🕊🌹🕊🌹
🕊🌹🕊
🌹🕊
🌹✨ شعرمهدوی✨🌹
😔😔😔😔😔
ﺩﺍﺧـﻞِ #ﺳـﺠــــﺎﺩﻩ ﺍﻡ ﯾـﮏ #ﯾـﺎﺱ ﮐــﻢ ﺩﺍﺭﻡ ﺑـﯿــﺎ
ﺭﻭ ﺑـﻪ ﺳـﻮﯼ #ﻗﺒـﻠﻪ ﺍﻡ،ﺍﺣﺴـﺎﺱ ﮐـﻢ ﺩﺍﺭﻡ ﺑـﯿـﺎ
ﺫﮐــﺮ ﺗـﺴـﺒﯿـﺤـﻢ ﺷﺪﻩ ﯾـﺎ ﺁﻝ ﻃـــﻪ ﺍﻟـﻌــــﺠــﻞ
ياﺃﻧـﯿﺲ ﻭ ﻣـﻮﻧـﺲ ﺍﯾـﻦ ﺑﯽ ﮐـﺴـﯿﻬـﺎ ﺍﻟـﻌــﺠـﻞ
از ﻓــﺮﺍﻕ ﻭ ﺩﻭﺭﯼ ﺍﺕ ﺳــﻮﺯِ ﺗـﺮﻧــﻢ ﺗــﺎﺑـﻪ ﮐـﯽ؟
ﺩﻟـﺨـﻮﺷﯽ ﻭ ﺑـﯿـﺨــﯿﺎﻟﯽ ﻭ ﺗـﺒـﺴـﻢ ﺗـﺎ ﺑـﻪ ﮐﯽ؟
ﻻﯾـــﻖ ﻧــﺎﻡ ﺳـﺮﻭﺩ ﺍﻧــﺘــﻈـــﺎﺭﺕ ﻧـﯿـﺴــﺘـــﻢ
با ﻫﻤـﻪ ﺷـﺮﻣـﻨـﺪﮔﯽ ﺷـﺎﯾﺪﮐﻪ ﯾﺎﺭﺕ ﻧـﯿـﺴـﺘـﻢ
با ﻫـﻤـﻪ ﺷـﺮﻣـﻨـــــﺪﮔﯽ ﺍﻣـﺎ ﺩﻋـﺎﯾـﺖ ﻣـﯿـﮑـﻨـﻢ
ﺩﺭ ﺩﻝ ﺷـﺐ ﻫـﺎﯼ ﺁﺩﯾــﻨــﻪ ﺻـﺪﺍﯾﺖ ﻣـﯿـﮑـﻨـﻢ
ﺩﺍﺭﻡ ﺍﻣـﯿـﺪ ﮐـﻪ ﺩﺭ ﺧـﯿـﻞ ﺩﻋــﺎﯾـﺖ ﺟـﺎ ﺷـﻮﻡ
ﮐـﺎﺵ ﻣـﻦ ﻫــــﻢ ﺟــــــــﺰﺀ ﺧـﯿــــــﻠـﯽ ﻫـﺎ ﺷــﻮﻡ
اَللهم َ ﻋـَﺠــِّﻞ لوﻟﯿـــِﮏﺍﻟـﻔـــَﺮَﺝ
🕊✨اللهم عجل لولیک الفرج✨🕊
🌹✨🍃🌹🍃🌸🍃🌹🍃
🌸عید غدیر نزدیک است، #ابلاغ_غدیر_واجبه
🌸غدیر را تبلیغ نکردند ⇚که عاشورا به وجود آمد
🌸بالا رفتن دست علی؏ راتبلیغ نکردند
که سر حسین ؏ بربالای نیزهها رفت
🌴به پیشواز غدیر برویم
4_5940444012413454021.mp3
7.91M
واحد سنگین شهادت امام باقر
به نفس حاج حسین امید علی
گودال قتگاه و راس جدارو دیدم
بدنه غرق به خون شهدا رو دیدم
به زور نیزه زره را زتنش بیرون کرد
ته گودال بدنه خون خدارو دیدم
اقام اقام اقام
صدای استخون و صدای سم مرکب
گردو خاک و غبار روی هوارو دیدم
غارت خودو علم غارت پیراهن را
مشک پاره شده و دست جدارو دیدم
اقام اقام اقام
در لباس اسیری با دستای بسته من
دور عمه سنان بی سر پارو دیدم
یک نفر گفت کنیز و دلم و اتش زد
توی بازارای شام قحط حیارو دیدم
اقام اقام اقام
📝شعر_و_سبک_رضا_نصابی
به نام خدا
(مسلمم من مسلمم نامم صدا کن یاحسین ع )
◇◇◇◇♻️♻️♻️◇◇◇◇
ره بپیما و بیا در کوفه جاکن یاحسین
خاک پایت را به چشمم توتیا کن یاحسین
یک نظر برمسلم بی اقربا کن یاحسین
(انتظارم می کشد یادی زما کن یاحسین)
(درد هجران را به وصل خود دواکن یاحسین)
◇◇◇◇♻️◇◇◇◇
من غلامت هستم و جان در رهِ فرمان دهم
بی سرو سامانیم با تو سر و سامان دهم
گوش برحکم توای فرمانده خوبان دهم
(گرچه دورم بر نگاه دلنشینت جان دهم)
(کوفه را بایک نظرچون کربلا کن یاحسین)
◇◇◇◇♻️◇◇◇◇
من زبام کوفه دارم چشم بر راه حجاز
تا به زیرِ بام بر جِسمم تو بگذاری نماز
من شدم باعشق ای مولای خوبان سرفراز
(بی نیازی گرچه از من، من به تو دارم نیاز)
(پادشاهی یک نظر بر این گدا کن یا حسین)
