eitaa logo
کانال مداحی باسبک عاشقان حضرت زینب(س)
25.8هزار دنبال‌کننده
1.1هزار عکس
956 ویدیو
595 فایل
ارائه متن و صوت نوحه، روضه، مرثیه و،،،، مدیریت کانال:شعبانپور @Haram75 ─⊱✾♡✾⊰─ https://eitaa.com/joinchat/2115895304C4149e19122 @Asheghane_hazrat_zeynab 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠 تعرفه تبلیغات این آیدی👇🏼 @kianatv ─┅─⊱✾♡✾⊰─┅─
مشاهده در ایتا
دانلود
. صلِّ علی السیّدِ الٵنبیا صلِّ علی الإمام الٵولیا صلِّ علی سیدنَا المصطفی ای اولین مظلومِ عالم ای عشق تو در جان آدم ای نبیِّ اکرم، امامِ اعظم، رسولِ خاتم سلام ما به تو، که رهنمای اولی سلام ما به تو، تویی تو حق منجلی سلام ما به تو، که یادمان دادی بگوییم یاعلی یا رحمةً لِلعالمین ای مرشد روح‌الٵمین عشق امیرالمومنین .......................................... صلِّ علی صفوةِ المرسلین صلِّ علی النبیّ المُکرَمین صلِّ علی مصباحِ اهل الیقین ای رحمةاللهِ تعالی ای روشنای عرش اعلی ای دوای دلها، عزیز دنیا، شفیع فردا بهار ما تویی، در این کویر بی‌کسی قرار ما تویی، به داد ما تو می‌رسی نگار ما تویی، تو ماه تابان در شب دلواپسی یا رحمةً للعالمین ای مرشد روح‌الامین عشق امیرالمومنین .......................................... صلِّ علی بنتِکَ الطاهرة صلِّ علی الانجمِ الزّاهرة صلِّ علی الٵعینِ النّاظرة ای ساقیِ ساقیِ کوثر ای مرشد زهرا و حیدر ای ولی و رهبر، امام‌پرور، شکوه محشر به قلب ما بپاست، همیشه عشق مرتضی به گوش جان ماست "حسینُ منّیِ" شما زیارت خداست، زیارت شب‌های جمعه کربلا یا رحمةً للعالمین ای مرشد روح‌الامین عشق امیرالمومنین 👇
. |⇦•روضه ها رو دارم میبینم... پیامبر اکرم صلوات الله علیه اجرا شده به نفسِ حاج محمد رضا طاهری ●━━━━━━─────── من میرم و ای فاطمه جان پشت خونه ات هیزم میارن پا روی حرف مرتضی و پا روی چادرت میذارن فاطمه جان! بهشتو با بال و پرت می سوزونن به پیش چشم همسرت می سوزونن ای وای تو رو با پسرت می سوزونن «فاطمه جان! فاطمه جان! ای وای من ای وای من ای وای من» *همه دلشوره های پیغمبرو میخوام بهت بگم...* می مونه این فاجعهٔ تلخ برا همیشه توی تاریخ درد تو رو باید بپرسن از پنجه های سرخ یک میخ زهراجان! قامت کمون دنبال مرتضی میری نفس نفس زنون تو کوچه ها میری زهرای من به زیر دست و پا میری «ای وای من ای وای من ای وای من» *دور بستر همه دارن گریه میکنن.پیغمبر تو بستر افتاده، امیرالمومنین حضرت صدیقه، اسما همه دارن اشک میریزن. یه وقت دیدن در باز شد حسنین اومدن خودشونو رو سینه ی پیغمبر انداختن. حال رسول خدا حال خوبی نیست. محتضره. خودش فرموده محتضر یه حالی داره که یه دکمه پیراهن رو سینش سنگینی میکنه. روایت میگه دکمه پیروهنم باز کنید محتضر آروم جون بده راحت تر جون بده. تا امیرالمومنین اومد بچه ها رو برداره یه وقت اشاره کرد بذارید باشن. اونا رو سینه من باشن من راحت جون میدم. اما دیدن همینطور که عرق سرد کرده پیغمبر، هی نگاه به ابی عبدالله میکنه. زیر گلوشو می بوسه، هی میگه "ما لی وَ لِیزید.....؟" ما رو به یزید چیکار؟ لعنت کرد پیغمبر قاتلای ابی عبدالله رو. آه آه... گفت...* روضه ها رو دارم می بینم دلم از این غصه ها خونه این دم آخری بذار تا حسین روی سینه ام بمونه *آخ بمونه.چرا رو سینت بذارن؟ آخه..* یه روز میاد که با پا رو سینه اش میذارن پیرهنشو از پیکرش در میارن کاشکی برن براش یه کم آب بیارن «ای وای حسین ای وای حسین » *روضه امشبم داره به آخر میرسه... ای خدا ای خدا...* حسینمو آبش ندادن حسینمو خاکش نکردن *همه اینا رو داره می بینه پیغمبر...* هنوز دارن این نانجیبا میون گودالو میگردن سرش رو می برن به روی نیزه ها تنش می مونه زیر سمّ مرکبا واویلا مَن دَفَنَهُ أهلَ القُری *وقتی امیرالمومنین بدن رسول خدا رو داره غسل میده، مولا میگه خواستم پیراهن از تن بیرون کنم، ندا اومد علی جان! پیراهن از تنش بیرون نیار. از زیر پیراهن بدنو غسل بده. وقتی بدنو به صورت میخواست بخوابونه، پشت حضرتو غسل بده. باز خطاب اومد رسول خدا رو به صورت روی زمین نگذار. بدنو روی شونه قرار داد. بدنو غسل داد. باید بگیم یا امیرالمومنین حقم همینه. اما الهی بمیرم برای اون آقای که امام زمان «عج» میگه" أَلسَّلامُ عَلَى الْخَدِّ التَّریبِ..."قربون اون صورتی که با خاک یکسان شد..أَ"لسَّلامُ عَلَى الْبَدَنِ السَّليبِ" قربون اون بدنی که پیراهن از تنش بیرون کردن. بدنو عریان کردن. ای حسین ... * این دست گداییتو بالا بیار هرچقدر کار داری با ابی عبدالله... ای حسین...* .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ .👇
