eitaa logo
کانال مداحی عاشقان حضرت زینب(س)
24.1هزار دنبال‌کننده
995 عکس
924 ویدیو
551 فایل
ارائه متن و صوت نوحه، روضه، مرثیه و،،،، مدیریت کانال:شعبانپور @Haram75 ─⊱✾♡✾⊰─ https://eitaa.com/joinchat/2115895304C4149e19122 @Asheghane_hazrat_zeynab 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠 تعرفه تبلیغات این آیدی👇🏼 @kianatv ─┅─⊱✾♡✾⊰─┅─
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❣﷽❣ ✔️ (نوحه شب اول) گفتم حسینُ، ناله کشیدم با اذن زهرا، مشکی پوشیدم گریه شد کارم، سینه زنِ یارم با زینب می خوانم، با زهرا می بارم 🍃لبیک ثارالله ، یا اباعبدالله .. با چشم گریان، بر روی دارم با کام عطشان، جان می سپارم چشمم به راهت، کو آقا سپاهت یابن الزهرا گشته، کوفه قتلگاهم 🍃لبیک ثارالله ، یا اباعبدالله .. کوفه هم آقا مثلِ مدینه بغض علی را دارد به سینه آمده لشکر بهرِ علی اصغر میریزد در صحرا جسم علی اکبر .. 🍃لبیک ثارالله ، یا اباعبدالله (شب دوم) آید از اینجا . بوی جدایی حاجی زهرا . شد کربلایی می رسد از راه . باسینه ای پر آه دلنگران زینب . همراه ثارالله 🔘حسین ثارالله یا اباعبدالله آید به گوشم . بادیده تر از این حوالی . صدای مادر جان عباسم . می دانی احساسم من روی گیسوی . تو خیلی حساسم 🔘حسین ثارالله یا اباعبدالله با چه شکوهی . حجابم کامل پایین آمدم . ز عرش محمل واویلا آن دم . که با قامتی خم محمل نشین گردم . همراه نامحرم 🔘حسین ثارالله یا اباعبدالله (نوحه شب سوم ) کنج خرابه . شد عرش اعلا خوش آمدی ای عزیز زهرا ای قرار من . چشمم شده روشن سر تو بگذارم . آهسته بر دامن 🌑مهربان بابا یا اباعبدالله کردم نوازش . با گریه مویت چیزی نمانده از ماه ِ رویت شکل هلالی . دارم یک سوالی بدون گوشواره . گوشم شده خالی 🌑مهربان بابا یا اباعبدالله گم شدم آن شب . تا در بیابان گفتم یا زهرا . با چشم گریان دیدم یک بانو . دستش روی پهلو مرا بغل می کرد . با ورم بازو 🌑مهربان بابا یااباعبداله (نوحه شب چهارم) دو‌بچه شیر از ‌. اولاد جعفر قربانی های . دختر حیدر این دو رزمنده . دل ز عالم کنده تانشود مادر . یک لحظه شرمنده 🥀یا ذبیح الله یا اباعبدالله بر دوش اینها . کرده حمایل شمشیری مادر . با ابوفاضل آبرودارند . چون حیدر تبارند جای زینب اینها . راهی پیکارند 🥀یاذبیح الله یااباعبدالله ز میدان آمد. تا حسین دلخون زینب نیامد . از خیمه بیرون یعنی برادر . گریه نکن دیگر این دو جوان من . قربانی اکبر یاذبیح الله یااباعبدالله (نوحه شب پنجم) بوی مدینه . دارد شمیمم عبدالله هم من . ابن الکریمم من جگردارم . ارث جمل دارم ده ساله ام اما . شیر هر پیکارم 🍂جانم حسن جان . جانم حسن جانم بودم اسیر دستان عمه تا مرکب آمد . جانب خیمه