#شب_سوم_محرم
#روضه_حضرت_رقیه_سلام_الله_علیها
متن روضه 1
🔸مرا که دانه اشک است، دانه لازم نیست
🔸به ناله انس گرفتم، ترانه لازم نیست
زبانحال بی بی رقیه سلام الله علیها...
گوشه خرابه...
🔸نشان آبله و سنگ و کعب نی کافیست
🔸دگر به لاله رویم نشانه لازم نیست
شب سوم محرم...
معمولا رسمه...
متوسل میشن به نازدانه ابی عبدالله...
زهرای سه ساله...
🔸به سنگ قبر من بیگناه بنویسید
🔸اسیر سلسله را تازیانه لازم نیست
چه کردن با این نازدانه...خدا...
🔸عدو بهانه گرفت و زد به او گفتم
🔸بزن مرا که یتیمم، بهانه لازم نیست
(سازگار)
نمیدونم تا حالا بچه یتیم دیدی یا نه...
کنار بدن بابا دیدی چطور ناله میزنه...
با زبان کودکی همه حرفهاش رو به بابا میگه...
هرکی ناله این بچه ی یتیم رو بشنوه ناخودآگاه اشکش جاری میشه...
اما ...
هر جا شما بچه یتیم ببینید...
حتما نوازشش می کنید...
باهاش همدردی می کنید...
من بمیرم برا یتیم ابی عبدالله...
چه خوب نوازشش کردند...
چه خوب باهاش همدردی کردن...
کنار سر بابا...
هر کجا رسیدن...
بهش تازیانه زدند...
بهش سیلی زدند...
🔸بزن مرا که یتیمم، بهانه لازم نیست
گوشه خرابه... نیمه های شب...
بی بی رقیه...
شروع کرد به گریه کردن...
هی بهونه بابا میگیره...
میگه عمه جان زینب...
من بابامو میخام
عمه جان...بابام کجاست...
بلاکش دوران زینب اومد کنار دختر نشست...
صدازد...
عمه جان انقده بی تابی نکن...
عمه جان بابات رفته سفر برمیگرده انقدر گریه نکن...
هرکاری کرد این دختر بچه آروم نشد...
اهل خرابه از خواب بیدار شدند با صدای گریه خانم رقیه همه به گریه افتادن
صدای ناله اهل خرابه بلند شد...
خبر به کاخ یزید معلون رسید...
خدا لعنتش کنه صدازد چه خبر شده...
گفتن دختر ابی عبدالله...
گوشه خرابه...
هی بهونه بابا می گیره...
نانجیب صدا زد...
خوب ببرید سر بریده باباش حسین براش...
یا صاحب الزمان...
امان از اون لحظه ای که سر مقدس ابی عبدالله رو آوردن داخل خرابه...
گذاشتند جلو دختر بچه...
حالا تصور کن...
یه دختر سه ساله...
سر باباش رو در مقابلش بگذارن...
چه حالی پیدا میکنه...
تا نگاهش به سر بابا افتاد...
صدا زد بابای خوبم...
کجا بودی...
يا أبَتاهُ، مَنْ ذَا الَّذي خَضَبكَ بِدِمائكَ!
بابا... کی تو رو به خونت خضاب کرده...
يا أبَتاهُ، مَنْ ذَا الَّذي قَطع وَ رِيدَيْكَ
بابای خوبم... کی رگهای گردنت رو بریده...
يا أبتاهُ مَنْ ذَا الَّذي أَيتمني علي صِغَر سِنّي
(نفس المهموم 456)
بابا... بگو ببینم... کی منو تو بچگی یتیم کرد...
هی دست رو صورت بابا میکشه...
هی نوازش میکنه...
گریه میکنه...
صدا زد... بابا...
نبودی ببینی بعد از چی به سرمون اوردن بابا...
يا أبتاهُ، منْ بَعدكَ وا غُرْبَتاهُ
بابا... بعد از تو داد از غريبي
(انوار الشهادة 244)
خیمه هامون رو آتیش زدند...بابا
دستهامون رو بستند...بابا
طناب به گردنمون انداختند...بابا
ما رو شهر به شهر به شهر گرداندند...
بابا... نبودی ببینی از کربلا تا شام چقدر به ما تازیانه زدند...
🔸شامی ها بدند، بابا،بابا، بابا
🔸عمه رو زدن، بابا،بابا، بابا
هر کجا ميخواستند به ما تازیانه بزنند عمه جانم زینب...
بدن رو سپر میکرد...