. 🏴 شهادت پیامبر رحمت حضرت محمد مصطفی صلی الله علیه و آله و سلم و مجتبی علیه السلام 🏴بند اول نبی رحمت السلام،شفیع امت السلام مدینتو که ندیدم،میگم با حسرت السلام نور هدایت السلام،بحر کرامت السلام زائرتم از بعید و،وَ بی نهایت السلام به مرقد زیبات سلام به گنبد خضرات سلام یا رحمت للعالمین منم گدای گداهات منم فداییه زهرات یا رحمت للعالمین یا رحمت للعالمین 🏴بند دوم تکیه گاهم السلام،چراغ راهم السلام تویی مراد منو من،به تو نگاهم السلام دوای دردم السلام،به تو رو کردم السلام با دست خالی میدونم،برنمیگردم السلام عنایتی ای شاه دین تو سروری به مسلمین یا رحمت للعالمین عنایتی ای شاه دین جان امیرالمومنین یا رحمت للعالمین یا رحمت للعالمین 🏴بند سوم ما قطره و دریا حسن،ما بنده و آقا حسن فقیرتیم شاهه کرم،نگاهی کن بر ما حسن کریمی یا مولا حسن،امیری یا مولا حسن ایشالله میسازیم حرم،بزودی واست یا حسن یا سبط خیر المرسلین رشته ای از حبل المتین حسن معز المومنین یا نورالعین المومنین یابن امیرالمومنین حسن معز المومنین حسن معز المومنین ۱۴۰۳/۰۶/۰۷ ✍️🎵کربلایی امیرحسین سلطانی 👇
. 🏴 یا روضه ای شهادت پیامبر رحمت مصطفی صلی الله علیه و آله و سلم 🏴بند اول آخره عمره رسول اللهِ مدینه حال و هواش غم داره علی میخونه زیر لب نوحه فاطمه اشکه چشاش میباره دیگه بار سفرش رو بسته آقایی که خیلی حالش زاره آخه دلواپسه زهراشه که دخترش رو به علی میسپاره اون خبر داره که از علی چقدر توی دل کینه دارن این مردم اون خبر داره چهل تا نامرد درِ خونش میریزن با هیزم آه و واویلا آه و واویلا 🏴بند دوم داره میبینه آقا زهراشو تو آتیش بین در و دیواره داره میبینه شکسته پهلوش سینش آزرده ی اون مسماره داره میبینه توی کوچه از یه نامرد میخوره زهرا سیلی داره میبینه به حیدر چیزی نمیگه که صورتش شد نیلی داره میبینه قنوتش رو که میخونه عجل وفاتی هر روز داره میبینه،میبینه زینب رَدّ خونِشو رو درِ نیم سوز آه و واویلا آه و واویلا 🏴بند سوم به ملاقات فرشته ی مرگ میشه پیغمبرمون آماده میرسه جون توی سینش اما روی سینشن دو آقازاده نوه هاشو تا بغل میگیره انگاری دوباره جون میگیره اما با دیدنه صحنه های تلخ میشه روزگار اون باز تیره میبینه از دهن حسن داره توی طشت میریزه پاره ی جگر میبینه حسینو رو خاک بلا تن صد چاکشو که نداره سر آه و واویلا آه و واویلا ۱۴۰۳/۰۶/۰۷ ✍️🎵کربلایی امیرحسین سلطانی .👇👇👇
. ص هنوز ای پدرجان تنت بر زمین است میان سقیفه سخن اینچنین است که از قومِ ما رهبرِ مسلمین است نه از خانه ی وحی رهبر گزینیم که خود، جانشینِ پیمبر گزینیم ببین چیست، بعد از تو مزد رسالت ز خودکامگان منحرف شد خلافت رها شد ولایت، رها شد امامت ز خط نفاق اینچنین شیطنت شد بجای عدالت، عیان سلطنت شد پس از تو ز عصمت نمانده نشانی ز قرآن و عترت نمانده نشانی ز احکامِ دینت نمانده نشانی به دلهای امت نمانده ترحم به لبهای زهرا نمانده تبسم نه در غم، خدا را توکل نمایند نه فرمانِ ما را تحمل نمایند به تخریب و آتش توسل نمایند ببین چادر خاکی اَم را پدرجان نگاهی، دلِ شاکی اَم را پدرجان فراق تو از سینه آتش فشانده غمی سخت بر جانِ زهرا نشانده علی را به خانه نشینی کشانده چه داغِ عظیمی به زهرا رسیده چه ارثِ غریبی به مولا رسیده نه تنها به کوچه بمن راه بستند که حرمت ز ناموس حیدر شکستند همه عهد و پیمان پس از تو گسستند در خانه‌ی تو به آتش کشیدید به رخسار زهرای تو خش کشیدند فدک را ز دستانِ زهرا ربودند رهِ دشمنی را به سیلی گشودند هجومِ بدی بر حریمت نمودند ز روی تنِ خسته ام رد شدند و تماشاچیان نیز مرتد شدند و نه مانده سلامت دگر روی زهرا نه دنده، نه سینه، نه پهلوی زهرا نه در عافیت مانده بازوی زهرا چگویم که بارم زمین ماند بابا که ثلثی ز نسلم چنین ماند بابا ترا خواندم آندم به قلب غمینی علی را بخواندم به صوت حزینی زدم ناله از درد، فضه خذینی بیا محسنم را ز مسمار کشتند ترا گوئی آنان، دگر بار کشتند زدم دست و پا من اگر زیر این در حسینم زنَد دست و پا زیر خنجر ز سمِ ستوران شود لِه مکرر سرِ او به نیزه، سوی شام عازم اسیری رود زینبم بی محارم ‌.
