.
#امام_زمان_فاطمیه
#زمینه
دنیا بی مهدی رو به ظلمته
دنیا بی آقامون شده فلج
قال المهدی و خاتم الحجج
و أکثروالدعا بتعجیل الفرج
برا فرج دعا کنیم
گره های بسته مون و وا کنیم
برا فرج دعا کنیم
یوسف فاطمه رو صدا کنیم
برا فرج دعا کنیم
ظهورش رو طلب از خدا کنیم
اللهم عجل لولیک الفرج ، به غربت مولا به دمعة زهرا
میاد اون روز که منتقم میاد
ریشه خصم علی رو میکنه
با همون هیزمای پشت در
اون دو نفر رو آتیش میزنه
روضه میخونه از اون
مادری که توو جوونی شد کمون
روضه میخونه از اون
پهلوی زخمی و دست ناتوون
روضه میخونه از اون
بدنی که شد توو کوچه غرق خون
اللهم عجل لولیک الفرج ، به غربت مولا به دمعة زهرا
ازدحام رجاله های شهر
شعله آذر و بیت الحرام
ثانی به قنفذ به خنده میگفت
کار فاطمه دیگه شد تمام
بسه همین برا عزا
برا جون دادن بچه شیعه ها
وای از اون ضربه پا
نبت المسمار فی صدرها
میزد فضه رو صدا
حتی القت محسن من بطنها
اللهم عجل لولیک الفرج ، به غربت مولا به دمعة زهرا
#علی_سلطانی ✍
#فاطمیه #امام_زمان
.👇
.
#شور #فاطمیه
#حضرت_زهرا_شور
شهیده بانو
جان علی فاضله الرشیده بانو
دنیا کسی مثل تو رو ندیده بانو
دعا کنی بخت منم سفیده بانو
حمیده بانو
همیشه خیرت به گدا رسیده بانو
خدا بهشتو نذرت آفریده بانو
بهت میگن مادر قد خمیده بانو
یا زهرا
میخوام واست نوکری کنم
میخوام واسم مادری کنی
نگاه میندازی به ماذانه
اذان ها رو حیدری کنی
یامُولاتی یافاطمه
راضیه بانو
مرضیه مطهره زاکیه بانو
خادمه تو مریم و آسیه بانو
حوریهء محدثه انسیه بانو
حانیه بانو
بی تو نفس حرومه یک ثانیه بانو
محبتت شرط مسلمانیه بانو
گدایی تو اصل سلطانیه بانو
یا زهرا
سفارش کردی کنم شروع
همیشه روزم رو با حسین
میخونم صبح علی الطلوع
و صلی الله علی الحسین
یامُولاتی یافاطمه
عفیفه بانو
محترمه مکرمه شریفه بانو
وصف مناقب تو صد صحیفه بانو
به شرح شأن تو قلم ضعیفه بانو
جلیله بانو
فرش زیر پات پر جبرئیله بانو
چایی روضه ات خود سلسبیله بانو
به چادرت ارض و سماء دخیله بانو
میخونم دائم حسن حسن
میخونم تو گوش عالمین
تموم هفته علی علی
شبای جمعه حسین حسین
#محمد_اسداللهی✍
👇
.
#زمینه
#امام_حسین
کربلایی محمد حسین حدادیان 🎤
_________________
بند اول
.
غم شیرینم یا اباعبدالله
دین و آیینم یا اباعبدالله
یه جوری مستم انگاری دارم
تو رو میبینم یا اباعبدالله
حسین یا اباعبدالله
غم شیرینم یا اباعبدالله
دین و آیینم یا اباعبدالله
یه جوری مستم انگاری دارم
تو رو میبینم یا اباعبدالله
مستی گیرا، دم طولانی
السلام ای شرح پریشانی
زلف آشفتت دلمو خون کرد
جذبه تمثالت عالمو مجنون کرد
حسین یا اباعبدالله
شبِ نورانی یا اباعبدالله
دم طوفانی یا اباعبدالله
همه محکومن به فراموشی
تو جاویدانی یا اباعبدالله
مستی گیرا، دم طولانی
السلام ای شرح پریشانی
زلف آشفتت دلمو خون کرد
جذبه تمثالت عالمو مجنون کرد
حسین یا اباعبدالله
.👇
2_144189956048685836.mp3
7.83M
#زمینه
🍃غم شیرینم یا اباعبدالله
🎤محمدحسین_حدادیان
چادرت را بتکان روزی ما را بفرست محمدحسین پویانفر-ذاکر استودیو.mp3
6.83M
چادرت را بتکان روزی ما را بفرست محمدحسین پویانفر
چادرت را بتکان روزی ما را بفرست
ای که روزی دو عالم همه از چادر توست
ای که روزی دو عالم همه از چادر توست
*****
ای مادر ای مادر ای مادر
ای مادر ای مادر ای مادر
ای مادر ای مادر ای مادر
ای مادر ای مادر ای مادر
*****
من از خاک پای تو سر بر ندارم
من از خاک پای تو سر بر ندارم
مگر لحظه ای که دگر سر ندارم
مگر لحظه ای که دگر سر ندارم
*****
من از خاک پای تو سر بر ندارم
من از خاک پای تو سر بر ندارم
مگر لحظه ای که دگر سر ندارم
مگر لحظه ای که دگر سر ندارم
مگیر از سرت سایه ی چادرت را
*****
پناهی از این خیمه بهتر ندارم
پناهی از این خیمه بهتر ندارم
چادرت را بتکانروزی ما را بفرست
ای که روزی دو عالم همه از چادر توست
*****
ای مادر ای مادر ای مادر
ای مادر ای مادر ای مادر
ای مادر ای مادر ای مادر
ای مادر ای مادر ای مادر
.
