eitaa logo
کانال مداحی باسبک عاشقان حضرت زینب(س)
32.3هزار دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
1.5هزار ویدیو
810 فایل
ارائه متن و صوت نوحه، روضه، مرثیه و،،،، مدیریت کانال:شعبانپور ─⊱✾♡✾⊰─ https://eitaa.com/joinchat/2115895304C4149e19122 @Asheghane_hazrat_zeynab 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠 تعرفه تبلیغات این آیدی👇🏼 @kianatv ─┅─⊱✾♡✾⊰─┅─
مشاهده در ایتا
دانلود
🖤🌹🍀🍀🌹🖤 🏴 چهل روزه ندیدمت، نگو چرا جون بر لبم شاید نمی شناسی منو به اون خدا من زینبم داداش اگه کمونیم،تو بوده ای جوونیم، رفتی که پیرم رسمش نبود داداش جونم، تو بری و من بمونم، بذار بمیرم 💔غریب و بی کفن حسین ما رو غریب که دیده اند، به اشکمون خندیده اند به پای نیزه سرت، پیش چشام رقصیده اند بگو که ناموس خدا، مگه کوچه بازاریه غمی که پشتمو شکست، غم امانت داریه داداش یاس تو چیده شد، چه جور بگم با دست خود، با آه و گریه قبری کوچیک کندم براش، ریختم خاک و یواش یواش، روی رقیه، با گریه 💔غریب مادر یا حسین 💔چهل روزه ندیدمت دردم که تازیونه و رخ سرخ و کبود نبود دردم اینه که جای من محله یهود نبود آمون زقلب تیره شون امون زچشم خیرشون سرگرمی شون کتک زدن یتیم کُشی بود سیره شون
۱۲ (امام حسن مجتبی ع) دوم گل آل الله(نور دل زهرایی)۲ احمد به تو می نازد(از بس که تو والایی)۲ از نسل احمد و حیدر کرار کریمی تو مولی در آل اطهار یا حسن یا حسن مظلوم حسن جان۲ همچون پدر و جدت(صاحب کرمی مولی)۲ جسمت به بقیع خفته(تو بی حرمی مولی)۲ تو صاحب جاه و قدر رفیعی مظلومی زینت خاک بقیعی یا حسن یا حسن مظلوم حسن جان۲ از بس که غریبی تو(در خانه ای تو تنها)۲ ریزد ز دو چشمانت(اشک تو چنان دریا)۲ غریب مدینه ای یا حسن جان تو کشته ی کینه ای یا حسن جان یا حسن یا حسن مظلوم حسن جان۲ اگر چه تو خورشید(هر انجمنی مولی)۲ در شهر مدینه تو(غرق محنی مولی)۲ همسر تو گردیده قاتل تو زد شرر زهر کین بر حاصل تو یا حسن یا حسن مظلوم حسن جان۲ غربت تو یا مولی(از تربت تو پیداست)۲ ای نور دل حیدر(گریان غمت زهراست)۲ ای که هستی تو خورشید مدینه عاقبت جان دادی با زهر کینه یا حسن یا حسن مظلوم حسن جان۲ با زهر ستم مولی(رفتی تو از این دنیا)۲ رفتی به سوی جنت(راحت شدی از غم ها)۲ پیکر تو مولی بر دوش یاران در تشییع تو گردیده تیرباران یا حسن یا حسن مظلوم حسن جان۲ بودی همه ی عمرت(در ماتم پشت در)۲ در غربت و تنهایی(سوختی ز غم مادر)۲ سوزانده قلبت را غربت حیدر ضربه ی لگد و ناله ی مادر یا حسن یا حسن مظلوم حسن جان۲ از ماتم پشت در(خون شد جگرت مولی)۲ سوز غم مادر زد(بر جان شررت مولی)۲ مادرت پشت در از نفس افتاد محسن شش ماهه پشت در جان داد یا حسن یا حسن مظلوم حسن جان۲
۸ (ورود اهل بیت ع به مدینه) یا رسول خدا زینب غمپرورم سوز داغ حسین به جان زده آذرم خونجگر زینب است جان او بر لب است یا محمد۲ آمدم از سفر با تو بگویم سخن کوله بارم بود ماتم و رنج و محن قامتم خم شده صبر من کم شده یا محمد۲ یا رسول خدا زینب دلخسته ام سوی تو آمدم با دل بشکسته ام گشته ام الشهید نزد تو روسپید یا محمد۲ یا رسول خدا با تو برابر شدم جگرم خون شده و بی برادر شدم جگرم خون شده گریه افزون شده یا محمد۲ زینبت در سفر زخم زبان ها شنید بین گودال خون پیکر صد پاره دید بر روی نیزه سر زد به جانم شرر یا محمد۲ یا رسول خدا شام بلا دیده ام شام را بدتر از کرب و بلا دیده ام کینه شد آشکار شد ستم بی شمار یا محمد۲
