#اربعین
آواز دشتی
کربلا تعظیم کن ، پیرِ قبیله می رسد
کوچـه وا کن با ادب ، دارد عقیله می رسد
کیست این خانم علمدارِ سپاهِ اربعین
شاه بانو، دخترِ آقا امیرالمومنین
شرم دارد از تماشایِ جمالش آفتاب
شد یکی از گریه کن هایِ کلاسِ او رباب
هرنفس هر محملی یک منبرِ روضه شده
پینه های دستِ زینب ،آخرِ روضه شده
گریه آزاد است هرمنزل چه شوروحالی است
روضه خوانها دورِ هم ،جایِ رقیه خالی است
زینبِ امروز ، با روزِ دهم، ... تغییر کرد
این چهل روزِاسارت، عمه جان راپیر کرد
بارها وبارها رأسِ بریده گریه کرد
بر گرفتاریِ این ، قامت خمیده گریه کرد
سنگ هایِ بی ادب سنگِ صبورش را شکست
چشمهایِ کوچه بازاری، غرورش راشکست
چشمهایِ کوچه بازاری جسارت می کند
هرچه می بینند با لبخند قیمت می کند!!!!
هرکس و ناکس کنارِ ناقه، پایش واشده
بابنیِ الزّهرا شبیهِ خارجی ها تا شده
بچه ها را، با کمربندِ زِرِه ،می زد سنان
گیسوانت را به یک شاخه گِرِه می زد سنان
نیزه دارت از سرِ شب تا طلوعِ صبح ،مست
روی صندوقهای حملِ سر، حرامی می نشست
بسکه شد نیزه به نیزه حنجرت پاشیده شد
در میانِ پنجه ها مویت بهم تابیده شد
بدترین جایِ سفر شد مجلسِ ابن زیاد
تا که دادِ او درآید پا به روی سر نهاد
هرکجا ام المصائب صبرکرد وصبرکرد
بی صدا ام المصائب صبرکرد وصبرکرد
کوچه ها ام المصائب صبرکرد و صبرکرد
شام را ام المصائب صبر کرد و صبرکرد
حضرت پرده نشین را عاشقی ، آواره کرد
مثلِ مادر چادرش را تازیانه پاره کرد
برسیاهی های چادر جای پا افتاده است
از فشار گریه دیگر از صدا افتاده است
درد ِ غیرت بر دل ِ هفت آسمان افتاده است
نام زینب بر زبان ِ این و آن افتاده است
چادری که روی آن روح الامین حساس بود
با وقار فاطمی اش ، کعبهٔ عباس بود
بر سر بازار زیر پای ِ مردم گیر کرد
کوچه های شام اهل بیت را تحقیر کرد
باید از این روضه صدها بار مُردُ زنده شد
با چه دستی روز غارت گوشواره کنده شد
#قاسم_نعمتی
|⇦•بر مشامم می رسد...
#روضه و توسل به حضرت زینب سلام الله علیها ویژه اربعین اجرا شده به نفسِ حجت الاسلام سید رضی مرتضوی •✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
"اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ وَ عَلَى الاَْرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِناَّئِکَ عَلَیْکَ مِنّى سَلامُ اللَّهِ (اَبَداً) ما بَقیتُ وَ بَقِىَ اللَّیْلُ وَ النَّهارُ وَ لاجَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّى لِزِیارَتِکُمْ
اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ.."
بر مشامم میرسد هر لحظه بوی کربلا
بر دلم ترسم بماند آرزوی کربلا
*خوش بحال اونایی که این شب جمعه الان کربلان، خدا نکنه حسرت کربلا به دل ما بمانه، یا اباعبدالله ..به همه ی ما توفیق بده دوباره عرض ادب کنیم، بخدا دلمون تنگ شده برا کربلات حسین جان، ما هم دوست داریم بیایم بین الحرمین، دوست داریم بیایم بالای تل زينبیه، دلمون تنگ شده برا خیمه گاه، برا قتلگاه، برا حرم ابالفضل العباس.. خوش بحال اونایی که در این شب جمعه بین الحرمین نشستن، یه نگاه به گنبد ابی عبدالله يه نگاه به گلدسته های اباالفضل العباس میکنن..*
بر مشامم میرسد هر لحظه بوی کربلا
بر دلم ترسم بماند آرزوی کربلا
تشنه ی آب فراتم ای اجل مهلت بده
تا بگیرم در بغل قبر شهید کربلا
*هر کس که بمیرد از شیعیان ابی عبدالله، امام حسین به بالینش میاد، امام صادق اشاره کرد به اون یارش که داشت از محبت ابی عبدالله گریه میکرد، فرمود: بخدا وقتی جانت به حلقومت برسه اون وقت میفهمی محبت جدم حسین چیه.. اما مؤمنین و شیعیان حسین وقتی میمیرن تازه ابی عبدالله رو میبینن، فرمود: عزرائیل از شیعه ی ما میپرسه، این حسینه، این بهشته، این جای توعه، اگه میخوای بمیر اگه میخوای زنده بمان، خودش با اشتیاق با شوق میگه نه بخدا قسم دیگه نمیخوام زنده باشم میخوام برم با حسین..
حسین جانم! اسم تو دل های ما رو تکان میده آقا، در روز قیامت فرمود: امام صادق یک عده دور ابی عبدالله جمعند، بهشت پیک میفرسته ما برای شما آماده ایم، میوه های بهشتی نعمت های بهشتی، اینا جواب میدن بهشت ما حسینه، تا ابی عبدالله اینجاست ما جایی نمیریم بهشت ما حسینه، به اینا میگن حُدّاثُ الحسین. خدایا ما که آدمای خوبی نیستیم گنهکاریم اما در دلمون محبت حسین تو رو داریم، تو رو به نام ابی عبدالله دست ما رو هم بگیر، یه کاری کن در روز قیامت امام حسین ما رو بشناسه بگه آره همین بود گریه کن منه محب منه، دوستدار منه، این همونه که در دنیا حسین حسین میگفته، این دلتنگی رو برا حرم ابی عبدالله در دلت ببین تا بفهمی زينب کبری بعد از اربعین ابی عبدالله چی بر دلش گذشت، یه لحظه دلتو ببرم کربلا... قافله سالار آمد از امام سجاد پرسید آقا سر دو راهی هستیم بریم مدینه یا بریم کربلا؟ فرمود: برید از عمه ام زینب بپرسید، آمدن از زینب پرسیدن، صدا ناله ی زینب بلند شد. بخدا این دلهای ما پر از اشکه پر از داغه، چهل روز هرچی گریه کردیم ما رو زدن، هر وقت حسین گفتیم به ما تازیانه زدن دلم تنگ کربلاست بریم کربلا، آمدن کربلا... آمد کنار قبر برادرش حسین، یه جمله گفت زینب دل همه رو سوزاند، داداش فقط چهل روز گذشته اما اگه سر برداری زینبو ببینی، زینبو نمیشناسی، موهام سفید شده، کمرم خم شده، زانوهام بی توان شده برادرم، همه رو بردم برگرداندم اما سراغ دخترت رقیه رو از من نگیر...*
در جهان تا زنده ام، گویم ثنایت یا حسین
دست حاجت میبرم پیش خدایت یا حسین
روضه خانگی - حضرت زینب(س) - 1250.mp3
11.68M
|⇦•بر مشامم می رسد.....
|⇦•بر مشامم می رسد...
#روضه و توسل به حضرت زینب سلام الله علیها ویژه اربعین اجرا شده به نفسِ حجت الاسلام سید رضی مرتضوی •✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
"اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ وَ عَلَى الاَْرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِناَّئِکَ عَلَیْکَ مِنّى سَلامُ اللَّهِ (اَبَداً) ما بَقیتُ وَ بَقِىَ اللَّیْلُ وَ النَّهارُ وَ لاجَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّى لِزِیارَتِکُمْ
اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ.."
بر مشامم میرسد هر لحظه بوی کربلا
بر دلم ترسم بماند آرزوی کربلا
*خوش بحال اونایی که این شب جمعه الان کربلان، خدا نکنه حسرت کربلا به دل ما بمانه، یا اباعبدالله ..به همه ی ما توفیق بده دوباره عرض ادب کنیم، بخدا دلمون تنگ شده برا کربلات حسین جان، ما هم دوست داریم بیایم بین الحرمین، دوست داریم بیایم بالای تل زينبیه، دلمون تنگ شده برا خیمه گاه، برا قتلگاه، برا حرم ابالفضل العباس.. خوش بحال اونایی که در این شب جمعه بین الحرمین نشستن، یه نگاه به گنبد ابی عبدالله يه نگاه به گلدسته های اباالفضل العباس میکنن..*
بر مشامم میرسد هر لحظه بوی کربلا
بر دلم ترسم بماند آرزوی کربلا
تشنه ی آب فراتم ای اجل مهلت بده
تا بگیرم در بغل قبر شهید کربلا
*هر کس که بمیرد از شیعیان ابی عبدالله، امام حسین به بالینش میاد، امام صادق اشاره کرد به اون یارش که داشت از محبت ابی عبدالله گریه میکرد، فرمود: بخدا وقتی جانت به حلقومت برسه اون وقت میفهمی محبت جدم حسین چیه.. اما مؤمنین و شیعیان حسین وقتی میمیرن تازه ابی عبدالله رو میبینن، فرمود: عزرائیل از شیعه ی ما میپرسه، این حسینه، این بهشته، این جای توعه، اگه میخوای بمیر اگه میخوای زنده بمان، خودش با اشتیاق با شوق میگه نه بخدا قسم دیگه نمیخوام زنده باشم میخوام برم با حسین..
حسین جانم! اسم تو دل های ما رو تکان میده آقا، در روز قیامت فرمود: امام صادق یک عده دور ابی عبدالله جمعند، بهشت پیک میفرسته ما برای شما آماده ایم، میوه های بهشتی نعمت های بهشتی، اینا جواب میدن بهشت ما حسینه، تا ابی عبدالله اینجاست ما جایی نمیریم بهشت ما حسینه، به اینا میگن حُدّاثُ الحسین. خدایا ما که آدمای خوبی نیستیم گنهکاریم اما در دلمون محبت حسین تو رو داریم، تو رو به نام ابی عبدالله دست ما رو هم بگیر، یه کاری کن در روز قیامت امام حسین ما رو بشناسه بگه آره همین بود گریه کن منه محب منه، دوستدار منه، این همونه که در دنیا حسین حسین میگفته، این دلتنگی رو برا حرم ابی عبدالله در دلت ببین تا بفهمی زينب کبری بعد از اربعین ابی عبدالله چی بر دلش گذشت، یه لحظه دلتو ببرم کربلا... قافله سالار آمد از امام سجاد پرسید آقا سر دو راهی هستیم بریم مدینه یا بریم کربلا؟ فرمود: برید از عمه ام زینب بپرسید، آمدن از زینب پرسیدن، صدا ناله ی زینب بلند شد. بخدا این دلهای ما پر از اشکه پر از داغه، چهل روز هرچی گریه کردیم ما رو زدن، هر وقت حسین گفتیم به ما تازیانه زدن دلم تنگ کربلاست بریم کربلا، آمدن کربلا... آمد کنار قبر برادرش حسین، یه جمله گفت زینب دل همه رو سوزاند، داداش فقط چهل روز گذشته اما اگه سر برداری زینبو ببینی، زینبو نمیشناسی، موهام سفید شده، کمرم خم شده، زانوهام بی توان شده برادرم، همه رو بردم برگرداندم اما سراغ دخترت رقیه رو از من نگیر...*
در جهان تا زنده ام، گویم ثنایت یا حسین
دست حاجت میبرم پیش خدایت یا حسین
4_5798414370262226164.mp3
1.52M
.
