.
#شب_دهم_محرم
#امام_حسین
#عاشورا
#نوحه۱۷
#سربند
منتقم کربلا ، العجل العجل
وارث خون خدا ، العجل العجل
آقا بگو کجا ، نوا گرفته ای
برای جد خود ، عزا گرفته ای
یا صاحب الزمان ، الغوث و الأمان
............
نمک به زخم دل ، مضطر من نزن
لطمه به صورت زنم ، حرف رفتن نزن
تو بوده ای همه ، دلخوشی ام حسین
آخرش از غمت ، می کشی ام حسین
مظلوم یا حسین
خنجر کند و گلوت ، تاب ندارم حسین
ذبح شوی تشنه من ، آب ندارم حسین
بین دو نهر آب ، جدا شود سرت
تو دست و پا زنی ، به پیش مادرت
مظلوم یا حسین
ظهر زند بوسه بر ، گلویت خواهرت
غروب بوسه زند ، بر رگ حنجرت
پیر کند مرا ، پیکر درهمت
تو را ببینم و ، نمی شناسمت
مظلوم یا حسین
#علی_سلطانی ✍
.👇
.
#نوحه_سنتی
#شهادت_امام_سجاد
#امام_سجاد_نوحه
غریب بن غریب بن غرببم
روضه خوان داغ خدالتریبم
غم فراق خورده ام ، رنج و عذاب دیده ام
زاده بوتراب را ، روی تراب دیده ام
واویلا علی الحسین....
اگر چه کشته زهر جفایم
من شهید گودال کربلایم
هزار زخم و یک تن ، ندیده بودم دیدم
یوسف بی پیراهن ، ندیده بودم دیدم
واویلا علی الحسین....
لاله شکسته ز ساقه دیدم
دختر فتاده ز ناقه دیدم
اگر چه داغ روی داغ ، به دل گذاشت حرمله
در این چهل منزل کاش ، زجر نداشت قافله
واویلا علی الحسین....
مادر ز غم آواره که دیده
به نیزه سر شیرخواره که دیده
رباب روی ناقه و ، به روی نی سر گلش
قاتل جان او شده ، نیزه بی تعادلش
واویلا علی الحسین....
" یا لیت امی لم تلدنی " من
شاهدم بود شام چه کرده با من
آیه نور و بوی ، شراب خیلی سخت است
به روی ناقه حفظ ، حجاب خیلی سخت است
واویلا علی الحسین
#علی_سلطانی ✍
👇
.
#زمینه
#حضرت_رقیه_زمینه
دیدی آخرش ما هم به هم رسیدیم
دیدی آخرش تموم شد این جدایی
یه سؤال دخترونه دارم امشب
به تو بیشتر سخت گذشت یا من بابایی
بابا ، من میگم به عمه بیشتر سخت گذشت بابا
بابا ، بیشتر از دختر به خواهر سخت گذشت بابا
بابا ، سپر ما شد مکرر سخت گذشت بابا
وای اباالمظلوم وای ...
یاد اون روزا به خیر که توو مدینه
دست تو میشد متکای رقیه
دنیا رو ببین چقد عجیبه بابا
سر توست حالا رو دستای رقیه
بابا ، الهی برات بمیره دخترت بابا
بابا ، چقدر وخیمه وضع حنجرت بابا
بابا ، معلومه از پشت جدا شده سرت بابا
وای اباالمظلوم وای...
دور دیدن چشم عمومو کم نذاشتن
دست ما بسته و دست اینا وا بود
خسته میشدن به ما هجوم میبردن
تفریشون فقط کتک زدن به ما بود
بابا ، تو که دیدی چقدر زجر عذابم داد
بابا ، هر موقع صدات زدم با پا جوابم داد
بابا ، از موهام گرفت و توی کوچه تابم داد
وای اباالمظلوم وای...
عیب نداره قربونت بره بابایی
دو تایی امشب از این خرابه میریم
عیب نداره میرسه نوبت ما هم
تقاص زجراتو از زجر میگیریم
ای جان ، تو میگی بابا به من منم میگم جونم
ای جان ، هر چه قدر قرآن بخوای برا تو میخونم
ای جان ، نمیرم دیگه سفر پیش تو میمونم
ای ، رقیه جانم...
#علی_سلطانی✍
#زمینه_حضرت_رقیه
#پنجم_صفر #شب_سوم_محرم
.👇
.
#حضرت_رقیه_شهادت
قرار نبود این همه دیر بیای
وقتی رقیه بشه پیر بیای
قرار نبود که توی شهر شام
به دست غم بشم اسیر بیای
دیگه این پهلو برام پهلو نمیشه
دیگه زندگی بی عمو نمیشه
میگه غصه نخور عمه زینب اما
مویی که سوخته که دیگه مو نمیشه
ای وای بابا بابا بابا...
