eitaa logo
کانال مداحی عاشقان حضرت زینب(س)
24.1هزار دنبال‌کننده
994 عکس
924 ویدیو
551 فایل
ارائه متن و صوت نوحه، روضه، مرثیه و،،،، مدیریت کانال:شعبانپور @Haram75 ─⊱✾♡✾⊰─ https://eitaa.com/joinchat/2115895304C4149e19122 @Asheghane_hazrat_zeynab 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠 تعرفه تبلیغات این آیدی👇🏼 @kianatv ─┅─⊱✾♡✾⊰─┅─
مشاهده در ایتا
دانلود
. 🏴 وفات حضرت معصومه سلام الله علیها و گریز روضه به شام سیده ی شهر قمو     سر تا به پا منزلتی خواهر شاه مشهد و    مظهر نور رحمتی مثال بانوی دمشق     تو عاشق برادری چشم به راه برادرت   تو لحظه های آخری دلت گرفت از غصه ها  از این دنیای بی وفا میگفتی زیر لب چنین     رضا بیا رضا بیا بیا مهتابم کنار من  بیا ماه شام تار من               بیا ببین حال زار من وای وای وای (رضای من ای رضای من) نم نم اشکتون بی بی    چکیده رو صورتتون واسه ملاقات رضا       اجل نداد مهلتتون گریز روضه ی شما      روضه ای از اسارته گریه ی صاحب الزمون   واسه همین عبارته اسیری قسمتت نشد   شکسته حرمتت نشد مثه قد زینب،بی بی    خمیده قامتت نشد ندیدی بر روی نیزه ها  چهل منزل در بر اعدا                    سر خونین برادر را وای وای وای (حسین جانم ای حسین جانم) روزی که اومدی به قم   به اونجا بخشیدی حیات تموم مردم اومدن         با سلام و با صلوات کسی بهت طعنه نزد      از دوریه برادرت بهت نزد زخم زبون     کسی نکرد مکدرت از بالای مناره ها      کسی نزد سنگ جفا خداروشکر نبردنت    تو مجلس نامحرما خرابه ها منزلت نشد   غم معجر مشکلت نشد                 و کعب نی قاتلت نشد وای وای وای (امان امان از دل زینب) 🎤 کربلایی ✍کربلایی امیرحسین سلطانی .👇
. ‍ ‍ 🏴 وفات حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها 🏴بند اول خزون شده بهارم،در حال احتضارم آرزومه داداش بیای این لحظه ها کنارم خسته و نیمه جونم،رفته تاب و توونم به زیر لب رضا رضا،رضا رضا میخونم کاشکی بشه داداش بیای سر بذارم رو زانوهات کاشکی بشه ببینمت خیلی دلم تنگه برات رضا غریب الغربا غریبه خواهرت بیا 🏴بند دوم ای نور عینم ای یار،میرم خدانگهدار از هجر تو ببین شده معصومه ی تو بیمار افتاده بین بستر،بر روی خاک غربت بیا که داره جون میده با یه دل پر حسرت کاشکی میشد میومدی زمین نمونه این سرم آخه برای تو داداش تنها منم که خواهرم رضا غریب الغربا غریبه خواهرت بیا 🏴بند سوم خسته ام از زمونه،اشک چشام روونه اگر که خوب نگاه کنی قد منم کمونه شبیه عمه زینب،پیکر پاره دیدم تو راهه ساوه از غم برادرام خمیدم ولی نرفت جلو چشام سری به روی نیزه ها برام نشد قم شام غم سیلی نخوردم از جفا از کعب نی حرفی نبود نبود محله ی یهود صورتمون نشد کبود (آه و واویلا حسین) 📒مناسبت:شب وفات حضرت معصومه (س) 🎤 کربلایی ✍کربلایی امیرحسین سلطانی .👇
