مرثیه_شهادت_امام_صادق_ع
جگری شعله شد و سوخت و خاکستر شد
شمع خاموش شد از باد و گُلی پرپر شد
باز هم زهر نشست و بدنی گشت کبود
باز یاسی به زمین ریخت و نیلوفر شد
مو سفیدی به زمین خورد و به او خندیدند
پیرمردی زِ نَفَس ماند و کمانی تر شد
خانه ی سوخته را بار دگر سوزاندند
باز تکرارِ غمِ آتش و دود و دَر شد
همه بر مرکب و من در پِیِ شان رویِ زمین
پشتشان آه فقط ناله یِ من مادر شد
دست من بسته و از داغِ غمت اُفتادم
یادِ دستت که به دنبالِ علی پرپر شد
یادِ دستان یتیمی که به اُمید پدر
بین زنجیر تَرَک خورد و کمی لاغر شد
گوشواره، گُلِ سر رفت زِ یادش اما
در عوض روضه ی او غارت انگشتر شد
🌺☘🌺🌹🌹بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيم🌹🌹
⚘🌷کانال مداحی🌷⚘
لینک کانال:👇👇👇👇
http://eitaa.com/joinchat/2115895304C4149e19122
کانال مداحی:
#روضه_امام_صادق_علیه_السلام
به تنگ آمد دلم از کینه منصور یا جدا
زبانحال آقا امام صادق.. با جد غریبش ...
به تنگ آمد دلم از کینه منصور یا جدا
فلک بین باچه کس کرده مرا محشور یا جدا
قربون مظلومیت برم آقا...
نکرده شرم از روی تو درآن شام ظلمانی
نموده بی حیائی بر سرم مامور یا جدا
دیگه دلت اینجا نباشه... بریم خانه امام صادق...
چه کردند با آقا...
ابن ربیع نانجیب ... نیمه های شب... بدون اجازه وارد خانه حضرت شد...
نانجیب حتی اجازه نداد امام صادق عمامه به سر کنه...
صدا زد منصور دستور داده شما رو احضار کنم... (اما با چه حالتی)... ای وای... ای وای ... بگم یا نه...
پیاده سربرهنه از پی اسبش دوانیدم
به عذر اینکه من مامورم ومعذور یا جدا
من از شما سوال میکنم ... اگه یک پیرمرد ببینی چطوری باهاش برخورد میکنی... حتی اگه نشناسی بازم احترامش میکنی... میگی محاسنش سفید شده احترام داره...
اما ابن ربیع نانجیب با آقای ما... شیخ الائمه... امام صادق چه کرد... یا صاحب الزمان...
با سر برهنه... با پای پیاده... هی توی کوچه های مدینه میدواند...
خود نانجیبش میگه دیدم انقدر حضرت خسته شده... عرق به پیشانیش نشسته... داره نفس نفس میزنه...
قربان مظلومیت برم آقاجان امام صادق...
خیلی غریب بودید...
شما رو مظلومانه توی کوچه ها میکشیدند...
اما میخام بگم... ديگه بچه های شما این صحنه ها رو ندیدند...
دیگه به همسرتون جسارت نکردند...
همسرتون رو جلو چشماتون نزدند...
دلها بسوزه برای اون آقایی که تو همین شهر مدینه ... ریسمان گردنش انداختند... کشون کشون میبردند...
وامصیبت...
یکطرف دستهای امیرالمومنین رو بستند...
یکطرف بچه ها دارند نگاه میکنند...
یکطرف هم زهرای مرضیه بیهوش پشت درب خانه...
فضه میگه اومدم بالای سر بی بی...
تا چشماش رو باز کرد صدا زد فضه بگو ببینم علی رو کجا بردند...
گفتم بی بی جان آقا رو دارند به مسجد میبرند...
چادر عربی رو به سر کرد...
دوان دوان... توی کوچه های مدینه...
با پهلوی شکسته...
یک دست به دیوار گرفته... یک دست به پهلو گرفته...
تا رسید صدا زد نمیزارم آقام رو ببرید...
آقاجون امام صادق منو ببخشید...
دومی نانجیب اشاره کرد...
بزنید زهرا رو...😭😭
جلو چشمان امیرالمومنین انقدر با تازیانه زهراش رو زدند... که دستهای زهرا رها شد....
مردنم بهتر که ببینم بند بر دست علی
دست من را بشکنید و دست علی 🌿🌸🌿🌹🌹بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيم🌹🌹
⚘🌷کانال مداحی🌷⚘
لینک کانال:👇👇👇👇
http://eitaa.com/joinchat/2115895304C4149e19122
سینه زنی زمینه زیبا _شهادتِ شیخُ الائمه حضرتِ امام جعفر صادق علیه السلام _ حاج حسین سازور.mp3
1.86M
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
🌷کانال مداحی🌷
لینک کانال:🌷👇
https://t.me/joinchat/AAAAAFAXED9tAxMOF_O0wQ
🌿🌼🌿
سینه زنی زمینه زیبا _شهادتِ شیخُ الائمه حضرتِ امام جعفر صادق علیه السلام _ حاج حسین سازور
مدینه شد کربُبَلا ، واویلا ...
صادقِ دین گشته فدا ، واویلا ...
تو امامِ صادقی ، پیرِ هرچی عاشقی
ار تبارِ لاله و شقایقی
یادگارِ شاخه یاسِ رازقی
تو امامِ صادقی ...
مدینه شد کربُبلا ، واویلا ...