مبادا تازیانه به ما اصابت کنه...
بابا اصلا باورم نميشه...
🔸زجر چه بی حیاست، بابا،بابا، بابا
🔸پس عمو كجاست، بابا،بابا، بابا
🔸صورت نیلی، بابا،بابا، بابا
🔸بچه و سیلی، بابا،بابا، بابا
بابا...
ببین صورتم کبود شده...
موهای سرم سفید شده...
مثل مادرم زهرا قدم خمیده...
بابا دیگه طاقت ندارم...
دیگه تنهام نزار...
منم با خودت با خودت ببر بابا...
انقدر کنار بدن بابا ناله زد...
یدفعه دیدند دختر یکطرف افتاد سر بابا یکطرف...
عمه جانش زینب اومد نگاه کرد دید دختر جان به جانان تسلیم کرده...
🔸ناز مرا به ضربت سیلی کشید خصم
🔸بابا گمان مبر که نوازشگرم نبود
🔸تا زنده ام به جان تو مدیون زینبم
🔸جز او کسی به فکر من و خواهرم نبود
(و سَیعلَمُ الّذینَ ظَلَموا أَی مَنقَلَبٍ ینقَلِبون)َ
شعراء 227
-
#شب_سوم_محرم
#روضه_حضرت_رقیه_سلام_الله_علیها
متن روضه 2
🔸منم آن گنج الهی که به ویرانه نهانم
🔸گر چه طفلم به خدا بانوی ملک دو جهانم
امشب دلها رو روانه کنیم...
کنار حرم با صفای بی بی رقیه سلام الله علیها...
امشب به یاد غربت نازدانه ابی عبدالله اشک بریزیم...
🔸ابر سیلی است نقاب رخ همچون قمر من
🔸چادر عصمت زهراست همانا به سر من
نميدونم دختر سه ساله دارید یا نه...
حتما همتون دیدید...
دخترها علاقه خاصی به بابا دارن...
اصلا معروفه...
میگن دخترها بابایی هستند...
آنهایی که دختر دارند بهتر میفهمن چی ميگم...
خدا نکنه کسی این دختر بچه رو اذیت کنه...
میگه بزار بابام بیاد...
شکایتت رو به بابام میکنم...
خدا نکنه زخمی رو بدن دختر بچه باشه...
میگه بزار بابام بیاد...
بهش نشون میدم...
بهش ميگم...
🔸دم به دم بر جگرم زخم روی زخم نشسته
حالا میخواهی درد دل نازدانه حسین رو گوش بدی بسم الله...
🔸دم به دم بر جگرم زخم روی زخم نشسته
🔸دلم از داغ کباب و سرم از سنگ شکسته
چقدر بهش سنگ زدند...
چقدر بهش تازیانه زدند...
چقدر سیلی زدند...
یاصاحب الزمان...
🔸رخ نیلی، لب عطشان، دل خونین، تن خسته
اما...
🔸گره از خلق گشایم به همین بازوی بسته
امشب اگه با ابی عبدالله کار داری....
آقا رو به نازدانه اش قسم بده...
اگه گرفتاری، مریضداری، حاجت داری،
اگه کربلا میخواهی...
بگو حسین جان...
تو رو به صورت سیلی خورده دختر سه ساله ات قسم...
امشب دیگه دست خالی ردمون نکن...
🔸طواف شمع چون پروانه می کرد
🔸به دستش موی بابا شانه می کرد
تا سر بابا رو گذاشتند جلو دختر بچه صدا زد بابا...
چه بلایی سرت آوردن...بابا...
🔸سر و روی پدر را پاک می کرد
🔸برایش عقده ی دل باز می کرد
صدا زد بابای خوبم...
🔸به قربان سر نورانی تو
🔸چرا خون ریزد از پیشانی تو
يا أبَتاهُ، مَنْ ذَا الَّذي خَضَبكَ بِدِمائكَ
🔸رخ من نیلی از سیلی است بابا
🔸لبان تو چرا نیلی است بابا
بابا کی با چوب به لب و دندانت زده...
اما میخام بگم...
بابای خوبم...
🔸تو از چوب جفا داری نشانه
🔸مرا باشد نشان از تازیانه
اگه با چوب به لب و دندان تو زدن...
اما به منم تازیانه زدن...
🔸مرا باشد نشان از تازیانه
بابا دیگه طاقت تازیانه ندارم...
طاقت سیلی خوردن ندارم...
طاقت سنگ خوردن ندارم...
