eitaa logo
کانال مداحی باسبک عاشقان حضرت زینب(س)
27.1هزار دنبال‌کننده
1.1هزار عکس
982 ویدیو
646 فایل
ارائه متن و صوت نوحه، روضه، مرثیه و،،،، مدیریت کانال:شعبانپور @Haram75 ─⊱✾♡✾⊰─ https://eitaa.com/joinchat/2115895304C4149e19122 @Asheghane_hazrat_zeynab 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠 تعرفه تبلیغات این آیدی👇🏼 @kianatv ─┅─⊱✾♡✾⊰─┅─
مشاهده در ایتا
دانلود
. (ع) مسموم کین حضرت صادق غصه دار تو هر دل عاشق دست بسته پشت مرکب تو زمین خورده ای ارث این مظلومیت را ازعلی برده ای می کشوندنت.توی کوچه ها پابرهنه و.بدون عبا                  آه و واویلا باقلب خون بادوچشم تر زیر لبهایت روضه ی مادر یادغمهای مدینه یاد آتیش و دود شکرحق ناموست آقاپشت این در نبود یادت اومده.یه قد کمون لگد عدو.با یه رد خون                 آه و واویلا عمری آقا پای این مکتب گریه کردی با روضه ی زینب یاد راس روی نیزه یاد کرب وبلا زینب و پای پیاده بین نامحرما مجلس شراب.چوب خیزرون چشم زینب و.لب پر زخون                 آه و واویلا (بهار)✍ .👇
. (ع) شب دلای عاشقه.مصیبته شقایقه غریب امام صادقه.امون ازاین غریبی یه پیرمرد موسفید.قدش توو کوچه ها خمید.رنگ ازرخ ماهش پرید.امون ازاین غریبی دوباره هق هق میکنم.آخه دارم دق میکنم دوباره یاد روضه ی.امام صادق میکنم از زیر پای آقا.سجاده رو کشیدن اهل خونش توو آتیش.باترس و لرز دویدن                  غریب امام صادق جونم رسیده رولبام.داره میلرزه دست وپام.به راه تو مونده چشام.وای مادرم یازهرا مثه تو قامت خمیدم.طعم آتیش و چشیدم.خاکیه موی سفیدم.وای مادرم یازهرا منو کشیدن روخاکا.پای برهنه ناکسا مثله علی غریبونه.منو میبردن بی عبا مثه تو دیگه مادر.کسی نزد توو پهلووم تیغ غلاف دشمن.نخورد دیگه رو بازووم                غریب امام صادق درسته بی تاب وتبم.پیاده پشت مرکبم ولی به یاد زینبم.با ناله ی حسین جان میخونم از کرب وبلا.آتیش توی خیمه ها.ازکوفه و شام بلا.با ناله ی حسین جان اگه که طعنه شنیدم.پای برهنه دویدم ولی دیگه به روی نی.سر بریده ندیدم ای وای ازاون اسیری.محله ی یهودی زینب بادست بسته.تنش پراز کبودی          حسین حسین حسین جان ابوذر رییس میرزایی (بهار)✍ مشابه سبک زیر خوانده می‌شود 👇 (ع) سنگین مرد غریب کوچه ها.بابای بچه یتیما زیر لبش ذکر خدا.علی علی یا مولا مشتاقه مرگه تاسحر.میخونه باسوز جگر روضه ی اون دیوارو در.یافاطمه یازهرا بانمک افطارمیکنه.موندن وانکارمیکنه قاتل وبیدارمیکنه.یادی ازاون یار میکنه زدنیا دل بریده.زخم زبون شنیده میخاد بره به پیش.فاطمه ی شهیده                 علی علی علی جان تویی غریب بی نشون.نگات به سمت آسمون توو خونه امشب وبمون.بخاطر دخترت ازهمه تو دل بریدی.غم و بلاهاکشیدی زدنیا خیری ندیدی.فدای چشم ترت چشام مثه ابربهار.دلم واسه تو بیقرار به جوون زینبت نرو.به غصه ها میشم دچار من باچشای ترم.بدرقه ی دلبرم کم نشه ای پدرجون.سایه ی تو ازسرم                علی علی علی جان محراب ومسجد لاله گون.محاسنش غرقه به خون ازدل زینب ای امون.زغصه ها می میره سی ساله چشماش به دره.حالا که وقت سفره همش به فکره دختره.زینب به غم اسیره کوفه وشهرشامیا.محله ی یهودیا سنگ لب بام وحسین.ای وای ازاین درد وبلا سهمش میشه اسارت.میشه بهش جسارت ای وای میره یه روزی. معجراشون به غارت               حسین حسین مظلوم ابوذر رییس میرزایی (بهار) .......... شهادت (ع) سنگین امشب شبه یه ماتمه.شب جدایی و غمه. میره به پیش فاطمه.علی علی علی جان توو خونشون حال دعا.امن یجیبه رو لبا.همه میگن خدا خدا.علی علی علی جان سی ساله یاد کوچه ها.غماشو میگفته به چاه گلش میون دشمنا.له شده زیر دست وپا راحت میشه زغمها.آروم آروم خدایا چشاشو میبنده و.میره کناره زهرا                علی علی یازهرا یادش نمیره تا ابد.چه بلایی سرش اومد.به همسرش زدن لگد. واویلتا واویلا راه گلوشو عقده بست.فاطمه اش زپا نشست.ستون قامتش شکست. واویلتا واویلا توو کوچه ها چهل نفر.به قتل اون بستن کمر باضربه ی غلاف تیغ.زهراش زمین افتاد باسر ازدست این زمونه.چشاش یه کاسه خونه همش به زیر لبهاش.یافاطمه میخونه              علی علی یازهرا حال علی خرابه و.زینب براش بی تابه و.غم بابا عذابه و.ای وای ازاین مصیبت حق علی اداشده.مسافرخداشده توو خونشون غوغاشده.ای وای ازاین مصیبت وقت وصیت رسیده.روضه به اینجا کشیده میبینه این صحنه هارو.زینب قامت خمیده دیدن علی با احساس.میگه بیا گل یاس دست حسین واینجا.گذاشت توو دست عباس                 حسین غریب مادر ابوذر رییس میرزایی (بهار)✍ .👇