#زمزمه
#مناجات با #امام_زمان
کجای روضه ایی، ای ماه بی نشون
دستم بدامنت،یا صاحب الزمون
دورت بگردمو، دوای دردمو
برای تو ولی یه بار کاری نکردمو
امشب برای تو، برا رضای تو
اشک خجالت از گناهامو آوردمو
آقای خوب من آقای خوب من
یه بار نگام بکن، به جون مادرت
جوونیمون فدا، اون چشمای ترت
تو صاحب منی، میشه نگام کنی
توی قنوت سحرت یه بار دعام کنی
منم یه سر به زیر، دست منم بگیر
کاشکی که از گناه خودت منو جدام کنی
آقای خوب من آقای خوب من
جز در خونتون، جایی نمی رمو
آرزومه که من، برات بمیرمو
روضه بخون برام، با اشک و سوز و آه
از اون تنی که بردنش میون قتلگاه
خنجر کشیدنو، حلقو بریدنو
جلوی چشای خواهری که مونده بی پناه
غریب مادرم غریب مادرم
#مناجات_با_امام_زمان
#حسین_کریمی_نیا✍
کتاب نیم از عالم خاک
4_5915988945371400117.mp3
4.69M
#زمینه احساسی
#جمعه_های_دلتنگی
بانوای حاج
#میثم_مطیعی
جمعه ها دارند میگذرند
میگذرند با غم های تو
عاشقات کم کم جون میدن
پیر میشن آدم های تو
الهی منم مو سپیدت شم
تو این نا امیدی امیدت شم
یعنی میشه من هم شهیدت شم یا مولا
یا مولا یا مهدی .... یا مولا
جمعه ها دارند میگذرند
میگذرند با غم های تو
خوش به حال دیوونه هات
ما کجا و دنیای تو
شده زندگی بی تو بی سامون
ببخشید که از ما شدی دل خون
تو رو یادمون رفته آقا جون یا مولا
یا مولا یا مهدی ..... یا مولا
جمعه ها دارند میگذرند
میگذرند با غم های تو
منتظر اونه که یه روز
جون بده آخر پای تو
چی میشه پر از عطر رؤیا شم
تو آغوش تو غرق دریاشم
برات مثل بحرالعلوم باشم یا مولا
یا مولا یا مهدی ..... یا
Sh 05 Safar 1403 Sotode [Mohjat_Net] (5).mp3
2.33M
حسین_ستوده 🎤
من توی زندگیم به خیلیا دل بستم
هرکی یه جور شکست دل پریشونم رو
دیگه زندگیه اگه یه روز من مردم
میشه تو قبر خودت تکون بدی شونم رو
دلم درد اومده
آدم اینجا دلش خوشه پیش مرد اومده
بهت رو میزنه
آدم بی اختیار جلو تو زانو میزنه
همین همه منتظرن من بخورم زمین
اگه من نبودم جای من بگین
زمین خورده میگه یا ام البنین
****
همش حس میکنم اجل بهم نزدیکه
میبینی گریه هام با قبلنا فرق کرده
غصه ی هیچکسو نخورده بودم اینقدر
تو دریای غمت خدا منو غرق کرده
منو غرق میکنه
بده گریه ی مرد ولی حسین فرق میکنه
دارم دق میکنم
من یه روز همه رو برا تو عاشق میکنم
#محرم ۱۴٠۳ #امام_حسین
(1)🌾🌾🥀🥀🥀
متن کامل زیارت عاشور🥀(۱)
به همراه گریز🥀
مداح استاد احمد بهزادی
بسم الله الرحمن الرحیم...
یا رحمن و یا رحیم...
🔸بخوان دعای فرج را که یار می آید
🔸به روی دست ملائک بهار می آید
🔸بخوان دعای فرج را که یادگار علی
🔸دوباره با علم و ذوالفقار می آید
هرکجا نشستی.
اول مجلس.
همه با هم.
اَللّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الْحُجَّهِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُکَ عَلَیْهِ وَعَلى آبائِهِ فی هذِهِ السّاعَهِ وَفی کُلِّ ساعَهٍ وَلِیّاً وَحافِظاً وَقائِداً وَناصِراً وَدَلیلاً وَعَیْناً حَتّى تُسْکِنَهُ أَرْضَکَ طَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فیها طَویلاً.
یا صاحب الزمان
السَّلامُ عَلَیْکَ یَا أَبا عَبْدِاللّٰهِ، السَّلامُ عَلَیْکَ یَا ابْنَ رَسُولِ اللّٰهِ، السَّلامُ عَلَیْکَ یا خِیَرَةَ اللّٰهِ وَابْنَ خِیرَتِهِ، السَّلامُ عَلَیْکَ یَا ابْنَ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ، وَابْنَ سَیِّدِ الْوَصِیِّینَ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یَابْنَ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِساءِ الْعالَمینَ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا ثارَ اللّهِ وَ ابْنَ ثارِه، وَ الْوِتْرَ الْمَوْتُورَ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ وَ عَلَى الْاَرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِنائِکَ، عَلَیْکُمْ مِنّى جَمیعًا سَلامُ اللّهِ اَبَدًا ما بَقیتُ وَ بَقِىَ اللَّیْلُ وَ النَّهارُ، یا اَبا عَبْدِ اللّهِ
یا ابا عبدالله
بهشت عاشقان کرب وبلایت
بسوزد هردلی مولا برایت
حسین فاطمه ای کشته اشک
فدایی آن سراز تن جدایت
لَقَدْ عَظُمَتِ الرَّزِیَّةُ، وَ جَلَّتْ وَ عَظُمَتِ الْمُصیبَةُ بِکَ عَلَیْنا وَ عَلى جَمیعِ اَهْلِ الْاِسْلامِ، وَ جَلَّتْ وَ عَظُمَتْ مُصیبَتُکَ فِى السَّماواتِ عَلى جَمیعِ اَهْلِ السَّماواتِ، فَلَعَنَ اللّهُ اُمَّةً اَسَّسَتْ اَساسَ الظُّلْمِ وَ الْجَوْرِ عَلَیْکُمْ اَهْلَ الْبَیْتِ، وَ لَعَنَ اللّهُ اُمَّةً دَفَعَتْکُمْ عَنْ مَقامِکُمْ، وَ اَزالَتْکُمْ عَنْ مَراتِبِکُمُ الَّتى رَتَّبَکُمُ اللّهُ فیها، وَ لَعَنَ اللّهُ اُمَّةً قَتَلَتْکُمْ، وَ لَعَنَ اللّهُ الْمُمَهِّدینَ لَهُمْ بِـالَّتمْکینِ مِنْ قِتالِکُمْ، بَرِئْتُ اِلَى اللّهِ وَ اِلَیْکُمْ مِنْهُمْ وَ مِنْ اَشْیاعِهِمْ وَ اَتْباعِهِمْ وَ اَوْلِیائِهِمْ. یا اَبا عَبْدِ اللّهِ 2
درمقتل آمده آن جای که ده نفر سوار کار اسبها را نعل تازه زدند آن قدر بر بدن ابا عبدالله تاختند وقتی این نانجیبها وارد کاخ عبید الله شدند صدا زدند دست وپای مارا باید طلا بگیرید باید به هدیه ی وفاداری جایزه بیشتر بدید مگر شما چه کسی هستید صدا زد ما همان ده نفری هستیم که استخوان سینه وپشت حسین رابا خاک یکی کرده ایم
کیست این کشته که جانم به قربان تنت
خاک صحرا کفن وخون گلو پیرهنت
نیزه را سرورمن برسر راهت کردی
شام راغلغله صبح قیامت کردی
بر لب تشنه تان آن روز حکایت دارد
خاتمی راکه در انگشت شهادت کردی
لذا وقتی اقا فرمود برای من یک تکه بوریا بیارید امام سجاد این بوریا رازیر
بدن قرار داد بنی اسد آقا مگر بر این بدن چه اتفاقی افتاده این عبارت را به کار برد
امان ازنعل های تازه بسته
امان از استخوانهای شکسته
ِ اِنّى سِلْمٌ لِمَنْ سالَمَکُمْ، وَحَرْبٌ لِمَنْ حارَبَکُمْ اِلى یَوْمِ الْقِیامَةِ، وَلَعَنَ اللهُ آلَ زِیاد وَآلَ مَرْوانَ، وَلَعَنَ اللهُ بَنى اُمَیَّةَ قاطِبَةً، وَلَعَنَ اللهُ ابْنَ مَرْجانَةَ، وَلَعَنَ اللهُ عُمَرَ بْنَ سَعْد، وَلَعَنَ اللهُ شِمْراً، وَلَعَنَ اللهُ اُمَّةً اَسْرَجَتْ وَاَلْجَمَتْ وَتَنَقَّبَتْ لِقِتالِکَ، بِاَبى اَنْتَ وَاُمّى، لَقَدْ عَظُمَ مُصابى بِکَ، فَاَسْئَلُ اللهَ الَّذى اَکْرَمَ مَقامَکَ وَاَکْرَمَنى بِکَ، اَنْ یَرْزُقَنى طَلَبَ ثارِکَ مَعَ اِمام مَنْصُور مِنْ اَهْلِ بَیْتِ مُحَمَّد صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَآلِهِ، اَللّـهُمَّ اجْعَلْنى عِنْدَکَ وَجیهاً بِالْحُسَیْنِ عَلَیْهِ السَّلامُ فِى الدُّنْیا وَالاْخِرَةِ، یا اَبا عَبْدِاللهِ،
کربلا کعبه دلهاست خدا می داند
دیدنش آروزی همه ماست خدا می داند
کربلا گلش سرسبز علی وزهراست
چه قدروقف تماشاست خدا می داند
عشق حرفی است که گویا خدا می داند
من عزدارحسینم که اشک غم او
آبروی همه ماست خدا می داند
اولین مستمع مجلس پر فیض حسین
مادرش حضرت زهراست خدا می داند
حالا دلها را روانه کنید کربلا عرضه بداریم صلی الله علیک یا ابا عبدالله
چه گذشت برعقیله بنی هاشم آن لحظه ای که زینب امد بلندی نگاه کنه
ببیند که یک گوشه شمشیرها دارند بالا می برند پایین می یاد نیزه دار با نیزه می زد آنهای که شمشیر نداشتند
دامانشان پر از سنگ کردند ان قدر بربدن عزیز زهرا زدند که وقتی که خواهر آمد کنار بدن پاره پاره برادر نشناخت با تعجب صدا زد انت یا اخی
صفحه(2)🥀🥀🌾🌾🌾
آیا توبرادر منی وابن امی آیا توپسر مادر منی ابن ولدی آیا تو پسر بابای منی چه کرد این خواهر داغ دیده
یادشهدا امام شهدا اموات جمع حاضر فیض ببرند خم شد لبها را گذاشت برحنجره بریده حسین یک وقت دید دست کوچکی به شانه اش می خورد
عمتی هذا نعش من عمه جان این بن کیه با توحرف می زنه فرمود سکینه جان این بدن بابای غریبت حسین
است خودش را انداخت روی بدن بابا نگفت باباجان تشنه ام نگفت باباجان به من تازیانه می زنند صدا زد بابا بلند شو عمه ام را دارند می زنند
