eitaa logo
کانال مداحی باسبک عاشقان حضرت زینب(س)
32.8هزار دنبال‌کننده
1.7هزار عکس
1.5هزار ویدیو
860 فایل
ارائه متن و صوت نوحه، روضه، مرثیه و،،،، مدیریت کانال:شعبانپور ─⊱✾♡✾⊰─ #کانال_عاشقان_حضرت_زینب_س هشتک کانال👆 @Asheghane_hazrat_zeynab 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠 تعرفه تبلیغات این آیدی👇🏼 @kianatv ─┅─⊱✾♡✾⊰─┅─
مشاهده در ایتا
دانلود
@Rozekhanegeeروضه خانگی - حضرت معصومه(س) - 1695 (1).mp3
زمان: حجم: 12.47M
|⇦•زائر معصومه در قم... و توسل به حضرت معصومه سلام الله علیها اجرا شده به نفس حاج ابوذر بیو‌کافی •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ حضرت معصومه (س) می‌فرمایند:
‍ پنجشنبه و ياد درگذشتگان😔 🌹اَللّهُمَّ اغفِر لِلمُومِنینَ وَ المُومِنَاتِ وَ المُسلِمینَ وَ المُسلِمَاتِ اَلاَحیَاءِ مِنهُم وَ الاَموَاتِ ، تَابِع بَینَنَا وَ بَینَهُم بِالخَیراتِ اِنَّکَ مُجیبُ الدَعَوَاتِ اِنَّکَ غافِرَ الذَنبِ وَ الخَطیئَاتِ وَ اِنَّکَ عَلَی کُلِّ شَیءٍ قَدیرٌ بِحُرمَةِ الفَاتِحةِ مَعَ الصَّلَوَات ِ 🙏 التماس دعا 🙏 🌹🌿🌹🌿🌹🌿🌹 ‍ بر لب جوی نشین و گذر عمر ببین😔 کاین اشارت ز جهان گذران ما را بس😔 امروز پنجشنبه به یاد پدران و مادران آسمانی که امروز در خاک سرد خفته اند.. فاتحه و صلواتی ختم میکنیم🙏🌹 اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
مدح و مرثیه حضرت_معصومه سلام الله علیها سلام الله علیها فاطمه ای کوثر موسای عشق صاحب هر رتبه والای عشق با تو شود فاطمی احساس ها پاک تر از بوی گل یاس ها جلوه کند نور ، ز سیمای تو مظهر توحید ، مُصلّای تو معرفتُ الله ، نَمِ باده ات سایة عرش است به سجاده ات غرق سکوت است تمام فَلک ذکر قنوت تو دعای مَلک حضرت حق محو عباداتِ تو منتظر وقت مناجات ِ تو چادرت از بالِ مَلَک ناز تر سفره ات از عرض و سما، باز تر ریزه خور خوان تو کون و مکان وسعت احسان تو هفت آسمان صد چو سلیمان به حریمت گُم است مرکز فرمانِ تو شهر قم است هرکه به دستانِ تو تایید شد پیرِ زمان ، مرجعِ تقلید شد «روح عبادات سلام علیک عمه سادات سلام علیک» شاهِ خراسان شده دلبسته ات قائمة عرش ، دو گلدسته ات کوی تو بر سینه صفا می دهد تربت تو بوی رضا می دهد ای که پدر بوده تو را دست، بوس عاشق تو حضرت سلطانِ طوس مدح تو بر روی زبان پدر ذکر« فِداها» به