eitaa logo
کانال مداحی عاشقان حضرت زینب(س)
24.1هزار دنبال‌کننده
994 عکس
924 ویدیو
551 فایل
ارائه متن و صوت نوحه، روضه، مرثیه و،،،، مدیریت کانال:شعبانپور @Haram75 ─⊱✾♡✾⊰─ https://eitaa.com/joinchat/2115895304C4149e19122 @Asheghane_hazrat_zeynab 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠 تعرفه تبلیغات این آیدی👇🏼 @kianatv ─┅─⊱✾♡✾⊰─┅─
مشاهده در ایتا
دانلود
1_116643345.mp3
7.84M
🌴شب زیارتی امام حسین(ع) 🍃مادرم میگفت برات گریه کنم میبینی 🍃میگفت آخرای مجلس دم در میشینی 🎤 🌷 🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
شهادت امام حسن عسكری )ع( زمینه (به سبك ذكر لب مسلم) مسموم کینه شد ، غریب سامرا فدایی حق شد ، چو مادرش زهرا پسرش شده ، صاحب عزای پدر گریه میکرد ، ز غصه های پدر (دلش میسوخت ، ز ناله های پدر)2 خداحافظ ، بابای مهربون خداحافظ ، ای یار بی کسون خداحافظ ، به سر رسیده غم هات (واویلا ، امان امان امان)2 واویلا ، امان امان امان ای ** ای پسر فاطمه ، حجت ثانی عشر زانوی غم گرفتی ، تو در عزای پدر بعد بابا ، غریب و تنها میشی آواره ی ، کوه و صحرا میشی (خون جگر از ، اعمال ماها میشی)2 دعا کن تا ، خدایی شیم دعا کن تا ، زهرایی شیم شهید در راهت بشیم آقا جون (واویلا ، امان امان امان)2 واویلا ، امان امان امان
با صالح التماس دعا هر کجا رفتی یاد ما هم باش نجف رفتی کاظمین رفتی کربلا رفتی یاد ما هم باش مدینه رفتی به پابوس قبر پیغمبر،مادرت زهرا به دیدار قبر مخفی از کوچه ها رفتی یاد ما هم باش اباصالح التماس دعا هر کجا رفتی یادما هم باش نجف رفتی کاظمین رفتی کربلا رفتی یاد ما هم باش زیارت نامه که می خوانی بر مزار آن تربت خاموش به دیدار قبر بی شمع مجتبی رفتی یاد ما هم باش بغل کردی قبر مادر را،جای ماهم او را زیارت کن به دیدار نینوا رفتی، نینوا رفتی یاد ما هم باش ابا صالح التماس دعا هر کجا رفتی یاد ما هم باش نجف رفتی کاظمین رفتی کربلا رفتی یاد ما هم باش شب جمعه کربلا رفتی یادماهم کن چون زدی بوسه کنار قبر ابالفضل باوفا رفتی یادماهم باش بزن بوسه جای ما روی فرق عباس و اکبر و اصغر سر قبر قاسم و قبر عمه ها رفتی یادما هم باش ابا صالح التماس دعا هر کجا رفتی یاد ما هم باش
. بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ نیست یارای زبان تا که کند مدح تو را ای که آرامش هر روز و شب مولایی ای که مستغرق فی الله تو را خوانده حسین مدح تو بس که تو بانو نوه ی زهرایی ای سراپای تو یاد آور زهرای بتول اثر نطق تو بر کون و مکان غالب بود همچو زینب ز لبت نطق علی می ریزد نطق تو تیغ علی بن ابیطالب بود آنچه زینب همه دم کرد تماشا دیدی همره زینب خود کوچه به کوچه رفتی بر روی ناقه ی عریان به کنار اسرا تا دل شام بلا تا دل کوفه رفتی لیک ای راحت جان و تن ارباب حسین بفدای دل پر غصه و احساسی تو روضه هایت همه از علقمه دارد صحبت عالمی دیده دل و دیده ی عباسی تو از در خیمه ی طفلان حرم تا به فرات رفت آن ماه ولی تا به حرم بازنگشت آری آری که علمدار حرم رفت که رفت از بر علقمه سقا به حرم باز نگشت ⏹
. بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ بعد روز دهم به هر مجلس راوی و روضه خوان شدی بانو من چه گویم؟ که در کلام حسین "بهترینِ زنان" شدی بانو عمه ی تو عقیله ی هاشم و به اهل قریش عقیله تویی "کرم الوافری" و " عقل التّام" صاحب "سیرة الجمیلة" تویی پدرت که حسین، جای خودش تو و اصغر چه مادری دارید! غصه ی هر دوتان رباب شده حسِّ خواهر برادری دارید از همان لحظه ی تولد، تو خوش نشستی به سینه ی بابا محض روی پدر تبسم کن راحت جان! سکینه ی بابا! پاشو از پیش پای این مرکب پدرت را نکش، کنار بایست غم ناموس قاتل مرد است اشک دختر عذاب هر پدریست عصر روز دهم به بعد خودت جای اصغر بمان کنار رباب مادرت را ببر ازین صحرا بعد اصغر تویی قرار رباب ⏹ .
. بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ تو کیستی؟ چراغ بهشت مدینه ای آیینه دار حُسن حسینی، سکینه ای باید به رتبه زینب ثانی بخوانمت چون عمه ات به صبر نداری قرینه ای در آسمان صبر فروزنده کوکبی بین تمامی اُسرا رکن زینبی دشمن ذلیل عزّ و وقار سکینه است فریاد کربلای حسینی به سینه است در مکتب مجاهدت و صبر و ابتلا ایثار و استقامت و ایمان گزینه است هر چند درد و رنج اسارت کشیده ای تو خصم را به بند حقارت کشیده ای روی تو آفتاب تماشای باب بود آئینه تمام نمای رباب بود در منطق تو معجزه نطق مرتضی پیغام تو حیا و عفاف و حجاب بود از سنگ و تازیانه که در شکوه نیستی در قتلگه ز بردن چادر گریستی در مجلس یزید که قلبت کباب بود دیدی میان طشت طلا آفتاب بود نامحرمت به دور و غمت بی حساب بود بر چهره آستین و دو دستت حجاب بود فریاد و آه و اشک و غم از گریه تو سوخت حتی دل یزید هم از گریه تو سوخت گاهی صدای گریه اصغر شنیده ای گه ناله در شهادت اکبر کشیده ای گاهی به روی خار مغیلان دویده ای گه حنجر بریده به گودال دیده ای در هر بلیّه حمد الاهیت بر لب است الحق تو را مقاومت و صبر زینب است ای یادگار فاطمه، ای دختر حسین همگام زینبینی و هم سنگر حسین در راه شام راهنمایت سر پدر منزل به منزلی تو پیام آور حسین هر خانه ای که هست رباب و سکینه اش باشد صفای روضه شهر مدینه اش تو مصحف حسین و بهشت است دامنت بر صفحه جمال فروزنده احسنَت پامال حرمتت شده از جور دشمنان با تازیانه آیه نوشتند بر تنت تو راز ناشنیده ز بابا شنیده ای تو قاصد پیام گلوی بریده ای ای پاکی و عفاف و حیا شرمسار تو دشمن حقیر منزلت و اقتدار تو پیوسته باد باغ شهادت بهار تو تا روز حشر گریة "میثم" نثار تو قلب حسین و چشم و چراغ مدینه ای سر تا قدم جلال و وقار و سکینه ای ⏹
. بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ بار دیگر عزای عاشوراست از غمی بی قرینه باید گفت دو سه خط سوگواره ی غربت در عزای سکینه باید گفت قطره از وصف بحر درمانده من کجا، مدح دختر ارباب ای که بوده حسین مداحت السلام ای سکینه بنت رباب در کرامات حضرتش کافیست شیر او را رباب داده، همین در غریبی او فقط بنویس به عمو مشک آب داده، همین کربلا بود دشتی از روضه او بلاهای خویش را دیده در عبایی پر از علی اکبر روح بابای خویش را دیده روضه می خواند دور دارالحرب نعش ها را یکی یکی که شمرد دید بابا علیِ اصغر را به امیدی گرفت و با خود برد پدر آمد ولی چه آمدنی! غرق خون کرد چشم قافله را دید دور جنازه ی اصغر همه گفتند لعن حرمله را از وداع سکینه و ارباب جگر کائنات خون شده بود آه از آن دم که دید این دختر زین باباش واژگون شده بود با تنی خون گرفته از گودال آمدی ذوالجناح بی بابا کاش می شد رها نمی کردی وسط تیر و نیزه ها او را پدرم را غریب بین دو نهر نحر کردند با لب عطشان السلام علیک ای بی سر السلام علیک ای عریان ⏹