◇◇◇◇♻️◇◇◇◇
برجهانی بال گستردی توای سیمرغ عشق
مرغکان راخوب پروردی تو ای سیمرغ عشق
لانه برکوه مِنا کردی توای سیمرغ عشق
(درحریم کعبه می گردی چو ای سیمرغ عشق
(عبد سرگردان خود را هم دعا کن یا حسین
◇◇◇◇♻️◇◇◇◇
ای شود مسلم فدای چهره نورانیت
کاش بودم درحضورت تاکنم دربانیت
جان فدا سازم به راه مکتب ربّانیت
(عید قربان است فرداو منم قربانیت)
(چون ندارم صبرامروزم فدا کن یا حسین)
◇◇◇◇♻️◇◇◇◇
درغریبی با بلاغت کردم ابرازِ پیام
حُجتم را کرده ام با کوفیان اینک تمام
درد هجران تودارم ای شه والا مقام
(چونکه دور افتاده ام ای زائر بیت الحرام)
(بام قصر کوفه را کوه مِنا کُن یا حسین)
◇◇◇◇♻️◇◇◇◇
این دل ریشم ز دست کوفیان شد ریشتر
زد به قلبم بی وفاییهای اینان نیشتر
در قمار عشق دارم گوی سبقت پیشتر
(مهربانی از دو سر دارد چو لذت بیشتر)
(دورشد احضارمن نامم صدا کن یاحسین)
◇◇◇◇♻️◇◇◇◇
در طریق عشقبازی بر قضا خندم به عشق
سعی ها کردم که بر وصل تو پیوندم به عشق
تا که دل را از سر و سامانِ خود کندم به عشق
(آیم از عشق تو با سر چونکه پابندم به عشق)
( پای بر فرقم بِنِه کامم روا کن یا حسین)
◇◇◇◇♻️◇◇◇◇
کرده ام با حکم و فرمانت به شهر کوفه رو
خود اطاعت کردم این فرمان که باشد حکم هو
ای که داری نزد خالق بیش از من آبرو
(دارم اندر ذِمّه ام حق خدا و خلق او)
(خود به فضل خویشتن دِینم ادا کن یاحسین)
◇◇◇◇♻️◇◇◇◇
ای فدای آن وجود از شهادت آگهت
اُمتی خواهد فدا سازد سر و جان در رَهَت
قبله ی (اشک فسایی)خیمه گاه و خرگهت
( چون (حسان)بسیارمی باشدگدای درگهت
(جمله را با یک نظر از غم رها کن یاحسین)
[ مسلمم من مسلمم نامم صدا کن یاحسین ]
✍شاعرابراهیم الهیاری
•|⇦زخم بال و پر کبوترها ..
#روضه و توسل به راوی دشتِ کربلا حضرتِ امام محمدباقر علیه السلام به نفسِ حاج محمود کریمی•✾•
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
زخم بال و پر کبوترها
پا به پایِ اسارت سَرها
برگِ سبزیست با نشانهی سرخ
کودکی زیرِ تازیانه سرخ
همه مَحو صدایِ او هستند
پایِ مرثیه های او هستند
*اینی که فرمودند طناب رو به دست و گردن می بستند .. برای اینکه طناب یکنواخت باشه مشکل عمده ای که داشت.. اگه یکی از این عُلیا مخدَّره ها رو زمین می افتاد .. پشت سریشون اگه بچه بود طناب کشیده می شد .. چون دورِ گردن بود طناب سفت میشد ..
