اشعارنوزدهم رمضان ـ شعرشهادت حضرت علی علیه السلام ـ مسعود اصلانی
امشب علی می بیند اشک دخترش را
در کوفه می گوید اذان آخرش را
مرغابیان خانه دامن را نگیرید
خالی کنید ای عرشیان دور و برش را
روی لبش انّا الیه راجعون است
بر آسمان ها دوخته چشم ترش را
با رفتن بابا خدا می داند و بس
در خانه بی تابی قلب دخترش را
ای ابن ملجم زودتر از جای برخیز
او قصد دارد که ببیند همسرش را
دلتنگ مانده تا ببیند بار دیگر
رنگ کبود صورت نیلوفرش را
حالا علی را سوی خانه می برندش
جبریل می گیرد کمی زیر پرش را
التماس دعا 🙏😔
مدح حضرت علی علیه السلام
گوز آچان گوندن اولوب حضرت پیغمبره یار
اولدی دشمن گوزون دائمی بیر زهریلی خار
قله عدلینه حاشا چخا عادلر اونون
پایه فضلینه مشکلدی چاتا فاضلر اونون
بحر علمینده دوشوب غرق اولار عاقلر اونون
ایستیورسن اونی گر عشقینه یر قلبیده ویر
بیزلره قبله اولوبدی ننه دن اولدوقی یر
گوز آچان دمده رسولین یوزونه شاه انام
(فاطمه بنت اسد نقدر دیندیردی گوردی علی دینمیر علی گوزن آچمور ویردیله پیغمبرین قوجاقنا الیکی گوزلرین آچدی پیغمبرین گوزونه اولین سوزی سلام )
خالقین ایلیه جک مصحفی ارزانی سنه
ویر اجازه اوخویوم یکسره قرآنی سنه
(آینده ده پیغمبر اولاجاخسان قرآن نازل اولاجاخ سنه یا رسول الله اجازه ویرین قرآنی بوتون سنه اوخویوم)
ابتدادن الینه پرچم دینی گوتوروب
همتیله ئوزونی قله عدله یتیروب
ختم پیغمبره اون سینیده ایمان گتیروب
ایتدی طاهایه گجه گوندوز ئوزون مثل سپر
مکه دن بیر گونی هجرت اله دی خیر بشر
(پیغمبر بویوردی بو گجه مشرکین منی بستریمده حمله الیوب اولدوره جکلر کیم آماده دی منیم بستریمده یاتا من تا خارج اولام شهریدن علی دیدی یا رسول الله من یاتارام علی پیغمبرین بسترینده یاتدی پیغمبر اوز قویدی چولره )
ایتدی تعقیب اونی بیرعده شقی با هیجان
یولدا بیر غاریده ، حضرت اوزونی ایتدی نهان
عنکبوت امر خداوندیله گلدی او زمان
غارین اغزین توخودی تاریله از وقته ، هوروب
گلدی جبریل امین ایشلور او حیوانی گوروب
(جبرائیل اندی یره گوردی بیردنه عنکبوت مشغولیدی بیر غارین آغزندا تار عنکبوت توخور)
دئیدی قصدون ندی بوایشده ایدورسن عجله
دیدی کفار قریش ایستیور الساعه گله
جان پیغمبری حفظ ایلیورم بوردا هله
(جبرائیل بیر گولدی دیدی نمنه؟ عنکبوت سن ایستیرسن تاری توخویاسان غارین آغزن توتاسان اونان پیغمبرین جانی اماندا قالا؟ دیدی بلی .دیدی آخی نمنه دی بیر دنه تاردی دا الینن ورارسان هامسی قیریلار . )
دیدی بو تاریله؟ عرض ایلدی ال تارینه ویر
قدرتون واردی اگر سعی ائله بیر تارینی قیر
دوتدی تاری گوجونی ویردی نه اندازه واری
ائله فکر ایلدی ییر قالخوری یکسر یوخاری
پاره لنمور ولی سالیمدی اونون جمله تاری
قالدی عاجز بوراخوب ایلدی بو نوعی بیان
ندی جینسی بونون ایا منه تئز ایله بیان
اهل عالم دیدی یکسر ییقشوب گر دورالار
گوجلرین باهم ایدوب سن کیمی الان ویرالار
چوخ محال امریدی بیرتارینی حتی قیرالار
چونکه من نغمه ی پرشور ولایت اوخودوم
بیر به بیر تارین اونون عشق علیلن توخودوم
منکره گر چه بوسوز زهریلی اوخ تک توخونور
او ائشین فلسفه سی دهریده دایم اوخونور
ایندی تاریندن اونون ضد گلوله توخونور
پس علی عشقی گرک هر اورگه ریشه آتا
نظر ایلر اونا کیم دامنینه گر ال آتا
بانوای کربلایی طاهر قلندری
4_6041937160519552651.mp3
15.92M
#مناجات
صوت مناجات زیبای امام علی
در مسجد کوفه
❥
•اومدم گریه کنم..
