•[ #ادعیه📖 •]
#دعا_در _شب_بیستهفتم
✨اللَّهُمَّ ارْزُقْنِي التَّجَافِيَ عَنْ دَارِ
الْغُرُورِ وَ الْإِنَابَةَ إِلَى دَارِ الْخُلُودِ وَ
الاسْتِعْدَادَ لِلْمَوْتِ قَبْلَ حُلُولِ الْفَوْتِ.
🌟خدایا دورى از خانه فریب
( فقط دنیا و دنیا گرائی) و بازگشت
به خانه جاویدان(یاد مرگ ) و آمادگى براى مرگ( انجام واجبات و ترک
محرمات) و تخلُّق به اخلاق الهی
پیش از رسیدن آن را روزیم گردان.
#آمین_یا_رب_العالمین.
📕|• #فلاح_السائل. ص: ۱۲۷
.
سیم دلتو ــوصل ڪن😌👇
[•🌙•] @asheghaneh_halal
تندخوانی جزء 26 قرآن کریم.mp3
3.99M
••🍃🎙••
#سکینه
🌙: #ویژهبرنامهماھمبارڪرمضان
تلاوت هرروز یڪ جزء از قرآن ڪریمـ📖
بھ صورت تحدیر(تندخوانے)
[• جزء بیست و ششم •]
@asheghaneh_halal
••🍃🎙••
دلم تنگ ایوان طلای توست.mp3
6.33M
---
💚🍃
---
#ثمینه
دلمـ تنگ ایوانـ طلاے ، توستـ💗|••
نہتنها سرمـ خاکِ پاے توستـ😌|••
کہ منـ هرچہ دارمـ براے😇👇
←توستـ→
پ.ن:
لطفے ڪنـ اے ڪریمـ
بہ فریاد ما برس😞|••
#یا_ثامن_الحجج🌸🍃
#حاج_میثم_مطیعے 🎤
---
💚🍃 @asheghaneh_halal
---
😜 °| #خندیشه|°😜
یه بنده خدا آخره ماه🌙 رمضون
به ماه نگاه ميڪنه ميگه:
ببین چقدر لاغر شدے؟؟؟⛏😐
هم خودتو از بين بردےهم مارو.⛏😃
#شمانمیخواددلسوزماهباشی😁
#روزتوبگیـــر
ڪلیڪ نڪن لاغـــرمیشے😅👇
|•😝•| @ashegganeh_halal
🎈🍃
🍃
#خادمانه
سلامـ☺️
حـالـتون خوبہ؟!🖐🏻
بـی مقدمہ اومدمـ خدمـتـتـون تا
دعـوتـتـون ڪنم بہ هیئت دلآنہ
طـورے!😍🍃
راستـی تـوی هیئت مـون نـہ آبمـیوه
داریمـ نہ دونـات🍹🍩
بلڪہ یڪ عـدد آبـنبـات سـادهِ🍬
معـنوے داریمـ.
از همونایی ڪہ تـوے مراسـمات مذهبے🕌 میدن بهـمون و تـا مدتـا مزه اش زیـر زبـونـمونہ!😋
آدرسمـون همـ اینہ :⚠️
شـهرڪ ایـتـا.
خـیـابان هیئت مجازے،↓
@heiyat_majazi
زمـان دلـدادگے :⏰
رأس ساعـت ۲۲:۱۵
از همـین حـالا گـوشیتـو📱 بـردار
و شروع ڪن بہ عمہ و عمـو ،
خالہ و دایی ، در و همـسایہ،
بہ همہ و همہ اطلاع بده!😎
منتظر ما بـاشیـد🙃
یـاحق✋🏻
@asheghaneh_halal
🍃
🎈🍃
عاشقانه های حلال C᭄
🍃🍒 #عشقینه #هــاد💚 #قسمت_صد_وپنج حرکت مانده بود. انگار هنوز موسیقی در ذهنش جریان داشت. نیلوفر از
🍃🍒
#عشقینه
#هــاد💚
#قسمت_صد_وشش
ماشین را روشن کرد و توی خیابان کنار پیاده رو راه افتاد و شاهرخ را که در پیاده رو قدم زنان دور می شد تعقیب کرد.