. 🏴 یا سلام الله علیها 🏴بند اول ای گل خوشبوی موسی بن جعفر ای که تویی بانو پاک و مطهر قبر شما در قم قبله ی مردم ای خواهر عزیز قبله ی هشتم ای ماه تابان بانوی ایران دلبر سلطان معصومه بانو گوهر زیبا شفیعه ی ما شبیه زهرا معصومه بانو 🏴بند دوم حریم تو بانو بهشت دنیاست زائر تو انگار زائر زهراست عمه سادات ای قبله حاجات دیدن ازت مردم همه کرامات والا مقامی خیر مدامی عشقه امامی معصومه بانو تویی پناهم ای تکیه گاهم به تو نگاهم معصومه بانو ✍️🎶کربلایی امیرحسین سلطانی 👇
. 🏴سبک وفات حضرت معصومه سلام الله علیها و توسل به علیه السلام 🏴بند اول معصومه،بی بی جان۲ دل من کبوتر صحن شماست یه نگاهت به همه دردا دواست توی صحنت تا که پامو میذارم رو لبم طنینِ اشفعی لناست به تو میگم همه ی حرفامو بانوی کریمه خواهر رضا اومدم تا ببینی اشکامو مریض اومدم بدی منو شفا معصومه بی بی جان... 🏴بند دوم معصومه،بی بی جان۲ حرمت بهشت دنیاییِ ماست حرمت خدایی خیلی با صفات اگه دوریم از مدینه و بقیع بقیع و مدینمون صحن شماست اگه قبر فاطمه پنهونه دلمون خوشه شمارو داریم اگه کربلا برامون دوره حرم امام رضارو داریم معصومه بی بی جان... 🏴بند سوم ابالحسن،السلطان۲ گره افتاده تو کار شیعه ها متوسلیم به تو امام رضا به جوادت نظری به ما بکن مددی یا حضرت گره گشا یا امام رضا تویی امیده مریضایی که ندارن امید همه چشمشون به این درگاهه عزیزاشون رو شما شفا بدید ابالحسن السلطان... ✍♩کربلایی امیرحسین سلطانی 👇
💚🌺🍃 🌺 صد قافله دل، به جمکران آوردیم رو جـانب صــاحـب الـزمـان آوردیـم دیدیم که در بساط ما آهى نیست با دسـت تـهى، اشـک روان آوردیـم 🌺 💚🌺🍃 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠
‍ *(شافع جنت)* قم ، اگر شد عشّ آل مصطفی و امّتش از وجود حضرت معصومه باشد علتش نورِ چشم اهل قم از حضرتِ معصومه است چشمۀ خورشید چون شمعی ‌ست نزد طلعتش دختر موسَی بن جعفر، خواهر سلطان توس کز شرف، شد سجده ‌گاه اهل عرفان تربتش معدن علم و فقاهت بود و کنز معرفت عالمان ماتند و در حیرت ز اوج حشمتش اسوه ی عِصمت بُوَد بر بانوان و دختران چونکه معصومه‌ ست نزد حق ز فرط عصمتش هرکه با صدق و صفا بوسد ضریحِ اَنورش کِی تواند چشم پوشد از حریمِ رحمتش ؟ آنکه توفیقی نیابد در حریم و کوی او... تا همیشه می‌کشد آه از دل پر حسرتش بارگاهش می‌زند طعنه به فردوس برین کز بزرگی و شرف، این رتبه دارد ساحتش درگه حاجات خلق است و کند حاجت روا هرچه میخواهی بخواه از درگه ذی‌رفعتش خلوتی پیدا کن و خود را ز غم‌ها وا رهان بند مشکل‌های خود را باز کن در خلوتش شافع جنّت بُوَد بر شیعیان در روز حشر حقتعالیٰ امر فرمود‌ه‌ ست و داده رخصتش طبع من قاصر بُوَد در مِدحَت بانوی قم بلکه صدها همچو من عاجز بوَد در مِدحتش هست الحق (ساقی) دلدادگان کوی عشق شیعیان را می‌کند سرمستِ جام شوکتش *‌سید محمدرضا شمس (ساقی)*
خواهر شدن یعنی، بلا بر جان خریدن از کودکی نازِ برادر را کشیدن خواهر شدن یعنی جدایی از تو هرگز مرگ است یک شب روی دلبر را ندیدن خواهر شدن یعنی مدینه تا کنارت با پای دل صحرا به صحرا را دویدن خواهرشدن یعنی چو شمعی آب گشتن قطره به قطره پایِ دیدارت چکیدن خواهر شدن یعنی زهجران پیر گشتن در کمتر از یک سال دور از تو خمیدن مشتاق دیدارم رضا جانم کجایی ای‌کاش وقت احتضار من بیایی قم شد مسیر ِ آخرم الحمدلله زخمی نشد بال و پرم الحمدلله قم احترامم حفظ کرده تا که دیده من دخترِ پیغمبرم، الحمدلله در کوچه‌ها راهِ عبورم را نبستند مانند زهرا مادرم الحمدلله با ضربۀ سیلی میانِ کوچه‌ای تنگ خونی نشد چشم ترم الحمدلله بین در و دیوار با داغیِ مسمار زخمی نگشته پیکرم الحمدلله دعوا نشد،..