اِنّى اَتَقَرَّبُ اِلى اللهِ وَاِلى رَسُولِهِ، وَاِلى اَمیرِالْمُؤْمِنینَ وَاِلى فاطِمَةَ، وَاِلَى الْحَسَنِ وَاِلَیْکَ بِمُوالاتِکَ، وَبِالْبَرآئَةِ مِمَّنْ اَسَسَّ اَساسَ ذلِکَ، وَبَنى عَلَیْهِ بُنْیانَهُ، وَجَرى فى ظُلْمِهِ وَجَوْرِهِ عَلَیْکُمْ، وَعلى اَشْیاعِکُمْ، بَرِئْتُ اِلَى اللهِ وَاِلَیْکُمْ مِنْهُمْ، وَاَتَقَرَّبُ اِلَى اللهِ، ثُمَّ اِلَیْکُمْ بِمُوالاتِکُمْ وَمُوالاةِ وَلِیِّکُمْ، وَبِالْبَرآئَةِ مِنْ اَعْدآئِکُمْ وَالنّاصِبینَ لَکُمُ الْحَرْبَ، وَبِالْبَرآئَةِ مِنْ اَشْیاعِهِمْ وَاَتْباعِهِمْ، اِنّى سِلْمٌ لِمَنْ سالَمَکُمْ، وَحَرْبٌ لِمَنْ حارَبَکُمْ، وَوَلِىٌّ لِمَنْ والاکُمْ، وَعَدُوٌّ لِمَنْ عاداکُمْ، فَاَسْئَلُ اللهَ الَّذى اَکْرَمَنى بِمَعْرِفَتِکُمْ وَمَعْرِفَةِ اَوْلِیآئِکُمْ، وَرَزَقَنِى الْبَرآئَةَ مِنْ اَعْدآئِکُمْ، اَنْ یَجْعَلَنى مَعَکُمْ فِى الدُّنْیا وَالاْخِرَةِ، وَاَنْ یُثَبِّتَ لى عِنْدَکُمْ قَدَمَ صِدْق فِى الدُّنْیا وَالاْخِرَةِ، وَاَسْئَلُهُ اَنْ یُبَلِّغَنِى الْمَقامَ الْمَحْمُودَ لَکُمْ عِنْدَاللهِ، وَ اَنْ یَرْزُقَنى طَلَبَ ثارى مَعَ اِمام هُدىً ظاهِر ناطِق بِالْحَقِّ مِنْکُمْ، وَاَسْئَلُ اللهَ بِحَقِّکُمْ وَبِالشَّاْنِ الَّذى لَکُمْ عِنْدَهُ، اَنْ یُعْطِیَنى بِمُصابى بِکُمْ اَفْضَلَ ما یُعْطى مُصاباً بِمُصیبَتِهِ، مُصیبَةً ما اَعْظَمَها وَاَعْظَمَ رَزِیَّتَها فِى الاِْسْلامِ، وَفى جَمیعِ السَّمواتِ وَالاَْرْضِ، اَللّـهُمَّ اجْعَلْنى فى مَقامى هذا مِمَّنْ تَنالُهُ مِنْکَ صَلَواتٌ وَرَحْمَةٌ وَمَغْفِرَةٌ، اَللّـهُمَّ اجْعَلْ مَحْیاىَ مَحْیا مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد، وَمَماتى مَماتَ مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد، اَللّهُمَّ اِنَّ هذا یَوْمٌ تَبَرَّکَتْ بِهِ بَنُو اُمَیَّةَ، وَابْنُ آکِلَةِ الاَْکبادِ، اَللَّعینُ ابْنُ اللَّعینِ، عَلى لِسانِکَ وَلِسانِ نَبِیِّکَ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَآلِهِ، فى کُلِّ مَوْطِن وَمَوْقِف وَقَفَ فیهِ نَبِیُّکَ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَآلِهِ، اَللّـهُمَّ الْعَنْ اَبا سُفْیانَ وَمُعوِیَةَ وَ یَزیدَ بْنَ مُعاوِیَةَ، عَلَیْهِمْ مِنْکَ اللَّعْنَةُ اَبَدَ الاْبِدینَ، وَهذا یَوْمٌ فَرِحَتْ بِهِ آلُ زِیاد وَآلُ مَرْوانَ بِقَتْلِهِمُ الْحُسَیْنَ صَلَواتُ اللهِ عَلَیْهِ،
هلال بن نافع میگه درظهردلم به حال ابی عبدالله سوخت ظرفی آبی برداشتم که برای امام حسین آب ببرم
دیدم یک وقت شمراز گودی قتلگاه دامن عباش رو زده بالا داره میاد ولی
بدنش می لرزه صدا زد هلال کجا میری نمی خواد برای حسین آب ببری
من حسینت را سیرآب کردم گفتم ای
نانجیب توکه سراز بدن حسین جدا
کردی چرا بدنت می لرزه یه وقت صدا
زدهلال همین که خواستم سراز بدن
حسین جدا کنم دیدم صدای خانمی میاد که ای میگه غریب مادر حسین
عطشان مادر حسین شهیدمادرحسین
اَللّهُمَّ فَضاعِفْ عَلَیْهِمُ اللَّعْنَ مِنْکَ وَ الْعَذابَ الاَلیمَ. اَللّهُمَّ اِنّى اَتَقَرَّبُ اِلَیْکَ فى هذَا الْیَوْمِ، وَ فى مَوْقِفى هذا، وَ اَیّامِ حَیاتى، بِـالْبَرائَةِ مِنْهُمْ وَ اللَّعْنَةِ عَلَیْهِمْ، وَ بِـالْمُوالاةِ لِنَبِیِّکَ وَ آلِ نَبِیِّکَ عَلَیْهِ وَ عَلَیْهِمُ السَّلامُ
صد مرتبه می گویی : اَللّهُمَّ الْعَنْ اَوَّلَ ظالِمٍ ظَلَمَ حَقَّ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ، وَ آخِرَ تابِعٍ لَهُ عَلى ذلِکَ. اَللّهُمَّ الْعَنِ الْعِصابَةَ الَّتى جاهَدَتِ الْحُسَیْنَ، وَ شایَعَتْ وَ بایَعَتْ وَ تابَعَتْ عَلى قَتْلِه. اَللّهُمَّ الْعَنْهُمْ جَمیعًا
صد مرتبه می گویی : اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَبا عَبْدِ اللّهِ، وَ عَلَى الْاَرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِنائِکَ، عَلَیْکَ مِنّى سَلامُ اللّهِ اَبَدًا ما بَقیتُ وَ بَقِىَ اللَّیْلُ وَ النَّهارُ، وَ لا جَعَلَهُ اللّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّى لِزِیارَتِکُمْ.
آماده ای سلام بدهی دست روی سینه بگذار چشم سرو ببند چشم دل وبازکن ان شاء الله یک روزی دسته جمع جلوی ضریح شش گوشه ارباب سلام بدیم همه باهم
اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ وَ عَلى عَلىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَین
صفحه(3)🥀🥀🌾🌾🌾
اما ای کسانی که گفتی گرفتاری ، مریض داری حاجت داری ازآقامان امام حسین درخواست کنید حاجت روا
می شید یا ابا عبدالله قربان قربتت برم میگه هنگامی سنگ به پیشانی اقا برخورد کرد😭
ابی عبدالله هرچه کرد نتونست خون پیشانی رو بند بیاره،یا اللعجب این لباس عربی رو بالا زد .... بلکه بتونه خون پیشانی رو بند بیاره،اینجا بود سپیدی سینه حسین نمایان شد .... یه ظالمی با تیر سه شعبه چنان به قلب حسین..... دیگه نتونست تیر و از مقابل در بیاره خون مثل ناودان داره فواره میزنه ... دیدن ابی عبدالله میگه بسم الله و بالله و علی ملة رسول الله دیگه نتونست دوام بیاره چنان با صورت به زمین افتاد همه بگیم یا حسین .اما بگم اشکت جاری بشه ان موقعی که دستهای نازنین قمر بنی هاشم را قطع کردن تیر به چشمش زدند آخ بیمرم عمود آهنین به سر مبارک زدند چه جوری ازروی مرکب به زمین افتاد اخ بمیرم با صورت به زمین افتاد
سپس می گویی : اَللّهُمَّ خُصَّ اَنْتَ اَوَّلَ ظالِمٍ بِاللَّعْنِ مِنّى، وَ ابْدَاْ بِه اَوَّلاً ثُمَّ الْعَنِ الثّانِىَ وَ الثّالِثَ وَ الرّابِعَ.
اَللّهُمَّ الْعَنْ یَزیدَ خامِساً، وَ الْعَنْ عُبَیْدَ اللّهِ بْنَ زیادٍ وَ ابْنَ مَرْجانَهَ، وَ عُمَرَ بْنَ سَعْدٍ وَ شِمْراً، وَ آلَ اَبى سُفْیانَ وَ آلَ زیادٍ وَ آلَ مَرْوانَ اِلى یَوْمِ الْقِیامَةِ
سرها را سجده بگذاریدسجده شکر به جا بیاریم که خدا چنین شفیع مهربانی را برای من وتو قرار داده
آقاجان در دم مرگ اگر پاه به سرم بگذاری
عمر جاوید به شیرینی آن دم نیست
ان شاء الله درآن لحظه ای آخرکه دستمان ازهمه جا کوتاست به حق این سجده ها ارباب به فریادمان برسه
همه درسجده زمزمه کنید
در حالت سجده می گویی : اَللّهُمَّ لَکَ الْحَمْدُ حَمْدَ الشّاکِرینَ لَکَ عَلى مُصابِهِمْ، اَلحَمْدُ لِلّهِ عَلى عَظیمِ رَزِیَّتى. اَللّهُمَّ ارْزُقْنى شَفاعَةَ الْحُسَیْنِ یَوْمَ الْوُرُودِ، وَ ثَبِّتْ لى قَدَمَ صِدْقٍ عِنْدَکَ مَعَ الْحُسَیْنِ وَ اَصْحابِ الْحُسَیْنِ، اَلَّذینَ بَذَلُوا مُهَجَهُمْ دُونَ الْحُسَیْنِ عَلَیْهِ السَّلامُ
التماس دعا
🥀🥀🥀🥀🥀🥀
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
#روضه حضرت عباس (ع)
گریز روضه حضرت قاسم (ع)
بسم الله الرحمن الرحیم
یا رحمان یا رحیم
اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللهِ، وَعَلَى الاَْرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِنآئِکَ، عَلَیْکَ مِنّى سَلامُ اللهِ اَبَداً ما بَقیتُ وَبَقِىَ اللَّیْلُ وَالنَّهارُ، وَلا جَعَلَهُ اللهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّى لِزِیارَتِکُمْ، اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ، وَعَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ، وَعَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ، وَعَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ
♦️خدا كند كه كسي تير اينچنين نخورد
♦️بدون دست به يك لشگرِ لعين نخورد
♦️سه شعبه تا كه رها شد نشستم و گفتم
♦️خدا كند كه به آن چشم ِ نازنين نخورد
♦️بدونِ دستْ كسي كه تنش پُر از تير است
♦️خدا كند ز بلندي فقط زمين نخورد
♦️كنار ِ پيكرت افتاده استخوانِ سرت
♦️خدا كند كه كسي گُرز ِ آهنين نخورد
♦️به رويِ دست زدم تا كه دادمت از دست
♦️بدونِ تو كه كسي آب بعد از اين نخورد
⬅️اجرومزده همه شما برادران و خواهران وعزاداران با بی بی دوعالم فاطمه زهرا(س) انشاالله درهر گوشه ای از این مجلس ومحفل نشسته آید حاجت روا بشید
بریم در خانه اباالفضل، همون اباالفضلی که باب الحوائجه...