نفر اول امام سجادِ .. الباقی این زن و بچه پشت سر هم به سلسله بسته شده بودن .. من نمی دونم سه ساله، کجایِ این هشتاد و چند زن و بچه است ..
این عمه و برادر زاده به هم نگاه می کردند .. یه جایی امام سجاد صدا زد می زدن ..نمی دونم دیده بودید آزاده های عزیزمون می گفتن؛ یه دالانی ایجاد می کردند باید از توی این رَد می شدن .. از اول اسیر رو اینطوری می زدن .. باید از بین اینا رَد می شدن .. غیرت تو چشم امام باقر داره فریاد می زنه .. می دید عمهی سه سالش داره تازیانه میخوره ..*
یک طرف کاغذ و یک سو قلمش اُفتاده
قلمش نَه، دَم تیغِ دو دَمش افتاده
دَمشاز بس که حسینی ست چو پایین رفته
باز در پایِ دَمش باز دَمش اُفتاده
مثلِ بینُ الحرمین است مدینه اما
سَر پا نیست در این سو حَرمش افتاده
مثلِ روزِ دهم از فرطِ عطش با طفلان
در شب حُجره به رویِ شکمش افتاده
*اومد گفت؛ آقاجان! رفتم تو خیمهی سقا .. دیدم این بچه ها پیراهن هاشونُ بالا زدن .. شکم هاشون رو روی زمین نمناک گذاشتن ..*
آخرین لحظه همان لحظهی تلخی ست که من
دیده از دستِ عمویش عَلمش افتاده
* تموم شد روضه اما دوسه خط .. هم ترس دارم، هم می خوام روضهی امام باقر آتشین بمونه .. من میگمُ رد میشم .. شما هم هر جوری دلتون خواست گریه کنین ..
فَلیَبکِ الباکون .. گریه کنا، گریه کنن ..
و اِیّاهم فَلیَندَب النادِبون .. اونی که گریه اش بیشترِ سینه بکوبه اشک بریزه، ناله کنه .. (یعنی چی؟) بچه دیدی یه چیزی میخواد ناله میکنه؟
فَلیَصرُخِ الصارِخون .. داد بزنید ..
وَ لَیضِّجَ الضاجون .. ضجه بزنید ..
وَ لَیِعِّجَ العاجون .. فریاد بزنید ..
مگه می خوای چی بگی؟*
دیده که دستُ سَر و چشم عمو عباسش
تا دَم علقمه در هر قدمش اُفتاده
نفسش را رمقی نیست و در خاطرِ من
زخمهایِ تن آقا رقمش اُفتاده
بعد اینقدر مصیبت به سرش آوردند
تازه تیغ آمده بر قدِ خمش اُفتاده
آخرین لحظه به یادِ فقط این جملهی شمر
که خودم می کِشم و می کُشَمش اُفتاده
آه از آن ساعتی که با تن چاک چاک
نهادی ای تشنهلب صورت خود رویخاک
ای حسین ..
3. روضه.mp3
7.83M
#شهادت_امام_باقر
( علیه السلام )
#استاد_حیدرزاده
#قسمت_دوم_روضه
من خاطراتِ کربلا
در سینه دارم
داغی به دل
از آن غمِ دیرینه دارم
در کربلای عشق بودم
چار ساله
پرپر شدند در پیش چشمم
باغ لاله ...
دیدم که اکبر
در یمِ خون دست و پا زد
سقای طفلان
ناله ی اَدرک اَخا زد
دیدم که اصغر
با گلوی پاره پاره
#مردم
دستان بابای مرا
زنجیر بستند ..