بر چادر من جایِ پا نیست خاکی نگشته معجرم الحمدلله ما خاطراتی تلخ از بازار داریم باز است هرسو معبرم الحمدلله تا چند منزل دورِ من نامحرمی نیست ساکت بُوَد دور و برم الحمدلله در کوچۀ تنگ یهودی‌ها نرفتم آتش نیفتاده سرم الحمدلله بالای نیزه قاریِ قرآن ندیدم محمل نگشته منبرم الحمدلله حرفِ سنان و شمر و خولی نیست اینجا دارم تمامِ زیورم الحمدلله کنج خرابه آبرویم را نبُردند دشمن نگفته کافرم الحمدلله دور از مدینه تشییعِ من دیدنی شد قبرم همان دم شد حرم الحمدلله مثلِ رقیه بی‌کفن دفنم نکردند باشد تنِ من محترم الحمدلله غسل تنم کاری ندارد چون به پنجه مویم نپیچیده به هم الحمدلله تا صبح زینب دورِ پیکر گریه می‌کرد همراهِ سر از داغِ دختر گریه می‌کرد قاسم نعمتی
آقا سلام خواهرتان روبه‌راه نیست دور از تو کار هر شب او غیر آه نیست   می‌خواست تا به طوس بیاید ولی نشد ور نه رفیق بی‌کسی‌ات نیمه راه نیست   وقتی به قم رسید خرابه‌نشین نشد آسوده باش خواهر تو بی‌پناه نیست یک مرد هم نیامده نزدیک محملش شب را به آفتاب که اذن نگاه نیست اذنم بده به‌طعنه بگویم به شامیان در قم محب فاطمه بودن گناه نیست دروازه را که دید به‌یاد رباب گفت در شهر شام هیچ کسی سربه‌راه نیست زینب کجا و محمل بی‌سایبان کجا بال و پر رقیه کجا ریسمان کجا زهر فراغ خورد ولی دست‌وپا نزد معصومه‌ات به‌جز تو کسی را صدا نزد مسموم شد ولی به‌هوای زیارتت با اهل خویش حرفی ازین ماجرا نزد می‌خواست تا شهیده شود مثل مادرش هرچند تازیانه به او بی‌حیا نزد از کوچه‌ای گذشت که نامحرمی نداشت اطراف او کسی سخن نابجا نزد آقا اجازه؟! فاطمه تو زمین نخورد اینجا کسی به ساحت او پشت‌پا نزد اصلاً به جان فاطمه سوگند یارضا او را کسی برای رضای خدا نزد اذنم بده به‌طعنه بگویم مدینه را قم، امن بود، فاطمه را بی‌هوا نزد این کوچه‌ها کجا غم آن کوچه‌ها کجا زهرا کجا و سیلی آن بی‌حیا کجا مجید تال
سبک یا فاطمه الزهرا صل الله علیکِ بنی فاطمه ای حرم پاکت _ دارالشفای ما هم نجف ما هم _ کرببلای ما کریمه قم ، پناه مردم بانوی والا مقام بر روح بلندت سلام سلام ... ای دختر بدرالدجا ای خواهر شمس الشموس ای عمه باب المراد سلام ... ای بانوی با منزلت همسایه من سایه ات از روی سرم کم مباد یا بنت رسول الله _ یا حضرت معصومه اشفعی لی عند الله _ یا حضرت معصومه ....... لطف تو باران و _ کرامتت دریاست زیارتت مثلِ _ زیارت زهراست شمیمِ عطرِ ، فاطمه آید از حرم تو مدام بر روح بلندت سلام سلام ... ای فخر و مباهات ما ای قبله حاجات ما ای کریمه اهلبیت سلام ... ای معدن جود و کرم دورم مکن از این حرم ای کریمه اهلبیت یا بنت رسول الله _ یا حضرت معصومه اشفعی لی عند الله _ یا حضرت معصومه ...... کرامت موسی بن جعفری داری به گردن ما حق مادری داری عنایت تو ، کرامت تو رسیده بر خاص و عام بر روح بلندت سلام