دستم کشیدم . سوی تو دویدم گیسویت را دست . یک بی حیا دیدم 🎙یاذبیح الله یااباعبدالله دستم سپر شد. بر حنجر تو افتادم بی دست . بر پیکر تو گشتم در غوغا . دست و‌پاگیر اینجا از تو جدا کردند . بانیزه جسمم را 🎙یاذبیح الله یااباعبدالله (نوحه شب ششم) ماه حرم شد . از خیمه عازم سقا صدا زد. جانم به قاسم بت شکن آمد. کفن به تن آمد باسربند سبزِ . جانم حسن آمد 🔳جانم حسن جان . جانم حسن جانم نقش بازویش. ذکر جاء الحق با یک ضربه زد . گردن ز ازرق بر پا شد طوفان . شد فاتح میدان نعره کشید عباس . ایوالله عموجان 🔳جانم حسن جان جانم حسن شادی سر آمد . بی بال پر گشت کوته رفت اما . کشیده برگشت می زد دست و پا . روی خاک صحرا سینه شکسته شد . چون مادرش زهرا 🔳یا ذبیح الله یا اباعبدالله (شب هفتم) ششماه یارِ نارک گلویم خون گلویت . شد آبرویم ای علی جانم . می لرزد دستانم آهسته برایت . لالایی بخوانم ⚫️لای لای علی جان . لالایی علی جان یکی دوتا نیست . این لحظه دردم با چه رویی من . خیمه برگردم درخیمه مادر . منتظرت اصغر روی سینه من . پاره شده حنجر ⚫️لای لای علی جان لالایی علی جان آماده کردم . یک قبر کوچک می آید از راه . مادر کودک تو سربلندی . حق داری می خندی مهلت نشد بابا . چشمت را ببندی ⚫️لای لای علی جان لالایی علی جان (شب هشتم) با چه وقاری . مانند حیدر روی به میدان .علی اکبر ای همه هستم . محاسن بر دستم حرز یا زهرا بر . بازوی تو بستم ✔️یاعلی اکبر جانم علی اکبر تا ناله کردی . خود را ساندم بهتر بگویم . خودرا کشاندم بگو کجایی . تو‌پخشِ صحرایی پیش نگاه من . تو اربااربایی ✔️یاعلی اکبر جانم علی اکبر نیزه کشیدم . از پهلوی تو افتاده بودم . بی جان روی تو ای نامرتب. جانم شده برلب از تو جدایم کرد . گریه کنان زینب (شب تاسوعا) برخیز علمدار . پشتم شکسته تیر سه شعبه . چشم تو بسته ای علمدارم . بی کس و بی یارم بارفتنت عباس . خورده گره کارم ✨یاابوفاضل جانم ابوفاضل افتاده دستت در بین راهم خیره به جسمت . مانده نگاهم خوش قد و بالا . پاشیده ای حالا گوید کنار تو . یاولدی زهرا ✨یا ابوفاضل جانم ابوفاضل بعد تو زینب . در اوج غربت آماده گردد. بهر اسارت خیمه بلوا شد . روی دشمن وا شد برخیز و کاری کن . خواهرم تنها شد ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
حکایت عبدالله دیوونه 🌹اسمش عبدالله بود . . تو شهر معروف بود به عبدالله دیوونه همه میشناختنش! مشکل ذهنی داشت خانمش هم مثل خودش بود ... وضع مالی درست و حسابی نداشت زوری خرج شکم خودش و خانمش رو میداد تو شهر این آقا عبدالله دیوونه، یه هیئتی بود هر هفته خونه یکی از خادمای هیئت بود نمیدونم کجا و چطور ولی هرجا هیئت بود عبدالله دیوونه هم میومد . . یه شب بعد هیئت مسئول