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ ماهی که یادگار ز پنج آفتاب بود بر چهره اش ز عصمت و عفت نقاب بود پیوسته داشت جلوه در او صبر فاطمه آیینۀ تمام نمای رباب بود نامش که بود آمنه مادر سکینه خواند که آرام بخش جان و دل مام و باب بود پیوند بست عشق حسین و رباب را یعنی سکینه حاصل این عشق ناب بود این دختر حسین به میدان کربلا با دختر بزرگ علی همرکاب بود در کربلا حماسۀ اشک و پیام داشت گلواژۀ قیام و گل انقلاب بود او را اگر حسین به همراه برده است نِی حُسن اتفاق که یک انتخاب بود در پاسخ عطش زدۀ نوگلان عشق آب ار نداشت دامن او پر گلاب بود لب های خشک و تشنۀ او را به هر سوال یک مدّ آه، فاصله، وقت جواب بود می کرد ناله اش جگر سنگ را کباب از بس دلش ز آتش غم ها کباب بود دشمن اگرچه معجر او برده است باز در پردۀ جلال خدا در حجاب بود از یاد قتله گاه و شهیدان سر جدا نقش ضمیر او شب و روز التهاب بود در یاد داشت آن شب و روزی که از عطش طوفان خیمه زمزمۀ آب آب بود در یاد داشت آن شب و روزی که اصغرش از آب و شیر مانده و در پیچ و تاب بود در یاد داشت آن که رخ شیرخواره را آهسته بوسه می زد و او گرم خواب بود در یاد داشت آن که به مقتل دوید و دید خورشید پاره پاره به روی تراب بود آن ناز پروریدۀ دامان افتخار کی جای او خرابه ی شام خراب بود در آفتابِ گرمِ بیابانِ راه شام سرهای روی نیزه سرش را سحاب بود ⏹
. بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ هر کسی گوشش به حرفای منه دیگه از تشنگی فریاد نزنه هر چی مرد تو ماها بود، فدا شده بچهها بابا دیگه تنها شده بابای ما دیگه سقا نداره بره آب برای ماها بیاره من از این گوشهی خیمه میدیدم حرفا شو با قوم کافر شنیدم بچهها دست بابا خونی شده گمونم شش ماه قربونی شده عبا رو طوری رو اصغر کشیده معلومه خیلی خجالت کشیده به خون فرق داداش اکبرمون به تمام گلهای پرپرمون دیگه از خیمهها بیرون نریزید جلوی چشم بابا اشک نریزید نذارید بابا خجالت بکشه هر چه از دشمن کشیده بسشه ⏹ .
33-mirdamad-L.mp3_107650.mp3
2.85M
🎧 👆 🎤حاج مهدی 👌 🔸او خــــــواهــــد آمــــد🔸 🔻🔻 ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ مردی می آید که از دور بی قراره، تک سواره دل رو غارت می کنه با یک اشاره ذوالفقاره علی رو داره شهریاره، آروم نداره در وفا، غیرت، شجاعت مقتداش فقط علمداره او خواهد آمد دلا رو بی سامون کنید او خواهد آمد جاده رو گل بارون کنید او خواهد امد سفر به جمکرون کنید 🌸یا ابا صالح مدد ,یا ابا صالح🌸 مردی می آید زمحتاب در نقابه ،عشق نابه به زمین و، به آسمون و، فلک می تابه ازتبار قوم آبه، مستجابه، اربابه ذکر لبهاش کنار کعبه ،یا حیدر ابوتراب او خواهد آمد عالم و با صفا کنید اوخواهد آمد براش خدا خدا کنید او خواهد آمد برا فرج دعا کنید 🌸یا ابا صالح مدد ,یا ابا صالح🌸 مردی می آید زخورشید نور العینه، شور و شینه پرچم دوشش لثارات الحسینه عیدی زهرا و حیدر یه سفر بین الحرمینه او خواهد آمد کربلا با صفا میشه او خواهد آمد خاک بقیع طلا مییشه او خواهد آمد اونجا حرم به پا میشه 🌸او خواهد آمد🌸 👌 عج