۶ (ورود اهل بیت ع به مدینه) برگشته گلت زینب(از کرب و بلا جدا)۲ با گریه نشستم من(در بزم عزا جدا)۲ با حسین رفتم و بی او آمدم سوزم و گریم در غم بی حدم یا ختم المرسلین آجرک الله۲ از داغ گل زهرا(غرق محنم جدا)۲ سوزم ز غم و شمع(هر انجمنم جدا)۲ صبر من کم گردیده یا محمد قامتم خم گردیده یا محمد یا ختم المرسلین آجرک الله۲ در کرب و بلا گشتند(گل های حسین پرپر)۲ بر دست پدر جدا(جان داده علی اصغر)۲ اکبرش کشته شد به دست اعدا پیکر پاک او شد اربا اربا یا ختم المرسلین آجرک الله۲ دیدم که تن عباس(در علقمه افتاده)۲ دست و سر و جانش را(در راه خدا داده)۲ عباسم مقطع الاعضا گردید جان او به راه دین فدا گردید یا ختم المرسلین آجرک الله۲ دیدم گل زهرا را(بشکسته جبین جدا)۲ دیدم که به موج خون(شد نقش زمین جدا)۲ از حسینت جدا حرمت دریدند سر پاکش را از قفا بریدند یا ختم المرسلین آجرک الله۲ از بعد حسین دیدم(من آتش در خیمه)۲ دشمن ز ستم می زد(سرها به روی نیزه)۲ دیدم جدا طفلان را بی بهانه می زدند کعب نی یا تازیانه یا ختم المرسلین آجرک الله۲ زین داغ و مصیبت ها(شد قامت زینب خم)۲ ما را ز ستم بردند(در کوفه و شام غم)۲ از تو یا جدا من شرمنده هستم حسین شد شهید و من زنده هستم یا ختم المرسلین آجرک الله۲
۹ (ورود اهل بیت ع به مدینه) از کربلای خونین،برگشته ام مدینه با اهل بیت اطهار،همراه با سکینه واویلتا مدینه۴ گردیده ام مدینه،شرمنده از پیمبر آمده بی حسینم،ریزم ز دیده اختر واویلتا مدینه۴ ببین تو حال زار و،چشم ترم مدینه از داغ شش برادر،خونجگرم مدینه واویلتا مدینه۴ مدینه دیده ام من،رنج و غم و بلا را غرقه به خون بدیدم،شهید سرجدا را واویلتا مدینه۴ مدینه دیده ام من،داغ علی اکبر پیکر اربا اربا،خونین دل برادر واویلتا مدینه۴ مدینه دیده ام من،ز نسل آل هاشم پامال سم اسبان،گردیده جسم قاسم واویلتا مدینه۴ مدینه دیده ام من،داغ علی اصغر به روی دست بابا،شده بریده حنجر واویلتا مدینه۴ تنهایی و غریبی،مدینه کردم احساس آن لحظه ای که دیدم،افتاده دست عباس واویلتا مدینه۴ مدینه دیده ام من،حرمت او دریدند سر حسین زهرا،را از قفا بریدند واویلتا مدینه۴ مدینه دیده ام من،داغ گلان چیده بعد از حسین بدیدم،بر نی سر بریده واویلتا مدینه۴ بعد از حسین مدینه،زخم دلم نمک خورد رقیه و سکینه،از دشمنان کتک خورد واویلتا مدینه۴ مدینه دیده ام من،ماتم کوفه و شام بر اهل بیت احمد،سنگ می زدند ز هر بام واویلتا مدینه۴
.   🔸بشیر آمد و شهرِ مدینه بر هم ریخت 🔸مدینه بر سرِ خود خاکِ غصّه‌وغم ریخت بشیر بن  جذلم میگه: هنگامى که به مدینه نزدیک شدیم، على بن الحسین دستور داد که ، خیمه ها را برپا کنند و بمن فرمود: اى بشیر! خدا پدرت رو رحمت کند، او شاعر بود، آیا تو نیز مى توانى شعر بگویى؟ گفتم: آرى، اى پسر رسول خدا، من نیز شاعرم. فرمود: وارد مدینه شو وخبر شهادت ابى عبدالله(علیه السلام) و ورود ما رو به مردم مدینه برسان 🔸مدینه از غمِ کـرب و بلا به سر می‌زد 🔸صدایِ قاصدِ غم شعله بر جگر می‌زد بشیر میگه به مسجد النبى رسیدم و صدامو به گریه بلند کردم و گفتم: «یا أَهْلَ یَثْرِبَ لا مُقامَ لَکُمْ بِها * قُتِلَ الْحُسَیْنُ فَأَدْمُعی مِدْرارُ اَلْجِسْمُ مِنْهُ بِکَرْبَلاءَ مُضَرَّجٌ * وَالرَّأسُ مِنْهُ عَلَى الْقَناهِ یُدارُ» (اى مردم مدینه، دیگر مدینه جاى ماندن شما نیست، زیرا حسین [آقاى شما] کشته شد که اشک من این گونه سرازیر است. پیکر او در کربلا به خاک و خون غلطیده و سر مقدسش بالاى نیزه، شهر به شهر گردانده شد). 