. ص هنوز ای پدرجان تنت بر زمین است میان سقیفه سخن اینچنین است که از قومِ ما رهبرِ مسلمین است نه از خانه ی وحی رهبر گزینیم که خود، جانشینِ پیمبر گزینیم ببین چیست، بعد از تو مزد رسالت ز خودکامگان منحرف شد خلافت رها شد ولایت، رها شد امامت ز خط نفاق اینچنین شیطنت شد بجای عدالت، عیان سلطنت شد پس از تو ز عصمت نمانده نشانی ز قرآن و عترت نمانده نشانی ز احکامِ دینت نمانده نشانی به دلهای امت نمانده ترحم به لبهای زهرا نمانده تبسم نه در غم، خدا را توکل نمایند نه فرمانِ ما را تحمل نمایند به تخریب و آتش توسل نمایند ببین چادر خاکی اَم را پدرجان نگاهی، دلِ شاکی اَم را پدرجان فراق تو از سینه آتش فشانده غمی سخت بر جانِ زهرا نشانده علی را به خانه نشینی کشانده چه داغِ عظیمی به زهرا رسیده چه ارثِ غریبی به مولا رسیده نه تنها به کوچه بمن راه بستند که حرمت ز ناموس حیدر شکستند همه عهد و پیمان پس از تو گسستند در خانه‌ی تو به آتش کشیدید به رخسار زهرای تو خش کشیدند فدک را ز دستانِ زهرا ربودند رهِ دشمنی را به سیلی گشودند هجومِ بدی بر حریمت نمودند ز روی تنِ خسته ام رد شدند و تماشاچیان نیز مرتد شدند و نه مانده سلامت دگر روی زهرا نه دنده، نه سینه، نه پهلوی زهرا نه در عافیت مانده بازوی زهرا چگویم که بارم زمین ماند بابا که ثلثی ز نسلم چنین ماند بابا ترا خواندم آندم به قلب غمینی علی را بخواندم به صوت حزینی زدم ناله از درد، فضه خذینی بیا محسنم را ز مسمار کشتند ترا گوئی آنان، دگر بار کشتند زدم دست و پا من اگر زیر این در حسینم زنَد دست و پا زیر خنجر ز سمِ ستوران شود لِه مکرر سرِ او به نیزه، سوی شام عازم اسیری رود زینبم بی محارم ‌.
‌. و کنار بسترت پدر احیا می گیرم تا سحر می خونم قران کناره بسترت با چشمای تر این چشمای بی رمق و وا کن بر روی فاطمه مثل قدیم بوسه بزن بازم بر روی فاطمه کاشکی به جای تو زهرا. بمیره ای بابا بری تو زهرا می مونه بی یاور و تنها دخترم گریه های. تو پشت مرا می شکند بمیرم که پهلوی تو با ضربه پا می شکند بعد از من می شه فاطمه بی یارو بی پناه علی می گه حرفای دلش و با سینه ی یه چاه علی حرمته شیر خدارو نگه نمی دارن با دسته بسته علی و. تو کوچه میارن ✍ 👇👇
. صلوات الله علیه ▫️▪️▪️▫️ بند اول: ما مِنّا اِلّا مَقْتولٌ اَوْ مَسموم * میرسه از این حدیث این مفهوم یعنی پیغمبر ما شهیده * ما مِنّا اِلّا مَقْتولٌ اَوْ مَسموم مگه میشه از شهادت محروم؟! اون که دنیا مثلشو ندیده کسی که صدر عقاید تموم شهداست صاحب باب شهادت و امیر انبیاست نمیشه جا بمونه اسمش از این فیض عظیم وقتی سالار شهیدان پسرش، خون خداست بدعت نمیشه پای اعتقاد دیگه، وحدت نمیشه شیعه ی علی که بی غیرت نمیشه اَشْهَدُ اَنَّ الرّسول ماتَ شهیدا بند دوم: ما مِنّا اِلّا مَقْتولٌ اَوْ مَسموم اگه فرموده امام معصوم یعنی که پیمبرو آزردن ما مِنّا اِلّا مَقْتولٌ اَوْ مَسموم میشه از شرح روایت معلوم چه بلایی به سرش آوردن غریب اونه که تو خونش ببینه درد و مِحَن جای دارو و دوا بهش یه جام زهر بِدن غم و غصه های شیعه تازه میشه وقتی که گریز روضه ی غربتش میشه امام حسن صحبت نداره فوت عادی نبی صحت نداره قاتلش هم جایی توو جنت نداره اَشْهَدُ اَنَّ الرّسول ماتَ شهیدا بند سوم: ما مِنّا اِلّا مَقْتولٌ اَوْ مَسموم فرموده خود نبی مظلوم قدر من کسی ندیده آزار * ما مِنّا اِلّا مَقْتولٌ اَوْ مَسموم کشته شد پیمبر آروم آروم با سلاح کینه روزی صد بار این حقیقت مثه روز برای ماها روشنه اگه رحلت و وفات روی زبون دشمنه میخواد حتی شده با تغییر یک واژه و لفظ مُهر پاکی رو‌ گناه اون دوتا زن، بزنه راحت نمیگه شیعه واژه هاشو بی دقت نمیگه از روی رسم و روی عادت نمیگه اَشْهَدُ اَنَّ الرّسول ماتَ شهیدا شعر و ملودی:                    🚩* الإمامُ الحسنُ عليه السلام: لقد حَدَّثَني حَبِيبي جَدّي رسولُ اللّه ِ صلى الله عليه و آله أنّ الأمرَ يَملِكُهُ اثنا عَشَرَ إماما مِن أهلِ بيتِهِ و صَفوَتِهِ، ما مِنّا إلاّ مَقتولٌ أو مَسمومٌ. امام حسن عليه السلام: جدّ محبوبم رسول خدا صلى الله عليه و آله به من فرمود كه امر امامت را دوازده امام از اهل بيت و برگزيدگان او به عهده خواهند گرفت. هيچ يك از ما نيست مگر آن كه يا كشته مى شود يا مسموم. بحار الأنوار 27/217/18 🚩* قال رسول الله مَا أُوذِی نَبِی مِثْلَ مَا أُوذِیتُ. پیغمبر فرمودند: هیچ پیامبری به اندازه ی من اذیت نشد. بحارالانوار، ج۳۹، ص۵۶ 🚩* رسول الله محمد بن عبدالله و قبض بالمدینة مسموما یوم الاثنین للیلتین بقیتا من صفر. رسول خدا در روز دوشنه ۲۸ صفر در مدینه در حالی که مسموم شده بود، از دنیا رفت. الشیخ المفید، محمد بن محمد بن النعمان ابن المعلم ابی عبدالله العکبری البغدادی (متوفای۴۱۳ ه)، المقنعة، ص۴۵۶ .👇
‌. و کنار بسترت پدر احیا می گیرم تا سحر می خونم قران کناره بسترت با چشمای تر این چشمای بی رمق و وا کن بر روی فاطمه مثل قدیم بوسه بزن بازم بر روی فاطمه کاشکی به جای تو زهرا. بمیره ای بابا بری تو زهرا می مونه بی یاور و تنها دخترم گریه های. تو پشت مرا می شکند بمیرم که پهلوی تو با ضربه پا می شکند بعد از من می شه فاطمه بی یارو بی پناه علی می گه حرفای دلش و با سینه ی یه چاه علی حرمته شیر خدارو نگه نمی دارن با دسته بسته علی و. تو کوچه میارن ✍ 👇👇
