خسته از این غم گرفته ماتم
رضا برای غریب امامم
خودش غریب غریب ترین هاست
خدا میدونه که خیلی اقاس
سرت سلامت اقای خوبم از غم بابات برات می خونم
چه بی حیا در زیر شکنجه به روی خاکا میکشه پنجه
آه آه ازین غریبی آه به ضرب سیلی آه چه بی شکیبی آه
آه آه چه بی حیازد آه به ضرب پا زد آه چه ناروا زد آه
وای وای ازین غریبی وای....
..............................................
با چشم گریون داره میباره
بجز توسل نداره چاره
طعنه و دشنام میده عذابش
زنجیر پاهاش شده رکابش
مزن حرومی تو سیلی از کین مگر چه کرده این حامی دین
جرمش چه بوده در کنج زندان گشته جدا از بین عزیزان
آه آه گرفته آتش آه شده کلامش آه مبر تو نامش آه
آه آه بزن مرا تو آه ولی مبر تو آه نام گلم رو آه
وای وای ازین غریبی وای....
.................................................
سهم تو آقا از دار دنیا
شده یه تخته آه و واویلا
با جسم خونی بی یا رو یا ور
رهاشدی بر یک لنگه ی در
جسم تو آقا برده دلم را ما بین اعدا انجا که تنها
یک پست نامرد در پیش زینب ببرید ه راس سالار زینب
آه آه راس و نی و تیر آه در زیرزنجیر آه زینب شده پیر آه
آه آه وای از اسارت آه بزم و جسارت آه انگشتِ غارت آه
وای وای ازین غریبی وای...
۱۴۳۴
عرض ارادت زائر به ساحت مقدس حضرت موسی بن جعفر علیه السلام
السلام السلام یا موسی بن جعفر
ای امام همام یا موسی بن جعفر
یا باب الحوائج یا موسی بن جعفر 2بار
زائر دربارم یا موسی بن جعفر
دید سی خونبارم یا موسی بن جعفر
عشقینده بیمارم یا موسی بن جعفر
یا باب الحوائج یا موسی بن جعفر 2بار
عبد گنهکارم یا موسی بن جعفر
بی کس و بی یارم یا موسی بن جعفر
زار و دل افکارم یا موسی بن جعفر
یا باب الحوائج یا موسی بن جعفر 2بار
ای شاه عالمین. یا موسی بن جعفر
زهرایه نورعین یا موسی بن جعفر
سلطان کاظمین یا موسی بن جعفر
یا باب الحوائج یا موسی بن جعفر 2بار
ای حجت خدا قاپووا گلمیشم
وی سبط مصطفی قاپووا گلمیشم
دردیمه قیل دوا قاپووا گلمیشم
یا باب الحوائج یا موسی بن جعفر 2بار
ای ابن مرتضی قاپووا گلمیشم
وی والد الرضا قاپووا گلمیشم
ائت غصدن رها قاپووا گلمیشم
یا باب الحوائج یا موسی بن جعفر 2بار
ای دردلره درمان یا موسی بن جعفر
غربتده باغری قان یا موسی بن جعفر
یوردی سنی زندان یا موسی بن جعفر
یا باب الحوائج یا موسی بن جعفر 2بار
اون بیر ایل زنداندا سن سینه داغلادین
اوغلون رضانی سن سسلدین آغلادین
جدین حسینه زنداندا یاس ساخلادین
یا باب الحوائج یا موسی بن جعفر 2بار
دائم ئورک قانین یین وای آقام وای
دین اوسته هر ظلمه دوزن وای آقام وای
زندان ائوینده جان وئرن وای آقام وای
یا باب الحوائج یا موسی بن جعفر 2بار
زنجیر ستمدن اولموشدون چوخ خسته
گوشه ی غربتده جان ویردین دین اوسته
جانلار فدا اولسون سن تک حق پرسته
یا باب الحوائج یا موسی بن جعفر 2بار
AUD-20220227-WA0002.mp3
7.55M
🔳 #شهادت_امام_کاظم(ع)
🌴روضه موسی بن جعفر(ع)
🌴آقا بیا که روضه موسی بن جعفر است
﷽
#روضه_دفتری
#امام_موسی_کاظم(ع)(3)
#السلام_علیک_یا_ابالحسن
#یاموسی_ابن_جعفر_ایهاالکاظم
#یابن_رسول_الله_یا_حجة_الله....
#همه_با_هم...
#یا_وجیها
تو زیارت نامه آقا موسی ابن جعفر داریم..
#السَّلامُ عَلَى الْمُعَذَّبِ فِي قَعْرِ السُّجُونِ...
وَ ظُلَمِ الْمَطَامِيرِذی الساق المرضوض بحلق القیود و الجنازة المنادی علیها بذل الاستخفاف... »
« خدایا! درود فرست بر اون امام مظلومی که ساق پای نازنینش.. بر اثر حلقههای زنجیر کوبیده شد.. بعد از شهادتش جنازه پاکش را با وضع ناشایست از زندان خارج کردند...
🌾صدای ناله ای از کنج زندان
🌾بگوشم میرسد با چشم گریان
🌾گمانم باشد این صورت مکدر
🌾صدای حضرت موسی ابن جعفر
(چی میگه اقا) آخ...