motiee-yadegare karbala.mp3
5.26M
حضرت باقر ای جان عالم
ای تمام روضه خوانها فدای تو
گریه کرده یک جهان با نوای تو
یادگار کربلا از بلا بخوان
تا که سینه زن شود دل برای تو
ذکر تو گشته یاحسین
لب تشنه سرجدا حسین
چشم خیس تو نوحه گراوست
ای که در دستت انگشتراوست
(حضرت باقر ای جان عالم)
زهر غم به جان تو میزند شرر
میشوی تو راهی آخرین سفر
میروی و صادقت بی قرار و زار
بدرقه کند تو را بانگاه تر
او ماند و بی کسی خود
قلب او غرق ناله شد
بعد تو بانی گریه ها شد
روضه خوان غم کربلا شد
(السلام ای غریب مدینه )
کی رود ز خاطرت خاطرات شام
کی رود ز خاطرت سنگ روی بام
کاروان بی کس و مجلس شراب
چوب خیرزان ولبهای یک امام
ای وای از آن همه ستم
ای وای از غربت حرم
از سه ساله بگو آن اسیر درد
با سر بی بدن تا سحرچه کرد
(ای حسین آبروی دو عالم)
شاعر: رضا یزدانی
🎤#حاج_میثم_مطیعی
برای پیوستن به گروه واتساپ من، این پیوند را دنبال کنید: https://chat.whatsapp.com/ElKk3RwpbzZJaJuX4Xul4J
گروه مداحی ترکی🎤🎼
یا اول مظلوم عالم علی ع:
🌴نوحه شهادت امام محمد باقر(ع)
🕌🕌🕌_______________________
شیعه زند بر سر و سینه
کرب و بلا گشته مدینه
فرزند زهرا جان داده مظلوم
امام باقر گردیده مسموم
🕌🕌🕌_______________________
ای آخرین شمس ولایت
یابن الحسن سرت سلامت
فرزند زهرا جان داده مظلوم
امام باقر گردیده مسموم
🕌🕌🕌_______________________
حضرت صادق شد عزادار
گریه کند با چشم خونبار
فرزند زهرا جان داده مظلوم
امام باقر گردیده مسموم
🕌🕌🕌_______________________
دوباره عالم شد عزادار
داغ پیمبرشده تکرار
فرزند زهرا جان داده مظلوم
امام باقر گردیده مسموم
🕌🕌🕌_______________________
کشتند حجت خدا را
باقر آل مصطفا را
فرزند زهرا جان داده مظلوم
امام باقر گردیده مسموم
🕌🕌🕌_______________________
ختم رسل صاحب عزا شد
پنجم وصی او فدا شد
فرزند زهرا جان داده مظلوم
امام باقر گردیده مسموم
🕌🕌🕌_______________________
اشک بنی فاطمه ریزد
ناله ز قلب همه خیزد
فرزند زهرا جان داده مظلوم
امام باقر گردیده مسموم
┄
|⇦•#روضه
توسل به راوی دشت کربلا حضرت امام محمد باقر علیه السلام،ِ سیدمهدی میرداماد •✾•
ای نبی بر تو فرستاده سلام
ای به زین العابدین ماهِ تمام
هفتمین معصومی و پنجم امام
مکتبت تا صبحِ محشر مُستدام
تیغ نطقت می شکافد علم را
روح می بخشد مرامت علم را
*کودکی که چهار سال داشته کربلا،خیلی روضه هارو دیده و شنیده،قربونت برم آقاجان! اجازه میدید از کربلا بگیم؟ دیگه از اول ماهِ ذی الحجه به بعد باید بوی ماه محرم رو حس کنی،تویِ هر روضه ای باید محرم رو برا خودت تداعی کنی...*
تو خزانِ باغِ زهرا دیده ای
تو تن بی سر به صحرا دیده ای
گردنِ مجروحِ بابا دیده ای
بر فراز نیزه سرها دیده ای
کاش می دیدم چه آمد بر سرت
یا چه کرده کعب نی بر پیکرت
* شنیدم شماهارو به یک طناب بستن...اما من می برمت جلوتر،روضه ی امام باقر کربلا نبود،باباش فرمود:" أَنَّ الْقَتْلَ لَنا عادَهٌ وَ کَرامَتَنَا الشَّهادَه" ما از کربلا و شهادت ناله نمی زنیم،می دونی ناله ی باباش رو چی در آوُرد؟*
تو چهل منزل اسارت دیده ای
از ستمکاران جسارت دیده ای
تشنگی و قتل و غارت دیده ای
خود عزیزی و حقارت دیده ای
چهار ساله، کوه ماتم بُرده ای
مثِل عمه تازیانه خورده ای
*یکی از صحنه هایی که بچه ها دویدن همراهِ عمه و هیچ وقت هم یادشون نمیره،غروب عاشورا،تل زینبیه و گودال قتلگاهِ...روان شناس ها میگن:بچه اگه توی بچگی حادثه ی تلخ ببینه تا بزرگ بشه محاله یادش بِره...لذا با خانواده ات میری بیرون،مسافرت،تصادفی،دعوایی می بینی،صحنه دلخراشی می بینی،اول کاری که میکنی چشمِ بچه ات رو میگیری،بچه ات نبینه این صحنه رو...
