.
#واحد
#شهادت_امام_رضا
#واحد_امام_رضا(ع)
#سبک_از_همون_روز_ازل_مأنوسه_با_تو_روزگارم
تازمانی که میباره رحمتت شبیه بارون
گِرِه کوری نمیمونه دیگه توو زندگی مون
گرچه ناراحت و خسته از جفای روزگاریم
تا امام رضا رو داریم بخدا غمی نداریم
اومد اِسمِت - دوباره این دلم هوایی شد
دوباره مشهدُ الرِّضایی شد
دوباره پَر زد از توو سینه
فدای اون - کبوترای حَرمِت آقا
قربونِ لطف و کرمت آقا
نداری توو جهان قرینه
علی سیرت حسینی خو
مدد یا ضامن آهو
رضاجانم
پنجره فولاد تو دارالشّفای عالمینه
از سخای بی حسابت کُلِّ ایران زیرِ دِینه
رأفت و موهِبَتت وِردِ زبونِ خاص و عامه
اون که در جوارِتِه همیشه اَیّامِش به کامه
تو هستی که - مسیحِ خِطّه ی خراسانی
چقد برازندته سلطانی
مُرده به اذنِت زنده میشه
الهی که - کم نشه سایَت از سرِ ایران
اون که نشه گدای تو سلطان
یقین یه روز شرمنده میشه
زدم در محضرت زانو
مدد یا ضامن آهو
رضا جانم
رعیت و حلقه به گوش پادشاه مُلکِ طوسم
خاک پای زائرای حضرت شَمسُ الشُّموسَم
جیره و مَواجبم رسیده دائم از مُضیفِت
یامُعینَالْضُعَفا رحمی به این عبدِ ضعیفت
مث هربار - بازم نگاه به نوکری کردی
همیشه ذره پروری کردی
هیچ وقت نکردی نااُمیدم
آقاجانم - بازم گِرِه از کار دل واکُن
برات کربلامو امضا کن
دیگه از این دنیا بُریدم
بحق خونِ رو پهلو
مدد یا ضامن آهو
رضا جانم
✍بهمن عظیمی
.................
#واحد #رسول_الله
#رحلت_رسول_اکرم
#واحد_شهادت_پیامبر_اکرم(ص)
جبرئیل امشب عزادارِ یه دردِ دل خَراشه
آیه ی اِنّا اِلَیهِ راجعون روی لباشه
عرش اعلی شد سیاپوش از مصیبت فراقش
واسه ی علی و زهرا چِقَدَر سنگینه داغش
امان ای دل - کعبه هم از غصه پریشونه
دل زمین و آسمون خونه - ازین عزا و این مصیبت
امان ای دل - ملائکه همه شدن گریون
میون جنت همگی دلخون - مدینه رو گرفته غربت
امان از این غم جانکاه
محمد یارسول الله
محمد یارسول الله
به شبای تیره ی فاطمه نور منجلی بود
رفت ازین دنیا اونی که پشتوانه ی علی بود
بی وفایی ها همیشه تا ابد داره تداوُم
بعد پیغمبر شروع شد تازه نامردیِ این قوم
امان ای دل - چه زود دادن مزد رسالت رو
ندید گرفتن چون عدالت رو - حق رو به زیر پا گذاشتن
امان ای دل - همه با بی حیایی و خِفَّت
هیزم آوردن واسه ی بیعت - فاطمه رو تنها گذاشتن
میگه زهرا با گریه آه...
محمد یارسول الله
محمد یارسول الله
خُلف وعده کردن از انجام هر قول و وظیفه
لعنتِ حق به تموم اهل شورای سقیفه
دشمنِ وصّیِ پیغمبر شدن با صد بهونه
واسه ی بیعت گرفتن از علی ریختن تو خونه
امان ای دل - آتیش بُخل و کینه رفت بالا
فاطمه مونده زیر دست و پا - دیگه نگم از زخم مسمار
امان ای دل - زدن به بُغض و کینه شون دامن
یک سوم سادات و که کُشتن - توو شعله بین در و دیوار
حسن هی میمیگه وااُماه
محمد یارسول الله
محمد یارسول الله
#سبک_من_این_پایین_تو_اون_بالا
#بهمن_عظیمی ✍
#زحلت_پیامبر_اکرم
#بیست_و_هشت_صفر
#بیست_و_هشتم_صفر
#آخر_صفر
.👇
.
🏴زمینه حضرت محمد (ص) و امام حسن مجتبی(ع) و امام رضا (ع)
#آخر_صفر
#زمینه_پیامبر_اکرم
#زمینه_امام_حسن
#زمینه_امام_رضا
#ختم_الانبیایی
ختم الانبیایی جلوه ی خدایی
عشق فاطمه آرومه دل و جان مرتضایی
تو چراغ راهی بهترین پناهی
میشود که از مرحمت به ما هم کنی نگاهی
(یا رسول الله مولا مولا مولا مولا)
کشتی نجاتی صوم و هم صلاتی
باعث و دلیل وجود هستی و کائناتی
قطره ام تو دریا غرق در تمنا
در کنار ساحل نشستم و میکنم تماشا
(یا رسول الله مولا مولا مولا مولا)
ای امید دلها ای عزیز زهرا
ایها الغریب وطن کریمی به آل طاها
من غلام کویت مستم از سبویت
دل گرفته بال و پر و روانه شده به سویت
(یا حسن آقام آقام آقام آقام)
گیر یه نگاتم میدونی فداتم
از قدیم الایامه که آقا سائل و گداتم
شاهی و فقیرم ای مه منیرم
چی میشه بشم زائر بقیع از غمت بمیرم
(یا حسن آقام آقام آقام آقام)
ای شه خراسان یا رضا رضا جان
ایها الامام الرئوف و شمس الشموس و سلطان
قبله ام حریمت این منم مقیمت
عمریه که رزقم میاد با اون دستای کریمت
(یا رضا آقام آقام آقام آقام)
رو دلم نوشتم مشهدت بهشتم
با شما گره خورده از ازل بخت و سرنوشتم
با تو خو گرفتم سمت و سو گرفتم
از زمانی که خادمت شدم آبرو گرفتم
(یا رضا آقام آقام آقام آقام)
🎤 کربلایی محمد گریتی
🏴 #بدرالدجی
#زحلت_رسول_اکرم
#بیست_و_هشت_صفر
#بیست_و_هشتم_صفر
#شهادت_امام_رضا
✍کربلایی امیرحسین سلطانی
👇
.
🏴سبک زمینه یا شور پیامبر اسلام #رسول_الله صلی الله علیه و آله و سلم #امام_حسن و #امام_رضا علیهم السلام
#زمینه_پیامبر_اکرم
#زمینه_امام_حسن
#زمینه_امام_رضا
#سراج_المنیر
🏴بند اول
سراج المنیر رسول الله
دستمو بگیر رسول الله
دل به تو اسیر رسول الله
شاهی من فقیر رسول الله
ختم رسولانی/شمع فروزانی
رهبر انس و جن/حامل قرآنی
تو لیلی من مجنونم
عشق تو شد قانونم
من به شما مدیونم
《یا رسول الله،مولا》
🏴بند دوم
معدن کرم حسن آقام
شاه بی حرم حسن آقام
سایه ی سرم حسن آقام
هستی دلبرم حسن آقام
کریم آل الله/یا سیدی مولا
قمر مدینه،ای/حسن گل زهرا
ما قطره تو دریایی
عشق دل شیدایی
زیباتر از زیبایی
《جانم حسن جان،آقام》
🏴بند سوم
یا شمس الشموس رضا مولا
انیس النفوس رضا مولا
آقای رئوف رضا مولا
شاه ارض طوس رضا مولا
قبله ی ایرانی/تویی که سلطانی
حج فقیران و/یار ضعیفانی
تویی گل و من خارم
از عشق تو بیمارم
میدونی دوست دارم
《جانم رضا جان،آقام》
#بدرالدجی
#آخر_صفر
#بیست_و_هشتم_صفر
✍️🎵کربلایی امیرحسین سلطانی
👇
.
