.
ایام #تخریب_بقیع
آتش بزن ای غم تمام پیکرم را
لبریز کن ازخون دل چشم ترم را
ای آه و ناله راه بغضم رابگیرید
تا پنجه ی بغضی نگیرد حنجرم را
خانه خرابم کرد سیل اشک وقتی
کردم نظاره تربت پیغمبرم را
بگذار تا از غربت زهرا بکوبم
برپنجره های بقیع او سرم را
ای کاش چون پروانه ای در ماتم او
آتش بسوزاند همه بال وپرم را
این جا چرا گلچین به گل زد تازیانه
این غم شاره زد دل غم پرورم را
هرگز نمی بخشم تو را شهر مدینه
من در کجا جویم مزار مادرم را
آتش مزن بر دفتر شعر «وفایی»
ای اشک غم ، رنگین نمودی دفترم را
#سیدهاشم_وفایی✍
.
Ramazan 1403 Rasoli [Mohjat_Net] (10).mp3
1.09M
#امام_حسین
#حاج_مهدی_رسولی
قبله ی افلاک دارن طوافت میکنن یه عده ناپاک
نیزه به پهلوت میزنن بیفتی رو خاک قبله ی افلاک
روی تنت رنگی بجز شفق نداری
انقدر که رفته خون ازت رمق نداری
این همه جا ببین چقدر شدم بد اقبال
چرا باید میفتادی میون گودال
****
آیه ی تطهیر خواهرت برات بمیره که شدی زمینگیر
آیه ی تطهیر با سنگ دارن میزنن به حکم تکفیر
اینجوری که به هر طرف شدی تو خیره
معلومه که چشات داره سیاهی میره
هرکی یه ضربه میزنه روی تن تو
همه میخوان فیض ببرن از کشتن تو
****
مأموره نیزه کوتاه نمیاد انگاری مجبوره نیزه
دارن تو رو کم میکنن به زور نیزه مأموره نیزه
رگات با هر ضربه که شد درگیر خنجر
صدای یا اُماه اومد از زیر خنجر
یه صحنه ای دیدم دیگه افتادم از پا
سرت رو انداخت داخل توبره ی اسبا
فروردین سال 1403
.
Shavval 1394.05.20 - Shab 26 - H.Sarollah.Rasht - Shahadat I-Sadeq A - 03 - Abozar BiuKafi - Zamine @^ #Baqi.mp3
3.61M
🔉 #زمینه | مدینه شهر دردی، چه بیبهار و سردی
🎙 با نوای #حاج_ابوذر_بیوکافی
🏴 به مناسبت سالروز #تخریب_بقیع
.
از این زمونه سیرم
ای مدینه دلگیرم
غم تو کرده پیرم
واای ، واای
مدینه شهرِ دردی
چه بیبهار و سردی
داغمو تازه کردی
واای ، واای
راهیام پیش مادرِ شهیده
مثل قامتش قامتم خمیده
خاک راهشو میکشم به دیده
🌿وای،ای واای
به قلب تو آذر زد
همین که با پا دَر زد
تو سینه دل پرپر زد
واای ، واای
رمق نبود تو زانوت
درد میپیچید به پهلوت
پریده شد رنگ روت
واای ، واای
یاد فاطمه قلبتو شکستن
مثل مرتضی دستاتو که بستن
اهل خونه گریون به پات نشستن
🌿وای،ای واای
#مظاهر_کثیری_نژاد✍
❣﷽❣
♦️#روضه
🖤#تخریب_بقیع
♦️#دفتری_تخریب_بقیع
🕊برنور دل حضرت زهراصلوات
🕊برقبور خاکی امامان بقیع صلوت
🕊هر شب به کنار ان قبور ویران
🕊سیل ملک وحور فرستدصلوات
(دعای فرج)
❣سپریمیشوداینظلم،عَدو میبازد
❣میرسدآنکهخداوندبراو مینازد
❣آیدآن روزکه بیننـدهمه عالمیان
❣در بقیع حضرت مهدی حرمی میسازد.
#یا_صاحب_الزمان_الغوث_الامان
🌟#السلامعلیکیااهلبیتالنبوهوموضعالرساله🌟
🌱غربت ما بدون خاتمه است
🌱مادر ما همیشه فاطمه است
🌱کاش درهای صحن وا بشود
🌱 شوق در سیــنهها بنا بشود
🌱 کاش بادست حضرت مهدی
🌱 این حرم نیز با صــفا بشود
⬅️ بقیع رفته ها کجانشسته اند..
اونایی که صحن و سرای خاکی بقیع رو دیدن کجا نشستند..
اونایی که غربت بقیع را دیدنو اشک ریختن کجا نشستند..
اونایی که رفتن ضریح شش گوشه رو دیدنو پشت دیوار بقیع گریه کردن کجا نشستند..
♻️ زائرایی که رفتن قبر علمدار کربلا رو زیارت کردندو اومدن پشت دیوار بقیع به یاد مادرش ام البنین گریه کردن کجا نشستند..
🔅 کاش بانغمه حسینحسین
🔅 این حرم مثل کربلا بشود
🔅 در کنار مــزار ام بنین
🔅 طرحی از علقمه بنا بشود
🔰 وقتی ازپلههای بقیع زائرمیره بالا، ابتدای بقیع سمت چپ، قبر خاکی یه مادری رونشون میدن میگن اینجا قبرفاطمه ام البنینه..
🔰اینجا قبراون مادریه که 4صورت قبر برا عزیزاش کشیده بودگریه میکرد،،کنار قبراناله میکرد....
⏪امان امان..روز تخریب قبور ائمه بقیع
یعنی میشه ببینیم اون روزی که امام زمان بیاد این صحن و سرارو آباد کنه
چهار گنبد طلا برای 4 اماممون بسازه
هر که دلتنگ قبرامام حسن بشه بره کنار قبر امام حسن..
هرکی دلتنگ امام سجاد بشه بره کنارقبرامام سجاد..
آقایی که زبان حالی داره...
اون آقایی که میفرمود:
⭕️خودمدیدم کهعمه ناله میزد
⭕️ به رگهای بریده بوسه میزد
⭕️ خودم دیدم پدر یاور ندارد
⭕️بهخونغلطیدهاستوسرندارد
هرکه دلتنگ امام باقر و امام صادق میشه..
میره کنار ضریحشون دست ادب به سینه بگذاره..
⬅️آقاجان یاصاحب الزمان آرزوی اون لحظه ها را داریم آقا.
شماروضه مادر بخونیدما گریه کنیم،.
کنارقبرچهار گل پسر فاطمه روضه مادرصفا داره..
اونجاامام زمان روضه مادربخونه شیعه ها اشک بریزند
( ایام ایامی که هرسال زائران مدینه آماده سفر حج میشن)
زائر وقتی مدینه میره مدینه..میره زیارت قبر پیغمبر، زیارت ائمه بقیع،
ولی بزرگان، اهل معرفت میگن هرکی مدینه میره دراصل میزبانش حضرت فاطمه زهراست..
☑️ امروز زهرای مرضیه براتون سفره اشک و آه و ناله پهن کرده قدر خودتونو بدونید..
جوون داری دست حضرت زهرا بسپار..
مریضتو دست بی بی بسپار..
اونایی که درد دارن آبرو دارند ...
امروز از بیبی مدد بگیرن آخه مادر با دست شکسته برای زائرای مدینه سفره پهن میکنه.
🔘امروزبا پا نرفتیم زیارت بچه های فاطمه...
آخه راه زیارت بسته است
امروز با پای دلت بریم کنار درب خانه خانم فاطمه زهراسلام الله علیها...
(اونجا که بری میگی خانم جان فاطمه جان)
🔶 یافاطمه من عقده دل وانکردم
🔶گشتم ولی قبر تو راپیدا نکردم
اماامروز هشتم شوال سالروز تخریب قبور ائمه بقیعه
🔹هشت شوال آسمان لرزید
🔹دید صحنو مناره میسوزد
🔹 بارگاه بقیع ویران شد
🔹 دل بی راهوچاره میسوزد
🔹 اینحرممثلچادر زهراست
🔹 که دراینجادوباره میسوزد
⬅️یه روزهم درب خانه مادر رو آتش زدن..
اگه اون روزهتک حرمت نمیکردند به ساحت مقدس دختر پیغمبر..مثل امروزی هم به قبور ائمه بقیع جسارت نمیکردند..
⬅️امروزفقط بگو زهرا جان خانم جان سرت سلامت..
امروزمادر،صاحب عزاست..
امروزنمی خوای زیر بغل مادر رو بگیری..
امروزنمی خوای گوشه چادر زهرا(س)روبگیری برای دوای دردت...
🔶جمله آخرُ التماس دعا
حالا که دلت مدینه است یه لحظه رو یاد کنم..آی جوون دارا..آی حاجت مندا..آی آبرو دارا
💥صدا زد علی جان..شبانه غسلم بده..علی جان شبانه کفنم کن..علی جان شبانه بدنمو بخاک بسپار..
امان از دل امیرالمومنین
بندای کفن زهراشو بست...یه وقت نگاه کرد دید بچه ها دارن بی تابی میکنند
صدا زد بچه ها بیایین از مادر توشه بردارین
امان امان..
🌟بچه ها دویدند یه وقت بندای کفن زهرا باز شد یه دست گردن حسن یه دست گردن حسین..یه وقت ندارسید یا علی..
بچه هارو از رو یدن مادر بلند کن بخدا ملائکه آسمان طاقت نمیارن..
🌟هرکی ناله داره به سوزجگر ائمه بقیع...به سوز و اشک و آه و ناله دل یتیمان زهرا ازسویدای دل بلندبگو.
🦋#یازهرا..
❤️صل الله علیک یا اهل بیت النبوه و موضع الرساله
⬇️ صلوات حذف نشه لطفا⬇️
💠 هدیه به حضرت معصومه سلام الله علیها (صلوات)💠
﷽
#روضه
#تخریب_بقیع
#_روضهدفتری
برنور دل حضرت زهراصلوات
بر قبور خاکی امامان صلوت
هر شب به کنار ان قبور ویران
سیل ملک وحور فرستدصلوات
(دعای فرج)
سپریمیشوداینظلم،عَدو میبازد
میرسدآنکهخداوندبراو مینازد
آیدآن روزکه بیننـدهمه عالمیان
در بقیع حضرت مهدی حرمی میسازد.
#یا_صاحب_الزمان_الغوث_الامان
#السلامعلیکیااهلبیتالنبوهوموضعالرساله
غربت ما بدون خاتمه است
مادر ما همیشه فاطمه است
کاش درهای صحن وا بشود
شوق در سیــنهها بنا بشود
کاش بادست حضرت مهدی
این حرم نیز با صــفا بشود
بقیع رفته ها کجانشسته اند..
اونایی که صحن و سرای خاکی بقیع رو دیدن کجا نشستند..
اونایی که غربت بقیع را دیدنو اشک ریختن کجا نشستند..
اونایی که رفتن ضریح شش گوشه رو دیدنو پشت دیوار بقیع گریه کردن کجا نشستند..
زائرایی که رفتن قبر علمدار کربلا رو زیارت کردندو اومدن پشت دیوار بقیع به یاد مادرش ام البنین گریه کردن کجا نشستند..
کاش بانغمه حسینحسین
این حرم مثل کربلا بشود
در کنار مــزار ام بنین
طرحی از علقمه بنا بشود
وقتی ازپلههای بقیع زائرمیره بالا، ابتدای بقیع سمت چپ، قبر خاکی یه مادری رونشون میدن میگن اینجا قبرفاطمه ام البنینه..
اینجا قبراون مادریه که 4صورت قبر برا عزیزاش کشیده بودگریه میکرد،،کنار قبراناله میکرد..
خانوادههای شهدا منو ببخشن،، ان شالله شهدامون سر سفره فرزندان ام البنین مهمان باشن...یاد کنیم از شهدای مدافع حرم یاد کنیم از شهدای 8سال دفاع مقدس،،شهدایی که با سربند یا ابالفضل با شوق شهادت می رفتند..دیگه حتی بعضیا جنازه هاشون هم بر نمیگشت..
امان امان..روز تخریب قبور ائمه بقیع
یعنی میشه ببینیم اون روزی که امام زمان بیاداین صحن و سرارو آباد کنه
چهار گنبد طلا برای 4 اماممون بسازه
هر که دلتنگ قبرامام حسن بشه بره کنار قبر امام حسن..
هرکی دلتنگ امام سجاد بشه بره کنارقبرامام سجاد..