صادقِ دین گشته فدا ، واویلا ...
میشه با دعایِ تو ، من بشم فدایِ تو 2
من میخوام گریه کنم ، برایِ تو
بینِ روضه ها میاد صدایِ تو
جونِ من فدایِ تو ...
دلخوشم نوکرتم ، زیرِ بالُ پرتم 2
با دو چشمِ گریونم یاورتم
آخه من گریه کنِ مادرتم
زیرِ بالُ پرتم ...
مدینه شد کربُبلا ، واویلا ...
صادقِ دین گشته فدا ، واویلا ...
(شنیدم یه عده نامرد اومدن
تمومِ زندگیتُ آتیش زدن )2
بی حیا ، بی معرفت ، بی ادبن
تویِ صورتت زدن 2
امون از قومِ یهود ، وسطِ آتَشُ دود
تو پیاده بودی اون سواره بود
رمقِ زانویِ خستَتو ربود
شده سرتا پات کبود ...
شد شکسته حُرمتِ مویِ سپید 2
هی تو رو دنبالِ مرکب میکشید
آبروریزی میکرد ، پستِ پلید
نفسِ تو رو بُرید ...
مدینه شد کربُبلا ، واویلا ...
صادقِ دین گشته فدا ، واویلا ...
بشنو روضۀ منو ، روضۀ بی کفنُ 2
بی حیا گرفته بود محاسِنُ
اون یکی غارت میکرد پیراهنُ
بشنو روضۀ منو ...
خواهرش نگاه میکرد،جدشُ صدا میکرد
دشمنم نشسته بود رو سینه عقده وا میکرد
بی حیا با حوصله سرو زِتن جدا میکرد
آتیشِ خونه کجا؟آتیش حیمه کجا؟
تازیانه همه میرفت به بالا
بچه ها افتاده بودن همه زیرِ دستُ پا
وای از این همه بلا ...
مدینه شد کربُبلا ، واویلا ...
صادقِ دین گشته فدا ، واویلا ...
صادقِ آلِ عبا ... کشتۀ فدا واویلا🌹🌹بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيم🌹🌹
⚘🌷کانال مداحی🌷⚘
لینک کانال:👇👇👇👇
http://eitaa.com/joinchat/2115895304C4149e19122
🌿🌺🌿🌿🌺🌿
سینه زنی سنگین زیبا _شهادتِ شیخُ الائمه حضرتِ امام جعفر صادق علیه السلام _ حاج حسین سازور

شد حرم ماتم سرا ، صادقِ دین شد فدا
وامصیبت زین عزا ... 2
از نوا اُفتاده است ، روضه خوانِ کربلا
وامصیبت زین عزا ... 2
شهریار عالمین ، جان دهد با شورُ شِین
اَشهدِ او یاحسین ( وای وای وای ) 4
صادقِ آلِ عبا .....
بی عمامه بی عبا ، رویِ خاکِ کوچه ها
میکِشد دشمن مرا ... 2
*خدا لعنت کنه ابن ربیع رو ... کاشکی فقط میزد حضرت رو ...
هر یه باری که حضرت رو میکِشید یه حرفِ بدم میزد ....
تمامِ بدن حضرت میلرزید ازین حرف میگفت نامرد دهنتُ ببند ....
خدا دهنتُ بشکنه ان شالله ... *
بی عمامه بی عبا ، رویِ خاکِ کوچه ها
میکِشد دشمن مرا ... 2
مانده مثلِ مادر بر لباسم جایِ پا
میکِشد دشمن مرا ... 2
روضه ام ناگفته شد ، با غریبی هم سفره شد
گیسویم آشفته شد ( وای وای وای ) 2
پیشِ خانواده ام ، ناله سر داده ام
از نَفس افتاده ام ...
دشمنم بینِ نماز ، میکِشد سجاده ام
از نفس افتاده ام ...
من رییس مذهبم ، آمده جان بر لبم
یادِ عمه زینبم ( وای وای وای )4
عمه ام قّدَش خمید ، نیمه شب گیسو سفید
در بیابان میدوید ( وای وای وای )4
صادقِ آلِ عبا .....
شد حرم ماتم سرا ، صادقِ دین شد فدا
۵وامصیبت زین عزا ... 2
از نوا اُفتاده است ، روضه خوانِ کربلا
وامصیبت زین عزا 🌿🌺🌿🌹🌹بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيم🌹🌹
⚘🌷کانال مداحی🌷⚘
لینک کانال:👇👇👇👇
http://eitaa.com/joinchat/2115895304C4149e19122
کانال مداحی:
❤️☘روضه و توسل جانسوز _شهادتِ شیخُ الائمه حضرتِ امام جعفر صادق علیه السلام
*دلهامونو روانه کنیم بریم ببینیم مدینه چه خبره ..." ساعت های آخر عمر امام صادق هست" دوباره یکی از گلهای زهرا رو پرپر می کنن،اما الان اگه مدینه باشی،کنار بقیع خبری نیست...." هیچ کسی تو مدینه لباس عزا به تن نکرده ..." آخه این بچه های فاطمه غربت و از مادر به ارث بردن*
غروب سرخ نگاهش، به رنگ ماتم بود
غریب شهر خودش نه،غریب عالم بود
چقدر روضه ی کرببلا به پا میداشت
*شعرا و روضه خوان ها رو که دعوت می کرد،انقده برا ابی عبدالله گریه میکرد،این بکاء بر سیدالشهدا رو ما از مدرسه ی امام صادق به عنوان جلسات و هیئات به ارث داریم*
چقدر روضه ی کرببلا به پا میداشت
به روی سر در خانه همیشه پرچم بود
اگر چه زخم جگر تازه میشد اما باز
برای داغ دلش روضه مثل مرهم بود
*فرمود گریه ی بر جد غریب ما ابی عبدالله،یه فرح و نشاطی تو دل گریه کن به ارث میزاره،که تا قیامت این شادمانی از دلش بیرون نمیره*
همیشه در وسط کوچه ی بنی هاشم
پر از تلاطم اشک و مصیبت و غم بود
شبی که در تب آتش بهشت او می سوخت
*خونشو مثل مادرش فاطمه آتش زدن،آتش به درون خانه سرایت کرد،از این حجره به آن حجره،چقدر اهل و عیال حضرت ترسیدن،اومد مثل مادر وسط آتش ایستاد*
چقدر شبی که در تب آتش بهشت او می سوخت
شکسته قامت و آشفته حال و در هم بود
*وسط آتش ایستاد فرمود:ان ابن ابراهیم خلیل الله* (این یه مصیبت ...)