◾️جوان بودم دراین زندان شدم پیر
◾️ندارم طاقت این کندو زنجیر
◾️چه سیلی ها زدست خصم خوردم
◾️چو زهرا مادرم درغم فسردم
کنج زندان ناله میکرد...آی غریب نوازا..آی حاجت دارا...
(اوج )(دشتی)
🥀آخ ..الهی از دل زارم گواهی
🥀ندارم جز تو من دیگر پناهی
🥀دگر معصومه جان بابت نبینی
🥀بمرگم در مدینه می نشینی
🥀آخ ..رضا بابا بیا اندر بر من
🥀بدامن گیر این ساعت سر من
🥀بیا زنجیرم از گردن تو بردار
🥀روم سوی وطن باچشم خونبار
امروز متوسلیم دره خانه اقا موسی ابن جعفر..
آی حاجت مندا ..آی گرفتارا..آی اونی که بهر امید اومدی تو مجلس نشستی...
خطیب بغدادی،، عالم سنی یه..میگه هر وقت من گرفتار می شدم..
می اومدم کنار قبر آقا موسی ابن جعفر..
حاجتمو میگرفتم میرفتم..
(نمیدونم چه حاجتی داری ...چه نیتی داری
اما آقاباب الحوائجه)
حاجت مندی ..گرفتاری..آخ جوون داری..مریض داری....
(هر حاجتی داری مد نظر بگیر)
🥀تو رو خدا برا گرفتارا دعا کنید.. برا جوون دارا دعا کنید..
راس همه حوائجمون فرج آقامون مولامون امام زمان عج
🥀به نام نامی آقا موسی ابن جعفر..
🥀یا باب الحوائج، یا موسی بن جعفر
(همه زمزمه کنن)
🥀یا باب الحوائج یا موسی بن جعفر
🥀آقا برس به دادم، از غم بده نجاتم
🥀یا باب الحوائج یا موسی بن جعفر
🥀آقا ببین غریبم آقا چه بی شکیبم
(زندانی غریب بغداده
قربون غربتت برم آقا جان)
اما عاشقای آقا موسی بن جعفر...
دو نفر مرگ خودشونو از خدا طلب کردن..
آی سادات مجلس ، یکی مادرتون زهرای مرضیه بود ، یه وقت حسنین و زینبین و صدا زد ، فرمود بچه ها می خوام دعا کنم دستاتون و بالا بیارید ..
(بچه ها خوشحال شدن گفتن مادر می خوای برا شفات دعا کنی ؟ آره مادر )
اینجا بود بی بی فرمود : اللهم عجل وفاتی سریعا .
🥀یکی ام میوه دلش امام کاظم بود ..
هر روز وقت غروب که میشد
اونقدر زندان بان آقا رو اذیت می کرد ..شکنجه میکرد ..
توهین میکرد..
که دیگه اواخر عمر لحن مناجات آقامون عوض شده بود
(چی می گفت آقا ؟)
می فرمود خدا دیگه مرگ منه موسی بن جعفر رو برسون .
🥀آقا نیمه های شب اینطور با خدای خودش مناجات می کرد :
ای خدایی که گیاه رو از بین آب و گل نجات می دی .
ای خدایی که شیر رو از بین خون جدا می کنی
بچه رو از رحم مادر نجات می دی ..
دیگه موسی بن جعفر رو از زندان خلاص کن
آی ..
▪️به یارب یارب شب زنده داران
▪️به امید دل امیدواران
▪️ به آه سینه ی طقلان گریان
▪️خلاصم خدا از کنج زندان
(ترکی)
◾️غرببم گوشه ی زنداندا یارب
◾️داها یوخدور رمق بو جاندا یارب
◾️یانمیدا نه باجی نه قارداشیم وار
◾️نه همدم نده بیر یولداشیم وار
◾️غربب اولسه آچوب باشین کیم آغلار
◾️کیمی نوحه دیوب کیم سینه داغلار
چقد زود دعای آقا مستجاب شد...
⬅️یه وقت دیدن در زندان باز شد چهار نفر دارن بدنی رو غریبانه،، رو یه تخته چوب،، از زندان بیرون می آرن .
آخ یه وقت دیدن چقد بدن آقا سنگینه ، خدا بدنی که سالهای سال گوشه زندان بوده نباید انقدر سنگین باشه !!
تا عبا رو کنار زدن.. دیدن هنوز غل و زنجیر.. به دست و پای مبارک آقا موسی ابن جعفره..
⬅️اما بگم شیعه ها چه کردند.. بدن امام رو احترام کردن ، کفن کردن ، کفن قیمتی پوشوندند...
چه تشیع جنازه ی باشکوهی شد..
🌴اما میخای ناله بزنی دلتو ببرم کربلا...
آی دلای کربلایی...
🌴لا یوم کیومک یا ابا عبدالله..
دلا بسوزه برا جد غریبش حسین ، وقتی امام سجاد می خواست بدن بابا رو دفن کنه صدا زد بنی اسد یه قطعه حصیر ( بوریا) بیارید.. میخوام بدن بابای غریبم و کفن کنم..