. (ع) توو روضه هق هق میکنم من زغصه ها دق میکنم من دوباره یاد غریبیه امام صادق میکنم من خونتو ای وای آتیش زدن به غصه وغم نشوندنت سواره ها توی کوچه ها پای برهنه کشوندنت          آه و واویلا غریب آقا بادست بسته نیمه ی شب پیاده بودی پشت مرکب زمین میخوردی غریبونه افتادی یاد عمه زینب توو کوفه و توو شام بلا آتیش میریختن یهودیا زینب با دستای بسته بود میون خیل نامحرما             آه و واویلا غریب آقا یه غصه داریم توی سینه حاجت دلها همه اینه روضه ی آقامو بگیریم ایشالا روزی توو مدینه نگو حرم که میره دلم مدینه شهر غربت وغم به یاد قبرای خاکی و مزار بانوی بی حرم         آه و واویلا غریب آقا (بهار)✍ .👇
. (ع) بازم یه خونه ای که شعله داره یه مردی دست بسته بیقراره به یاد مادری پهلو شکسته به قلبش میزنه داغی شراره تا که افتاد روی خاکا به یاد غربت مولا صدا زد مادرم زهرا به یاد حیدر و زهرا دل عاشق بزن ناله برای حضرت صادق      امون ای دل امون ای دل امون ای دل میون آتیش و دود بی عبا بود بمیرم پیرمردی بی عصا بود میون کوچه ها پای برهنه به یاد روضه های کربلا بود آقامون توو اون دل شب دویده به پشت مرکب باذکر یا زینب زینب دیگه اینجا نشد روی کسی نیلی نبود زجر و سه ساله ای نخورد سیلی      امون ای دل امون ای دل امون ای دل اگرچه شد به آقامون جسارت شکستن حرمتش رو با اهانت درسته خیلی سخته اما دیگه نرفت اهل و عیالش به اسارت امون از مصیبت شام امون از سنگ روی بام امون از طعنه و دشنام حرومی ها به زینب خیلی خندیدن جلو چشماش به زیر نیزه رقصیدن       حسین جانم حسین جانم حسین جانم ابوذر رئیس میرزایی ✍ .👇
216.5K
. (ع) درپشت فرس نفس زنان بین راه با پای برهنه می کشید ازدل آه با یاد غم اسیری زینب گفت لا حول ولا قوه الا بالله ابوذر رییس میرزایی (بهار)✍
. ( ) شهادت علیه السلام وقتی تو رو با طعنه آزردن پایِ برهنه کشیدن بردن حتماً بودی به یادِ اون روزی .... که بچّه‌ها تازیانه خوردن وقتی نمازتو شکستن آه دستاتو که تو کوچه بستن آه حتماً به یادت افتاد این روضه که نیزه‌دارا مستِ مَستن آه وقتی که زهر جیگرتو سوزوند آتیش دلِ حرمتو لرزوند حتماً به یادت افتاد این روضه شمر با لگد بدنو برگردوند کشیدنت پشتِ سرِ مَرکب یه عدّه گرگ‌صفتِ لامذهب حتماً به یادت افتاده وقتی .... مضطر شد عمّه جانتون زینب روزی که روضه‌ها نفس‌گیر بود وقتی بالا سرِ تو شمشیر بود حتماً به یادت افتاد این روضه سرنیزه با تَرقُوه درگیر بود دشمنتون زخمِ زبون می‌زد حرفاش آتیش به دلتون می‌زد حتماً به یادت افتاد این روضه به لب کسی با خیزرون می‌زد وقتی که افتادی رویِ خاکا صدا زدی واویلتا زهرا حتماً به یادت افتاد این روضه که با صورت خورده زمین سقّا شکرِ خدا که روزیمه روضه‌ت گریون میشم تا میگم از غربت الهی پایِ رکابِ مهدی بیایم بقیع با بیرقِ هیأت‌ آقام آقام آقام آقام آقام /۴/ ✍ .👇
. علیه السلام علیه‌السلام علیه السلام آتش کشد زبانه ز دور و برم خدا خاکسترش نشسته به روی سرم خدا پور خلیلم و وسط شعله ها اسیر بنما اجابتی به دل مضطرم خدا ای وای از تغافل اصحاب سینه چاک این درد غربت است به جان میخرم خدا دشمن غرور موی سپید مرا شکست اما کسی نبود شود یاورم خدا بی دردسر به شخصیتم لطمه زد عدو مستانه خنده کرد به چشم ترم خدا بیرون مرا چگونه ز خانه کشید و برد پیداست از کبودی بال و پرم خدا صد شکر نیمه شب سر من بی عمامه شد یاد غرور آن سر بی معجرم خدا وقتی که سوی چشم مرا ضرب او گرفت دیدم چگونه خورد زمین مادرم خدا با دست بسته در نظر اهل خانه ام یاد آور شکستگی حیدرم خدا گرچه کسی نبود تماشا کند مرا در فکر کوچه گردی آن خواهرم خدا غم های عمه عاقبت انداختم ز پا دیدی که داغ غربتش آمد سرم خدا ✍ .