#توسل و مناجات با حضرت صاحب الزمان روحی له الفدا ویژهٔ شبهای قدر اجرا شده #شب_نوزدهم رمضان ۱۴۰۱
اومدم گریه کنم که تو بهم امون بدی
به خدا رو بزنی گریه هامو نشون بدی
من که حرفی ندارم تو لااقل حرفی بزن
نکنه تا منو دیدی سرتو تکون بدی
ای آقا! این شبا داری هوامونو یا نه?
می پسندی گریه هامونو یا نه?
می پوشونی بدیامونو یا نه?
ای آقا! حلالم کن که برات درد سرم
منی که همیشه آبرو برم
از خجالت تو پایینه سرم
بی سر و پا اومده تا که تو سر به راش کنی
این در اون در میزنه تا یه کاری براش کنی
میگن اون دلی که میشکنه مث حرم میشه
دل من شکسته که راهی کربلاش کنی
ای آقا! از در خونه ی تو برم یا نه؟
می کشی دستتو رو سرم یا نه؟
میشه اربعین برم حرم یا نه؟
ای آقا! نگیره اگه دعام دلت میاد؟
از خونه بدم سلام دلت میاد؟
اگه کربلا نیام دلت میاد
وای مادر! بالتو گره به میخ در زدن
تو رو نامردا سر گذر زدن
تو رو تو کوچه چهل نفر زدن
وای مادر! چی شد آخر فضّه رو صدا زدی
وای مادر! تو با یه شیش ماهه دست و پا زدی
وای مادر! پشت در گریز به کربلا زدی
#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
#مناجات_امام_زمان_عجل_الله_تعالی
#مناجات_دعا
#شب_قدر
#ماه_مبارک_رمضان
#کربلایی_مهدی_رسولی
202030_1410417375.mp3
22.47M
اومدم گریه کنم ...
#توسل و مناجات با خدا ویژه ماه مبارک رمضان اجرا شده #شب_نوزدهم رمضان ۱۴۰۱
•تو چنانی که منم..
#توسل ومناجات با خدا ویژه ماه مبارک رمضان اجرا شده #شب_نوزدهم ماه مبارک رمضان
تو چنانی که منم شیفته و دربهدرت
نظری کن که بیایم نظری در نظرت
هر چه دیدی طمعِ بیشتر و بیشترم
باز دیدم کَرمِ بیشتر و بیشترت
این همه جرم و خطا کردهام و در عجبم
نشد اصلا که مجازات شوم با تشرت
کیستم؟ این همه تحویل مگیرم که منم
بندهی عاصی و رسوا شده و خیره سرت
شرمسارم که همیشه عوضِ این همه لطف
بودهام در همهی عمر فقط دردسرت
لطف کردی و رساندی منِ تنها شده را
به مناجات ابوحمزه و فیض سحرت
قَسمت میدهم امشب "بِعَلیٍ بِعَلی"!
قَسمت میدهم آری! قسم معتبرت
ثمر خلقتِ هستی است در انگور نجف
بچشان بر لب من! جرعهای از این ثمرت
گفتمت راه تقرب به سویت چیست؟ بگو!
گفتی از کربوبلا راه بجویم به درت
گفتم اصلا چه زمان یاد حسینت باشم؟
گفتی آن ثانیه که سوخت زبان و جگرت!
گفتمت تشنه که گشتم چه کنم یاد غمش؟
گفتی آن لحظه مدد جوی ز چشمان ترت!
گفتمت روضه بخوان تا که دلم نرم شود
گفتی از تشنه لبِ در دل خون غوطهورت
گفتم اصلا چه شده خم شده آقا کمرش؟
گفتی ای کاش نبینی غم و داغ پسرت!
