eitaa logo
کانال مداحی باسبک عاشقان حضرت زینب(س)
32.3هزار دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
1.4هزار ویدیو
810 فایل
ارائه متن و صوت نوحه، روضه، مرثیه و،،،، مدیریت کانال:شعبانپور ─⊱✾♡✾⊰─ https://eitaa.com/joinchat/2115895304C4149e19122 @Asheghane_hazrat_zeynab 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠 تعرفه تبلیغات این آیدی👇🏼 @kianatv ─┅─⊱✾♡✾⊰─┅─
مشاهده در ایتا
دانلود
🏴 علیه السلام ✍ 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ تموم نفسهامو - پای علمت میدم خرجی یه سالم رو - برا حرمت میدم عشق تو معنای زندگیمه کربلات رویای بچگیمه اشک من اوج دلدادگیمه (تا چشامو تر میکنم با هوای تو سر میکنم حالمو بهتر میکنم / یا حسین) ۲ یا حسین ثارالله حسین ۳ یا حسین 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ خوشبحال هرکی که - دل به حرمت داده کاسه ی گداییش رو - دست کرمت داده از تو می گیره روزیشو دلم دل گرفتاره، نکنی ولم با غمت آغشته شده گِلم (زندگی سخته این روزا ولی باز قسمت کن آقا اربعینتو کرببلا / یا حسین) ۲ یا حسین ثارالله حسین ۳ یا حسین .👇
. دست از جان که بشویی تنِ تو جان گردد سمت آتش بدوی شعله گلستان گردد قیدِ هر چیز زنی قید خدا می‌گردی بدوی سمت حرم صید خدا می‌گردی باید از غیر، خودت را بتکانی در خاک آسمانی‌تر از آن باش بمانی در خاک حیف باشد که در این برکه بمانی ای ماه هرچه در جستن آنی، تو همانی ای ماه دل اگر کندی از این خاک بر افلاک روی می‌شود یک شبه معراج از این خاک روی خوش به آن دل که بر آن زُلف،گرفتار بماند هرکه شد مَحرمِ دل در حرم یار بماند آنکه در معرکه اُفتاد فراموش نشد شیعه آتش به جگر داشت که خاموش نشد شبنم از خویش که زد جلوه‌ی خورشیدش کرد هرکه زد نعره حسن، فاطمه جاویدش کرد کربلا دید زمین جلوه‌ی صدها حسن است آخرین حُسن ختامِ شهدا با حسن است نیست از واژه‌ی الله جدا عبدُالله می‌بَرد بالِ مرا تا به خدا عبدُالله باید از خویش بپرسیم به هر شب هر صبح کیستی؟ بنده‌ی نفسیم و یا عبدُالله باید از خویش بپرسی که چه باید بکنی تا بخوانند در این راه تو را عبدالله تا خدا راه نداریم اگر گریه کنیم نیست راهی زِ دل سوخته تا عبدالله آنقدر غرق حسین است نفهمیده هنوز که شده حُسنِ ختامِ شهدا عبدالله کیست او سرخی احرام اباعبدالله نام او جا شده در نام اباعبدالله او رسیده به غمی که نرسیده زینب دیده او صحنه‌ی تلخی که ندیده زینب صحنه‌هایی که حسن داد کشیده دیده آنچه را فاطمه غش کرد و ندیده دیده مُشت بر سینه‌ی خود باز چرا می‌کوبد بین گودال چه دیده است که پا می‌کوبد کاش می‌شد که بگوید نکند خواب است او غزلی در وسط آن‌همه گرداب است او از همان دور... از آن دور حسن را می‌دید در هجوم همه ...با زور حسن را می‌دید پدرش داشت از آن دور صدایش می‌کرد قبل آن خنجرِ ناجور صدایش می‌کرد پیش چشمان ترَش خونِ جگر را می‌دید بینِ گودال عمو را نه، پدر را می‌دید بی وضو دست کسی در خُم گیسو می‌رفت شمر با چکمه‌ی سرخی به سوی او می‌رفت قبل از آنی که از آن شیب سرازیر شود می‌دود سمت عمو تا نکند دیر شود همه با زور رسیدند مگر جا بشوند تا که یک سهم بگیرند اگر جا بشوند همه بودند ولی شیر نری مانع شد پدری روی زمین و پسری مانع شد سپرِ تشنه‌ی صد چاک در آن همهمه بود دست اُفتاده‌ی او در بغل فاطمه بود نیزه‌ای خورد به پشتش نفَسش پُر خون شد شد همان نیزه که از پشت عمو بیرون شد وای من طُعمه‌ی یک لشکر افراطی شد بدنش با بدن خُرد عمو قاطی شد اسب‌ها رفته، سر دوش عمو خوابیده او سه روز است در آغوش عمو خوابیده گرچه زن‌های دهاتی همه دیر آوردند خوب شد جای عبا چند حصیر آوردند بستر طفل رُباب آن تنِ درهَم باشد بوریا آنقدری هست که او هم باشد (حسن لطفی ) ۱۴۰۴/۰۴/۰۸ .