#شهادت_امام_حسن
#زمینه
#زمزمه
#امام_حسن (ع)
#سبک_من_این_پایین_تو_اون_بالا
ـــــــــــــــــــــــــــــ
جگرم آتیش گرفته از شرار زهر کینه
مادرم زهرا میاد که لحظههای آخرینه
خاطرات کودکیها میگذره از پیش چشمام
خاطراتی که یه عمره از غمش دلم حزینه
خدای من
دلم یه پارچه درد و آتیشه
که خاطر من پُرِ تشویشه
درد دلم آروم نمیشه
خدای من
توی دلم یه دنیا غم دارم
خاطرهی یه قد خم دارم
درد دلم آروم نمیشه
دیگه میرم ـ از این دنیا
به پیش ما درم زهرا
ننه زهرا (3)
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
کی میره از خاطر من ماجرای روز کوچه
برا هیچ کسی نگفتم غصههای روز کوچه
تیره شد پیش چشام وقتی که بستن راه ما رو
مبتلا شد دل من به اون بلای روز کوچه
خدای من
دیدم میون کوچه باریک
آسمون حیا شده تاریک
که راه ما رو بسته ثانی
خدای من
بالا سرم یه پنجهای غُرّید
صدای سیلی تو کوچه پیچید
شد قامت مادر کمانی
دیدم میگرده تو خاکا
خدا یا مادرم زهرا
ننه زهرا (3)
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
همه دور و بر من این لحظههای آخر من
موقع وداعِ و بارونی چشم تر من
بستهام بار سفر دارم میرم ولی میسوزم
یاد کربلا و تنها شدن برادر من
خدای من
حسین من میمونه تو گودال
به زیر دست و پا میره از حال
امون از اون لحظهی آخر
خدای من
یکی میاد با بغض و با کینه
وقتی نفس تنگه توی سینه
امون از اون ضربهی آخر
توی گودال ـ میشه دعوا
جسینم وا ـ حسینم وا
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
#سبک_از_همون_روز_ازل_مأنوسه_با_تو_روزگارم
#بیست_و_هشتم_صفر
#گریز_کوچه_گودال
#نصیر_حسنی✍
.👇
.
#شهادت_امام_حسن
#زمینه
#زمزمه
#امام_حسن (ع)
#سبک_من_این_پایین_تو_اون_بالا
ـــــــــــــــــــــــــــــ
جگرم آتیش گرفته از شرار زهر کینه
مادرم زهرا میاد که لحظههای آخرینه
خاطرات کودکیها میگذره از پیش چشمام
خاطراتی که یه عمره از غمش دلم حزینه
خدای من
دلم یه پارچه درد و آتیشه
که خاطر من پُرِ تشویشه
درد دلم آروم نمیشه
خدای من
توی دلم یه دنیا غم دارم
خاطرهی یه قد خم دارم
درد دلم آروم نمیشه
دیگه میرم ـ از این دنیا
به پیش ما درم زهرا
ننه زهرا (3)
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
کی میره از خاطر من ماجرای روز کوچه
برا هیچ کسی نگفتم غصههای روز کوچه
تیره شد پیش چشام وقتی که بستن راه ما رو
مبتلا شد دل من به اون بلای روز کوچه
خدای من
دیدم میون کوچه باریک
آسمون حیا شده تاریک
که راه ما رو بسته ثانی
خدای من
بالا سرم یه پنجهای غُرّید
صدای سیلی تو کوچه پیچید
شد قامت مادر کمانی
دیدم میگرده تو خاکا
خدا یا مادرم زهرا
ننه زهرا (3)
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
همه دور و بر من این لحظههای آخر من
موقع وداعِ و بارونی چشم تر من
بستهام بار سفر دارم میرم ولی میسوزم
یاد کربلا و تنها شدن برادر من
خدای من
حسین من میمونه تو گودال
به زیر دست و پا میره از حال
امون از اون لحظهی آخر
خدای من
یکی میاد با بغض و با کینه
وقتی نفس تنگه توی سینه
امون از اون ضربهی آخر
توی گودال ـ میشه دعوا
جسینم وا ـ حسینم وا
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
#سبک_از_همون_روز_ازل_مأنوسه_با_تو_روزگارم
#بیست_و_هشتم_صفر
#گریز_کوچه_گودال
#نصیر_حسنی✍
.👇
.
#زمزمه #شور #واحد #زمینه
#شهادت_امام_حسن (ع)
#کجایی_خواهرم
⚫️⚫️⚫️
بند1⃣
کجایی خواهرم
دیگه رسید لحظه های آخرم
بیا بزار روی زانوهات سرم
کجایی خواهرم
میلرزه دست و پام
میریزه خونابه از کنج لبام
داره کم کم بسته میشه این چشام
میلرزه دست و پام
.....
جون میدم با دلی زار و حزین
راحت شدم با زهر کین
شام غم هام دیگه شده سحر
غربتم رو ببین خواهر
امون از غم غربت
.......
بند2⃣
میسوزه این دلم
آتیش زهر میسوزونه حاصلم
میمیرم و ولی زهر نیست قاتلم
میسوزه این دلم
زهر فقط بهونس
قاتل من سیلی بی بهونس
قاتل من کبودیه رو گونس
زهر فقط بهونس
.......
بی حیا توکوچه راهمون و بست
یه جور زد گوشواره شکست
تاکه مادرافتاد خیلی بد زد
محکم به پهلوش لگد زد
امون از غم غربت
به قلم:
#سیدناصر_اسماعیل_نسب
#بیست_و_هشت_صفر
#بیست_و_هشتم_صفر
.👇
.
#واحد_امام_حسن (ع)
#چقده_ذکره_حسن
🔘🔘🔘
بند1⃣
چقده ذکره حسن روی لبا میشینه
بردن نام آقا مثله عسل شیرینه
میوه ی فاطمه و علی به دل تسکینه ،تسکینه
...........
میگیره دست عشاق ،پسره شیره حُنِین
عشق زینب کبری ،ولیِّ امرِ حسین
خوشگل و مه جبینه ،ماه روی زمینه
استاد رزم عباس ،امام دومینه
...........
آب و گلم حسن
ماه دلم حسن
رفع درد و غم و
هر مشکلم حسن
یا حسن یا حسن
•┈┈••✾❀🕊💓🕊❀✾••┈┈•
بند2⃣
توی میدون نبرد آقام حسن سرداره
به لبش ذکره اَناَ بنُ حیدَره کرّاره
تا به لشگر میزنه عدو کارش، فراره ،فراره
.........
توی پیکار نبرد،شجاع و بی بدله
پا به فرار میزاره ،دشمنش با عجله
سری به تن نَمونه وقتی شمشیر بزنه
سردار جنگ جمل ،مرد میدون حسنه
........