تنت که رفت زیر سم ستور
سرت که شد مهمون تنور
گفتم دیگه تموم میشه غمات
گفتم شده چشم بد از تو دور
آرزوهای منو نقش بر آب کرد
زحمتای راهب و یزید خراب کرد
به سری که شسته با گلاب راهب
قاتلت بی احترامی با شراب کرد
ای وای بابا بابا بابا
با اینکه من تو کل این سفر
صدبار زمین افتادم بابا
سر تو که افتاد روی خاک
همون موقع جون دادم بابا
خدا لعنت کنه اون نامرد شامی
سنگ برداشت و سر ، سر تو شرط کرد
به خدا نمیگذرم از اون کسی که
سرتو آورد و تو خرابه پرت کرد
ای وای بابا بابا بابا
#علی_سلطانی ✍
#پنجم_صفر #شب_سوم_محرم
.👇
.
#نوحه
#شهادت_امام_حسن
#امام_حسن_نوحه
از ازل بر سر خوان کریمم
گدای جود و احسان کریمم
دار و ندار خود را ، به او بدهکارم من
حسین حسینم را از ، لطف حسن دارم من
کریم آل طاها ، حسن یابن الزهرا
بر کرم نامش اعتبار بخشید
زندگی خود را سه بار بخشید
بحر کرامت بود و ، با فقرا میجوشید
زیر لباسش اما ، باز زره میپوشید
ندیده دیده آنچه را که دیده
غم مادر امانش را بریده
وای از آن روزیکه ، کوچه پر از مردم بود
سر بسته گویم زهرا ، بین شلوغی گم بود
گر چه او خود غریب عالمین است
دم آخرش گریان حسین است
خیره به تشت میشد و ، به یاد تشت زر بود
روی لبش لایوم و ، به فکر چوب تر بود
#علی_سلطانی ✍
#هفتم_صفر #بیست_و_هشتم_صفر
👇
.
#نوحه
#رحلت_رسول_اکرم
#حضرت_رسول_نوحه
میروی میرود قرار زهرا
بمان یک شب دگر کنار زهرا
بعد تو دیگر روز ، خوشی نبیند زهرا
پشت همین در بابا ، ز پا نشیند زهرا
واویلا واویلا واویلا واویلا
بعد تو میبرند حق ولی را
ببندند با طناب دست علی را
خوب دهند این مردم ، حق ذوی القربی را
ثانی به قنفذ گوید ، محکم بزن زهرا را
بعد تو در مدینه بی پناهم
پشت در نگویند که پا به ماهم
هجوم دشمنها و ، یک زن تنها چه کنم
اگر که در باز شود ، به ضربه پا چه کنم
امان از غصه دو نور عینت
غربت حسن ماتم حسینت
یکی به وقت تشییع ، شود پر از تیر تنش
یکی لگدکوب شود ، ز سم مرکب بدنش
#علی_سلطانی ✍
#بیست_و_هشت_صفر
.👇
.
#امام_رضا_نوحه
اگر چه روسیاه و بینوایم
فقیر سفره امام رضایم
گفته به من بابایم ، وصل به این دریا باش
خیر دو دنیا خواهی ، نوکر این آقا باش
السلطان اباالحسن...
چه شاهی اینقدر بنده نواز است
در خانه اش روی همه باز است
خاک سیه از لطفش ، بدل به زر میگردد
گدا بیاید اینجا ، کریم بر میگردد
السلطان اباالحسن...
زهر کینه ای کاش دهد امانش
دوباره ببیند روی جوانش
اگر که مرهم روی ، جگر نباشد سخت است
پدر که خواست جان دهد ، پسر نباشد سخت است
السلطان اباالحسن...
چقدر او روضه گودال میخواند
از تنی که شده پامال میخواند
به گریه میگفت زدند ، جد مرا یابن شبیب
نفس به سینه داشت شد ، سرش جدا یابن شبیب
السلطان اباالحسن...
#علی_سلطانی ✍
#نوحه_امام_رضا
#زیارت_مخصوصه #امام_رضا
.👇
.
#امام_رضا_نوحه
#شهادت_امام_رضا
شکسته بال و پرم ، یا امام الرئوف
دست بکش بر سرم ، یا امام الرئوف
یک عمر بوده ام ، گدای خواهرت
مرا ز در مردان ، به حق مادرت
علی موسی الرضا
کشیدی آن لحظه که ، عبا روی سرت
آمد یادت غم ، جد بی یاورت
عبا کشیده بود ، به روی اصغرش
مباد که رباب ، ببیند حنجرش
علی موسی الرضا
ز سوز زهر جفا ، سوخت اگر سینه ات
میخ به پهلوی تو ، نرفت از کینه ات
ضربه پا چنان ، به در زد آن پلید
همره مادرت ، محسن شد شهید
علی موسی الرضا
#علی_سلطانی ✍
#نوحه_امام_رضا
#زیارت_مخصوصه #امام_رضا
.👇
.
#شور_حضرت_زهرا
#حضرت_زهرا_شور
#شور
یافضة خذینی ، نور چشمای ترم رو کشتن
یافضة خذینی ، گل بی برگ و برم رو کشتن
یافضة خذینی ، نانجیبا پسرم رو کشتن
بیا که مسمار در ، پهلوی منو درید
بیا که با ضرب لگد ، محسن من شد شهید
امان از دل علی 4
..............