دست توسل بزنیم ..درسته کربلا دستاشو قطع کردند اما دست عالمی را گرفته
اگه حاجت مندی بسم الله... اگه گرفتاری بسم الله... اگه مریض داری بسم الله ...اگه جوون داری بسم الله.....
⏪نمیدونم با چه نیتی امشب اومدی تو مجلس اباالفضل دامن مادر اباالفضل بگیر
بخدا عباس مشکل گشاست...
مشکل گشایی میکنه...
عباس درد بی درمونو دوا میکنه...
یاد شهدا امام شهدا اموات جمع حاضر فیض ببرند حالا دلها آمده شد برات روضه اباالفضل بخونم همه اسیران خاک فیض ببرند
⬅️آقا ابوالفضل درروز عاشورا صدا زد حسین جان بادر برادر
برادر درخون تپیده ات را دریاب
صدای ابوالفضل به گوش امام حسین رسید آمد کنار بدن پاره پاره برادر.. دید برادر دست دربدن ندارد.. تیر به چشم برادر اصابت کرده... فرق ابوالفضل تا به ابرو شکسته امام حسین صدا زد ..
عباسم برادر آیا وصیتی دارید
صدا زد چرا برادر سه وصیت دارم
🔻وصیت اول برادرجان خون ازچشمم پاک کن تا یک بار دیگرتو برادرم راببینم حسین جان یک بار دیگر عزیز زهرا راببینم
🔻وصیت دوم تا زنده هستم مرا به خیمه مبر برادرجان چون به سکینه ات وعده آب دادم
مرا به خیمه مبر تا که حالتی دارم
چراکه ز روی سکینه خجالتی دارم
سکینه اب طلب کرد وپاره شد جگرم
نشد که قطزه ابی برای او ببرم
🔻اما وصیت سوم برادر حسین جان
سلام من را به خواهرم زینب برسان
بگو زینب جان وقتی رفتی مدینه سلام من را به مادر چشم انتظارم ام البنین برسان انشاالله هیچ مادری را چشم انتظار فرزند نکنه
بگومادرجان اجل مهلت نداد بیام یک باردیگر ببینمت مادر..
🔸صبابیا مددی کن که سخت دلگیرم
🔸سلام من را برسان نزد مادر پیرم
🔸بگو گذشت آمدن من دگر به وطن مادر
🔸غرض که جان تو و طفلهای بی کس من مادر
یادشهد امام شهدا اموات جمع حاضر از این مجلس و محفل فیض ببرند اما جمله اخرمنو گریز به روضه حضرت قاسم (ع)
التماس دعا
بیاد آن لحظه ای که قاسم از روی اسب افتاد ، صدا زد : یا عمّاه ادرکنی 1 ،عزیز فاطمه با عجله به سوی قاسم حرکت
کرد ببیند دشمن دورش را محاصره کرده ، می خواهند سرش را از بدن جدا کنند . اما وقتی دیدند ابا عبدالله آمد همه
فرار کردند، بدن قاسم زیر سم اسبها قرار گرفت همین که غبارها نشست . دیدند ابی عبدالله سر قاسم را به دامن
گرفته ، دیگر لحظات آخر قاسم است از شدت درد پاهایش را به زمین می کوبد ، در همین حال فریادی کشید و جان به
جان آفرین تسلیم کرد . بدن غرق به خون قاسم را بغل کرد به خیمه آورد کنار بدن جوانش علی اکبر گذاشت ، همه
صدا بزنید حسین
الا لعنة الله علي القوم الظالمين و سيعلم الذين ظلموا اي منقلب ينقلبون
احمد بهزادی
التماس دعا
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
#روضه امام حسین (ع)
#گریز امام حسن(ع)
#گریز حضرت عباس(ع)
بسم الله الرحمن الرحیم
یارحمن ویا رحیم
اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللهِ، وَعَلَى الاَْرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِنآئِکَ، عَلَیْکَ مِنّى سَلامُ اللهِ اَبَداً ما بَقیتُ وَبَقِىَ اللَّیْلُ وَالنَّهارُ، وَلا جَعَلَهُ اللهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّى لِزِیارَتِکُمْ، اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ، وَعَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ، وَعَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ، وَعَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ
⬅️اجر و مزده شما برادران و خواهران و عزاداران با اباعبدالله انشاالله در هر گوشه ای ازاین مجلس ومحفل نشسته اید حاجت روابشید شفای همه مریض ها انشاالله روضه برات بخونم همه اموات فیض ببرند
♦️دارم اندر دل هوای کربلایت یا حسین
♦️تا کنم این جان ناقابل فدایت یا حسین
♦️من نه تنها واله و حیران به هامون غمم
♦️عالمی سرگشته داری مبتلایت یا حسین
♦️خود شهادت نامه ات امضا نمودی از وفا
♦️جان ما قربان عهد و وفایت یا حسین
♦️ما همه عاصی و بدکار و سیه روی، ای امام
♦️دست ما و دامن دولت سرایت یا حسین
⬅️حالا دلها اماده شد بریم کربلا به یاد ان
لحظه ای که اقا ابا عبدالله
فرمودند خواهرم زینب تازمانی که صدای تکبیر من می یاد بدان من هنوز زنده ام اما یک وقت دیدند صدای اقا به گوش نمی رسد
🔶همه از خیمه ها بیرون دویدند
🔶ولی سالار زینب(س) را ندیدند
🔶برون از قتلگه، بی راکب آمد
🔶به سوی خیمه ای، بی صاحب آمد
🔶یکی گفتا فرس کو نور عینم
🔶غریب کربلا بابا حسینم
🔶یکی از غم، گریبان چاک می کرد
🔶یکی خونش، به گیسو پاک می کرد
🔶یکی پوشاند، ز اشک خود زمین را
🔶یکی بر پشت، برگرداند زین را
🔶چراغ محفل طاها، سکینه(س)
🔶دو دست، از شدّت غم زد به سینه
🔶که ای گم کرده راکب، راکبت کو؟
🔶چرا صاحب نداری، صاحبت کو؟
🔶چرا از تیر دشمن، شسته بالت
🔶چرا خون خدا، ریزد ز یالت
🔶بگو ای پیکرت، گردیده صد چاک
🔶امید ما، کجا افتاده در خاک؟
🔶تو صورت شسته ای، از خون مظلوم
🔶مرا دیگر، یتیمی گشت معلوم
🔶تو که، آتش فرو ریزی ز سینه
🔶بگو از راکب خود، با سکینه(س)
🔶چو خنجر، بر گلوی او نهادند
🔶به آن لب تشنه، آیا آب دادند؟
⏪سکینه امد عنان ذوالجناح به دست گرفت بگو ببینم ذوالجناح تو که بی وفا نبودی آیا آن لحظه ای که بابایم را شهید کردند آیا بهش آب دادند یا نه دیدند ذوالجناح سر به زمین می کوبه یعنی بابایتان را با لب تشنه شهیدش کردند یک وقت ذوالجناح به سمت گودال قتلگاه حرکت کرد زینب وکودکان پشت سر ذوالجناح ای می دویدند ای به زمین می خوردند بلند می شدند تا رسیدند به تل زینبیه عزیزانی که کربلا رفتند میدوند تل زینبیه نزدیک قتلگاه است
اما زبان حالی دارد بی بی زینب
🔶گلی گم کردم می جویم او را
🔶به هر گل می رسم می بویم او را
🔶گل من یک نشانی در بدن داشت
🔶یکی پیراهن کهنه به تن داشت
🔶اگر بینم گلم در خواب بوده
🔶به آب دیدگان می شویم او را
⏪یادشهدا امام شهدا اموات جمع حاضر ازاین مجلس و محفل فیض ببرند ایام شهادت امام حسن مجتبی (ع) است گریزی هم به روضه امام حسن وحضرت عباس (ع) داشته باشیم همه امواتمان فیض ببرند
آی حاجت دارا..آی ناله دارا..آی جوون دارا..آی مریض دارا...
یه لحظه دلتو ببرم مدینه...
(کدوم لحظه رو یاد کنم)
🔰لحظه ای که امام حسین نشست کنار بدن تیر خورده برادرش امام حسن..
چه صحنه ای دید..
شروع کرد ناله زدن..
(دشتی)
◼️برای تو دلم دارد بهانه
◼️گرفت از آه من آتش زبانه
◼️به زیرلبحسیناینگونه میگفت
◼️الهی دفن می گشتی شبانه
🔆صدا زد داداش..
دیگه به خودم عطر نمیزنم..
دیگه محاسنمو خضاب نمیکنم...
آخ..غارت زده به کسی نمیگن که اموالشو به غارت برده باشن .. غارت زده به منه غریبی میگن... که مثل تو برادر رو باید تو خاک بگذارم..
امان از دل حسین ع..،2
اما آی کربلائیا..آی ناله دارا...آی آبرودارا..
دلتو یه لحظه ببرم کربلا..
(چی میخام بگم..)
میخام بگم..
اینجا امام حسین تیرهارو از بدن برادرش حسن بیرون کشید.. ناله کرد...گریه کرد...
(اما دلت کربلاست..)
تو کربلا هم ناله زد...
لحظه ای که اومد کنار نهر علقمه..
آخ نشست کنار بدن ابالفضل..
صدا زد..
💔"«الْانَ إِنْکَسَرَ ظَهْری وَقَلَّتْ حِیلَتی»"
💔کمرم شکست داداش..
⏪ داداش..امیدم نا امید شد..
داداش پاشو رقیه ام تو خیمه منتظره..
پاشو رباب منتظره..
پاشو عباسم...نزار خواهرمون زینب اسیری بره.....
هر چقدر ناله داری به سوز جگر امام حسین کنار بدن برادر.. از سویدای دل ناله بزن بگو.. #یاحسین..
