eitaa logo
کانال مداحی باسبک عاشقان حضرت زینب(س)
32.7هزار دنبال‌کننده
1.7هزار عکس
1.5هزار ویدیو
851 فایل
ارائه متن و صوت نوحه، روضه، مرثیه و،،،، مدیریت کانال:شعبانپور ─⊱✾♡✾⊰─ #کانال_عاشقان_حضرت_زینب_س هشتک کانال👆 @Asheghane_hazrat_zeynab 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠 تعرفه تبلیغات این آیدی👇🏼 @kianatv ─┅─⊱✾♡✾⊰─┅─
مشاهده در ایتا
دانلود
Mohjat.NetSh 1 Fatemieh Dovom 1404 Taheri [Mohjat_Net] (3).mp3
زمان: حجم: 4.32M
دل میسوزه در میسوزه غنچه پرپر زخمی مادر سر میسوزه سر میسوزه در میسوخت و دیوارم خون گریه کرد حتی اینجا مسمارم خون گریه کرد نامردا آتیش به دریا میزدن دستاشون پر بود و با پا میزدن ای وای مادر ای وای مادر **** تا یار افتاد کرار افتاد دست قنفذ از بس که زد از کار افتاد از کار افتاد درمون دردو بی دردا میزدن ناموس عالم رو مردا میزدن ارکان این دنیا از هر سو شکست هم سینه هم پهلو هم بازو شکست ای وای مادر ای وای مادر شب 1 دوم 1404 .
❣﷽❣ ✴️ س ✴️ س ( 6 ) 🔷بر راضیه مرضیه کوثر صلوات 🔷برفاطمـه صدّیقـهٔ اطهر صلوات 🔷برقله ی تـوحیدی زهرا بـه بقیع 🔷برسیّـده و همسـرحیـدر صلوات (دعای فرج) 🥀اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی فاطِمَة وَ اَبیها وَ بَعْلِها وَ بَنیها وَ سِرِّ الْمُسْتَوْدَعِ فیها بِعَدَدِ ما اَحَاطَ بِهِ عِلْمُکَ🥀 ♻️ (س) (یازهرا)3 ☇دوست دارم یه شب برم ☇مدینه و زار بزنم ☇کنج خلوت بقیع ☇سر روی دیوار بزارم کیا رفتن مدینه.. کیا غربت بقیع رو دیدن ☇دوست دارم یه شب برم ☇مدینه و زار بزنم ☇کنج خلوت بقیع ☇سر روی دیوار بزارم ☇یاد غمهای بی‌بی ☇که وسعت یه عالمه ☇چی بگم عالم برای ☇غمای بی‌بی کمه دلامونو ببریم مدینه.. امروز اونایی که مادر ندارن...اونایی که صورت مادراشونو رو خاک گذاشتن...اونایی که دلتنگ مادر شدن.. با هم بریم مدینه.. ☇یاد غمهای بی‌بی ☇که وسعت یه عالمه ☇چی بگم عالم برای ☇غمای بی‌بی کمه چه غمی داره بی‌بی... (میدونی چه غمی داره) آی حاجتمندا..آی مریض دارا...آی جوون دارا... گفت.. ♦دلم میخواد یه بار دیگه ♦دخترمو صدا کنم (یا زهرا2) ( دلت اینجا نباشه ها..دلتو ببر مدینه) ♦دلم میخواد یه بار دیگه ♦دخترمو صدا کنم ♦اما دیگه نا ندارم ♦تا که لبامو وا کنم (بگم؟؟) ♦دلم میخواد یه بار دیگه ♦شونه به موهاش بزنم... ♦اما دیگه جون ندارم ♦ تا دستمو بالا کنم ♦دلم میخواد مثل تموم مادرا ♦دخترمو توی بغل ♦بگیرمو نگا کنم بمیرم برات بی بی جان.. بمیرم برا حسرتای دلت بی بی جان.. ♦دلم میخواد یه بار دیگه ♦با اشک دونه دونه ام ♦سفارش حسینمو ♦به اسیر کربلا کنم اگه یه مادر بخواد مسافرت بره...