تو بدون فاتحم رو عدو خوند یا مظلوم ____ #عباس_قلعه ✍ .

. #شور_امام_رضا غریب خراسان #امام_رضا ---------- رضا جان به حجره غریبِ غریبی واویلا ز زهر جفا بی شکیبی واویلا واویلا رضا جان رضا جان رضا جان رضا جان به در مانده چشم تو اکنون واویلا که آید جوادت جگر خون واویلا واویلا رضا جان رضا جان رضا جان رضا جان رخت روی خاک و دلت خون واویلا رسد ناله های تو محزون واویلا واویلا رضا جان رضا جان رضا جان رضا جان غریبِ شهیدِ خراسان واویلا دلم شد ز داغت پریشان واویلا واویلا رضا جان رضا جان رضا جان رضا جان خراسان شده کربلایت واویلا مدینه بگرید برایت واویلا واویلا رضا جان رضا جان رضا جان محمود تاری «یاسر» سبک ، رضا صادقی .......... #شهادت_امام_حسن یا حسن مجتبی  علیه السلام ---------- حسن جان      چها دیدی از ظلم دشمن   واویلا      بسوزی ، نداری تو شیون   واویلا           واویلا           حسن جان  حسن جان حسن جان حسن جان      خزان در چمن بوده ای تو   واویلا      غریب وطن بوده ای تو      واویلا            واویلا          حسن جان  حسن جان حسن جان حسن جان      تو و چشمِ از گریه نیلی    واویلا      تو و کوچه و ضرب سیلی   واویلا           واویلا           حسن جان  حسن جان حسن جان حسن جان      بُوَد سوی مادر نگاهت     واویلا      شده خانه ات قتلگاهت   واویلا           واویلا           حسن جان  حسن جان حسن جان حسن جان      غم تو بُوَد بی شماره     واویلا      تو را شد جگر پاره پاره   واویلا           واویلا           حسن جان  حسن جان حسن جان حسن جان      دل ما شده بی قرارت     واویلا      ضریحی ندارد مزارت      واویلا           واویلا           حسن جان  حسن جان حسن جان محمود تاری «یاسر» سبک ، رضا صادقی #سبک_حسین_جان .

. #زمینه #نوحه #زمزمه #امام_حسین برادر دلم مثل قلبت شکسته حسین جان غم تو به جانم نشسته حسین جان وجودم ازین غم گسسته حسین جان حسین جان برادر تنت روی خاک و سرت روی نیزه ببین دیده ی من بُوَد سوی نیزه دلم خون شده از تکاپوی نیزه حسین جان برادر حسین جان ، حسین جان ، حسین جان حسین جان ------------- حسین جان به پیش دو چشمم تو را سر بریدند برادر ازین درد و ماتم شکستم خمیدم برادر به شیون ، به ناله بسویت دویدم برادر حسین جان حسین جان چقدر از عدو خورده ای زخم شمشیر برادر چقدر آمده بر تن اطهرت تیر برادر مرا بوده از داغت اینگونه تقدیر برادر حسین جان برادر حسین جان ، حسین جان ، حسین جان حسین جان ** #حاج_محمود_تاری «یاسر»✍ #سبک_حسین_جان سبک ، رضا صادقی🎼 👇👇

۸۳ (حضرت زهرا س) ‏(۱آتش زدن درب خانه) یا زهرا عزیز نبی خاتم المرسلینی یا زهرا چو حیدر تو حامی دین مبینی یا زهرا یا زهرا یا زهرا تو یا فاطمه یاس بی مثلی و بی قرینه شدی خونجگر زان همه ظلم و کین در مدینه یا زهرا یا زهرا پس از مصطفی در سقیفه نشستند که بیعت ز حیدر تمامی شکستند یا زهرا یا زهرا یا زهرا یا زهرا یا زهرا۲ یا زهرا همه دشمنان خدا آمدند وحشیانه زدند آتش کین به خانه تو را تازیانه یا زهرا یا زهرا زده با لگد بی حیا بر در خانه وا شد به پشت در خانه اش محسن او فدا شد یا زهرا یا زهرا به زخم علی دشمن او نمک زد تو را فاطمه پیش چشمش کتک زد یا زهرا یا زهرا یا زهرا یا زهرا یا زهرا۲ یا زهرا در این ماجرا خانه ی مرتضی پر محن شد کنار حسین دیده گریان بابا حسن شد یا زهرا یا زهرا بدیده علی ظلم و کین روز او گشته چون شب بگریند به حال غریب تو کلثوم و زینب یا زهرا یا زهرا بمیرم که رخسار تو گشته نیلی زدند بر روی چون مهت ضرب سیلی یا زهرا یا زهرا یا زهرا یا زهرا یا زهرا۲ #رضا_یعقوبیان ۱۴۰۴ #سبک_حسین_جان #حضرت_زهرا_س .

