eitaa logo
کانال مداحی باسبک عاشقان حضرت زینب(س)
32.3هزار دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
1.4هزار ویدیو
809 فایل
ارائه متن و صوت نوحه، روضه، مرثیه و،،،، مدیریت کانال:شعبانپور ─⊱✾♡✾⊰─ https://eitaa.com/joinchat/2115895304C4149e19122 @Asheghane_hazrat_zeynab 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠 تعرفه تبلیغات این آیدی👇🏼 @kianatv ─┅─⊱✾♡✾⊰─┅─
مشاهده در ایتا
دانلود
. 🔘🔘🔘 بند1⃣ اومده دنیا / حضرت دریا مژده مژده اومده یه در بی همتا اومده دلبر / عشق هر نوکر اومد آخرین وزیر حضرت حیدر ...... اومد اونی که برای من و تو یه مونسه تا میگی یا مهدی ادرکنی به دادت میرسه این آقا نور چشای عسکری و نرجسه ...... نیمه ی شعبانه دلا پر از هیجانه بانی مراسم ما حضرت یزدانه ماه شد امشب کامل اومد امیر عادل دین بی ولای او مطمئن هست باطل یا مهدی ادرکنی 🌺🌺🌺 بند2⃣ قرص قمره/ از همه سره با همون یه نیم نگاهش دل و میبره فاتح دلهاس/ امیر و مولاس مظهر عدالت و منجی دنیاس ...... اومده دنیا رو از ظلم و ستم رها کنه اومده شیعه ها رو برا قیام صدا (سوا)کنه اومده عدل علی رو همه جا برپا کنه ...... هستی مرتضاس عزیز قلب زهراس آخرین ستاره ی عصمت آل طاهاس چون دُر والماسِ خیلی پر از احساسِ بازو و چشاش شبیه به حضرت عباسِ یا مهدی ادرکنی به قلم: .👇
. دنیا رو آب ببره چشما رو خواب ببره ما رو تنها میتونه کشتی ارباب ببره کشتی نجات میبینی که دست تکون میدم برات میدونم که ما رو جا نمیذاری تو دریای مشکلات عین روایته تو اسناد مرجع سفینة الحسین اوسع و اسرع ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ دنیا با عشق حسین دنیای با نمکه دنیایی که فقط عشقت زبون مشترکه ای آقای من میدونم که میرسه صدای من جز تو کاری از کسی بر نمیاد تو محشر برای من اسم قشنگ تو تنها حسن مطلع سفینة الحسین اوسع و اسرع ✍ .👇
کربلایی محسن محمدی‌پناه12)shor-anvar karbla-shab1-14031113.mp3
زمان: حجم: 5.81M
💠 دنیا رو آب ببره چشما رو خواب ببره، ما رو تنها میتونه کشتی ارباب ببره 🎤 کربلایی محسن محمدی‌پناه ✅️ (شب اول) 🗓 شنبه ۱۳ بهمن‌ماه ۱۴۰۳ یزد
. مژده دادند شب غصه سحر خواهد شد نرجس فاطمه دارای پسر خواهد شد آسمان شب ما غرق قمر خواهد شد عاقبت کاخ ستم زیر و زبر خواهد شد آمده خیر کثیری که کسی مثلش نیست وارث نور غدیری که کسی مثلش نیست قدمت داد نویدی که سرانجامی هست با وجود نفست مظهر اسلامی هست شب یلدای جهان را به تو فرجامی هست تا زمانی که تو هستی ز علی نامی هست می کشم منت اگر خاک قدم هات شوم من اگر نذر نگاهت شوم اثبات شوم آمده آنکه نفس هاش مسیحا ساز است نام بارانی او بانیِ دریا ساز است به گدایان برسانید که آقا ساز است مهر این مرد بدانید که فردا ساز است نفسی نیست که مدیون نفس هایش نیست رحمتی نیست سرِ ما که به امضایش نیست بستم از اشک دخیلی به بلندای غمت به دلم داده خدا شوق تمنای غمت گل اشک است که پیچیده به شبهای غمت من نفس می کشم ای عشق به سودای غمت تو همانی که به من شوق رهایی دادی تا تو را منتظرم زنده ام ای آزادی درد داریم و نگاهت همه ی درمان است بی تو تبعید زمینیم و جهان زندان است ما بیابان زده و یاد شما باران است آنچه که بی تو نداریم همه سامان است یوسف شهر خدا، مرده نخواهی مارا بوی پیراهن تو زنده کند دنیا را ابر و باد و مه و خورشید و فلک در دستت هست از دستِ همه دستِ فراتر دستت چرخش کون و مکان داده خدا بر دستت