علی هیبت حسن
کوه غیرت حسن
الگوی عباس و
اوج قدرت حسن
یا حسن یاحسن
•┈┈••✾❀🕊💓🕊❀✾••┈┈•
بند3⃣
کریمی مثل حسن الحق گدایی داره
گدایی درخونه ش حکم خدایی داره
هزار تایوسف مصری جونفدایی داره،فدایی داره
...........
شیر غران میدون ، حسن دلاوره
باتیغ سرخ ابروش،سر رو ازتن می بره
زمین از خوف خشمش،زیرپاهاش میلرزه
از تیغ توی دستو ،برق چشماش می لرزه
...........
یل صفدر حسن
مثله حیدرحسن
رودلم حک شده
شه و سرور حسن
یا حسن یا حسن
•┈┈••✾❀🕊💓🕊❀✾••┈┈•
بند4⃣
گنبدسبزحسن روبه زودی میسازیم
با ألماسودروگوهر ورودی میسازیم
به کوریه دوچشمای سعودی میسازیم،میسازیم
...........
سقاخونه میسازیم،واسه ی صحن حسن
هیأت به پا میکنیم،گوشه ی صحن حسن
همه گی دست جمعی،توی صحنش میشینیم
زنده باشیم الهی ، اون روزو ما ببینیم
...........
یعنی میشه خدا
یه روز از کربلا
تا حریم حسن
بریم با بچه ها
یا حسن یا حسن
#بیست_و_هشت_صفر
#بیست_و_هشتم_صفر
•┈┈••✾❀🕊💓🕊❀✾••┈┈•
#شعرای_مشترک
#سید_مرتضی_پیرانیان
#کربلایی_سیدناصراسماعیل_نسب
.👇
.
#زمینه #شور
#امام_حسن
#ای_زهر_خوشحال_نباش
⚫️⚫️⚫️
بند1⃣
ای زهر خوشحال نباش از کاری که تو
امشب ، با جگره ،خون شده کردی
ای زهر ،من کشته ی ، اون روزی ام که
پیشم ، مادرمو ،زد یه نامردی
......
نتونستم کاری کنم
مادرمو یاری کنم
جای بابام توی کوچه
من امانتداری کنم
اینه حرف دل حسن
کوچه شده قاتل من
.......
بند2⃣
ای زهر، کجا بودی ،چهل ساله پیش
توی ،اون کوچه ی ،غربت حسن مُرد
وقتی، از روی کین، مادرمن رو
نامرد، یه جوری زد، با سر زمین خورد
........
مادر میگفت ای پسرم
دنیا میچر خه رو سرم
روز یا شبه اینجا کجاست
کم سو شده چش ترم
اینه حرف دل حسن
کوچه شده قاتل من
......
بند3⃣
ای زهر، این لحظه ها ، اشکام میریزه
واسه ،مصیبتی، ازین عظیم تر
الان ،سرم روی ، پای حسینو
اما عصر دهم میشه بی یاور
......
توی گودال روی خاکا
جون میکنه تک و تنها
شمر میبره ذره ذره
سر حسین و از قفا
شد غصه ی حسن حسین
ای شاه بی کفن حسین
💠💠💠💠💠💠
#بیست_و_هشتم_صفر
#بیست_و_هشت_صفر
#شهادت_امام_حسن
به قلم :
#سید_ناصراسماعیل_نسب
.👇👇👇
.
#زمینه #شور
#امام_حسن
#ای_زهر_خوشحال_نباش
⚫️⚫️⚫️
بند1⃣
ای زهر خوشحال نباش از کاری که تو
امشب ، با جگره ،خون شده کردی
ای زهر ،من کشته ی ، اون روزی ام که
پیشم ، مادرمو ،زد یه نامردی
......
نتونستم کاری کنم
مادرمو یاری کنم
جای بابام توی کوچه
من امانتداری کنم
اینه حرف دل حسن
کوچه شده قاتل من
.......
بند2⃣
ای زهر، کجا بودی ،چهل ساله پیش
توی ،اون کوچه ی ،غربت حسن مُرد
وقتی، از روی کین، مادرمن رو
نامرد، یه جوری زد، با سر زمین خورد
........
مادر میگفت ای پسرم
دنیا میچر خه رو سرم
روز یا شبه اینجا کجاست
کم سو شده چش ترم
اینه حرف دل حسن
کوچه شده قاتل من
......
بند3⃣
ای زهر، این لحظه ها ، اشکام میریزه
واسه ،مصیبتی، ازین عظیم تر
الان ،سرم روی ، پای حسینو
اما عصر دهم میشه بی یاور
......
توی گودال روی خاکا
جون میکنه تک و تنها
شمر میبره ذره ذره
سر حسین و از قفا
شد غصه ی حسن حسین
ای شاه بی کفن حسین
💠💠💠💠💠💠
#بیست_و_هشتم_صفر
#بیست_و_هشت_صفر
#شهادت_امام_حسن
به قلم :
#سید_ناصراسماعیل_نسب
.👇👇👇
.
🏴 #زمینه یا #شور روضه ای شهادت پیامبر رحمت #حضرت_محمد مصطفی صلی الله علیه و آله و سلم
#زمینه_پیامبر
#شور_پیامبر
#آخر_عمر_رسول_الله
🏴بند اول
آخره عمره رسول اللهِ
مدینه حال و هواش غم داره
علی میخونه زیر لب نوحه
فاطمه اشکه چشاش میباره
دیگه بار سفرش رو بسته
آقایی که خیلی حالش زاره
آخه دلواپسه زهراشه که
دخترش رو به علی میسپاره
اون خبر داره که از علی چقدر
توی دل کینه دارن این مردم
اون خبر داره چهل تا نامرد
درِ خونش میریزن با هیزم
آه و واویلا آه و واویلا
🏴بند دوم
داره میبینه آقا زهراشو
تو آتیش بین در و دیواره
داره میبینه شکسته پهلوش
سینش آزرده ی اون مسماره
داره میبینه توی کوچه از
یه نامرد میخوره زهرا سیلی
داره میبینه به حیدر چیزی
نمیگه که صورتش شد نیلی
داره میبینه قنوتش رو که
میخونه عجل وفاتی هر روز
داره میبینه،میبینه زینب
رَدّ خونِشو رو درِ نیم سوز
آه و واویلا آه و واویلا
🏴بند سوم
به ملاقات فرشته ی مرگ
میشه پیغمبرمون آماده
میرسه جون توی سینش اما
روی سینشن دو آقازاده
نوه هاشو تا بغل میگیره
انگاری دوباره جون میگیره
اما با دیدنه صحنه های تلخ
میشه روزگار اون باز تیره
میبینه از دهن حسن داره
توی طشت میریزه پاره ی جگر
میبینه حسینو رو خاک بلا
تن صد چاکشو که نداره سر
آه و واویلا آه و واویلا
#بیست_و_هشتم_صفر
#زحلت_رسول_اکرم #رسول_الله
۱۴۰۳/۰۶/۰۷
#بیست_و_هشت_صفر
✍️🎵کربلایی امیرحسین سلطانی
.👇👇👇
4_5814423719124144170.mp3
8.73M
▪️#شهادت_امام_حسن
▪️#شور
▪️کربلایی #حسین_طاهری
اسم تو نمک سفره پدری
ای کریم دو عالم سید بن کریم
بدیای منو ندیدی به حسین
زائر و حرمت رو بخشیدی به حسین
تو حتی خونت رو به مردم بخشیدی
به هر قلبی آرامش میدی
خلایق روزیشون رو میبردن خونه
تو کوچه وقتی میخندیدی
مدد ای نور ازل حسن
به دستت ماه و زحل حسن
شده ذکر حقله ی کرم
وصلی الله علی الحسن
به فدای تو یا حسن بن علی
یا بن فاتح خیبر فاتح جملی
حیرت ملکوت صبح کرب و بلا
جلوه کرده حسن در سید الشهدا
فراری شد دشمن به جونش می ارزه
حسن یعنی حیدر با حمزه
دو تایی میتازن دو تایی میجنگن
زمین هم با اهلش میلرزه
مدد سردار جمل حسن
حسن شاگرد ابالحسن
شده ذکر لبهای حسن
و صلی الله علی الحسن
#بیست_و_هشت_صفر
#بیست_و_هشتم_صفر
.