الا لعنة الله علي القوم الظالمين و سيعلم الذين ظلموا اي منقلب ينقلبون
التماس دعا
مداح احمد بهزادی
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
1403/5/24
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
#روضه و مناجات امام زمان(عج)
#ترکیبی امام زمان و حضرت زینب (س)
#گریز حضرت رقیه(س)
بسم الله الرحمن الرحیم
یا رحمن یا رحیم
لاحول ولا قوه الا بالله العلی العظیم، حسبُنَا اللّهُ وَنِعْمَ الْوَكِيلُ نِعْمَ الْمَوْلَى وَنِعْمَ النَّصِیر،
أَسْتَغْفِرُ اللَّهَ الَّذِي لاَ إِلَهَ إِلاَّ هُوَ الْحَيُّ الْقَيُّومُ، الرَّحْمَنُ الرَّحِيمُ، ذُو الْجَلاَلِ وَ الْإِكْرَامِ ، و اَتُوبُ اِلَیه
اول مجلس دعای سلامتی امام زمان(عج)را باهم زمزمه می کنیم
اَللّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الْحُجَّهِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُکَ عَلَیْهِ وَعَلى آبائِهِ فی هذِهِ السّاعَهِ وَفی کُلِّ ساعَهٍ وَلِیّاً وَحافِظاً وَقائِداً وَناصِراً وَدَلیلاً وَعَیْناً حَتّى تُسْکِنَهُ أَرْضَکَ طَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فیها طَویلاً.
یا صاحب الزمان
🔸غم عشقت مرا بيچاره کرده
🔸دل تنگ مرا صد پاره کرده
🔸هواي ديدن روي تو يک عمر
🔸مرا در کوچه ها آواره کرده
يابن الحسن ، يابن الحسن
🔸به تنگ آمد دلم از این جدائي
🔸عزيزم جان جانم کي مي آئي
🔸سراپا از غم هجر تو دردم
🔸بيا اي نازنين دورت بگردم
⬅️آقا به جان عمّه ات زينب بيا (نام عمه ي امام زمان حضرت زينب آمد) آقا خيلي عمه اش را دوست دارد حتي فرموده اند: به شيعيان و دوستان ما بگوييد که خدا را به حق عمه ام، حضرت زينب (ع) قسم دهند که فرج مرا نزديک گرداند. همان عمّه اي که در کوچه هاي مدينه دنبال مادر مي دويد.
نمي دانم کدام روضه را بخوانم که نام زينب نباشد هر روضه را بخوانيم نام زينب است، مدينه زينب، کنار بستر مادر زينب، کوفه کنار بستر بابايش علي زينب، کنار طشت پر از خون امام حسن زينب، کربلا زينب، خيمه گاه زينب، قتلگاه زينب، دمّ دروازه ي کوفه زينب، تو مجلس يزيد زينب، خرابه ي شام زينب، اربعين کربلا زينب، همه جا زينب است. امّا وقتي برگشت مدينه، از بس داغديده، عبدالله بن جعفر زينب را نشناخت.
صدا زد: عبدالله! حق داري زينب را نشناسي ! زينبي که داغ شش برادر ديده است.
عبدالله کجا بودی ببینی در یک نصفه روز همه هستی زینب را گرفتند.
خانوم جان ازت گلگی دارم.عبدالله گلگیت چیه؟ خانم شنیدم روز عاشورا هر کسی زمین افتاد تو اومدی براش گریه کردی،شنیدم بالا سر علی اکبر رفتی،همه جا کنار حسین بود اما چرا دوتا بچه هام رو زمین افتادن از خیمه بیرون نزدی؟بالا سر بچه هامون نرفتی؟
صدا زد عبدالله من خواستم بیرون بروم،گفتم مبادا حسین حال منو ببینه؛ببینه چطور برا بچه هام گریه می کنم خجالت بکشه...
حسین...
♦️او می دوید و من میدویدم
♦️او سوی مقتل من سوی قاتل
♦️او می نشست و من میدویدم نشستم
♦️او دوی سینه من در مقابل
♦️او می برید و من میبردیم
♦️او از حسین سر من از حسین دل
با شهدا امام شهدا اموات جمع حاضر ازاین مجلس و محفل فیض ببرنند اما جمله آخرم وگریزبه روضه حضرت رقیه،(س)والتماس دعا
، میگن یک شب تو خرابۂ شام سه سالۂ امام حسین هی بهونه ی بابا رو می گرفت هر کاری کردن این دختر آروم نشد اینقدر گریه کرد تا سر بریده ی باباشو براش اُوردن با دستهای کوچیکش این سر و به سینه چسباند و شروع کرد به درد و دل کردن با سرِ بابا.
چه بلایی سرت آوردن...بابا...
🔸سر و روی پدر را پاک می کرد
🔸برایش عقده ی دل باز می کرد
صدا زد بابای خوبم..
🔸به قربان سر نورانی تو
🔸چرا خون ریزد از پیشانی تو
🔸رخ من نیلی از سیلی است بابا
🔸لبان تو چرا نیلی است بابا
بابا کی با چوب به لب و دندانت زده...
اما میخام بگم...
بابای خوبم..
🔸تو از چوب جفا داری نشانه
🔸مرا باشد نشان از تازیانه
اگه با چوب به لب و دندان تو زدن...
اما به منم تازیانه زدن..
🔸مرا باشد نشان از تازیانه
بابا دیگه طاقت تازیانه ندارم...
طاقت سیلی خوردن ندارم...
طاقت سنگ خوردن ندارم...
🔸ز تو دارم تمنا جان بابا
🔸مرا با خود ببر در نزد زهرا
الا لعنة الله علي القوم الظالمين و سيعلم الذين ظلموا اي منقلب ينقلبون
احمد بهزادی
التماس دعا
⏪🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
#روضه امام سجاد(ع)(2)
#روضه خرابه شام
بسم الله الرحمن الرحیم
یا رحمن یا رحیم
یا اَبَا الْحَسَنِ، یا عَلِیَّ بْنَ الْحُسَیْنِ، یَا زَیْنَ الْعابِدِینَ، یَا ابْنَ رَسُولِ، اللّٰهِ یَا حُجَّةَ اللّٰهِ عَلیٰ خَلْقِهِ، یَا سَیِّدَنا وَ مَوْلانا إِنَّا تَوَجَّهْنا وَ اسْتَشْفَعْنا وَ تَوَسَّلْنا بِکَ إِلَی اللّٰهِ وَقَدَّمْناکَ بَیْنَ یَدَیْ حاجاتِنا، یَا وَجِیهاً عِنْدَ اللّٰهِ اشْفَعْ لَنا عِنْدَ اللّٰهِ؛
♦️ای طبیبی که ز تب سر به قدم سوختهای
♦️از بد حادثه هم ساخته، هم سوختهای
♦️نور عشقی و برافروختهای در شب شام
♦️روح عدلی و به زنجیر ستم سوختهای
♦️چهارمین حجّتی و حافظ خون شهدا
♦️ز تب داغ تو سر تا به قدم سوختهای
⬅️اجرو مزده شما برادران و خواهران عزاداران با حضرت فاطمه زهرا (س) انشاالله درهر گوشهای از این مجلس ومحفل نشسته آید حاجت روا بشید شفای همه مریض ها انشاالله ایام ایامی است که اهل بیت عصمت و طهارت در خرابه شهر شام به سر میبردند ایام خرابه نشینی زینب کبری وامام سجاد است ازوقتی که از امام سجاد سوال شد ابن رسول الله سفر رفتید کربلا کوفه و شام بیشتر درکجا به شما سخت گذشت
ایا کربلا یا در کوفه یا شام میگن این جا حضرت سجاد شروع کرد گریه کردن سه مرتبه گفت امان از شام ۳ آقاجان همه مصیبت ها کربلا بوده بابای غریبتان را در کربلا سر بریدند برادران جوان شما روکربلا پر پر کردند عمویتان را کربلا کشتند خیمههایتان روکربلا آتش زدند چرا شما از کربلا نمی گوید فرمود در کربلا همه چه بود ونبود زخم نیزه شمشیربود
آن قدر نیش زبان زدند درشام اخ امان از شام امام سجاد فرمودند مارا ازپشت بام خانه هایشان به ما سنگ زدند فرمود درشهر شام مارا بردند به مجلس بزم یزید
درشهر شام مارا خارجی صدا زدند آخ امان ازشام درشهر شام امدند مردم گروه گروه دسته دسته هلهله می کردند
🔸شادیها خنده به زخم جگر ما نزنید
🔸ساز با ناله ذریه زهرا نزنید
🔸سر مردان خدارا به روی نیزه زنید
🔸آخ مرد باشید دگر سنگ به زنها نزنید
⏪خدایا چه کردند درشهر شام با امام سجاد
بادل عمه جانش زینب که آه وناله شان فریادشان بلند شده ازشهر شام...
انشاالله به دردهای دل امام سجاد وعمه جانش زینب کبری حاجت روا بشید یاالله شفای همه مریض ها انشاالله
صدازد
🔸علی وفاطمه در بین شما ایستاده آمد
🔸پیش چشم علی وفاطمه مارا نزنید
یک جمله امام سجاد گفت که تمام دلها را آتیش زد فرمود مردمان شام زنان شام مردان شام
🔸کشتن فاطمه بین در ودیوار بس است
🔸تازیانه به تن زینب کبری نزنید
یک جمله هم عرض کنم همه اموات فیض ببرند صدا زد امام سجاد فرمو د امان از شام گفتند چرا فرمود در درشهر شام خواهرسه ساله ام را سیلی زد مد فرمود درشهر شام رقیه سه ساله رو از ما گرفتند
اخ امان از شام امام ازیتیمی
🔸الهی بی کسی برسرنیاید
🔸آخ تگ آید سردختر نیاید
⏪امام سجاد فرمودند در همین خرابه شهر شام امدند سیلی به صورت خواهر زدند
نازنین خواهر دق کرد درخرابه شام
🔸اگر دست پدربودی به دستم
🔸چرا من درخرابه می نشستم
هر کجای مجلس نشستی حاجات رومد نظر بگیر سه مرتبه صدا بزن یاحسین
الا لعنة الله علي القوم الظالمين و سيعلم الذين ظلموا اي منقلب ينقلبون
#تایپ مداح اهل بیت (ع)احمدبهزادی
التماس دعا
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
1403/5/10
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
#روضه اربعین حسینی
بسم الله الرحمن الرحیم
یا رحمن یا رحیم
"السَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ وَ عَلَی الاْرْواحِ الَّتی حَلَّتْ بِفِناَّئِکَ عَلَیْکَ مِنّی سَلامُ اللَّهِ اَبَداً ما بَقیتُ وَ بَقِیَ اللَّیْلُ وَ النَّهارُ وَ لاجَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّی لِزِیارَتِکُمْ اَلسَّلامُ عَلَی الْحُسَیْنِ وَ وَ عَلی عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلی اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلی اَصْحابِ الْحُسَیْنِ
⬅️اجرو مزده شما برادران و خواهران وعزاداران با بی بی دو عالم فاطمه زهرا (س) انشاالله درهر گوشه ای از این مجلس ومحفل نشسته آید حاجت روا بشید شفای همه مریض ها انشاالله ..روز اربعین حسینی است خوش به حال کسانی که رفتن کربلا و اربعین کربلا هستند انشاالله دعا کنید قسمت بشه ماه ها هم در چنین روزی کربلا باشیم خیلی ها حالا رفتند درپیاده روی اربعین حسینی شرکت کنند بگیم حسین جان درروزعاشورا فریادت بلند شد تا کسی شما را یاری کنند ولی حالا ببین هزاران عاشق دلسوخته دارند می یان کربلا اربعین کربلا باشد حالا دلها آماده برات روضه بخونم همه اموات فیض ببرند
🔸اربعین آمد و چشم ها باز گریان می شود
🔸کربلا ماتم سرای اهل ایمان می شود
🔸غصه های آل طه در مسیر کوفه و شام
🔸یاد شام تارشان در کنج ویران می شود
🔸باز تازه غصه های کربلا در نزد زینب
🔸سید سجاد زین غم اشک ریزان می شود
🔸مجلس شام یزید و لعل لب های حسین
🔸زیر چوب خیزران باز خونریزان می شود
🔸گوشه ویرانه گویا غنچه ای روییده است
🔸آه و صد افسوس که آن هم برگ ریزان می شود
🔸باز گویا یک سری بی تن به نزددخترش
🔸یا که خورشیدی به نزد ماه میهمان می شود
🔸باز گویا دختری از شوق دیدار پدر
🔸گریه و زاری نموده تا که بی جان می شود
🔸باز گویا جابر آید با عطیه کربلا
🔸حال او زین ماتم عظمی پریشان می شود
🔸باز گویا زینب غم دیده از شام بلا
🔸می رسد بر کربلا و زار و نالان می شود
🔸کاروان آل یاسین مجلسی برپا نموده
🔸دشت خون با اشک زینب سیر باران می شود
🔸غم فزون گشته زحد غمخوار زینب رفته است
🔸تا ابد دنیای او همچون غمستان می شود
🔸ناله های زینب و خون دل سجاد دین
🔸تازه است هر روز تا مهدی نمایان می شود
⬅️قافله رسید سر دو راهی. بشیر اومد خدمت امام سجاد( ع) ـفرمود یابن رسول الله .