(دشتی)
🌾 مگر به کربلا کفن
🌾 به غیر بوریا نبود
🌾مگر حسین تشنه لب
🌾عزیز مصطفی نبود
🌾آخ مگر کسی که کشته
🌾شد تنش برهنه میکنند
🌾مگر که پاره پیروهن
🌾به پیکرش روا نبود
🌾الا لعنه الله علی القوم الظالمین و سیعلم الذین ظلموا ای منقلب ینقلبون .
🌾حالا از سویدای دلت ،به نیت سلامتی و فرج امام زمان ، شفای همه بیماران ، هدایت و خوشبختی جوونامون ، عاقبت به خیری مون سه مرتبه صدا بزن
#یا_حسین
#امام_کاظم_علیه_السلام
◼️ غل و زنجیرهایی که استخوانهای مبارک حضرت موسی بن جعفر "علیهماالسلام" را خُرد کرده بود...
در دو فراز از زیارتنامه های مأثور از اهلبیت "علیهمالسلام" به مصیبت غل و زنجیرهایی که به حضرت موسی بن جعفر علیهماالسلام بسته بودند، اشاره شده است:
🔻در زیارتنامه ای که سید بن طاووس در "مصباح الزائر" نقل میکند، چنین آمده است:
... وَالمُعَذَّبِ فی قَعرِ السُّجونِ وَظُلَمِ المَطامِیرِ، ذی السّاقِ المَرضوضِ بِحِلَقِ القُیودِ
▪️سلام بر آن امامی که در قعر زندانها و در تاریکی سیاهچال ها، او را عذاب میدادند و به واسطه غل و زنجیرها، ساقِ پایش خُرد شده بود.
📚مصباح الزائر ص٥٨٩
🔻 و در زیارتنامه معروف به زیارت "ائمة المؤمنين" وقتی که به مصیبت حضرت موسی بن جعفر علیهماالسلام میرسد، اینگونه از آن حضرت یاد میکند:
وَ مُکَبَّلٍ فِی السِّجْنِ قَدْ رُضَّتْ بِالْحَدِیدِ أَعْضَاؤُهُ...
▪️و آن امامی که در زندانها، سر تا پایش در غل و زنجیر بود به گونهای که آهن ها، استخوانها و اعضای بدن مبارکش را خُرد کرده بود...
📚المزار الکبیر ص ۹۴
📚مصباح الزائر ص ۲۳۹
🔳 "هدایة الکبری" نیز این مصیبت را چنین نقل میکند:
هارون الرشید به سندی بن شاهک دستور داد تا در خانهاش، زندانی برای موسی بن جعفر علیهماالسلام فراهم سازد،
و يُقيَّدُه بِثَلاثينَ رِطلاً مِن الحَديد، و َيلزُمه و يَضيقُ عَليه، و يَقفُلُ البابَ في وَجهِه و لَا يَدعَهُ يَخرج الّا لَلوُضوء
▪️ و امر کرد تا امام علیهالسلام را در سی غل و زنجیر ببندد و بر او سخت گرفته و درب زندان را به روی او باز نکند مگر برای طهارت.
📚هداية الكبرى ص ٢٦٥
#امام_کاظم_علیه_السلام
◼️ پیکر مطهر غریب بغداد را، گُل باران کردند و پیکر مطهر غریب کربلا را، لگدمال...
بعد از آنکه گروهی از شیعیان متوجه شهادت حضرت موسی بن جعفر علیهماالسلام شدند، جمع قابل توجهی آمدند و آنقدر شاخههای گُل بر روی جنازه مطهر ریختند که آن بازاری که پیکر مطهر حضرت موسی بن جعفر علیهماالسلام را از آن عبور داده و در آن قرار داده بودند،
سُمِّيَ بَعدَ ذَلكَ بِسوقِ الرَّياحِين
▪️ از آن به بعد به "سوق الرياحين" (بازار گُلها) معروف شد.
وَ بنَي عَلى المَوضعِ الَّذِي وُضعَ فيهِ الجُثمانُ المُقدسُ بِناءً لِئَلَّا تَطَأهُ الناسُ بِأَقدامِهم تَكريماً لَه
▪️و از آن به بعد، در آن محلی که پیکر مطهر آن حضرت را گذاشته بودند، شیعیان یک بنایی ساختند تا مردم، آن محل را با لگدهایشان، پایمال نکنند.
📚 الأنوار البهية، شیخ عباس قمی، ص۹۹
✍🏻 آه... یا موسی بن جعفر!
حتی آن محلّی که پیکر مطهر شما را در آنجا گذارده بودند، نگذاشتند پایمال شود...
حال چه بگوییم؟! و چگونه گریه کنیم بر آن ساعتی که مقاتل نوشتهاند:
ثمّ إنّ عُمرَ بنِ سَعد قال: مَن يُبادِرُ إلَى جَسدِ الحُسين عليه السّلام فَيُوَطِّأَه؟
▪️سپس عمر بن سعد ملعون گفت: چه کسی است که به جسد (امام) حسین "علیهالسلام" مبادرت کرده و آن را لگدمال کند؟
فَاْبتَدرَ إليهِ عَشرةُ فَوارسَ، فَحَطَّمُوا صَدرَه وَ ظَهرَه.