سلام ... ای کوثر هفتم امام همشیره هشتم امام ای زینت و زِین قم سلام ... ای عمه صاحب زمان از کوی تو تا جمکران بین الحرمین قم یا بنت رسول الله _ یا حضرت معصومه اشفعی لی عند الله _ یا حضرت معصومه ...... در این حرم دردِ همه دوا گردد به روی ما دربِ بهشت وا گردد به زائرِ تو _ بهشت واجب _ آتش دوزخ حرام بر روح بلندت سلام سلام ... ای پناه امروز من ای امید فردای من ای رحمت و خیر کثیر سلام ... یا فاطمه جانِ رضا در روز حساب و جزا لطفی کن و دستم بگیر یا بنت رسول الله _ یا حضرت معصومه اشفعی لی عند الله _ یا حضرت معصومه ...... خدا کند باشیم تا به صف محشر تحتِ لوای این برادر و خواهر زحیِّ سرمد _ زآل احمد _ بر این برادر سلام هم به روح خواهر سلام سلام ... بر بضعه پاک نبی بر عالم آل علی بر محضر سلطان طوس سلام ... بر قائمه عرش حق بر فاطمه شهر قم بر خواهر سلطان طوس یا بنت رسول الله _ یا حضرت معصومه اشفعی لی عند الله _ یا حضرت معصومه
🕳️صلی الله علیک یا اباصالح ع 🕳️ گوهر اشک شمع سان شعله ورم از دل پر آذر خویش بعد ازین دست من و دامن چشم تر خویش دامنم پر بود از اشک بگو تا نکشد اسمان بر رخ من دامن پر اختر خویش اشک را در صدف دیده از آن پروردم که نثار قدم دوست کنم گوهر خویش فارغ از مهر و مه و اختر چرخم که چوشمع پرتو افشان شده ام از دل روشنگر خویش عندلیب چمن عشقم و در کنج قفس سر خود می کشم از درد به زیر پر خویش بس که در خواب ، گل روی تو را می بینم بوی گل می شنوم هر سحر از بستر خویش برف پیری زدلم گرمی عشق تو نبرد می کشم شعله هنوز از دل خاکستر خویش یا علی گر که به کوی تو مرا راهی نیست ناامیدم مکن از خاک در قنبر خویش چون زمدح تو پیاپی زده ام دم شاید که مرا جام پیاپی دهی از کوثر خویش سوخت پروانه و گفت این سخن نغز به شمع که به یک شعله توان سوخت ز پا تا سر خویش استاد دکتر محمد علی مجاهدی
تقدیم به حضرت معصومه سلام الله علیها: سبو روی لبش جز ذکرِ خِیر خم نمی آید و این یعنی کبوتر جز پی گندم نمی آید اسیر عشق راهش را به عشق آباد پیدا کرد که عاشق هرگز از راهی که گردد گم ؛ نمی آید از این شهری که بانو هست شیطان دور افتاده پی این گنج هرگز مار یا کژدم نمی آید در این وادی عشق آباد غیر از ذکر "یا زهرا سلام الله علیها" بر لب مردم نمی آید نه مشهد بلکه شهر شاه بانو مال سلطان است ملک بی اذن صاحبخانه سمت قم نمی آید به اذن حضرت سلطان علی موسی الرضا جبرییل برای نوکری جز نوبت هشتم نمی آید برای نوکری خوب است جبرائیل وقتی که روی لب های او جز "چشم ای خانم" نمی آید تولی و تبری را از اینجا یاد می گیرد کسی که عاقبت بر پای این خورشید می میرد أللهم العن الجبت والطاغوت و الأت و العزا الي يوم القيامة علی رضوانی
حاشا که راه عاشقی بی دردسر باشد حاشا که عاشق شام هجرش را سحر باشد سهمش پریشانی‌ست حیرانی‌ست ویرانی‌ست خواهر که از حال برادر بی خبر با شد این راه را با شوق دیدار تو طی کردم راضی مشو باغ امیدم بی ثمر باشد انگار تقدیرم فراق توست پس باید با نا امیدی چشم گریانم به در باشد دارم جواب نامه ات را می دهم اما با نامه ای که دستخطش چشم تر باشد تنها به اینجا آمدم اما خیالت تخت حاشا که در قم مردمان بدنظر باشد حتی اگر داغ تو را در طوس می دیدم دیگر نمی دیدم تنت بی بال و پر باشد دیگر نمی دیدم سرت در طشت زر باشد یا که لب خشکت اسیر چوب تر باشد آری تو هم هرگز نمی دیدی که ناموست با قاتلانت چند منزل همسفر باشد در ازدحام مردمان بدنظر باشد در زیر پای اسب ها دنبال سر باشد