من ببرمت یه جایی، یه جا جلویِ قتلگاه چشمشون رو عمه گرفت،یه جا دیگه هم سراغ دارم عمه جلو چشم بچه هارو گرفت...*
شام بود و مجلسِ شومِ یزید
چشمِ تو چوب و لبِ خشکیده دید
*حسین.....اما میخوام بگم: اگه تو اون شلوغیِ مجلس ندیدن،اما بالاخره...یا امام باقر! اگه شما هم ندیدید،من مطمئن هستم رقیه توی خرابه همه چیز رو دید،تا نگاش به دندونای شکسته افتاد...*
﴿بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه﴾
#سید_مهدی_میرداماد
#شهادت_امام_باقر_علیه_السلام
┄┅═✧❁۞══۞❁✧═┅
❣﷽❣
⚫️ #روضه_امام_باقر_ع
🔘 #دفتری_امام_باقر_ع
✨برجلوه روي ماه مهدی صلوات
✨بر جذبهٔ هر نگاه مهدی صلوات
✨مارا نَبود چوهدیهای درخور او
✨بفرست بهپیشگاه مهدیصلوات
⚡️✨⚡️✨
⚡️ماروی به کشتی نجات آوردیم
⚡️امیـد به سـاحل نجات آوردیم
⚡️در ایـام شهــادت امام باقــر ع
⚡️ماهدیه برایش صلوات آوردیم
💥(#دعای_فرج)
(( #السلامعلیکیااباجعفریامحمدبنعلیایهاالباقریابنرسولاللهاناتوجهناواستشفعناوتوسلنابکالیاللهوقدمناکبینیدیحاجاتنایاوجیهاعنداللهاشفعلناعندالله))
🌾من ذاکر انا الیه الراجعونم
🌾من خاطرات جانگداز دشت خونم
🌾در کربلا بودم صغیری 5 ساله
🌾همراه بابایم مرا بردند اسیری
🌾دیدم پرستوهای دین را پر بریدند
🌾در قتلگه جدم حسین را سر بریدند
⬅️روز شهادت امام باقرع دلتو راهی کن مدینه، امروز بقیع خلوته، فدای اون آقایی که امروز عزادار نداره، قربون قبر بی شمع و چراغت آقا، خیلی امام باقر غریبه ، خیلی مظلومه...
◀️زائرا وقتی میرن مدینه،،، شب و روز شهادت امام باقر ع که میشه مدینه یه زائر نداره،، روز شهادت آقا مدینه خلوته همه میرن مکه،، یه نفر نیست پشت پنجره های بقیع براش گریه کنه..
اما این روزها غربت ائمه مون بیشتر حس میشه...
بیایید امروز غریب نوازی کنیم ،،آقا رو از غریبی در بیاریم.،،
قربون مظلومیتت برم آقا جان ..
قربون غربتت بشم آقا...
▪️تو از کودکی دایم محنتُ بلا دیدی
▪️با دو چشم معصومت ظلم برملا دیدی
▪️راه شام طی کردی، دشت کربلا دیدی
▪️اهل بیت عصمت را زارو مبتلا دیدی
⬅️امروز هم ناله شید با امام صادق ع کنار بستر بابا اشک میریزه ، [ان شا الله وعده من و شما کنار قبرستان بقیع]
⏪امروز امام زمان عزاداره... مادرش زهرا عزاداره...
🍁از کربلا تو یادگاری
🍁چون خون حسین پایداری
🍁بر نیزه سر حسین دیدی
🍁بارغم او به جان خریدی
🍁پرپر زخرابه لاله دیدی
🍁بی جان دل شب 3 ساله دیدی
⬅️امام باقر از بچگی مصیبت دیده، تو کربلا همراه بابا بوده، همه مصیبت های کربلا، سختی های اسارت رو دیده..
بدنهای غرق به خون دیده...
40 منزل سر بریده جدش حسینو بالای نیزه دیده..
شام غریبان دیده...
آخ اون شبی که خیمه هارو آتش زدن .
خرابه شام دیده..
اون موقعی که نازدانه امام حسین صدا زد عمه جان من بابامو میخوام...
⚫️🔘⚫️🔘⚫️🔘
(.گریز به روضه حضرت رقیه س)
✨ آخ دیدنی گوشه ویرانه شدی
✨جمع شمع و گل و پروانه شده
✨امشبی را که تو مهمان منی
✨بخدا خوبتر از جان منی
✨بابا که به پیشانی تو سنگ زده
✨که ز خون بر رخ تو رنگ زده
✨ای پدر کاش بجای سر تو
✨می بریدند سر دختر تو
یه وقت دختر علی زینب دید رقیه آرام شد دیگه حرفی نمیزنه، دید کنار سر بریده بابا جان داده
🔘⚫️🔘⚫️🔘⚫️
(بگم و التماس دعا )
⬅️وقتی امام باقر به شهادت رسید مدینه یک پارچه ضجه و ماتم شد ..