هیئت اعلام کرد که هرکی میخواد هفته بعد هیئت خونه اش باشه بیاد اعلام کنه دیدن عبدالله دیوونه رفت پیش مسئول هیئت نمیتونست درست صحبت کنه به زبون خودش میگفت . . . حسین حسین خونه ما💔 مسئول هیئت با خادما تعجب کرده بودن گفتن آخه عبدالله تو خرج خودتو خانمت رو زوری میدی هیئت تو خونه گرفتن کجا بود این وسط . . !' عبدالله دیوونه ناراحت شد به پهنای صورت اشک میریخت میگفت آقا ؛ حسین حسین خونه ما💔. . خونه ما 💔💔 بعد کلی گریه و اصرار قبول کردن حسین حسین خونه عبدالله باشه . . اومد خونه به خانمش گفت ، خانمش عصبانی شد گفت عبدالله تو پول یه چایی نداری خونه هم که اجاره ست ... !! چجوری حسین حسین خونه ما باشه کتکش زد . . گفت عبدالله من نمیدونم تا هفته دیگه میری کار میکنی پول هیئت رو در میاری . . واِلا خودتم میندازم بیرون از خونه عبدالله قبول کرد معروف بود تو شهر ، کسی کار بهش نمیداد هرجا میرفت قبول نمیکردن که هی میگفت آقا حسین حسین قراره خونه ما باشه💔 . . روز اول گذشت ، روز دوم گذشت ... تا روز آخر خانمش گفت عبدالله وقتت تموم شد هیچی هم که پول نیاوردی تا شب فقط وقت داری پول آوردی آوردی نیاوردی درو به رو خودت و هیئتیا باز نمی کنم . . عبدالله دیوونه راه افتاد تو شهر هی گریه میکرد میگفت حسین حسین خونه ما💔💔💔 رفت ؛ از شهر خارج شد بیرون از شهر یه آقایی رو دید آقا سلام کرد گفت عبدالله کجا ؟ مگه قرار نبود حسین حسین خونه شما باشه ؟! عبدالله دیوونه گریش گرفت تعریف کرد برا اون آقا که چی شد و . . . آقا بهش گفت برو پیش حاج اکبر تو بازار فرش فروشا بگو یابن الحسن سلام رسوند گفت امانتی منو بهت بده ، بفروش خرج حسین حسین خونه رو بده💔 عبدالله خندش گرفت دوید به سمت بازار فرش فروشا به هرکی میرسید میخندید میگفت حسین حسین خونه ما . . خونه ما💔 رسید به مغازه حاج اکبر گفت یابن الحسن سلام رسوند گفت امانتی منو بده ! حاج اکبر برق از سرش پرید عبدالله دیوونه رو میشناخت گریش گرفت چشمای عبدالله رو بوسید عبدالله ... !!! امانتی یابن الحسن رو داد بهش رفت تو بازار فروخت با پولش میشد خرج ۱۰۰ تا حسین حسین دیگه رو هم داد . . با خنده دوید سمت خونه نمیدونم گریه میکرد ، میخندید میگفت حسین حسین خونه ما 💔 رسید به خونه شب شده بود . . دید خادمای هیئت خونه رو آماده کردن خانم عبدالله رفت چایی و شیرینی گرفت چه هیئتی شد اون شب 💔 آره یابن الحسن خرج هیئت اون شب خونه عبدالله دیوونه رو داد🚶🏻‍♂ عبدالله خودش که متوجه نشد ولی دیگه عبدالله دیوونه نبود ، خیلی خوب صحبت میکرد آخه یابن الحسن رو دیده بود💔😍 میخوام بگم حسین تو حواست به عبدالله بود حواست بود خرج هیئتت رو نداره اینجوری هواشو داشتی آقا حتما حواست هست نوکرات دلشون برات تنگه💔 ... *میشه یه شب حسین حسین بین الحرمین باشه؟!