می رسد روزیِ ما صبح و شب از هر دستت آفتابی و جهان نور تو را می خواهد لب گشا، معجزه دستور تو را می خواهد بی تو آرامش این شهر دروغی زیباست آنچه ما بی تو نداریم یقینأ فرداست در سرِ حوصله ها تا تو نیایی دعواست در دل کعبه ز هجران تو شوری برپاست و جهان گم شد از آن روز که گم کرد تو را تا از این بیشتر آفت نزدم زود بیا غرق یاد تو شدم، بی خبر از بود و نبود به فدای قدمت زندگی هر موجود هر چه مذهب همگی چشم به راه موعود غزل هجر تو را حضرت صادق بسرود بی تو پاییز شده فصل به فصل عمرم چه غم انگیز شده فصل به فصل عمرم حرف من نیست جهان چشم به راهت مانده کعبه در آرزوی زنگ سپاهت مانده آسمان در هوس طلعت ماهت مانده سیزده نور الهی به نگاهت مانده تو نباشی نفسی ما به یقین می سوزیم بی تو اینجا همه در حصر زمین می سوزیم عشق شیرین جهان، جان جهان فرهادت قلب بی روح زمین منتظر امدادت گوش دل کر شده پس کی برسد فریادت؟ دل جدا دیده جدا سنگ شود بی یادت بی تو خورشید هم آن نور قدیمی نشود آسمان با جگر خاک صمیمی نشود من همان بنده ای هستم که هنوزم آقا چشم بر دست کسی جز تو ندوزم آقا نشده جمعه ای از هجر نسوزم آقا غم هجر تو چه آورد به روزم آقا صبح بی تو شب یلداست خدا می داند منتظر حضرت زهراست خدا می داند آسمانی و به ما اهل زمین نزدیکی ذوالفقاری به رگ قوم لعین نزدیکی تو به چشمان منِ روضه نشین نزدیکی به خدا، می رسی آقا به همین نزدیکی مرتضی چشم به راه تو و هم عهدی توست کربلا منتظر بانگ انا المهدی توست ✍ ‌.
. احیاء شب نیمه شعبان بر تن بی جان من ای جان من جانی ببخش نامه جرم مرا وقتی که میخوانی ببخش پشت کردم به تو اما بیشتر پشتم شکست بد غلط کردم خودت هر طور میدانی ببخش جور عصیان مرا آقا به سختی می کشد یوسف زهرا شده مهجور و زندانی ببخش من غریبه نیستم دستی بکش روی سرم بنده درمانده ات را قبل مهمانی ببخش مفت و مجانی تو را از دست دادم با گناه دست من خالی است یارب مفت و مجانی ببخش آبرویم میرود، پیش همه خارم نکن بین آغوشت بگیرم باز و پنهانی ببخش قبل آنکه صورتم را رو به قبله میکنند مثل مردم راحت از من روی نگردانی ببخش بین آتش هم بیوفتم دوستت دارم ولی پیش زهرا و علی منرا نسوزانی ببخش عذر خواهی میکنم خیلی خلاصه مختصر کار دارم با حسین تو مرا عالی ببخش روضه خوانی پیش مادر زجه زد آهسته گفت سنگ تیزی خورد بر ابرو و پیشانی ببخش چکمه بود و ضربه های پشت هم بر سینه اش شمر بود و دامنی و دست لرزانی ببخش امشب از دیوار نفسم تا خدا پر میکشم میروم از جمکران و سامرا سر میکشم جای جاه و ساغر و می چشم دلبر میکشم چشم خود را زیر پای صاحب در میکشم گرچه دور ماه شده با معصیت ها خط کشی نیمه شب در میزنم چون آمدم منت کشی با نگاهی من که نه یک عمر دلها رو خرید او دل نازکتر از برگ گل ما را خرید سائلان کوچه های عشق مولا را خرید از میان جمعیت هر عبد تنها را خرید نوکرش خیلی خجالت داشت آخرها نشست او ولی آمد کنار بی نواترها نشست بال هایم را گناه و معصیت ها چیده است من خرابی ها به بار آورده ام او دیده است گرچه از اعمال زشتم بیشتر رنجیده است از هر چه بد گفتن از من پیش او نشنیده است یا هوای نوکرش را داشته پیش همه یا سفارش کرده او را به علی و فاطمه او در آغوشم گرفت گرچه مادر میزند چه کریم است و دلی دارد که پرپر میزند مثل صیادی که بر قلب کبوتر میزند به کسی که دوستش دارد خودش سر میزند ما اگر با معرفت بودیم سر میباختیم بارها دیدیم آقا را ولی نشناختیم .