✅ مقتل طفلان حضرت زينب (س) 🔶 عون بن عبدالله بن جعفر 🔶 محمدبن عبدالله بن جعفر برخی گفته‌اند هر دو فرزندان حضرت زینب سلام‌الله علیها بوده‌اند؛ اما بنا بر نقل مشهور و صحیح‌تر، مادر عون، حضرت زينب عليها سلام و مادر محمد، خوصاء بنت حفص از بني بكر بن وائل است. روزی که امام حسین (ع) از مکّه عازم عراق شد، عبدالله بن جعفر، شوهر حضرت زینب (س) فرزندان خود، محمد و عون را همراه امام حسین (ع) روانه ساخت تا در رکاب حضرت باشند و به ایشان وصیت کرد که هرگز از جانبازی در راه امام کوتاهی نکنند. روز عاشورا حضرت زینب (س) لباس نو بر تن عون و محمد پوشاند و آن‌ها را آماده شهادت ساخت. سپس هر دو را نزد ابی عبدالله (ع) آورد و برای ایشان اجازه جهاد خواست. امام نخست اجازه نمی‌داد. سیدالشهدا علیه‌السلام فرمود: شاید همسرت عبدالله راضی نباشد. حضرت زینب (س) عرض کرد: همسرم به من سفارش کرد که اگر کار به جنگ کشید، پسرانم جلوتر از پسران برادرت به میدان بروند. سرانجام امام با اصرار خواهر اجازه داد. عون این‌گونه رجز می‌خواند: ان تنكروني فانا ابن جعفر شهيد صدق في‌الجنان ازهر يطير فيها بجناح اخضر كفي بهذا شرفا في‌المحشر و محمد نیز چنین رجز خواند: اشكو الي الله من العدوان فعال قوم في الردي عميان قد بدلوا معالم القرآن و محكم التنزيل و التبيان و اظهروا الكفر مع الطغيان ابتدا محمد پس از نبردی دلاورانه که ده نفر را كشت، توسط عامر بن نهشل تيمي ملعون به شهادت رسید. عون کنار بدن غرق خون محمد آمد و گفت: برادرم! شتاب مکن که به زودی من نیز به تو می‌پیوندم. عون نیز پس از به درک واصل کردن سه سوار و هجده پياده توسط عبدالله بن قطبه طايي شهید شد. امام حسین علیه‌السلام، پیکر پاک آن دو نوجوان را بغل گرفت و در حالی که پاهایشان به زمین کشیده می‌شد، آن‌ها را به سوی خیمه آورد. برخی گفته‌اند زنان به استقبال جنازه‌های آنها آمدند. اما حضرت زینب (س) که همیشه پیشتاز بود دیده نمی‌شد. او از خیمه بیرون نیامده بود تا مبادا چشمش به پیکرهای به خون تپیده پسرانش نیفتد و بی‌تابی نکند. شاید هم از این رو که مبادا برادرش، امام حسین علیه‌السلام در این حال بنگرد و در برابر خواهر شرمنده یا بی‌جواب بماند. 👈 منابع: نفس‌المهموم/ حاج شیخ عباس قمی الوقایع و الحوادث ج 3/ محمدباقر ملبوبی تذکره‌الشهدا/ ملاحبیب کاشانی سلام الله علیها
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
3.67M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
😍یک جوری موهاتو پرپشت میکنه که همه فکر کنن کلاه گیس گذاشتی خودم وقتی تو آینه نگاه کردم باورم نمیشد که موهای خودمه❗️ 🔹نه کاشت نه داروهای گرون قیمت و موقتی.... 🔸فقط یه راهکار ساده و بدون دردسر اگر تا آخر ویدیو رو ببینی شگفت زده میشی لینک زیر رو فراموش نکنی اصل کاری اینجاست👇 bam30.com/ads/landings/9fd5-8bcc bam30.com/ads/landings/9fd5-8bcc