*🚶🏿‍♂ میشه درد منم دوا کنی بیام حرم💔😔 یا امام حسین خیلی ها دلشون میخواد بیان کربلا اما......ندارند خودت مثل عبدالله دیوونه براشون درست کن...بحق مادرت . 💔😭😭 هر کس خوند ودلش شکست برا فرج امام زمان عج دعا کنه وثوابش رو هدیه کنه نثار اموات همه مومنین *کپی با ذکر صلوات* 🍃 *اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم🍁* 🌴🌴این داستان زیبا را حتما بخونید و هر کجا دلتون شکست برای بنده حقیرم دعا کنید🌴🌴 ✨اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج‎‌‌‎‌‎‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‎‌‌🌤‎ 🍃حاجت رواباشن🍃 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌━━⊰❀😭🖤😭❀⊱━═
🔘🔘🔘🔘 ✅بنداول عموجون/ منم قاسم ابن الحسن بن حیدر عموجون/ منم مثل اکبر رشیدو دلاور عموجون/ منم زاده ی زاده ی شیر خیبر عموجون 🔘 عموجون/بده اذن میدون به من ای عموجون عمو جون بزار تا بریزم به پای تو من خون عمو جون بخون از چشام حال قلب پریشون 🔘 عموجون/ببین واسه ی تو چقدبیقرارم ببین که /برات ازباباجون حسن نامه دارم بزارتا/به زیرقدمهای توسربزارم .... بزار تا بشم فدای سرت قسم میدمت جون مادرت 🔘➖➖➖➖➖🔘 ✅بنددوم عمو جون/تو جون دادی و جون من شد به این لب عمو جون/چه ناجور تو افتادی از روی مرکب عمو جون/ می زد بر سرو صورتش عمه زینب (س) تو خیمه/دلش بی قرار دیگه مادر تو جای نقل /دارن سنگ می ریزن به روی سر تو شکستن/ زیر سم مرکب ها چه پیکر تو 🔘 ببخشم/تورو تنها بین یه لشگر می دیدم ببخشم /زیر سم مرکب صداتو شنیدم ببخشم /عزیزم اگه پیش تو دیر رسیدم 🔘 چه اندازه شد برات پیرهنت زیرمرکبا کش اومد تنت 🔘➖➖➖➖🔘 ✅بندسوم پریدی ولی ریخت عزیزم چه بال و پر تو می بینم یه لشگر که ریختن به روی سر تو نمونده چیزی قاسمم از تن و پیکر تو 🔘 عزیزم به داد دل من تو بودی رسیدی می مردم من و وقتی داشتی که ازدور میدیدی بمیرم زیر سم مرکب چقد قد کشیدی 🔘 تن تو/شبیه عسل شد به هم دیگه چسبید تن تو/چقد روی این خاک صحرا می چرخید تن تو/زیر نعل مرکب از هم دیگه پاچید 😭 جلوی چشام شکستش تنت عزیز دلم چه بد کشتنت 💠💠7⃣8⃣6⃣💠💠 🔘➖➖➖➖➖🔘
✅بند اول ای یله یله یل یل یلا یا قاسم (ع) آخر وفا آخر صفا یا قاسم (ع) با تو میگیره قلب ما جلا یا قاسم) ع) جانم به روی تو و موی تو و قدرت بازوی تو و ذکر هوالهوی تو و شیرینی شهد و عسل قاسم(ع) جانم به ماه دل آرای تو و قامت رعنای تو و زلف چلیپای توو ای پسر شیر جمل قاسم (ع) از عشق تو شدم دیوانه اسم تو میبرم مستانه تو شمعی و منم پروانه یا قاسم مدد مدد یا قاسم (ع) ✅بند دوم دلبره حسن یاوره حسین یا قاسم(ع) پهلوونه نام آوره حسین یا قاسم (ع) حیدره حسن لشکره حسین یا قاسم (ع) ایواالله بر وجنات مادری و سکنات اکبری و جلوات حیدری و رجز و چاوش تو قاسم(ع) جانم به صولت قرآنی تو سرعت طوفانی تو قدرت یزدانی و آن نيروی ازرق کش تو قاسم(ع) دو چشم مسیحا داری سالاری عجب سالاری چه اسم قشنگی داری یا قاسم مدد مدد یا قاسم (ع) 💠💠💠1⃣1⃣1⃣5⃣💠💠💠 ⛈ 🦋
