#زمینه_حضرت_زهرا #حاج_محمدرضا_طاهری صدامو میشنوی جوابمو بده چشاتو وا کن و ببین حسین اومده صدامو میشنوی جوابمو بده جوابمو ندی بَده حسین رو زده باشه برو ولی یادت باشه برو میخوای حسینت خیلی تنهاشه برو باشه برو ولی یادت باشه برو خونمون از هم بی تو میپاشه برو چادر خاکی پیرهن خونی نیازی نیست دیگه خودت روضه بخونی ابروی زخمی بازوی زخمی پهلو به پهلو نشو با پهلوی زخمی مادرم ای وای **** چند روزه که درست نفس نمیکشی من که امیدم به خداست ایشالله خوب میشی مادر حسین تو داره یه خواهشی خیلی دلم تنگ شده برا نوازشی مارو ببین اشکای بابارو ببین علی و گریه کار دنیا رو ببین مارو ببین اوضاع اینجارو ببین روی درِ خونه جای پارو ببین این همه هیزم خونِ رو مسمار روضه میباره برا ما از در و دیوار بار مصیبت رو دوشمونه صدای داد قنفذ تو گوشمونه مادرم ای وای **** راستی یه بار دیدم مادر خوب من با دستای شکسته میدوختی یه پیروهن اون پیرهن کیه اصلاً برا چیه چرا باهاش روضه میخوندی این چه سِریه باشه نگو توی دلت باشه نگو اگه باید زینب مهیاشه نگو زاری نکن دیگه عزاداری نکن تو پره زخمی واسه من کاری نکن نیای تو گودال تو میری از حال میبینی این پیراهنو که میشه پامال مادر میبینی عطشانم عطشان حسینِ باحیای تو عریانه عریان #زمینه #محمد_رضا_طاهری #حضرت_زهرا شب 4 #فاطمیه اول 1404 .

﷽ #زمینه #فاطمیه_۱۴۰۴ «زمینه در و دیوار» بند1️⃣ اذن ورود حرما روضه است أأدخُلُ ، برای ما ، روضه است برا ورود تو خونه ی وحی / اذنش هم واجبه مردم لا تَدْخُلُوا بُیُوتَ النَّبِیِّ / إِلّا أَنْ یُؤْذَنَ لَکُمْ اجازه نداشتید، درِ خونه‌ش رو بشکنید اجازه ندشتید، به علی ناسزا بگید اجازه نداشتید، دست رُو زهرا بُلَند کنید و غنچه رو ریشه کن کنید (مادر من ، وای) بند2️⃣ مرزِ میونِ کفر و ایمانه دری‌که‌سوخت خودش یه‌بُرهانه عترت و قرآن مگه نبود / سفارش پیمبر ما توقع ما این نبوده / سیلی‌زدن به مادر ما توقع نداشتیم ، خونه شون شعله ور بشه توقع نداشتیم ، فاطمه خون جگر بشه توقع نداشتیم ، میخ‌در واسه مادر ما یه روزی درد سر بشه (مادر من ، وای) بند3️⃣ داغِ مدینه بی‌حده ای‌وای دست‌علی بسته‌شده ای‌وای می‌برن مولا رو به مسجد / فاطمه می‌گیره عباشو قنفذ و تازیونه ای‌وای / مرتضی می‌بنده چشاشو آخه از این بدتر؟ ، درست جلو چشم حسن آخه از این بدتر؟ ، علی رو دارن می‌کِشن آخه از این بدتر؟ ، مولا رو تنها گیر آوردن جمعیتی که با همن (مادر من ، وای) 🖍️ #امیر_طاهری #زمینه_حضرت_زهرا