سفارش بچه هاشو میکنه... (مخصوصا اگه بچه کوچیک داشته باشه) (مثلا میگه اون بچه ام رواندازشو کنار میزنه..مواظبش باشید سرما نخوره.. اون بچه ام دل نازکه غصه نخوره.. فلان بچه ام زود به زود تشنه اش میشه حواستون باشه...) آخ یا زهرا ...مادر مدینه هم سفارش کرد.. فرمود زینبم ..جونِ تو و جون حسینم مادر... مادر... هیچ وقت از حسینم جدا نشی مادر.. صدا زد علی جان.. ابْكِنِي وَ ابْكِ لِلْيَتَامَى وَ لَا تَنْسَ قَتِيلَ الْعِدَى بِطَفِّ الْعِرَاقِ‌ علی جان بر منه زهرا گریه کن .. علی جان برا یتیمام گریه کن... .علی جان حواست به حسینم باشه..علی جان حسینم نیمه های شب تشنه میشه... ظرف آبی بزار بالا سر حسینم.. آاای میخوام بگم بی‌بی جان سفارش حسینتو به زینب کردی..سفارش حسینتو به امیرالمومنین کردی..خانم جااان 🌟شنیدم آب دادی دست حسینت 🌟وای حواس زینبت را جمع کردی (اوج) میخوام بگم مادری که تو مدینه سفارش حسینشو کرد مگه میشه این مادر نیاد گودی قتلگاه.. ⏪ ای مادر 3 امان از دل امیرالمومنین... یه لحظه رو یاد کنمو التماس دعا.. زهراشو غسل داد..یکی یکی بندای کفن و بست آی حاجت دارا دلش نیومد بند آخرو ببنده آی اونی که مادر از دست دادی..نمیدونم لحظه جون دادن مادر بودی یا نه.. نمیدونم لحظه آخر چطور با مادر خداحافظی کردی.. علی یه طرف کفنو رو هم آورد..هی برمی گشت نگاهی به صورت زهرا.. (میدونی چی میگفت) صدا زد... ...آخ... ♨شب دامادیم کی باورم بود ♨که من روزی عزادار تو باشم زهرا جااان ...کجا باورم میشد خودم غسلت بدم... خودم کفنت کنم . ⚘مرو جانا كه حیدر بی تو تنهاست ⚘همیشه سینه‌اش دریای غم‌هاست ⚘خدا بی فاطمه آخر چه سازم؟ ⚘كه امید علی بر دستِ زهراست آخ ⚘علی بی فاطمه سامان ندارد ⚘دگر دردِ علی درمان ندارد ⚘نمی دانم چرا غسلِ تو زهرا ⚘دراین سردی شب، پایان ندارد ⏪کجا دیدی یه مادر جوون از دنیا بره...نیمه شب تشیع بشه..نتونن بلند بلند گریه کنن..نتونن بلند بلند مادر مادر بگن.. جنازه رو حرکت دادند.. سلمان میگه سرمو برگردوندم..دیدم زینب سه چهار ساله . چادر نماز مادرو به سر کرده.. داره مادر مادر میگه و مادررو بدرقه میکنه.. میخوام بگم تو خونه بی بی زهرا کار برعکس شد(چرا..چرا اینطور میگم) آخه رسمه دختر عروس میشه مادر بدرقه اش میکنه.. اما تو دل شب زیتب مادرو بدرقه کرد.. مادر جوونشو بدرقه کرد.. آخ 🍁ننه ننه جوان ننه 🍁جوان لیقی یالان ننه 🍁خانم ننم بی کس ننم 🍁لای لای ننم لالای ننم اگه نادر نداری یاد مادر کن 🍁مظلوم ننم یرقون ننم 🍁محرمی اُلمیان ننم 🍁قشوسو اُلمیان ننم 🍁لای لای ننم لای لای 🍁آخ ننه ننه جوان ننه 🍁یارالی سینه دینجله 🍁ایاقادور جوان ننه 🍁اوزوم سنه قوربان ننه هرچقدر ناله داری به سوز دل یتیمان زهرا..به اشک و آه و ناله آقا امیرالمومنین حاجتت رو مد نظر بگیر راس همه حوائج فرج امام زمان..سه مرتبه ناله بزن بگو ناله داری سه مرتبه ناله بزن 👇صلوات حذف نشه لطفا👇 🌹هدیه به حضرت معصومه سلام الله علیها (صلوات)🌹 ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