یافضة خذینی ، داره از غم جگرم میسوزه
یافضة خذینی ، تو آتیش بال و پرم میسوزه
یافضة خذینی ، دیر بیایی پسرم میسوزه
میون دیوار و در ، نفس نفس میزنم
تا نسوزه صورتم ، آتیش و پس میزنم
...............
ابتا یارسول الله ، چی به روز دخترت آوردن
ابتا یارسدل الله ، روز روشن حق ما رو بردن
ابتا یارسول الله ، علی رو با دست بسته بردن
یه مشت بی حیا منو ، با ضرب مشت می زدن
جلو چشمای علی ، با قصد کشت می زدن
..............
یابن الحسن کجایی ، گل اسیر کینه های خاره
یابن الحسن کجایی ، مادرت بین در و دیواره
یابن الحسن کجایی ، سینه زخمی شده از مسماره
همه هجوم می برن ، ولوله و همهمه س
همه دارن رد میشن ، در رو تن فاطمه س
#علی_سلطانی ✍
#فاطمیه
👇.
#حضرت_زهرا_شور
#حضرت_محسن_شور
#محسنیه_شور
#شور
یافضة خذینی ، نور چشمای ترم رو کشتن
یافضة خذینی ، گل بی برگ و برم رو کشتن
یافضة خذینی ، نانجیبا پسرم رو کشتن
بیا که مسمار در ، پهلوی منو درید
بیا که با ضرب لگد ، محسن من شد شهید
امان از دل علی 4
..............
یافضة خذینی ، داره از غم جگرم میسوزه
یافضة خذینی ، تو آتیش بال و پرم میسوزه
یافضة خذینی ، دیر بیایی پسرم میسوزه
میون دیوار و در ، نفس نفس میزنم
تا نسوزه صورتم ، آتیش و پس میزنم
...............
ابتا یارسول الله ، چی به روز دخترت آوردن
ابتا یارسدل الله ، روز روشن حق ما رو بردن
ابتا یارسول الله ، علی رو با دست بسته بردن
یه مشت بی حیا منو ، با ضرب مشت می زدن
جلو چشمای علی ، با قصد کشت می زدن
..............
یابن الحسن کجایی ، گل اسیر کینه های خاره
یابن الحسن کجایی ، مادرت بین در و دیواره
یابن الحسن کجایی ، سینه زخمی شده از مسماره
همه هجوم می برن ، ولوله و همهمه س
همه دارن رد میشن ، در رو تن فاطمه س
#علی_سلطانی
#حضرت_سکینه_زمینه
#زمینه
از کودکیم هر دم ، صد رنج و محن دیدم
بابای غریبم را ، بی غسل و کفن دیدم
من پیکر بی سر را ، با گریه بغل کردم
من جای هزاران زخم ، بر روی بدن دیدم
تو قتلگاه کنار بابام
من و زدن 3
کرببلا تا کوفه و شام
من و زدن 3
اشکم می چکد ز عین
واویلا علی الحسین واویلا علی الحسین 4
....................
از گریه چنان دریا، از ناله چو طوفانم
در کرب و بلا آمد ، از غصه به لب جانم
من خشکی لبها را ، با چشم خودم دیدم
من حامل پیغام ، آن حنجر عطشانم
وقتی که حس میکنی درد و
بگو حسین 3
وقتی می نوشی آب سرد و
بگو حسین 3
این شد ذکر عالمین
واویلا علی الحسین واویلا علی الحسین 4
....................
تا شام بلا رفتیم ،با قافله با زینب
در کوچه و در بازار،شد حامی ما زینب
هر جا که کتک خوردیم،از شمر و سنان و زجر
ذکر همه طفلان شد ، یاعمتی یازینب
یادم نمی ره اون روزا رو
وااای 3
محله یهودیا رو
وااای 3
خون شد قلب زینبین
واویلا علی الحسین واویلا علی الحسین 4
#علی_سلطانی
.
#امام_عسکری_زمینه
روز و شب در هوای سامرایم
من گدای آقای سامرایم
یک روز إن شاء الله ، با مدد از مولایم
من از نجف مشابه ، تا حرمش می آیم
غریب امام عسکری...
وا اماما شده ذکر مدامم
رو به قبله شده پای امامم
ز دیدگان مهدی ، خون جگر می ریزد
کنار جسم بابا ، خاک به سر می ریزد
غریب امام عسکری...
ز پا افتاده اما با سنان ، نه
زهر کین خورده اما خیزران ، نه
فدای مظلومی که ، مقابل طفلانش
ز ضرب چوب کینه ، شکسته شد دندانش
وای حسین وای حسین....
این عزا بر دلش شراره افروخت
گل و غنچه میان شعله ها سوخت
مدینه بود و غربت ، مدینه بود و ناله
از نفس افتاد دگر ، مادر هجده ساله
یا زهرا یا زهرا....
#علی_سلطانی ✍
#شهادت_امام_عسکری
👇