🔸ز تو دارم تمنا جان بابا
🔸مرا با خود ببر در نزد زهرا
-
4_5899736209302749491.MP3
زمان:
حجم:
164.6K
#شب_سوم_محرم
#صلوات_آخر_مجلس
خدای متعال ان شاء الله این قدمها رو به زودي زود به سوریه کنار حرم باصفای بی بی رقیه سلام الله علیها برساند خشنودی روح مطهره بی بی و همه شهدای مدافع حرم عنایت کنید اجماعا صلوات بلندی ختم کنید.
2_1152921504663399899.mp3
زمان:
حجم:
1.21M
#دعای_پایان_مجلس
#دعای_پایان_مجلس_مناسب_ایام_محرم
▪️ نَسئَلُک اَلّلهُمَ و نَدعُوک بِاسمِکَ العَظیمِ الاَعظَم اَلاَْعَزِّ الاَْجَلِّ الاَْکْرَمِ بدماء شُهَداءِنا و بِحَقِ اِمامِ زَمانِنا یاالله...
یا الله....
▪️ حاجات رو مد نظر بگیرید فرج امام زمانمون در راس همه حاجات، شفای همه مریضها (همه باهم)
(أَمَّن يُجِيبُ الْمُضْطَرَّ إِذَا دَعَاهُ وَيَكْشِفُ السُّوء)َ نمل62
1). فرج امام زمان(عج) ما معجل بفرما.
2). قلب نازنین آنحضرت از همه ما راضی و خشنود بفرما.
3 ). این قلیل توسلات، عرض ادب، اشک ریختن، عزاداری، از همه ی ما به کرمت قبول بفرما.
4 ). خدا به بیمار کربلا، مرضای اسلام، ملتمسین دعا، مریض مد نظر، شفای عاجل عنایت بفرما.
5 ). شب اول قبر امیرالمؤمنین به فریاد همه ما برسان.
6 ). آرزومندان عتبات و عالیات، مدینه منوره، مکه مکرمه به آرزوشان برسان.
7 ). حوزه های علمیه، مراجع عظام تقلید، رهبر معظم انقلاب در حفظ و پناه خود موید و منصور بفرما.
8 ). خدا به آبروی آقامون امیرالمومنین، شر وهابیت، تکفیری ها، داعشی ها، دشمنان اسلام، دشمنان شیعه به خودشون برگردان.
9 ). هر که در این مجلس آمده حاجتی داره حوائج مشروعه این جمع برآورده به خیر بفرما.
10). اموات این جمع پدران، مادران، حق داران، ببخش و بيامرز.
11 ). ثوابی از این مجلس و محفل به روح همه اموات، گذشتگان، پدران، مادران، حق داران عائد و واصل بفرما.
بالنبی و آله بخوان سوره الفاتحه مع الاخلاص و الصلوات.
-
#روضه_حضرت_رقیه
دلخورم از شام آهم را تماشا کرده اند
چشمه ی چشمِ مرا از گریه دریا کرده اند
امشب دختردارها حرف منو بهتر میفهمند
سخت بابا به غرورِ دخترت بر خورده است
با من از بس مردمِ بی خیر بد تا کرده اند
کوچه گردی، ریسمان، نانِ تصدق، کعب نِی
خیلی از این بدترش را بد دهان ها کرده اند
هر کجا در راه افتادم سرم آورده اند
با لگد، کاری که با پهلویِ زهرا(س) کرده اند
ای بابا،ای بابا،معذرت می خوام از بی بی حضرت سکینه سلام الله علیها،از امام زمان(عج)، این روضه ها رو اگه کم بذاریم، کم کم میآن حقانیت روضه رو زیر سئوال میبرند. گفت:بابا
صورتی از من نمانده بسکه خوردم پشتِ دست
کاشکی حداقل یکی با من هم دلی میکرد، وقتی گریه میکردم
هق هقم را از سرِ لج سخت دعوا کرده اند
آه، دندان هایِ من یک در میان افتاده اند
یه پشت دست ان شاءالله از کسی نخوری،اگه محکم بخوری،دندانهای آدم بزرگم میریزه ،این بچه دندوناش شیریه،نه یه بار،نه دو بار،هر موقع گفتم بابا،هی زدند،هی زدند
آه، دندان هایِ من یک در میان افتاده اند
بی هوا تا آستینِ غیظ بالا کرده اند
تا به حدِّ مرگ بعد از آنکه هر بارم زدند
از سرِ نو از خدا مرگم تمنّا کرده اند
فهمیدی یانه؟ یعنی هی میزدند،میگفتند خدا مرگت بده،چقدر مارو به زحمت میندازی،هی از رو ناقه می اُفتی……دختردارها از اینجا رفتی هر وقت خواستی موهای دخترت رو شونه کنی یادت باشه،دختر وقتی باباش داره میآد، هی میره زود التماس مادر میکنه ، مادر بیا موهام رو مرتب کن،بابا داره میآد،میخوام منو قشنگ ببینه. بابا بابا
ریشه ریشه فرش ِ سرخِ گیسوانم ریخته
می دونی چرا؟
بر سرم با پا یهودی ها تقلّا کرده اند
شامیان ناز ِ یتیمانه نمی دانند چیست!