روزگارم با گدایی از شما سر می شود با زیارت حالِ من هر بار بهتر می شود کیمیا گرد و غبارِ سنگفرشِ صحنِ توست هرچه می آید در اینجا قیمتی تر می شود خاک را گوشه نگاهی از شما زر می کند یک کلاغِ رو سیاه اینجا کبوتر می شود "من سگ آلوده ام اما پناهنده شدم" سگ اگر در کهف تو آید مطهّر می شود دور تا دور ضریحت سائلان صف بسته اند رزق و روزی گدا اینجا مقدّر می شود در حضور گنبدت خورشید سوسو میزند آسمان با نورِ این گنبد منوّر می شود زائرِ قبرِ کریمه زائرِ قبر رضاست زائرِ قبرِ تو محبوبِ برادر می شود می شود تسکین دردم عطرِ یاسِ این حرم هر زمانی که دلم بی تابِ مادر می شود گریه در گریه به یادِ آن مزارِ بی نشان زائرِ تو زائرِ زهرای اطهر می شود دم به دم در این حرم رزق مکرر می رسد "فیض قبر مادری از قبر دختر می رسد" آمدی با حضورت عاشقی آسان شده قم به یُمنِ مَقدمِ تو وادی ایمان شده چادرت را تا تکاندی مثلِ دریا شد کویر روزیِ ما روز و شب از لطفِ تو باران شده مهرِ تو سایه زده روی سرِ ما سالهاست فخرِ ما همسایگی با خواهرِ سلطان شده هر زمان که سینه ای پر درد آوردم حرم دردهایم با سلامی محضرت درمان شده دستِ خالی بر نمی گردد یقیناً از بهشت زائری که آمده در محضرت مهمان شده گرچه عمرِ تو شبیه فاطمه کوتاه بود گرچه سهمِ تو از این دنیا فقط هجران شده آمدی و بر سرِ تو اهل قم گل ریختند ببین جمع عاشقانت ناقه ات پنهان شده اذن روضه می دهی بانو؟! بگویم از غمت؟! یادِ زینب کرده ای؛ چشمانِ تو گریان شده دست بسته؛ در میان سایه ی نامحرمان دختر خورشید کوچه کوچه سرگردان شده جای گل از کربلا تا شام در هر کوی و بام سنگ و خاکستر نثار قاری قرآن شده *** بارها از کار قلب من گره وا کرده ای رخصت کرب و بلایم را تو امضا کرده ای
" این بارگاه قدس که از عرش برتر است آرامگاه دختر موسی بن جعفر است " جانم فدای گنبد زردش که سال هاست خورشید از تشعشع نورش ، منّور است بر شانه های گرم حرم تکیه کرده مست این دو مناره که به بلندای محشر است در چشم ما ، زمرّد و درّ و عقیق و لعل گر چه رواق ها همه از سنگ مرمر است جایی که شهر قم ، حرم آل فاطمه ست تولیّتش به عهده ی او تا به محشر است عطر مزار گم شده را پخش می کند قبری که عکس واضحی از قبر مادر است او خواهر امام رضا نه ، که عشق اوست اصلاً بگو که دار و ندار برادر است از اشتیاق آمدنش سمت شهر طوس فهمیده ام امام رضا ، جان خواهر است مثل برادرش شده ، یعنی که پلک هاش زخمی ز فرط گریه بر آقای بی سر است با گریه خو گرفته کنارش دو چشم ما جایی که اشک دیده ی او روضه پرور است خیلی شبیه حال رباب است حال او از بس به یاد خشکی لب های اصغر است زهر جفا چه ها که نکرده ست با دلش در این دقایقی که نفس های آخر است هر چند داغ دیده و هجران کشیده ، باز شکر خدا که روی سرش ، دست مَعجر است یک لحظه رو به جانب گودال کن ببین زینب هنوز خیره به رگ های حنجر است شلاّق و کعب نیزه و سیلی به یک طرف زخم زبان شمر ز هر چیز بدتر است