. #فاطمیه #شور_حضرت_زهرا پیچید صدا اومدن حرومیا داره میسوزه یه در توو شعله ها چهل نفر حمله ور شدن به در خدا نگذره زدن به دل شرر یه مرد پست بی هوا در و شکست با لگد پهلوی مادر و شکست کمک نبود گُر گرفت آتیش و دود روی مادر شده زخمی و کبود شد درده سر رد شدن از روی در مادر افتاده یه گوشه بی پسر دنده شکست همه جا به خون نشست میزدن مادر و یک عده ای پست فضه دوید ولی بدموقع رسید نفس مادرو میخ در بُرید پیش حسن بی حیاها اومدن مادر پهلو شکسته شو زدن سبو شکست با لگد پهلو شکست تا مغیره سر رسید بازوو شکست خون می‌چکید نفسش به لب رسید توی کوچه با همون وضع می دوید اون دو نفر اومدن برای شر می زدن با تازیوونه بی خبر دادن عذاب چقده به بوتراب بسته بودن دوتا دستش رو طناب ----------------- #عباس_قلعه✍ .............. . #گودال #شور_امام_حسین حسین من ای شهید بی کفن تو رو قربه الی الله می زدن ریختن سرت جلو چشم مادرت چقده نیزه زدن به پیکرت برید صدات خس خس افتاد نفسات کهنه خنجر و کشید روی رگات مووتو کشید نفسم به لب رسید از قفا سرت رو تشنه لب برید کشیدنت تو رو بیکس دیدنت اومدن برای غارت تنت خنجر و برد یکی انگشتر و برد یکی هم میون گونی سر و برد سواره ها رسیدن با مرکبا رد شدن از روو تموم پیکرا به سر زنان اومدم گریه کنان خدا نگذره از اون شمر و سنان دویدم و ولی دیر رسیدم و بدنت رو دیدم و بُریدم و نداشتی سر زدی تشنه بال و پر بوسیدم رگاتو با چشای تر پیچید صدا توی اون شلوغی ها دویدن یه عده سمت خیمه ها یه عده لات خندیدن به خواهرات توی شعله سوخت موهای دخترات سوخت معجرا سوخت تموم چادرا تازیوونه شد نصیب بچه ها #عباس_قلعه ............. #شور_حضرت_زهرا #سبک_حسین_جان حضرت زهرا(س) عزیزم الهی بمیرم به چه وضعی اُفتاده حالت توی بستری و شکسته شده هردو بالت ای خانوم عزیزم حلال کن منو خونه ی اَمنی واست نداشتم ببخشم اگه توی این زندگی کم گذاشتم ای خانوم چرا روتو از من میگیری   زهرا جان دعا میکنی که بمیری     زهرا جان ببین بچه ها بی قرارن    این شبها کجا بی علی آخه میری   زهرا جان ____ عزیزم نفسهات بُریده می‌دونم که پهلوت شکسته تورو اون دوتا بد زدن دست و بازوت شکسته ای خانوم عزیزم نمی تونی از جا بلندشی توون نیست توو پاهات زمین میخوری دائما سوو نمونده توو چشمات ای خانوم تنت پیش چشمای من سوخت  زهرا جان جلوی حسین و حسن سوخت   زهرا جان کسی واسه یاری نیومد    توو کوچه که انگار نه انگار یه زن سوخت   زهراجان ____ عزیزم چرا مجتبی این روزا حال خوبی نداره توی خواب و بیداری اِنقد همش بی‌قراره ای خانوم عزیزم گمونم یه چیزایی دیده که حیدر ندیده بگو چیشده ماجرا چیه رنگش پریده ای خانوم چی اومد سرت آخه زهرا  توو کوچه شکستن غرورم رو یکجا   توو کوچه هنوز یادمه پیش چشمام  اُفتادی تورو بد زدن نانجیبا   توو کوچه ____ #عباس_قلعه ✍ .👇👇

الهی بمیرم به چه وضعی افتاده حالت توی بستری و شکسته شده هر دو بالت عزیزم عزیزم حلال کن منو خونه امنی واست نداشتم ببخشم اگه توی این زندگی کم گذاشتم چرا روتو از من میگیری زهرا جان دعا میکنی که بمیری زهرا جان ببین بچه ها بی قرارند این شب ها کجا بی علی آخه میری زهرا جان عزیزم نفس هات بریده میدونم که قلبت شکسته تو رو اون دو تا بد زدن دست و بازوت شکسته عزیزم نمیتونی از جات بلند شی توون نیست تو پاهات زمین میخوری دائما سو نمونده تو چشمات تنت پیش چشمای من سوخت خانومم جلوی حسین و حسن سوخت خانومم کسی واسه یاری نیومد تو کوچه که انگار نه انگار یه زن سوخت خانومم 🎙 #نریمان_پناهی #️⃣ #سبک_حسین_جان #️⃣ #فاطمیه #️⃣ #شور_حضرت_زهرا .