#نوحه #واحد
#حضرت_زهرا_نوحه
فاطميه شد و - ذكر لب ها همه
ألسلام على - أمِّنا فاطمه
مى روم زير پرچم ها
بايد اين خيمهء غم ها
پر ز شورِ عزا باشد
مثل ماه محرّم ها
شده باز دل من ، هوائي زهرا
همه هستى من ، فدائي زهرا
يازهرا يازهرا…
-
در نگاهش بُوَد - غربتى منجلى
تا دم آخر است - ذكر او ياعلى
حرف او با صراحت بود
پيروى از ولايت بود
از كسانى كه حق بُردند
بر لب او شكايت بود
نجات حقيقى ، همان راه زهراست
مسير سعادت ، تولا تبراست
يازهرا يازهرا
#علی_اصغر_انصاریان ✍
#فاطمیه #حضرت_زهرا
.👇
#مناجات_با_امام_زمان
#فاطمیه
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
بيا كه گنبد خضراست ديده بر راهت
بيا كه حيدر تنهاست ديده بر راهت
چقدر منتظران تو بي صدا رفتند
نگاه مضطرب ماست ديده بر راهت
به هر ديار عزادار مادرند همه
بيا كه عترت طاهاست ديده بر راهت
قسم به خاك نشسته به چادر مادر
سكوتِ غربتِ دنياست ديده بر راهت
هنوز نالة مادر به گوش مي آيد
ببين كه حضرت زهراست ديده بر راهت
ميان كوچه به دنبال گوشواره حسن
شهيد سيلي اعداست ديده بر راهت
كنار بستر غرق به خون مادرتان
هنوز زينب كبراست ديده بر راهت
ميانِ گويِ مقتل حسين افتاده
هنوز زير لگدهاست ديده بر راهت
به ناله هاي بُنَيَّ كنار آن گودال
زني كه غرقِ تماشاست ، ديده بر راهت
نشسته بي ادبي ديده رويِ سينة ماهش
ببين كه مادرت آنجاست ديده بر راهت
زمان كشتن لب تشنه آب مي خوردند
لباس هاي تنش را يكي يكي بُردند
شاعر: قاسم نعمتی
#متن_روضه_حضرت_زهرا
#فاطمیه
🏴🏴🏴🏴🏴🏴
🔹مصیبت بی بی دو عالم آنقدر سنگین است که کمر امیرالمومنین (علیه السلام) زیر بار این مصیبت خم شده. در طول این چند روز چه بر امیرالمومنین (علیه السلام) گذشت؟
🔸حضرت فاطمه (سلام الله علیها) که رسول خدا (صلّی الله علیه و آله و سلّم) خم میشد و دستش را میبوسید و به استقبالش میرفت و او را در جای خود مینشانید؛ سینه اش را میبویید و میفرمود: «فِدَاهَا أَبُوهَا»، بوی بهشت را از حضرت فاطمه (سلام الله علیها) میشنوم.
حضرت فاطمه (سلام الله علیها) که حضرت درباره او میفرمود: «إِنَّ اللَّهَ یَغْضَبُ لِغَضَبِ فَاطِمَهَ وَ یَرْضَى لِرِضَاهَا»؛ به کسی یا چیزی یا امری غضبناک شود خدا غضب میکند. اگر حضرت فاطمه (سلام الله علیها) راضی شد، خدا راضی میشود. حضرت فاطمه (سلام الله علیها) که حضرت میفرمود: «إِنَّ فَاطِمَهَ بَضْعَهٌ مِنِّی، وَ هِیَ رُوحِیَ الَّتِی بَیْنَ جَنْبَیَّ»؛نگویید حضرت فاطمه (سلام الله علیها) روح من و جان من است. حضرت فاطمه (سلام الله علیها) که میآمد درب خانه اش، حضرت اجازه میگرفت و وارد میشد. بی اجازه وارد خانه نمیشد.