آقایی که زبان حالی داره اون آقایی که میفرمود:
خودمدیدم کهعمه ناله میزد
به رگهای بریده بوسه میزد
خودم دیدم پدر یاور ندارد
بهخونغلطیدهاستوسرندارد
هرکه دلتنگ امام باقر و امام صادق میشه کنار ضریحشون دست ادب به سینه بگذاره..
آقاجان یاصاحب الزمان آرزوی اون لحظه ها را داریم آقا.
شماروضه مادر بخونیدما گریه کنیم،.
کنارقبرچهار گل پسر فاطمه روضه مادرصفا داره اونجاامام زمان روضه مادربخونه شیعه ها اشک بریزند
( ایام ایامی که هرسال زائران مدینه آماده سفر حج میشن)
زائر وقتی مدینه میره مدینه..میره زیارت قبر پیغمبر، زیارت ائمه بقیع،
ولی بزرگان، اهل معرفت میگن هرکی مدینه میره دراصل میزبانش حضرت فاطمه زهراست..
امروز زهرای مرضیه براتون سفره اشک و آه و ناله پهن کرده قدر خودتونو بدونید..
جوون داری دست حضرت زهرا بسپار..
مریضتو دست بی بی بسپر
اونایی که درد دارن آبرودارند امروز از بیبی مدد بگیرن آخه مادربادست شکسته برای زائرای مدینه سفره پهن میکنه.
امروزبا پا نرفتیم زیارت بچه های فاطمه آخه راه زیارت بسته است
امروز باپای دلت بریم کنار درب خانه خانم فاطمه زهراسلام الله علیها...
(اونجا که بری میگی فاطمه جان)
یافاطمه من عقده دل وانکردم
گشتم ولی قبر تو راپیدا نکردم
اماامروز هشتم شوال سالروز تخریب قبور ائمه بقیعه
هشت شوال آسمان لرزید
دید صحنو مناره میسوزد
بارگاه بقیع ویران شد
دل بی راهوچاره میسوزد
اینحرممثلچادر زهراست
که دراینجادوباره میسوزد
یه روزهم درب خانه مادر رو آتش زدن..
اگه اون روزهتک حرمت نمیکردند به ساحت مقدس دختر پیغمبر..مثل امروزی هم به قبور ائمه بقیع جسارت نمیکردند..
امروزفقط بگو زهرا جان خانم جان سرت سلامت..
امروزمادر،صاحب عزاست..
امروزنمی خوای زیر بغل مادر رو بگیری..
امروزنمی خوای گوشه چادر زهرا(س)روبگیری برای دوای دردت...
جمله آخرُ التماس دعا
حالا که دلت مدینه است یه لحظه رو یاد کنم..آی جوون دارا..آی حاجت مندا..آی آبرو دارا
صدا زد علی جان..شبانه غسلم بده..علی جان شبانه کفنم کن..علی جان شبانه بدنمو بخاک بسپار..
امان از دل امیرالمومنین
بندای کفن زهراشو بست...یه وقت نگاه کرد دید بچه ها دارن بی تابی میکنند
صدا زد بچه ها بیایین از مادر توشه بردارین
امان امان..
بچه ها دویدند یه وقت بندای کفن زهرا باز شد یه دست گردن حسن یه دست گردن حسین..یه وقت ندارسید یا علی..
بچه هارو از رو یدن مادر بلند کن بخدا ملائکه آسمان طاقت نمیارن..
هرکی ناله داره به سوزجگر ائمه بقیع...به سوز و اشک و آه و ناله دل یتیمان زهرا ازسویدای دل بلندبگو.
#یازهرا..
صل الله علیک یا اهل بیت النبوه و موضع الرساله
🕊اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّڪَ الفَرَج🕊
🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀
#روضه حضرت مسلم علیه السلام
بسم الله الرحمن الرحیم
یارحمن ویا رحیم
ْ، اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ، وَعَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ، وَعَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ، وَعَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ
♦️الا ای کوچه های تنگ و تاریک
♦️غروب عمر مسلم گشته نزدیک
♦️میا کوفه که اکبر نوجوان است
♦️علی اصغرت شیرین زبان است
♦️میا کوفه که زینب خوار گردد
♦️اسیر فرقه کفار گردد
⬅️شب اول،ببین عزتُ،هر كجا می خوان روضه ی حسین علیه السلام شروع كنن،با مسلم شروع می كنن،دروازه ورود به محرم روضه ی این آقاست،اولین شهید این هفتاد و دو نفر مسلم ِ،این عزت نیست؟این مزد نیست؟سلام خدا به این آقا،خیلی نمی خوام شب اول اذیتت كنم،اما دلم راضی نمی شه از شب اول بگذرم یه جوری گریه كنم،اگه امشب گفتند پاشو بساط خودتو جمع كن،خیلی این غزل جانسوزه من كه امروز روضه رو مرور می كردم،گفتم دیگه نمی خوای روضه بخونی،از بس كه این غزل،مرثیه حرفشو قشنگ می زنه،ببین این آقا چقدر غریب شده،خیلی سخته آقا غربت،اونم برای یه مرد،اونم تو یه شهر غریب
دل این شهر برای نفسم تنگ شده
جان من کوفه میا کوفه دلش سنگ شده
زبانحال مسلم با آقا و اربابشه،خیلی مسلم حسین رو دوست داشت،خیلی به آقا ابی عبدالله علاقه داشته،بی خود نیست به این درجه رسیده
شب اول محرم روضه برات بخونم همه اموات فیض ببرند
امام حسین(ع) مسلم را به کوفه فرستاد. چهار، پنج روزی که مسلم در کوفه بود هیجده هزار نفر با مسلم بیعت کردند. مسجد کوفه مسجد بزرگی است وقتی مسلم نماز می خواند تا دم در مسجد از جمعیت پر می شد. یک شب عبیدالله اعلام کرد هر کس اطراف مسلم باشد و از مسلم طرفداری کند دستگیرش می کنیم. مسلم بن عقیل نماز مغرب را خواند. بین نماز مغرب و عشاء پشت سرش را نگاه کرد، دید یک نفر هم پشت سرش نیست. همه رفته بودند. تمام مردم شهر مضطرب هستند. در شهر پخش شده بود که طرفداران مسلم را دستگیر می کنند یکی شوهرش خانه نیست می گفت: نکند شوهرم را گرفته باشند. یکی پسرش بیرون است.یکی برادرش نیست. مسلم کنار کوچه ای از استر پیاده شد و سرش را به دیوار گذاشت. زنی جلوی در نشسته بود. اسمش طوعه بود. او هم منتظر پسرش بود تا برگردد. دید آقایی از استر پیاده شد و سرش را به دیوار گذاشته است. گفت: آقاجان! چرا سرت را به دیوار خانه من گذاشتی؟ چرا به خانه ات نمی روی؟ دفعه سوم که زن سوال کرد، مسلم گفت: آب داری برای من بیاوری؟ زن رفت آب آورد. مسلم باز همانجا ایستاد. آن زن گفت: آقاجان! چرا به خانه ات نمی روی؟ صدا زد: مادر من خانه ندارم. زن گفت: شما کی هستی؟ گفت: من مسلم بن عقیل هستم.
مسلم آن شب را در خانه طوعه ماند. هنگام صبح پسر این زن به دارالامارة خبر داد در خانه آنهاست. عبدالله بن عباس با هفتاد سوار آمد و خانه را محاصره کردند. یک وقت زن آمد داخل اتاق صدا زد: آقاجان! مسلم بن عقیل! خانه را محاصره کردند. مثل اینکه فهمیده اند شما داخل خانه ما هستید. مسلم بن عقیل از خانه بیرون آمد سوار اسبش شد. شمشیر می زند و می کشد. دشمنان را روی زمین می ریزد. این بی انصافها دسته های نی را آتش زدند و از بالای بام بر سرش ریختند. همه بگویید: غریب مسلم! غریب مسلم!
بعد از پیکار عظیم مسلم را گرفتند. دست مسلم را به پشت سر بستند. او را به طرف دارالامارة آورند. وقتی عبیدالله رسید شروع کرد به گریه کردن. عبیدالله گفت: چرا گریه می کنی؟ کسی که در این کارها می افتد باید پیه کشته شدن هم به تنش بمالد. چرا گریه می کنی؟ صدا زد: عبیدالله! به خدا قسم اگر برای خودم . کشته شدن گریه کنم. گفت: پس برای چه گریه می کنی؟ گفت: دلم می سوزد که نامه نوشته ام تا حسین(ع) به کوفه بیاید. می ترسم امام حسین (ع) دست زن و بچه اش را بگیرد و به طرف شما مردم بی وفا بیاید.هنگامی که می خواستند او را بکشند فرمود: عبیدالله! سه وصیت دارم. اول وصیتم این است وقتی مرا کشید بدنم را روی خاکها نگذارید! مرا دفنم کنید. وصیت دومم این است که هفتصد درهم در کوفه قرض دارم، زره مرا بفروشید و قرضهایم را ادا کنید. یک وصیت دیگر هم دارم وآن اینکه دلم می خواهد یک نامه بنویسید که حسین(ع) نیاید. آی غریب حسین! حسین!... ا
علي لعنة الله علي القوم الظالمين و سيعلم الذين ظلموا اي منقلب ينقلبون
احمد بهزادی
التماس دعا
🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀
۱۴۰۳/۱/۲۶
🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀
#روضه حضرت علی اکبر(ع)
#مناجات امام زمان(عج)
بسم الله الرحمن الرحیم
یا رحمن یا رحیم
اول مجلس دعای سلامتی امام زمان (عج)را باهم زمزمه می کنیم
اللّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُکَ عَلَیْهِ وَ عَلی آبائِهِ فی هذِهِ السّاعَةِ وَ فی کُلِّ ساعَةٍ وَلِیّاً وَ حافِظاً وَ قائِدا وَ ناصِراً وَ دَلیلاً وَ عَیْناً حَتّی تُسْکِنَهُ أَرْضَک طَوْعاً وَ تُمَتِّعَهُ فیها طَویلا
یا صاحب الزمان
اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللهِ وَ عَلَی الاَْرْواحِ الَّتی حَلَّتْ بِفِنائِکَ عَلَیْکَ مِنّی سَلامُ اللهِ اَبَدا ما بَقیتُ وَ بَقِی اللَّیْلُ وَ النَّهارُ وَ لاجَعَلَهُ اللهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّی لِزِیارَتِکُمْ اَلسَّلامُ عَلَی الْحُسَیْنِ وَ عَلی عَلِی بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلی اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلی اَصْحابِ الْحُسَیْنِ.
🔸هیچ امیدی نباشد بر من و احوال من
🔸مستحق هیــچ پروازی نباشد بال من
🔸کارهای من وصالت را به تاخیر افکند
🔸بوی هجران می دهد پرونده اعمال من
🔸من دگر آن نوکر خوب و قدیمی نیستم
🔸این لباس نوکری گرید بر این احوال من
🔸بارها خوردم زمین از جا بلندم کرده ای
🔸بارها شد جای من تو آمدی دنبال من
یابن الحسن
🔸بارها دستم گرفتی و نمک گیرت شدم
🔸شکر یک نعمت نکرد آخر زبان لال من
🔸تا دم آخر منم شرمنده احسـان تو
🔸من گنه کردم،تو کردی گریه براحوال من
⬅️حسین جان شب علی اکبرِ .. میگن همه کارایِ پدر دست پسر بزرگه .. میدونی چقدر علی اکبر مودب بود مقابل باباش؟ آی جوونایی که امشب گرۀ دلتون باز نشد زود نیت کنید بگید ما امشب میریم دستُ پای باباهامونُ می بوسیم بزار بابات تعجب کنه بگه چرا اینجوری میکنی بگو اخه رفتم فهمیدم اقام علی اکبر دوست داره پسر نوکر باباش باشه منم میخوام نوکرت باشم .. بگو اگه بابا من باهات بلند حرف زدم غلط کردم ..
غلط کردم!!!کیه مثل بابای من و تو که نون حلال به بچه اش بده؟ نون حلال و شیر پاکِ که تو میگی صلی الله علیک یا عبدالله دلت میلرزه
اونایی هم که مادر ندارن ، بابا ندارن خدا رحمتشون کنه ..
به من گفته پسر اگه میخوای سربلند باشی باید غلام حسین باشی.. ما همه امشب اومدیم بگیم يا علی اکبر! حلقه بهگوشمون کن در خونت.. روضه بخونمُ از همه التماسِ دعا .. فرمود بهترین لحظه برا یه بابا اون لحظه ای که جوونشُ میبینه داره راه میره جلوش .. بهترین لحظه برا پدر و مادر همین لحظه ست که به همه نشون میده میگه این پسر منه ببینید این نوکر حسینِ ..