. شهر ما دائم پُر از تشویش وغم شد بی شما شیعه در هر ماجرایی مُتّهم شد بی شما عدل و دادی نیست ، عالم پُر زِ بی رنگی شده گردشِ ایّام هم نامُنتظم شد بی شما ای گل نرگس کجایی شیعه ات دلواپس است عالَمی محروم از بوی صنم شد بی شما گرچه آقاجان شما هستی ، گُمم من در خودم رُخ نمایان کن که نور از دیده کم شد بی شما گفته بودی روضه ی عبّاس حاضر می شوی روضه ها تعطیل و بی صاحب عَلَم شد بی شما گرچه آنرا رویِ پا از دور می بینم ، ولی شهرِ من مخروبه ای چون اَرگِ بم شد بی شما سلطه ی ظالم به مظلوم است اینجا دائما لحظه ها هم بهرِ ظالم ، مُغتنم شد بی شما جانِ زهرا مادرت، ای منتقم ، غیبت بس است سوی ما از هر جهت ظلم وستم شد بی شما پیرشد(تنها) ، ندارد طاقت دوری دگر دیده اش خشکیده با اَشک قلم شد بی شما 🔸شاعر: ............... . می نشینم گوشه ای و آهِ حسرت میکشم گوشه-چشمی از تو را عمریست منّت میکشم از ازل «قالوا بلی» گفتم برای دیدنت سال ها بر دوش خود بارِ امانت میکشم مهزیارت بی تو شد آواره! امّا بی تو من... این نفس هایِ کذایی را چه راحت میکشم! خوشبحالِ عاشقی که گفت با عجز و نیاز ناز چشمان تو را محض عبادت میکشم عهد بستم با تو امّا نفْس عهدم را شکست اینچنین در وادیِ عصیان اسارت میکشم تا که آقا سر به زانوی تو روزی جان دهم روز و شب بر لوح دل نقش ِ شهادت میکشم در خیالاتم تجسّم میکنم رویِ تو را رنجِ بسیاری از این طرزِ زیارت میکشم باز هم یکسالِ دیگر باعثِ زحمت شدم نیمۂ شعبان که می آید خجالت میکشم! ✍ .
نماهنگ موندنی ترین.mp3
زمان: حجم: 3.51M
راحته خیالم بابت قیامت برزخمو یه کاری کن یه جوری بگذره به سلامت 🎙 ✳️ #️⃣ #️⃣ #️⃣ راحته خیالم بابت قیامت برزخمو یه کاری کن یه جوری بگذره به سلامت رحمت الله الواسعه واسه من کاری کن آقا دست من برزخ خالیه آبروداری کن آقا غیر محبت تو ای آقا چیزی ندارم توی زندگی تویی و یه دنیا آقایی و منم و یه دنیا شرمندگی حسین جان ... از همه گذشتم از تو نه به والله من کسی رو به جز تو دوست ندارم رعیت توام ای شاه رحمت الله الواسعه واسه من کاری کن آقا دست من برزخ خالیه آبروداری کن آقا تو میمونی برای نوکرا تو میمونی برای سینه زن من کس دیگه رو نمیشناسم میخونم از گهواره تا کفن حسین جان ... .