سبک همایون - شوشتری4_502246981603688481.mp3
زمان: حجم: 4.01M
. ‍ مادر دگر بهانه بدستت نمی دهم یک لحظه کارِ خانه بدستت نمی دهم دستت شکسته وُ به سرم شانه میزنی از این به بعد شانه بدستت نمی دهم. چیزی سخت تر از این نیست که کسی مریض داشته باشه وُ بعضی ها منتظرِ مردنش باشن. ان شاءالله مادرتون توی بستر نیوفته.خدا نکنه یه مادر دیگه نتونه راه بره..انقدِ بچه ها غصه میخورن... دیگه روزهای آخر،فاطمه نَفَساش صدا دار شده بود.زنای مدینه اومدن ملاقات فاطمه.. زینب مظهرِ ادبه، تا جلوی در زَنا رو بدرقه کرد،اما همونجا نشست و شروع کرد گریه کردن،امیرالمؤمنین اومد پرسید :دخترم چرا گریه میکنی؟ نتونست جواب بده! حسن پرسید،نتونست جواب بده، اما تا حسین اومد و پرسید،گفت حسین بتو میگم،گفت داداش ز نای مدینه اومدن ملاقات مادر ،اما جیگرِ منو سوزوندن،چرا...آخه وقتی داشتن میرفتن، زیر لب بهَم میگفتن:دیگه فاطمه رفتنیه، بلند بگو یا زهرا... .
زهرا آدامسیز دفن اولور زهرانی آپارور قبر ایوینه هامیز گوروبسوز بیر دودماننان ننین جنازه سی چخاندا، ننه سی ئولنلر بوللر نه دییرم، بیر دودماننان ننه نین جنازه سی چخاندا،اگر ائوده بالاجا قیز اوشاقی اولسادوشر تابوتین دالیسیجا، علی دییر گوردوم زینب الرین دراخلادی قاپیا، ننه هارا گدیرسن آی ننه، ننه بئله باشوا دولانیم ننه یاندیم آی ننه وفالی یار تک گئدر مگر وفادی فاطمه قویوب منی تک ایلدون سفر یارالی فاطمه عم قیزی بئله یامان گونه قالمشام آی زهرا،زهرا دور ایاقه بالالارین ئوزون ئولدورورآی زهرا، الله هیچ کیمی آدامسیز المه غریب المه، نیلدی مولا علی، گجه نین عالمی ایلدی یوزون قویدی زهرانین قبرینه، قبرین داشنا قویدی یوزون ایلدی ناله مولا بویادی صورتینی اشک ملاله یاندی اورگیم غسل الینده سنی زهرا بوتئزلیگه آتدون منی گوزدن نیه زهرا بلبل کیمی ترک ایلدون سن گلشنی زهرا بوکدوم کفنه من سنی آری گئجه یاری با نوای حاج نادر جوادی 🖤🖤🖤 👇🌾
. علیه_السلام ▪️السَّلاَمُ عَلَى الْمَهْدِيِّ الَّذِي وَعَدَ اللَّهُ بِهِ الْأُمَمَ  🔸صاحب عزایِ حضرت خیرُ النِّساء، بیا 🔸ای بانیِ شکسته دل روضه ها، بیا یا بن الحسن، صاحب عزا 🔸درد فراقِ تو به خدا می کشد مرا 🔸رَحمی نَما به حالِ دلِ این گدا بیا 🔸لطف تو بوده گریه کُنِ مادرت شدیم آقای من ممنونتم یک فاطمیه دیگه هم دعوتم کردید بین عزادارهای مادر بشینم مادر مادر بگم 🔸لطف تو بوده گریه کُنِ مادرت شدیم 🔸ای