. |⇦•لحظهٔ وداعه... و توسل ویژه شهادت پیامبر اکرم صلوات الله علیه اجرا شده به نفسِ حاج‌ مهدی رسولی ●━━━━━━─────── لحظۀ وداعه دیگه بی‌قرارم دم آخری سر رو پای علی میذارم گریه می‌کنه فاطمه کنارم میشینه غمی باز به روی سینه‌ ام وصیتای آخرمو میگم انگاری دارم کوچه رو می‌بینم إنّی تارِکٌ فیکُمُ الثَّقَلَین قرآن و علی و حسن، زهرا و حُسَین لحظۀ وداعه دیگه بی‌قرارم میسوزه دلم با دیدن دو یادگارم میمونه حسن تو مدینه غریب کشته میشه با زهر غم و جفا میمونه حسینم بی‌یار و حبیب کشته میشه تشنه تو کرب‌وبلا إنّی تارِکٌ فیکُمُ الثَّقَلَین قرآن و علی و حسن، زهرا و حُسَین : و .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ .👇
. |⇦•باز دوباره ام سفر.... صلوات الله علیه اجرا شده به نفسِ حاج محمود کریمی ●━━━━━━─────── باز دوباره ام سفر سوی مدینه آرزو ست تا که ز کام دل زنم بوسه به خاک پای تو از سرا پای مدینه گِل غم میریزد اشک از دیده ی غم بار حرم میریزد از نگاهِ نگران، برق اِلَم میریزد خوب پیداست که باران ستم میریزد آه! آرامش‌ زهراست به هم میریزد سایه ی خنده از این گلکده کم کم برود یا قرار است که پیغمبر اکرم برود نور از خنده ی لبهای ترش میبارید از گرفتاری امت به جزا میترسید *این ترس، ترس و دل شوره است. گفتن اگه یک سال قبل مرگشون، یک‌ماه قبل از مرگ،یک هفته قبل مرگ، یک روز، یک ساعت قبل مرگ توبه کنن مابخشیدیم .پیغمبر یه نفس راحت کشید.هی گفت: شیعیانم، امتم،قربونت برم‌ که یه بار ما رو نفرین نکردی..انبیاء سَلف همه نفرین که کردند..خدایا اینارو.. سیل اومد و عذاب اومد و زیر ورو شدن و گرفتار شدن. اما خدا به رسول اکرم فرمود: خب نفرینشون کن گفت: نمی فهمند گناه دارن..پیشنهاد نفرین رو‌خدا به پیغمبر داد. همون طور که امیرالمومنین فاطمه از دست داده بود.عطر نزد بعد از بیست و پنج سال گفتن آقا عطر میزنی؟فرمود:نه من عزا دارم فاطمه ام رو از دست دادم. نفرین امیر المومنین رو‌ هم‌ بشنوید.. پیغمبر رو در حال رویا دیدم پرسید:علی جان چطوری ؟گفتم: آقا خسته شدم از دست اینا انقدر لج بازن. فرمود: نفرینشون کن. خدا من و از اینا بگیره یکی مثل خودشون بهشون بده ... * در بدر در پی ارشاد بشر میگردید مثل او هیچ رسولی غم و اندوه ندید در دلم شور عجیبی ست نمی دانم چیست در گلو بغض غریبی ست نمیدانم چیست دخترت زار به سر می‌زند ای وای دلم در دلم غصه شرر میزند ای وای دلم پدرم حرفِ سپر میزند ای وای دلم حرف از داغ پسر میزند ای وای دلم یک نفر آمده در میزند ای وای دلم دل بریدن ز تو بابا بخدا آسان نیست بعد تو واسطه ی وحی خدا با ما کیست ؟ این جوان کیست که از دیدن رویش در دل غصه داخل شده و خنده زلب شد زائل *عزارئیل در این‌خونه رو‌ میزنه بی اذن وارد نمیشه..* آه یارب شده انگار صبوری مشکل گفت با لحن غریبانه ولی چون سائل : با اجازه بگذارید بیایم داخل‌ با ادب آمد و در پیش پدر زانو زد پرده از صورت پوشیده خود یک سو زد مژده ای رحمت رحمان که سحر نزدیک است ای رسول مدنی وقت سفر نزدیک است شبِ بیچارگی نسل بشر نزدیک است به علی هم برسان روز خطر نزدیک است وقتِ آتش‌ زدن یاس و تبر نزدیک است پدر آمادهٔ رفتن به سماوات ولی نگران است برای غمِ فردای علی تکیه بر دست علی زد گل باغ ایجاد نظری کرد به زهرا و دوباره افتاد آه! از سینه ی افلاک بر آمد هیهات به علی فاطمه را باز امانت میداد داشت اما خبر از قصهٔ زهرا ای داد .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ .👇
. صلی اللّه علیه و آله و سلم رحمت محبّت مغفرت غیرت نجابت نور عزّت عدالت عافیت حکمت اِصالت شور در سینه‌ات اَسرارِ نابِ واضح و مستور مدحِ شما روزِ قیامت ناله‌یِ ناقور از گاهواره عاشقت هستیم ما تا گور کون وُ مکان مدیونتان دین زیرِ دِینِ تو ای روح و جانِ عاشقان در شور و شِینِ تو گیتی ندیده‌َست و نخواهد دید عینِ تو از آنِ عشقی عاشقم عشقم حسینِ تو بر عاشق و معشوقِ او دادم سلام از دور دستِ ادب را رویِ قلبم می‌گذارم آه راهِ حرم را با سلامی می‌کنم کوتاه من روبه‌رویِ گنبدِ خضرایِ این درگاه دارم زیارت می‌کنم دلدار بسمِ‌اللّه یا رحمةٌ لِلعالمین شد زائرت مأجور تب کرده بودی و تمامِ پیکرت می‌سوخت با طعنه‌ها قلبِ تو وُ همسنگرت می‌سوخت پیشِ نگاهت اعتقاد و باورت می‌سوخت اِنگار می‌دیدی چگونه دخترت می‌سوخت دیوار وُ در با هم هجوم آورد سویِ نور اَجرِ رسالت می‌شود میخِ در وُ دیوار شد بارِ شیشه خُرد چون شد ضربه‌ها تکرار آقا نبودی با غلافِ کینه‌یِ اَغیار افتاد بازویِ گلِ یاسِ حرم از کار عجِّل وفاتی شد نوایِ کوثرِ رنجور تو رفتی و سهمِ علی بعد از تو عُزلت شد در شهرِ تو در کوچه‌یِ تنگی قیامت شد حقِّ امیرالمؤمنین‌‌ِ ما که غارت شد سیلی جوابِ آهِ همراهِ ولایت شد ردِّ کبودی مانده رویِ صورتِ مأمور‌‌‌‌ مأمورِ حفظِ دین وُ حامیِ ولا افتاد ناموستان با ضربه‌هایِ بی‌حیا افتاد طفلی حسن می‌دید چادر زیرِ پا افتاد یک ضربه زد امّا رویِ دو گونه جا افتاد شد ندبه‌خوان قامت‌کمان ... سارق شده مغرور صلی_الله_علیه_وآله_وسلم ✍ .
