.
#به_حق_زینب
#عجل_لولیک_الفرج_یا_الله
در ظلمت ِشب، دلم ندارد یک ماه
بی راهه زیاد است و نمانده یک راه
درمانده شدم دگر به حقّ زینب
عجّل لولیّک الفرج یا الله
در هر دم و بازدم کشیدم صد آه
شاید که نَفَس؛ بند بیاید ناگاه
نزدیک شده مرگ، به حقّ زینب
عجّل لولیّک الفرج یا الله
شد عمر ِشکوفه ها همیشه کوتاه
هرگز نرسیده آن بهار دلخواه
همواره خزانیم، به حقّ زینب
عجّل لولیّک الفرج یا الله
یارب تو ز فتنه ی جهانی آگاه
آن بنده ی عاشق تو هم شد گمراه
تا شیعه بمانیم، به حقّ زینب
عجّل لولیّک الفرج یا الله
محنت به دلم آمده گاه و بی گاه
بگذشته دقایقم همیشه جانکاه
بس نیست غم و درد، به حقّ زینب
عجّل لولیّک الفرج یا الله
همواره یزیدیان به دنبال جاه
این گونه شده دور ز حقّ خود شاه
مهدی شده مظلوم، به حقّ زینب
عجّل لولیّک الفرج یا الله
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
#امام_زمان
.
.
#مناجات_مهدوی
#میلاد_حضرت_زینب علیهاالسلام
دلم گرفته در این جشن های تکراری
ببین که اشک دو چشمم دوباره شد جاری
میان شادی مردم، گریستم آقا
گمان کنم که تو هم مثل من عزاداری
چگونه خنده به روی لبان من باشد
که بر تو می گذرد لحظه ها به دشواری
رسیده آن که برای مصائبش عمری
همیشه صبح و مساء روضه روی لب داری
رسیده عمه ی سادات و قلب تو خون است
میان محفل شادی به فکر بازاری
صدای گریه ی روز ولادتش بنشاند
به قلب خسته ی تو دردهای بسیاری
همین که بوسه زند روی صورتش زهرا
به یاد کعب نی و کوچه های آزاری
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
#مناجات_با_امام_زمان
.
.
#میلاد_حضرت_زینب
#سرود #لری
#سرود_حضرت_زینب سلام الله علیها
دِلا چه شادهَ ، روز(شوُ) ولادَتَه
دِ آسمونا ، اِمشُو قیامَتَه
با خنده از راه ، میان ملائکَه
عیدی زیادهَ ، شِوئهَ عنایَتَه
زینت حیدرَه، ثانی مادَرَه
بعد زهرا بی بی ، اَ همَه سرتَرَه
بارو بارو بارونَ هی...
دَسِه زینبش وِ دستایَ حسینَ هی
قبله همَه مدافعانَ زینب
جونه ما بسَه همَه دِ جونه زینب
الگوی تمومیَه زنانَ زینب
.......
چه با حیا و ، چه با نجابَتَه
پیش بِرارِش ، خیالش راحَتَه
تموم مردا مرید زینبن
همَه مِدونَن ، چه با شهامَتَه
بَه بِه ای وِقارش،زنِهّ ایمَ نِثارش
خطبه هایَ زینب،بودهَ ذوالفقارش
بارو بارو بارونَ هی...
زنِهّ ایه بی تو مُفتشم گرونهَ هی
بی حسین شِوئِش که صب نمیشَه زینب
کناره برارِشَ همیشَه زینب
کاخ ظلمت و زده َ از ریشهَ زینب
امشو:امشب
دِ : به
شِوئهَ: شبه
دَسِه: دست
بِرارِش:برادرش
مِدونَن:میدونن
زنِهّ ایه:زندگی
ای:این
#سبک_لری
#هاشم_محمدی_آرا ✍
.👇👇
.
#امام_زمان
پیچیده شمیم ندبه و عهد و سمات
طوفانزدگان! کجاست کشتی نجات؟
میآید و هر جای جهان خواهد شد
یک جمعه پر از عطر سلام و صلوات
#یوسف_رحیمی ✍
#صلواتی_امام_زمان
.
.