☑️بند اول بده اذنم ای عموجان تا بشم قربونی تو من بمیرم تا نبیــنم اون گلوی خونی تو من یتیم مجتبـــایــــم غرق در شورو نوایم مثل اکبرت عمو جان تشنــــه ی آب بقـــــایــــم ای عمو جان ای عموجان ☑️بند دوم با چشای غرق خون و باهمین دله پریشون نامه از بابام آوردم تا بگیرم اذن میدون میخونم با دیده ی تر تو رو جون علی اکبر تو بدی اجازه میشه قاسمت فدای اصغر ای عمو جان ای عموجان ☑️بند سوم ای یتیم حسن من افتادی از روی مرکب زیر نعل مرکبا شد بدن تو نامرتب خاک صحرا شد معطر از گلاب بدن تو استخونات و شکستن له شده کل تن تو ای عمو جان ای عموجان 💠💠💠1⃣1⃣3⃣6⃣💠💠💠
زمینه_شور_واحدروضه_ای 🎶 ✅بند اول منم یه قطره و تویی یه دریا منم یه ذره و تویی یه دنیا مثل بابات کریم و سفره داری زبونزده‌ بزرگیه تو آقا یه عمره ایه‌ گدای خونه زادم فدای تو تمومه خونوادم هر کی دلش در گرو یه عشقه منم دلم رو آقا به تو دادم یه عمریه به دام تو اسیرم جز در خونت که جایی نمی رم شب ششم اومدم‌ و می خوام من کربلا رو از دست تو بگیرم یا قاسم ابن الحسن مجتبی ع ✅بند دوم وقتی می جنگی حسنی تو قاسم(ع) با علی مو‌ نمی زنی تو قاسم (ع) فرقی نداری یا علی اکبرم عصای پیریه‌ منی تو قاسم(ع) نووجونی اما دلیرو شیری وقت نبرد تو خیلی بی نظیری وقتی که شمشیر می زنی قاسمم امونه‌ دشمنارو تو می گیری بابای تو غیور و بی بدل بود بابای تو پهلوون جمل‌ بود بابای تو تا و نظیر نداشتش اقاییش‌ توی همه جا مثل بود یا قاسم ابن الحسن مجتبی ع ☑️بند سوم از تو چه کینه هایی داشتن اینا رحم و مروتی نداشتن اینا پهلو تو با نیزه هاشون دریدن داغ تو روو دلم گذاشتن اینا آخر کفن پوشیدی و می دیدم مثل حسن جنگیدی و می دیدم خیمه هارو لحظه ی آخر از دور با اضطراب می دیدی و‌ می دیدم خون میریزه از دهنت عموجان له شده کل بدنت عموجان برات بمیرم که با نعل تازه خورد شده اعضای تنت عموجان یا قاسم ابن الحسن مجتبی ع 💠💠1⃣3⃣2⃣6⃣💠💠 بله
دم اول من قاسم ابن الحسن کریمم من عاشق عمویم از قدیمم عمو فدای تو گردد این سر الله اکبر دم دوم عمو ببین نمانده نا به جانم عمو ببین شکسته استخوانم شنیدم اخر صدای مادر الله اکبر