﷽ #شور_حماسی #فاطمیه_۱۴۰۴ بند1️⃣ شان تو والای والا برتر از عرش معلی ای پناه اهل عالم بالا میگه جبرئیل، بانو الدخیل محشری تو زهرای اطهری تو دستامو تا گرفتی حس کردم مادریتو نور خدا بی‌بی زهرا - سرِّ حیا بی‌بی زهرا ما رُو به بیرقت میگیم - صَلِّی عَلیٰ بی‌بی زهر (ای بی‌بی زهرا) بند2️⃣ سرّ تو مافوق ادراک فرش زیرپاته افلاک تو مقامت اومد انّا اعطیناک به خلقت دلیل ، بانو الدخیل محشری تو روح پیغمبری تو خطبه خوندی و دیدن اون روی حیدری تو ای قوت دل مولا - الگوی زینب کبری اهل برائتم میگم -لعَن عَدوَّکِ زهرا (لعنت به دشمن زهرا) (ای بی‌بی زهرا) 🖍️ به‌قلم: #محمد_خلیلی #امیر_حسین_احمدی #امیر_طاهری .

﷽ #زمزمه #واحد #بستر #فاطمیه_۱۴۰۴ زمزمه یا واحد - بستر (زمزمه نوای #مازنی) بند1️⃣ یه پوست و استخون مونده رُو تنت (ای‌وای‌مادرم)۲ آخ مغیره داشته قصد کشتنت (ای‌وای‌مادرم)۲ با اشاره حرفاتو میگی به من (ای‌وای‌مادرم)۲ منکه مُردم آخه یه حرفی بزن (ای‌وای‌مادرم)۲ سوت و کوره دیگه خونه ، دلم خونه منو سرفه‌ت میترسونه ، دلم خونه میگن همسایه ها با هم ، توی کوچه دیگه زهرا نمی‌مونه ، دلم خونه بمون مادر ، بمون مادر ، بمون مادر بند2️⃣ نزدیک سه ماهه پیش بسترت (ای‌وای‌مادرم)۲ پا به پات بیداره شبا دخترت (ای‌وای‌مادرم)۲ مگه میخوای بری ای نور چشام (ای‌وای‌مادرم)۲ هِی حلالیت میگیری از بابام (ای‌وای‌مادرم)۲ بجای آب و نون غصه فقط خوردیم وصیت‌هاتو که گفتی همه مُردیم چرا تابوت‌و آوردن توی خونه دیگه از داغ تو مادر کم آوردیم بمون مادر ، بمون مادر ، بمون مادر بند3️⃣ آتیشِ در بوده شمع محفلت (ای‌وای‌مادرم)۲ داغ مادر شدن مونده رُو دلت (ای‌وای‌مادرم)۲ یادِ محسن روزا میری پشت در (ای‌وای‌مادرم)۲ لالایی میخونی با چشمای تر (ای‌وای‌مادرم)۲ لالا لالا ، لالا لالا ، لالا مادر بخواب‌شش ماهه‌ی نازم گل پرپر بمیرم واسه‌ی شیرخواره‌ی تشنه گذشتم قنداقه‌ت رو من برا اصغر لالا لالا ، لالا لالا ، لالا لالا 🖍️ #امیر_طاهری #بیتر_بیماری #واحد_حضرت_زهرا #زمزمه_حضرت_زهرا

﷽ #واحد #فاطمیه_۱۴۰۴ بند2️⃣ گل یاسو بو کردم ، دلم رفت مدینه یاد مادر افتادم، غم اومد تو سینه کي دلش اومد آخه ، گُلش رو بچینه سربسته، بگم بار شیشه‌َش شکسته درد داره، همش زیر سر مسماره سیلی و زخم زبون و درد کِی جواب مهربونیش بود کُشت علی رو غصه هاش آخه تازه اول جَوونیش بود (آه ، مادر شهیده ام) بند2️⃣ بسکه جانسوزه داغش ، هنوز که هنوزه حرف آتیش که میشه ، دلِ سنگ میسوزه چی کشید مادر ما ، تُو اون نصفه روزه این درده ، به خونه خوشی برنگرده واویلا ، به دنیا نبود عمر زهرا عاشقونه‌شون تموم نشد اما خالی شد دل مولا لا خَیرَ بَعدَكِ فِی الحَیاة خِیر نداره دنیا بی زهرا (آه ، مادر شهیده ام) 🖍️به‌قلم: #صادق #امیر_طاهری #فاطمیه #واحد_حضرت_زهرا