شتاب مرکب و پای برهنه ی آقا
میان کوچه زمین خوردنش مسلم بود
*اگه یه وقت جوان رشیدالقامتی باشه،دنبال مرکب بدواننش،پابه پای مرکب حرکت میکنه،اما خدا نکنه اینی که پشت مرکب دارن میدوننش یه پیرمرد باشه،مثل امام صادق یا یه بچه ی سه چهار ساله باشه،مثل بچه های ابی عبدالله ...*
شتاب مرکب و پای برهنه ی آقا
میان کوچه زمین خوردنش مسلم بود
کبود زخم طناب و اسارت و غربت
چقدر در نظرش کربلا مجسم
*عجب مصیبت هایی،دونه دونشو یا یاد مدینه می کرد یا یاد کربلا می افتاد*
خلاصه لحظه ی آخر زمان تدفینش
بساط غسل و بساط کفن فراهم بود
در آن زمان به خدا هر دلی پریشان
شهید بی کفن وادی محرم بود
حسین .....
به زخم پیکر گل بوریا نمی پیچید
اگر که پیرهن پاره پاره ای هم بود ....
*چندین هزار نفر امروز برا دفنش تو مدینه اومدن" با چه عزت و احترامی دفنش کردن، (درستشم همینه) فرزند پیغمبر احترام داره؛بچه ی فاطمه محترمه؛اینجا چهارهزار نفر برا تشییع جنازه ی عزیز زهرا اومدن،کربلا هم سی هزار نفر اومده بودن،آخ بمیرم ...." عوض گل باران این بدن،چه کردن؟!! فقط یه جمله و زیارتو شروع کنم،کاری کردن که حتی خواهرش بدن برادر رو نشناخت،گفت داداش:*
ته گودال فقط پیکر تو مانده و من
همه رفتن،فقط مادر تو مانده و من ....
حسین ...
#حجت_الاسلام_میرزامحمدی
#شهادت_امام_صادق_علیه_السلام🌿🌸🌿بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
🌷کانال مداحی🌷
لینک کانال:🌷👇
https://t.me/joinchat/AAAAAFAXED9tAxMOF_O0wQ
4_6019254501926502716.mp3
3.12M
🌹🌹بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيم🌹🌹
⚘🌷کانال مداحی🌷⚘
لینک کانال:👇👇👇👇
http://eitaa.com/joinchat/2115895304C4149e19122
#شهادت_امام_صادق_علیه_السلام
آقا تورا چون حیدر کرار بردند
در پیش چشم بچه های زار بردند
تو آنهمه شاگرد داری پس کجایند!
آقا چه شد آنشب تورا بی یار بردند؟
این اولین باری نبود اینطور رفتید
آقا شمارا اینچنین بسیار بردند
وقتی شما فرزند ابراهیم هستی
قطعاً شمارا ازمیان نار بردند
آنشب میان کوچه ها باگریه گفتی...
که عمه جان را هم سربازار بردند
یاد رقیه کردی آنجاکه شمارا
پای برهنه از میان خار بردند
این ظاهر درهم خودش می گوید آقا
حتما شمارا از سر اجبار بردند
سخت است اما آخرش تابوتتان را
آقاهزاران شیعه در انظار بردند
🌺☘🌺🌹🌹بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيم🌹🌹
⚘🌷کانال مداحی🌷⚘
لینک کانال:👇👇👇👇
http://eitaa.com/joinchat/2115895304C4149e19122
👈 عاشق واقعی
شیخ رجبعلے خیاط تعریف می کرد: در نیمه شبے سرد زمستانے در حالے که برف شدید می بارید و تمام کوچه و خیابان ها را سفید پوش کرده بود؛ از ابتداے کوچه دیدم که در انتهاے کوچه کسے سر به دیوار گذاشته و روے سرش برف نشسته است! باخود گفتم شاید معتادے دوره گرد است که سنکوپ کرده!
جلو رفتم دیدم او یک جوان است! او را تکانے دادم! بلافاصله نگاهم کرد و گفت چه می کنے! گفتم: جوان مثل اینکه متوجه نیستے! روے سرت برف نشسته! ظاهرا مدت هاست که اینجایـے خداے ناکرده مے میرے!!! جوان که گویـے سخنان مرا نشنیده بود! با سرش اشاره اے به روبرو کرد! دیدم او زل زده به پنجره خانه اے! فهمیدم "عاشــــق" شده!