▪️پس در این هنگام ده سواره، با اسب هایشان بر آن بدن شریف تاختند و استخوان های سینه و پُشت آن حضرت را خُرد کردند...
📚مقتل أبي مخنف ص ۹۹
#امام_کاظم_علیه_السلام
◼️ وقتی که لبهای جنازه مطهر موسی بن جعفر "علیهماالسلام" ، به سخن باز میشود...
سندی بن شاهک دستور داد جنازه مطهر موسی بن جعفر علیهماالسلام روی جِسْر (پُل) بغداد گذاشتند و به مردم اعلام کرد که موسی بن جعفر (علیه السلام) به مرگ طبیعی از دنیا رفته است، مردم بر آن حضرت نگاه میکردند و اثر جراحت در او نمیدیدند.
▪️روایت شده است که:
یکی از مخلصین از شیعیان در آن هنگام کنار جنازه آمد و شنید که مردم میگویند:
موسی بن جعفر (علیه السلام) کشته نشده بلکه به مرگ طبیعی از دنیا رفته است.
او به حاضران گفت:
من این موضوع را از خود موسی بن جعفر (علیه السلام) میپرسم. گفتند: او از دنیا رفته، چگونه تو را از حال خود آگاه سازد؟
او نزدیک جنازه آمد و گفت:
ای فرزند پیغمبر، تو راستگو و پدرت راستگو است، به ما خبر بده آیا شما را کشته اند یا خود از دنیا رفتهاید؟
امام "علیهالسلام" لب به سخن گشود و سه بار فرمود:
قَتْلاً قَتْلاً قَتْلاً.
▪️مرا کشته اند...
مرا کشته اند...
مرا کشته اند...
📚 اثباة الهداة، شیخ حر عاملی، شرح حال امام کاظم (علیه السلام).
✍ آری.... هيچ جای تعجب نیست که لب های جنازه مطهر امام، به سخن باز شود؛ حتی بالاتر از این معجزه هم رخ داده است...
در همان جایی که زینب کبری "علیهاالسلام" حیران و سرگردان در پی جنازه مطهر سیدالشهدا علیهالسلام میگشت که از حلقوم بریده برادر، نالهای به گوشش رسید که:
إِلَیَّ إلیَّ... اُخَیَّّة اُخَیَّّة
▪️بیا بیا خواهرم... که من اینجایم...
شور
تویی که بابای حضرت سلطانی
تموم هستی شاه خراسانی
آقا امام هفتمی تنها امید مردمی
عشق ملیکه قمی عشق ملیکه قمی
میگیرن دست به دعا مریض دارا
میخونن با یک نفس گرفتارا
یا باب الحوائج یا موسی بن جعفر
به کاظمین تو دلم گره خورده
ضریح زیبایت دین و دلمو برده
چه حرم و چه گنبدی حس میکنی تو مشهدی
اومدم با پای دل به کاظمین
یه سفر ایشالله بین الحرمین
ابا عبدالله
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
امام_کاظم #مرثیه_امام_کاظم
کیست این مرد که اوصاف پیمبر دارد
از قدم تا به سرش هیبت حیدر دارد
بی عصا آمده و حضرت موسی شده است
ریشه در سلسله ی حضرت جعفر دارد
بی سبب نیست اگر حاجت ما را داده
به لبش زمزمه ی سوره ی کوثر دارد
دلم از سوز غمش در تب و تاب افتاده
دلم از سوز غمش داغ مکرّر دارد
چند وقتی است که دنبال اجل می گردد
کنج زندان بلا روضه ی مادر دارد
چند وقتی است تنش سخت به هم ریخته است
اینقَدَر زخم، روی پیکر لاغر دارد
از روی تخته ی در، پیکر او بردارید
چند تا خاطره ی سوخته از در دارد
با عبا زود بپیچید به هم پایش را
اینکه اینگونه تنش ریخته دختر دارد
پیکرش از چه چنین بین گذر افتاده
یک نفر نیست تنش را ز زمین بر دارد
لااقل چند کفن بهر تنش آوردند
دست کم روی تن سوخته اش سر دارد
پسرش آمده بالای سرش اما باز
روضه خوانِ دل من روضه ی اکبر دارد
همه جا را تن صد چاک علی می بینم
بس که در پیکر خود زخم ز خنجر دارد
کنج زندان بلا به غم اسیری
زیر لب دعا میکردی که بمیری
دست و پای تو ، بسته به زنجیره
مادرت روضه ، برا تو میگیره
زخمی شده چرا ، آقا بال و پرت
بی تاب تو شده ، معصومه دخترت
روحی لک الفدا
******
بسته دستای تو رو دشمن کافر
تن پاک تو شده نحیف و لاغر
نه توون داری ، بی کس و بی یاری
تو قفس ذکر ، خدا به لب داری
بارون می باره از ، گوشه ی چشم ترت
بی تاب تو شده ، معصومه دخترت
روحی لک الفدا
******
اگه آقا به شما شده جسارت
بخدا دختر تو نرفت اسارت
واسه ی زینب ، دل تو می سوزه
ولی راس تو ، نرفته بر نیزه
با یاد کربلا ، تو گریه میکنی