#شور_حضرت_زهرا #حاج_مهدی_رسولی مادر همیشه مادری میکنه حتی اگه خسته و نیمه جونه برای همسایه دعا میکنه حتی اگه همسایه قدر ندونه با دعات رقم زدی تقدیرم رو تو به روی نیار تقصیرم رو توی زندگی وقتی مردد و پریشونم نماز استغاثه میخونم همه زندگیمو من دست تو میسپارم دوسِت دارم دوسِت دارم تو هجوم سختیا کم نمیارم دوسِت دارم دوسِت دارم **** کم و زیاد زندگی میگذره برکت زندگی ما مادره هوای نوکراشو داره زهرا تو روضه روزگار ما بهتره در خونه ی شما رو من بازه من دوسِت دارم بی اندازه توی زندگی اگه شکسته ای و غمگینی بگو یا فاطمه اغیثینی اگه بی پناهمو بی کس و بی چارم مادرو دارم مادرو دارم #شور #مهدی_رسولی #حضرت_زهرا شب 3 #فاطمیه اول 1404 .

#زمینه_حضرت_زهرا #حاج_محمود_کریمی پرستوی غمگین کبوتر زخمی داری میسوزی با بال و پر زخمی آه روز و شب گریه میکنی دردآور گریه میکنی میخوای من رو آروم کنی آروم تر گریه میکنی دست رو دلم نزار اسم سفر نیار بچه هاتو ببین اشکمو درنیار **** نبین سرپامو نبین که میخندم واسه توئه زهرا اگه هنوز زندم آه لحظه لحظه تو آتیشم فکر کردی من آروم میشم ایستاده بودم فاطمه زدن تو رو پیش چشم قصه ی رفتنو دیگه بزار کنار خدایی فاطمه اشکمو درنیار **** شکسته گلبرگات ولی بازم گل کن به خاطر زینب یه کم تحمل کن آه پیراهن حسینتو دست زینب میدی چرا وقتی حسینو میبینی زیر لب میری کربلا کنار بسترت نشسته بی قرار به خاطر حسین اسم سفر نیار به خاطر حسین اشکمو درنیار #زمینه #حضرت_زهرا #محمود_کریمی شب 4 #فاطمیه اول 1404 .

#روضه_حضرت_زهرا #سید_مهدی_حسینی تا در از آتش بیگانه در آتش میسوخت مادری پشت در خانه در آتش میسوخت الله الله که در آن گرمی هنگامه ی عشق شمع میدید که پروانه در آتش میسوخت باغبان رفت و خس و خار به جولان برخاست گل نفس میزد و گلخانه در آتش میسوخت چه زنی بود که پا پس نکشید از ره حق چه زنی بود که مردانه در آتش میسوخت یک طرف لطمه به پهلوی صدف خورد ولی یک طرف گوهر یکدانه در آتش میسوخت #روضه #حضرت_زهرا #سیدمهدی_حسینی شب 2 #فاطمیه اول 1404 .

#شور_حضرت_زهرا #حسین_طاهری صدیقه طاهره منصوره از تو همه بدی ها دوره نور تو نور فوقٌ نوره امی الزهرا امی الزهرا شأن تو سِره و مستوره عالم به نوکریت مأموره تسبیح جن و انس و حوره امی الزهرا امی الزهرا زهرا اگر نبود پیغمبری نبود هرگز شفاعت در محشری نبود زهرا اگر نبود که حیدری نبود امی الزهرا امی الزهرا **** راضیه مرضیه ریحانه انسیه حوریه حنانه تو شمعی و همه پروانه امی الزهرا امی الزهرا قدر و ضحی و نور و کوثر تو نازل شدی بر پیغمبر هم حیدر تو و هم تو حیدر امی الزهرا امی الزهرا زهرا اگر نبود دین منجلی نبود زهرا اگر نبود راهِ ولی نبود زهرا اگر نبود حرف از علی نبود امی الزهرا امی الزهرا #شور #کربلایی_حسین_طاهری #حضرت_زهرا شب 2 #فاطمیه اول 1404 .