زخمی به جگر داشت و در تب می سوخت از داغ برادرش مرتب می سوخت هر جا که سَرِ دردِ دِلش وا می شد می گفت: امان از دل زینب... می سوخت  
بنام خدا تقدیم به عاشقان آقا امام رضا ع و کریمهٔ اهل بیت حضرت معصومه س و حضرت شاهچراغ ع "" "" "" ای که هستی مبتلای غصه و غم؛ غم مخور ای که هستی در پی درمان و مرهم غم مخور ای که هستی غوطه ور در بحر پر موج بلا کن توکل بر خدا هرلحظه هر دم غم مخور بعد خالق انبیا و اولیا اولاترند هرچه می خواهی بخواه ازآل خاتم مخور گر بخواهی صادقانه حاجت معقول خویش میشوی حاجت روا آنی مسلَّم غم مخور حضرت معصومه باشد قبلهٔ حاجات ما در مزارش می شوی دلشاد و خرم غم مخور درخراسان حضرت موسی الرضا باب عطاست عیسوی دم باشد او چون پور مریم غم مخور مرقد معصومه و؛ مولا رضا دار الشفاست تو بگیر دامان این دو در دو عالم غم مخور این برادر خواهر هستند باب احسان بحرما خانهٔ غم را نماید این دو برهم غم مخور در کنار این دوگوهر می درخشد گوهری گرشوی با او دمی همراز ومحرم غم مخور نام پاکش احمدست و شهچراغ شهر عشق دل بده براو بشو؛ایمن ز هرغم غم مخور فاخرا او همچو اجدادش گره وا می کند باش با آل علی همواره همدم غم مخور "" "" "" "" ✍شاعر : مسلم فرتوت(فاخر)
ای بانویی که مظهر ایمان و عزتی معصومه‌ای و اُسوه‌ی فضل و شرافتی هم دختر کریمی و هم خود کریمه‌ای هم ابر رحمتی و سپهر کرامتی هم خواهر رئوفی و هم خود رئوفه‌ای محبوبه‌ی امامی و محبوب خلقتی باب المراد کل مریدان اهل بیت باب النجات خلق به وقت شفاعتی آئینه‌دار زهره‌ی زهرای اطهری گنجینه‌ی عفاف و مظهر تقوا و عفتی تو دختر حکیمه‌ی موسی بن جعفری تو گوهر شریفه‌ی بیت امامتی محو نماز نیمه‌شبِ تو فرشتگان رشک ملائکه تو به محراب طاعتی سرتاسر مسیر تو عطر بهشت یافت کردی تو از مدینه به ایران چه هجرتی امواج نور از حرمت می‌رود به عرش میعادگاه قدسی اهل عبادتی هرکس که زائر تو شود در حریم قم بیند که کعبه‌ی دلِ اهلِ ولایتی وقتی دَرِ بهشت از این خانه وا شود پیداست بر بهشت برین باب رحمتی خوشبخت آن کسی‌ست که از هم جَواری‌ات دارد ز رنگ و بو و مرام تو آیتی ما تشنه‌گان، جرعه‌ای از کوثر توأیم ای آن که چشمه‌سارِ زلالِ عنایتی با صد امید چشم «وفایی» به لطف توست معصومه‌ای، شفیعه‌ی روز قیامتی ✍ 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠
باده و كوثر علی، صهبا و كوثر فاطمه است روزی معراجِ طاها، سيبِ نوبر فاطمه است بهترين زنهای عالم را پيمبر فاطمه است عصمت ذات خدا ماهيتاً در فاطمه است جده ی معصومه ی موسی بن جعفر فاطمه است **** غالباً در آستانش سر، كه خم باشد بس است بركت زهرا به ما هر چند كم باشد بس است دختر زهرا اگر صاحب حرم باشد بس است كار دست حضرت معصومه هم باشد بس است آنكه می بخشد عطای صد برابر فاطمه است **** با گناهم آمدم در محضرش من را خريد آبروی گريه های نوكرش من را خريد سالها اينجا نشستم آخرش من را خريد عاقبت اصلاً به من چه؟ مادرش من را خريد وقت های نا اميدی ، تير آخر فاطمه است **** نسل زهرا دخترانش هم امامت می كنند بيشتر از آنچه می خواهی كرامت می كنند تا كنيزان كنيزانش شفاعت می كنند زائرانش در صف محشر قيامت می كنند چون خدا يك جلوه اش در روز محشر فاطمه است **** حضرت سلمان به يك آن شد امين، زهرا كه خواست شد كسا نازل به ختم المرسلين، زهرا كه خواست چادر معصومه شد كهفِ حصين، زهرا كه خواست شهرقم شد لنگر روی زمين، زهرا كه خواست عالم و آدم نمی فهمند، محور فاطمه است **** زود می بخشند ما را با دعای دَرهَمَش سوی زهرا مي كند تعظيم دائم پرچمش غالباً دختر به مادر مي رود درد و غمش دور او بودند اما مردهای محرمش آنكه رو می گيرد از هر كس به بستر فاطمه است **** بی رضا چشمان او شد خيس امّا تار ، نه سينه اش آتش گرفت از هجر، از مسمار نه دل تسلايش همه دادند با آزار، نه شد عصايش شانه های ديگران، ديوار نه آنكه افتاده به پای شير خيبر فاطمه است **** كوچه وقتی تنگ باشد راه می ريزد به هم صورت حوريّه با يك آه می ريزد به هم با خسوف چهره ی او، ماه می ريزد به هم آتش آوردند از چه؟ شاه می ريزد به هم آنكه باپهلو گرفته ضربه ی در فاطمه است **** از چه رو با دستِ بسته همسرش را می برند اين چنين شد كه اسيری دخترش را می برند موقعِ غارت كه باشد، بهترش را می برند برزمين افتاده زينب، معجرش را می برند كيست دارد مي دود دنبالِ معجر؟ فاطمه است
زائر اوست زائر زهرا تِلو خیرالنساست معصومه دستگیری کند ز زائر خویش چقدَر با وفاست معصومه آل احمد به سایه‌اش جمع‌اند چون حدیثِ کساست معصومه سیر در خود کند ز فیض قِدم کی حدوثش رَواست معصومه وین عجب بین که در تشعشع خویش خویش تحت‌الشعاعست معصومه خاطرم زنده می‌شود با او چقدَر آشناست معصومه شوهرش نیست لیک مادر ماست فیض بی ردِپاست معصومه صَرف مِهر است فعل و قول کریم خبر و مبتداست معصومه در اصولش کَرم قضا نشود چون فریضه اَداست معصومه دست و پا چون زنم که رزاقِ خلق بی دست و پاست معصومه
نگاهم مملو از آیینه شد، لبریز باور شد دو چشم محو در آیینه‌هایت، ناگهان تر شد سقوط اشک‌هایم بار بغضم را سبک‌تر کرد دلم بر سنگ‌فرش صحن تو افتاد و پرپر شد درخشیدی تو در آیینۀ اشکم، دلم لرزید نگاهم کردی و روح زمین‌گیرم کبوتر شد به یُمن چند قطره اشک عشقت در دلم گل کرد مشامم پر شد از بویت، نفس‌هایم معطر شد دلم بی نور تو تاریک، چون زندان هارون بود ولی حالا حریم دختر موسی بن جعفر شد مجال خواستن را هم گرفته لطفت از سائل زبان شکوه را نگشوده حالم با تو بهتر شد چه از شأن تو گویم ای که سر تا پای تو زهراست همانا وصف تو تفسیری از آیات کوثر شد پدر، جان را فدایت کرد دیگر من چه بنویسم چه در شأن تو گویم مادحت وقتی برادر شد به اشک چشم تو این خاک شوریده نمک‌گیر است و از شب‌زنده‌داری‌های تو قم بنده‌پرور شد به اعجاز نگاهت از محبانت بلا برگشت به دستان کریمت روزی عالم مُقَدّر شد ضریحت التیام زخم بی‌تسکین هر شیعه‌ست پناهش می‌شوی هر عاشقی دلتنگ مادر شد چه رؤیایی‌ست طوف آخرم دور ضریح تو خدا را شکر عمرم در صفای این حرم سر شد