یه راه میره مدینه .
یه راه میره کربلا.
کدوم راهُ بریم؟
امام سجاد فرمود بشیرقافله سالار ما عمه ام زینبه، برید از عمه جانم زینب سوال کنید.
⏪بشیر میگه اومدم خدمت دختر علی زینب.
بی بی جان مدینه بریم یا کربلا....
میگه بی بی تا نام کربلا رو شنید، اشک از چشماش جاری شد.
فرمود بشیر ما رو ببر کربلا.
چهل روزه عزیزانمونو ندیدیم.
چهل روزه حسینمو ندیدم.. نگذاشتن ما مجلس عزا براشون بگیریم خواهرا کجای مجلس نشسته آید می دونید خواهر یک لحظه طاقت دوری برادر رو نداره زینبی که یک لحظه از حسین جدا نبود چهل روزه از حسینش دوربود .
آی کربلا زینب داره میاد اون یه عالمه خاطره داره فرصت گریه کردن نداشته.
روز اربعین قافله ای که چهل روزه بود عزیزانشونُ ندیده بودن اومدن کربلا .
آخ کاروان رسید کربلا..
این زن و بچه برا دومین بار از این ناقه ها پایین اومدن .
اما اولین بار روز دوم محرم بود...
وقتی میخواستن از ناقه ها پایین بیان،،
جوونای بنی هاشم اومدن..
هر کدوم این زن و بچه ها رو پیاده کردند.
با احترام وارد زمین کربلا شدن..
وقتی زینب میخواست از ناقه پیاده بشه ،علی اکبر اومد.، ،،
عمه جان دستتو بده به من پیاده شو ..
عباس اومد ، زانو زمین زد .
خواهرم زینب پاتو رو زانوی عباست بزار پیاده شو ..
با چه عزت و احترامی همه رو پیاده کردن
💔اما اما اما آی کربلائیا..
💔 روز اربعین وقتی خواستن از ناقه ها پایین بیان دیگه بچه ها کسی رو ندیدن ..
نه عباسی هست..
نه علی اکبری هست.
از بالای ناقه ها خودشونو زمین می انداختن .
هر کدوم کنار قبری رفتن.
◾️هر یکی سوی مزاری میدوید
▪️هر یکی قبری در آغوش میکشید
◾️ناگهان بانوی قد خمیده ای
▪️قد خمیده مو پریشان خسته ای
◾️گفت یارب چه سازم یا کریم
▪️رو سوی قبر که باشم یا رحیم
◾️ناگهان آمد به خود با شور و شین
▪️دید بنشسته سر قبر حسین
⬅️زینب اومد کنار قبر برادر. حسین نشت.
🔸(شاید درد دلش این بوده باشه)
حسین جان یادته تو کربلا هر کشته ای رو می آوردی من اولین نفر بودم که از خیمه بیرون می اومدم حسین جان.
یه جا نیومدم.
(یادته حسین جان)
اونم اون وقتی بود که دیدم بدن عزیزانم عون و جعفر رو آوردی.
حسین جان میدونی چرا نیومدم.
ترسیدم چشات به چشام بیفته از من خجالت بکشی داداش.
حسین جان حالا بیا تلافی کن
سراغ رقیه تو از من نگیر حسین جان
وقتی سرتو وارد خرابه کردن
داداش که درکنار سرت درخرابه شام جان داده
حسین آرام جانم حسین روح روانم
الا لعنة الله علي القوم الظالمين
احمد بهزادی
التماس دعا
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
🕊﷽🕊
🌹روضه_اربعین
🌾 دفتری_اربعین
پ
🍁 اول به نبی حضرت خاتم صلوات
🍁دوم به علی شیر دو عالم صلوات
🍁سوم به گل وجودِ پاک زهرا
🍁چهارم به حسن خونجگر غم صلوات
🍁از بهر حسین آن شه کرب و بلا
🍁وآن تشنهی در مقتلِ ماتم صلوات
🖤💔🖤💔🖤💔🖤
اللهم_صل_علی_محمد_وآل_محمد
یارب_الحسین_بحق_الحسین_اشفع_صدر_الحسین_بظهور_الحجه
✨چهل روز است حسینم را ندیدم
✨ بلایش را به جان و دل خریدم
✨چهل روز چهل منزل اسیرم
✨دعا کن در کنار تو بمیرم
✨چهل روز غم چهل ساله دیدم
✨ غم و اندوه دیدم ناله دیدم
✨سر پر خون تو همراه من بود
به هر جا چلچراغ راه من بود
✨همین جاغرق درغم شد وجودم
✨تن پاک ترا گم کرده بودم
✨میان نیزه ها دل با ختم من
✨ ترا دیدم ولی نشناختم من
✨اگر امروز برداری سرت را
✨ تو هم نشناسی ای گل خواهرت را
✨ز جا برخیز ای نور دو دیده
✨ببین مویم سپید و قد خمیده
⬅️قافله رسید سر دو راهی. بشیر اومد خدمت امام سجاد ع ـ یابن رسول الله ....
یه راه میره مدینه ....
یه راه میره کربلا...
کدوم راهُ بریم؟؟
امام فرمود بشیرقافله سالار ما عمه ام زینبه، برید از عمه جانم زینب سوال کنید..... ـ
⏪بشیر میگه اومدم خدمت دختر علی زینب....
بی بی جان مدینه بریم یا کربلا....
میگه بی بی تا نام کربلا رو شنید، اشک از چشماش جاری شد...
فرمود بشیر ما رو ببر کربلا....
چهل روزه عزیزانمونو ندیدیم...
چهل روزه حسینمو ندیدم.... نگذاشتن ما مجلس عزا براشون بگیریم ....
⬅️آی کربلا زینب داره میاد اون یه عالمه خاطره داره فرصت گریه کردن نداشته....
⬅️روز اربعین قافله ای که چهل روزه بود عزیزانشونُ ندیده بودن اومدن کربلا ...
🔘آخ کاروان رسید کربلا....
☑️این زن و بچه برا دومین بار از این ناقه ها پایین اومدن ....
اما اولین بار روز دوم محرم بود...
وقتی میخواستن از ناقه ها پایین بیان،،،،
جوونای بنی هاشم اومدن....
هر کدوم این زن و بچه ها رو پیاده کردند....
با احترام وارد زمین کربلا شدن....
وقتی زینب میخواست از ناقه پیاده بشه ،علی اکبر اومد.، ،،،،
عمه جان دستتو بده به من پیاده شو .....
عباس اومد ، زانو زمین زد ...
خواهرم زینب پاتو رو زانوی عباست بزار پیاده شو .....
با چه عزت و احترامی همه رو پیاده کردن
💔اما اما اما آی کربلائیا.....
💔 روز اربعین وقتی خواستن از ناقه ها پایین بیان دیگه بچه ها کسی رو ندیدن .....
نه عباسی هست....
نه علی اکبری هست....
از بالای ناقه ها خودشونو زمین می انداختن ....
هر کدوم کنار قبری رفتن...
◾️هر یکی سوی مزاری میدوید
▪️هر یکی قبری در آغوش میکشید
◾️ناگهان بانوی قد خمیده ای
▪️قد خمیده مو پریشان خسته ای
◾️گفت یارب چه سازم یا کریم
▪️رو سوی قبر که باشم یا رحیم
◾️ناگهان آمد به خود با شور و شین
▪️دید بنشسته سر قبر حسین
⬅️زینب اومد کنار قبر برادر....
🔸(شاید درد دلش این بوده باشه)
حسین جان یادته تو کربلا هر کشته ای رو می آوردی من اولین نفر بودم که از خیمه بیرون می اومدم حسین جان......
یه جا نیومدم....
(یادته داداش)
اونم اون وقتی بود که دیدم بدن عزیزانم عون و جعفر رو آوردی.....
حسین جان میدونی چرا نیومدم...
ترسیدم چشات به چشام بیفته از من خجالت بکشی داداش....
داداش حالا بیا تلافی کن ....
سراغ رقیه تو از من نگیر حسین جان ....
وقتی سرتو وارد خرابه کردن ....
🔹(گریز به روضه حضرت رقیه س).....