نشستم و با تمام وجود گریستم!! جوان تعجب کرد! کنارم نشست! گفت تو را چه شده اے پیرمرد! آیا تو هم عاشـــــق شدے؟! گفتم قبل از اینکه تو را ببینم فکر میکردم عاشـــــقم! " عاشـــق مـــهدے فاطـــمه " ولے اکنون که تو را دیدم چگونه براے رسیدن به عشقت از خود بے خود شدے فهمیدم من عاشق نیستم و ادعایے بیش نبوده! مگر عاشق می تواند لحظه اے به یاد معشوقش نباشد!!🌹🌹بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيم🌹🌹
⚘🌷کانال مداحی🌷⚘
لینک کانال:👇👇👇👇
http://eitaa.com/joinchat/2115895304C4149e19122
مناجات و توسل زیبا_ امامِ زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف
_ حاج حسین سازور
السلامُ علیکَ یَا اباصالحَ المَهدی یَاسُرُورَ الْعَارِفِینَ یَامُنَى الْمُحِبِّینَن *ای آرزویِ محبان ...* یَاأَنِیسَ الْمُرِیدِینَ یَاحَبِیبَ التَّوَّابِینَ یَا رَازِقَ الْمُقِلِّینَ *ای روزی دهندۀ تهی دستان ...* یا رَجاَّءَ الْمُذْنِبینَ*ای امیدِ گنهکاران ...*یا قُرَّهَ عَیْنِ الْعَابِدِینَ، یَا مُنَفِّسُ عَنِ الْمَكْرُوبِینَ *ای دلگشایِ غمزدگان ...*یَا مُفَرِّجَ عَنِ الْمَغْمُومِینَ یا اِلهَ اَلاَوَّلینَ وَ اَلاخِرینَ ...
غریبِ کویِ وصالُ به شوقِ دیدارم
دلم هوایِ تو کرده کجایی ای یارم ...
*ای سری به من بزن آقا ... دلم خیلی گرفته ... پسرِ فاطمه ... کارم از گریه گذشته آقا ... پسرِ نرجس خاتون کجایی آقا ... روزای پایانی ماهِ شعبان ...*
غریبِ کویِ وصالُ به شوقِ دیدارم
دلم هوایِ تو کرده کجایی ای یارم ...
زدرد دوریِ تو ، بی قرارُ سرگردان
سرشکِ خونِ جِگر زدیده می بارم ...
دمی وصالِ تو را ای نگارِ خیمه نشین
به قیمتِ همه هستی ام خریدارم ...
رُخَت کشیده ام هر شب به صفحۀ مهتاب
به تابِ مویِ تو شب تا سحر گرفتارم ...
تمامِ ثروتِ من یک کلافی از اشک است
به عشقِ نیمه نگاهی به سمتِ بازارم
*دیدن جمعیتِ بازارُ شکاف ، پیرزنِ خمیده ای عصازنان . گفتن تو چی میخوای؟ گفت منم اومدم یوسف بخرم ..." چی آوردی ؟ کیسۀ زَرت کو؟ گفت من همین کلافُ آوردم ...
گفتن برو این همه پول آوردن برا خریدِ یوسف ... پیرزنِ گفت میدونم ... خواستم اسمِ منم تو خریدارای یوسف بنویسن ....
پسرِ فاطمه .... *
بیا بیا گلِ نرگس که بی تو میمیرم
عزیزِ عسکری ای کوکبِ شبِ تارم ...
مدالِ نوکری ام هدیه ای زمادرِ توست
به کویِ دلشدگان ، گشته ای تو دلدارم
کجا روم به که گویم ، چقدر آقایی
به هر بلایِ زمانه خوشم تو را دارم
از آن دمی که جسارت شده به قبرِ علی
چگونه نالۀ خود در گلو نگه دارم ....
ولی شبیه علمدارِ با وفایِ حسین
دو دستِ صبرُ ادب رویِ سینه بگذارم
به آن غبارِ نشسته به پرچمِ ارباب
پِیِ اشاره ای از سویِ آن سپهدارم
دِلم شکسته و چون شمعِ بی صدا سوزم
در انتظارِ تو امشب تا سپیده بیدارم
اگر که مرگ مَجالم به یاریِ تو نداد
سری بزن به مزارم ، امیرُ سالارم
در عاشقی نَبُوَد نعمتی ازین بهتر
که چشمِ تو سحری شود🌹🌹بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيم🌹🌹
⚘🌷کانال مداحی🌷⚘
لینک کانال:👇👇👇👇
http://eitaa.com/joinchat/2115895304C4149e19122
1_16139702.mp3
1.41M
🌹🌹بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيم🌹🌹
⚘🌷کانال مداحی🌷⚘
لینک کانال:👇👇👇👇
http://eitaa.com/joinchat/2115895304C4149e19122
4_5908882350749516652.ogg
163.7K
🌹🌹بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيم🌹🌹
⚘🌷کانال مداحی🌷⚘
لینک کانال:👇👇👇👇
http://eitaa.com/joinchat/2115895304C4149e19122
حضرت ابوالفضل العباس علیه السلام
سبک نوحه: کمی آهسته تر به کجا میروی...