#حضرت_زینب سلام الله علیها
مدد گرفتم دمی بگویم به اذن پروردگار ، زینب
چنان که دریا وسیع زینب چنان که کوه استوار زینب
اگر به قلب علی قراریست میشود آن قرار زهرا
اگر به قلب حسین قراریست میشود آن قرار زینب
نه مثل مریم نه مثل حوا نه مثل هاجر نه مثل سارا
فقط خودش بود و بر زنان بود مایهی افتخار زینب
علیمه زینب حلیمه زینب کریمه زینب فهیمه زینب
نجیبه زینب شریفه زینب عفیفه زینب وقار زینب
طهور زینب شکور زینب صبور زینب غیور زینب
ملیکه زینب عقیله زینب نابغهی روزگار زینب
شفیعه زینب کفیله زینب عابده زینب سیده زینب
فصیحه زینب بلیغه زینب نجمهی دنباله دار زینب
نفیسه زینب قدیسه زینب امینه زینب ولیّه زینب
علیمه ای که دمی ز عمرش نداشت آموزگار زینب
علی سلامش علی کلامش علی علی پرچم قیامش
چنان که در شام و کوفه گفتند صاحب ذوالفقار زینب
علم به دستش گرفت از کربلا به کوفه ز کوفه تا شام
صلابتش کم نشد اگر داشت بر روی شانه بار زینب
چنان که زهرا به روی ناقه میگذرد از صف قیامت
گذشت از شام و کوفه روی محمل غیرت سوار زینب
بیا بیا حاجیا طوافی به دور این کعبة الرزایا
به کربلا گشته دور کعبه شکسته و زخم دار زینب
خدای منصوره های عالم همیشه حق گفت و حق ادا کرد
ولی به جایش برادرش سر سپرد بر روی دار زینب
سری به نی دید در مقابل ، شکست سر را به چوب محمل
امان از آن دل امان از آن دل ، امان از این روزگار ، زینب
اگر رود کوچه ی یهودی یا دل بازار با کبودی
به باطل هیچ بی وجودی نمیرود زیر بار زینب
غمش در افلاک مینشیند به چادرش خاک مینشیند
به روی حلمش به قدر سوزن نمینشیند غبار زینب
به جان احمد زدند او را زدند ؟ نه بد زدند او را
ولی همیشه حسین را بود اولین پای کار زینب
#حضرت_زینب
#وحید_عظیم_پور ✍
.
.
#میلاد_حضرت_زینب
#ولادت_حضرت_زینب_سلاماللهعلیها
یارب برسان بر سر او شاه نجف را
آن کس که نشان داد به ما راه نجف را
ای عشق بدم نفحهی درگاه نجف را
ای شوق ببین شعلهی جانکاه نجف را
باید دم ایوان نجف گفت که زینب
تبریک به سلطان نجف گفت که زینب
زینب بنویسید و بخوانید حسین است
زینب همهی عمر بدانید حسین است
این محمل عشق است بمانید حسین است
این نقش مبارک بنشانید حسین است
تکرارِ حسن یا که به تکرار، حسین است
میگفت علی: فاطمه، انگار حسین است
آنقدر در اوج است به کس کار ندارد
همسایهی دیوار به دیوار ندارد
جز لطف و عنایات حسنوار ندارد
پیغمبر عشق است که انکار ندارد
یک شیرزن از بیشهی احرار رسیده
ای کرببلا حیدر کرار رسیده
وقتی که قرار است تو باشی همه هستند
با تو همه سوگند که با فاطمه هستند
آری همه حیران چنین عالمه هستند
عشاق به دنبال تو در زمزمه هستند
ای حضرت زهرای علی جان سَنَ قوربان
ای اُمِّ ابیهای علی جان سن قوربان
ای خطبهی تو کوه شکن سیل دمادم
این نعرهی تو بر سرشان مرگ مجسم
عظمایی و اعلایی و علامه و اعلم
ای کعبه و ای قبله و ای قلب معظم
قلب تو تپشهای قبیله است مگر نه
عالم همه در دست عقیله است مگر نه
گیرم که یزید است کنار تو قلیل است
یا ابن زیاد است ! فقط ابن علیل است
گیرم که بُوَد شام به پای تو ذلیل است
هرچند که در چشم تو هر زخم جمیل است
باید که تو تکمیل کنی کرببلا را
رفتی که تو تعطیل کنی شام بلا را
باید که ببینیم علیوار رسیدن
از کاخ ستم ریشهی صد ظلم کشیدن
تا یاد بگیریم مبارز طلبیدن
آن حجم بلا دیدن و انگار ندیدن
باید که فقط از دمِ تو یاد بگیریم
حقِ علی از اینهمه بیداد بگیریم
نه وقت تعلل، وَ نه هنگام شتاب است
این صبر علی صبر نه، آیات عذاب است
بازیچهی ما فاتح و سجیل و شهاب است
تا چشم گشایند تل آویو خراب است
امضاء زده آرامش ما مرگ شما را
ای ظلم بچش وعدهی شمشیر خدا را
میراث حرم چادری از جنس بهشت است
هر رشتهی این روسری از نور سرشته است
آری حرمت از دل ما خشت به خشت است
در کرببلا نامِ تو را عشق نوشته است
تلفیق حسین و علی و فاطمه از توست
بینالحرمین آنچه که دارد همه از توست
ما خیسترین زائر باران شماییم
مدیون نفسهای شهیدان شماییم
در زینبیه بر در ایوان شماییم
بیهوده نبوده است پریشان شماییم
وقتی که پریشان تو شد خون خدا هم
شرمندهی تنهایی تو کرببلا هم
ای ابر بباران به پریشانی زینب
ای باد بسوز از دل طوفانی زینب
خونآبه شو ای اشک زِ حیرانی زینب
از بیکسی و بی سر و سامانی زینب
از تیغ نه... از داغ جوان بود که اُفتاد
ای وای عزیزت نگران بود که اُفتاد
(حسن لطفی ۴۰۳/۰۸/۱۶)
#یاشبیر
#دکتر_حسن_لطفی
.