🏴طفلان حضرت زینب سلام الله علیها 🏴 .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... 🎶سبک_حسین_جان..... ✅ حسین جان بمیرم برای غریبیت توو این دشت که لشکر نداری چی میشه بیای و به خواهر تو منت بذاری یامظلوم یامظلوم حسین جان بزار دسته گل‌های خواهر فدای سرت شن دو تایی برن سمت میدون دو تا لشکرت شن یامظلوم یامظلوم تو رو جون مادر بده اذنه میدون ببین گریه و خواهش و با قلبه خون اجازه بده نذر زینب ادا شه بشن پهلوونام فدای دایی شون ✅ حسینم تموم وجودم فدای دوچشمات برادر ازت ممنونم هدیه هامو قبول کردی آخر ای داداش حسینم می‌دیدم من از توی خیمه چقدر غصه خوردی تا نعش دوتا بچه ها مو تا خیمه آوردی واویلا واویلا می‌دیدم دو تا نو گلام و توو میدون می‌دیدم من اون لحظه رو که دادن جون می‌دیدم خجالت کشیدی وقتی که رسیدی توو مقتل با چشمای پرخون ✅ حسین جان جگر گوشه هام رفتن و قلب من رو شکستن ولی ترسم این بود ببینن که دستامو بستن واویلا واویلا حسین جان چه خوب شد که غم روی غم بین صحرا ندیدن منو با اراذل یا توو جمع اعدا ندیدن واویلا واویلا چه خوبه منم سهمی دارم توواینجا شدم مادر دو شهید کربلا میگفتی برام خیلی سخته برادر غروب پر آشوبه روز عاشورا ✍ حسین_دلجو مجید_مرادزاده .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ......
. ‌۱۴۰۴ ▪️بنداول▪️ همهٔ راهُ من یه نفس دویدم گریه کردم عمو تا بهت رسیدم مُردم تا نالهٔ تو رسید دیدم من عمو چه بد زدنت تنها افتادی روی زمین شلوغه چقد کنار تنت (زینت دوش مصطفی چرا رو خاکه پیکرت داره خون میره از سرت خدا بده صبر به خواهرت) ▪️بنددوم▪️ با لگد نزنش نرو رو بدنش دیگه نیزه نیار جا نداره تنش پاتو بردار نفس بکشه با خنجر کُند نزن به گلوش تا من هستم منو بزنُ موهاشو نکش نکن زیر و روش پیرهنشو میخوای چیکار؟ تیغ‌تو رو گلوش نذار حالا که داری می‌کُشیش اگه می شه واسش آب بیار (زینت دوش مصطفی چرا رو خاکه پیکرت داره خون میره از سرت خدا بده صبر به خواهرت) علیه_السلام مشابه سبک زیر خوانده می‌شود .
. دارن خیمه ها بر لب این نوا جون ما فدات ای خون خدا اگر بدن دنیا رو به ما نمی شیم آقا از تو جدا همه می سوزیم اینجا برات(تاکه نسوزه خیمه ها۲) ای فرزند مرتضی لبخندی بزن به ما جایی هم بده به ما(تو آسمون نیزه ها۲) شاه کربلا حسین شام آخره  شاه بی سره امشب کربلا رویایی تره می ریزه اشک دلداده ها گرفته قلب سجاده ها دارن می نوشن جام بلا(تموم لیلازاده ها۲) فردا بی سرن همه مثل شاه علقمه می افتن یکی یکی(به خاک پای فاطمه۲) شاه کربلا حسین تــنها دلبـرم  عشق مادرم افتاده به پات اشک معجرم دارم می ریـزم اشک فراق کجا می ری مهمون عراق می ری و باید احوالتو(بگیرم از نیزه سراغ۲) تنـهـایی اسارته ترسم از جسارته کهنه پیرهن بپوش(که نیتاشون غارته۲) الوداع برادرم خیمه پرپره چشمامون تره بوسـه بـر گلو سهم مادره حالا که داری تنها می ری داری تو پیش زهرا می ری بگوگه زینب شرمنده شد(که تو روی نیها می ری۲) ای آلاله ی حرم ای مظلوم برادرم کشتی زینب وبرو(خدا حافظ ای دلبرم۲) الوداع برادرم     تنهامون نذار تواین شوره زار بـیـن ایـن همه مرد نیزه دار پاشو که اینا سر می بَرن غنیــمتی معجر می بَرن برا خجالت ماها رو از(میون لشکر می بَرن۲) بـازم قـصــه دره