#زحلت_رسول_اکرم
#حضرت_محمد ص
هنوز ای پدرجان تنت بر زمین است
میان سقیفه سخن اینچنین است
که از قومِ ما رهبرِ مسلمین است
نه از خانه ی وحی رهبر گزینیم
که خود، جانشینِ پیمبر گزینیم
ببین چیست، بعد از تو مزد رسالت
ز خودکامگان منحرف شد خلافت
رها شد ولایت، رها شد امامت
ز خط نفاق اینچنین شیطنت شد
بجای عدالت، عیان سلطنت شد
پس از تو ز عصمت نمانده نشانی
ز قرآن و عترت نمانده نشانی
ز احکامِ دینت نمانده نشانی
به دلهای امت نمانده ترحم
به لبهای زهرا نمانده تبسم
نه در غم، خدا را توکل نمایند
نه فرمانِ ما را تحمل نمایند
به تخریب و آتش توسل نمایند
ببین چادر خاکی اَم را پدرجان
نگاهی، دلِ شاکی اَم را پدرجان
فراق تو از سینه آتش فشانده
غمی سخت بر جانِ زهرا نشانده
علی را به خانه نشینی کشانده
چه داغِ عظیمی به زهرا رسیده
چه ارثِ غریبی به مولا رسیده
نه تنها به کوچه بمن راه بستند
که حرمت ز ناموس حیدر شکستند
همه عهد و پیمان پس از تو گسستند
در خانهی تو به آتش کشیدید
به رخسار زهرای تو خش کشیدند
فدک را ز دستانِ زهرا ربودند
رهِ دشمنی را به سیلی گشودند
هجومِ بدی بر حریمت نمودند
ز روی تنِ خسته ام رد شدند و
تماشاچیان نیز مرتد شدند و
نه مانده سلامت دگر روی زهرا
نه دنده، نه سینه، نه پهلوی زهرا
نه در عافیت مانده بازوی زهرا
چگویم که بارم زمین ماند بابا
که ثلثی ز نسلم چنین ماند بابا
ترا خواندم آندم به قلب غمینی
علی را بخواندم به صوت حزینی
زدم ناله از درد، فضه خذینی
بیا محسنم را ز مسمار کشتند
ترا گوئی آنان، دگر بار کشتند
زدم دست و پا من اگر زیر این در
حسینم زنَد دست و پا زیر خنجر
ز سمِ ستوران شود لِه مکرر
سرِ او به نیزه، سوی شام عازم
اسیری رود زینبم بی محارم
#محمود_ژولیده ✍
#بیست_و_هشتم_صفر
#رحلت_پیامبر_اکرم #رسول_الله
.
.
|⇦•هر جا روی خاک...
#سینه_زنی کریم اهل بیت #امام_حسن مجتبی علیه السلام اجرا شده به نفسِ حاج #مهدی_رسولی
●━━━━━━───────
هر جا روی خاک میشینم
هر جا سنگ قبر میبینم
گریه ام میگیره
زیر سایه ابون میشینم
گریه ام میگیره
نه گنبدی، نه چراغ، نه صحن و رواق
می میره برات شیعه به خدا
بازم نم بارون به گونه امون می زنه
دوباره غمت داغ روی قلب منه
منی که برام هرجا مشکلی پیش اومد
فقط رو لبم ذکرِ یا امام حسنه
«آقام آقام یابن الزهرا..»
وقتی تو حرم میشینم
صحن مشهد و میبینم، گریه ام میگیره
طاق و گنبد و میبینم، گریه ام میگیره
نه صحن و ایوونی، نه روضه خونی
میباره قلب رو خاک بقیع
یه روز تو مدینه برات حرم میسازیم
حرم برا تو شاه با کرم میسازیم
جلوی حرم صحن قاسم ابن الحسن
آره میسازیم آقا خوبشم میسازیم
.....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
#بیست_و_هشتم_صفر
#روضه_امام_حسن_علیه_السلام
#بیست_و_هشت_صفر
#کربلایی_مهدی_رسولی
#شهادت_امام_حسن
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
👇
.
#زحلت_رسول_اکرم
#حضرت_محمد ص
هنوز ای پدرجان تنت بر زمین است
میان سقیفه سخن اینچنین است
که از قومِ ما رهبرِ مسلمین است
نه از خانه ی وحی رهبر گزینیم
که خود، جانشینِ پیمبر گزینیم
ببین چیست، بعد از تو مزد رسالت
ز خودکامگان منحرف شد خلافت
رها شد ولایت، رها شد امامت
ز خط نفاق اینچنین شیطنت شد
بجای عدالت، عیان سلطنت شد
پس از تو ز عصمت نمانده نشانی
ز قرآن و عترت نمانده نشانی
ز احکامِ دینت نمانده نشانی
به دلهای امت نمانده ترحم
به لبهای زهرا نمانده تبسم
نه در غم، خدا را توکل نمایند
نه فرمانِ ما را تحمل نمایند
به تخریب و آتش توسل نمایند
ببین چادر خاکی اَم را پدرجان
نگاهی، دلِ شاکی اَم را پدرجان
فراق تو از سینه آتش فشانده
غمی سخت بر جانِ زهرا نشانده
علی را به خانه نشینی کشانده
چه داغِ عظیمی به زهرا رسیده
چه ارثِ غریبی به مولا رسیده
نه تنها به کوچه بمن راه بستند
که حرمت ز ناموس حیدر شکستند
همه عهد و پیمان پس از تو گسستند
در خانهی تو به آتش کشیدید
به رخسار زهرای تو خش کشیدند
فدک را ز دستانِ زهرا ربودند
رهِ دشمنی را به سیلی گشودند
هجومِ بدی بر حریمت نمودند
ز روی تنِ خسته ام رد شدند و
تماشاچیان نیز مرتد شدند و
نه مانده سلامت دگر روی زهرا
نه دنده، نه سینه، نه پهلوی زهرا
نه در عافیت مانده بازوی زهرا
چگویم که بارم زمین ماند بابا
که ثلثی ز نسلم چنین ماند بابا
ترا خواندم آندم به قلب غمینی
علی را بخواندم به صوت حزینی
زدم ناله از درد، فضه خذینی
بیا محسنم را ز مسمار کشتند
ترا گوئی آنان، دگر بار کشتند
زدم دست و پا من اگر زیر این در
حسینم زنَد دست و پا زیر خنجر
ز سمِ ستوران شود لِه مکرر
سرِ او به نیزه، سوی شام عازم
اسیری رود زینبم بی محارم
#محمود_ژولیده ✍
#بیست_و_هشتم_صفر
#رحلت_پیامبر_اکرم #رسول_الله
.
دانلود-مداحی-بین-تموم-اهل-بیت-غریب_ترینه-به-خدا-maheharam.info_ (1).mp3
6.72M
|⇦•بین تموم اهل بیت...