🔸آهای شهرِ مـدینه... حسین را کشتند 🔸تمـامِ آبـرویِ عالـَمـین را کشتند على بن الحسین(علیه السلام) با عمه ها و خواهرانش در آستانه شهر فرود آمده اند 🔸عزیزِ فاطـمه را تشنه سَر بریده ستم 🔸 به یادِ فاطمه و فاطمیّه سوخت حرم بشیر میگه:، حتّى زنان مدینه از خانه هایشان با موهاى پریشان بیرون ریختند و درحالى که از شدّت مصیبت صورت هاى خود را مى خراشیدند و بر صورت هاى خود لطمه مى زدند، صدا به گریه و زارى بلند کردند. (هیچ مرد و زنى را گریان تر از آن روز ندیدم و بعد از وفات رسول خدا، روزى تلخ تر از آن روز بر مسلمانان نگذشت) 🔸بگو به حضرتِ امُّ البنـین چه شد پسرهایش 🔸دو دست و چشم و علمدار و مشکِ سقّا پَر بشیر اومد محضر عرضه داشت خانم جان... بچه هات رو در کربلا کشتند... بی بی فرمودند... ای بشیر... أخبِرنی عَن أبِی عَبدالله الحُسَین بشیر از حسینم چه خبر... عرضه داشت... بی بی جان نبودی... دستهای عباست رو قطع کردند... عمود آهنین به فرقش زدند... فرمود ای بشیر... اَوْلادِی وَ مَنْ تَحْتَ الْخَضْراءِ کُلُّهُمْ فَداءً لاَِبِی عَبْدِ اللّهِ الْحُسَیْن علیه السلام تمام بچه هام فدای حسین... همه عالم فدای حسین... 🔸 نشسته است سرِ شاهِ دین رویِ نیزه 🔸 تـَنی به زیرِ سمِ اسبها شـده روضه مردم به سرعت به مکانى که کاروان در آنجا بود، رفتند دیدم على بن الحسین بیرون آمد، در حالى که پارچه اى در دست داشت که با آن اشک هایش را پاک مى کرد. کسى چارپایه اى آورد و حضرت روى آن نشست، درحالى که پیوسته اشک هایش جارى بود و نمى توانست جلوى گریه اش را بگیرد. مردم که این صحنه ها را دیدند، صداى گریه آنان بلند شد و از زنان و دختران مدینه نیز ناله و شیون برخاست؛ 🔸 بـِبار تا به قیامت که حرفِ غارت شد 🔸نصیبِ دخـترِ زهرا چرا اسارت شد؟! ‍ عبدالله بن جعفر هم اومده و داره دنبال خانمش میگرده ،یک به یک محمل ها رو داره سر میزنه،رسید به محمل زینب،نشناخت خانومش و ،پرسید: خانوم من زینبُ ندیدی ؟بی بی یه نگاه کرد به عبدالله،وگفت:  عبدالله، حق داری منو نشناسی آره من اون زینبی نیستم که از پیش تو رفتم، آخه : 🔸 انشب که از مدینه سفر کردم اختیار 🔸 همراه بود؛ قاسم و عباس و اکبرم 🔸 مویم سیاه بود ولی معجرم سپید 🔸 مویم سفید شد، سیه گشت معجرم عبدالله جلو چشایِ من سر حسین رو بریدند ... هی روضه خوند و هی عبدالله گریه کرد ،همه حرفا که تموم شد گفت بی بی یه گلایه دارم ازت ... شنیدم برا علی اکبر زودتر از داداشت رفتی ... بالا سر قاسم رفتی،بالا سر شهدای بنی هاشم رفتی،... مگه بچه های من قابل نبودند،چرا نرفتی بالا سرشون؟! گفت عبدالله تو دیگه چرا از من این سوال و میکنی؟بحق داداشم قسم،ترسیدم نگاش به نگاه من بیفته ازمن خجالت بکشه،گفتم حسین ،خجالت زد ام نشه حسین...
۱۷ (امام حسن مجتبی ع) سبط ختم النبیین تویی مولی حسن در همه زندگی دیده ای رنج و محن دیده ای رنج و غم از همه بیش و کم یا حسن جان۲ عاقبت یا حسن شد همسرت قاتلت زده با زهر کین شرر همه حاصلت شده ای جانفدا بهر دین خدا یا حسن جان۲ بنموده تو را همسر تو خونجگر زهر کینه زده بر دل و جانت شرر گشته خالق گواه خانه شد قتلگاه یا حسن جان۲ از غمت در مدینه شده ماتمسرا هر کجا از غم تو شده بزم عزا شیعه محزون شده هر دلی خون شده یا حسن جان۲ جان فدای تو و قبر تو و تربتت گشته معلوم از قبر شما غربتت تویی عرشی مقام بر تو مولی سلام یا حسن جان۲ دیدی بعد از نبی آتش به خانه زدند مادرت را حسن در آن میانه زدند گل زهرا نشان اشک تو شد روان یا حسن جان۲ دیده ای پشت در گلی ز شاخه جدا جان محسن شده به راه قرآن فدا الامان الامان قامتت شد کمان یا حسن جان۲