سفره دارِ واسعۀ هَل اَتا، بیا 🔸 ای آخرین نگار دل آرای فاطمه 🔸 آقای من! برای رضای خدا، بیا امام زمان... بزار امروز اینطوری قَسَمت بدم 🔸 آقا به حقّ چادرِ خاکی مادرت 🔸 آقا به حقّ داغِ دلِ مرتضی، بیا یا صاحب الزّمان... دلها رو روانه کنیم مدینه برای داغ دل مولا گریه کنیم بعد از نماز ظهر وقتی مولا از مسجد حرکت کرد به سمت خانه دید یک عدّه از این کنیزان ایستادند گریه می‌کنند فَقَالَ لَهُنَّ مَا الْخَبَرُ فرمود: چه خبر شده چرا دارید گریه میکنید؟ عرضه داشتند یا امیرالمومنین: أَدْرِكْ اِبْنَةَ عَمِّكَ الزَّهْرَاءَ یعنی آقا اگر می‌خواهید یک بار دیگه فاطمه را ببینید عجله کنید من نمیدونم این جمله با دل مولا چه کرد فَأَقْبَلَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ مُسْرِعاً دیدند مولا داره میدوه تا رسید وارد حجره شد دید زهرای مرضیّه از شدت درد به خودش میپیچه نشست رو زمین سر زهراش رو در آغوش گرفت وَ نَادَاهَا يَا زَهْرَاءُ صدا زد: زهراجان فَلَمْ تُكَلِّمْهُ یعنی زهرای مرضیه جواب نداد چند مرتبه صداش زد دید بی بی جواب نمیده فَنَادَاهَا يَا فَاطِمَةُ صدا زد: فاطمه جان با من بزن 🔸پهلویت گرچه شکسته است ولی حرف بزن 🔸باز هم فاطمه از حق علی حرف بزن‌ بلند شو ببین علی اومده بالا سرت 🔸 یکمی حرف بزن علی نمیره 🔸 حرف رفتن نزن علی میمیره هر چی صداش زد دید بی بی جواب نمیده فرمود فاطمه جان كَلِّمِينِي فَأَنَا ابْنُ عَمِّكَ عَلِيُّ فاطمه جان با من حرف بزن من علیم فاطمه جان با من حرف بزن من علی مظلومم تا بی بی این جمله رو شنید چشمان مبارک رو باز کرد نگاهش به نگاه مولا گره خورد وَ نَظَرَتْ إِلَيْهِ وَ بَكَتْ وَ بَكَى هم زهرای مرضیه گریه کرد هم امیرالمومنین گریه کرد 🔸 امام بی یاور علی خداحافظ 🔸 از همه تنهاتر علی خداحافظ 🔸 علی حلالم کن گریه به حالم کن اِبْكِنِي وَ ابْكِ لِلْيَتَامَى علی جان برا غربتم گریه کن علی جان برا غربت بچه هام گریه کن علی جان بعد از من مواظب بچه هام باش وَ لَا تَنْسَ قَتِيلَ الْعِدَى ( ۱ ) بیشتر از همه مواظب حسینم باش عرضه بداریم بی بی جان لحظات آخر نگران حسین بودی اما کربلا با حسینت چه کردند جلو چشمان زینب فِرقَةٌ بِالسُّیُوفِ شمشیر دارها با شمشیر میزدند وَ فِرقَةٌ بِالرِّمَاحِ نیزه دارها با نیزه میزدند وَ فِرقَةٌ بِالحِجَارَةِ یک عده ای هم که سِلاح نداشتند با سنگ بر بدن عزیز زهرا حسین... ▪️چقدر شلوغه قتلگاه نمیرسه صدات ▪️نمیدونم باید حسین چیکار کنم برات ▪️لبای تشنه تو شد مصیبت فرات حسین جان _ حسین جان 🔸گُذرم تا به درِ خانه ات اُفتاد حسین 🔸خانه آباد شدم خانه ات آباد حسین صلَّی اللهُ عَلَیکَ یَا مَظلُوم یَا اَبَاعَبدِاللهِ ۱- منبع: بحار الأنوار علامه مجلسی، ج‌43، ص: 178 👇