غیرِ اَخم و قهر و تندی کاری آیا کرده اند؟
دخترت را زَجر کُش کردند هَرزه چشم ها
غربتم را سنگ و خاکستر تسلّا کرده اند
خوب شد بابا عمو با ما نیامد تویِ کاخ
تا نبیند پای ماها را کجا وا کرده اند
بابا خیلی بهم بر خورده،بابا غرورم رو له کردند،تو مجلس یزید زن یزید سر برهنه اومد، دیدم یزید عبا شو در آورد رو سرت انداخت،بابا ما با آستین رو صورتمون رو پوشوندیم
خوب شد بابا عمو با ما نیامد تویِ کاخ
تا نبیند پای ماها را کجا وا کرده اند
مهربانِ من رفیق ِ تازه پیدا کرده ای
خیزرانها بر لبِ تو جشن بر پا کرده اند
این همه روضه شنیدیم و خوندیم،اگه از این گروه داعش ملعون این مسائل رو ندیده بودیم،باورش سخت بود
زیور آلاتِ حرم بازیچه هایِ دختران
چند سر اسباب بازیِ پسرها کرده اند……. شاعر: علیرضا شریف
سرت روی نیزه انگار تکون خورده
رو لب و دندون ِ تو خیزران خورده
زخم پیشونیت رو سنگ ها وا می کردند
روی نی سرت رو جا به جا می کردند
بابایی حسینم،بابایی حسینم
بعد تو ماها رو به اسیری بردند
بابا گوش تو بگیر
دست شمر و زجر و حرمله سپردند
نمیدونی درد این کبودی ها رو
طعم رد شدن از تو یهودی ها رو
بابایی حسینم،بابایی حسینم
حالا که بابا جون مرهمی ندارم
زخمات و میبندم با لباس پاره ام
دیگه قصه ی زخم سرم بمونه
سوختن لباس و معجرم بمونه
بابایی حسینم،بابایی حسینم
خیلی حرف ها داشت میخواست به بابا بزنه،تا میومد راه بره،تاول های پاش مزاحم بود،هر کی میومد بغلش میکرد،میگفت: برید اگه بابام بیاد به بابام میگم،همه حرف ها،درد و دل ها،کبودی ها،زخم هایی که داشت،اما تا روپوش رو از رو طبق کنار زد،نگاش افتاد به سر بابا،ای کاش فقط سر بریده بود،لب ها پاره، صورت زخمی،محاسن سوخته، همه حرف های خودش یادش رفت، صدا زد مَنْ ذَا الَّذی قَطع وَ رِیدَیْکَ، مَن ذا الذی خضّبک بدمائک؟ مَنْ ذَا الَّذی أَیتمنی علی صِغَر سِنّی؟ می خوای با رقیه هم ناله بشی بسم الله،هر کجا هستی بگو:حسین….گره تو کار ِته،شب باب الحاجات ِ،می خوای حرم رقیه بری؟کربلا می خوای؟حسین…….