دوستان،، شیعیان حضرت اومدن،، شاگردان امام باقر عقب جنازه وااماما میگفتن،،، امام صادق ع به بدن بابا نمازخوند،،، نازنین بدن امام باقر ع رو بردن داخل بقیع،،، کنار قبر پدرش امام زین العابدین دفن کردند احترام کردند...
( اما بگم و نالشو بزنی... )
⬅️آقا جان بدن شما رو شیعه ها،، دوستان،،،محبین شما بردند داخل بقیع با احترام دفن کردند...
☑️اما... اما.. اما..
[آی کربلاییا دل عالمی بسوزه برا جد غریبش حسین ...]
⬅️به فدای اون بدنی که سه روز و دوشب بدنش رو خاک گرم کربلا، بنی اسد وقتی اومدن بدنها رو دفن کنند نشناختند، یه وقت امام سجاد فرمود بنی اسد صبر کنید من این بدنها رو خوب میشناسم این بدن بریره، این بدن ظهیره، این بدن عموم ابالفضله،،، این بدن بابای غریبم حسینه،،
یه وقت آقا فرمود بنی اسد برید یه قطعه حصیر بیارید...
بدن بابا رو میان حصیر گذاشت....
همینکه بدن رو گذاشت داخل قبر دیدن آقا بیرون نمیاد،،، بنی اسد نزدیک شدن دیدن آقا لبها رو گذاشته به رگهای بریده بابا،،،
هی میگه بابای غریبم حسین...
بابای مظلومم حسین...
🔸سوغات ما از کربلا دردو محن بود
🔸پژمردگی لاله های در چمن بود
🔸من تشنگی در خیمه را احساس کردم
🔸یاد از د ودست خونی عباس کردم
🔸من کودکی بودم که آهم را شنیدند
🔸دیدم سر جدم حسین را که بریدند
🔸من دیده ام در وقت تشییع جنازه
🔸اسبان دشمن را که خورده نعل تازه
بدم المظلوم بکربلا صدای نالتو بلند کن سه مرتبه بگو یا حسین...
🎤✅ کارگاه مجازی آموزش مداحی(ویژه بانوان)
🔵 ارتباط با استاد در زمان کلاس به مدت یکساعت و نیم الی دو ساعت 🔵
📜 همراه با اعطای گواهی پایان دوره
🔶جهت ثبت نام دوره جدید آموزش مداحی به ایدی زیر مراجعه فرمایید
@bahaaarrrrr
به نام خدا
#شهادت_امام_باقر_علیه_السلام
#استاد_غلامرضا_سازگار
#کانال_مداحی_گلواژه_های_اهل_بیت_ع
۱۴۰۰/۴/۲۶
"""""""""""""""""""""""""""""""""""
کسی که بود شکافندۀ تمام علوم
هزار حیف که از زهر کینه شد مسموم
سر تو باد سلامت ایا رسول الله
وصِّی پنجم تو کشته شد ولی مظلوم
گهی به زخم زبان قلب حضرتش خستند
گهی به خانه اش از کینه خصم برد هجوم
بسان مادر و آباء رنج دیدۀ خویش
همیشه بود زحقّ و حقوق خود محروم
به غربت علی و خاندان اوسوگند
امام ما زجهان رفت با دلی مغموم
هماره قصّۀ مظلومی اش بخاک بقیع
بود زغربت قبرش برای ما معلوم
زدردهای نهانی که بود در دل او
کسی نداشت خبر غیر خالق قیّوم
حیات اوهمه با درد و رنج وغصّهگذشت
که بود ظلم به اولاد مصطفی مرسوم
نهطاقت است زبان را بهوصفِغمهایش
نه قدرت است قلم را مه تا کند مرقوم
بگو به امّت اسلام، این سخن میثم
به مرگ حضرت باقر یتیم گشت علوم
🗓#روزشمار_غدیر
3⃣ 1⃣ روز تا عیدالله الاکبر، عید بزرگ غدیر باقی مانده است..
فَوَ اللَّهِ لَنْ يُبَيِّنَ لَكُمْ زواجِرَهُ وَ لَنْ يُوضِحَ لَكُمْ تَفْسيرَهُ إِلاَّ الَّذى أَنَا آخِذٌ بِيَدِهِ وَ مُصْعِدُهُ إِلىَّ وَ شائلٌ بِعَضُدِهِ (وَ رافِعُهُ بِيَدَىَّ) وَ مُعْلِمُكُمْ: أَنَّ مَنْ كُنْتُ مَوْلاهُ فَهذا عَلِىٌ مَوْلاهُ
📚بخشی از فراز سوم خطبه غدیر
#افتخارم اینه که مبلغ عید اعظم غدیر خم هستم
#ما ملت امام حسینیم
اللهم ارزقنی کربلا.........