Mohjat.NetSh 1 Fatemieh Dovom 1404 Mirdamad [Mohjat_Net] (1).mp3
زمان: حجم: 15.89M
تنهاترین مظلوم تاریخم کنارم باش تنها طرفدارم تو بودی آخر افتادی این روزها مجروح جنگ غربتم برخیز آه ای طبیب من چرا در بستر افتادی قدری کنارم باش ای رنجیده از دنیا کی من به دوری تو عادت میکنم زهرا از بی ملاقاتی مشو غمگین خودم هر روز جای همه از تو عیادت میکنم زهرا تو شاهبانوی بهشتی پس بگو از من کی قصری از فیروزه و یاقوت میخواهی از من نکردی خواهشی نُه سال زهرا جان حالا که چیزی خواستی تابوت میخواهی حس میکنم آرام جانم رفتنی هستی دست تو را در دست خود هر بار میگیرم دیروز اگر تو میگرفتی دست بر دیوار حالا منم که دست بر دیوار میگیرم شعر: میلاد حسنی شب 1 فاطمیه دوم 1404
Mohjat.NetSh 2 Fatemieh Dovom 1404 Narimani [Mohjat_Net].mp3
زمان: حجم: 2.65M
ابلیس ملعون خویش را بیکار نگذاشت بیت خدا را نیز بی آزار نگذاشت گفتند زهرا پشت این در ایستاده گفتند او را راحتش بگذار نگذاشت در شعله ور شد غنچه اش را در خطر دید میخواست برگردد ولی دیوار نگذاشت سعی فراوان کرد حتی بین آتش در را نگهدارد ولی مسمار نگذاشت دیگر نشد پای علی برخیزد از جا میخواست برخیزد تن تبدار نگذاشت شاید از آن پس مرتضی هر خانه ای ساخت دیگر به روی درب آن مسمار نگذاشت شب 2 فاطمیه دوم 1404
Mohjat.NetSh 3 Fatemieh Dovom 1404 Karimi [Mohjat_Net] (1).mp3
زمان: حجم: 1.9M
انگار که چشمان تو را خواب گرفته کاشانه ی ما را غم سیلاب گرفته سه ماه شده این که نخوابیده ای اما حالا چه شده چشم تو را خواب گرفته اصرار ندارم که تو را سیر ببینم نزدیک سه ماه است که مهتاب گرفته این دفعه ی چندم شده از صبح که زینب پیراهن گلدار تو را آب گرفته وا کن گره ی روسری ات را ولی آرام این مقنعه را لخته ی خوناب گرفته این گونه ترک خورده سه ماه است رخت را یک پنجه و انگشتر آن قاب گرفته فهمیده ام این میخ چرا کج شده آنقدر پهلوی تو بدجور به قلاب گرفته شب 3 دوم 1404 .
Mohjat.NetNamahang Shishe Omram 1404 Ranaie [Mohjat_Net].mp3
زمان: حجم: 1.73M
بار سفر بستی میری ولی زوده کبودیِ بازوت تقصیر من بوده ببین غم دنیا روی سرم ریخته هم موی زینب هم خونه بهم ریخته مــیـشه بــمونـی واسه رفتن فاطمه خیلی جوونی جون میدم واست نبینم نیمه جونی فصه میگفت این شبا هی زیر لب اشهد میخونی **** ای شیشه ی عمرم چقدر ترک خوردی خانوم حلالم کن خیلی کتک خوردی زهرا حسن هر شب تو خواب عزاداره چی دیده تو کوچه هی میگه گوشواره زهــرا بــریــدم تا به غسل پهلوی زخمیت رسیدم جز خدا هیچکی نفهمید چی کشیدم مرد جنگم این همه جراحتو یه جا ندیدم شیشه عمرم .