امام صادق علیه السلام فرمود بهترین لحظه برای بابا اون لحظه ای که میبینه جوونش جلوش راه میره ، قد میکشه .. گفتند آقا بدترین لحظه چه لحظه ایه؟ فرمود اون لحظه ای که بابا خودش بچه شو تو قبر بذاره .. بدترین لحظه برای بابا اون لحظه ای که دست و پا زدن بچه شو ببینه .. اینا همه برات مقدمه بوده روضه زیاد شنیدی میخوام زودی روضه بخونم
⏪اما امان از اون لحظه ای که اباعبدالله کنار بدن پاره پاره علی اکبر رسید...
🔅 پـسر نـگاه به اشك غم پدر مي كـرد
🔅 پدر نـظاره به خون سر پسر مي كـرد
🔅 پدر ز داغ پسر باغ لاله در دل داشـت
🔅پسر نشـانه ز زخـم هزار قاتـل داشت
هر روضه اي از روضه هاي كربلا خوانده بـشود، مـداح يـا واعـظ مـ ي گويـد،
انشاءاالله اين روضه را يك شب كنار قبرش بخوانيم.
اما تنها روضه اي كه خيلي سخت است و نمي شه كنار قبرش خواند ، روضه ي
آقا علي اكبر (ع) است، مخصوصاً اينكه شب جمعه باشد.
آخه پيش بابا روضه ي جگرگوشه را نمي خوانند، نبايد به زخم نمك زد.
لذا علي اكبر (ع) از آن لحظه اي كه از بابا آب تقاضا كرد و بابا نتونـست بـه او آب بدهد، ناراحت بود.
لحظه هاي آخر صدا زد: بابا ! الان از دست جدّم رسول الله سيراب شدم.
هميشه پدر دوست دارد وقت جان دادن، سرش روي دامن پسرش باشد...
گاهي محتضر مي خواهد جان بدهد، مي بيند جان از بدنش نمي رود، چشم به راهه، بعضي ها مي گند چشم به راه پسرشه، مي خواد بار آخر پسر را ببيند تـا
پسر مي آيد، سر بابا را به دامن مي گيره، پدر راحت جان مي دهد.
اما خدا نياره پدر سر بالين پسر بيايد .همان آن ساعتی امام حسین به بالین پسرش علی اکبر امد سربه علی زانو گذاشت دلش ارام نشد خم شد صورت به صورت علی گذاشت از سوز دل صدا می زد پسرم علی اکبر
هرکاری کرد نتوانست بدن علی را به خیمه برساند صدا زد😭
🔸جوانان بنی هاشم بیاید
🔸علی را بردر خیمه رسانید
🔸خدا داند که من طاقت ندارم
🔸علی را بردر خیمه رسانم
علي لعنة الله علي القوم الظالمين و سيعلم الذين ظلموا اي منقلب ينقلبون
احمد بهزادی
التماس دعا
🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀
۱۴۰۳/۱/۲۶
🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀
#روضه حضرت علی اکبر(ع)
#مناجات امام زمان(عج)
بسم الله الرحمن الرحیم
یا رحمن یا رحیم
اول مجلس دعای سلامتی امام زمان (عج)را باهم زمزمه می کنیم
اللّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُکَ عَلَیْهِ وَ عَلی آبائِهِ فی هذِهِ السّاعَةِ وَ فی کُلِّ ساعَةٍ وَلِیّاً وَ حافِظاً وَ قائِدا وَ ناصِراً وَ دَلیلاً وَ عَیْناً حَتّی تُسْکِنَهُ أَرْضَک طَوْعاً وَ تُمَتِّعَهُ فیها طَویلا
یا صاحب الزمان
اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللهِ وَ عَلَی الاَْرْواحِ الَّتی حَلَّتْ بِفِنائِکَ عَلَیْکَ مِنّی سَلامُ اللهِ اَبَدا ما بَقیتُ وَ بَقِی اللَّیْلُ وَ النَّهارُ وَ لاجَعَلَهُ اللهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّی لِزِیارَتِکُمْ اَلسَّلامُ عَلَی الْحُسَیْنِ وَ عَلی عَلِی بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلی اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلی اَصْحابِ الْحُسَیْنِ.
🔸هیچ امیدی نباشد بر من و احوال من
🔸مستحق هیــچ پروازی نباشد بال من
🔸کارهای من وصالت را به تاخیر افکند
🔸بوی هجران می دهد پرونده اعمال من
🔸من دگر آن نوکر خوب و قدیمی نیستم
🔸این لباس نوکری گرید بر این احوال من
🔸بارها خوردم زمین از جا بلندم کرده ای
🔸بارها شد جای من تو آمدی دنبال من
یابن الحسن
🔸بارها دستم گرفتی و نمک گیرت شدم
🔸شکر یک نعمت نکرد آخر زبان لال من
🔸تا دم آخر منم شرمنده احسـان تو
🔸من گنه کردم،تو کردی گریه براحوال من
⬅️حسین جان شب علی اکبرِ .. میگن همه کارایِ پدر دست پسر بزرگه .. میدونی چقدر علی اکبر مودب بود مقابل باباش؟ آی جوونایی که امشب گرۀ دلتون باز نشد زود نیت کنید بگید ما امشب میریم دستُ پای باباهامونُ می بوسیم بزار بابات تعجب کنه بگه چرا اینجوری میکنی بگو اخه رفتم فهمیدم اقام علی اکبر دوست داره پسر نوکر باباش باشه منم میخوام نوکرت باشم .. بگو اگه بابا من باهات بلند حرف زدم غلط کردم ..
غلط کردم!!!کیه مثل بابای من و تو که نون حلال به بچه اش بده؟ نون حلال و شیر پاکِ که تو میگی صلی الله علیک یا عبدالله دلت میلرزه
اونایی هم که مادر ندارن ، بابا ندارن خدا رحمتشون کنه ..
به من گفته پسر اگه میخوای سربلند باشی باید غلام حسین باشی.. ما همه امشب اومدیم بگیم يا علی اکبر! حلقه بهگوشمون کن در خونت.. روضه بخونمُ از همه التماسِ دعا .. فرمود بهترین لحظه برا یه بابا اون لحظه ای که جوونشُ میبینه داره راه میره جلوش .. بهترین لحظه برا پدر و مادر همین لحظه ست که به همه نشون میده میگه این پسر منه ببینید این نوکر حسینِ ..
امام صادق علیه السلام فرمود بهترین لحظه برای بابا اون لحظه ای که میبینه جوونش جلوش راه میره ، قد میکشه .. گفتند آقا بدترین لحظه چه لحظه ایه؟ فرمود اون لحظه ای که بابا خودش بچه شو تو قبر بذاره .. بدترین لحظه برای بابا اون لحظه ای که دست و پا زدن بچه شو ببینه .. اینا همه برات مقدمه بوده روضه زیاد شنیدی میخوام زودی روضه بخونم
⏪اما امان از اون لحظه ای که اباعبدالله کنار بدن پاره پاره علی اکبر رسید...
🔅 پـسر نـگاه به اشك غم پدر مي كـرد
🔅 پدر نـظاره به خون سر پسر مي كـرد
🔅 پدر ز داغ پسر باغ لاله در دل داشـت
🔅پسر نشـانه ز زخـم هزار قاتـل داشت
هر روضه اي از روضه هاي كربلا خوانده بـشود، مـداح يـا واعـظ مـ ي گويـد،
انشاءاالله اين روضه را يك شب كنار قبرش بخوانيم.
اما تنها روضه اي كه خيلي سخت است و نمي شه كنار قبرش خواند ، روضه ي
آقا علي اكبر (ع) است، مخصوصاً اينكه شب جمعه باشد.
آخه پيش بابا روضه ي جگرگوشه را نمي خوانند، نبايد به زخم نمك زد.
لذا علي اكبر (ع) از آن لحظه اي كه از بابا آب تقاضا كرد و بابا نتونـست بـه او آب بدهد، ناراحت بود.
لحظه هاي آخر صدا زد: بابا ! الان از دست جدّم رسول الله سيراب شدم.
هميشه پدر دوست دارد وقت جان دادن، سرش روي دامن پسرش باشد...
گاهي محتضر مي خواهد جان بدهد، مي بيند جان از بدنش نمي رود، چشم به راهه، بعضي ها مي گند چشم به راه پسرشه، مي خواد بار آخر پسر را ببيند تـا
پسر مي آيد، سر بابا را به دامن مي گيره، پدر راحت جان مي دهد.
اما خدا نياره پدر سر بالين پسر بيايد .همان آن ساعتی امام حسین به بالین پسرش علی اکبر امد سربه علی زانو گذاشت دلش ارام نشد خم شد صورت به صورت علی گذاشت از سوز دل صدا می زد پسرم علی اکبر
هرکاری کرد نتوانست بدن علی را به خیمه برساند صدا زد😭
🔸جوانان بنی هاشم بیاید
🔸علی را بردر خیمه رسانید
🔸خدا داند که من طاقت ندارم
🔸علی را بردر خیمه رسانم
علي لعنة الله علي القوم الظالمين و سيعلم الذين ظلموا اي منقلب ينقلبون
احمد بهزادی
التماس دعا
🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀
۱۴۰۳/۱/۲۶
🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀
#روضه حضرت مسلم علیه السلام
بسم الله الرحمن الرحیم
یارحمن ویا رحیم
ْ، اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ، وَعَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ، وَعَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ، وَعَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ
♦️الا ای کوچه های تنگ و تاریک
♦️غروب عمر مسلم گشته نزدیک
♦️میا کوفه که اکبر نوجوان است
♦️علی اصغرت شیرین زبان است
♦️میا کوفه که زینب خوار گردد
♦️اسیر فرقه کفار گردد
⬅️شب اول،ببین عزتُ،هر كجا می خوان روضه ی حسین علیه السلام شروع كنن،با مسلم شروع می كنن،دروازه ورود به محرم روضه ی این آقاست،اولین شهید این هفتاد و دو نفر مسلم ِ،این عزت نیست؟این مزد نیست؟سلام خدا به این آقا،خیلی نمی خوام شب اول اذیتت كنم،اما دلم راضی نمی شه از شب اول بگذرم یه جوری گریه كنم،اگه امشب گفتند پاشو بساط خودتو جمع كن،خیلی این غزل جانسوزه من كه امروز روضه رو مرور می كردم،گفتم دیگه نمی خوای روضه بخونی،از بس كه این غزل،مرثیه حرفشو قشنگ می زنه،ببین این آقا چقدر غریب شده،خیلی سخته آقا غربت،اونم برای یه مرد،اونم تو یه شهر غریب
دل این شهر برای نفسم تنگ شده
جان من کوفه میا کوفه دلش سنگ شده
زبانحال مسلم با آقا و اربابشه،خیلی مسلم حسین رو دوست داشت،خیلی به آقا ابی عبدالله علاقه داشته،بی خود نیست به این درجه رسیده
شب اول محرم روضه برات بخونم همه اموات فیض ببرند
امام حسین(ع) مسلم را به کوفه فرستاد. چهار، پنج روزی که مسلم در کوفه بود هیجده هزار نفر با مسلم بیعت کردند. مسجد کوفه مسجد بزرگی است وقتی مسلم نماز می خواند تا دم در مسجد از جمعیت پر می شد. یک شب عبیدالله اعلام کرد هر کس اطراف مسلم باشد و از مسلم طرفداری کند دستگیرش می کنیم. مسلم بن عقیل نماز مغرب را خواند. بین نماز مغرب و عشاء پشت سرش را نگاه کرد، دید یک نفر هم پشت سرش نیست. همه رفته بودند. تمام مردم شهر مضطرب هستند. در شهر پخش شده بود که طرفداران مسلم را دستگیر می کنند یکی شوهرش خانه نیست می گفت: نکند شوهرم را گرفته باشند. یکی پسرش بیرون است.یکی برادرش نیست. مسلم کنار کوچه ای از استر پیاده شد و سرش را به دیوار گذاشت. زنی جلوی در نشسته بود. اسمش طوعه بود. او هم منتظر پسرش بود تا برگردد. دید آقایی از استر پیاده شد و سرش را به دیوار گذاشته است. گفت: آقاجان! چرا سرت را به دیوار خانه من گذاشتی؟ چرا به خانه ات نمی روی؟ دفعه سوم که زن سوال کرد، مسلم گفت: آب داری برای من بیاوری؟ زن رفت آب آورد. مسلم باز همانجا ایستاد. آن زن گفت: آقاجان! چرا به خانه ات نمی روی؟ صدا زد: مادر من خانه ندارم. زن گفت: شما کی هستی؟ گفت: من مسلم بن عقیل هستم.