- اقلاً بذار برسونمت
- خودم میرم
- خواهش می کنم
شاهرخ نگاهش کرد.
- قول می دم حرف نزنم
سوار شد.
فصل دهم
سعید نی را توی پاکت آبمیوه زد، نگاهی به در و دیوار بوفه انداخت و گفت:
-یه رنگی می خواد
و رو به شروین اضافه کرد:
- پس حسابی ضایع کردی
شروین سرش را به نشانه تائید تکان داد.
- نمی دونم چه کار کنم
- بی خیال بابا، می خواست نیاد!
- انگار اصلاً متوجه نیستی، اون به خاطر من اومد
- برو خودت رو معرفی کن از عذاب وجدان نمیری، از کی اینقدر حساس شدی؟ یکی دیگه حرف زده تو رو سنن؟
بعد با فرت و فورت آبمیوه اش را بالا کشیدو گفت:
- در ضمن محضر شریفتون عارضم که ساعت 10 با همین فرشته نجاتت کلاس داری
شروین بلند شد، ته شیر قهوه اش را سر کشید و گفت:
-آره ... آره، دیر شد. می خواستم قبل از کلاس ببینمش ... فعلاً
و رفت.
- پسره احمق! آدم نمیشی !!
کلاس شروع شده بود. آرام در را باز کرد و خزید توی کلاس. سعی کرد خیلی آرام و با احتیاط به طرف صندلی اش برود. شاهرخ که پای تابلو و پشت به کلاس بود بدونم اینکه برگردد گفت:
بہ قلــم🖊:
ز.جامعے(میم.مشــڪات)
#ڪپےبدونذڪرنامنویسندهومنبع
#شرعاحــــراماست☺️
•• @asheghaneh_halal ••
🍃🍒
عاشقانه های حلال C᭄
🍃🍒 #عشقینه #هــاد💚 #قسمت_صد_وشش ماشین را روشن کرد و توی خیابان کنار پیاده رو راه افتاد و شاهرخ را
🍃🍒
#عشقینه
#هــاد💚
#قسمت_صد_وهفت
- آقای کسرایی؟
شروین سر جایش خشک شد و شاهرخ همانطور که می نوشت ادامه داد:
- لطفا قبل از شروع کلاس سر کلاس حاضر باشید
شروین که فکر می کرد شاهرخ قصد تلافی دارد به دل نگرفت:
- چشم استاد
سریع خودش را به صندلی رساند و نشست. کلاس که تمام شد قبل از اینکه بتواند از میان آن همه آدم خودش را به شاهرخ برساند از کلاس خارج شده بود. دنبالش دوید.
- استاد؟ دکتر مهدوی؟
شاهرخ ایستاد.
- سلام استاد
شاهرخ برخلاف همیشه خشک و رسمی بود.
- علیک سلام
- اومدم بابت دیشب عذرخواهی کنم. واقعاً شرمنده. نمی خواستم اونجور بشه
- مهم نیست. فراموش کن
- اما احساس می کنم این تویی که نمی خوای فراموش کنی. تو که اوضاع منو می دونی! فکر می کنی از اینکه این اتفاق افتاده خوشحالم؟
-دوست داری بدونم چی فکر می کنم؟
-حتماً
شاهرخ ایستاد. در چهره شروین خیره شد، اثری از لبخند همیشگی اش نبود.
- به نظر من همه حرفهای دیروزت دروغ بود. فیلم بازی کردی تا منو دست بندازی
شروین از تعجب دهانش باز مانده بود. آنچه را می شنید باور نمی کرد. همانجا سرجایش ایستاد و شاهرخ را دید که از سالن وارد حیاط شد . یکدفعه به خودش آمد، دوید به سمت در خروجی، خودش را به شاهرخ رساند و هیجان زده شروع کرد به حرف زدن:
-شوخی می کنی، نه؟ یعنی واقعاً فکر می کنی که من ... چطوری اینجور قضاوت می کنی شاهرخ؟
-مهدوی! فعلاً باید برم. بعداً راجع بهش صحبت می کنیم
بہ قلــم🖊:
ز.جامعے(میم.مشــڪات)
#ڪپےبدونذڪرنامنویسندهومنبع
#شرعاحــــراماست☺️
•• @asheghaneh_halal ••
🍃🍒
عاشقانه های حلال C᭄
🍃🍒 #عشقینه #هــاد💚 #قسمت_صد_وهفت - آقای کسرایی؟ شروین سر جایش خشک شد و شاهرخ همانطور که می نوشت ا
🍃🍒
#عشقینه
#هــاد💚
#قسمت_صد_وهشت
- اما شاهرخ ...