شب تا سحر شده ، کارت سینه زنی
روحی لک الفدا
دروصف شهادت امام کاظم(ع)
پدر=امام صادق(ع)
مادر=حمیده خاتون
تولد=۲۰ ذالحجه یا۷صفرسال۱۲۸ هجری مدینه
امامت=۳۵ سال ازسال۱۴۸تا۱۸۳قمری
شهادت=۲۵رجب سال۱۸۳ درسن ۵۵سالگی بوسیلهً زهربدستورهارون رشید وتوسط سندی ابن شاهک یهودی درزندان درشهرکاظمین به شهادت رسید
﷼﷼﷼﷼﷼#######﷼﷼﷼﷼﷼﷼
بر نور ولا امام هفتم صلوات
بر ابا الرضا عزیز مردم صلوات
بر باب حوائج اِلا الله به جهان
بر موسی جعفر دمادم صلوات
﷼﷼﷼﷼﷼﷼﷼
همه عمرم به زندانها سپر شد
نگاهم ماند بر ره بي اثر شد
مرا زنجير و غل از پا نينداخت
ز دشنام عدو عمرم به سر شد
﷼﷼﷼﷼﷼﷼
درشام و سحر ز اشک خود غوغا کرد
احیاء مرام مادرش زهرا کرد
جان داد اگر چه او به کنج زندان
منشور رهائی بشر امضا کرد
﷼﷼﷼﷼﷼﷼
چون سرو همیشه راست قامت بودی
معنای شرافت و شهامت بودی
در بهت سکوت ظلم هارون عمری
فریاد رسای استقامت بودی
﷼﷼﷼﷼﷼﷼﷼
چون موج به هر کرانه می خوردی تو
بس طعنه از این زمانه می خوردی تو
از دست عدو به جرم حق خواهی و عشق
چون فاطمه تازیانه می خوردی تو
﷼﷼﷼﷼﷼﷼
هر گه که نسیم از ره بغداد آید
ما را ز حدیث عشق و خون یاد آید
اى گل که به گردن تو غل افکندند
از صبر تو زنجیر به فریاد آید
﷼﷼﷼﷼﷼﷼﷼
ای آنکه دو چشمت از غمم بارانی ست
دریای دلت برای من طوفانی ست
از این که به زندان شده ام غم داری
غافل که امام عصرتان زندانی ست
﷼﷼﷼﷼﷼﷼﷼
هرگاه غمت به سینه با ناز آید
جان بر تن غمدیدۀ من باز آید
تا صحن و رواق کاظمینت با شوق
مرغ دل خسته ام به پرواز آید
﷼﷼﷼﷼﷼﷼﷼
بودی تو اسیر، چارده سال کُجا ؟
گردید الَفِ قَدِّ تو چون دال کجا ؟
ای باد صبا برو، به خُفّاش بگوی
خورشید کُجا ،قَعر سِیه چال کجا
﷼﷼﷼﷼﷼﷼﷼
آنچنان زهرعدوازنفس انداخت مرا
که اجل ره سپر باغ جنان ساخت مرا
عجبى نیست اگر وقت عیادت پسرم
دید با این تن کاهیده و نشناخت مرا
﷼﷼﷼﷼﷼﷼
اى بر همه خلق مقتدا ادرکنى
اى روح و روان مرتضى ادرکنى
اى موسى کاظم اى امام محبوس
اى یوسف آل مصطفى ادرکنى
﷼﷼﷼﷼﷼﷼﷼
امشب رضا ز سوز جگر گریه مىکند
مانند سیل ز ابر بصر گریه مىکند
تنها پسر نه، دختر چشم انتظار هم
از داغ جانگداز پدر گریه مى کند
﷼﷼﷼﷼﷼﷼﷼﷼﷼﷼﷼﷼﷼﷼﷼
خدا از ما نگیرد منت بابالحوائج را
غمِ او روضهی او صحبت بابالحوائج را
سر هر روضهای که گریه کردم سفرهای دیدم
خدا از ما نگیرد هیأت بابالحوائج را
سرِ راهش گرفتم کاسهام را کاسهام پُر کرد
گدا باید بداند عادت بابالحوائج را
کریمان چشم بر راهاند چیزِ کم نباید خواست
خدا پاینده دارد دولت بابالحوائج را
از این نان و پنیر و سبزیِ نذریِ مادرهاست
اگر این خانه دارد برکت بابالحوائج را
سلامش کردم و دیدم رضایش هم جوابم داد
خدا را شکر دارم حضرت بابالحوائج را
برای قُرب لازم بود اگر ما سجدهای کردیم
نگیرید از سرِ ما عزت بابالحوائج را
وصیت کردهام آنروز بگذارند بر چشمم
کنارِ مُهرِ تربت ، تربت بابالحوائج را
تمام زندگی مدیون این آقای مظلومیم
نمیدانیم اما قیمت بابالحوائج را
خدا لعنت کند سَندیِ شاهک را ، به در بگذاشت
نگاهِ دخترِ بی طاقت بابالحوائج را
سیه چال است جای یک نفر ، یعنی که حس میکرد
یقینا زیر پایش قامت بابالحوائج را
سیه چال آنقدر تاریک زهرا هم نمیبیند
کبودیهای روی صورت بابالحوائج را
برای سقفِ کوتاهش شکسته ساق پایش را
حرامی کم نموده زحمت بابالحوائج را
دعاکن زیر این زنجیرها شلاقها غُلها
نبیند دختر او حالت بابالحوائج را
نمیشد پا شود اما زِ حالش خوب پیدا بود
کسی زخمی نموده غیرت بابالحوائج را
به روی تختهای اُفتاده گِردش چار حمال است
اما شُکر
نمیبیند رضایش غارت بابالحوائج را
((حسن لطفی))
﷼﷼﷼﷼﷼﷼﷼﷼﷼﷼﷼﷼﷼﷼﷼
مرثیه
﷼﷼﷼﷼﷼
ای ولی نعمتِ ایران پدرت را کشتند
آه ، ای شاهِ خراسان پدرت را کشتند
در میان حرمت سینه زنان می گوییم ...