همه جا بروم به بهانه تو که مگر برسم در خانه تو همه جا دنبال تو می گردم که تویی درمان همه دردم یا ابا صالح مددی مولا نشوم به جز از تو گدای کسی بی ولای تو من نکشم نفسی که تو لیلای من مجنونی همه هست من دلخونی یا ابا صالح مددی مولا اگرم نبود دل لایق تو نظری که دلم شده عاشق تو به خدا هستی همه هستم به تو دل بستم به تو دل بستم یا ابا صالح مددی مولا دل خود زده ام گره بر در تو چه شود که رسم بر محضر تو من نا قابل به تو دل بستم نکشی دامان خود از دستم
◾نوحه‌ی‌زمینه سینه زنی ◾شهادت امام عسکری(ع) ◾بنداول زهر کین زد شرر تا به جسم و جانم من سوی مادرم در جنان روانم واویلا واویلا واویلا واویلا(۲) ◾بنددوم یاد لبهای خشک جد اطهرم با لب خشکیدم گویم پسر واویلا واویلا واویلا واویلا(۲) ◾بندسوم قتلگاهم شده حجره در سامرا میزنم به سینه به یاد کربلا واویلا واویلا واویلا واویلا(۲) ◾بندچهارم از بعد شهادت این کفن بر تنم نمانده پسرم بیکفن بدنم جد مظلوم من پاره پاره بدن افتاده به صحرا بی غسل بیکفن واویلا واویلا واویلا واویلا(۲)
◾نوحه‌ی سینه‌زنی ◾شهادت امام حسن‌عسکری(ع) ◾(سبک سنتی) ◾بنداول گرد یتیمی به سرم نشسته ابامحمد شده زار و خسته امام عالمم غرق در ماتمم مسموم شد باب غریبم از غصه‌اش غم شد نصیبم واویلتا آه و واویلا(۲) ◾بنددوم از داغ عسکری به لب زمزمه است صاحب عزا چون مهدی فاطمه است سیه پوش عالم است دوعالم در هم است مسموم زهر کین حسن شد بیت ولا بیت‌الحزن شده واویلتا آه و واویلا(۲)
◾شهادت امام عسکری(ع) این شرر که به جانم افتاده از ستم زهر کین به من داده گشته‌ام بهر رفتن آماده گشته تشیع من چقدر ساده کرده دشمن اگر که بدعهدی بهر دیدار من بیا مهدی دوختم چشم خود براهت آه... تا ببینم جمال ماهت آه... یوسفی عالمی به چاهت آه.... ای فدای تو و نگاهت آه.... تشنه‌ام تشنه تاب میخواهم من ز دستانت آب میخواهم آخرین کوکب ولا مهدی مروه‌ای زمزمی صفا مهدی وارث شاه کربلا مهدی تو کجایی بیابیا مهدی در رضای خدا رضا خواهم عمر من طی شده ترا خواهم تشنه لب یاد کربلا کردم یادی از شاه سرجدا کردم گریه بر راس از قفا کردم از خدا من طلب ترا کردم دست و پایم اگر که لرزیده کن نظر بر لبان خشکیده گر که بینی چنین پریشانم ز دو دیده به خانه گریانم همچو شمعی که رو به پایانم یاد لبهای خشک عطشانم با لب تشنه جد من کشتند بدنش را به خاک آغشتند
◾نوحه‌ی سینه زنی ◾شهادت امام عسکری(ع) ◾بند اول ماتم عظما به پا شد سامرا کرببلا شد سینه‌ام آتش گرفته عالمی غرق عزا شد زهر کین تا شعله‌ور شد عسکری بی بال پر شد تسلیت گویم به مهدی فاطمه خونین جگر شد وامصیبت وامصیبت(۴) ◾بنددوم بین حجره بار دیگر خون به قلب مصطفی شد وان یکی اندر مدینه وین یکی در سامرا شد با لب عطشان صدا زد مهدی ای نور دو دیده زودتر برس بدادم جان من بر لب رسیده وامصیبت وامصیبت(۴) ◾بندسوم یاد جدم میکنم من این دم آخر پسرجان لحظه‌ای بنشین کنارم عمر آمد به پایان تو امام عالمینی وارث خون حسینی ای عزیز و نوردیده جان من بر لب رسیده وامصیبت وا مصیبت وامصیبت وامصیبت(۲)