آچ گؤزون ابالفضل تپراق اوسته یاتما
اوغولسوز حسینی بو قدر آغلاتما
ای منیم با وفا قارداشیم ابالفضل
اویان ای غم گونی یولداشیم ابالفضل
آرخام الیم یاتما قارداش
سیندی بیلیم یاتما قارداش
یاندیرور قلبیمی باشوین یاراسی
اللریمده یوخدی دردیوون چاراسی
سن یولسن ابالفضل صودامر اصغرین
دوشه جک اللره خوردا گهواراسی
ای منیم با وفا قارداشیم ابالفضل
اویان ای غم گونی قارداشیم ابالفضل
بیر دانیش منیلن عاشقم سؤزووه
هم اوجا بویووا هم سنون ئوزووه
جسمووه باخورام یانوب اودلانیرام
آلنوا اوخ دگوب قان دولوب گؤزووه
ای منیم با وفا قارداشیم ابالفضل
اویان ای غم گونی یولداشیم ابالفضل
آی کیمین یوزووه هاله غم دوشوب
شرمنده یاتوبسان آلنوا خم دوشوب
کسیبلر یوللارین سالیبلار قوللارین
اللریندن یئره قانلی پرچم دوشوب
ای منیم با وفا قارداشیم ابالفضل
اویان ای غم گونی یولداشیم ابالفضل
وورموسان آی قارداش علقم اوسته پرچم
حیف او پرچم دوتان قوللار اولدی قلم
قوی باشون سینمه سسله قارداش منه
بلکه آرام اولوب غصه دن دینجلم
ای منیم با وفا قارداشیم ابالفضل
اویان ای غم گونی یولداشیم ابالفضل🌿🌸🌿🌹🌹بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيم🌹🌹
⚘🌷کانال مداحی🌷⚘
لینک کانال:👇👇👇👇
http://eitaa.com/joinchat/2115895304C4149e19122
احوالات حضرت ابوالفضل(ع)
سو وعده سینه چون کی دیمیشدیم گوزوم اوسته
تا سو واردی من واردیم ئوز سوزوم اوسته
قالسیدی سو مشکیم سورونردیم یوزوم اوسته
ایکاش دییدی گوزومه مشکه دین اوخ
گهواره ده گوردوم سارالوب صورت اصغر
پوزدی پوزولان حالتیمی حالت اصغر
آز یاره ورون بسدی منه خجلت اصغر
بو مشکه دین اوخ منی مایوس ایلدی چوخ
ایکاش دییدی گوزومه مشکه دین اوخ
🌹🌹بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيم🌹🌹
⚘🌷کانال مداحی🌷⚘
لینک کانال:👇👇👇👇
http://eitaa.com/joinchat/2115895304C4149e19122
4_5902366357080507051.mp3
1.62M
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
🌷کانال مداحی🌷
لینک کانال:🌷👇
https://t.me/joinchat/AAAAAFAXED9tAxMOF_O0wQ
هدایت شده از کانال مداحی عاشقان حضرت زینب(س)
مناجات با امام زمان عج به سبک ای قلم سوزلرینده اثر یوخ
ای جگر گوشه ی آل طاها
آرزوی دل خسته ی ما
ای که هستی نهان از نظرها
التماس دعا یابن الزهرا
ای که از چشم عالم نهانی
در کجا جویم از تو نشانی
مسجد سهله یا جمکرانی
هرکجا هستی ای ماه دلها
التماس دعا یابن الزهرا
صاحب درد من کی میای
حجت بن الحسن پس کجایی
کی روی پای تو سرگذارم
روی تو بینمو جان سپارم
گربدم آشنای حسینم
عاشق کربلای حسینم
یا امام زمان پس کجایی
عاشقان تو دل بی قرارن
صبحه هر جمعه چشم انتظارن
بر ظهور تو امید دارن
کی شود روی تو عالم آرا
التماس دعا یابن الزهرا
سبک بانوای کربلایی احمد محمدی پور 🌿🌸🌿🌹🌹بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيم🌹🌹
⚘🌷کانال مداحی🌷⚘
لینک کانال:👇👇👇👇
http://eitaa.com/joinchat/2115895304C4149e19122
#شب_نهم_محرم
#روضه_حضرت_عباس_علیه_السلام
ای اهل حرم میرو علمدار نیامد
یا ابوالفضل العباس
ای اهل حرم میرو علمدار نیامد
سقای حرم سید و سالار نیامد
یاابوالفضل العباس
باب الحوائج... اقا جان....
امشب اومدیم در خونه شما اقای من...
آقا امشب کلیمی ها...
امشب مسیحی ها میان در خونتون...
دست خالی ردشون نمیکنی آقا...
من که یه عمره گدای در خونه شمام....
میشه یه نگاهی هم به مجلس ما کنید آقا....
خدا ميدونه ...
اینها همشون عاشق شما هستند...
امشب به عشق ابالفضل اومدند آقا...
به یه امیدی اومدند آقا...
خیلی ها مریض دارند...
گرفتارند...حاجت دارند...
سقای حرم میر و علمدار نیامد
روز عاشورا وقتی صدای غربت ابی عبدالله بلند شد...
ابالفضل العباس سریع خودش رو رسوند کنار برادر...
صدازد آقا جانم...
قَدْ ضَاقَ صَدْرِي
دیگه سینه ام تنگ شده...
دیگه طاقت ندارم صدای غربتت رو بشنوم...
اجازه میدان بده ...
ابی عبدالله فرمودند.. برادرم...
يا أَخِي أَنْتَ صَاحِبُ لِوَائِي
تو علمدار منی ...
تو پرچمدار منی ..
عباسم میخای بری برادرت رو تنها بگذاری...
تمام دلخوشی بچه ها تویی عباسم...