دشمن بی حیا تره اینبارکربلای ما(مدینه ی شعله وره۲) ای سالار بی سرم افتادی چرا زیر دست و پا بی زینب نرو از این قتلگا خودم می دیـدم از خیمـه ها بـالا ســرت اومــد بـی حیا بمیره خواهر مونده چرا(به روی سینت رد پا۲) گل بودی و چیدنت رو خـاکــا کشیدنت بر گشتم تو قتلگاه (فقط برا بو سیدنت۲) ای سالار بی سرم بعد از تو حسین اشکم جاریه زخـم بـی کسی خیلی کاریه شکستـه بـال این قافله نشستـه می خونن نافله داره به حال این دخترت(می باره اشک آبله۲) کاش مارو دعاکنی زهرا رو صـدا کنی کوفه شهر حرمله ست(باید تو راهو وا کنی۲) واویلاه حسین من مــن پاییـنم و تو بالای نی دنبـالـت مـیام پا به پای نی پــایـیـن نیا رو نیزه بمون میباره سنگ از این آسمون دلم گرفته ای مهریون( برام یه کم قرآن بخون۲) کوفه کربلا ی ماس اینجا شهـر ناسزاس دست من به دامنت(بگو ابوفاضل کجاس۲) واویلاه حسین من ای تنها طبیـب ای شیب الخضیب بـاز قـرآن بخون در شـهر غریب بیـا  کنـارم  نـیــزه  نشین شکسته قلبـم ای مـه جبین بهـار عـمـرم رفـتـه به باد(خـزون عـمـرم رو ببین۲) ای قـاری مـن بخون تـا شـایـد بدن امون میـگن خارجی به ما(یه عده بی نام ونشون۲) واویلاه برادرم بـا این قد خم با این کوه غم سخته مهربون بـردارم قدم توون نـداره پـاهـای من آروم نمیشه چشمای من پاشو ببین میخندن همه(به این قدو بالای من۲) اینـجا جـای گـل برام نـامـردای  اهــل شام می ریزن روی سرم(با کینه سنگ از پشت بام۲) واویلاه برادرم    خسته بی قرار بـا ایـن حال زار میخوام جون بدم روی این مزار پی تو می گشتـم در به در خمـیـده بـرگشـتـم از سفر ولی نذاشتم هیچ کس منو(بینه با چشمای تر۲) پرچـمـدار تو منم امــا زخـمـیه تنم شرمندم که داده جون (رقیه روی دامنم۲) ای سردار بی سرم یار پـرپـرم عشق بـی سـرم پاشو گریه کن بـا  اهل حرم تو کـوچــه های شام بلا شکسته قلبم با طعنه هـا خدا به داد زینب رسید(تو مجلس نامحرما۲) من ناموس حیدرم حرمت داره معجرم اما حرمت منم(شکسته مثل مادرم۲) ای سردار بی سرم (ع) شهـر غربت و چشمای ترم می سوزه دلم می ریزه پرم مسافر عشق مادرم شبیه یاس نیلوفرم یه عمریه گریون از غم(شهیده ی پشت درم۲) بر سر می کشم عبا بسکه بی کسم خدا بغضم شعله ور شده( شبیه جدم مرتضی۲) می سوزه دلم خدا تـو فصل خزون با قد کمون می افتم زمین هرجا بی امون نشسته غربت دورو برم بیــا جــوادم بالا سرم میخوام که لب تشنه جون بدم(دوباره باز شعله ورم۲) از کف رفته نای من دیواره عـصـای من بسکه ناتوون شدم(نمی بینه چشمای من۲) می سوزه دلم خدا (ع) می سوزه دلم ازغم حاصلم پـرپـر مـی زنم پیش قاتلم شبـیـه یـاسی پـزمرده ام یه عمره خون دل خورده ام از اهل دنیا بیش ازهمه (از همسرم آزرده ام۲) در  مــن از آشنـاست غمخوارم فقط خداست قلبم پیش مادره(تنم میون قتلگاست۲) واویلاه غریب حسن خونیه پرم چشمای ترم باز آشفته ی داغ مادرم تو کوچه بین آتیش ودود کـسی پـنـاه مــادر نبود دیدم کشیدن بابامونو(یه قوم بدتر از یهود۲) دیدم وای چه کربلاست مادر زیر دست و پاست بابا بین شعله ها(پی نجات بچه هاست۲) واویلاه غریب حسن ✍ 👇