#سینه_زنی و توسل به کریم اهل بیت امامحسن مجتبی علیه السلام اجرا شده به نفسِ کربلایی حسین سیب سرخی •✾•
●━━━━━━───────
#بیست_و_هشتم_صفر
#شهادت_امام_حسن
.
|⇦•هر جا روی خاک...
#سینه_زنی کریم اهل بیت #امام_حسن مجتبی علیه السلام اجرا شده به نفسِ حاج #مهدی_رسولی
●━━━━━━───────
هر جا روی خاک میشینم
هر جا سنگ قبر میبینم
گریه ام میگیره
زیر سایه ابون میشینم
گریه ام میگیره
نه گنبدی، نه چراغ، نه صحن و رواق
می میره برات شیعه به خدا
بازم نم بارون به گونه امون می زنه
دوباره غمت داغ روی قلب منه
منی که برام هرجا مشکلی پیش اومد
فقط رو لبم ذکرِ یا امام حسنه
«آقام آقام یابن الزهرا..»
وقتی تو حرم میشینم
صحن مشهد و میبینم، گریه ام میگیره
طاق و گنبد و میبینم، گریه ام میگیره
نه صحن و ایوونی، نه روضه خونی
میباره قلب رو خاک بقیع
یه روز تو مدینه برات حرم میسازیم
حرم برا تو شاه با کرم میسازیم
جلوی حرم صحن قاسم ابن الحسن
آره میسازیم آقا خوبشم میسازیم
.....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
#بیست_و_هشتم_صفر
#روضه_امام_حسن_علیه_السلام
#بیست_و_هشت_صفر
#کربلایی_مهدی_رسولی
#شهادت_امام_حسن
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
👇
.
#زحلت_رسول_اکرم
#پیامبر_اکرم صلوات الله علیه
#شور
#زمینه #روایی
▫️▪️▪️▫️
بند اول:
ما مِنّا اِلّا مَقْتولٌ اَوْ مَسموم *
میرسه از این حدیث این مفهوم
یعنی پیغمبر ما شهیده *
ما مِنّا اِلّا مَقْتولٌ اَوْ مَسموم
مگه میشه از شهادت محروم؟!
اون که دنیا مثلشو ندیده
کسی که صدر عقاید تموم شهداست
صاحب باب شهادت و امیر انبیاست
نمیشه جا بمونه اسمش از این فیض عظیم
وقتی سالار شهیدان پسرش، خون خداست
بدعت نمیشه
پای اعتقاد دیگه، وحدت نمیشه
شیعه ی علی که بی غیرت نمیشه
#این_شهادت_واسه_ما_رحلت_نمیشه
اَشْهَدُ اَنَّ الرّسول ماتَ شهیدا
بند دوم:
ما مِنّا اِلّا مَقْتولٌ اَوْ مَسموم
اگه فرموده امام معصوم
یعنی که پیمبرو آزردن
ما مِنّا اِلّا مَقْتولٌ اَوْ مَسموم
میشه از شرح روایت معلوم
چه بلایی به سرش آوردن
غریب اونه که تو خونش ببینه درد و مِحَن
جای دارو و دوا بهش یه جام زهر بِدن
غم و غصه های شیعه تازه میشه وقتی که
گریز روضه ی غربتش میشه امام حسن
صحبت نداره
فوت عادی نبی صحت نداره
قاتلش هم جایی توو جنت نداره
#شیعه_توی_تقویمش_رحلت_نداره
اَشْهَدُ اَنَّ الرّسول ماتَ شهیدا
بند سوم:
ما مِنّا اِلّا مَقْتولٌ اَوْ مَسموم
فرموده خود نبی مظلوم
قدر من کسی ندیده آزار *
ما مِنّا اِلّا مَقْتولٌ اَوْ مَسموم
کشته شد پیمبر آروم آروم
با سلاح کینه روزی صد بار
این حقیقت مثه روز برای ماها روشنه
اگه رحلت و وفات روی زبون دشمنه
میخواد حتی شده با تغییر یک واژه و لفظ
مُهر پاکی رو گناه اون دوتا زن، بزنه
راحت نمیگه
شیعه واژه هاشو بی دقت نمیگه
از روی رسم و روی عادت نمیگه
#به_شهادت_نبی_رحلت_نمیگه
اَشْهَدُ اَنَّ الرّسول ماتَ شهیدا
شعر و ملودی: #میلاد_فاروقی
#طاها_تحقیقی
🚩* الإمامُ الحسنُ عليه السلام: لقد حَدَّثَني حَبِيبي جَدّي رسولُ اللّه ِ صلى الله عليه و آله أنّ الأمرَ يَملِكُهُ اثنا عَشَرَ إماما مِن أهلِ بيتِهِ و صَفوَتِهِ، ما مِنّا إلاّ مَقتولٌ أو مَسمومٌ.
امام حسن عليه السلام: جدّ محبوبم رسول خدا صلى الله عليه و آله به من فرمود كه امر امامت را دوازده امام از اهل بيت و برگزيدگان او به عهده خواهند گرفت. هيچ يك از ما نيست مگر آن كه يا كشته مى شود يا مسموم. بحار الأنوار 27/217/18
🚩* قال رسول الله مَا أُوذِی نَبِی مِثْلَ مَا أُوذِیتُ.
پیغمبر فرمودند: هیچ پیامبری به اندازه ی من اذیت نشد.
بحارالانوار، ج۳۹، ص۵۶
🚩* رسول الله محمد بن عبدالله و قبض بالمدینة مسموما یوم الاثنین للیلتین بقیتا من صفر.
رسول خدا در روز دوشنه ۲۸ صفر در مدینه در حالی که مسموم شده بود، از دنیا رفت.
الشیخ المفید، محمد بن محمد بن النعمان ابن المعلم ابی عبدالله العکبری البغدادی (متوفای۴۱۳ ه)، المقنعة، ص۴۵۶
#بیست_و_هشت_صفر
#بیست_و_هشتم_صفر
#رحلت_پیامبر_اکرم #رسول_الله
.👇
.
|⇦•باز دوباره ام سفر....
#قسمت_اول #روضه_پیامبر_اکرم صلوات الله علیه اجرا شده به نفسِ حاج محمود کریمی
●━━━━━━───────
باز دوباره ام سفر سوی مدینه آرزو ست
تا که ز کام دل زنم بوسه به خاک پای تو
از سرا پای مدینه گِل غم میریزد
اشک از دیده ی غم بار حرم میریزد
از نگاهِ نگران، برق اِلَم میریزد
خوب پیداست که باران ستم میریزد
آه! آرامش زهراست به هم میریزد
سایه ی خنده از این گلکده کم کم برود
یا قرار است که پیغمبر اکرم برود
نور از خنده ی لبهای ترش میبارید
از گرفتاری امت به جزا میترسید
*این ترس، ترس و دل شوره است. گفتن اگه یک سال قبل مرگشون، یکماه قبل از مرگ،یک هفته قبل مرگ، یک روز، یک ساعت قبل مرگ توبه کنن مابخشیدیم .پیغمبر یه نفس راحت کشید.هی گفت: شیعیانم، امتم،قربونت برم که یه بار ما رو نفرین نکردی..انبیاء سَلف همه نفرین که کردند..خدایا اینارو.. سیل اومد و عذاب اومد و زیر ورو شدن و گرفتار شدن. اما خدا به رسول اکرم فرمود: خب نفرینشون کن گفت: نمی فهمند گناه دارن..پیشنهاد نفرین روخدا به پیغمبر داد.