لبان پدر ** ای که ز طفلی زبلا سوختی چشم به راهِ پدرت دوختی حسرت لبهای تو بوسیدنش آروزی هرشب تو دیدنش غم به روی غم، سرت آورده اند تاخبرش را بَرَت آورده اند بعد پدر گریه شده کار تو دستِ رضا بوده نگهدار تو ذکر لبان تو رضا بود و بس راحتِ جان تو رضا بود و بس دیدنِ او کاشفِ هر کرب تو بسته به لبخند رضا قلب تو وای از آن روز که دلها شکست رشتة دیدار تو با او گُسست قلب تو از هرچه که ترسید ، شد یارِ تو از پیش تو تبعید شد چارة تو صبر به لوحِ قضا قاتلِ تو مدینة بی رضا در همه شب دیده به ره دوختی یاد رضا ناله زدی سوختی تاغم یکساله به پایان رسید لحظه به لحظه به لبت جان رسید نامه ای از یار به دستت رسید نامه نگویم همه هستت رسید دلخوشی ات دستخط یار شد حاجت تو دیدن دلدار شد بال و پرِ بستة تو باز شد ناقه سواریِّ تو آغاز شد تا ،رهِ تو جانب ساوه رسید کامِ توهم طعم مصیبت چشید روزِ تو مانند شبِ تار شد قافلة خسته ات، آزار شد باهمه اینها به دلی داغدار جانب قم قافله شد رهسپار کَم نشده پرده ای از مَحملت گَشته مدرارا همه جا بادلت زینب ِ آقای خراسان شدی تاج سرِ مردم ایران شدی گُل به سر و روی تو از بام ریخت برجگرم شعله غمِ شام ریخت زینبِ قم، تاجِ سرِ قافله تو نشدی همسفرِ حرمله زینبِ قم ، پیش دوچشم ِ ترت دست نخورده به مویِ دلبرت زینبِ قم ، دختِ علی پیر شد گوشة گودال زمین گیر شد زینبِ قم، راسِ جدا دیده ای؟! نیزه به حلقومِ رضا دیده ای؟! زینبِ قم، دستِ تو دیده طناب؟! راهِ تو افتاده به بزمِ شراب؟! زینبِ قم ، آبرو ریزی نشد محضرتان حرفِ کنیزی نشد زینبِ قم ، جانم اگر برلب است دردِ من از اسارت ِ زینب است عمة سادات گرفتار شد ناقه نشین ،واردِ بازر شد عمة سادات به چشمِ ترش دید، گِره خورده مویِ دلبرش عمة سادات زمین گیر شد تا که بریدند گلو ، پیر شد عمة سادات غرورش شکست نیزه به حلقوم حسینش نشست عمة سادات به دستش طناب دیده اش افتاد به بزمِ شراب عمة سادات چه چیزی شنید عصمتِ حق حرفِ کنیزی شنید ✍🦋🦋🦋💔💔💔