مسلم آن شب را در خانه طوعه ماند. هنگام صبح پسر این زن به دارالامارة خبر داد در خانه آنهاست. عبدالله بن عباس با هفتاد سوار آمد و خانه را محاصره کردند. یک وقت زن آمد داخل اتاق صدا زد: آقاجان! مسلم بن عقیل! خانه را محاصره کردند. مثل اینکه فهمیده اند شما داخل خانه ما هستید. مسلم بن عقیل از خانه بیرون آمد سوار اسبش شد. شمشیر می زند و می کشد. دشمنان را روی زمین می ریزد. این بی انصافها دسته های نی را آتش زدند و از بالای بام بر سرش ریختند. همه بگویید: غریب مسلم! غریب مسلم!
بعد از پیکار عظیم مسلم را گرفتند. دست مسلم را به پشت سر بستند. او را به طرف دارالامارة آورند. وقتی عبیدالله رسید شروع کرد به گریه کردن. عبیدالله گفت: چرا گریه می کنی؟ کسی که در این کارها می افتد باید پیه کشته شدن هم به تنش بمالد. چرا گریه می کنی؟ صدا زد: عبیدالله! به خدا قسم اگر برای خودم . کشته شدن گریه کنم. گفت: پس برای چه گریه می کنی؟ گفت: دلم می سوزد که نامه نوشته ام تا حسین(ع) به کوفه بیاید. می ترسم امام حسین (ع) دست زن و بچه اش را بگیرد و به طرف شما مردم بی وفا بیاید.هنگامی که می خواستند او را بکشند فرمود: عبیدالله! سه وصیت دارم. اول وصیتم این است وقتی مرا کشید بدنم را روی خاکها نگذارید! مرا دفنم کنید. وصیت دومم این است که هفتصد درهم در کوفه قرض دارم، زره مرا بفروشید و قرضهایم را ادا کنید. یک وصیت دیگر هم دارم وآن اینکه دلم می خواهد یک نامه بنویسید که حسین(ع) نیاید. آی غریب حسین! حسین!... ا
علي لعنة الله علي القوم الظالمين و سيعلم الذين ظلموا اي منقلب ينقلبون
احمد بهزادی
التماس دعا
🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀
۱۴۰۳/۱/۲۶
🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀
#روضه حضرت رقیه (ع)🥀
#گریز حضرت زهرا(س)
بسم الله الرحمن الرحیم
یا رحمن یا رحیم
لاحول ولا قوه الا بالله العلی العظیم، حسبُنَا اللّهُ وَنِعْمَ الْوَكِيلُ نِعْمَ الْمَوْلَى وَنِعْمَ النَّصِیر،
أَسْتَغْفِرُ اللَّهَ الَّذِي لاَ إِلَهَ إِلاَّ هُوَ الْحَيُّ الْقَيُّومُ، الرَّحْمَنُ الرَّحِيمُ، ذُو الْجَلاَلِ وَ الْإِكْرَامِ ، و اَتُوبُ اِلَیه
🔸بخوان دعای فرج را دعا اثر دارد
🔸دعا, کبوتر عشق است بال و پر دارد
🔸بخوان دعای فرج را که یوسف زهرا
🔸ز پشت پرده ی غیب به ما نظر دارد
اَللّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الْحُجَّهِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُکَ عَلَیْهِ وَعَلى آبائِهِ فی هذِهِ السّاعَهِ وَفی کُلِّ ساعَهٍ وَلِیّاً وَحافِظاً وَقائِداً وَناصِراً وَدَلیلاً وَعَیْناً حَتّى تُسْکِنَهُ أَرْضَکَ طَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فیها طَویلاً.
یا صاحب الزمان
می گن رقیه سه ساله زهرای کربلا بوده،اینقدر گریه کرد،این گریه قیامتی به پا کرد،آخه از مادرش یاد گرفته،امشب شب ناله است،شب زمزمه است،اومدی برا کسی گریه کنی،که هیچکی به اندازه ی این خانم،واسه حسین گریه نکرده، مرام و عقیده و راهش هم به مادرش زهرا می ره،شنیده بود مادرش تو مدینه هرچی خطبه خوند،بین در و دیوار رفت،تو کوچه های مدینه اومد؛نتونست رو دل این نانجیب ها اثر بذاره،آخرسر اومد تو بیابونها شروع کرد گریه کردن،آی اونهایی که می گن این گریه ها الکیه،گوش بدن،اونایی که می گن بسه چقدر گریه می کنید،دیدید بعضی ها می گن دوباره محرم اومد،این ها گریه هاشون شروع شد،خسته نشدید،هرسال گریه می کنید،ما گریه مون رو از رقیه یاد گرفتیم،آخه می گن این دختر اینقدر گریه می کرد،تا آخرش به آقاش رسید،به امامش رسید،ماهم اینقدر گریه می کنیم،ایشاءالله یه روز آقامون بیاد،حالا دلها آمده شد😭
بریم در خونه ی این خانم سه ساله،گریه ای که خانم رقیه کرد،گریه ی ضعف نبود،گریه،گریه ای بود که همه بفهمند،ظالم کیه،ظلم کیه،گریه کرد که برو ببین الان اثری از دارالاماره،اثری از کاخ یزید نیست،فقط برو ببین تو این شهر برای دخترسه ساله حسین چه حرمی درست کردن،چقدر جلال داره،چقدر جبروت داره،حالا
با ابی عبدالله کار داری.
آقا رو به نازدانه اش قسم بده.
اگه گرفتاری، مریضداری، حاجت داری، 😭
اگه کربلا میخواهی.
بگو حسین جان.
تو رو به صورت سیلی خورده دختر سه ساله ات قسم.
امشب دیگه دست خالی ردمون نکن..
🔸طواف شمع چون پروانه می کرد
🔸به دستش موی بابا شانه می کرد
تا سر بابا رو گذاشتند جلو دختر بچه صدا زد بابا.😭
چه بلایی سرت آوردن...بابا.
🔸سر و روی پدر را پاک می کرد
🔸برایش عقده ی دل باز می کرد
صدا زد بابای خوبم..😭.
🔸به قربان سر نورانی تو
🔸چرا خون ریزد از پیشانی تو
🔸رخ من نیلی از سیلی است بابا
🔸لبان تو چرا نیلی است بابا
بابا کی با چوب به لب و دندانت زده..
اما میخام بگم.
بابای خوبم...😭
🔸تو از چوب جفا داری نشانه
🔸مرا باشد نشان از تازیانه
اگه با چوب به لب و دندان تو زدن.
اما به منم تازیانه زدن
🔸مرا باشد نشان از تازیانه😭
بابا دیگه طاقت تازیانه ندارم.
طاقت سیلی خوردن ندارم.
طاقت سنگ خوردن ندارم.
🔸ز تو دارم تمنا جان بابا
🔸مرا با خود ببر در نزد زهرا
یادشهدا امام شهدا اموات جمع حاضرازاین مجلس ومحفل فیض ببرند
اما می خوام دلهای تان را از خرابه شام برم مدینه درخونه بی بی فاطمه زهرا سلام الله هرگوشه ای ازاین مجلس نشسته ای انشاالله حاجت روا بشید
⬅️بی بی وصیت کرد: (یا علی غسلنی ولا تکشف انی..) منو از زیر پیراهن غسل بده، من رو شبانه دفن کن. امیرالمومنین فرمود: مشغول غسل دادن شدم به دستورات زهرا عمل کردم، یه وقت دیدن علی دست از غسل کشید آی مادر..😭
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
امیرالمومنین بدن زهرا رو غسل داد، کفن کرد، وقتی خواست بنده های کفن ببنده، زینبین روصدا کرد، حسنین روصدا کرد بیاید از مادر توشه برگیریدآخه دیگه دیدارها میمونه برا قیامت ، 😭
روایته بچها خودشون رورو بدن بدن بی جان مادر انداختن،(وامصیبتاخیلی سخته داغ مادر ،مادر دارین قدر مادر بدونید ) دارن ناله میزنن، ، مادر سلام ما رو به رسول خدا برسون، امیرالمومنین فرموددیدم صدای ناله ی زهرا بلند شد، بنده های کفن زهرا بازشد یه دست حسنین دربغل یه طرفم زینبین دارن ناله میزنن یه وقت صدای منادی بلند شد علی بچه ها رو از روی مادر بردار ملائکه ی آسمان به گریه شدن،
علي لعنة الله علي القوم الظالمين و سيعلم الذين ظلموا اي منقلب ينقلبون
احمد بهزادی
التماس دعا
🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀
🥀🥀🥀🥀🥀🥀
#روضه علی اصغر(ع)
بسم الله الرحمن ارحیم
یا رحمن یا رحیم
هرکجا نشستی...
اول مجلس...
همه با هم...
اَللّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الْحُجَّهِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُکَ عَلَیْهِ وَعَلى آبائِهِ فی هذِهِ السّاعَهِ وَفی کُلِّ ساعَهٍ وَلِیّاً وَحافِظاً وَقائِداً وَناصِراً وَدَلیلاً وَعَیْناً حَتّى تُسْکِنَهُ أَرْضَکَ طَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فیها طَویلاً
یاصاحب الزمان
اجرومزد شما با بی بی دوعالم فاطمه زهرا (س)انشالا هرکجای مجلس نشسته ای حاجت روا بشید شفای همه مریض ها انشالا امشب بریم درخانه علی اصغر امام حسین میدونم گرفتاری مریض داری حاجت داری جوان داری اما علی اصغر باهمان ودستهای کوچکش خیلی گره های بزرگی راباز می کنه امشب امام حسین را واسطه قرار بدیم انشاالله حاجت روا میشی
ابی عبدالله هم عنایت خاصی به علی اصغرش داره...
فقط همینو بگم....
قطعا ابی عبدالله، گریه کن های ششماهه اش رو دست خالی بر نمیگردونه...
🔸صورتش پژمرده اما دلگشا
🔸دستهای بسته اش مشکل گشا
عالمی به فدای دستان قشنگش...
با دستهای به ظاهر کوچیکش...
گره های بزرگی رو باز میکنه...
خیلی از علما، بزرگان ما، متوسل میشن به این شش ماهه...
آی مادری که سالهاست...
خدا بهت فرزند نداده...
امشب خدا رو به ششماهه ی حسین قسم بده...
لحظات آخر ابی عبدالله یه نگاه کرد به دوروبرش...
دید تنهای تنها مونده...
حبیب بن مظاهر رو به شهادت رسوندن...
عباسشو به شهادت رسوندن...
علی اکبرشو قطعه قطعه کردند...
دیگه یاری نداره...
یکدفعه از داخل خیمه...
صدای گریه علی اصغرش بلند شد...
با زبان کودکی...
گفت بابا...
مبادا صدای غربتت رو بشنوم بابا...
بابا..هنوز من زنده ام...
بابا...هنوز یک سرباز کوچک داری بابا...
چه خوب خودش رو فدا کرد...
آماده ای گریه کنی بسم الله...
خواهرها امشب باید بلندتر گریه کنند...
آخه شما بهتر میفهمید حال مادر علی اصغر رو...
ابی عبدالله قنداقه علی اصغرش رو آغوش گرفت...
اومد در مقابل دشمن ایستاد...
علی اصغرش رو روی دستاش بلند کرد...
صدا زد...
ای نانجیبها...
شما با من سر جنگ دارید...
اگه به من حسین رحم نمیکنید...
این طفل شش ماهه که کاری نکرده...
یه نگاه به لبهای خشکیدش بندازید...
ببینید...
اگه بهش آب بدید میمیره...
اگه آب هم ندید میمیره...
اگه حرف من حسین رو قبول ندارید خودتون ببرید سیرابش کنید...
دشمن داره نگاه میکنه...
خیلی ها به گریه افتادن...
ابی عبدالله داره حرف میزنه...
شاید اینها دلشون بسوزه...
یکدفعه دیدند...
حرمله نانجیب تیر سه شعبه از کمان رها کرد. امام حسین دید علی اصغر روی دستش پروبال می زنه😭
🔸تو رفتی مادرت حیران شد ای وای
🔸تمام خیمه ها ویران شد ای وای
🔸مگر تیرسه شعبه خنجری بود
🔸سرت بر پوست آویزان شد ای وای
علي لعنة الله علي القوم الظالمين و سيعلم الذين ظلموا اي منقلب ينقلبون
احمد بهزادی
التماس دعا
🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀
🥀🥀🥀🥀🥀🥀
#روضه و توسل ویژۀ ۸ شوال سالگرد تخریب قبور ائمه بقیع (۲)_
السَّلامُ عَلَيْكُمْ يا أهلَ بَيْتِ النُّبُوَّةِ
السَّلامُ عَلَیْکَ یَا اَبا مُحَمَّدٍ یاحَسَنَ بنِ عَلِیِ اَیُّهَا المُجتَبی یَابنَ رَسوُلِ اللّهِ یا حُجَّةَ اللّهِ عَلی خَلقِهِ یا سَیِدَنا وَ مَولانا ... یا وَجیهاً عِندَاللّهِ اِشفَع لَنا عِندَاللّه ..