اَللّهُمَّ الْعَنْ اَوَّلَ ظالِمٍ ظَلَمَ حَقَّ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ آخِرَ تابِعٍ لَهُ عَلی ذلِکَ......
التماس دعای شهادت
اشهد ان امیر المومنین علی علیه السلام ولی الله
صلوات صلوات صلوات
عید قربان آمد و
دلتنگ حرم:
#سرود
#زمزمه
#عید_قربان
به سبک
ای صفای قلب زارم ....
بند ۱
عید قربان آمد و دل ها پر از نور جلی شد
ذکر روی لب هامون نام زیبای علی شد
فدای او منم / گدای او منم
غلام و نوکر / سرای او منم
( علی مولا علی ۴ ) ۲
بند ۲
عیدتان بادا مبارک عید رحمت عید نور است
روزیتان ای محبان شادی و شور و سرور است
دلم را ده جلا / به من هم کن عطا
بده عیدی به ما / برات کربلا
( علی مولا علی ۴ ) ۲
بند ۳
تو مَه روی زمینی ، سرور اهل یقینی
کوری چشم حسودان ، تو امیر المومنینی
دلم شد منجلی / به این ذکر جلی
امیر ما بود / فقط مولا علی
( علی مولا علی ۴ ) ۲
بند ۴
عاشق صحن و سراتم ، عاشق ایوون طلاتم
نجفت باغ بهشتم ، خاک پای نوکراتم
منم خاک درت / غلام و نوکرت
به قربان تو و / نبی و همسرت
( علی مولا علی ۴ ) ۲
بند ۵
در فراق روی ماهت عقده ی دل وا نکردم
هر چه گشتم خیمه ات را من ولی پیدا نکردم
کجایی ماه من / قدم بر دیده زن
به جان مادرت / بیا یابن الحسن
( بیا یابن الحسن ۴ ) ۲
#محمد_مبشری
با توجه به اینکه سرود بسیار کم برای عید قربان هست این سروده قدیمی ارسال شد .
التماس دعا از همه ی عزیزان
✅
تا خداییِ خداست، همه جا کرب و بلاست
روزها روز حسین، اشک ها اشک عزاست
انا مجنون الحسین
اشجع الناس کجاست؟ عشق و احساس کجاست؟
شاخه ی یاس کجاست؟ دست عباس کجاست؟
انا مجنون الحسین
یک طرف اشک پدر، یک طرف خون پسر
یک طرف زخم جگر، یک طرف یا ابتاست
انا مجنون الحسین
دل من سوختنی است، اشک من ریختنی است
عشق من سینه زنی است، رهبرم خون خداست
انا مجنون الحسین
دیده ام سوی حسین، کعبه ام کوی حسین
قبله ام روی حسین، کربلا قبله نماست
انا مجنون الحسین
مهر او در گل من، عشق او حاصل من
قبر او در دل من، سینه ام بزم عزاست
انا مجنون الحسین
منم و اشک دو عین، منم و وای حسین
گریه برمن شده دین، کار من سوز و دعاست
انا مجنون الحسین
خاک دلدار منم، دیده خونبار منم
تشنه ی یار منم، کوثرم جام بلاست
انا مجنون الحسین
شمرکافر زجفا، سر ارباب مرا
تشنه لب کرد جدا، تا زمین است و سماست
انا مجنون الحسین
نوحه سنتی، آقا اباعبدالله الحسین
شد شب سرنوشتم امشب ، خرابه شد بهشتم امشب
دل بده تا به تو بگو یم ، آن همه سر گذشتم امشب
خسته در این راه ، سری به روی نیزه دیدم
نبودی ای ماه،ندیده ای چه من کشیدم (2)
ببین چه گرد غربتی به روی من نشسته
ببین دلم شبیه پیشا نی تو شکسته
وای وای وای یا مظلوم (3)
از لب تو بوسه بگیرم ،به دام عشق تو اسیرم
سایه تو بر سرم افتاد،گرفته ام جان که بمیرم
چرا لب تو گرفته رنگ پیکر من
نبودی و بود همیشه حرف مادر من (2)
بگو چرا لعل لبت به رنگ ارغوان است
خدای من مگر که جای چوب خیزران است
وای وای وای یا مظلوم (3)
ای سر در مقابل من ،تو روشنی بخش دل من
غربتم امشب به سر آمد،خوش آمدی به منزل من
با چه گناهی گلوی پاک تو بریدند