این بچه ها میان نگاه میکنند میبینند...
هنوز خیمه عباس برپاست خوشحال میشند...
فَاطْلُبْ لِهَؤُلَاءِ الْأَطْفَالِ قَلِيلًا مِنَ الْمَاءِ
میخواهی بری اول برا بچه ها آب بیار عباسم...
صدا زد سمعا و طاعتا مولای...
عباس علمدار مشک و گرفت...
حرکت کرد...
اما دید صدای غربت بچه های حسین بلنده...
هی بچها میگن االعطش العطش...
خدا ميدونه چه کرد صدا العطش بچه ها با دل عباس...
رفت به سمت شریعه ی فرات...
دیدن مشک رو پر از آب کرد ...
دست برد زیر آب...
میخواد آب بنوشه اما...
ذَكَرَ عَطَش الحسين و اهل بيته
یادش اومد از لب تشنه ی حسین...
یادش اومد از لب تشنه علی اصغر یادش اومد از لبان تشنه بچه های ابی عبدالله...
آی عباس تو میخای آب بنوشی...
درحالیکه بچه های حسین توی خیمه ها تشنه اند...
صداشون به ناله بلنده...
هی میگن العطش...
برگشت به سمت خیمه ها...
یه نانجیبی خدا لعنتش کنه...
دست راست حضرت رو قطع کرد...
صدا زد...
وَ اللهِ اِنْ قَطَعْتُموا يَميني، اِنّي اُحامي اَبَداً عَنْ ديني
بخدا اگه دست راستم رو قطع کنید من از دینم دست برنمیدارم...
یه نانجیبی هم دست چپ آقا رو قطع کرد...
(یارب مکن امید کسی را تو ناامید)
همه ی امید اباالفضل اینه آب رو به خیمه ها برسونه
ای مشک تو لااقل وفاداری کن
من دست ندارم تو مرا یاری کن
من وعده آب تو به اصغر دادم
یک جرعه برای او نگهداری کن
چهار هزار نفر کمان دار دور آقا رو گرفتند...
هرکسی تیری از کمان رها میکنه...
یک تیر آمد و به مشک اصابت کرد...
آب روی زمین ریخت...
یا زهراا ... همین جا بود که دیگه امید اباالفضل نا امید شد...
آقا جانم ابالفضل ....اینام امشب به یه امیدی اومدن درخونه ی شما آقا...
فَوَقَف متحیرا
متحیر ایستاد...
دیگه دست دربدن نداره...
آب هم نداره...
با چه رویی برگرده به سمت خیمه ها...
در همون حالت تیری آمد و به چشم مبارک...
ای وای... ای وای...
هرچی سر رو حرکت داد این تیر از چشم بیرون نیومد...
سر رو خم کرد...
نانجیب... آنچنان با عمود آهنین بر فرق ابالفضل زد...
صدای ناله اش بلند شد...
(یا اخا ادرک اخاک)
برادر حسین به فریادم برس
یاصاحب الزمان منو ببخشید آقا...
هر کسی از بلندی بر زمین میخوره...
اول کاری که میکنه دستانش را سپر میکنه...
عباس که دست در بدن نداشت...
بمیرم باصورت به زمین افتاد...
تا صدای ابالفضل رو ابی عبدالله شنید...
خودش رو سریع رساند کنار برادر...
خدایا چکار کردن با برادرم...
اومد کنار بدن عباسش نشست...
صدا زد...
گر نخیزی تو زجا کار حسین سخت تر است
برادرم عباسم پاشو ببین دیگه تنها شدم
نگران حرمم آبرویم در خطر است
آی برادر خوبم...
بلند شو ببین بچه ها بهونه ی آب گرفتند
نه... میگن دیگه آب هم نمیخواهیم...
بگید عموجانمون عباس برگرده...
قامت خم شده را هر که ببیند گوید
برادر ببین دیگه قدم خمیده...
بی علمدار شده دست حسین بر کمر است
نگاه کرد به بدن عباسش...
دید دستهای برادر رو قطع کردن...
تیر به چشم عباسش زدند...
عمود آهنین به فرقش زدند...
بدن رو قطعه قطعه کردند...
طاقت نیاورد...
دستهاش رو گذاشت روی کمر...
صدا زد...
اَلآن اِنْکَسَر ظهری، وَقَلَّتْ حیلتی ، وَشَمَتَ بی عدوّی
الان کمرم رو شکستند...
بلند شو عباسم ببین دشمن داره به من میخنده...
🌿🌸🌿🌹🌹بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيم🌹🌹
⚘🌷کانال مداحی🌷⚘
لینک کانال:👇👇👇👇
http://eitaa.com/joinchat/2115895304C4149e19122
4_5895280580165108631.mp3
7.17M
🌹🌹بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيم🌹🌹
⚘🌷کانال مداحی🌷⚘
لینک کانال:👇👇👇👇
http://eitaa.com/joinchat/2115895304C4149e19122
1_16194164.mp3
1.87M
🌹🌹بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيم🌹🌹
⚘🌷کانال مداحی🌷⚘
لینک کانال:👇👇👇👇
http://eitaa.com/joinchat/2115895304C4149e19122
Shabanpoor:
🌿🌸🌿مناجات و توسل زیبا_ امامِ زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف
سید رضا نریمانی
گره افتادهِ به کارم نگرانم ، آقا ...
ذکر استغفار دارم بر زبانم ، آقا
خوردهام من به در بسته به هرجا رفتم
تو بیا و بده یک راه نشانم آقا ...