الا لعنت الله علی القوم الظالمین😭😭
روضۂ دفتری حضرت رقیه(س)
👈🏻بانوای جانسوز:استاد پرویزی🎙️
👈🏻تایپ وارسال: علیمحمدی✍🏻
«السلام علیکَ یا اباعبدالله السلام علیکِ یا بنت الحسین یا رقیه السلام علیکِ یا باب الحوائج»
دلی ای عمه پُر غم دارم امشب
که دلتنگِ پدر بسیارم امشب
من امشب مینشینم عمه تاصبح
به امید پدر بیدارم امشب
وُ مگر بابا خبر از من نداره
که منزل در خرابه دارم امشب
پدر جان آه و فریاد از یتیمی
که جای اشکِ غم خون می بارم امشب
◾آقا جانم یا اباعبدالله اجازه بده امشب برا غصه های دلِ جگر گوشه ات در این مجلس بسوزیم، امشب میخوایم دوای دردهامونو از دست عمه ی سه ساله ی سادات بگیریم
آی عاشقان ابا عبدالله آی گریه کنندگان حسین ، آی اونایی که طعم یتیمی نچشیدین قدر پدراتونو بدونید، آی مریض دارا ،آی حاجتدارا
میگن یه روزی بچه های شهدا رو برای بازدید از مناطق عملیاتی جنوب به سفر برده بودن، یکی میگفت دیدم یه دختر کوچولو روی خاک ها نشست هی خاکها رو بر سر میریزه و گریه میکنه ، داره با خودش یه چیزی رو زمزمه میکنه ، نزدیک شدم ، گوش دادم شنیدم میگه: رقیه جان(خوشبحالت)۲ حداقل سرِ باباتو دیدی اما من چی حتی سرِ بابامو هم ندیدم😭
آخ عمه جان دلم تنگِ بابام شده ، کاش امشب بابا به دیدارم بیاد، (به یاد شهدا ، به یاد همه ی کسانی که بچه های کوچیک ازشون به یادگار مانده و بهانه ی بابا می گیرن) هی میگفت عمه جان من بابامو میخوام اگه بابام رفته سفر پس کی بر میگرده
کودکی را که پدر در سفر است
دائماً چشمِ امیدش به در است
هر صدایی که زِ در می آید
به خیالش که پدر می آید
هر وقت تو راه شام منو کتک میزدن میگفتی بذار بابات بیاد حسابشونو میرسونه اما چرا بابام نمیاد، حرفای رقیه دل زینبُ خیلی سوزوند، هی میگفت عمه دخترای شامی به من میگن تو بابا نداری تو یتیمی😭😭😭عمه جون یتیم چیه ؟ یتیم کیه ؟(بمیرم آخه یه دختر سه ساله که معنی یتیمی رو نمی دونه)
یه وقت بی بی زینب دید خرابه نورانی شد ، صدا زد برادر جان به خرابه خوش اومدی، به یاد اون ساعتی که رقیه سر بریده رو به آغوش کشید (الهی کسی دختر بی بابا بزرگ نکنه) بابا جون خوش اومدی اما چرا دیر اومدی
بابا جون خیمه هامونو آتیش زدن، گوشواره هارو از گوشام کشیدن، عمه جونمو کتک زدن، بابا خیلی دلم میخواد رو زانوهات بشینم اما تو که بدن نداری😭
انقدر رقیه با سر بریده درد دل کرد دیدن دیگه آروم شده، خیال کردن رقیه خوابیده، اما همین که جلو رفتن دیدن سر بریده یه طرف رقیه یه طرف😭😭😭
لا حول ولا قوة الا بالله العلی العظیم
🔘دودمه حضرت رقیه(س)🔘
#دودمه_حضرت_رقیه_س🏴
#شاعر_خانم_علیمحمدی📝
#اجرا_استاد_پیام_پرویزی👤
من رقیه دختر سلطانِ دین بر همه ام ۲
(دخترِ فاطمه ام)۲
بر لبم یا ابتا وُ یا حسین زمزمه ام ۲
(دخترِ فاطمه ام)۲
من رقیه نوگُلِ سه ساله ام ۲
(گُل یاس و لاله ام)۲
در خرابه از غم بابا به آه و ناله ام ۲
(گُل یاس و لاله ام)۲
My RecordingAUD-20220901-WA0043.mp3
زمان:
حجم:
3.85M
◾نوحۂ حضرت رقیه(س)◾
داد از جدایی، بابا کجایی(2)
امشب بخوابم آمدی ای نازنینم
گفتی که آیم از سفر ای مه جبینم
دیگر ندارم من توان و تابِ هجران
باز آ که درد من ندارد بی تو درمان
داد از جدایی، بابا کجایی(2)
این قصۂ تلخِ مرا هر کس شنیده