♦️بشکند دستی که ویران کرد این گلخانه را
♦️درعزا بنشاند او ، شمع و گل و پروانه را
♦️بشکند دستی که هتک حرمت این خانه کرد
♦️شیعه را سوزاند و خون در قلب صاحبخانه کرد
♦️درون قلب جهان ، انقلاب گشته بیا
♦️نفس ، بدون تو همچون عذاب گشته بیا
♦️نظاره کن به فرا سوی مدینه و ببین
♦️حرم به دست حرامی خراب گشته بیا
♦️این گلستان نبیّ بار دگر ویران شده
♦️چشمهای منتقم ، بار دگر گریان شده
♦️بعد تخریب بقیع و این ستم در آن دیار
♦️گشت روشن ، از چه قبر فاطمه پنهان شده
⬅️ایام تخریب بقیعِ .. وقتی نامردا ریختن تو بقیع، بعضی از بزرگان و شیعیان مدینه گفتن به ما دستور دادن گفتن باید خودتون این قبور رو خراب کنید .. الله اکبر .. این بقیع چه روزایی رو به خودش دیده .. یه دونهشُ بگم و از همه التماسِ دعا .. اومدن محضرِ مولا عرضه داشتن علی جان چه نشستی! این نامردا با بیل و کلنگ رفتن تو بقیع!! میگن علی بدون اجازۀ ما بدنِ زهرا رو دفن کرده .. آقا میخوان بدنِ خانم رو نبش کنن .. (1) (الله اکبر .. رحمت خدا بر این ناله ها ..) یه وقت دیدن قهرمان خیبر بلند شد .. ذوالفقار رو برداشت، دستمالِ زرد رو به پیشانی بست .. با غضب واردِ بقیع شد .. اول از همه اون نانجیب رو بلند کرد به زمین زد .. نشست رو سینهش فرمود امروز اگه نیشِ کلنگی به زمین بخوره خونِ همهتون رو میریزم .. اون یکی نامرد صدا زد فلانی بیا بریم! همه رفتن ..
اینجا مولا شنید اینا میخوان بیان بدنِ زهرا رو از زیرِ خاک بیرون بیارن، فهمید میخواد به بدنِ فاطمه جسارت بشه علی طاقت نیاورد .. اما امان از اون ساعتی که زینب نگاه کرد، ده نفر اسب هاشون رو نعلِ تازه زدن .. انقدر بر بدنِ حسین .. اینجا گذشت اما یه جا دیگه زینب دید یه عده نیزه دار دارن میرن پشتِ خیمه .. گفتن دارید دنبالِ چی میگردید؟! .. گفتن یه سر از بنی هاشم کمه .. گفتن ما دیدیم حسین رفت پشتِ خیمه ها .. انقدر این نیزه ها رو به زمین زدن .. ای حسین ..
دو تا سرُ رو به نیزه بسته بود .. شاید یکیش سرِ این شیرخواره بوده ..یکی دیگه شم بگم صدا ناله تون بلند بشه .. دیدن یه سری رو هر کاری میکنن رو نیزه نمی ایسته .. میدونید سرِ کی بود؟ سرِ علمدارِ کربلا .. آخه نامرد چنان با عمود آهن به سر زده بود .. صلی الله علیک یا مظلوم یا اباعبدالله ..
علي لعنة الله علي القوم الظالمين و سيعلم الذين ظلموا اي منقلب ينقلبون
احمد بهزادی
التماس دعا
🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀
❣﷽❣
#روضه_پنج_تن_آل_عبا
گریز ائمه بقیع
🌹روضه پنج تن
🔸بر احمد و محمود و محمد صلوات
🔸بر شافع رهروان عبد مؤید صلوات
🔸بر احمد و زهرا و علی و حسین
🔸بر پنج تن آل محمد صلوات
🥀السلام علیک یا مظلوم یا رسول الله ص
🥀 السلام علیک یا مظلوم یا امیرالمومنین ع
🥀 السلام علیک یا مظلوم یا فاطمة الزهرا یا بنت رسول الله
🥀 السلام علیک یا مظلوم یا ابامحمدیا حسن بن علی ع
🥀السلام علیک یا مظلوم یا اباعبدالله (یا حسین)3
⏪نبی در بسترو زهرا کنارش
⏪عزیز قلب او شد بی قرارش
⏪بگوید دخترم کمتر نوا کُن
⏪ برای رفتن بابا دعا کن
✅نمیدونم مدینه رفتی یانه
گنبد خضرای پیغمبرو دیدی یا نه،
دل بده با هم بریم مدینه،
بیاد اون پیغمبری که تو بستر بود،
الهی هیچ دختری لحظه جان دادن بابا کنار بستر بابا نباشه،
آخ بمیرم تو مدینه یه دختری کنار بستر بابا گریه میکرد،..ناله میکرد...
🔆بابای خوب و مهربون
🔆 حرفامو از نگام بخون
🔆من التماست می کنم
🔆یه شب دیگه پیشم بمون
کنار بستر باباش پیغمبر گریه میکرد،
ناله میزد،
بابا بابا میگفت،
امیرالمومنینم ایستاده،
یه مرتبه پیغمبر صدا زد فاطمه جان جلوتر بیا بابا،
صدای ناله فاطمه بلند شد،
فاطمه جان بابا دارید به فراق من مبتلا می شید دو مرتبه صدا زد فاطمه جان بیا جلو بابا،
وقتی بیبی جلو آومد،
صدازد فاطمه جان اولین کسی که به من پیغمبر ملحق می شه تو یی بابا،
💠آی مردم هنوز آب غسل کفن پیغمبر خشک نشده بود،
اومدن دستههای هیزم آوردند،
در خانه زهرا شو آتش زدن،
فاطمه شو بین در و دیوار گذاشتن،
بین در و دیوار ناله زد،
یا ابتا یا رسول الله
بابا بابا پاشو بیا غریبیّ علی رو ببین بابا
پاشو بیا مظلومیّ علی رو ببین بابا
همون سینه ای که تو می بوسیدی،
اون سینه رو بین در و دیوار قرار دادن،
میخ در سینه زهراتو مجروح کرده بابا،
💠 چه کردند با دختر پیغمبر،
صدا زد زد علی جان شبانه بدنم رو غسل بده شبانه بدنم رو کفن کن شبانه بدنم را تشیع کن،
امیر المومنین نیمه شبی داره بدن زهراشو غسل میده
✳️ اسما بریز آب روان بر روی گلبرگ گلم
ولی آهسته آهسته
✳️ ببین بشکسته پهلویش سیه گردیده بازویش
✳️بریز آب روان رویش ولی آهسته آهسته
⬅️بدن زهرا رو غسل داد،
بدن زهرا رو کفن کرد،
یه مرتبه نگاه کرد بچههای فاطمه دارن پر و بال میزنند،
مادر داری یا نه،
اگه مادر نداری امروز ناله بزن،
انیس یه دختر مادره،
مونس یه دختر مادره،
میگه تا گفتم بچهها بیایید،
یه وقت دیدم بندای کفن زهرا باز شد،
دستای زهرا از کفن بیرون اومد،
گاهی حَسَنو تو بغل میگیره ،
گاهی حسینو بغل میگیره،
گاهی زینبین رو بغل میگیره،
یه مرتبه هاتفی ندا داد علی جان،
بچه ها را از روی بدن مادر بلند کن،
دیگه ملائکه طاقت نمیارن این صحنه رو تماشا کنند،
حق بچه یتیمه،
⬅️اینجا علی دست سر یتیمان زهرا کشید
🔺 اما می خوام بگم آی ناله دارا....
آی جوون دارا....
آی مریض دارا ....
آی حسینیا....
میخوای ناله بزنی دلتو ببرم کربلا...
☑️میخوام بگم این رسم تو کربلا نبود،
کنار کشته بابا دختر یتیمو تازیانه زدن،
🔺 ای غریب حسین مظلوم حسین ع
🔸بی سرو سامان توأم یا حسین
🔹دست به دامان توأم یا حسین
🔸برسر نی زلف رها کرده ای
🔹با جگر شیعه چها کرده ای
🔸زهرهٔ منظومهٔ زهرا حسین
🔹کُشتهٔ افتاده به صحرا حسین
اما درروز تخریب قبور ائمه بقیع قرار داریم گریزی هم در این خصوص داشته باشیم بهره امواتمان باشه
⬅️ا. وقتی نامردا ریختن تو بقیع، بعضی از بزرگان و شیعیان مدینه گفتن به ما دستور دادن گفتن باید خودتون این قبور رو خراب کنید .. الله اکبر .. این بقیع چه روزایی رو به خودش دیده .. یه دونهشُ بگم و از همه التماسِ دعا .. اومدن محضرِ مولا عرضه داشتن علی جان چه نشستی! این نامردا با بیل و کلنگ رفتن تو بقیع!! میگن علی بدون اجازۀ ما بدنِ زهرا رو دفن کرده .. آقا میخوان بدنِ خانم رو نبش کنن .. (1) (الله اکبر .. رحمت خدا بر این ناله ها ..) یه وقت دیدن قهرمان خیبر بلند شد .. ذوالفقار رو برداشت، دستمالِ زرد رو به پیشانی بست .. با غضب واردِ بقیع شد .. اول از همه اون نانجیب رو بلند کرد به زمین زد .. نشست رو سینهش فرمود امروز اگه نیشِ کلنگی به زمین بخوره خونِ همهتون رو میریزم .. اون یکی نامرد صدا زد فلانی بیا بریم! همه رفتن ..
اینجا مولا شنید اینا میخوان بیان بدنِ زهرا رو از زیرِ خاک بیرون بیارن، فهمید میخواد به بدنِ فاطمه جسارت بشه علی طاقت نیاورد .. اما امان از اون ساعتی که زینب نگاه کرد، ده نفر اسب هاشون رو نعلِ تازه زدن .. انقدر بر بدنِ حسین .. اینجا گذشت اما یه جا دیگه زینب دید یه عده نیزه دار دارن میرن پشتِ خیمه .. گفتن دارید دنبالِ چی میگردید؟! .. گفتن یه سر از بنی هاشم کمه .. گفتن ما دیدیم حسین رفت پشتِ خیمه ها .. انقدر این نیزه ها رو به زمین زدن .. ای حسین ..
ادامه دارد صفحه(1) ⬇️
🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀
#روضه حضرت.زینب (ص)
#ترکیبی فاطمه زهرا(س)وامام جواد(ع)
بسم الله الرحمن الرحیم
یا رحمن ویا رحیم
السلام علیک یا بنتَ امیرالمومنین، السلام علیک یا ام المصائب، السلام علیکِ يا عقیلة بنی هاشم، یا زینب س یا زینب س
⬅️امروز دلهارو ببریم حرم بیبی زینب..
ان شالله یه روزی کنار حرمش ناله بزنی..
امروز از چشات بخواه برا بی بی زینب گریه کنه، زینب ام المصائبه، پیغمبر بشارت داده برا کسی که برا خانم زینب گریه کنه..
فرمود: پاداش اون مثل کسیه که برا حسین ع گریه کنه،
⬅️یه روز آقا امیرالمومنین فرمود زینب جان ، پسر جعفر طیار عبدالله ازت خواستگاری کرده،،
فرمود بابا هر چی شما بفرمایید،،
فرمود واقعا دنبال رو باباش طیاره. گفت:بابا هر چی شما بگین من قبول میکنم،
فقط یه شرط دارم، اونم چون شرط مال مادرمه میگم، اگه قبول کرد منم برای ازدواج مانعی نمی بینم،
بابا من از حسینم جدا نمیتونم باشم.
اگه حسینم سفری داشته باشه، همراه حسین باید برم...
از الان اجازه شرعیشو به من بده قبول میکنم..
به عبدالله گفتن، گفت: من غلام شما خاندانم، هر چی شما بگین همونه..
آقا امیرالمومنین اومدن پیش بیبی زینب،،
فرمودند:زینب جان عبدالله قبول کرد.