همون طور که امیرالمومنین فاطمه از دست داده بود.عطر نزد بعد از بیست و پنج سال گفتن آقا عطر میزنی؟فرمود:نه من عزا دارم فاطمه ام رو از دست دادم. نفرین امیر المومنین رو هم بشنوید..
پیغمبر رو در حال رویا دیدم پرسید:علی جان چطوری ؟گفتم: آقا خسته شدم از دست اینا انقدر لج بازن. فرمود: نفرینشون کن. خدا من و از اینا بگیره یکی مثل خودشون بهشون بده ... *
در بدر در پی ارشاد بشر میگردید
مثل او هیچ رسولی غم و اندوه ندید
در دلم شور عجیبی ست نمی دانم چیست
در گلو بغض غریبی ست نمیدانم چیست
دخترت زار به سر میزند ای وای دلم
در دلم غصه شرر میزند ای وای دلم
پدرم حرفِ سپر میزند ای وای دلم
حرف از داغ پسر میزند ای وای دلم
یک نفر آمده در میزند ای وای دلم
دل بریدن ز تو بابا بخدا آسان نیست
بعد تو واسطه ی وحی خدا با ما کیست ؟
این جوان کیست که از دیدن رویش در دل
غصه داخل شده و خنده زلب شد زائل
*عزارئیل در اینخونه رو میزنه بی اذن وارد نمیشه..*
آه یارب شده انگار صبوری مشکل
گفت با لحن غریبانه ولی چون سائل :
با اجازه بگذارید بیایم داخل
با ادب آمد و در پیش پدر زانو زد
پرده از صورت پوشیده خود یک سو زد
مژده ای رحمت رحمان که سحر نزدیک است
ای رسول مدنی وقت سفر نزدیک است
شبِ بیچارگی نسل بشر نزدیک است
به علی هم برسان روز خطر نزدیک است
وقتِ آتش زدن یاس و تبر نزدیک است
پدر آمادهٔ رفتن به سماوات ولی
نگران است برای غمِ فردای علی
تکیه بر دست علی زد گل باغ ایجاد
نظری کرد به زهرا و دوباره افتاد
آه! از سینه ی افلاک بر آمد هیهات
به علی فاطمه را باز امانت میداد
داشت اما خبر از قصهٔ زهرا ای داد
.....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
#زحلت_رسول_اکرم #رسول_الله
#روضه_پیامبر_اکرم_صلوات_الله_علیه
#روضه_حضرت_رسول_صلی_الله_علیه_وآله
#حاج_محمود_کریمی
#بیست_و_هشت_صفر
#بیست_و_هشتم_صفر
#هفتم_صفر
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
.👇
.
🏴 #زمزمه #واحد ۲۸ صفر شهادت پیغمبر اسلام صلی الله علیه و آله و سلم
#زمزمه_پیامبر
#واحد_پیامبر
#چشماتو_بستی
🏴بند اول
چشماتو بستی روی دنیا
با گریه میگفتی به زهرا
ای دخترم خدانگهدار
تاج سرم خدانگهدار
انگار میدیدی از رو کینه
میسوزه خونت توو مدینه
میشد یه دنیا سرت آوار
تو هیچکیو ندادی آزار
تو رفتی و دادن،اهل تورو آزار
در خونت ریختن،ارازل و اشرار
طناب به دستای،داماد تو بستن
پهلوی زهراتو،زدن شکستن
واویلا واویلا
🏴بند دوم
گلاتو چیدن دونه دونه
دادن حسن رو زهر تو خونه
پاره جگرهاشو میدیدی
میدیدی و آه میکشیدی
حسینو میدیدی تو گودال
با لب تشنه رفتی از حال
حنجر و خنجر و میدیدی
ناله ی زینب و شنیدی
میدیدی روی خاک،حسینه تو بی سر
میدیدی شد غارت،انگشت و انگشتر
میدیدی جنجال و،دعوا تو گودال و
میدیدی اسبا و،پیکر پامال و
واویلا واویلا
#رحلت_رسول_اکرم #رسول_الله
#بیست_و_هشتم_صفر
✍️🎶کربلایی امیرحسین سلطانی
👇
4_5841473783931604347.mp3
18.49M
#روضه_امام_حسن ۱
#سیدرضانریمانی 🎤
➖➖➖➖➖➖
ای طشت یاریم بده دیگر بریده ام
این زهر را به قصد شفایم چشیده ام
کم سن و سال بودم و پیری به من رسید
مانند شمع قطره به قطره چکیده ام
راضی به مردنم که نبینم مغیره را!
من ناز مرگ را به دل و جان خریده ام
عمری ز کوچه رد شدم و سوخت صورتم!
کوچه نرفته ای که بدانی چه دیده ام
نامحرمی به مادر من حرف تند زد
جایی نگفته ام که چه حرفی شنیده ام!
سنگین شدست گوش حسن مثل مادرم
آزرده از صدای بلند کشیده ام!
ناموس مرتضی به کمک احتیاج داشت
فریاد زد حسن! کمکم کن خمیده ام!
این تنگی نفس اثر زهر کینه نیست
از کوچه تا به خانه فراوان دویده ام
#امام_حسن
#بیست_و_هشتم_صفر
#شهادت_امام_حسن
#سید_پوریا_هاشمی ✍
4_5841473783931604347.mp3
18.49M
#روضه_امام_حسن ۱
#سیدرضانریمانی 🎤
➖➖➖➖➖➖
ای طشت یاریم بده دیگر بریده ام
این زهر را به قصد شفایم چشیده ام
کم سن و سال بودم و پیری به من رسید
مانند شمع قطره به قطره چکیده ام
راضی به مردنم که نبینم مغیره را!
من ناز مرگ را به دل و جان خریده ام
عمری ز کوچه رد شدم و سوخت صورتم!
کوچه نرفته ای که بدانی چه دیده ام
نامحرمی به مادر من حرف تند زد
جایی نگفته ام که چه حرفی شنیده ام!
سنگین شدست گوش حسن مثل مادرم
آزرده از صدای بلند کشیده ام!
ناموس مرتضی به کمک احتیاج داشت
فریاد زد حسن! کمکم کن خمیده ام!
این تنگی نفس اثر زهر کینه نیست
از کوچه تا به خانه فراوان دویده ام
#امام_حسن
#بیست_و_هشتم_صفر
#شهادت_امام_حسن
#سید_پوریا_هاشمی ✍
.
#زمزمه_امام_حسن
#شهادت_امام_حسن
ای سفره دار آل طاها
کریم خونهی کریما
ریزه خورِ سُفرَته دنیا
جانم ، به صبوریِ تو و مرام تو
جانم ، به قعودی که شده قیام تو
جانم جانم
جانم ، به دعای جاری از قنوت تو
جانم ، به شکوهِ صبر تو ، سکوت تو
جانم جانم
تنهاترین مرد زمینی
یک عمره با غربت عجینی
اما مُعِزُّالمُومنینی
حیف شد قَدرتو نمیدونن مسلمونا
حیف شد شدی آزردهی زخمِ زبونا
حیف شد حیف شد
حیف شد خوردی زخم از بیعَتای رو سیاه
حیف شد موندی تنها و غریب و بی سپاه
حیف شد حیف شد
خونه برا همه پناهه
امن و امانه تکیه گاهه
اما برا تو قتلگاهه
ای وای پیش چشم نگران خواهرت
ای وای داره میشه پاره پاره جگرت
ای وای ای وای
ای وای از غریبی تو خون شده دلا
ای وای گریه میکنه غریب کربلا
ای وای ای وای
رسیده دلتنگی به آخر
روضه میخونی با چشِ تر
کشته تو رو روضهی مادر
سخته که یه مادرِ جَوون شهید بشه
سخته یه شبه موی سرت سفید بشه
سخته سخته
سخته مادرت رو پیش چشمت بزنن
سخته بشه توو تاریکی تشییع و کفن
سخته سخته
✍ #سعیده_کرمانی
✍ سعید حمیدیان فر
#بیست_و_هشتم_صفر
.👇
.