ﺗﺎ ﮐﯽ ﺑﻪ ﺗﻮ ﺍﺯ ﺩﻭﺭ ﺳﻼ‌ﻣﯽ ﺑﺮﺳﺎﻧﻢ ﺍﺯﺗﻮ ﺧﺒﺮﯼ ﻧﯿﺴﺖ ﺑﺮﺍﺩﺭ ﻧﮕﺮﺍﻧﻢ جان بی تو به لب آمده، ﺍﯼ ﭘﺎﺭﻩ‌ی ﺟﺎﻧﻢ دلگیرم ازین شهر و روا نیست بمانم ﯾﮏ ﺭﻭﺯ ﺑﻪ ﯾﻌﻘﻮﺏ ﺍﮔﺮ ﺟﺎﻣﻪ ﺭﺳﯿﺪﻩ ﺣﺎﻻ‌ ﺑﻪ ﻣﻦ ﺍﺯ ﺳﻮﯼ ﺭﺿﺎ ﻧﺎﻣﻪ ﺭﺳﯿﺪﻩ... ﺍﯼ ﮐﺎﺵ ﮐﻪ ﺍﺯ ﺗﻮ ﺧﺒﺮﯼ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﻢ ﺩﺭ ﺁﺗﺶ ﻋﺸﻖ ﺗﻮ ﭘﺮﯼ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﻢ ﺑﺎﯾﺪ ﺑﻪ ﺧﺮﺍﺳﺎﻥ ﺳﻔﺮﯼ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﻢ ﺩﺭ ﺭﺍﻩ، ﺑﻪ ﻗﻢ ﻫﻢ ﻧﻈﺮﯼ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﻢ ﺑﺎ ﺧﺎﻃﺮ ﺁﺳﻮﺩﻩ ﺑﻤﺎﻥ ﭼﺸﻢ ﺑﻪ ﺭﺍﻫﻢ ﯾﮏ ﻗﺎﻓﻠﻪ ﻣﺤﺮﻡ به‌خدا ﻫﺴﺖ ﺳﭙﺎﻫﻢ! ﺍﯾﻦ ﺟﺎﺩّﻩﻫﺎ ﭼﺸﻢ ﺑﻪ ﺭﺍﻩ ﻗﺪﻡ ﻣﺎﺳﺖ ﺍﯾﻦ ﮐﻪ ﻧﺮﺳﺪ ﻗﺎﻓﻠﻪ ﺗﺎ ﻃﻮﺱ، ﻏﻢ ﻣﺎﺳﺖ ﺍﻧﮕﺎﺭ ﮐﻪ ﺍﯾﻦ ﺧﺎﮎ ﻋﺮﺍﻕ ﻋﺠﻢ ﻣﺎﺳﺖ ﺣﺎﻻ‌ ﮐﻪ ﺑﻪ ﻗﻮﻝ ﭘﺪﺭﻡ، ﻗﻢ ﺣﺮﻡ ﻣﺎﺳﺖ... حاشا ﮐﻪ ﻓﺮﺍﻣﻮﺵ ﮐﻨﻢ ﺩﻟﺒﺮ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺑﺎﯾﺪ ﮐﻪ ﺑﺴﺎﺯﻡ ﺣﺮﻡ ﻣﺎﺩﺭ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺑﺎﯾﺪ ﻧﺮﺳﯿﺪﻥ ﺑﻪ ﺭﺿﺎ ﺭﺍ ﺑﭙﺬﯾﺮﻡ ﺣﺎﻻ‌ ﺑﻪ ﺷﻬﺎﺩﺕ ﺑﺮﺳﻢ ﯾﺎﮐﻪ ﺑﻤﯿﺮﻡ ﻭﻗﺘﯽ ﮐﻪ ﭘﺮﯾﺸﺎﻧﻢ ﻭ ﺑﯿﻤﺎﺭ ﻭ ﺍﺳﯿﺮﻡ ﺧﻮﺏ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺩﺭ ﺣﺠﺮﻩ‌ﯼ ﺧﻮﺩ ﺭﻭﺿﻪ ﺑﮕﯿﺮﻡ ﺑﺎ ﯾﺎﺩ ﻏﻢ ﻓﺎﻃﻤﻪ ﻫﻖ ﻫﻖ ﺑﻨﻮﯾﺴﻢ ﺑﺮ ﺣﺎﺷﯿﻪ‌ﯼ ﺑﺮﮒ ﺷﻘﺎﯾﻖ ﺑﻨﻮﯾﺴﻢ... ﺑﺎ ﮔﺮﯾﻪ‌ﯼ ﻣﻦ ﻫﯿﭻ ﮐﺴﯽ ﮐﺎﺭ ﻧﺪﺍﺭﺩ ﻗﻢ ﮐﺎﺭ ﺑﻪ ﻣﻬﻤﺎﻥ ﻋﺰﺍﺩﺍﺭ ﻧﺪﺍﺭﺩ ﺩﺭ ﮐﻮﭼﻪ ﺩﺭﯼ ﻫﺴﺖ ﮐﻪ ﻣﺴﻤﺎﺭ ﻧﺪﺍﺭﺩ ﻣﻌﺼﻮﻣﻪﯼ ﺗﻮ ﺩﺳﺖ ﺑﻪ ﺩﯾﻮﺍﺭ ﻧﺪﺍﺭﺩ نامحرم اگر هست در این کوچه غمی نیست اینجا زدن فاطمه‌ها حرف کمی نیست ﺑﯿﻦ ﻧﻈﺮ ﺁﻥ ﻫﻤﻪ ﺑﺎ ﺍﯾﻦ ﻫﻤﻪ ﻓﺮﻕ ﺍﺳﺖ ﺑﯿﻦ ﻫﻤﻪ ﺩﺭ ﭘﺸﺖ ﺩﺭ ﻭ ﻫﻤﻬﻤﻪ ﻓﺮﻕ ﺍﺳﺖ ﺑﯿﻦ ﺍﺛﺮ ﻫﻠﻬﻠﻪ ﺑﺎ ﺯﻣﺰﻣﻪ ﻓﺮﻕ ﺍﺳﺖ ﻣﺎﺑﯿﻦ ﻏﻢ ﻓﺎﻃﻤﻪ ﺑﺎ ﻓﺎﻃﻤﻪ ﻓﺮﻕ ﺍﺳﺖ از مردم نامرد دراینجا اثری نیست در شهر قم از ضربه‌ی سیلی خبری نیست... ✍
رنج سفر دیدی، برادر را ندیدی خیلی برای دلبرت زحمت کشیدی قصد خراسان داشتی و قم رسیدی زینب شدی و نورِ زهرا آفریدی یافاطمه، چون فاطمه مظلومه ای تو معصومه ای، معصومه ای، معصومه ای تو با ذکر شیرین تو بانو شور داریم با تو همیشه یک دلِ مسرور داریم اخت الرضا عشق تو را منظور داریم ای نور ، با نور تو بیتُ النّور داریم از بس که سر بگذاشتی بر شانه ی نور هر جا که تابیدی در آن شد خانه ی نور هفده شب اینجا با نگاهت گریه کردی در روضه های گاه گاهت گریه کردی هر شب به جای استراحت گریه کردی یافاطمه! در قم تو راحت گریه کردی اینجا کسی از ناله ات شاکی نگشته شکر خدا که چادرت خاکی نگشته با اینکه جسمی خسته و بیمار داری شکر خدا در قم فراوان یار داری در کوی غربت هم تو خدمتکار داری اینجا پرستارانِ خوش رفتار داری اما مدینه مادرت یاری ندارد در شهر خود هست و پرستاری ندارد در شهر ما ناموس حیدر در امان است عشق علی در قلب هر پیر و