⬅️سوز⬅️صدا زد بابا من نمیتونم بدون حسینم زندگی کنم،😭
لذا از وقتی که تو مدینه بودند روزی یک بار باید حسینو میدید
⏪شاید شنیده باشید ام سلمه میگه،،
اومدم خونه عروس دیدم داره گریه میکنه،،
(خانم جان تازه عروسی چرا گریه میکنی..تازه عروس که گریه نمیکنه)
یاد مادر افتادید.، (نه، بالاتر از مادرم)
خانم جان یاد پدر افتادید،( نه بالاتر)
(چه شده خانم جان)😭
فرمود سه روزه حسینمو ندیدم..
ام سلمه میگه الان میرم این خبرو به حسینت میدم،
⬆️اوج و سوز⬆️میگه اومدم دیدن امام حسین..
دیدم داره گریه میکنه، صدا ام سلمه سه روزه زینبم رو ندیدم..😭
هر دو عاشق هم بودن علاقهٔ شدیدی به هم داشتن،
🔅آخ میون همه دلها امون از دل زینب
🔶آی دلای کربلایی، دل عالمی بسوزه برا دل زینب..
کدوم روضه رو بخونم نام بیبی زینب نباشه، هر روضه ای شما بخونی نام بیبی زینب میاد
♦️(هر روضه رو میشه اینجا خوند )
🔅مدینه زینبه...( روضه پیامبر، حضرت زهرا س، امام حسن ع)
🔅آخ کربلا زینبه(روضه کربلا حضرت عباس ..حضرت علی اکبر..حضرت علی اصغر...هر چی....)
🔅آخ قتلگاه زینبه(روضه قتلگاه)
🔅دم دروازه کوفه زینبه(روضه اسرا... وقایع شام...)
🔅خرابه شام زینبه(روضه حضرت رقیه س)
🔅آخ اربعین کربلا زینبه(روضه اربعین)
🔅برگشت کاروان به مدینه زینبه
یاد شهدا امام شهدا اموات جمع حاضر این مجلس محفل
فیض ببرند اما روضه مادر پهلو شکسته را برات بخونم و گریزی هم داشته باشیم به روضه امام جواد(ع)، اما بی بی فاطمه زهرا(س)
فرمود علی جان شبانه غسلم بده کفنم کن شبانه بدنم را به خاک بسپار چه کرد امام علی به وصیت زهرا😭
امام علی بدن زهرا راشبانه غسل داد کفن نمود شبانه تشیع کرد فقط هفت نفربدن بی بی را تشیع کردند
اما در دل شب دید صدای ناله ای به گوش می رسه به امام حسن میگه حسنم بابانگاه کن صدای گریه کیه بابا، امام حسن، گفت صدای خواهرم زینبه ، زینب چهار ساله ان دل شب مادرو بدرقه می کنه ای پشت سر مادرناله می زنه😭چه می گفت زینب
عزیزان انشاالله هیچ دختری را داغ مادر نشان ندهد زینب
میگه خدا مادرم را کجا می برند
گمانم برای شفا می برند_
منو خونه داری منو سوگواری
کجا می برند مرو مادرم اما میدونم
روضه ام طولانی میشه اما کسانی هستند که درگوشه ای از این مجلس نشسته اند گرفتارند حاجت دارند مریض دارند به هرنیتی آمده انشاءالله حاجت روابشید
از همين جا دلت را روانه ي آن حجره اي کن که امام جواد ميان حجره افتاده، از سوز زهر به خود مي پيچد، امّا کشنده تر از اين زهر، زهر بي وفائي همسرش بود، بميرم برات آقا محرمي نداشتي، چه کشيد جواد الائمه، آن ساعتي که ديد ام الفضل در حجره را بست کنيزانش را جمع کرد گفت: شادي کنيد تا کسي صداي ناله ي امام را نشنود بعد شهادت هم دستور داد بدن امام را بالاي بام مقابل آفتاب بيندازيد، امّا کبوترها مي آمدند بالهاشون را بهم مي دادند تا آفتاب به اين بدن نتابد، امّا عاشقان امام جواد، اين بدن ديگر برهنه نبود، اين بدن ديگر بي سر نبود، اين بدن پاره پاره نبود. رحمت خدا بر اين ناله ها، اي دلهاي آماده، بميرم براي عزيز فاطمه حسين، که دخترش بدن بابا را نشناخت، صدا زد عمه اين بدن کيه درد دل مي کني؟ فرمود: سکينه جان اين بدن بابايت حسين، همه صدا بزنيد حسين
علي لعنة الله علي القوم الظالمين و سيعلم الذين ظلموا اي منقلب ينقلبون
احمد بهزادی
التماس دعا
🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀
۱۴۰۳/۱/۲۸
🥀🥀🥀🥀🥀🥀
#روضه حضرت قاسم (ع)
#مناجات امام زمان(عج)
بسم الله الرحمن الرحیم
یا رحمن ویا رحیم
السَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ وَ عَلَی الاَْرْواحِ الَّتی حَلَّتْ بِفِناَّئِکَ عَلَیْکَ مِنّی سَلامُ اللَّهِ [اَبَداً] ما بَقیتُ وَ بَقِیَ اللَّیْلُ وَ النَّهارُ وَ لاجَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّی لِزِیارَتِکُم
ْ اَلسَّلامُ عَلَی الْحُسَیْنِ وَ عَلی عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلی اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلی اَصْحابِ الْحُسَیْن
🔸الا ای صاحب قلبم کجایی
🔸محرم شد نمی خواهی بیایی؟
🔸کنار علقمه یا خیمه گاهی؟
🔸نمی دانم کجای کربلایی
اَللّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الْحُجَّهِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُکَ عَلَیْهِ وَعَلى آبائِهِ فی هذِهِ السّاعَهِ وَفی کُلِّ ساعَهٍ وَلِیّاً وَحافِظاً وَقائِداً وَناصِراً وَدَلیلاً وَعَیْناً حَتّى تُسْکِنَهُ أَرْضَکَ طَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فیها طَویلاً.
امشب بریم در خانه ابن الکریم...
میوه دل امام حسن...
🔸همچو عمو ماه بنی هاشمی
🔸چشم و چراغ شهدا، قاسمی
امشب صاحب عزا...
خود امام حسنه...
آقای کریم ماست...
آی اونی که گفتی گرفتارم...
حاجت دارم... مریض دارم...
امشب شفای مریضت رو از امام حسن بگیر...
امشب آقا رو به پاره تنش قسم بده...
مگه ميشه...
برا میوه دلش اشک بریزی...
برا قاسمش اشک بریزی...
آقا دست خالی برت گردونه...
آماده ای بریم کربلا بسم الله...
امروز با اشک چشمت دل امام حسنو، مادرش زهرا رو شاد کن..
آی جوون دارای مجلس..
آی مریض دارا..
آی حاجت دارا..ناله دارا..آی گرفتارا..
مجلس مجلس میوهٔ دل امام حسن، جگرگوشهٔ امام حسینه..
⬅️وقتی امام حسن تو بستر بیماری افتاد..داشت از دنیا میرفت..فرزندش قاسم سه سال بیشتر نداشت..
دستای قاسم رو گذاشت تو دستای امام حسین..
صدا زد حسینم داداش، من نیستم برا قاسمم پدری کنم..حسین جان تو عوض من برا قاسمم پدری کن..
10سال امام حسین ع دست نوازش سر یتیم امام حسن ع قاسم کشید..مبادا احساس یتیمی کنه..
(حالا یادگار برادر اومده اذن میدان بگیره)
با چه سختی اذن میدان گرفت بماند..
💠قاسم آمد میدان..جنگ نمایانی کرد..
لشگر دشمن حریف قاسم نمی شه..
آخه این پسر امام حسنه..
خون امیرالمومنین تو رگاشه..
🔆(اوج) یه وقت دیدن عمر سعد صدا زد:
این نوجوون رو می شناسم
باباش یادمه.. این پسر حسن ابن علیه.. اینو نمی شه حریف شد..
عمر چه کنیم؟
گفت: مگه نمی بینید زره نداره..
مگه نمی بینید کلاه نداره..
پس چه کار کنیم؟
نانجیب گفت بدنش رو سنگ بارون کنید..
بگم و ناله بزنی..
بدن قاسمو سنگ باران کردن..
آی مردم جنازهٔ باباش امام حسنم تو مدینه تیرباران کردن..
حواس قاسم رو پرت کردن..
نامردی از پشت سر اومد ضربتی به فرق مبارکش زد..
دیدن قاسم روی زمین افتاد..
زمان زیادی نگذشت صدای نالهٔ غریبی قاسم بلند شد..
واعماه..
عمو به دادم برس..
عمو به فریادم برس..
🔸افتادم از پشت فرس
🔸عمو به فریادم برس
عمو سینه ام داره خُرد میشه..استخونای سینه ام داره میشکنه.
ابی عبدالله دوید سمت میدان..
(چه جور اومد میدان ابی عبدالله)
می گن تا امام حسین سوار مرکب شد اومد طرف میدان تا لشگر دید ابی عبدالله داره میاد همه فرار کردن..
آخ...تنها بدنی که سر داشت و زیر سم اسب مونده بدن قاسم ابن الحسنه..
یه لحظه نگاه کرد..دید قاسم در حال جان دادن، پای خودشو رو زمین میکشه...
♦️ای یادگار روی قشنگ برادرم
♦️جان کندنت به روی زمین نیست باورم
♦️پا بر زمین مکش که دلم ریش می شود
♦️پرپر مزن مثل کبوتر برابرم
♦️در استخوان خرد جناق تو دیده ام
♦️تصویر درب خانه و مسمار و مادرم
♦️یا قد کشیده ای تو به زیر سم ستور
♦️یا من خمیده جسم تو خیمه میبرم
◀️(اوج)راوی کربلا میگه..
گرد و غباری بلند شد، من دیگه حسین رو ندیدم..
همین که گرد و غبار فروکش کرد آخ اون چیزی که دیدم دلم رو سوزوند..
دلم برا قاسم نسوخت..
دلم برا عزیز زهرا حسین سوخت..
آخه دیدم غریبانه نشسته سر قاسمو بغل گرفته ناله میزد..
(عمو جون چقد سخته برام صدام بزنی اما نتونم برات کاری بکنم)
آی حاجت دارا..جوون دارا..ناله دارا...آی مریض دارا..
🔹یه وقت دیدن حسین بدن قاسم و بغل گرفت..سینهٔ قاسم روچسباند به سینه..
آخ بمیرم...بدنو آورد گذاشت داخل خیمهٔ دارالحرب..
(خیمه دارالحرب، خیمه ای بود که بدن شهدا رو نگهداذی میکردند)
نشست میان دو بدن..
گاهی صدا میزد میوهٔ دلم علی اکبرم..
گاهی صدا. میزد یادگار برادرم قاسمم..
حالا هر کجا مجلس نشستی به سوز دل ابی عبدالله به نوجوانی و مظلومیّ قاسم ابن الحسن صدای ناله تو بلند کن سه مرتبه ناله بزن بگو..
یا_حسین
علي لعنة الله علي القوم الظالمين و سيعلم الذين ظلموا اي منقلب ينقلبون
احمد بهزادی
التماس دعا
🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀
۱۴۰۳/۱/۲۸
🥀🥀🥀🥀🥀🥀
#روضه حضرت قاسم (ع)
گریز روضه حضرت رقیه(س)
بسم الله الرحمن الرحیم
یا رحمن یا رحیم
ْ اَلسَّلامُ عَلَی الْحُسَیْنِ وَ عَلی عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلی اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلی اَصْحابِ الْحُسَیْن
امشب بریم در خانه ابن الکریم...
میوه دل امام حسن...
🔸همچو عمو ماه بنی هاشمی
🔸چشم و چراغ شهدا، قاسمی
امشب صاحب عزا...
خود امام حسنه...
آقای کریم ماست...
آی اونی که گفتی گرفتارم...
حاجت دارم... مریض دارم...
امشب شفای مریضت رو از امام حسن بگیر...
امشب آقا رو به پاره تنش قسم بده...
مگه ميشه...
برا میوه دلش اشک بریزی...
برا قاسمش اشک بریزی...
آقا دست خالی برت گردونه...
آماده ای بریم کربلا بسم الله...
امروز با اشک چشمت دل امام حسنو، مادرش زهرا رو شاد کن..
آی جوون دارای مجلس..
آی مریض دارا..
آی حاجت دارا..ناله دارا..آی گرفتارا..
مجلس مجلس میوهٔ دل امام حسن، جگرگوشهٔ امام حسینه.
⬅️وقتی امام حسن تو بستر بیماری افتاد..داشت از دنیا میرفت..فرزندش قاسم سه سال بیشتر نداشت..