#زمینه
#بیست_و_هشتم_صفر
#زبانحال_حضرت_زینب «س»
و #امام_حسن «ع»
➖➖➖➖➖➖
بند1:
ای ماه دلم
دردا تو بگو
فقط یه بار دیگ به خاطر دل غمین و زارم
غربت میباره
از نیم نگات
دیگ داداش بیشتر از نمیتونم دووم بیارم
ارامش من
درمون دلم
چجور اروم بشه دلی که هی بهونتو میگیره
یک بار که شده
حرفاتو بزن
با خواهرت اخه اونم یه عمره که به غم اسیره
بگو از یه دل زار و مضطر
از اون روزی که رفتی با مادر
چه بلایی سرش اوردن که
نگاهت خیره میشد به اون در
بگو از کوچه و از آزارش
بگو از یه در و از مسمارش
بگو از رد پا روی چادر
بگو رو زمین افتاد گوشوارش
بگو برای زینبت
از گریه های هرشبت..داداش حسن جان
غریب کوچه ها حسن
➖➖➖➖➖➖
بند2:
دست از دل من
بردار خواهرم
نمیدونی چیا دیدم تو کوچه های تنگ و باریک
یادم نمیره
اون لحظه ای که
یه بی حیا با یه غلاف به ما میشد تو کوچه نزدیک
با اخم و غضب
با داد و هوار
یه ضربه با غلاف میزد یه ضربه با لگد به پهلوش
پیش چشم من
افتاد رو زمین
دیدم که از فشار ضربه ها چجوری رفته از هوش
دیگ دنیا سرم اوار میشد
کاشکی سهم من اون مسمار میشد
از اون روز اثر ضربه روی
صورت مادر اشکار میشد
بابا رو دست بسته میبردن
مادر و جلو چشمش ازردن
سند فدکو پاره کردن
حق مادرمونو میخوردن
حالم خرابه زینبم
جونم رسیده بر لبم..واویلا مادر
غریب کوچه ها حسن
➖➖➖➖➖➖
بند3:
گریه نکن ای
اروم دلم
بذار این اشکاتو برا یه روزی که بی کس و یاری
اشکم میریزه
واسه روزیکه
بدون عباسو حسین میون کوچه و بازاری
روضه بخونم
از روز بلا
اون وقتی که سر حسینو میبینی به روی نی ها
غوغا میشه و
از تل میبینی
داره میاد با خنجری والشمر جالس علی
ته قتلگاه تنها،بی یاور
تن خسته و پر زخم و بی سر
توی اوج فشار و سختی ها
میبینی که تو گوداله مادر
یاد روزی که میشی بی یاور
به غارت میره گوشوار و معجر
میکشه غارت اون دست بافی
که بوده یادگاری مادر
میاد یه روز تو کربلا
سر حسین رو نیزه ها..غریب مادر
غریب مادری حسین
➖➖➖➖➖➖
#حسین_روشنازاده
#اهواز
.👇
.
#شهادت_امام_حسن
قربان آن جگر که چهلسال پاره بود
.....................
هرکس که بر کریم پناهنده میشود
دلمرده هم اگر برسد زنده میشود
آنقدر میدهند که شرمنده میشود
آیا به روز حشر سرافکنده میشود؟
واللهِ اعتقاد من این است تا ابد
زینخانه نا امید گدایی نمیرود
وقتی به گریه طینت من رنگ و بو گرفت
این چهرهی سیاه کمی شستشو گرفت
کمکم تمام زندگیام بوی او گرفت
اینگونه بود بی سر و پا آبرو گرفت
از آن به بعد خانهی دلدار شد دلم
تا آمدم به خویش گرفتار شد دلم
امشب حسنحسن نکنم شب نمیشود
بی یا حسن تجلی یارب نمیشود
زلفی که باد خورده مرتب نمیشود
هر کس به هم نریخت مقرب نمیشود
آتش زده هوای وصالت به جان من
یا ایها الکریم و یا ایها الحسن
ما را خدا کنارِ کریمان بزرگ کرد
ریزهخورِ دیارِ کریمان بزرگ کرد
آنقدر در جوارِ کریمان بزرگ کرد
انگار از تبارِ کریمان بزرگ کرد
عمری به دستگیریات اقرار کردهایم
ما اعتماد بر کرم یار کردهایم
عمری سبو ز جام کرم میزنم حسن
نقش تو را به چشم ترم میزنم حسن
سربند سبز رویِ سرم میزنم حسن
با نام تو به سینه حرم میزنم حسن
باید مدینه محشر کبری به پا کنیم
بالای قبر تو حرمی را بنا کنیم
از راه دور دست تمنا گرفتهایم
عمریست در حریم تو مأوا گرفتهایم
دستان خویش سوی تو بالا گرفتهایم
هرچه گرفتهایم ز زهرا گرفتهایم
بیهوده نیست آبروی رفته میخَرَند
فرزندها ز مادرشان ارث میبرند
زلفت رها کنی همه بیخانه میشویم
ابرو نشان دهی همه دیوانه میشویم
ما خاکبوس گوشهی میخانه میشویم
گِرد تو پر کشیده و پروانه میشویم
در آسمان چشم سیاهت هواییام
شکر خدا ز روز ازل مجتباییام
چشمان من به سوی درِ بستهی بقیع
بُغضیست در گلویِ درِ بستهی بقیع
سر مینَهیم رویِ درِ بستهی بقیع
گریه شده وضویِ درِ بستهی بقیع
ای کاش پرچمی سرِ این قبر میزدیم
با گریه پرچمی سرِ این قبر میزدیم
👇
قربان آن جگر که چهلسال پاره بود
زخمی از آن شکستگی گوشواره بود
در کوچهها فقط پیِ یک راهِ چاره بود
با ماه رفته بود و عصایِ ستاره بود
چون کوچه تنگ بود کسی در برابرش
بگذاشت پا به چادر و رد شد ز مادرش
در کوچه مادرت به عصا احتیاج داشت
چشمش ندید، راهنما احتیاج داشت
پهلو شکسته ضربه کجا احتیاج داشت
سیلی که خورد، ضربهی پا احتیاج داشت؟؟؟
لعنت بر آنکه با لگدش بارِ او شکست
بادستِ بسته شخصیت یار او شکست
از آن به بعد خنده به لبها حرام شد
تو هفتساله بودی و عمرت تمام شد
در شهر، آلِ فاطمه بیاحترام شد
توهینِ بر علی همهجا لفظِ عام شد
دیدی کسی که حرمت صدیقه را شکست
بر منبر پیمبر و جایِ علی نشست
آهستهتر قدم بزن ای مردِ کوچهها
بشکن سکوتِ بیکسی و سردِ کوچهها
مویت سپید کرده دگر دردِ کوچهها
یادت نرفته خندهی نامردِ کوچهها
دیدی ز مالیات مغیره معاف شد
اینها سپاسِ شدت ضربِ قلاف شد
لعنت به هر کسی که تو را بد صدا زده
زخمِ زبان به سینهی درد آشنا زده
صبر تو طعنه بر همهی انبیا زده
صلحِ تو ریشهی همهی فتنه را زده
آری چکیدهی علی و مصطفی توئی
بنیانگذار نهضتِ کرببلا توئی
با زهرِ همسرت جگرت ریخته به هم
زهرا کجاست؟ مویِ سرت ریخته به هم
تصویرهایِ چشم ترت ریخته به هم
خانه دوباره در نظرت ریخته به هم
بیرون بریز خون جگرهای خود حسن
کمتر به پیش خواهرِ خود دست و پا بزن
خونیندهن ز کرببلا حرف میزنی
از ماجرایِ راس جدا حرف میزنی
از نیزههایِ بیسر و پا حرف میزنی
از لشگری بدون حیا حرف میزنی
گرچه بناتِ فاطمه در تاب و در تباند
شکر خدا محارمِ تو دورِ زینباند
دستِ حرامزاده به معجر نمیخورد
ضربِ لگد به پهلویِ دختر نمیخورد
آتش زبانهاش به مویِ سر نمیخورد
با ناسزا به زینب تو ، بر نمیخورد
خون جگر اگر چه به لبهایِ تو نشست
آهسته جان بده که ابالفضل زنده است
در کربلا سپاهِ حرامی چه میکنند
با چشمِ خیره خواهرِ تو دوره میکنند
پوشیهی زنان حرم پاره میکنند
زنها و دختران همه آواره میکنند
زینب پس از حسین گرفتار میشود
آواره بین کوچه و بازار میشود
#قاسم_نعمتی ✍
#امام_حسن_مدح_و_مرثیه
#بیست_و_هشتم_صفر
.👇
.