حسین جان سراغ سه ساله تو از من نگیر داداش
⚫️آورده ام تمام عزیزانت ای حسین
🔴جز دختر سه ساله ات ای مهربان من
⚫️از من مپرس حال دل آن سه ساله را
🔴در گوشه خرابه برفت از کنار من
⬅️((صلوات فراموش نشه و حذف هم نشه لطفا ))➡️
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
#روضه امام سجاد(ع)
#روضه شهادت
بسم الله الرحمن الرحیم
یا رحمن یا رحیم
یا اَبَا الْحَسَنِ، یا عَلِیَّ بْنَ الْحُسَیْنِ، یَا زَیْنَ الْعابِدِینَ، یَا ابْنَ رَسُولِ، اللّٰهِ یَا حُجَّةَ اللّٰهِ عَلیٰ خَلْقِهِ، یَا سَیِّدَنا وَ مَوْلانا إِنَّا تَوَجَّهْنا وَ اسْتَشْفَعْنا وَ تَوَسَّلْنا بِکَ إِلَی اللّٰهِ وَقَدَّمْناکَ بَیْنَ یَدَیْ حاجاتِنا، یَا وَجِیهاً عِنْدَ اللّٰهِ اشْفَعْ لَنا عِنْدَ اللّٰهِ؛
🔶لاله سرخ شهادت تن تبدار من است
🔶چشمه فیض خدا چشم گهر بار من است
🔶حافظ خون پیام شهدای ره دین
🔶لب گویای من و دیده خونبار من است
🔶داغ یکدشت شهید و غم یک دشت اسیر
🔶این همه بار گران بر تن بیمار من است
🔶پای در سلسله ودست به دامان وصال
🔶دشمن از بی خردی در پی آزار من است
🔶دشمنم بسته به زنجیر ولی غافل از آن
🔶که بر انداختن ریشه او کار من است
🔶تا بر انداز یبنیاد ستم می جنگم
🔶اشک من منطق من حربه پیکار من است
🔶پرچم نهضت خونین شهیدان خدا
🔶گرچه بر دوش من و عمه افکار من است
🔶صبر را بین که در این مرحله از وادی عشق
🔶سخت بیمارم و او باز پرستار من است
🔶آنکه در کرببلا بود انیس پدرم
🔶درره شام بلا مونس و غمخوار من است
🔶در کنار شهدا جان مرا باز خرید
🔶عمه ام بعد خداوند نگهدار من است
🔶خواهر کوچک من همچو گلی پرپر شد
🔶اشک طفلان زغمش شمع شب تار من است
🔶از غم اصغر و اکبر جگرم می سوزد
🔶آه از این غم که خداوندخبر دار من است
⬅️شبِ شهادت امام زین العابدین علیه السلامِ دلا بره مدینه و قبرستان بقیع و کنارِ قبر با خاک یکسانُ غریبش .
السلام علیک یاعَلِیَّ بنَ الحُسَینِ یازَینَ العابِدینَ یَابنَ رَسوُلِ اللّهِ بمیرم تا غریب به چهل سال بعد از واقعه کربلا کارش همه گریه و ناله بود ... هر جایی براش کربلا بود و هر روزش عاشورا ... به هر بهانه ای گریه میکرد ، ناله میزد ، اشک میریخت .
🔸به لب آه و به دل خونُ به لب اشکِ بصر دارم
🔸شدم چون شمعِ سوزان آب و آتش بر جگر دارم
پرسیدن آقا به شما کجا خیلی سخت گذشت؟ ... سه مرتبه فرمود الشام الشام الشام .... بمیرم برا دلت ... مگه چه کردن
▪️دلم خون شد نخندید ای زنانِ شام بر اشکم
▪️که هم داغ برادر دیده هم داغ پدر دارم ..
▪️کند اختر فشانی آسمان دیده ام دائم
▪️که بر بالایِ نیزه هیجده قرصِ قمر دارم
▪️عدو دست مرا بست و اسیرم برد در کوفه
▪️نشد تا نعش بابم را ز رویِ خاک بردارم
⏪تمام عمر هر جا آب بینم اشک می ریزم
غذا می آوردن میل کنه ، تا چشمش می افتاد گریه میکرد صدا میزد «قُتَلِ ابْنُ رَسُولِ اللهِ جایِعاً ... »آب می آوردن بنوشه تا میدید گریه میکرد ، روضه می خواند صدا میزد «قُتِلَ ابْنُ رَسُولِ اللهِ عَطْشاناً ...» حسین رو با لب تشنه کشتن .
🔸تمام عمر هر جا آب بینم اشک می ریزم
🔸من از لب های خشک یوسف زهرا خبر دارم
🔸از آن روزی که ثار الله را کشتند لب تشنه
🔸به یادِ کام خشکش لحظه لحظه چشمِ تر دارم
امان از اون لحظه ای که میدید گوسفندی رو میخوان ذبح کنند ... جلو میرفت ، با گریه سوال می کرد ، آیا آبش دادید یا نه ؟... میگفتن بله آقا .... ناله ش بیشتر میشد ... میفرمود کربلا پدرِ منو با لبِ تشنه کشتن .
🔸از آن روزی که ثار الله را کشتند لب تشنه
🔸به یادِ کام خشکش لحظه لحظه چشم تر دارم
🔸مسافر کس چو من نَبوَد که همراهِ سرِ بابا
🔸چهل منزل به روی ناقۀ عریان سفر دارم
🔸از آن روزی که بالا رفت دود از آشیانِ ما
🔸دلی از خیمه هایِ سوخته سوزنده تر دارم
🔸همه از آب رفع تشنگی کردند غیر از من
🔸که هرجا آب نوشم بیشتر در دل شرر دارم
🔸اگر چشمت به آب افتاد میثم گریه کن بر من
🔸که آتش در دل و جان بر لب و خون در بصر دارم
..یاد شهدا امام شهدا اموات جمع حاضر ازاین مجلس ومحفل فیض ببرند شب شهادته امام سجاده انشاالله آبروی امام سجاد حاجت روابشید اما عزیزان
بدن امام چهارم را آوردند بقیع بخاک سپردند،امام باقر وقتی که بدن بابا راغسل می داداصحاب دیدند گردن مبارک امام چهارم کبوداست سؤال کردند یابن رسول الله اثر کبودی گردن مبارک پدر بزرگوارتان چه است ؟
فرمود : این کبودی اثر همان روزهایی است که در شام غل و زنجیر به گردن بابایم بوده ،آخر امام سجاد را از کربلا سوار یک ناقه برهنه کردند پاهای مبارکش را زیر شکم شتر با غل و زنجیر بستند .
تشییع جنازه با شکوهی شد مدینه ،آخر فرزند پیغمبر است ، فرزند زهرا ست باید تجلیل شود اما کربلا ، مگر ابی عبدالله فرزند پیغمبر نبود ، بگویم چطور تشییع شد ، ده ها نفر اسبهای خود را تازه نعل زدند وارد گودی قتلگاه شدند که وقتی خواهرش آمد برادرش را نشناخت .
سه مرتبه صدا بزن یا حسین 😭😭
الا لعنة الله علي القوم الظالمين و سيعلم الذين ظلموا اي منقلب ينقلبون
#🖌احمد بهزادی
التماس دعا
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
⚫️روضه_امام_سجاد_ع
🌾به نام نامی مولای عابدین صلوات
🌾برای سرور و سالار ساجدین صلوات
🌾برای سید سجاد آن امام همام
🌾که هست رهبر و سردار صابرین صلوات
🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃
🔹بر روی زمین و آسمانها و کُرات
🔸در بین مناجات برای حاجات
🔹زیبا تر از این دعا ندیده است کسی
🔸برخاتم الانبیا محمد صلوات
السلام_علیک_یاابالحسن_یاعلی_ابن_الحسین_یازین_العابدین_یابن_رسول_الله_یاحجة_الله_علی_خلقه....
☑️جانم حسین جانم حسین
☑️ای جان جانانم حسین
گفتم منم در میزنم
گفتی به تو سر میزنم
من هم مکرر می زنم
تا بنگرم احسان تو
☑️جانم حسین جانم حسین
☑️ای جان جانانم حسین
(یااباعبدالله)
بی زادَمو بی قافله
افتاده دنبال گَله
من هم به دنبال قافله
چشمم به قرص نان تو
☑️جانم حسین جانم حسین
☑️ای جان جانانم حسین
آقا به جان مادرت
آن مادر غم پرورت
ما را مرانی از درت
☑️جانم حسین جانم حسین
☑️ای جان جانانم حسین
⬅️امروز برای غربت امام سجاد ناله بزن...
انشالله دسته جمع مدینه عرض ادب کنیم....
آقای که سالهای مدام گریه میکرد....
امام سجاد شهید زنده کربلا است...
امام منظره های زیادی رو دیده...
مردم میدونی برا که داری گریه می کنی....
اون آقایی که شیرخوار لب تشنه دیده....
لبهای خشک شش ماه رو دیده....
گلوی پاره پاره علی اصغر رو دیده..
برا آقای گریه می کنی که قبرش تو بقیه ولی دلش کربلاست....
آقای قبر زائر نداره...
بارگاه نداره ....
غریبه 3 . ....
⬅️یه لحظه دلتو ببرم مدینه و التماس دعا ...
⬅️زبان امام سجاده....
شنیدید وقتی اهل بیت وارد شهر شام شدند .....
یه مُشت زنای رقاصه اومدن.. اینقدر جلو چشم زنای داغدیده رقصیدن......
انقدر پای نیزه ها و سرهای شهدا رقصیدن......
▪️ آن یکی بر مطربان شاباش داد
▪️ دیگری بر نیزه دار پاداش داد
(چه غوغایی بود)
▪️ این یکی بر سنگ زن انعام داد
( یا صاحب الزمان)
▪️ دیگری بر مرتضی دشنام داد
⬅️ این قدر امام سجاد گریه کرد. که خدا میدونه چه حالی داشت آقا.....
اما این یه بیت دل آدمو میلرزونه سادات منو ببخشند...
▪️ کافران را جا به کرسی داده بود
▪️ عمه ام بر روی پا ایستاده بود
همچین که وارد محله یهودیا شدیم یکی پیشاپیش قافله فریاد میزد...
آی یهودیا ....
اینا همونایی هستن که باباشون باباها های شما را کشته، روز روز تلافیه ...
دیگه کسی نبود سنگی به ما نزنه...
خاکستر به سرما ریختن....
( یا اباعبدالله)
امام سجاد میفرماین...
آتش به سرما اهل بیت ریختن...
من دستام به زنجیر بسته بود...
یکی از آتش ها عمامه ام افتاد...
عمامه ام سوخت ...سرم سوخت...
🔘امان امان... از دل امام سجاد...
⬅️ امروز برای امام سجاد بلند بلند گریه کن...
آقایی که30یا35 سال بعد از واقعه کربلا آب می دید گریه میکرد...
آتش می دید گریه میکرد....
بچه شیرخواره بغل مادر می دید گریه میکرد...
گوسفند میدید داذن سر میبُرن گریه میکرد....
قصابای مدینه حواسشون بود جلو چشم امام سجاد سر از بدن حیوان جدا نمی کردند
از یه گوشه کنار دید سر از بدن حیوات جدا میکنند دوید اومد نشست شروع کرد گریه کردن....
(سوز/اوج)
صدا زد بگین ببینم به این گوسفند آب دادید یا نه
(گقتن آقا جان ما مسلونیم محاله لب تشنه سر از بدن حیوان جدا کنیم)
شروع کرد گریه کردم
صدا زد .......
یه عده به ظاهر مسلمون اومدن کربلا ...
لب تشنه سر از بدن بابتی غریبم حسین جدا کردند......
✨من داغ خواهر دیده ام
✨داغ برادر دیده ام
✨دیدم که سیلی خورده بود
✨کُنج خرابه مُرده بود
💥ای وای دلم، ای وای دلم
💥بر نوک نِی باشد گُلم
✨من داغ اکبر دی؛ده ام
✨ من داغ اصغر دیده ام
✨با ناله های یا ربَم
✨من همنوا با زینبم
✨آنقدر مرا کتک زدند
✨بر زخم من نمک زدند
✨بر زخم دل نمک زدند
✨ رقیه را کتک زدند
💥ای وای دلم، ای وای دلم
💥بر نوک نی باشد گُلم
⏪ناله داری دلتو ببرم کربلا
⏪ روضه ام همین باشه و ببینمت کربلا
لحظه ای رو یاد کنم که بنی اسد اومدن بدنها رو به خاک بسپارن...
