eitaa logo
کانال مداحی باسبک عاشقان حضرت زینب(س)
32.3هزار دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
1.4هزار ویدیو
810 فایل
ارائه متن و صوت نوحه، روضه، مرثیه و،،،، مدیریت کانال:شعبانپور ─⊱✾♡✾⊰─ https://eitaa.com/joinchat/2115895304C4149e19122 @Asheghane_hazrat_zeynab 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠 تعرفه تبلیغات این آیدی👇🏼 @kianatv ─┅─⊱✾♡✾⊰─┅─
مشاهده در ایتا
دانلود
‍   انجام كار خانه مرا سخت گشته است {دیگه خودم نمی تونم برا بچه هام نون درست كنم، نمی تونم خودم لباس های بچه هام رو بشورم، بابا چند وقت  زینب میاد جلو بسترم، توقع داره مثل همیشه بغلش كنم، موهاش رو شونه بزنم، آخ كه دیگه دستم بالا نمیآد، بابا برا علی نمیتونم بگم، بچه ها هم كه طاقت ندارن، اومدم برا تو بگم بابا} انجام كار خانه مرا سخت گشته است می دونی چرا بابا؟ ضرب غلاف بال و پرم را گرفته است {همسایه ها عیادت نمی اومدند، ای كاش نمی اومدند، وقتی می اومدند، می رفتن بیرون، زینب میشنید، هی با خودشون می گفتن، این خانم دیگه موندنی نیست، این روزها روزهای آخرشه،} همسایه ها همه فهمیده اند كه مرگ سرتابه پای محتضرم را گرفته است {فاطمه هجده ساله از دیوار كمك میگرفت، می اومد كنار قبر بابا، این روزها وقتی از بابا حرف می زدن دلتنگ میشد، می گفت:علی جان پیراهنی كه بابام رو در اون پیراهن غسل دادی، بده من بوی بابام و استشمام كنم، امیرالمؤمنین علیه السلام می دونه فاطمه چقدر دلتنگه، هی امتانع میكرد، هی زهرا اصرار، پیراهن رو آورد، روایت نوشته، تا پیراهن رو بو كرد، دیدن خانم غش كرد، رو زمین افتاد، می خوام بگم بی بی طاقت نداشتی، پیراهن بابا رو ببینی، من بمیرم برا اون سه ساله ای كه تا بهانه ی بابا رو گرفت، دیدن نانجیب ها از در خرابه یه طبقی دارن میارن، قول بده ناله هات تموم نشه برای باقی شعر، همچین كه رو پوش رو كنار زد، بچه ترسید، عمه جان این سر كیه؟ آخه حق داره بچه، باباش این طوری نبود، همه صورت زخمی ، لبها تركیده، بی بی كنار قبر بابا با باباش حرف می زد، اما این سه ساله، كنار سر بریده بابا،  گفت:بابا، خیلی درد و دل دارم باهات بابا،} درشام بی كسی مرا داد می زند زخمی كه بال چشم ترم را گرفته است {اگه كسی تا حالا برا رقیه سلام اللله علیها گریه نكرده باشه، با این بیت تلافیش رو در بیاره.} هر جا زقافله عقب افتاده ام ضجر از روی اسب موی سرم را گرفته است. {هر جا رقیه رو می زند رو می كرد به عمه جانش میگفت:اگه عموم بود، اینها جرأت نداشتن من و بزنن} دق مرگ كرده حرمله ام بس كه در برم بر نی سر عموی حرم را گرفته است {این یكی رو به اندازه ی غیرتی كه پا روضه ی بی بی داری باید پاش ناله بزنی.} انگشت های طعنه امانم بریده است خیرات شهردور وبرم را گرفته است این كه بی تابِ، رو زمین خوابِ، دختر شاهِ شده بی بابا، اما حالا، با كیا همراه {اونجا اگه تو مدینه، غربت اگه بود، اما علی بود سلمان بود، اباذر بود، اینجا هر وقت سر از محمل بیرون میكرد، باید سرهای بریده رو میدید، یا باید شمر و خولی رو می دید.} شده بی بابا، اما حالا، با كیا همراه نزنید اینقدر، بی گناهه توی ویرونه، یه ریز می خونه كجایی بابا ;كی میگه بابا، نَوه ی زهرا بی كس و كاره  یتیم تنها كه نشسته، با لباس پاره آخه كی گفته، خنده داره آفتاب از كدوم طرف در اومده كه بابام با سر اومده لب تشنه بریده حنجر اومده كه بابام با سر اومده غریب مادر اومده @Asheghane_hazrat_zeynab «کانال مداحی عاشقان حضرت زینب سلام الله علیها» ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