🍃🌷﷽🌷🍃(غلام قنبرم): 🎼 🔘🔘🔘🔘 ✅بنداول ای عمو جانم نور چشمانم جون فدای تومنم یاورت هستم پسرت هستم قاسم ابن الحسنم یادته به من همیشه گفتی که قاسم من یله جون دادن تویِ راهِ تو واسه م احلی مِنَ العَسَله 🔘 پس اذنم بده جون فدات کنم جونمو فدا بچه هات کنم 🔘 عمو یاحسین عمو یاحسین (ع) 🔘➖➖➖➖🔘 ✅بنددوم به زیر تیغ دشمنای تو افتادم من از نفس استخونای تن من شد له عمو به دادم برس هرکسی اومد میون میدون به تنم چیزی زده به زیر اسبا خورد شده اعضام بدنم کش اومده 🔘 زیرمرکبا پرپر میزنم جای سالمی نیست توی تنم 🔘 عمو یاحسین عمو یاحسین (ع) 🔘➖➖➖➖➖🔘 ✅بندسوم بدنت پاره دهنت پاره چی اوردن به سرت داره می بینه با چشم گریون از تو خیمه مادرت زنده بودی زیر نعل مرکب بمیرم انداختنت دونه دونه شد ازهم دیگه وا این مفاصل تنت 🔘 از بس که تنت تیرو نیزه و خورد مگه می شه که زخم هاتو شمرد 🔘 عمو جان عمو عمو جان عمو 💠💠4⃣6⃣6⃣💠💠
4_6026124503979918141.mp3
914.5K
🌷🌷🌷 ✅بند اول ای صید به خون خفته همچون پسرم قاسم ۳ در خون شده ای غلطان نور بصرم قاسم ۳ ای یادگار غریب مدینه داغ تو ای عمو مانده به سینه واویلا ۳ اه و واویلا _ ✅بند دوم ابن الحسنم قاسم عازم سوی میدانم۳ گردیده عدو حیران از جنگ نمایانم۳ ای عمو جان حسین برس به دادم بین میدان من از فرس فتادم واویلا ۲ آه و واویلا ____ ✅بندسوم پاشیده میان دشت کل بدنم بابا (3) هرجانگری بینی اعضای تن من را(3) جای سالم نمانده در بدن من له شد زیر اسبا کل تن من واویلا واویلا آه و واویلا 💠💠4⃣5⃣6⃣💠💠 _
🔘🔘🔘🔘 ✅بنداول عموجون/ منم قاسم ابن الحسن بن حیدر عموجون/ منم مثل اکبر رشیدو دلاور عموجون/ منم زاده ی زاده ی شیر خیبر عموجون 🔘 عموجون/بده اذن میدون به من ای عموجون عمو جون بزار تا بریزم به پای تو من خون عمو جون بخون از چشام حال قلب پریشون 🔘 عموجون/ببین واسه ی تو چقدبیقرارم ببین که /برات ازباباجون حسن نامه دارم بزارتا/به زیرقدمهای توسربزارم .... بزار تا بشم فدای سرت قسم میدمت جون مادرت 🔘➖➖➖➖➖🔘 ✅بنددوم عمو جون/تو جون دادی و جون من شد به این لب عمو جون/چه ناجور تو افتادی از روی مرکب عمو جون/ می زد بر سرو صورتش عمه زینب (س) تو خیمه/دلش بی قرار دیگه مادر تو جای نقل /دارن سنگ می ریزن به روی سر تو شکستن/ زیر سم مرکب ها چه پیکر تو 🔘 ببخشم/تورو تنها بین یه لشگر می دیدم ببخشم /زیر سم مرکب صداتو شنیدم ببخشم /عزیزم اگه پیش تو دیر رسیدم 🔘 چه اندازه شد برات پیرهنت زیرمرکبا کش اومد تنت 🔘➖➖➖➖🔘 ✅بندسوم پریدی ولی ریخت عزیزم چه بال و پر تو می بینم یه لشگر که ریختن به روی سر تو نمونده چیزی قاسمم از تن و پیکر تو 🔘 عزیزم به داد دل من تو بودی رسیدی می مردم من و وقتی داشتی که ازدور میدیدی بمیرم زیر سم مرکب چقد قد کشیدی 🔘 تن تو/شبیه عسل شد به هم دیگه چسبید تن تو/چقد روی این خاک صحرا می چرخید تن تو/زیر نعل مرکب از هم دیگه پاچید 😭 جلوی چشام شکستش تنت عزیز دلم چه بد کشتنت 💠💠7⃣8⃣6⃣💠💠 🔘➖➖➖➖➖🔘