میان صحرا تو را به خاک و خون کشیدند(2)
ببین چه گرد غربتی به روی من نشسته
ببین دلم شبیه پیشا نی تو شکسته
وای وای وای یا مظلوم (3)
حضرت رقیه
تو ای ماه آسمونی شدی خورشید شب من
بهار اسم قشنگت نشسته روی لب من
بمیرم من تا چشاتو گریون نبینم
پیشو نیتو پشت ابری از خون نبینم
بذار تا دستای کوچیکت شونه باشه
موهاتو آشفته وپریشون نبینم
غریبم ، غریبم ،غریبم ، غریبم
از او روزی که تورفتی دلم پریشونه بابا
چشای لبریز خونم همیشه گریونه بابا
دیگه بابا دخترت را تنها نذاری
منوتواین ، قافله بی بابا نذاری
تو و جون پاهای بی جون رقیه
با رفتنت روی قلب من پا نذاری
غریبم ،غریبم غریبم ،غریبم
نگاه آسمونیم هر روز شب بارونیه
من یه سوال دارم بابا ، اینجا چه جور مهمونیه
گرسنگی ،تشنگی رنج درد وماتم
نصیبم شد تار پود من غم روی غم
دیگه خسته از جفای این شهر شومم
عجب دردی چون اسیران ترک ورومم
غریبم ،غریبم غریبم ،غریبم
«با زینب»
ضامن آهو🖤🖤🖤🖤🖤🖤
#زمینه
#سبک_تسبیحات_حضرت_زهرا
#شهادت_امام_محمد_باقر علیه السلام
#حاج_رضا_یعقوبیان
یابن الزهرا
عالم علم احمدی مولا
پنجم گل محمدی مولا
تو هدیه ای زسرمدی مولا
هستی تو خورشید سپهر دین
تویی مولا امام پنجمین
یا مولا همچون ختم مرسلین
در علم و دانشی تو بی قرین
یا باقر علم محمدی(۴)
یابن الزهرا
تو زینت مدینه ای مولا
امام بی قرینه ای مولا
شهید زهر کینه ای مولا
زهر کین دشمن کرده اثر
زده بر قلب و جان تو شرر
بهر غسل و دفن پیکر تو
صادق آمده با دو چشم تر
یا باقر علم محمدی
یابن الزهرا
از جور دشمنان تو پژمردی
ای وای من چه غصهها خوردی
ارث تو از آل عبا بردی
برساجدین هستی نور دوعین
بودی همراه شاه عالمین
در کرب و بلا ای گل علی
دیدی غربت زینب و حسین
یا باقر علم محمدی
یابن الزهرا
همسنگر خون خدایی تو
همراه او به کربلایی تو
شاهد رنج و غصه هایی تو
تودیده ای دشمن بی حیا
سر جدت بریده از قفا
پیکرش مانده بر روی زمین
راس بریده اش به نیزه ها
یا باقر علم محمدی
#نوحه_امام_باقر_علیه_السلام
#امام_باقر
#مشهد_مقدس
۱۶
#نوحه_سنتی
#شهادت_حضرت_مسلم
#حاج_رضا_یعقوبیان
اول فدایی راه حسینم
از برای حسین در شور و شینم
گر بی بدیلم ابن عقیلم
کوفه میا حسین غریب مادر(۲)
در کوفه آمدم تا کنم دعوت
مردم کوفه را از بهر بیعت
دلم شکستند بیعت گسستند
کوفه میا حسین غریب مادر
ابتدا آمدند بر من پیوستند
بعد از نماز شب از من گسستند
مولا دلخونم زین غم محزونم
کوفه میا حسین غریب مادر
گرچه سفیر تو اما غریبم
بین این نااهلان غم شد نصیبم
مسلم شد تنها اسیر اعدا
کوفه میا حسین غریب مادر
من که بر حسینم محرم اسرار
سر را گذارم من بر روی دیوار
نجل حیدرم خدا باورم
کوفه میا حسین غریب مادر
لحظه ی آخرم در تاب و تبم
با اشک و ناله ام فکر زینبم
گر رو سپیدم اول شهیدم
کوفه میا حسین غریب مادر
سفیر حسین و ابن عقیلم
در راه ولایت اول قتیلم
حرمت دریدند سرم بریدند
کوفه میا حسین غریب مادر
بر دارالعماره سرم بریدند
در بازار کوفه جسمم کشیدند
شد فصل ماتم ای وای از این غم
کوفه میا حسین غریب مادر
#نوحه_حضرت_مسلم_علیه_السلام #مشهد_مقدس
.