. همين كه شامّه ام مستِ بوی نرگس شد وصال، روزی اين بينوای مُفلس شد حضور حضرت معشوق در دلم حس شد "ستاره ای بدرخشيد و ماه مجلس شد" شكفته ام چو گل از بهجت رسيدن او بهشت، آمده در سامرا به ديدن او شب تجلّی سلطان انس و جان آمد به جسم مُرده ی عالم، دوباره جان آمد امام كون و مكان، صاحب الزّمان آمد به خاك بوسی او عرش كِل كِشان آمد دليل نورِ كواكب، به جلوه آمده است يگانه حاضر غائب، به جلوه آمده است ببين كه چشم فلك خيره بر قمر شده است شبِ بلند زمين و زمان، سحر شده است درخت پُر ثمر نور بارور شده است امام يازدهم صاحب پسر شده است اگر كه وا شده گلهای سُرخ لبخندش گرفته بوسه ز لبهای گرم دلبندش به محض آمدنش سر به سجده بگذارد همين كه ارض و سما را به وجد می آرد ز فيض مقدم او لطف عام می بارد رسيده تا كه غم از قلب شيعه بر دارد شب شروعِ رسيدن به آخرين راه است شبِ طلوعِ وجودِ بقية الله است دعای حضرت او تا دمی كه همره ماست خدا گواه، مَلك هم گدای درگه ماست "جمال چهره ی او حُجّت مُوَجّه ماست" "هزار يوسف كنعان فتاده در چَهِ ماست" "سر ارادت ما وآستان حضرت دوست" كه هرچه هست به عالم طفيلِ هستيِ اوست خليل اگر بشود مبتلاش، جا دارد ذبيح سر بتراشد براش، جا دارد كليم اگر كه بيفتد به پاش، جا دارد مسيح دم بزند از ولاش، جا دارد قرينه ای كه نبی داشته ست اين آقاست چه هيبتی! به فدايش شوم، خودِ مولاست محمّدی ست بواللهِ خُلق نيكويش مثال ِتك يَل بدر است زورِ بازويش به سيره، دختر پيغمبر است الگويش تمام حُسنِ حَسن مُنجلی ست از رويش پس از ظهور، زمين لرزه از تلاطم ماست كه او به وقت شجاعت حسين دُوّم ماست ولیّ آخِـــرِ الله را فرستادند به آسمان شرف ماه را فرستادند چراغ روشن اين راه را فرستادند يگانه منتقم شاه را فرستادند گرفته گوش دلم را صدای آمدنش به اشك، چلّه گرفتم برای آمدنش بگو چكار كنم تا به كبريا برسم ؟ به وصل يار در ايوانِ مرتضی برسم دُرست، نيمه ی شعبان به كربلا برسم به خاك بوسیِ سرداب سامرا برسم خدا نياورد از يار نااميد شوم من آمدم كه به پای غمش شهيد شوم بگو به فصل زمستان، بهار آمدنی ست به شهرِ يار دلم، شهريار آمدنی ست به گريه ی پسر مهزيار ، آمدنی ست توسّلات من و تو به كار آمدنی ست مُــدام ناله ی "الغوث و الامان" دارم به هر نفس دَمِ "ياصاحب الزّمان" دارم ✍ .
. ای‌کاش کمی‌ هم نگـرانش بودیم دنبـال رسیدن به نشـانش بودیم می‌شدکه‌به‌جای‌پَرسِه‌در شَهرزدن درخیمه‌ی‌دوست،میهمانش‌بودیم ✍ .......... . .مظلوم مارا به کنار خویش یک‌دَم بِنِـشان از شربت وصل خویش برما بِچِشان سوگنـد تورا به صُـبح پُرنـور فـرج مارا سحری به خیمه‌گاهت‌ برسـان محمدقاسمی✍ ........ ای یاد تو آرامش دلها برگرد ای بانی آبادی دنیا برگرد ای‌وارث ذوالفقار،جان پدرت این جمعه به انتقام زهرا برگرد ✍ ... ای یاد تو آرامش دلها برگرد سر سبزترین بهار دنیا برگرد تا گَردِ غم از دل علی پاک شود ای منتقم‌حضرت زهرا برگرد محمدقاسمی ............... ای لطف تو بحر بیکران ادرکنی ای مردترین مرد جهان ادرکنی ازدست خودم به تو پناه آوردم یاصاحب‌العَصرِوالزّمان ادرکنی محمدقاسمی ......... من تشنه لبم آب حیاتم بدهید با صدق در اين راه ثباتم بدهید ای صبح وصالِ تان تمنّای همه از دست فراقِ تان نجاتم بدهید محمدقاسمی .
record023.mp3
زمان: حجم: 2.85M
عالم سراسر گشته پر از نور زیرا که جشن میلاد مهدی است شکر خدا که در کشور ما دلها معطّر با یاد مهدی است نیمه شعبان شده و ما شادمانیم منتظران حضرت صاحب زمانیم آقای دنیا صاحب الزمان خوش آمدی یا صاحب الزمان ما دشمنان مستکبرانیم ما حامیان مستضعفانیم ما پیروان قرآن و عترت ما عاشقان صاحب زمانیم ما شیعیان حضرت ابوترابیم منتظر روز ظهور آفتابیم پناه دلها صاحب الزمان خوش آمدی یا صاحب الزمان مانند سردار در راه اسلام ما جانفداییم ما جان نثاریم بهر دفاع از دین الهی شمشیر برّان چون ذوالفقاریم ما ذوالفقار حیدریم الحمد لله مطیع امر رهبریم الحمد لله یوسف زهرا صاحب الزمان خوش آمدی یا صاحب الزمان ✍ .