خاطر آزرده شدی از بدیِ اعمالم
با گناه اُنس گرفته تنُ و جانم آقا
غافل از لطفُ عطایت شدهام شرمندَم
همۀ عمر تو دادی آب و نانم آقا
دل بریدم ز همه آمدهام با گریه
تا همیشه در کنار تو بمانم آقا
گرد و خاکی زِمعاصی به تن من مانده
لطفِ خود شامل من کن بتکانم آقا
*آی پسرِ فاطمه ... نمی خوای دستِ یه زمین خورده رو بگیری ...؟؟ ببخشید منو یه وقتی یه زن زمین میوفته سریع همه روشونه اونطرف می کنن یعنی اصلا ما ندیدیم ... قربونِ مادرِت برم آقاجونم .... *
خوشبحال همۀ سینهزنان ارباب
خاکِ پایِ همۀ سینهزنانم آقا
*همچین که میگی حسین ، روایت میگه فرمود همچین که یه نفری میگه حسین ، خانمی تو عرش میگه جانم ..... زیرِ لب آه میکِشه ... ادامۀ روایت میگه اگه فرزندِ خودت اسمش حسینِ خدا حفظش کنه" اما اگه حسینِ منو میگی" کربلا بینِ دو نهرِ آب ......*
خبر از حال و هوایِ دل زارم داری ؟؟
ببرم کرببلا تا که جوانم آقا ......
🌿🌸🌿🌹🌹بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيم🌹🌹
⚘🌷کانال مداحی🌷⚘
لینک کانال:👇👇👇👇
http://eitaa.com/joinchat/2115895304C4149e19122
1_16204854.mp3
3.78M
🌹🌹بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيم🌹🌹
⚘🌷کانال مداحی🌷⚘
لینک کانال:👇👇👇👇
http://eitaa.com/joinchat/2115895304C4149e19122
🍁🍂 #قسمت_دوم روضه و توسل جانسوز _شهادت امام صادق عليه السلام
قسم به غربت خاکی که فوق تفسیر است
فضاي روضه برای بقیع دلگیر است
*امشب اومدي غريب نوازي كني،آفرين،خوش به سعادتت،اومدي برا رئيس مذهبت عزاداري كني،شكرانه به جا بيار....*
نفس كشيدنِ بين غبارها سخت است
سرودن از حرمِ بي مزارها سخت است
*يه سَفرِ دل كن،با هم بريم پشت بقيع،پشت پنجره هاي هاي بقيع،چرا كه الان دَرِ بقيع به روي همه بسته است،يه موقعي چند ساعتي باز مي كردن،ميون هم زائرها يه عده شيعه بودن كه ميومدن،همچين كه وارد ميشدن كفشارو در مي آوردن،فرقي نداره،حرمِ،حالا اينا بي ادبن با چكمه مي ايستن تو حرم امام،ولي كسي نميتونه بلند گريه كنه،اينجا بايد تلافي كني،اي خدا كي ميشه ما تو حرم امام صادق بايستيم...*
چگونه شعر بگوید دلی که میگیرد
اَلا بقیع چرا شاعرت نمیمیرد
قرار نيست تو را بي سبب بهانه كنم
ولي بگو دلم را كجا روانه كنم
كبوتري كه در اين خانه لانه داشته است
در آستانِ رضا آشيانه داشته است
چگونه با خبر از آن سراي درد و غم است
دلش خوش است كه نامش كبوتر است
بقیع سامره و کربلا و مشهد نیست
در این سرا خبری از رواق و گنبد نیست
بقیع مثل نجف نیست تا که مهمانش
به راحتی بنشیند میان ایوانش
ولی بقیع بهشتیست با چهار مزار
بقیع مژده سالیست با چهار بهار
چهار مظهر غربت چهار تن مظلوم
چهار قبر غریب از چهارده معصوم
فقط میان بقیع است این قرارُ تمام
به یک سلام شوی زائر چهار امام
*دست روي سينه ات ميذاري ميگي: "السلام عليكَ يا اهل بيت النبوه"هم امام حسن رو زيارت ميكني،هم زين العابدين،هم امام باقر،هم امام صادق...*
ولی نه آه دلم نا تمام مانده هنوز
به سینه حسرت ارض سلام مانده هنوز
سلام از عمق دل دیده ای که پر ابر است
به مادری که بدون حرم، نه! بی قبر است
اگر سلام تو آتش به سینه ات افروخت
از آن دریست که روزی میان آتش سوخت
مرا ببخش نمي خواهم آتشت بزنم
چگونه گويم از آن روز خاك بر دهنم
ز هُرم شعله ي دَر یاس را که پژمردند
در آن هجوم علی را به ریسمان بردند
میان تلخیِ آن صحنه غبار آلود
شکست قامت آن مرد و مدینه شاهد بود
از آن غروب غم انگیز چند سال گذشت
که باز خاطره ي کوچه از خیال گذشت
مدینه همدم اندوه دودمان علیست
و باز شاهد مردی ز خاندان علیست
که باز آمده آتش در آستانه ي او
هزار شکر که محسن نداشت خانه ي او
*يعني خدا رو شكر زن بارداري بين اين در قرار نگرفت،نانجيب نوشت:معاويه! وقتي اومدم پشت در ايستادم،صداي نفس كشيدن هاي فاطمه رو ميشنيدم...
براي كسي داري روضه ميخوني كه حضرت فرمود:گويا مي بينم تو كوچه نا نجيب چنان سيلي زد،هر دو گوشواره رو زمين افتاد...