کاش هرگز نشود تا که ببینی روی خاک
مثل تسبیح تنش ریخته در دوروبرت
#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
#مناجات_دعا
#ماه_مبارک_رمضان
#سید_رضا_نریمانی
┅
Fadaeian_Ramazan1400_Shab19_2.mp3
16.11M
•توچنانی که من ...
#توسل و مناجات با خدا ویژه ماه مبارک رمضان اجرا شده #شب_نوزدهم ماه مبارک رمضان
•تب گرفته تمام جسم....
#روضه و توسل به امیرالمومنین علیه السلام ویژهٔ شبهای قدر اجرا شده #شب_نوزدهم ماه مبارک رمضان
بریم در خونه ی مولا...اما نه بذار بریم در خونه ی دخترش آخه امشب علی خونه ی دخترش مهمون بوده..هی میدید بابا میره وسط حیاط به آسمون نگاه میکنه.."إِنَّـا لِـلَّـهِ وَ إِنَّـا إِلَـیْـهِ رَاجِـعُـونَ" هی زیر لب میگه دارم میام..دوریمون دیگه داره تموم میشه..اومد وسط حیاط باباجان با کی داری حرف میزنی؟ بعد این همه وقتم که اومدی خونه ی دخترت نمیای بشینی چرا اینجوری میکنی بابا!؟ فرمود: دخترم امشب شب وصله منه...خیلی دلم برا مادرت تنگ شده...
خدا حافظی کرد راه افتاد..همچین که اومد از در بیرون بره دید این مرغا دور حضرت روگرفتن...میفهمن امیرالمومنین کجا داره میره.خیلی عجیبه میگه امیرالمومنین به دخترش سفارش مرغابیا روکرد. گفت اینارو بهشون آب و غذا بده...
تا اومد بره لباسش گیر کرد به دستگیرهٔ در حضرت لباس رو از دستگیره درآورد. نمیدونم شاید اونجا زمین نشست..آهی کشید..چی شده؟ علی نگاش به در افتاد..اینجا لباس علی به در گیر کرده اما یهو دلش رفت سی سال پیش..اون لحظه ای که فاطمه اش پشت دره.. *
تب گرفته تمام جسم مرا
همهجا را سیاه میبینم
کاش زهرا عیادتم بکند!
او بیاید برای تسکینم
گرچه بستند باز میریزد
خون دل از شکاف زخم سرم
زخم شمشیر قاتل من نیست
داغ ناموس مانده بر جگرم
سهم من از تمام این دنیا
غصه و حسرت و بداقبالیست
دور بستر حسین هست و حسن
جای محسن کنارشان خالیست
من که مرد نبردها بودم
یک جراحت مرا ز پا انداخت
وای از فاطمه که حوریه بود
پنجه بر گونههاش جا انداخت
برو قنبر میان هرکوچه!
بگو از حال و روز غمبارم!
کودکان یتیم کوفی را
با خبر کن که کارشان دارم!
این حسین است چهرهی او را
ای پسربچه ها نگاه کنید!
سر رخت و لباس او نکُند
کشمکش بین قتلگاه کنید!
سنگ از روی بامها نزنید
هر زمان که اسیر آوردید
صدقه دست زینبم ندهید
کودکانی که شیر آوردید
آه و نفرین من به کوفه اگر
از سَری مَعجری ربوده شود
وسط ازدحام جمعیت
نکند دختری ربوده شود!
صاحبان تنور بعد از این
به سر آفتاب رحم کنید!
اهل کوفه وصیتم این است
به عروسم رباب رحم کنید!
نیزه میرفت و برمیگشت
چشماش باز و بسته میشد
هرکس توی مقتل اومد
اونقدر میزد خسته میشد
زود راحتش کنید
رو تنش پا نذارید
کمتر اذیتش کنید
پیراهنش رو نه میدونید کیه
میخواید هتک حرمتش کنید
بالحسین..الهی العفو...
#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
#روضه_امیرالمومنین_علیه_السلام
#ماه_مبارک_رمضان
#سید_رضا_نریمانی
Fadaeian_Ramazan1400_Shab19_4.mp3
10.31M
| تب گرفته تمام جسم...
#روضه و توسل به امیر المؤمنین علیه السلام