از بهرِمن باریده خون از هر دو دیده
کوهی زِ غصه ها بروی شانه دارم
در گوشۂ ویرانسرا من خانه دارم
داد از جدایی، بابا کجایی(2)
امشب رقیه میرسد بر آرزویش
سر را گرفته در بغل وُ کرده بویش
ای سر کجا بودی که از ناقه فِتادم
آندم که روی خاک صحرا سر نهادم
داد از جدایی، بابا کجایی(2)
بابا ندارم بعد تو من یار و یاور
تنهاانیس و مونسم گردیده این سر
شمع شب تار منی در این خرابه
دنیا دِگر بعد از تو بهرِ من سرابه
داد از جدایی، بابا کجایی(2)
یارب بحق اشکِ چشم آن سه ساله
کز بهر دوریِ پدر او کرده ناله
(هستی)مدد کن تا نگارد روی دفتر
(پرویزی)را نظر نما در روز محشر
داد از جدایی، بابا کجایی(2)
التماس دعای فرج🤲🏻
اجرای سبک: استاد پرویزی🎙️
سراینده شعر: علیمحمدی📝
My RecordingAUD-20220901-WA0044.mp3
زمان:
حجم:
3.66M
نوحۂ جانسوز حضرت رقیه(س) به سبک: شبانگاهان😭😭😭
شبانه یک دختر کوچک خسته و نالان کنج ویرونه
خدایا آنجا شده بوده از برای او یک عزا خونه
سرم امشب روی دامانت
کمک کن با لطف و احسانت(2)
چهل منزل ، سر به روی نی ، در جلوی من بار غم بردم
نگاه کردی، برسر نی تو ، دیده بودی من هی کتک خوردم
سرم امشب روی دامانت
کمک کن با لطف و احسانت(2)
پدر جانم ، خیر مقدم بر تو بگویم من ، با دل غمگین
بدیدم راس قشنگت را لاله گون و با صورت خونین
سرم امشب روی دامانت
کمک کن با لطف و احسانت(2)
پدر جانم ، گوش من خونی ، پای من زخمی ، با دل بی تاب
امان امان ، از جدایی و از لب تشنه ، من بگویم آب
سرم امشب روی دامانت
کمک کن با لطف و احسانت(2)
که (هستی) را ،شافعه باشم ، عاقبت من هم در صف عقبا
که(پرویزی) خادم تو و نوحه خوان گشته از برای ما
سرم امشب روی دامانت
کمک کن با لطف و احسانت(2)
التماس دعای فرج🤲🏻
اجرای سبک: استاد پرویزی🎙️
سراینده شعر:علیمحمدی
My RecordingAUD-20220901-WA0041.mp3
زمان:
حجم:
4.65M
نوحه شوشتری حضرت رقیه(س)
حسین حسین،باباحسین،شهید حسین غریب حسین،مظلوم حسین،بی سرحسین
وُ وندِنهَ سَر می طَبَق بردنه خرابه
ناله کشید اَ سوزِ دل طفل دل کبابه
حسین حسین
وُای بُووِهِ سیلی بکن تو به حال و روزُم
وُخاک غم مینه سرُم اَ غمت بسوزُم
حسین حسین
وُ کی بُرید سَرِ تونهَ اَ جفای ایام
وُ وَندِنه بِرابرُم به خرابه ی شام
حسین حسین
وُ کی بُرید سَرِ تونهَ که رقیه بینهَ
وُ کُردنه مونه یتیم کافرون اَ کینهَ
حسین حسین
وُ ای بُووِه وری دِرار اَ پاها مو خارهَ
وُ دخترِ یتیم دِلش سُخته روزگارهَ
حسین حسین
وُ ای بُووِه تو نبیدی چه بلا کشیدُم
وُ اَ مینه کولِ شُتر ری زمین اُفتیدُم
حسین حسین
وُ یاد او روزا بخیر که بووِه مو داشتُم
اَ داغ و دردِ یتیمی مو خبر نداشتُم
حسین حسین
وُ هرکجا دیدین اگر دخترهِ یتیمی
وُ یادی کن رقینه طفلِ دل غمینی
حسین حسین
وُ مو یتیمِ بی کَسُم گریویت به حالُم
دختره ناکامِ حسین تیری خورده بالُم
حسین حسین
وُ بعد روز عاشورا روزِ خَوش ندیدُم
وقتی سر بُووَمه مو سَرِ نیزه دیدُم
حسین حسین
وُ ای یزید خونت خراب دختره حسینُم
وُ نترُم اَ درد و غم مو نُهامه بینُم
حسین حسین
وُ طاقتِ دیرتهَ ای بووِه ندارُم
وُ مو کنارِ رأس تو دیگه جون سپارُم
حسین حسین،باباحسین،شهیدحسین،غریب حسین،مظلوم حسین،بی سرحسین
👈🏻اجرای سبک: استاد پرویزی🎙️
👈🏻سراینده شعر: علیمحمدی📝