وامصییت که رضا جان پدرت را کشتند
آنقَدَر از نفس حیدری اش ترسیدند .
آخر از ترس ، هراسان پدرت را کشتند
چارده سال ، سیه چالِ بلا جایش بود
عاقبت در دلِ زندان پدرت را کشتند
از بلا هر چه که می شد به سرش آوردند
امتِ دور ، ز انسان پدرت را کشتند
اشک ، در چشم و به لب نالهً خَلِّصْنی" داشت
در عوض با لب خندان پدرت را کشتند
تا که دیدند کسی نیست ، که یاری ش کند ...
چقَدَر ساده و آسان پدرت را کشتند
حتما آن لحظه که بارید ، برای جدش .
موقع بارش باران پدرت را کشتند
گر چه از فرطِ شکنجه بدنش آب شده ...
تو بگو با لب عطشان پدرت را کشتند ؟
گر چه اصلا غُل و زنجیر ، لباسش شده بود
کِی دگر با تن عریان پدرت را کشتند
رضا_قاسمی
VC_2023_01_20_09_53_02.mp3
920K
بانوای عبداللهی __________👆
یارالیسان آی ننه لطف ایله بیر باخ منه
جان حسین و حسن زینبی ترک ایلمه
سنسیز بوقلبیمی غم آلور
دور بیرده زلفیمه شانه وور
یارالی ننه یارالی ننه
لعن اولا اهریمنه در گهووی یاندیریب
والله حلال ایتمرم. کیم سنه سیلی ویریب
وای منه گل طاها صولوب وای ننه گوزووه قان دولوب.
یارالی ننه
ایوده حسین هر گیجه سینه سینی داغلیور
سن توخیان کوینکه گه هی باخوری اغلیور
حیف اولا آنا گولرووه. کوینک توخیان اللرووه
یارالی ننه
حاج کاظم اکبری_شهادت امام کاظم علیه السلام97 - شور - تویی که بابای حضرت سلطانی-1523875766.mp3
2.57M
نوحه شور
شهادت حضرت موسی بن جعفر
حاج کاظم اکبری🎤
#نوحه واحدو سنگین شهادت امام کاظم (ع)
آی عاشقا گریه کنید شاخه ز گل جدا شده
غریب شهر کاظمین از تو قفس رها شده
ببین دل شکسته ام اسیر بُغض و نالته
صاحب عزای تو آقا مادر هجده سالته
امام کاظم ،شد دیگه آزاد
آقام غریبه ، ای داد بیداد
آه و واویلا (۴)
امشب اگه خدا بخواد کبوتر حرم می شم
سرمیزنم به کاظمین مهمون ذوالکرم می شم
کاشکی منم برا اَبد زندونیِ تو می شدم
پای ضریح باصفات قربونیِ تو می شدم
این دل زارم ، داره بهونه
از غربت تو ، داره می خونه
آه و واویلا
دشمن بی حیای تو شد باعث آزار تو
سیلی و تازیانه ها بوده همش افطار تو
آروم آروم بارونِ خون می چکه ازستاره ها
آروم آروم داره می ره تنی رو تخته پاره ها
چه غریبونه ، جون می دی آقا
می رسه از دور ، ناله ی زهرا
آه و واویلا
#کربلایی_مرتضی_شاهمندی
ذاکر و شاعر اهلبیت (ع)
کربلایی مرتضی شاهمندی
کمالی:
یا امام رضا (ع):
امشب شده هر دیدهای دریای گوهر
آتش زده بر باغ دین، هارون کافر
فرزند زهرا میوهی بستان حیدر
شد کشتۀ زهر جفا موسی بن جعفر
شاهِ خراسان! سرت سلامت
مولا رضا جان ! سرت سلامت
در کنج زندان مظهرِ ایثار و تقوا
زیر غُل و زنجیرِ خصم افتاده از پا
بر غربتش در سینهها گردیده غوغا
بزم عزایش گشته در هر سینه بر پا
ای مِهر ایمان ! سرت سلامت
مولا رضا جان ! سرت سلامت
از کینهی هارونِ ملعونِ ستمکار
فرزندِ زهرا گشته در زندان گرفتار
در عرشِ حق پیغمبرِ خاتم عزادار
باشد از این غم دیدگانِ شیعه خونبار
ای بهتر از جان ! سرت سلامت
مولا رضا جان ! سرت سلامت
امشب سرشکِ غصه جاری از دوعین است
در هر دلی برپا دوباره شور و شین است
شور و نوای کربلا در کاظمین است
