.
#مناجات
یا غافر الخطایا، با ما چکار داری
با بنده ای فراری، اینجا قرار داری
از روسیاه عالم، چه انتظار داری؟
راهم اگر ندادی، تو اختیار داری
یکسال رفته بودم، دنبال اشتباهم
حالا رسیده ام با، پرونده ی سیاهم
عمر و جوانی ام را، عصیان تباه کرده
این گرگ ... یوسفم را، تنهای چاه کرده
هرچه گناه کردم، مهدی نگاه کرده
آن عبد خودسرش را، خود سر به راه کرده
گرچه فریب خوردم، بازنده را بخر باز
شرمنده ام کن امشب، شرمنده را بخر باز
آنکه به شانه بار، من را کشیده مهدی است
درد نگفته ام را، او که شنیده مهدی است
آن یار که به داد، عالم رسیده مهدی است
در سینه ی فلسطین، نور امیدِ مهدی است
بوی وصالش امشب، قبل اذان می آید
ما که امیدواریم، آقایمان می آید
باید ز بس خرابیم، در قبرْ چال مان کرد
ای کاش میشد امشب، فکری به حال مان کرد
مولا رسید و رحمی، بر سن و سال مان کرد
اسم علی که آمد، مادر حلال مان کرد
این عبد بی لیاقت، با فاطمه طرف شد
سجاده ی نمازش، خاکِ درِ نجف شد
گرد و غبارم امشب، روی عبای حیدر
تا صبح سجده دارم، بر خاک پای حیدر
خاکم کنید بین، صحن و سرای حیدر
شاید طلا شدم در، ایوان طلای حیدر
بی او عبادت ما، در اصل ... معطلی بود
هر روزه ای گرفتیم، کار خود علی بود
طاعت برای ما کرد، ضربت برای ما خورد
زحمت کشید و جایش، با سائلان غذا خورد
در این بهار باید، بین نجف هوا خورد
گریان شده کسی که، افطار ... کربلا خورد
مولا کنار سفره، خود را به ما رسانده
هرشب سلام ما را، تا کربلا رسانده
کشتی ما حسین و دریای ما حسین است
دنیای ما حسین و عقبای ما حسین است
امروز ما حسین و فردای ما حسین است
دلدار ما حسین و لیلای ما حسین است
زنجیر غم گرفتیم، آن را مدال کردیم
با مرتضی و ارباب، تحویل سال کردیم
هجران مرتضی نه، هجران دخترش بود
چون شمعی آب میشد، پروانه دخترش بود
حیدر به فکر روز، پایان دخترش بود
فکر هجوم کوفه، بر جان دخترش بود
زینب برای داغ، دلدار گریه می کرد
بر غربت حسین و بازار گریه می کرد
مثل امیر عالم، همدم نداشت زینب
پیش حسین و عباس، که غم نداشت زینب
در کوفه معجرش رفت، پرچم نداشت زینب
دورش شلوغ بود و محرم نداشت زینب
خاکستر سرش از، خاکستر حسین است
خون سرش به محمل، خون سر حسین است
#رضا_دین_پرور ✍
#مناجات_با_خدا
#امام_زمان
#شب_قدر
#فلسطین
.