Mohjat.NetNamahang Shishe Omram 1404 Ranaie [Mohjat_Net].mp3
زمان: حجم: 1.73M
بار سفر بستی میری ولی زوده کبودیِ بازوت تقصیر من بوده ببین غم دنیا روی سرم ریخته هم موی زینب هم خونه بهم ریخته مــیـشه بــمونـی واسه رفتن فاطمه خیلی جوونی جون میدم واست نبینم نیمه جونی فصه میگفت این شبا هی زیر لب اشهد میخونی **** ای شیشه ی عمرم چقدر ترک خوردی خانوم حلالم کن خیلی کتک خوردی زهرا حسن هر شب تو خواب عزاداره چی دیده تو کوچه هی میگه گوشواره زهــرا بــریــدم تا به غسل پهلوی زخمیت رسیدم جز خدا هیچکی نفهمید چی کشیدم مرد جنگم این همه جراحتو یه جا ندیدم شیشه عمرم
Mohjat.NetSh 3 Fatemieh Dovom 1404 Karimi [Mohjat_Net] (1).mp3
زمان: حجم: 1.9M
انگار که چشمان تو را خواب گرفته کاشانه ی ما را غم سیلاب گرفته سه ماه شده این که نخوابیده ای اما حالا چه شده چشم تو را خواب گرفته اصرار ندارم که تو را سیر ببینم نزدیک سه ماه است که مهتاب گرفته این دفعه ی چندم شده از صبح که زینب پیراهن گلدار تو را آب گرفته وا کن گره ی روسری ات را ولی آرام این مقنعه را لخته ی خوناب گرفته این گونه ترک خورده سه ماه است رخت را یک پنجه و انگشتر آن قاب گرفته فهمیده ام این میخ چرا کج شده آنقدر پهلوی تو بدجور به قلاب گرفته شب 3 دوم 1404
سید مهدی حسینی4_6043915353736614153.mp3
زمان: حجم: 32.7M
| مرثیه | غم تنهایی‌ات را علی جان من خوب دانستم که با این چادرِ خاکی کمر بر یاری‌ات بستم اگر نُه سال بودم با تو در هر شادی و هر غم حلالم کن که من امروز و فردا رفتنی هستم چه غم از رنج بیماری تویی تنها پرستارم حلالم کن نباید رو بگیرم از تو ناچارم به آرامی قدم بردارم از بیم زمین خوردن فقط کافیست دستم را من از دیوار بردارم نشستن بر زمین مشکل زِ جا برخواستن‌ مشکل ولی مشکل‌تر از این دو، غمِ تنهاییِ یارم به بازو سر که بگذارم به خود از درد می‌پیچم به بستر ظاهراً خوبم ولی تا صبح بیدارم کنار هم نشد بالا بگیرم هر دو دستم‌ را که با یک‌ دست ناچارم قنوتم را به جای آرم مناجات حسن را می‌شنیدم زیر لب می‌گفت خدایا کاش می‌شد دست ثانی‌‌ را نگه‌دارم اغلب کسان که پرده‌ی حُرمت دریده‌اند در کودکی محبّت مادر ندیده‌اند من از آغوش گرم مادرم تا کِی جدا باشم؟ شفایش می‌دهی تا سر به روی سینه بگذارم پیکرتو برمی‌گردونم خیمه من سرتو برمی‌گردونم خیمه خیالت از حال رقیه راحت باشه دخترتو برمی‌گردونم خیمه جوری ناله می‌زنم اشک شمرو درمیارم پاشه جوری ناله می‌زنم نمرده زینب که سرت دعوا شه جوری گریه می‌کنم که پیرهن کهنه‌ی تو پیدا شه جوری ناله می‌زنم اشک شمرو درمیارم پاشه