- مهدوی! باشه بعداً. فعلاً خداحافظ
و رفت. شروین که هنوز بهت زده بود روی صندلی همان نزدیک نشست. صدای سعید را شنید.
- آه، ای زندگی. تو همیشه مرا آزرده ای، ننگ بر این فلک جفا پیشه!
شروین به طرف صدا نگاه کرد.
- رفتی منت کشی استاد ذلیل؟ انگار عذرخواهیتون به مذاق ملوکانه شان خوش نیامده و شما را مانند مگسی مزاحم دک کردند!
- ول کن سعید حوصله ندارم
سعید پاکت سیگارش را درآورد:
- حالا خر بیار باقالی بار کن. دلایل بی حوصلگی کم بود، اینم اضافه شد. پارتیش مال یکی دیگه است اخم و تخم و بی حوصلگیش مال ما
نخ سیگاری را به طرف شروین گرفت:
-می کشی؟
شروین نخ را گرفت. سعید گفت:
- فعلاً بی خیال شو. بذار بگذره آتیشش بخوابه
بعد سیگار خودش و شروین را روشن کرد . شروین چند تا پک زد. به سرفه افتاد. سیگار را پرت کرد.
- چرا حروم می کنی؟ اسرافه ها مادر!
بعد دود سیگارش را بیرون داد.
- امروز می آی؟
-کجا؟
-خونه عمم
- حوصله وراجی های بابک و لوس شدن های آرش رو ندارم
- من می رم، اگه خواستی بیا. فعلاً کاری نداری؟ بای
...
سلف کباب داشت. چند لقمه ای خورد. سینی را همانجا روی میز رها کرد و رفت. از کنار زمین بازی رد شد. سر و صدای بچه ها که بازی می کردند همه جا را پر کرده بود. مدتی ایستاد و نگاه کرد. نگاهی به ساعت کرد ...
بہ قلــم🖊:
ز.جامعے(میم.مشــڪات)
#ڪپےبدونذڪرنامنویسندهومنبع
#شرعاحــــراماست☺️
•• @asheghaneh_halal ••
🍃🍒
•[ #ادعیه📖 •]
🍃تعقیب نماز صبح در روز جمعه:
✨اَللّهُمَّ اِنّي تَعَمَّدتُ اِلیکَ بحاجتي
و اَنزَلتُ اِلیکَ اَلیَومَ فَقري و فاقَتي
و مَسکَنَتي فَانا لِمَغفرتِکَ ارجی مِني
لِعَمَلي......
🌟خداوندا من با حاجت خود قصد
درگاه تو کردم و در این روزِ فقر و
درماندگی و بینوایی بر تو وارد
شدم که من به مغفرت تو امیدوارترم
تا به عمل خود .....
📕|• #مفاتیح_الجنان. ص: ۶۰
سیم دلتو ــوصل ڪن😌👇
[•🌙•] @asheghaneh_halal
Narimani-ma-basijiha.mp3
5.81M
#ثمینه
😌|• جـآن بھ ڪـ🖐ـف داریـمــ
در خطـ رهبـ🇮🇷ـــر
😉|• مقتداے ماستــ
حضــرت حیــدر😍
#نریمانے
#شهدایے_ولایے💚
|🎶| @asheghaneh_halal
😜•| #خندیشه|•😜
📣ستاد استهلال با
عذر خواهی ازمردم ایران اعلام کرد :
بدلیل اشتباه ستاره شناسی که رخ داده ماهی که روزه گرفتیم شعبان بوده ....😐
پیشاپیش حلول ماه رمضان مبارک😁
فک کن چی میشد اگه میشد😵😂
.
ماه رمضونے متفاوت با☺️👇
😜• @asheghaneh_halal