. 🏴 ۲۸ صفر شهادت پیغمبر اسلام صلی الله علیه و آله و سلم 🏴بند اول چشماتو بستی روی دنیا با گریه میگفتی به زهرا ای دخترم خدانگهدار تاج سرم خدانگهدار انگار میدیدی از رو ‌کینه میسوزه خونت توو مدینه میشد یه دنیا سرت آوار تو هیچکیو ندادی آزار تو رفتی و دادن،اهل تورو آزار در خونت ریختن،ارازل و اشرار طناب به دستای،داماد تو بستن پهلوی زهراتو،زدن شکستن واویلا واویلا 🏴بند دوم گلاتو چیدن دونه دونه دادن حسن رو زهر تو خونه پاره جگرهاشو میدیدی میدیدی و آه میکشیدی حسینو میدیدی تو گودال با لب تشنه رفتی از حال حنجر و خنجر و میدیدی ناله ی زینب و شنیدی میدیدی روی خاک،حسینه تو بی سر میدیدی شد غارت،انگشت و انگشتر میدیدی جنجال و،دعوا تو گودال و میدیدی اسبا و،پیکر پامال و واویلا واویلا ✍️🎶کربلایی امیرحسین سلطانی 👇
. 🏴سبک و ۲۸ ماه صفر ایام شهادت پیامبر گرامی اسلام صلی الله علیه و آله و سلم 🏴بند اول مدینه امشب غرق در ماتم و ماتم سراست مدینه امشب سیه پوشه خاتم الانبیاست مدینه امشب عزادار،دختر بدرالدجاست (فاطمه صاحب عزاست) مدینه امشب شاهد اشکای شاه ولاست شال عزای پیمبر رو گردن مرتضاست سر رسول خدا رو دامن شیر خداست (فاطمه صاحب عزاست) تو رفتی و امتت داد مزد رسالت رو زود صورت زهرای تو شد با ضرب سیلی کبود هجوم آوردن تو خونت چهل تا نامرد پست یکی لگد زد به در که پهلوی زهرات شکست واویلا امون از این زمونه 🏴بند دوم از بی فاییِ دنیا دلت به غم مبتلاست اونکه نشسته رو سینت،سبط اکبر شماست حسن رو میبینی اسیر جعده ی بی حیاست (مسموم زهر جفاست) از بی وفاییِ دنیا شکایت تو رواست اونکه نشسته رو سینت،مظلوم دشت بلاست حسین رو میبینی روی،خاک گرم کربلاست (زیر تیغ و نیزه هاست) تو رفتی و امتت داد مزد رسالت رو آه حسینتو سر بریدن تو گودیه قتلگاه با نعل تازه دویدن از رو تن بی سرش زدن رو نیزه سرش رو رو خاکا موند پیکرش واویلا امون از این زمونه ✍️🎶کربلایی امیرحسین سلطانی 👇👇
. شهادت حضرت صلی الله علیه و آله ای شده هفت آسمان در غم تو نوحه خوان صاحب عزایت شده صاحب زمان چشم فلک خونفشان که بوده در هر زمان رنج تو بیش از همه پیغمبران ای مدینه بخوان مصیبت اعظم است گو که باز این چه شورش است و چه ماتم است جان فدای نبی شد عزای نبی یا رسول الله ای ز غمت خونجگر فاطمه با چشم تر سوخته از داغ تو شمس و قمر شکسته شد گوهرت شعله ور است پیکرت پیک اجل آمده در محضرت ای مدینه بخوان عزای پیغمبر است نوحه خوان فاطمه سینه زنان حیدر است جان فدای نبی شد عزای نبی یا رسول الله ✍ .👇
. شهادت (ص) (س) داری میری تنها میزاری دختر تو میکشی به سختی نفس آخر تو مدینه دلت رو پر خون کرده ولی، غیر علی هیچکس که نبود یاور تو سفارشاتو یادشون رفت حرمت ماها رو شکستن تو رفتی و بعد تو دست علی رو توی کوچه بستن من بی تو ای بابا_تنها شدم خیلی اجر رسالت شد_این صورت نیلی مولا اباالزهرا ........... اگه بری غم رو سرم آواره پدر مدینه با اهلش پی ِ آزاره پدر آتیش حسادت داره غوغا میکنه زندگی پس از تو دیگه دشواره پدر خونه ای که معدن وحی ِ اینا بهش هجوم میارن داغ حسین و حسنم رو همینا رو دلم میزارن این خاطرات تلخ_بازم میشه تکرار زینب هراسونه_تو کوچه و بازار وای از دل زينب ...... اونیکه غمش شعله به قلبم میزنه تا خونه منو از کوچه آورد یه تنه کسی که خبر داره چی اومد به سرم اونیکه عصا شد واسه مادر حسنه اون کسی که کینه به دل داشت راهمونو تو کوچه سد کرد چادری که روی سرم بود جلو چشه همه لگد کرد با اینکه دلگیر از_دیوار و مسمارم یک لحظه از حیدر_ دس برنمیدارم مولا علی جانم ✍ 👇
. زهرا منو گریه‌ت ؛ به گریه میندازه با رفتنم غمهات  ، شرو میشه تازه سر بسته میگم زهرا صبور باش نون می پزی مراقب تنور باش رحمی به حال دل بچه هات کن به پشت در میری احتیاط کن (وا میکنی درو  احتیاط کن) مسمار اگه به چادرت بگیره ؛ علی می میره آب خوش از گلوش پایین نمیره ؛ علی می‌میره آه و واویلا آه و واویلا آرامش سینه م  ؛ خیسیِ اشکاشه میخوام حسین من ؛ تو بغلم باشه درسته توو حال احتضارم‌ ولی یه ظرفِ آبه کنارم بستر من پهنه توی خونم لحظه به لحظه تر میشه زبونم عالم فدای تو ذبیح العطشان _ غریب حسین جان ۲ آه ای تن بی پناه عریان _ غریب حسین جان ۲ آه و واویلا آه و واویلا .👇
. بوی غم می آید از شهر پیمبر بعد از این می‌زند بر سینه اش الله اکبر بعد از این ناله ی مسجد بلند و گریه مسجد بلند چون به مسجد نیست احمد روی منبر بعد از این فاطمه دارد کنار بسترش دق میکند می‌چکد خونابه ی چشمان دختر بعد از این شهر بی پیغمبر اصلا جای حیدر نیست که نیست این دریای جوشان جای گوهر بعد از این رفتن بابا ز خانه کار خود را میکند می‌رود امنیت از این خانه دیگر بعد از این نه سلامی.. نه علیکی.. نه نگاهش میکنند کوچه کوچه می‌رود بی یار حیدر بعد از این گرچه عزراییل زد آرام روی در ولی.. می‌زند نامحرمی محکم بر این در بعد از این خانه ای که خشت خشتش آیه ی وحی خداست بوی آتش دارد از این قوم کافر بعد از این وای بر دست علی و چشم تارش بعد از این وای بر پهلو و بر بازوی کوثر بعد از این آن سری که بوسه گاه احمد مختار بود می‌کشد سردرد از سیلی مکرر بعد از این ✍ .