دستای قاسم رو گذاشت تو دستای امام حسین..
صدا زد حسینم داداش، من نیستم برا قاسمم پدری کنم..حسین جان تو عوض من برا قاسمم پدری کن..
10سال امام حسین ع دست نوازش سر یتیم امام حسن ع قاسم کشید..مبادا احساس یتیمی کنه..
(حالا یادگار برادر اومده اذن میدان بگیره)
با چه سختی اذن میدان گرفت بماند..
💠قاسم آمد میدان..جنگ نمایانی کرد..
لشگر دشمن حریف قاسم نمی شه..
آخه این پسر امام حسنه..
خون امیرالمومنین تو رگاشه..
🔆(اوج) یه وقت دیدن عمر سعد صدا زد:
این نوجوون رو می شناسم
باباش یادمه.. این پسر حسن ابن علیه.. اینو نمی شه حریف شد..
عمر چه کنیم؟
گفت: مگه نمی بینید زره نداره..
مگه نمی بینید کلاه نداره..
پس چه کار کنیم؟
نانجیب گفت بدنش رو سنگ بارون کنید..
بگم و ناله بزنی..
بدن قاسمو سنگ باران کردن..
آی مردم جنازهٔ باباش امام حسنم تو مدینه تیرباران کردن..
حواس قاسم رو پرت کردن..
نامردی از پشت سر اومد ضربتی به فرق مبارکش زد..
دیدن قاسم روی زمین افتاد..
زمان زیادی نگذشت صدای نالهٔ غریبی قاسم بلند شد..
واعماه..
عمو به دادم برس..
عمو به فریادم برس..
🔸افتادم از پشت فرس
🔸عمو به فریادم برس
عمو سینه ام داره خُرد میشه..استخونای سینه ام داره میشکنه.
ابی عبدالله دوید سمت میدان..
(چه جور اومد میدان ابی عبدالله)
می گن تا امام حسین سوار مرکب شد اومد طرف میدان تا لشگر دید ابی عبدالله داره میاد همه فرار کردن..
آخ...تنها بدنی که سر داشت و زیر سم اسب مونده بدن قاسم ابن الحسنه..
یه لحظه نگاه کرد..دید قاسم در حال جان دادن، پای خودشو رو زمین میکشه...
♦️ای یادگار روی قشنگ برادرم
♦️جان کندنت به روی زمین نیست باورم
♦️پا بر زمین مکش که دلم ریش می شود
♦️پرپر مزن مثل کبوتر برابرم
♦️در استخوان خرد جناق تو دیده ام
♦️تصویر درب خانه و مسمار و مادرم
♦️یا قد کشیده ای تو به زیر سم ستور
♦️یا من خمیده جسم تو خیمه میبرم
◀️(اوج)راوی کربلا میگه..
گرد و غباری بلند شد، من دیگه حسین رو ندیدم..
همین که گرد و غبار فروکش کرد آخ اون چیزی که دیدم دلم رو سوزوند..
دلم برا قاسم نسوخت..
دلم برا عزیز زهرا حسین سوخت..
آخه دیدم غریبانه نشسته سر قاسمو بغل گرفته ناله میزد..
(عمو جون چقد سخته برام صدام بزنی اما نتونم برات کاری بکنم)
یاد شهدا امام شهدا اموات جمع حاضر ازاین مجلس ومحفل فیض ببرند اما گریزی هم داشته باشیم به روضه حضرت رقیه بریم خرابه شام
حالا با ابی عبدالله کار داری.
آقا رو امشب به نازدانه اش قسم بده.
اگه گرفتاری، مریضداری، حاجت داری،
اگه کربلا میخواهی.
بگو حسین جان.
تو رو به صورت سیلی خورده دختر سه ساله ات قسم.
امشب دیگه دست خالی ردمون نکن..
🔸طواف شمع چون پروانه می کرد
🔸به دستش موی بابا شانه می کرد
تا سر بابا رو گذاشتند جلو دختر بچه صدا زد بابا.😭
چه بلایی سرت آوردن...بابا.
🔸سر و روی پدر را پاک می کرد
🔸برایش عقده ی دل باز می کرد
صدا زد بابای خوبم..😭.
🔸به قربان سر نورانی تو
🔸چرا خون ریزد از پیشانی تو
🔸رخ من نیلی از سیلی است بابا
🔸لبان تو چرا نیلی است بابا
بابا کی با چوب به لب و دندانت زده..
اما میخام بگم.
بابای خوبم...😭
🔸تو از چوب جفا داری نشانه
🔸مرا باشد نشان از تازیانه
اگه با چوب به لب و دندان تو زدن.
اما به منم تازیانه زدن
🔸مرا باشد نشان از تازیانه😭
بابا دیگه طاقت تازیانه ندارم.
طاقت سیلی خوردن ندارم.
طاقت سنگ خوردن ندارم.
🔸ز تو دارم تمنا جان بابا
🔸مرا با خود ببر در نزد زهرا
حسین آرام جانم..حسین روح وروانم
علي لعنة الله علي القوم الظالمين و سيعلم الذين ظلموا اي منقلب ينقلبون
احمد بهزادی
التماس دعا
🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀
۱۴۰۳/۱/۲۸
🥀🥀🥀🥀🥀🥀
#روضه حضرت قاسم (ع)
#مناجات امام زمان(عج)
بسم الله الرحمن الرحیم
یا رحمن ویا رحیم
السَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ وَ عَلَی الاَْرْواحِ الَّتی حَلَّتْ بِفِناَّئِکَ عَلَیْکَ مِنّی سَلامُ اللَّهِ [اَبَداً] ما بَقیتُ وَ بَقِیَ اللَّیْلُ وَ النَّهارُ وَ لاجَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّی لِزِیارَتِکُم
ْ اَلسَّلامُ عَلَی الْحُسَیْنِ وَ عَلی عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلی اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلی اَصْحابِ الْحُسَیْن
🔸الا ای صاحب قلبم کجایی
🔸محرم شد نمی خواهی بیایی؟
🔸کنار علقمه یا خیمه گاهی؟
🔸نمی دانم کجای کربلایی
اَللّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الْحُجَّهِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُکَ عَلَیْهِ وَعَلى آبائِهِ فی هذِهِ السّاعَهِ وَفی کُلِّ ساعَهٍ وَلِیّاً وَحافِظاً وَقائِداً وَناصِراً وَدَلیلاً وَعَیْناً حَتّى تُسْکِنَهُ أَرْضَکَ طَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فیها طَویلاً.
امشب بریم در خانه ابن الکریم...
میوه دل امام حسن...
🔸همچو عمو ماه بنی هاشمی
🔸چشم و چراغ شهدا، قاسمی
امشب صاحب عزا...
خود امام حسنه...
آقای کریم ماست...
آی اونی که گفتی گرفتارم...
حاجت دارم... مریض دارم...
امشب شفای مریضت رو از امام حسن بگیر...
امشب آقا رو به پاره تنش قسم بده...
مگه ميشه...
برا میوه دلش اشک بریزی...
برا قاسمش اشک بریزی...
آقا دست خالی برت گردونه...
آماده ای بریم کربلا بسم الله...
امروز با اشک چشمت دل امام حسنو، مادرش زهرا رو شاد کن..
آی جوون دارای مجلس..
آی مریض دارا..
آی حاجت دارا..ناله دارا..آی گرفتارا..
مجلس مجلس میوهٔ دل امام حسن، جگرگوشهٔ امام حسینه..
⬅️وقتی امام حسن تو بستر بیماری افتاد..داشت از دنیا میرفت..فرزندش قاسم سه سال بیشتر نداشت..
دستای قاسم رو گذاشت تو دستای امام حسین..
صدا زد حسینم داداش، من نیستم برا قاسمم پدری کنم..حسین جان تو عوض من برا قاسمم پدری کن..
10سال امام حسین ع دست نوازش سر یتیم امام حسن ع قاسم کشید..مبادا احساس یتیمی کنه..
(حالا یادگار برادر اومده اذن میدان بگیره)
با چه سختی اذن میدان گرفت بماند..
💠قاسم آمد میدان..جنگ نمایانی کرد..
لشگر دشمن حریف قاسم نمی شه..
آخه این پسر امام حسنه..
خون امیرالمومنین تو رگاشه..
🔆(اوج) یه وقت دیدن عمر سعد صدا زد:
این نوجوون رو می شناسم
باباش یادمه.. این پسر حسن ابن علیه.. اینو نمی شه حریف شد..
عمر چه کنیم؟
گفت: مگه نمی بینید زره نداره..
مگه نمی بینید کلاه نداره..
پس چه کار کنیم؟
نانجیب گفت بدنش رو سنگ بارون کنید..
بگم و ناله بزنی..
بدن قاسمو سنگ باران کردن..
آی مردم جنازهٔ باباش امام حسنم تو مدینه تیرباران کردن..
حواس قاسم رو پرت کردن..
نامردی از پشت سر اومد ضربتی به فرق مبارکش زد..
دیدن قاسم روی زمین افتاد..
زمان زیادی نگذشت صدای نالهٔ غریبی قاسم بلند شد..
واعماه..
عمو به دادم برس..
عمو به فریادم برس..
🔸افتادم از پشت فرس
🔸عمو به فریادم برس
عمو سینه ام داره خُرد میشه..استخونای سینه ام داره میشکنه.
ابی عبدالله دوید سمت میدان..
(چه جور اومد میدان ابی عبدالله)
می گن تا امام حسین سوار مرکب شد اومد طرف میدان تا لشگر دید ابی عبدالله داره میاد همه فرار کردن..
آخ...تنها بدنی که سر داشت و زیر سم اسب مونده بدن قاسم ابن الحسنه..
یه لحظه نگاه کرد..دید قاسم در حال جان دادن، پای خودشو رو زمین میکشه...
♦️ای یادگار روی قشنگ برادرم
♦️جان کندنت به روی زمین نیست باورم
♦️پا بر زمین مکش که دلم ریش می شود
♦️پرپر مزن مثل کبوتر برابرم
♦️در استخوان خرد جناق تو دیده ام
♦️تصویر درب خانه و مسمار و مادرم
♦️یا قد کشیده ای تو به زیر سم ستور
♦️یا من خمیده جسم تو خیمه میبرم
◀️(اوج)راوی کربلا میگه..
گرد و غباری بلند شد، من دیگه حسین رو ندیدم..
همین که گرد و غبار فروکش کرد آخ اون چیزی که دیدم دلم رو سوزوند..
دلم برا قاسم نسوخت..
دلم برا عزیز زهرا حسین سوخت..
آخه دیدم غریبانه نشسته سر قاسمو بغل گرفته ناله میزد..
(عمو جون چقد سخته برام صدام بزنی اما نتونم برات کاری بکنم)
آی حاجت دارا..جوون دارا..ناله دارا...آی مریض دارا..
🔹یه وقت دیدن حسین بدن قاسم و بغل گرفت..سینهٔ قاسم روچسباند به سینه..
آخ بمیرم...بدنو آورد گذاشت داخل خیمهٔ دارالحرب..
(خیمه دارالحرب، خیمه ای بود که بدن شهدا رو نگهداذی میکردند)
نشست میان دو بدن..
گاهی صدا میزد میوهٔ دلم علی اکبرم..
گاهی صدا. میزد یادگار برادرم قاسمم..
حالا هر کجا مجلس نشستی به سوز دل ابی عبدالله به نوجوانی و مظلومیّ قاسم ابن الحسن صدای ناله تو بلند کن سه مرتبه ناله بزن بگو..
یا_حسین
علي لعنة الله علي القوم الظالمين و سيعلم الذين ظلموا اي منقلب ينقلبون
احمد بهزادی
التماس دعا
🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀
۱۴۰۳/۱/۲۸
⚜️🕊روضه و توسل جانسوز ویژۀ ایام تخریب بقیع به دستِ وهابیت و آل سعودِ ملعون به نفس حاج سید مهدی میرداماد⚜️
•┈┈••✾••✾••┈┈•
↶توجه↷:
جهت استفاده ، روضه ها حتما به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد.