جوان است این خاک همواره دلش با آسمان است با دختر موسی بنِ جعفر مهربان است اخلاق ما با اهلِ کینه فرق دارد این شهر با شام و مدینه فرق دارد در ساوه پیش چشم تو جنجال کردند قلب تو را از غصه مالامال کردند اینجا ولی خوب از تو استقبال کردند با دسته های گل تو را خوشحال کردند مردان قم از محملِ تو دور بودند زن ها به حفظ حرمتت مامور بودند گرچه رضا جان تو بالای سرت نیست هر چند اهل خانه ات دور و برت نیست هر چند ای بانو کنارت دلبرت نیست نامحرمی هم در کنار بسترت نیست در شام زینب را سوی بازار بردند با دستِ بسته مجلس اغیار بردند
منم دُردانه ی موسی بن جعفر به شوق دیدن روی برادر به همراه برادر های دیگر شدم راهی من از شهر پیمبر به جاه و فر نشستم بر کجاوه رسیدم بین ره در شهر ساوه چو دشمن باخبر از حال ما شد به حال کاروان ما جفا شد به ناگه در میان جنگی به پا شد به راه حق عزیزانم فدا شد چنان آزرده ی پیکار گشتم به کلی خسته و بیمار گشتم من از تاثیر آن جنگ و شبیخون شدم آزرده و نالان و دلخون ز ساوه تا به قم در دشت و هامون نمودم طیِ ره با حال محزون میان شور و استقبال مردم شدم ساکن به شهر شیعیان قم چه گویم من ز لطف مردمانی که بنمودند با من مهربانی مرا بودند جمله یار جانی به تکریم و مرام خوش زبانی گرفت آندم که بودم من به هودج مهار ناقه ام را ابن خزرَج درون منزلش مسکن گزیدم بسی از شیعیان تکریم دیدم کجا دشنام و فحاشی شنیدم کجا ناکَس ز سر معجر کشیدم شده ذکر لبم تا هیفده شب امان از حال زار عمه زینب اسیر کوفه و شام است زینب اسیر خیل دشنام است زینب اسیر قوم بد نام است زینب اسیر سنگ از بام است زینب فراق یار اگر معصومه را کُشت چه دردی زینب مظلومه را کُشت؟
1.51M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✒️ سلام بر ملیکه ایران حضرت فاطمه معصومه (سلام الله علیها) وفات جانسوز زینب شاه خراسان ، حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها تسلیت 🖤 خط_بهشتی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
آیا می‌دانید دادگاه‌ها برای هر دعوا فقط یک بار مجاز به رسیدگی و صدور حکم هستند؟ ⚖️ چنانچه در جریان رسیدگی به پرونده حقوقی‌،کیفری، خانواده و ملکی و ... به وکیل نیاز دارید، با ما تماس بگیرید. تلفن تماس: 09025546900 برای مشاوره و راهنمایی، همین حالا با ما تماس بگیرید.