🌷🌷🌷 ✅بنداول ای عمو فدایت یتیم مجتبایت بده اذن میدان جان را کنم فدایت تاکنم سرم راعموجان نذرعلی اصغرت تاروم به میدان بگیرم من انتقام مادرت توکه جای پدربوده ای همیشه بالای سرم اذن و رخصتی ده در این دشت باشم بجای پسرم دارم این گفتگو ای عمو ای عمو قاسمت شود فدایت 💦💦💦💦💦💦💦💦💦💦💦💦✅بنددوم پور مجتبایم دلیری ات مثل شد طعم مرگ به کامت شیرین تر از عسل شد تا که ناله زدی عموجان افتادم ازپشت فرس تا که زیر اسبان عزیزم تو می زدی نفس نفس بدنت کش امده شکسته تمام استخوان تو نفست بریده عزیزم بندامده زبان تو جان قاسم عمو یک عمو جان بگو تاحسین شود فدایت 💠💠💠2⃣9⃣7⃣💠💠💠 ___
4_6041931705911084700.mp3
4M
کربلایی حسین منتهایی
کربلایی مجید مرادزاده(غلامِ قنبر): 🎼 ☑️بند اول حماسی عمو جان منم من ابنُ الحسن نوجوانِ یل مجتبایم فدایی راه تو ام واسه تو جون فدایم یا مظلوم اشاره کنی داغی رو سینه هاشون میزارم میتونم یه لشکر رو پیشت به زانو در آرم یا مظلوم میخونم رجز مثل فتاحه خیبر اناابن الحسن بن علیُ الحیدر اگه خون بابام بجوشه رو رگهام میشه تارومار با اجازه ت یک لشکر حسین جان ☑️بند دوم عموجون بده اذن میدون به من ای عمو خیلی دیره که از ماتم و غربتت داره بغضم میگیره یامظلوم عموجون تورومن قسم میدم اینجا به پهلوی مادر اجازه بده تا بشم من فدایی اصغر(ع) توراهت بمیرم برا من شیرینه که مهرت رو دارم یه عمره توو سینه می‌دونی بمونم نباشی وای من برا من یه بار ثقیل و سنگینه حسین جان ☑️بندسوم عموجان به زیر پاهاشون همه استخونام شکسته به دادم برس روی سینم یه نامرد نشسته عموجان به زیر پاهاشون همه استخونام شکسته به دادم برس روی سینم یه نامرد نشسته بیا و تنم رو ببین ای عموجون میگم یا عمو با لبای پر از خون ببین که قدم مثل قدّ سقا شد شده له وجودم با نعل اسباشون حسین جان 💠💠💠1⃣0⃣7⃣6⃣💠💠💠
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اولین پنجشنبه ماه محرم و یا درگذشتگان 😔 🍃🥀 اَللّهُمَّ اغفِر لِلمُومِنینَ وَ المُومِنَاتِ وَ المُسلِمینَ وَ المُسلِمَاتِ اَلاَحیَاءِ مِنهُم وَ الاَموَاتِ ، تَابِع بَینَنَا وَ بَینَهُم بِالخَیراتِ اِنَّکَ مُجیبُ الدَعَوَاتِ اِنَّکَ غافِرَ الذَنبِ وَ الخَطیئَاتِ وَ اِنَّکَ عَلَی کُلِّ شَیءٍ قَدیرٌ بِحُرمَةِ الفَاتِحةِ مَعَ الصَّلَوَاتِ 🥀   🍃🥀  التماس دعا   🥀🍃 🖤🥀🖤🥀🖤🥀🖤 🥀اولین  پنجشنبه  محرم  از راه رسید 🖤فراموش نکن آن دسته از عاشقان حسین (ع) 🥀را که سال‌های قبل در کنار تو بر سر و سینه می‌زدند 🖤و امروز دستشان کوتاه است چه کسی 🥀می‌داند مسافر بعدی کیست؟! 🖤شکر خدا که توفیق  داشتیم امسال 🥀هم برای اباعبدالله سوگواری کنیم                                                                    🖤به یاد همه عزاداران خفته در خاک 🥀فاتحه و صلوات