. اثر حاج مجتبي صمدي شهاب به سبك مثه كبوترم ... مثه كبوترم تا حرم پر زدم دوباره زائر گنبد مشهدم تو حرمت آقا هر طرف مي پرم آب و دونه بريز من بازم اومدم باز اومدم تو هواي تو قربون صحن و سراي تو آرزو دارم آقا يكروز بميرم اينجا براي تو آقام آقام آقام اي آقام حرم با صفات جنت عالمه مياد از سقاخونت بوي علقمه شميم عذر ياس پخشه توي حرم ميشينه زير ايوون طلات فاطمه هركي اسيرته آزاده هركي خرابته آباده دست دخيل همه عالم بر نخ هاي پنجره فولاده آقام آقام آقام اي آقام غريب و بي كس و خسته و بينوا آروم آروم چشات بسته شد از جفا با لب خوني و حالت محتضر هي صدا ميزدي اي جوادم بيا پسر ت و آخرش ديدي با لباي خوني خنديدي با جوادت ياد عاشورا گريه ميكردي و لرزيدي آقام آقام آقام اي آقام .............. به سبک مثه كبوترم ... آخر عمرمه فاطمه دخترم بيا بيا بشين باز بالاي سرم مي روم و دعاي لب من توئي از غم تو ميلرزه همه پيكرم گريه نكن براي بابا واي امون از ستم دنيا با ساقه هاي شكسته زود ميائي پيش من اي زهرا فاطمه ٢ يا زهرا ....... گريه نكن كه ميخوام وصيت كنم از نب رنج تو داره لرزه تنم اگه دلت برام تنگ ميشه دخترم تو آغوشت بگير فاطمه پيرهنم بعد من اي گل ريحونه علي كنار تو مي مونه اگه علي كنارت باشه كسي تو رو نمي سوزونه فاطمه ٢ يا زهرا ......... نكنه امت از مرتضي خسته شه نكنه امت از كينه يك دسته شه نكنه تو باشي و توي كوچه ها دستاي مرتضي از جفا بسته شه اگه ديدي علي رو بردن اگه ديدي حقشو خوردن تا پاي جون پا علي وايسا گرچه بلا سرت آوردن فاطمه ٢ يا زهرا ✍ ........ به سبك مثه كبوترم... غروب غمزده شد چشاي ترم قاتل من شده روضه ء مادرم شه بي لشكر وادي غربتم غريب بي كس شهر پيغمبرم شده چشام بارون شبنم نداره زخم دلم مرهم من حسن بن علي هستم غريب ترين آدم عالم آقام آقام آقام اي آقام موي سياه نمونده به روي سرم بغضم و تو گلوم هي فرو مي برم حتي يه چاه ندارم واسه درد و دل زخم زبونا رو من به جون مي خرم كسي نمونده كنار من نمونده صبر و قرار من تا كه خلاص بشم از دنيا زهر جفا شده يار من آقام آقام آقام اي آقام تو خونه از بيرون غربتم بيشتره شرار قلبم از كينه ء همسره گرجه ميسوزم از زهركينه ولي ناله هام از غم كوچه و مادره چشام از غصه شده خونبار من و مادر بوديم و ديوار دست سياهي كه رفت بالا چشاي مادر من شد تار ✍ 👇
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
زمینه شهادت پیامبر اکرم (ص) و صلی الله علی رسولِ الله کسی که دستش خالیه بسم الله همیشه نورانیه تهِ این راه گدای این خونه آخرش شد شاه هر چی خیره توی این عالم توی خونه ی رسول اللهه اون عطر بهشتی که میگن بوی خونه ی رسول اللهه این خونه بوی، زهرا رو میده این خونه نور، دنیا رو میده این خونه روزی ما رو میده ــــــــــــــــــــــ غم زهرا و علی چه سنگینه رسول الله غصه هاش برا اینه داره از حالا علی روو تو کوچه با دستای بسته تنها می بینه آتیش پشت این در آوردن هتک حرمت رسول اللهه کاری که با فاطمه کردن شرح غربت رسول اللهه آتیش و هیزم، داد و فریاده زهرا پشت در،از پا افتاده زینب دق کرده، مولا جون داده وحید محمدی ۱۱ شهریور ۱۴٠۳ . (ص)
. شهادت صلی الله علیه و آله ملک نوحه سرا شد در سماوات عزاداری کند مادر سادات یا رسول الله یا رسول الله مدینه رخت ماتم را به بر کن گریبان چاک زن ، خاکی به سر کن بیا هم ناله با خیر النساء شو بیا و گریه بر خیر البشر کن یا رسول الله.... ملک نوحه سرا.... بنفشه دیده تر ، دلخون شقایق شده دریای غم دلهای عاشق علی با اشک دیده آب می ریخت به روی پیکر قرآن ناطق یا رسول الله..... ملک نوحه سرا.... نشسته اشک غم در چشم زمزم به تن کرده حرم پیراهن غم صدای نوحه ی قرآن بلند است گرفته ختم در ترحیم خاتم یا رسول الله ملک نوحه سرا...