🔹حضرت فاطمه (سلام الله علیها) که پیغمبر خدا وقتی مسافرت میرفت، آخرین خانه برای وداع، خانه حضرت فاطمه (سلام الله علیها) بود. وقتی برمی گشت، اولین خانهای که وارد میشد خانه حضرت فاطمه (سلام الله علیها) بود.
💠آیا این حقایق تاریخ رد کردنی است؟ در مدینه طوری غریب شود که بریزند خانه اش را آتش بزنند. او را بین در و دیوار بگذارند. نامحرمها در کوچه او را محاصره کنند.
▪️از امام صادق (علیه السلام) سؤال شد: آقا! سبب وفات حضرت فاطمه (سلام الله علیها) چه بود؟ حضرت فاطمه (سلام الله علیها) که جوان بود. فرمود: قنفذ فلانی به دستور او حضرت را هدف قرار داد؛ وقتی آمد کمربند امیرالمومنین (علیه السلام) را گرفت، دومی دستور داد مغیره، دست حضرت فاطمه (سلام الله علیها) را کوتاه کن. چه کردند؟ هجوم دسته جمعی به حضرت فاطمه (سلام الله علیها) بردند.
▪️تعبیری که از امام مجتبی (علیه السلام) نقل شده، این است که حضرت به مغیره رو کرد و فرمود: تو همان کسی هستی که آنقدر مادرم را زدی که غرق در خون شد.
🔹امیرالمومنین (علیه السلام) صحنهها را دیده و طبق پیمانی که ازش گرفته شده صبر کرد. در نقل کافی شریف هست که وقتی بعضی از این صحنهها را جبرئیل نقل کرده که یا رسول الله (صلّی الله علیه و آله وسلّم) باید امیرالمومنین (علیه السلام) میثاق به صبر کند. حضرت به رو افتاد و بعد عرض کرد: یا رسول الله (صلّی الله علیه و آله وسلّم)! اگر خدا میخواست باید صبر کنم، صبر میکنم. امیرالمومنین (علیه السلام) صبر کرد.
▪️وقتی امشب بدن حضرت فاطمه (سلام الله علیها) را غسل و کفن کرد، تحویل رسول خدا داد. دیگر صبر امام علی (علیه السلام) کم شد و عرض کرد: «قَلَّ یَا رَسُولَ اللَّهِ عَنْ صَفِیَّتِکَ صَبْرِی وَ رَقَّ عَنْهَا تَجَلُّدِی»؛ فرمودی صبر کن، تحمل کردم، ولی دیگر صبر امام علی (علیه السلام) کم شده. «یَا رَسُولَ اللَّهِ أَمَّا حُزْنِی فَسَرْمَدٌ»؛ دیگر غصه من پایان پذیر نیست؛ اما دیگر تا آخر عمر از این غصه خواب به چشم امام علی (علیه السلام) راه ندارد.
▪️ یا رسول الله (صلّی الله علیه و آله و سلّم) خودت میدانی چه بر ما گذشته. «وَ سَتُنْبِئُکَ ابْنَتُکَ بِتَظَافُرِ أُمَّتِکَ عَلَى هَضْمِهَا»؛ به زودی دختر عزیزت به تو خواهد گفت که امت تو پشت به پشت هم دادند که حضرت فاطمه (سلام الله علیها) نباشد و او را نابود کنند. یا رسول الله (صلّی الله علیه و آله وسلّم)!
با امام علی (علیه السلام) اسراری است که حضرت فاطمه (سلام الله علیها) در میان میگذاشت. تو از حضرت فاطمه (سلام الله علیها) سؤال کن چه بر سر ما آمد و ما در این میثاق و عهدمان کنار شما ایستادیم. تعبیرم این است که یا رسول الله (صلّی الله علیه و آله وسلّم) تو مرا وصیت کردی. آن چنان خاموش که کار حرف زدن به اشاره افتاده؛ اگر میبینی مخفیانه حضرت فاطمه (سلام الله علیها) را آوردم و دفن کردم؛ اگر میبینی همه را دعوت به سکوت و آرامش میکنم که مبادا دشمن با خبر شود، اینها از وصیت و سفارش شماست یا رسول الله (صلّی الله علیه و آله وسلّم)
به وصف غربتم این بس بود که با سیلی
ز گوش همسر من گوشواره افتاده
#فاطمیه
#روضه_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
متن روضه ۵
🔸دلم میخواد یه شب مدینه باشم
🔸زائر اون شکسته سینه باشم
🔸دلم میخواد پشت بقیع بشینم
🔸قبر غریب مادر و ببینم
ان شاءالله وعده منو و شما مدینه...