کاظم گُلِ زندانیِ باغِ حسین است
ای باغِ ایمان ! سرت سلامت
مولا رضا جان ! سرت سلامت
آنکس که میبوسد فرشته آستانش
باشد مَلَک هر روز و هر شب پاسبانش
ماهی که گشته سقفِ زندان آسمانش
آتش زده زَهرِ ستم بر باغِ جانش
خورشیدِ تابان ! سرت سلامت
مولا رضا جان ! سرت سلامت
موسی بن جعفر نخل پر بار سیادت
زندان خود را کرده محراب عبادت
از جورِ هارونِ پلیدِ پُر حسادت
نوشیده با زهر جفا شهد شهادت
یارِ ضعیفان ! سرت سلامت
مولا رضا جان ! سرت سلامت
خورشید عالمتاب دین مولای دلها
نور جمال کبریا فرزند زهرا
در بند هارون الرشید افتاده از پا
در ماتم جانسوز او شد دیده دریا
ای روح قرآن ! سرت سلامت
مولا رضا جان ! سرت سلامت
علی اکبر شجعان
4_6003525270831632440.mp3
3.36M
هدیه به حضرت موسی ابن جعفر باب الحوایج. صلوات
اللهم صل علی محمد وال محمد و عجل فرجهم
شور و زمینه و زمزمه روضه موسی ابن جعفر
لحظه های آخرو
اشک تو بی صدا شده
ذکر لبت. رضا رضا
رضا رضا رضا شده
تن تو چقدر شده نحیف و لاغر آقا
بمیرم برات که افتادی دیگه تو از پا
مونده روپهلوی تو
هنوزم آقا جای پا
دست قنوت تو شکست
به زیر ضربه های پا
بس که با دستای بسته تو قفس. کشیدنت
نفست بند اومده سخته نفس کشیدنت
وقتی نماز اخرو
خوندی رو تربت حسین
با لب تشنه افتادی
به یاد غربت حسین
جدمو کنار آب. با لب تشنه کشتن
جدمو با تیرو تیغ و سنگ و دشنه کشتن
از روتل خواهر تو
با گریه می زدش صدا
ای زینت دوش نبی
افتادی زیر دست و پا
با چه وضعی تن تو داره میشه که پامال
با چه وضعی تن تو می کشونن تو گودال
انگشترتوساربون
برده خبر دارم حسین
انگشتت و بگو باید
از کجا بر دارم حسین
از بس زیر نعل مرکب تن تو پا خرده
عزیزدلم تموم استخوانها خرده
4_5825417499667073848.mp3
6.73M
🕯🥀🍂
🥀
🌴 چه زندان و چه زندانبانی
🥀 تو این شبای طولانی
🌴 که تازیونهست افطارم
🥀 شبیه بارون میبارم
🎙 حاج امیر کرمانشاهی
🏴 #شهادت_امام_کاظم علیهالسلام
#مجربات
سلام من به امامی که صیدِ زندان شد
میان اوج بلا کوه صبر و ایمان شد
سلام من به نمازی که حلقه ی زنجیر
به جای دانه ی تسبیح ،مونس آن شد
سلام من به نوایی که همچو آه علی
میان قعرِ سیه چالِ خصم پنهان شد
سلام من به مناجات و ذکر یا زهرا
که مَحرم دل سوزان او به زندان ش
شهادت امام هفتم شیعیان حضرت موسی بن جعفر علیه السلام باب الحوائج را تسلیت و تعزیت عرض می نمایم
☑️ صلوات خاصه امام کاظم علیهالسلام به نقل از کتاب جمالالاسبوع سیدبنطاوووس قدسسره:
اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى الْأَمِينِ الْمُؤْتَمَنِ مُوسَى بْنِ جَعْفَرٍ الْبَرِّ الْوَفِيِّ الطَّاهِرِ الزَّكِيِّ النُّورِ الْمُنِيرِ الْمُجْتَهِدِ الْمُحْتَسِبِ الصَّابِرِ عَلَى الْأَذَى فِيكَ اللَّهُمَّ وَ كَمَا بَلَّغَ عَنْ آبَائِهِ مَا اسْتُوْدِعَ مِنْ أَمْرِكَ وَ نَهْيِكَ وَ حَمَلَ عَلَى الْمَحَجَّةِ وَ كَابَدَ أَهْلَ الْغِرَّةِ وَ الشِّدَّةِ فِيمَا كَانَ يَلْقَى مِنْ جُهَّالِ قَوْمِهِ رَبِّ فَصَلِّ عَلَيْهِ أَفْضَلَ وَ أَكْمَلَ مَا صَلَّيْتَ عَلَى أَحَدٍ مِمَّنْ أَطَاعَكَ وَ نَصَحَ لِعِبَادِكَ إِنَّكَ غَفُورٌ رَحِيمٌ.