. وداع حضرت زهرا س با پیغمبر ص.. دیدی دلم از هرچه میترسید دیدم افتاده ای در بسترت سرو رشیدم هرروز دیدم دیده ی بارانی ات را دیدم شکاف کهنه ی پیشانی ات را از راه رفتن کل پایت پینه بسته ناگفته ها را گفت دندان شکسته در مکه درگیر بلای کوچه بودی زخمی سنگ بچه های کوچه بودی "تبت یدا" خار بیابان بود و پایت یک لحظه اما درنمی آمد صدایت حالا من و تو خلوتی داریم باهم دیگر نگاهت را نگیری از نگاهم بابا بگو‌ پیشم دوباره مینشینی قدری بمان پیشم که محسن را ببینی! تو هستی و اینجا شکوهم مستدام است حیدر میان هرگذر با احترام‌ است با بودنت زهرا رخش چون قرص ماه است آرامش این خانه ی ساده به‌راه است آتش ندیده دامنم الحمدلله خونی نشد پیراهنم الحمدلله هرگز ندیده روی زهرا را غریبه آرام‌ میکوبد در مارا غریبه بی تو اگر حمله‌ کنند اینها به خانه زهرای تو میماند و صدتازیانه آتش میوفتد روی در پشت درم من با پهلویم سنگر برای حیدرم من سیلی میاید سمت من ای وای بابا بدخواب میگردد حسن ای وای بابا پیشم‌ بمان تا قتل زهرا را نبینی بی تو صدایم میشود فضه خذینی.. ✍ 👇 .
. و (ص).. اللهم صل علی محمد و آل محمد... اللهم صل علی سیدنا محمد و آل محمد اللهم صل علی سیدنا، مولانا محمد و آل محمد اللهم صل علی سیدنا، مولانا، حبیبنا محمد و آل محمد اللهم صل علی سیدنا، مولانا، حبیبنا، شفیعنا محمد و آل محمد اللهم صل علی سیدنا، مولانا، حبیبنا، شفیعنا، امیننا محمد و آل محمد اللهم صل علی سیدنا، مولانا، حبیبنا، شفیعنا، امیننا، معیننا محمد و آل محمد اللهم صل علی محمد و آل محمد... یا ابا الزهرا یارسول الله یا اَخ الحیدر یا نبی الله.. یا حبیب الله یارسول الله یا امین الله یا نبی الله.. اللهم صل علی محمد و آل محمد... یااحمد، یامحمود، یاحامد، یامحمد یا شافی، یا طاها، یا والی، یا والا یا سید، یا مولا، یا عالی، یا اعلا اللهم صل علی محمد و آل محمد... یا بشیر، یا نذیر، یا داعی، یا امیر یا حمید، یا وحید، یا منجی، یا سعید یا کریم، یا قسیم، یا حامی، یا رحیم اللهم صل علی محمد و آل محمد... یا خاتم، یا مؤمن، یا نصیر، یا هادی یا حنیف، یا مبین، یا برهان، یا ساجد یا بشیر، یا نور، یا شاکر، یا رسول اللهم صل علی محمد و آل محمد... السَّلاَمُ عَلَيْكَ يَا رَسُولَ اللَّهِ السَّلاَمُ عَلَيْكَ يَا خَلِيلَ اللَّه ِ السَّلاَمُ عَلَيْكَ يَا نَبِيَّ اللَّهِ‏ السَّلاَمُ عَلَيْكَ يَا صَفِيَّ اللَّهِ السَّلاَمُ عَلَيْكَ يَا رَحْمَةَ اللَّهِ السَّلاَمُ عَلَيْكَ يَا حَبِيبَ اللَّهِ السَّلاَمُ عَلَيْكَ يَا نَجِيبَ اللَّهِ اللهم صل علی محمد و آل محمد... یا رحمت للعالمین یا اولین و الآخرین یا افتخارالمومنین یا نور وجه المرسلین اللهم صل علی محمد و آل محمد... اللهم صل علی مرتضی و آل مرتضی اللهم صل علی علیٍ امیرالمومنین اللهم صل علی علیٍ ولی المتقین اللهم صل علی علیٍ عدو الکافرین اللهم صل علی علیٍ حبل الله المتین اللهم صل علی مرتضی و آل مرتضی ولی الله یاعلی اسدالله یاعلی باب الله یاعلی وجه الله یاعلی عین الله یاعلی اذن الله یاعلی سیف الله یاعلی غضب الله یاعلی شمس الله یاعلی نور الله یاعلی سرّ الله یاعلی آیت الله یاعلی.. اللهم صل علی مرتضی و آل مرتضی اللهم لعن علی ابوبکر وَ عمر وَ عثمان صل علی محبک یاعلی لعن علی عدوک یاعلی لعن علی عدوک یاعلی اولی و دومی و سومی اللهم صل علی مرتضی و آل مرتضی .👇
. و عبدی که شود مال خدا مال کسی نیست دنبال کسی باش که دنبال کسی نیست خرجی گداهای حرم پای کریم است جز دوست، کسی باخبر از حال کسی نیست در راه تقرب، دل ما سخت پسند است مشتاق رخ یار، پی خال کسی نیست هرچند که زشتیم و سیاهیم ... بلالیم این لکنت ناخواسته اشکال کسی نیست جز مهر نبی پیش خدا هیچ نداریم در سینه بجز آل نبی، آل کسی نیست او آمده تا فاطمه اش را بشناسند بی فاطمه، امیّد به اعمال کسی نیست عرشی که نبرده است خدا هیچ کسی را جز او و علی، جای پر و بال کسی نیست پرونده ی ما خط به خطش صوم و صلات است سرمایه ی ما در صف محشر صلوات است عقباست سرا پرده ی دنیای پیمبر دنیاست پُر از جلوه ی عقبای پیمبر او درس نخوانده شده استاد ملائک جبریل شده واله ی املای پیمبر لاحول و لا قوه الاّی رسولان معنا ندهد جز وی و منهای پیمبر موسای شبان مانده چنان در کف طورش که بوسه نشانده به کف پای پیمبر طوبای درِ خانه ی زهرا قد رعناش ریحانه ی بابا شده زهرای پیمبر با دست علی نامه نوشته به سلاطین پس معجزه دیدند از امضای پیمبر این عقد اخوت شده خود، ریشه ی وحدت خوابیده علی وقت بلا جای پیمبر یکسو همه کفار و نبی سوی علی بود تیغ دو سرش، تیغ دو ابروی علی بود شد لشکر عامی تو هر یک نفر از ما ای کاش بگیری خبری مختصر از ما ای رحمت مطلق! تن ما را سر