عالم امکان سراسر نور شد شیعه بعد از سال ها مسرور شد پور زهرا تاج بر سر می نهد بر همه آفاق فرمان می دهد حکم تنفیذش رسیده از سما نامه ای با مُهر و امضاء خدا می نشیند بر سریر عدل و داد آخرین فرمانروای ابر و باد پادشاه کشور آیینه ها تک سوار قصه ی آدینه ها امپراتور زمین و آسمان حُکمران سرزمین بی دلان پهلوان نامی افسانه ها تحت امرش لشگر پروانه ها لشگری دارد بزرگ و بی بدیل افسرانش نوح و موسی و خلیل ××× عرشیان و قدسیان فرمان برش مردمان مهربان کشورش ساحران مصر مبهوت اند و مات از نگاه نافذ و افسون گرش ساقیان و می فروشان جملگی مست لایعقل شدند از ساغرش عالمان حوزه های علم عشق درس ها آموختند از محضرش نام های شاعران شیعه را ثبت کرده ابتدای دفترش ××× خیمه ای سبز و محقر قصر او پایتختش شهر سبز آرزو خادمان بارگاهش اولیاء کاتبان نامه هایش اوصیاء یوسف مصری سفیر دولتش پیر کنعان هم وزیر دولتش در حریمش قدسیان هو می کشند فطرس و جبریل جارو می کشند خیمه اش دارالشفای خاکیان قبله گاه اصلی افلاکیان عطر سیب و یاس دارد خیمه اش گرمی و احساس دارد خیمه اش بیرق عباس پیش تخت او تکیه گاه لحظه های سخت او چادری خاکی درون گنجه اش گوشواری سرخ بین پنجه اش نیمه شب ها عقده ها وا می کند مخفیانه گنجه را وا می کند بوسه باران می شود با شور و شین گوهر انگشتر جدش حسین شاعر :
قیامتـی است گمانم قیامت مهدی است  جهـان محیط وسیع کرامت مهدی است  زمان زمان شروع زعامت مهدی است غدیـر دوم شیعـه، امـامت مهدی است  همه کنیـد قیـام و همـه دهید سلام امـام کـل زمان‌ها دوباره گشت امام  بشـارت آمـده بهـر بشـر مبارک باد شب فراق سحر شد، سحر مبارک باد  بهشت وصل خـدا را ثمر مبارک باد بـرای منتظـران این خبر مبارک باد  خطاب نـور همه آیه‌های نصر شده ولـیِّ عصـر، دوباره ولیِّ عصر شده  خطاب حضرت معبود را بخوان با من پیام قاصـد و مقصود را بخوان بـا من  بیــا ترانـه داوود را بخـوان تـا مـن سرود مهـدی موعود را بخوان با من  وبـاره آیـه جاء الحق آشکار شده به یمن وصل، همه فصل‌ها بهار شده  ز تیرگـی چـه زیان کوه نور نزدیک است رهی که بود به چشم تو دور، نزدیک است  فـراق رفتـه و فیض حضور نزدیک است الا تمامــی یــاران! ظهـور نزدیک است  فـرار ابـر و رخ آفتــاب را نگــرید سراب‌هـا همـه رفتنـد، آب را نگرید  بشارت ای همه یاران که یار می‌آید نویــد رحمـت پــروردگار می‌آید  محمـد از طــرف کوهسـار می‌آید علی گرفته بـه کف ذوالفقار می‌آید  دعـای عهد و فرج را همـه مرور کنید سلام تازه بر آن تک سوار نور می‌آید  ز مکـه سر زده صبح قیام ابراهیم رسد بـه عالـم هستی پیام ابراهیم  امـام عصر که بر او سـلام ابراهیم قیـام کــرده، کنـار مقـام ابراهیم  حـرم رسانه آوازه «انـا المهدی» است چهان پر از سخنِ تازه «انا المهدی» است  جهانیان! همـه جا در کنار یار کنید دل خـزان زده خویش را بهار کنید  یهودیـان همه جا در شرارِ نار کنید الا تمامــی وهابیــان فــرار کنید  رها کنیـد حرم را، حرم، دیار علی است به دست مهدی موعود، ذوالفقار علی است