#شهادت_امام_حسن
قربان آن جگر که چهلسال پاره بود
.....................
هرکس که بر کریم پناهنده میشود
دلمرده هم اگر برسد زنده میشود
آنقدر میدهند که شرمنده میشود
آیا به روز حشر سرافکنده میشود؟
واللهِ اعتقاد من این است تا ابد
زینخانه نا امید گدایی نمیرود
وقتی به گریه طینت من رنگ و بو گرفت
این چهرهی سیاه کمی شستشو گرفت
کمکم تمام زندگیام بوی او گرفت
اینگونه بود بی سر و پا آبرو گرفت
از آن به بعد خانهی دلدار شد دلم
تا آمدم به خویش گرفتار شد دلم
امشب حسنحسن نکنم شب نمیشود
بی یا حسن تجلی یارب نمیشود
زلفی که باد خورده مرتب نمیشود
هر کس به هم نریخت مقرب نمیشود
آتش زده هوای وصالت به جان من
یا ایها الکریم و یا ایها الحسن
ما را خدا کنارِ کریمان بزرگ کرد
ریزهخورِ دیارِ کریمان بزرگ کرد
آنقدر در جوارِ کریمان بزرگ کرد
انگار از تبارِ کریمان بزرگ کرد
عمری به دستگیریات اقرار کردهایم
ما اعتماد بر کرم یار کردهایم
عمری سبو ز جام کرم میزنم حسن
نقش تو را به چشم ترم میزنم حسن
سربند سبز رویِ سرم میزنم حسن
با نام تو به سینه حرم میزنم حسن
باید مدینه محشر کبری به پا کنیم
بالای قبر تو حرمی را بنا کنیم
از راه دور دست تمنا گرفتهایم
عمریست در حریم تو مأوا گرفتهایم
دستان خویش سوی تو بالا گرفتهایم
هرچه گرفتهایم ز زهرا گرفتهایم
بیهوده نیست آبروی رفته میخَرَند
فرزندها ز مادرشان ارث میبرند
زلفت رها کنی همه بیخانه میشویم
ابرو نشان دهی همه دیوانه میشویم
ما خاکبوس گوشهی میخانه میشویم
گِرد تو پر کشیده و پروانه میشویم
در آسمان چشم سیاهت هواییام
شکر خدا ز روز ازل مجتباییام
چشمان من به سوی درِ بستهی بقیع
بُغضیست در گلویِ درِ بستهی بقیع
سر مینَهیم رویِ درِ بستهی بقیع
گریه شده وضویِ درِ بستهی بقیع
ای کاش پرچمی سرِ این قبر میزدیم
با گریه پرچمی سرِ این قبر میزدیم
👇
قربان آن جگر که چهلسال پاره بود
زخمی از آن شکستگی گوشواره بود
در کوچهها فقط پیِ یک راهِ چاره بود
با ماه رفته بود و عصایِ ستاره بود
چون کوچه تنگ بود کسی در برابرش
بگذاشت پا به چادر و رد شد ز مادرش
در کوچه مادرت به عصا احتیاج داشت
چشمش ندید، راهنما احتیاج داشت
پهلو شکسته ضربه کجا احتیاج داشت
سیلی که خورد، ضربهی پا احتیاج داشت؟؟؟
لعنت بر آنکه با لگدش بارِ او شکست
بادستِ بسته شخصیت یار او شکست
از آن به بعد خنده به لبها حرام شد
تو هفتساله بودی و عمرت تمام شد
در شهر، آلِ فاطمه بیاحترام شد
توهینِ بر علی همهجا لفظِ عام شد
دیدی کسی که حرمت صدیقه را شکست
بر منبر پیمبر و جایِ علی نشست
آهستهتر قدم بزن ای مردِ کوچهها
بشکن سکوتِ بیکسی و سردِ کوچهها
مویت سپید کرده دگر دردِ کوچهها
یادت نرفته خندهی نامردِ کوچهها
دیدی ز مالیات مغیره معاف شد
اینها سپاسِ شدت ضربِ قلاف شد
لعنت به هر کسی که تو را بد صدا زده
زخمِ زبان به سینهی درد آشنا زده
صبر تو طعنه بر همهی انبیا زده
صلحِ تو ریشهی همهی فتنه را زده
آری چکیدهی علی و مصطفی توئی
بنیانگذار نهضتِ کرببلا توئی
با زهرِ همسرت جگرت ریخته به هم
زهرا کجاست؟ مویِ سرت ریخته به هم
تصویرهایِ چشم ترت ریخته به هم
خانه دوباره در نظرت ریخته به هم
بیرون بریز خون جگرهای خود حسن
کمتر به پیش خواهرِ خود دست و پا بزن
خونیندهن ز کرببلا حرف میزنی
از ماجرایِ راس جدا حرف میزنی
از نیزههایِ بیسر و پا حرف میزنی
از لشگری بدون حیا حرف میزنی
گرچه بناتِ فاطمه در تاب و در تباند
شکر خدا محارمِ تو دورِ زینباند
دستِ حرامزاده به معجر نمیخورد
ضربِ لگد به پهلویِ دختر نمیخورد
آتش زبانهاش به مویِ سر نمیخورد
با ناسزا به زینب تو ، بر نمیخورد
خون جگر اگر چه به لبهایِ تو نشست
آهسته جان بده که ابالفضل زنده است
در کربلا سپاهِ حرامی چه میکنند
با چشمِ خیره خواهرِ تو دوره میکنند
پوشیهی زنان حرم پاره میکنند
زنها و دختران همه آواره میکنند
زینب پس از حسین گرفتار میشود
آواره بین کوچه و بازار میشود
#قاسم_نعمتی ✍
#امام_حسن_مدح_و_مرثیه
#بیست_و_هشتم_صفر
.👇