بازار ... بر، دار اطاعت کن و بردار سر از ما ما را سحری مثل اویس قرنی کن ارزانی تو! ... جان گران را بخر از ما سلمانی موهای تو افتاده به سلمان پس نیست در ایران تو آشفته تر از ما قرآن دلت سوخت و قرآن خدا نه! با سوختن آن شده دفع خطر از ما از لطف تو و فاطمه و جود حسینت عمریست خریدند محرم صفر از ما حیران تو بودیم دم گنبد خضراء از سمت نجف باز گرفتی خبر از ما رفتیم و در ایوان طلا، بست نشستیم گفتیم مسلمان تو و فاطمه هستیم ای سلسله ی موی تو زنجیر حقایق ای شرح افاضات تو منظومه ی صادق رزق سحرت از سر ما نیز زیاد است رزّاق، خدا بوده ولی دست تو رازق با پینه ی پیشانی تو بر سر سجده باید برسد اینهمه مخلوق به خالق نه صاحب مالیم، نه دنبال زر و سیم قربان فقیرت که شده صاحب منطق شاگردی شاگرد تو شد کار اساتید دلباخته ی درس تو هستند خلائق یک عمر فقط حرف تو تبیین علی بود شد جنگ تو تبدیل مخالف به موافق خرمای علی شیعه ی اثنی عشری ساخت گفتی علی و گفت علی مغرب و مشرق والله همین است و همین است و همین است رزق نجف و کرببلایم ز مدینه است هرکس که شده حضرت صادق نگرانش افتاده عجب قند و نباتی به دهانش امشب به خدا وصل شو از راه توسل تصدیق کن او را و سحرگاه بخوانش پائین حسینیه نشستن هنر اوست گفت آنکه حسینی شده بالا بنشانش او دوستمان دارد و ما نیز محبیم او لطف به ما کرده و بندیم به جانش راضی شده ما را ببرد بین تنورش محتاج همینیم نه محتاج به نانش چسبیده ام امشب به ضریحش چو غباری آنهم چه ضریحی! که غبار است نشانش ای باد صبا از سوی ما هم گذری کن هرکس که دلش سوخت، به زهرا برسانش من سائل کورم که ندیدم کرمش را ای کاش بسازند به زودی حرمش را ✍ .
. و عبدی که شود مال خدا مال کسی نیست دنبال کسی باش که دنبال کسی نیست خرجی گداهای حرم پای کریم است جز دوست، کسی باخبر از حال کسی نیست در راه تقرب، دل ما سخت پسند است مشتاق رخ یار، پی خال کسی نیست هرچند که زشتیم و سیاهیم ... بلالیم این لکنت ناخواسته اشکال کسی نیست جز مهر نبی پیش خدا هیچ نداریم در سینه بجز آل نبی، آل کسی نیست او آمده تا فاطمه اش را بشناسند بی فاطمه، امیّد به اعمال کسی نیست عرشی که نبرده است خدا هیچ کسی را جز او و علی، جای پر و بال کسی نیست پرونده ی ما خط به خطش صوم و صلات است سرمایه ی ما در صف محشر صلوات است عقباست سرا پرده ی دنیای پیمبر دنیاست پُر از جلوه ی عقبای پیمبر او درس نخوانده شده استاد ملائک جبریل شده واله ی املای پیمبر لاحول و لا قوه الاّی رسولان معنا ندهد جز وی و منهای پیمبر موسای شبان مانده چنان در کف طورش که بوسه نشانده به کف پای پیمبر طوبای درِ خانه ی زهرا قد رعناش ریحانه ی بابا شده زهرای پیمبر با دست علی نامه نوشته به سلاطین پس معجزه دیدند از امضای پیمبر این عقد اخوت شده خود، ریشه ی وحدت خوابیده علی وقت بلا جای پیمبر یکسو همه کفار و نبی سوی علی بود تیغ دو سرش، تیغ دو ابروی علی بود شد لشکر عامی تو هر یک نفر از ما ای کاش بگیری خبری مختصر از ما ای رحمت مطلق! تن ما را سر بازار ... بر، دار اطاعت کن و بردار سر از ما ما را سحری مثل اویس قرنی کن ارزانی تو! ... جان گران را بخر از ما سلمانی موهای تو افتاده به سلمان پس نیست در ایران تو آشفته تر از ما قرآن دلت سوخت و قرآن خدا نه! با سوختن آن شده دفع خطر از ما از لطف تو و فاطمه و جود حسینت عمریست خریدند محرم صفر از ما حیران تو بودیم دم گنبد خضراء از سمت نجف باز گرفتی خبر از ما رفتیم و در ایوان طلا، بست نشستیم گفتیم مسلمان تو و فاطمه هستیم ای سلسله ی موی تو زنجیر حقایق ای شرح افاضات تو منظومه ی صادق رزق سحرت از سر ما نیز زیاد است رزّاق، خدا بوده ولی دست تو رازق با پینه ی پیشانی تو بر سر سجده باید برسد اینهمه مخلوق به خالق نه صاحب مالیم، نه دنبال زر و سیم قربان فقیرت که شده صاحب منطق شاگردی شاگرد تو شد کار اساتید دلباخته ی درس تو هستند خلائق یک عمر فقط حرف تو تبیین علی بود شد جنگ تو تبدیل مخالف به موافق خرمای علی شیعه ی اثنی عشری ساخت گفتی علی و گفت علی مغرب و مشرق والله همین است و همین است و همین است رزق نجف و کرببلایم ز مدینه است هرکس که شده حضرت صادق نگرانش افتاده عجب قند و نباتی به دهانش امشب به خدا وصل شو از راه توسل تصدیق کن او را و سحرگاه بخوانش پائین حسینیه نشستن هنر اوست گفت آنکه حسینی شده بالا بنشانش او دوستمان دارد و ما نیز محبیم او لطف به ما کرده و بندیم به جانش راضی شده ما را ببرد بین تنورش محتاج همینیم نه محتاج به نانش چسبیده ام امشب به ضریحش چو غباری آنهم چه ضریحی! که غبار است نشانش ای باد صبا از سوی ما هم گذری کن هرکس که دلش سوخت، به زهرا برسانش من سائل کورم که ندیدم کرمش را ای کاش بسازند به زودی حرمش را ✍ .