#واحد_حضرت_زهرا #محمد_حسین_حدادیان غروب آهه حسن بین راهه حسن خسوف ماهو ببین تو نگاه حسن قبله ی عرش برین شده نقش زمین یکی خبر بده به امیرالمومنین بهترین سوره سِرِ مستوره یه ستاره ای که حالا دیگه کم نوره اون طرف اما ظلمت محضه وقتی که فقهمید علی از فاطمه دوره تو کوچه پیش در و همسایه ای وایِ من / ای وایِ من سوره ی کوثر شد آیه آیه ای وایِ من / ای وایِ من زهرا وای / زهرا وای **** تو آرزوی منی آه حسرت نکش چادرتو تا میام روی صورت نکش منم شبیه خودت خیلی اذیت شدم افتادنت رو دیدم با چشای خودم بی سپر بودی زیر در بودی بمیرم تو خونه ی من تو خطر بودی دستمو بستن دستشون وا بود زیر مشت و لگد چهل نفر بودی میسوزه پشت در دنیای من ای وایِ من / ای وایِ من مسمار و پهلوی زهرای من ای وایِ من / ای وایِ من زهرا وای / زهرا وای #واحد #محمدحسین_حدادیان #امام_حسن #حضرت_زهرا شب 2 #فاطمیه اول 1404 .

#زمینه_حضرت_زهرا #حاج_مهدی_رسولی روی دیوار به خون با قلم میخ نوشت غربتش را به روی صفحه ی تاریخ نوشت تا بدانند همه علی امام فاطمه است تکه کلام فاطمه است ذکر علی علی علی نبض قیام فاطمه است ای تکیه گاه علی ای سرپناه علی با جود تو همه خوبیم و روبراهِ علی حیدر حیدر / حیدر حیدر **** فاطمه در ره عشق رفته که جان بسپارد فاطمه روی علی بسکه تعصب دارد تا بفهمند همه علی شعار فاطمه است دار و ندار فاطمه است ذکر فضائل علی همیشه کار فاطمه است ای خانه دار علی ای اعتبار علی با وجود تو همه هستیم در مدار علی حیدر حیدر / حیدر حیدر #زمینه #مهدی_رسولی #حضرت_زهرا شب 2 #فاطمیه اول 1404 .

#روضه_حضرت_زهرا #حاج_محمود_کریمی درد است بین سینه و دردا نمیرود غمگینی مدینه دریغا نمیرود آه ای رفیق زندگی ام هر چه میکنم دلشوره ی فراق رفیقا نمیرود مگذار بشکند کمرم را غمت کسی با قایق شکسته به دریا نمیرود حق میدهم که شانه بیافتد ز دست تو طوری غلاف خورده که بالا نمیرود همسایگان شکایت آه تو میکنند فریاد پهلویت به کجاها نمیرود مرهم تمام و سعی علی بی نتیجه ماند این دنده ی شکسته چرا جا نمیرود یادم نرفته چنگ زدی بر عبای من گفتی علی ز خانه ی زهرا نمیرود یادم نرفته در وسط راه کشتنت با بار شیشه زن که به دعوا نمیرود صوت مغیره آمد و قنفذ به جمع گفت ما هر چه میزنیم از اینجا نمیرود دیدم تمام شهر عزیز مرا زدند هر چه زدند فاطمه اما نمیرود در راه شام دخترکی ناله میکند طفلی که گمشده تک و تنها نمیرود گفتم عمو نگاه بکن در تمام راه شمر از کنار محمل زنها نمیرود از دست این و آن همه خوردم ولی کسی جز زجر روی آینه با پا نمیرود تقصیر توست اگر گذر ما به شام خورد دختر که بی اجازه ی بابا نمیرود یا سنگ یا که چنگ و یا شعله داشتند آری کسی فقط به تماشا نمیرود هر چه که داشتند همه شد خرج دخترت مانده نفس به سینه و بالا نمیرود بابا بیا به دیدن این موی سوخته اینجا کسی عیادت زهرا نمیرود #روضه #محمود_کریمی #حضرت_زهرا شب 3 #فاطمیه اول 1404 .