خاکپای افلاکیان:
بسم الله الرحمن الرحیم
بو غم نه غمدی الهی دوتوبدی دنیانی
سالوبلا بستر مرگه علیِّ اعلانی
قوروبدی بزم عزانی بتول جنت ده
عم اوغلی وای دیور آغلور توکور اورک قانی
فراق باشه یتوبدی وصاله دل تلسور
ووروبدی بیربیره زهرا نواسی رضوانی
گهی آچور گوزونی شیر بیشه ی هیجا
دولاندیرور گوره بیر بیر عیال زهرانی
باشینون اوسته حسین و حسن نوائیله
هره سی بیر دیلیلن ایلیور نوا خوانی
گهی گلور اوتورور زینبی کنارینده
بابا بابا دیور آغلور او عاطفه کانی
دیور بابا سارالان رنگیوه اولوم قربان
یانور غمونده دیلیم فاطمه آنام جانی
آنام دا یوخدی اوزی باغلیا باشون یاراسین
عذاره ایلیه جاری سرشک مرجانی
دییردی گوزیاشی درماندی هریارا اولسا
یارالی یار ایلیه زخمِ یاره درمانی
باخاندا حسرتیله قارداشیم حسن یوزونه
او غملی گوزلرون ایلور اشاره هجرانی
بئله خیال ائدورم دعوت ایلیوب یارون
قبول ایلموسن سنده بو تقاضانی
ولی سنی بولورم هانسی غم سالوب دلدن
جفای قنفذ بی شرم و ضربه ی ثانی
قاپی دالیندا قالان گون وفالی دلدارون
چکیلدی دفتر عمرونده خطِّ بطلانی
شهیده گیتدی آنام سن اوگون شهیداولدون
سیزون غم و محنوز غرق ائدوب احُبّانی
#بداهه
نوحهشهادتحضرتعلیع
بهسجدهگاهدعاحاجترواشدعلی
بسکهنمودهدعادردشدواشدعلی
🏴🏴🏴
چهکردهدشمنبهتوکهخانهارمیدی
دراینجهانفانیتوروزخوشندیدی
برایدینوقرانچهرنجهاکشیدی
شهیددرراهحقزاشقیاشدعلی
🏴🏴🏴
تولنگرزمینیتونوریدرسمایی
زجمعاینیتیمانعلیمکنجدایی
توجانشیناحمدولیکبریایی
گاهنمازودعابهصدنواشدعلی
🏴🏴🏴
شبیکهتیغدشمنبهفرقتورسیده
حسنزسوزسینهفغانزدلکشیده
بگفتکهبابمظلومبهارزورسیده
برایاحیایدینجانشفداشدعلی
🏴🏴🏴
دعایتوقبولخدایمهربانشد
زینبازاینمصیبتبهنالهوفغانشد
صدایاهوزاریهمیزقدسیانشد
مهمانبرفاطمهخیرالنساشدعلی
🏴🏴🏴
انقومنامسلمانبسیبهتوجفاکرد
جفابهدینوقرانبهدختمصطفیکرد
دلحسینمظلومبهغصهاشناکرد
ازاینمصیبتبشیرنوحهسراشدعلی
🏴🏴🏴
شاعربشیرشهولی
نوحهشهادتامامعلیع
شدکشتهیتیغجفایارسولالله
مولاعلیمرتضییارسولالله
🏴🏴🏴
بوداستخوانشدرگلوانیلخیبر
شدبستهدستشیرحقساقیکوثر
انمعنیحبلالمتینجانپیغمبر
ولیذاتکبریایارسولالله
🏴🏴🏴
خرماونانبررویدوشانشهمردان
برجملهایتاممینموداوبسیاحسان
اندردلشبرفتهبودخوابشازچشمان
دلخونشدیازاشقیایارسولالله
🏴🏴🏴
برفرقاوشمشیرکینامدازاعدا
فزتوربالکعبهشدازلبشگویا
بافرقخونیناوبرفتجانبزهرا
زینببهصدشورونوایارسولالله
🏴🏴🏴
برشیشهیعمرعلیسنگکینبرزد
روحشبهسویکبریاناگهانپرزد
ازداغجانسوزعلیشیعهبرسرزد
انکاتبوحیخدایارسولالله
🏴🏴🏴
اولامامشیعیانبعدپیغمبر
انخانهزادکبریاحیدرصفدر
درماتمشداردبشیردیدگانیتر
درکوفهشدبزمعزایارسولالله
🏴🏴🏴
شاعربشیرشهولی
نوحه سنتی شب بیست یکم
حضرت امیرالمومنین(ع)
اجل آمد ه بر در خانه ام
ملائک همه دور کاشانه ام
که من راهی کوی جانانه ام
یتیمان کوفه حلالم کنید (2)
من از دار دنیا دگر خسته ام
به زهرا قسم بار خود بسته ام
شما را به این فرق بشکسته ام
یتیمان کوفه حلالم کنید(2)
دم آخر است و به لب زمزمه
خدا حافظی می کنم با همه
روم پیش پیغمبـر و فاطمه
یتیمان کوفه حلالم کنید (2)
رسد ناله از هر در و انجمن
شود فاتح خیبر امشـب کفن
ولی مخفیانه به دست حسن
یتیمان کوفه حلالم کنید (2)
یوسف حق پرست اشتهاردی(غریب)