معاويه! وقتي صداي نفس كشيدنا رو شنيدم،چنان با لگد به در زدم،صداي شكستن استخونارو شنيدم...*
بر جبينش خصم بار ننگ زد
ديد بار شيشه🌹🌹بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيم🌹🌹
⚘🌷کانال مداحی🌷⚘
لینک کانال:👇👇👇👇
http://eitaa.com/joinchat/2115895304C4149e19122
هدایت شده از کانال مداحی عاشقان حضرت زینب(س)
قسمت_پاياني روضه و توسل جانسوز _شهادت امام صادق عليه السلام_96_حاج محمد رضا طاهري
رسیده اند که از باغ لاله را ببرند
امام صادقِ هفتاد ساله را ببرند
*شما الان يه پيرمرد وارد مجلستون بشه،همه بلند ميشن احترام مي كنن،جاي خوبشون رو به پيرمرد ميدن،صندلي براش ميارن ميگن:پاش درد مي گيره....
نانجيبِ حرومزاده،سوار بر مركب،مي ديد امام صادق با دست بسته پشت سرشه،مرتب اسب رو هي.. مي كرد ،مَركب تندتر برِ،اين پيرمرد هي رو زمين مي افتاد....
نمي دونم پير مرد هفتاد ساله سخت ترِ رو زمين بيوفته با دست بسته،يا دختر سه ساله! حداقل اينجا تازيانه نمي زدن،اما اون دختر سه ساله وقتي رو زمين مي افتاد تازيانه مي زدن،حسين....*
تصورش چقدر سخت میشود ای وای
بزرگ طایفه در کوچه میدود ای وای
کسی نگفت مگر پیر مرد بردن داشت
تن نحیف مگر تازیانه خوردن داشت
میان گریه آرام او بلند نخند
به دست بی رمقش لااقل طناب نبند
میان سینه او روضه ي مدینه به پاست
طنین روضه اش از وای مادرش پیداست
عزیز فاطمه را بی اراده می بردند
همه سواره و او را پیاده می بردند
دوید و از نفس افتاد پشت آن مرکب
دوید و از نفس افتاد گفت یا زینب
اگر چه رفت ولی قامتش خمیده نبود
به نی مقابل چشمش سر بریده نبود
اگر چه رفت ولی سلسله به شانه نداشت
به جای جای تنش رد تازیانه نداشت
***
در احتضارِ2، زهر جفا کرده دلش رو پاره پاره
آروم نداره2، انگار اسیرِ نعلای ده تا سواره
از این امام مو سفید کردن همه قطع امید
پا رو به قبله است خوب بسه
هر چی غم و محنت کشید
آقم آقام آقام...
غربت همینه2، بانیِ هیئت داره هر روزه مدینه
سخت ببینه2، قرآنِ زینب پخش و پا روی زمینِ
غریب که گیر آوردنش
با زانو افتاد رو تنش
سه ساعتی زد دست و پا
زجرش دادن تا کشتنش
حسين غريب مادرم...
*هر جوري بود،امام صادق وقتي اومد تو مجلس منصور ملعون ،ربيع باباي اين كسي كه اومده دنبال امام صادق،ميگه: ديدم منصور سه بار قصد جان امام صادق رو كرد،اول يه قدري شمشير رو از نيام بيرون كشيد،دوباره شمشير رو غلاف كرد،بار دوم قدري بيشتر شمشير رو بيرون كشيد دوباره غلاف كرد،بار سوم شمشير رو كامل بيرون آورد،ميگه:ديدم دستش لرزيد،شمشير روي زمين افتاد،دويد حضرت رو بغل كرد،با احترام آقا رو برگردوند،گفتم:چي شد؟ من كه ديدم قصد جان امام صادق رو كردي...گفت:آري،بار اول پيغمبر رو ديدم،خشمگين داره نگام ميكنه، گفتم شايد دارم بد مي بينم،توجه نكردم،بار دوم ديدم پيغمبر باز غضبناك جلو اومد،باز توجه نكردم...بار سوم وقتي قصد جانش رو كردم،پيغمبر جلو اومد،فرمود: منصور اگه يه مو از سر پسرم كم بشه،كاخ رو روي سرت ويرون مي كنم....
يه شمشير برهنه ديد پيغمبر،الهي بميرم،برا اون خانمي كه اومد بالا تل زينبيه،نگاه كرد،يه عده شمشير مي زدن،يه عده سنگ مي زدن...
روضه خونا ميگن:يا رسول الله كجا بودي كربلا؟ اما اگه پيغمبر نبود زينب نمي گفت: "یَا مُحَمَّدَاهْ صَلَّى عَلَیْکَ مَلَائِکَةُ السَّمَاءِ هَذَا حُسَیْنٌ بِالْعَرَاءِ،مُرَمَّلٌ بِالدِّمَاءِ مُقَطَّعُ الْأَعْضَاءِ، مَسْلُوبُ الْعِمَامَةِ وَ الرِّدَاءِ، مَجْزُوزُ الرَّأْسِ🌹🌹بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيم🌹🌹
⚘🌷کانال مداحی🌷⚘
لینک کانال:👇👇👇👇
http://eitaa.com/joinchat/2115895304C4149e19122
4_5901349648127229961.mp3
228.7K
🌹🌹بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيم🌹🌹
⚘🌷کانال مداحی🌷⚘
لینک کانال:👇👇👇👇
http://eitaa.com/joinchat/2115895304C4149e19122