کنار قبرستان بقیع...
ایام عزای زهرای مرضیه...
بریم خانه امیرالمومنین...
بریم عیادت مادرمون زهرا...
مادری که چند ماهه تو بستر بیماریه...
ان شاءالله هر كی مادر داره...
خدا براش نگه داره...
خدا نکنه ببینی مادرت بیمار شده...
اگه یه روزی بری خونه...
ببینی مادرت حالش خوب نیست...
دست و پات رو گم میكنی...
اگه یه روز ببینی مادرت...
به سختی داره نفس میکشه...
دست و پات رو گم میكنی...
انگار همه غصه های عالم رو دلت میآد...
امروز بعد از چند ماه...
بلاخره زهرای مرضیه از بستر بیماری بلند شد...
بچه ها تا مادر رو دیدند...
خوشحال شدند...
الحمدلله...
مادر ما خوب شده...
🔸چون روز ِ آخر بود كار ِ خانه كردم
🔸گیسوی ِ فرزندان خود را شانه كردم
کمی کارهای خونه رو انجام داد بی بی...
فرمود اسماء...
من ساعتی استراحت می کنم منو صدا بزن...
اگه جواب ندادم اسماء...
بدون به بابام پیغمبر ملحق شدم...
اسماء میگه...
دل نگران شدم...
ساعتی بعد صدا زدم...
عرضه داشتم... یا بنت رسول الله...
دیدم جواب نیومد...
خدایا ...چه خبر شده...
چرا بی بی جواب نمیده...
دوباره صدا زدم:
(یَا قُرَّهَ عَیْنِ الرَّسُولِ )
جواب نیومد...
وارد حجره شدم...
پوشیه صورت رو کنار زدم...
دیدم ای وای...
بی بی جان به جانان تسلیم کردند...
عرضه داشتم بی بی جان...
سلام منو به پیغمبر خدا برسونید...
خدایا...
حالا جواب امیرالمومنین رو چی بگم...
جواب بچه ها رو چی بگم...
حسنین وارد شدند...
تا اومدند فرمودند اسماء...
مادرمون زهرا کجاست...
دوان دوان وارد حجره شدند...
کنار بدن بی جان مادر نشستند...
حالا میخوای گریه کنی بسم الله...
امشب برا یتیمان زهرای مرضیه گریه کن...
این بچه ها خودشون رو انداختند روی جنازه مادر...
نميدونم تاحالا بچه یتیم کنار بدن مادر دیدی یا نه...
امام حسن خودش رو انداخت روی بدن مادر...
صدازد:
یَا أُمَّاهُ كَلِّمِينِي قَبْلَ أَنْ تُفَارِقَ رُوحِی بَدَنِی
مادرجان من حسنم...
با من حرف بزن مادر...
الان روح از بدنم جدا میشه مادر...
ابی عبدالله اومد...
آی کربلایی ها...
آقاتون اومد...
صورت گذاشت کف پاهای مادر..
هی کف پاهای مادر رو میبوسه...
صدا میزنه...
يَا أُمَّاهْ أَنَا ابْنُكِ الْحُسَيْنُ كَلِّمِينِي قَبْلَ أَنْ يَتَصَدَّعَ قَلْبِي فَأَمُوتَ
مادر...
من حسینتم...
با من حرف بزن...
مادر...
اگه با من حرف نزنی میمیرم...
مادر... مادر...
🔸اسماء چرا چشم از ما پوشیده مادر
🔸وقت اذان مغرب خوابیده مادر
اسماء اومد بچه ها رو با احترام...
از روی جنازه مادر بلند کرد...
اما...
لا یوم یومِک یا اباعبدالله
خوب شد اسماء تو بودی...
بچه ها زهرای مرضیه رو...
از کنار جنازه مادر بلند کردی...
اما کربلا...
فَاجْتَمَعَتْ عِدَّةٌ مِنَ الْأَعْرَابِ حَتَّى جَرُّوهَا عَنْهُ
چند نفر مرد اَعرابی با تازیانه...
کشان کشان...
دختر رو از کنار بدن بابا جدا کردند...
🔸ای خصم بد منش تو مزن تازیانه ام
🔸من از کنار پیکر بابا نميروم
-