مداح:👌💐 ┅═┄⊰🌿༻🌺༺🌿⊱┄═┅ به شوق شاخۀ طوبی ستاره می ریزد به پایِ دختر موسی ستاره می ریزد به روی خویش در آیینه می زند لبخند خدا به خندۀ زهرا ستاره می ریزد علی چه ذوقی کرده به خیرِ پاقدمش و مشت مشت قمر با ستاره می ریزد نشسته زل زده بابا به چهرۀ دختر به لحظه هایِ تماشا ستاره می ریزد به یُمنِ مقدمِ این نورسیده جبرائیل زِ بامِ جنت الاعلی ستاره می ریزد هزار مرتبه الله اکبرش گفته براش چادرِ حوا ستاره می ریزد به چشم روشنیِ نجمه آمده مریم گلاب می پاشد یا ستاره می ریزد خبر دهید به مردم کریمه آمده است بیاورید تمنا ، ستاره می ریزد کریمه ای که زیک گوشه چشمِ احسانش میانِ سفرۀ دنیا ستاره می ریزد به بارش آمد نه قطره قطره که این ابر به قدرِ وسعتِ دریا ستاره می ریزد فرشته ها همه تعارف کنن نقل و نبات نثار زینبِ آقا امام رضا صلوات ┅═┄⊰🌿༻🌺༺🌿⊱┄═┅ دوباره بحرِ کرم در تلاطم آمده است به جلوه طاهرۀ یذهب عنکم آمده است چه دیدینی ست در آغوشِ حضرتِ نجمه عزیز کردۀ مولایِ هفتم آمده است دهانش آب نیفتاده بلکه نهرِ عسل ز بوسه از لبِ سلطانِ هشتم آمده است نگاه کن به دلِ ذره ذرۀ هستی ز شوقِ آمدنش در ترنم آمده است تمام پنجره ها محو در تماشایت مگرکه حُسن خدا در تجسم آمده است سلام کرده و در پایِ گنبدش خورشید پی جوابِ سلامٌ علیکم آمده است سرِ گرفتنِ اذن طلوع چون هر روز از آسمانِ چهارم سویِ قم آمده است نشسته است دو زانو که مستفیض شود جنابِ خضر به کسبِ تعلم آمده است اگر که صحن عتیقش فرشته باران است عجیب نیست ، بهشتِ تبسم آمده است چه احتیاج به خواهش کریمه با رقبت به استجابت حاجاتِ مردم آمده است امام از تو بخواهد که کم دلیلی نیست کسی به جز تو سزاوارِ اشفعی لی نیست ┅═┄⊰🌿༻🌺༺🌿⊱┄═┅ سلام و عرضِ ارادت به محضرت بانو رسیده ام بزنم حلقه بر درت بانو به غیرِ گوشۀ بام تو آشیانم نیست بریز دانه برایِ کبوترت بانو امام تو به لبش مزۀ فداها داشت به سِیر در جَلواتِ مطهرت بانو ملیکه ای به حدودِ حریم اهل البیت و خواهریِ تو فخرِ برادرت بانو مصمم است به قربانیِ پسر این بار خلیل دست به سینه در برابرت بانو ز بیکرانِ علم تو قطره ای کافیست برایِ حورۀ علامه پرورت بانو نگاهِ ملتمس زائرِ تو دل بسته به دستگیریِ فردایِ محشرت بانو ┅═┄⊰🌿༻🌺༺🌿⊱┄═┅ *گفت مردد بودم تو ذهنم اومده بود آیا این خانم روزِ محشر میتونه اهلِ قم رو شفاعت کنه یا نه ؟ در عالم رویا دیدم فرمودن این چه حرفیه داری میزنی ؟.. شفاعت اهلِ قمُ میرزایِ قمی هم میتونه انجام بده .. این خانم شفیعۀ عالمه .. روزِ محشرِ همه دست به دامنِ بی بی هستند ..* نگاهِ ملتمس زائرِ تو دل بسته به دستگیریِ فردایِ محشرت بانو فقط به نذرِ فرج این دو بیت هم روضه ببخش میشود آزرده خاطرت بانو به احترام شما را به قم که آوردن نه سنگ و چوب که گل بود بر سرت بانو ندید سایه ای از ناقۀ تو نامحرم نسیم کی شده نزدیک معجزه ات بانو ┅═┄⊰🌿༻🌺༺🌿⊱┄═┅