•┈┈••✾••✾••┈┈•
نه بوی مشک، نه چون بوی نافۀ ختن است
نه بوی یاسمن استُ ، نه بوی یاسِ من است
نه بوی چادر خاکی ، نه عطر آن گودال
بقیع؛ روضۀ مکشوفِ کوچه و زدن است
*ان شالله روزی بشه بریم مدینه اونجا ناله بزنیم و گریه کنیم .. بریم پشتِ بقیع روضۀ مادرمونُ بخوانیم .. آخه مادرِ ما خیلی خورده زمین .. الله اکبر .. بگم صدا ناله ت بلند شه ... آخه حرف از زمین خوردن شد .. خیلی ها زمین خوردن .. اما من میگم اگه همۀ عالم زمین بخورن خدا نکنه مرد زمین بخوره جلو چشمِ بچه هاش .. اون صحنه ای که مرحومِ محدثِ قمی تو بیتُ الاحزان میگه ، خیلی هضمش سخته .. آخه طرفِ مقابلمون علیِ ... دلدُل سوارِ عربِ .. قهرمانِ بدر و خیبر و احزابِ .. طرف مقبالمون کسیِ که یه روز نود تا زخم خورده خم به ابرو نیاورده .. چه اتفاقی افتاد ، یه خبر کاری کرد مولایِ ما به این روز بی افته .. یه خبر .. مرحومِ محدثِ قمی میگه بچه هاش اومدن جلو درِ مسجد ، تا دید بچه هاش آشفته ان ، پریشانن ؛ چی شده بابا ؟ حسنین گفتن بیا بابا بی مادر شدیم .. نوشتن : فَسَقَطَ عَلَى وَجْهِ ...
علی با صورت افتاد رو زمین ... یه خبر کاری کرد علی با صورت افتاد رو زمین .. آه ... بریم کربلا .. بویِ محرم از الان دیگه کم کم شنیده میشه .. یه خبر کاری کرد علی جلو مسجد با صورت خورد زمین .. کربلا .. یه صدایِ ناله ، با حسین همین کارُ کرد ... کجا ؟؟؟ تا صدا علی اکبرُ شنید .... فَسَقَطَ الْحُسَیْنُ (ع) عَنْ فَرَسِهِ إِلَى الْأَرْضِ ... اربابِ منو شما با صورت افتاد رو خاک ... دیگه زانوش رمق نداشت ..
نمیدونم برم جلوتر یا نه ؟ با ناله ت منو یاری کن فرجِ امام زمانمون .. میخوام بگم امیرالمومنین مردِ جنگِ ، سردارِ خیبر دیده و بدر دیده بود ، تو زمینِ صاف و هموار و کوچه هی خورد زمین هی بلند شد .. اما کربلا .. یه زنی تو سراشیبیِ گودال ، چادر به سر .. میدید حسینشُ دارن میکشن ... وای ... ای حسین ...*
زینتِ دوشِ نبی رویِ زمین جای تو نیست ..
ای حسین ....
😭😭😭😭
4_6048684515486860346.mp3
8.51M
نه بوی مشک ...
#میرداماد
#زمینه_تخریب_بقیع
.
#نوستالژی ۱۳۹۰
#تخریب_بقیع
#حسین_سیب_سرخی 🎤
شهر مدینه روضه هاش سر تا به پا درد و غمه
هرچی ز غصه هاش بگم خدا میدونه باز کمه
خاطره هاش میسوزونه اهل دل زار و خسته رو
چشم تموم آسمون ز غربتش غرق نمه
یه روز خوش ندیده ای مدینه از ظلم و جفا
بعد نبی کشیده پر ز کوچه هات مهر و وفا
بدیده ای به چشم خود غربت آل مرتضی
وای وای / وای وای
****
بقیعِ بی چراغ تو بهشت خاکیه منه
گوشه به گوشش به خدا آتیش به عالم میزنه
این همه غربت و یه جا هیچکی تو دنیا ندیده
هرکی میره توی بقیع ذکر لباش یا حسنه
به یاد روضه ی حسن ز دیده ها خون میباره
دیده به کوچه مادرش رنگی به صورت نداره
ز ضربت دست عدو شده شکسته گوشواره
وای وای / وای وای
****
یه قبر دیگه تو بقیع آبرو داده به زمین
وارث داغ کربلا حضرت زین العابدین
هر موقعی که زائر دسته گل حسین میشی
دوباره غصه و اِلَم با قلب تو میشه عجین
موهاش همه سفید شده ز خاطرات کربلا
از توی خیمه میشنیده ناله های وا عطشا
بابای میون قتلگه مونده به زیر چکمه ها
وای وای / وای وای
****
قدم زدن توی بقیع قشنگترین دقایقه
هرکسی زائرش میشه یقین بدون یه عاشقه
چهارمین دسته گل ولا که دفنه تو بقیع
رئیس کل مذهبِ شیعه امام صادقه
شبونه ریختن تو خونش یه عده ای وحشیونه
خونه رو آتیش کشیدن با اهل بیت اون خونه
دستاشو بسته دشمنش تو کوچه ها میکشونه
وای وای / وای وای
****
یه گوشه دیگه از بقیع مزار شمسِ دیگری
یه مادر نمونه و یه همسر دلاوری
همون کسی که گفت دیگه به من نگید ام بنین
ام بنینِ بی بنین دیگه نداره پسری
شنیده ام تو کربلا دسته گلامو چیده اند
دستای عباسِ منو تو علقمه بریده اند
به پیش زهرا بچه هام آبرومو خریده اند
وای وای / وای وای
****
یه ظهر گرم و آتیشی توی بیابون بلا
رو خاکا دست و پا میزد امیر و شاه کربلا
از توی قتلگاه داره صدای مادرش میاد
حسین که مادر نداره خنجرو بردار از قفا
برای خواهرش حسین تویی تمام دلخوشی
بسه دیگه داداش چقدر پاشنه رو – رو خاک میکشی
نفس نفس دیگه نزن که داری من رو میکُشی
وای وای / وای وای
****
شبهای جمعه کربلا قیامتی به پا میشه
زهرا میاد و مهمون شهید کربلا میشه
گاهی میره تو قتلگاه گاهی میره تو علقمه
با هر یه نالش به خدا تو آسمون غوغا میشه
تنگه دلم دوباره باز برای کربلات حسین
یک شب جمعه باز بیام میون بین الحرمین
بگم سلامی به تو و به شاه مقطوع الیدین
وای وای / وای وای
#بقیع
تخریب بقیع 1390
.👇
Haj Mahmood Karimi - Ye Madine (128).mp3
12.19M
.
#نوحه
#یه_مدینه_یه_بقیعه
#محمود_کریمی
🌴🍃🌴🍃🌴🍃🌴🍃🌴🍃
یه مدینه یه بقیعه یه امامی که حرم نداره
سینه زن ها کسی نیست تا روی قبرش یه دونه شمع بذاره
امون ای دل امون ای دل امون ای دل امون از غریبی
امون ای دل امون ای دل امون ای دل امون از غریبی
یه بقیعه یه مدینه یه امامی که حرم نداره
یه بقیعه یه مدینه یه امامی که حرم نداره
سینه زن ها کسی نیست تا روی قبرش یه دونه شمع بذاره
یه مدینه، یه بقیعه، یه امامی که حرم نداره
یه مدینه، یه بقیعه، یه امامی که حرم نداره
سینه زن ها کسی نیست تا روی قبرش یه دونه شمع بذاره
امون ای دل امون ای دل امون ای دل امون از غریبی
امون ای دل امون ای دل امون ای دل امون از غریبی
یه مدینه، یه بقیعه، یه امامی که حرم نداره
یه مدینه، یه بقیعه، یه امامی که حرم نداره
سینه زن ها کسی نیست تا روی قبرش یه دونه شمع بذاره
امون ای دل امون ای دل امون ای دل امون از غریبی
امون ای دل امون ای دل امون ای دل امون از غریبی
دل بی تاب دیگه شد آب که تو آفتاب نه سایه بونی داره
دل بی تاب دیگه شد آب که تو آفتاب نه سایه بونی داره
نه یه خادم نه یه زائر نه کنارش یه روضه خونی داره 😭😭😭
4_6034858693638490989.mp3
9.63M
.
✅ بقیع و صحن خلوتش...
▶️ #زمینه
💢 سالروز #تخریب_بقیع اردیبهشت ۱۴۰۱
کربلایی مجتبی رمضانی🎤
🔸🔹
بقیع و صحن خلوتش
غربت بی نهایتش
کاشکی یه روزی پا بده
با هم بریم زیارتش
بمیرم من، شکسته قلب زائرا
بمیرم من، برای بچه شیعهها
بمیرم من، برا امام مجتبی
بمیرم من
یه بقیع و یه دنیا، غم و درد نهفته
یه بقیع و یه دنیا، روضه های نگفته
" یا حسن یا حسن ذکر شه بی کفن"
قطعه ای از خاک بهشت
تربت آقام حسنه
غربت شب های بقیع
غربت آقام حسنه
بقیعِ تو قبلهٔ اهل عالمه
بقیعِ تو پر از غریبی و غمه
بقیعِ تو شاهد اشک فاطمه
بقیعِ تو
روی خاک ها نوشته که حریمت بهشته
گِل ما رو خدا با تربت تو سرشته
" یا حسن یا حسن ذکر شه بی کفن"
حسرت قلب زائرا
صحن تو رو ندیدنه
آرزوی کبوترا
رو گنبدت پریدنه
میاد اون روز، که دردمون دوا میشه
میاد اون روز، حاجتمون روا میشه
میاد اون روز، صحن تو کربلا میشه
میاد اون روز که صحنت مملو از زائرا شه
صحن تو مثله صحن علی موسی الرضا شه
" یا حسن یا حسن ذکر شه بی کفن"
.
.
#تخریب_بقیع
#8شوال
بغضها در سینه اما فرصت فریاد نیست
روضه خواندن در کنار این حرم آزاد نیست
باد مویم را پریشان میکند مانند آن_
_پرچمی که روی گنبد در مسیر باد نیست
اشکهایم راه سقاخانه را گم کرده اند
حاجتی دارم ولیکن پنجره فولاد نیست
چند گنبد در کنار چند تا ایوان طلا
مطمئناً تا نباشد قلب زهرا شاد نیست
مادری در لابه لای خاک گندم ریخته
پس کبوتر هست گرچه صحن گوهرشاد نیست
غیر پرواز کبوترهای غمگین در حرم
سایه بانی بر مزار حضرت سجاد نیست
حک شده بر سینه ی ما "نَحْنُ اَبْناء الْحَسَن"
بین ما جز عاشق و مجنون مادرزاد نیست
مینویسم آرزویم را به روی خاکها
خانهات آباد، ای که خانهات آباد نیست
#احمد_ایرانی_نسب✍
.
#سالروز_تخریب_بقیع
#قبرستان_بقیع
اى زائر هميشهی تو آسمان بقيع
اى آفتاب و ماه تو را سايبان بقيع
افزون ز نيم قرن گذشت از خرابىات
كى ميشوى بهار؟! اسير خزان بقيع
خاك تو بوى غربت و اندوه ميدهد
مظلوميتْ گرفته از اينجا نشان بقيع
در پشت پنجره كه رسيدم صدا زدم
اى كاش ميشد از غم تو داد جان بقيع
از فرشيان كه خير نديدى شدى خراب
اى اشكريز غربت تو عرشيان بقيع
آباد باد خاك تو اى آنكه در بغل
بگرفتهاى چهار امام جهان بقيع
هرچند خاكى است ولى زائر حرم
حس ميكند رسيده به باغ جنان بقيع
نزديك تو كه مرثيه خواندن نميشود
اينجا شدم براى تو مرثيّه خوان بقيع
از مجتبى بگويم و از طشت پُر ز خون
از جسم و از اهانت تير و كمان بقيع
از سيدالعباد بگويم كه گريه كرد
عمرى ز ماتم شه لب تشنگان بقيع
از باقرالعلوم بگويم كه ديده بود
رأسِ حسينِ فاطمه را بر سنان بقيع
يا اينكه از مصيبت صادق بخوانم و
از آتشِ به پا شده در آشيان بقيع
ام البنين هنوز نشسته كنار تو
ميگويد از عمود و سرى خونفشان بقيع
اينان تمام سنگ بُوَد روى قبرشان
برگو كجاست تربت آن بى نشان بقيع؟
آن بانوئى كه عزّت او بعد مصطفى
گرديد پايمالِ گروه خَسان بقيع
آن دخترِ پيمبر اسلام كه نداشت
حتى ميان خانهی خود هم امان بقيع
آتش گرفت باغ و، گل و غنچه سوختند
آن هم به پيشِ چشمِ ترِ باغبان بقيع
در پشت در كه فاطمه افتاد بر زمين
مولا چه ديد؟ نيست زبانِ بيان بقيع
يا فضةُ خُذينىِ او تا به روز حشر
جانسوز نالهايست به گوش زمان بقيع
يك روز ريشه كَن شود اين ظلم، بى گمان
عجل على ظهورك يا صاحب الزمان
#علی_اصغر_انصاریان