امروز رضا ز سوز جگر گریه مىکند
مانند سیل ز ابر بصر گریه میکند
تنها پسر نه، دختر چشم انتظار هم
از داغ جانگداز پدر گریه مى کند
🔳شهادت غریبانه امام موسی کاظم (علیه السلام) تسلیت باد
•-----🖤═✾🌺✾═🖤-----•
SibSorkhi;Taheri-Ayam Shahadate Emam Kazem1395-007_090418161602.mp3
6.72M
#نوحه_سینه_زنی_شهادت_امام_کاظم_ع
#سنگین
مداح:#کربلایی_حسین_سیب_سرخی👌😭
•-----🖤═✾🌺✾═🖤-----•
(هستم گدایِ موسی بن جعفر
جانم فدایِ موسی بن جعفر)۲
عشقِ نبیِّ خاتم تو هستی ...
باب المرادِ عالم تو هستی ...
(قبلۀ حاجات ما،باب مناجات ما
شد کاظمینت ...
وعده گه عاشقا،ماوای شاه و گدا
شد کاظمینت ...)۲
عمری دخیل صحن و سراتم
محتاج لطف و نیمه نگاتم
کار خدایی کنی،مشکل گشایی کنی
باب الحوائج ...
دستم به دامان تو،جانم به قربان تو
باب الحوائج ...
قبلۀ حاجات ما،باب مناجات ما
شد کاظمینت ...
وعده گه عاشقا،ماوای شاه و گدا
شد کاظمینت ...
پر غصه گشته روز و شبِ تو
خلصنی یارب ذکر لب تو
پرپر زنی در قفس،افتاده ای از نفس
آه و واویلا ...
از طعنه جان بر لبی،یاد غم زینبی
آه و واویلا ...
قبلۀ حاجات ما،باب مناجات ما
شد کاظمینت ...
وعده گه عاشقا،ماوای شاه و گدا
شد کاظمینت ...
هستم گدایِ موسی بن جعفر
جانم فدایِ موسی بن جعفر
عشقِ نبیِّ خاتم تو هستی ...
باب المرادِ عالم تو هستی ...
قبلۀ حاجات ما،باب مناجات ما
شد کاظمینت ...
وعده گه عاشقا،ماوای شاه و گدا
شد کاظمینت ...
Banifatemeh-Shab Shahadat Emam Kazem1396-003_230417071209.mp3
4.21M
#واحد #سنگین
#نوحه_شهادت_امام_کاظم_علیه_السلام
مداح:#حاج_سید_مجید_بنی_فاطمه👌😭
•-----🖤═✾🌺✾═🖤-----•
(زیر سنگینی زنجیر سرش افتاده
خواست پرواز کند دید پرش افتاده)۲
میشود گفت کجا تکیه به دیوار زدست
بس که شلاق به جان کمرش افتاده
آدم تشنه عجب سرفه ی خشکی دارد
چقدر لخته ی خون دورو برش افتاده
گریه پیوسته که باشد اثراتی دارد
چند تاری مژه از پلک ترش افتاده
هر کس ایام گهن سالی عصا میخواهد۲
پسرش نیست ببیند پدرش افتاده
آنکه از کودکیش مورد حرمت بودست
وقت پیری به چه حالی گذرش افتاده
به جراحات تنش رحم ندارد اشکش
حتم دارم که به یاد پسرش افتاده
4_5920249600173671939.mp3
1.54M
#نوحه_سینه_زنی_امام_کاظم_ع
#واحد
مداح:#کربلایی_محمد_حسین_پویانفر👌😭
•-----🖤═✾🌺✾═🖤-----•
با فغان و شور و شین
تا به شهر کاظمین
دل میزند پر
(در عزای شاه دین
میزند روح الامین
بر سینه و سر ) ۲
( شیعه برپا کن عزا
کشته شد مولای ما
موسی بن جعفر ) ۲
در نوا و زمزمه
گریه کن با فاطمه
همراه حیدر
( دلها پریشان
هر دیده گریان ) ۲
شد کار اهل آسمان ، فغان و زاری
زهرا نماید زین عزا ، خون از دو دیده جاری
( آه و واویلا ۲
موسی بن جعفر ) ۲
کاظمین در ولوله
جسم او در سلسله
آه و واویلا
دل شده پر از شرر
گشته تخته ای ز در
تابوت آقا
( صورت او نیلی است
جای ضرب سیلی است
مانند زهرا ) ۲
چون گلی پژمرده او
تازیانه خورده او
از ظلم اعدا
( وای از زمانه
از تازیانه ) ۲
بال و پرِّه او شکسته دشمنش ز کینه
چون مادرش زهرا میان کوچهی مدینه
( آه و واویلا ۲
موسی بن جعفر ) ۲
شد نمایان در برش
یاد جد اطهرش
در کنج زندان
عالمی در شور و شین
تازه شد داغ حسین
شاه شهیدان
( همچو عاشورا نشد
دخترش تنها نشد ) ۲
در بین عُدوان
( گرچه زار و خسته او
سینه اش نشکسته او ) ۲
با سُّم اسبان
( محشر به پا شد
چون کربلا شد ) ۲
اما حسین در کربلا ، سر در بدن ندارد
عریان میان خاک و خون ، بر تن کفن ندارد
( آه و واویلا ۲
موسی بن جعفر )