اما این بدنها رو نمیشناسن....
چون بدن رو لز سر میشناسن یا از لباس....
امان امان .....
یه وقت امام سجاد صدا زد بنی اسد صبر کتید
مت این بدنهارو خوب میشناسم...
این بدن بُریره...
این بدن زُهیره...
این بدن عموم ابالفضله...
این بدن بابای غریبم حسینه...
یه وقت صدا زد...
💔بنی اسد بیایید
🖤کفن با خود بیارید
💔مگر خبر ندارید
🖤حسین کفن ندارد
💔لاله و گُل بیارید
🖤سر قبرش گذارید
💔مگر خبر ندارید
🖤حسین مادر ندارد
💔حسین مادر ندارد.....
((به سوز دل و اشک و آه و ناله امام سجاد سه مرتبه ناله بزن بگو یا حسین...))
⬅️هدیه به خانم فاطمه معصومه سلام الله علیها (صلوات)➡️
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
#روضه اربعین حسینی
بسم الله الرحمن الرحیم
یا رحمن یا رحیم
"السَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ وَ عَلَی الاْرْواحِ الَّتی حَلَّتْ بِفِناَّئِکَ عَلَیْکَ مِنّی سَلامُ اللَّهِ اَبَداً ما بَقیتُ وَ بَقِیَ اللَّیْلُ وَ النَّهارُ وَ لاجَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّی لِزِیارَتِکُمْ اَلسَّلامُ عَلَی الْحُسَیْنِ وَ وَ عَلی عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلی اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلی اَصْحابِ الْحُسَیْنِ
⬅️اجرو مزده شما برادران و خواهران وعزاداران با بی بی دو عالم فاطمه زهرا (س) انشاالله درهر گوشه ای از این مجلس ومحفل نشسته آید حاجت روا بشید شفای همه مریض ها انشاالله ..روز اربعین حسینی است خوش به حال کسانی که رفتن کربلا و اربعین کربلا هستند انشاالله دعا کنید قسمت بشه ماه ها هم در چنین روزی کربلا باشیم خیلی ها حالا رفتند درپیاده روی اربعین حسینی شرکت کنند بگیم حسین جان درروزعاشورا فریادت بلند شد تا کسی شما را یاری کنند ولی حالا ببین هزاران عاشق دلسوخته دارند می یان کربلا اربعین کربلا باشد حالا دلها آماده برات روضه بخونم همه اموات فیض ببرند
🔸اربعین آمد و چشم ها باز گریان می شود
🔸کربلا ماتم سرای اهل ایمان می شود
🔸غصه های آل طه در مسیر کوفه و شام
🔸یاد شام تارشان در کنج ویران می شود
🔸باز تازه غصه های کربلا در نزد زینب
🔸سید سجاد زین غم اشک ریزان می شود
🔸مجلس شام یزید و لعل لب های حسین
🔸زیر چوب خیزران باز خونریزان می شود
🔸گوشه ویرانه گویا غنچه ای روییده است
🔸آه و صد افسوس که آن هم برگ ریزان می شود
🔸باز گویا یک سری بی تن به نزددخترش
🔸یا که خورشیدی به نزد ماه میهمان می شود
🔸باز گویا دختری از شوق دیدار پدر
🔸گریه و زاری نموده تا که بی جان می شود
🔸باز گویا جابر آید با عطیه کربلا
🔸حال او زین ماتم عظمی پریشان می شود
🔸باز گویا زینب غم دیده از شام بلا
🔸می رسد بر کربلا و زار و نالان می شود
🔸کاروان آل یاسین مجلسی برپا نموده
🔸دشت خون با اشک زینب سیر باران می شود
🔸غم فزون گشته زحد غمخوار زینب رفته است
🔸تا ابد دنیای او همچون غمستان می شود
🔸ناله های زینب و خون دل سجاد دین
🔸تازه است هر روز تا مهدی نمایان می شود
⬅️قافله رسید سر دو راهی. بشیر اومد خدمت امام سجاد( ع) ـفرمود یابن رسول الله .
یه راه میره مدینه .
یه راه میره کربلا.
کدوم راهُ بریم؟
امام سجاد فرمود بشیرقافله سالار ما عمه ام زینبه، برید از عمه جانم زینب سوال کنید.
⏪بشیر میگه اومدم خدمت دختر علی زینب.
بی بی جان مدینه بریم یا کربلا....
میگه بی بی تا نام کربلا رو شنید، اشک از چشماش جاری شد.
فرمود بشیر ما رو ببر کربلا.
چهل روزه عزیزانمونو ندیدیم.
چهل روزه حسینمو ندیدم.. نگذاشتن ما مجلس عزا براشون بگیریم خواهرا کجای مجلس نشسته آید می دونید خواهر یک لحظه طاقت دوری برادر رو نداره زینبی که یک لحظه از حسین جدا نبود چهل روزه از حسینش دوربود .
آی کربلا زینب داره میاد اون یه عالمه خاطره داره فرصت گریه کردن نداشته.
روز اربعین قافله ای که چهل روزه بود عزیزانشونُ ندیده بودن اومدن کربلا .
آخ کاروان رسید کربلا..
این زن و بچه برا دومین بار از این ناقه ها پایین اومدن .
اما اولین بار روز دوم محرم بود...
وقتی میخواستن از ناقه ها پایین بیان،،
جوونای بنی هاشم اومدن..
هر کدوم این زن و بچه ها رو پیاده کردند.
با احترام وارد زمین کربلا شدن..
وقتی زینب میخواست از ناقه پیاده بشه ،علی اکبر اومد.، ،،
عمه جان دستتو بده به من پیاده شو ..
عباس اومد ، زانو زمین زد .
خواهرم زینب پاتو رو زانوی عباست بزار پیاده شو ..
با چه عزت و احترامی همه رو پیاده کردن
💔اما اما اما آی کربلائیا..
💔 روز اربعین وقتی خواستن از ناقه ها پایین بیان دیگه بچه ها کسی رو ندیدن ..
نه عباسی هست..
نه علی اکبری هست.
از بالای ناقه ها خودشونو زمین می انداختن .
هر کدوم کنار قبری رفتن.
◾️هر یکی سوی مزاری میدوید
▪️هر یکی قبری در آغوش میکشید
◾️ناگهان بانوی قد خمیده ای
▪️قد خمیده مو پریشان خسته ای
◾️گفت یارب چه سازم یا کریم
▪️رو سوی قبر که باشم یا رحیم
◾️ناگهان آمد به خود با شور و شین
▪️دید بنشسته سر قبر حسین
⬅️زینب اومد کنار قبر برادر. حسین نشت.
🔸(شاید درد دلش این بوده باشه)
حسین جان یادته تو کربلا هر کشته ای رو می آوردی من اولین نفر بودم که از خیمه بیرون می اومدم حسین جان.
یه جا نیومدم.
(یادته حسین جان)
اونم اون وقتی بود که دیدم بدن عزیزانم عون و جعفر رو آوردی.
حسین جان میدونی چرا نیومدم.
ترسیدم چشات به چشام بیفته از من خجالت بکشی داداش.
حسین جان حالا بیا تلافی کن
سراغ رقیه تو از من نگیر حسین جان
وقتی سرتو وارد خرابه کردن
داداش که درکنار سرت درخرابه شام جان داده
حسین آرام جانم حسین روح روانم
الا لعنة الله علي القوم الظالمين
احمد بهزادی
التماس دعا
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
بسم الله الرحمن الرحیم 🤞
روضه اربعین
#مداح.حاج آرمین غلامی
#نوزدهم صفر۱۴۰۳_کرمانشاه
چهل روز است زینب داغ دیده
ز گلهایی که او در باغ دیده
چهل روز است برادر جان کجایی
چرا افتاده بین ما جدایی
چهل روز است دل زینب شکسته
به روی ناقهای با دست بسته
چهل روز است زینب دل غمین است
زبان حال زینب این چنین است
چهل روز است زینب از غم تو
بگرید روز و شب در ماتم تو
چهل روز است هر روزش چهل روز
چهها بگذشت بر زینب چهل روز
چهل روز است که از داغ برادر
غریبانه زند بر سینه و سر
چهل روز است زینب خواهر تو
چهل منزل به دنبال سر تو
🔸آه از آن ساعت که با صد شور و شین
🔸زینب آمد بر سر قبر حسین
امان از اون لحظه ای که بی بی زینب کبری وارد کربلا شد...
🔸بر سر قبر برادر چون رسید
🔸ناله و آه و فغان از دل کشید
یا صاحب الزمان...
تا اهلبیت به کربلا رسیدند...
مثل برگهای خزان...
خودشون رو از مرکب ها به زمین انداختند...
هر کدوم قبر عزیزی رو در آغوش گرفت...
یکی قبر علی اکبر رو بغل گرفته...
یکی قبر قاسم رو گرفته...
یکی کنار قبر عباس...
یک مادری هم کنار قبر علی اصغر...
اما بین جمعیت دیدند زینب هم داره دنبال قبر حسین میگرده...
🔸با زبانِ حال، آن دور از وطن
🔸گفت با قبر برادر این سخن
🔸السلام ای کشته راه خدا
🔸السلام ای نور چشم مصطفی
داداش ببین خواهرت برگشته...
🔸بهر تو امروز مهمان آمده
🔸خواهرت از شام ویران آمده
داداش نبودی ببینی..
بعد از تو با ما چه کردند...
🔸چون تو رفتی بیکس و یاور شدم
🔸دستگیر فرقه ی کافر شدم
داداش طاقت داری بگم یا نه...
🔸بعد قتل و غارت اموال تو
🔸تاخت دشمن بر سر اطفال تو
🔸بس که سیلی شمر زد بر رویشان
🔸گشت نیلی صورت نیکویشان
جات خالی بود این نامردها که رحم نداشتند...
چشم برادرم عباس رو دور دیده بودند...
هر وقت بچه ها بهانه میگرفتند بهشون تازیانه میزدند...
بهشون سیلی میزدند...
بزار اینطوری بگم...
🔸 یاسها را جوهر نیلی زدند
🔸کودکان را یک به یک سیلی زدند
همه بچه ها رو زدند...
🔸کودکان را یک به یک سیلی زدند
داداش همه این مصیبتها یک طرف مجلس یزید یه طرف...
🔸آه از آن ساعت که از روی غضب
🔸زاده ی سفیان یزید بیادب
🔸در حضور خواهر گریان تو
🔸چوب میزد بر لب و دندان تو
داداش حسین خیلی برام سخت گذشت...
مجلس یزید ملعون...
وقتی نانجیب با چوب خیزران به لب و دندانت میزد...
شرمنده حسین جان...
نتونستم کاری کنم...
آخه دستهای خواهرت رو با غل و زنجیر بسته بودند
آی غریب حسین...
الا لعنه الله علی القوم الظالمین.
4_289357186591623841.mp3
2.89M
⇠ اذانِ دریا
♬ با صدای #استودیویی
اذان 🌟
اللــــَـــــَّہِ اڪبر💖
💖اللــــَـــــَّہِ اڪبر💖