°🐝| #نےنے_شو|🐝°
وے یڪ عدد نان باگت است.🥖
یا یک سیخ جـیـگر🍡 که البتہ استیڪرے جـیـگرے نداشتیم!!
وے را باید از دور نظاره ڪرد😳!
زیرا خــطـر گـاز گـرفتگـے وے زیاد است.
وے بـہ شـدت خوردنے اسـت😋
بارالـها، به هـمه چـون وے عنایت فـرمـآ
آمـیـن یا رب العـالمین🙏
استودیو نےنے شو؛
آبـ قنـ🍭ـد فراموش نشه👼👇
°🍼° @Asheghaneh_Halal
عاشقانه های حلال C᭄
💐•• #عشقینه #سجاده_صبر💚 #قسمت_بیست_و_هشتم زمین رو مرتکب میشه، من نمی تونم تحت حمایت کسی قرار بگی
💐••
#عشقینه
#سجاده_صبر💚
#قسمت_بیست_و_نهم
فاطمه که خیالش از این بابت راحت شده بود، سعی کرد تشنج درونش رو آروم کنه، به خاطر زندگی خودش و بچه هاش، به خاطر مادر پیرش، به خاطر زندگی ای که اسمش واقعیت بود، نه یک رمان عاشقانه صد صفحه ای و نه یک فیلم یا یک نمایشنامه...
بعد از چند لحظه ادامه داد:
-دومیش اینه که خبر هیچ کدوم از کارات به گوش من نرسه، نه به گوش من، نه به گوش اطرافیانم و نه به گوش دورترین فامیلی که ما رو میشناسه...... هر غلطی دوست داشتی بکن، اما این دو تا شرط رو رعایت کن.
بعدم از شدت اضطراب به سختی از جاش بلند شد، فاطمه ی محکم و صبور به سختی قدم بر میداشت، دستش رو به دیوار گرفت تا بتونه راه بره، رفت توی اتاق حوله حمام رو برداشت و وارد حمام شد، درو از پشت قفل کرد، دوش آب رو باز کرد و شروع کرد زار زار گریه کردن...
صدای گریه فاطمه که از ته دل بود خیلی بلند تر از اون بود که پشت صدای نرم قطره های آب پنهان بمونه و به گوش سهیل نرسه.
سهیل گرفته و عصبانی، سوئیچ رو برداشت و از خونه زد بیرون، نمی دونست کجا بره اما میدونست دلش نمی خواد ضعف فاطمه رو ببینه، دلش نمی خواست شکسته شدن فاطمه رو ببینه، حتی اگر مسببش خودش بود، ... دلش نمی خواست عاقبت کار خودش رو ببینه، دلش می خواست باور کنه اگر اون دو شرط فاطمه رو رعایت کنه همه چیز درست میشه...
سوز سرما تنش رو به لرزه انداخت، این قبرستون و این سرما داشت تمام وجودش رو مسخ سردی غم میکرد.
ها کوچیکی به دستاش کرد، اما هاش هم رنگی از گرما نداشت، دلی که غمگینه، گرمایی نداره که بخواد در این سوز گرما، دستی رو گرم کنه، دوباره دستش رو توی جیبش فرو برد و به سنگ قبر سفید پدر چشم دوخت
-سلام بابا، منم، فاطمه تو... فاطمه تو... کاش بودی بابا... کاش بودی تا برات بگم چقدر سخته که بخوای هر لحظه جوری زندگی کنی که دوست نداری، دلت میخواد گریه کنی، اما باید بخندی، دلت می خواد فرار کنی، اما باید بمونی ،دلت می خواد داد بزنی، اما باید لبخند بزنی، دلت می خواد بمیری، اما باید بمونی و زندگی کنی، بابا... چرا زندگی اینقدر تلخ شد؟ چی شد؟ ...
-امتحانه دخترکم... امتحان ...
#ڪپےبدونذڪرناممنبع
#شرعــاحراماست☺️👌
•• @asheghaneh_halal ••
💐••
عاشقانه های حلال C᭄
💐•• #عشقینه #سجاده_صبر💚 #قسمت_بیست_و_نهم فاطمه که خیالش از این بابت راحت شده بود، سعی کرد تشنج د
💐••
#عشقینه
#سجاده_صبر💚
#قسمت_سی
-امتحان کی؟ امتحان چی؟ چرا من باید امتحان پس بدم، اون هم همچین امتحانی؟ من که هیچ وقت دست از پا خطا نکردم، من که بندگی کردم، من که همیشه خودم رو پاک نگه داشتم، چرا من؟ چرا این امتحان؟ چرا سهم من از عشق این بود؟
-امتحان وقتی امتحانه که دست بذاره رو نقطه ضعف تو... کیه که توی این دنیا امتحان نشه؟ دنیا جای امتحانه، بندگی تو نماز و روزت نیست، بندگی تو قبول شدن توی همین امتحاناست، وگرنه امام علی)ع(، امام حسن)ع(، امام حسین)ع( و همه ائمه باید راحت ترین زندگی رو میداشتند، اما میبینی که، هرکه بامش بیش، برفش بیشتر، هرکسی بندگیش بیشتر باشه، امتحانش سنگین تره. و همه این امتحانا واسه اینه که تو به آخر آخر چیزی که براش آفریده شدی برسی، تو خدایی، باید به خدا برسی...
ان الله مع الصابرین ان الله مع المتقین
-سخته بابا، خیلی سخته...
- لا حول و لا قوه الا بالله، زندگی چه سخت باشه و چه آسون تو توانی نداری جز اون چیزی که خدا بهت داده، پس فکر نکن تویی که باید تحمل کنی، مطمئن باش تحملش رو خدا بهت میده، تو فقط به سخن و هدایت خدا دل بده...
-کارم درسته بابا؟
جوابی نشنید، جوابی نشنید چون خودش نمی دونست کارش درسته یا نه، نمیدونست پای بند موندن به این زندگی
درست تره یا رها کردنش، تمام جوابهایی که پدرش بهش میداد در واقع از ذهن خودش بیرون می اومد ولی امان از وقتی که خودش هم نمیدونست چه کاری درسته و چه کاری غلط
هوا کم کم داشت گرگ و میش میشد، تصمیم گرفت برگرده خونه، دوباره فاتحه ای برای پدرش خوند و بلند شد ...
توی مسیر فاتحه ای هم برای ساجده خوند و سوار ماشین شد احساس بدی توی وجودش بود، تمام طول مسیر تا خونه رو فکر کرد.
وقتی به در سفید خونشون رسید، دیگه تصمیمش رو گرفته بود، تصمیم گرفت بمونه و بجنگه، برای پیروزی، رو به آسمون کرد و گفت: خدایا اگر این امتحان شماست، من میمونم و میجنگم، من پای تصمیم اشتباهی که پنج سال پیش گرفتم میمونم، من پیروز این میدونه، پس خدای من می خوام کمکم کنی تا در لحظه مرگ فقط یک جمله بگم:
الحمدلله رب العالمین، شکرا لله...
#ڪپےبدونذڪرناممنبع
#شرعــاحراماست☺️👌
•• @asheghaneh_halal ••
💐••
•[ #سوتے_ندید 😜•]
چند روز پیش ڪه از ڪربلا برگشته
بودیم پدرم میخواست از همسایمون
بابت زحماتے ڪه این چند وقت ڪشیده
بودن تشڪر ڪنه براے همین خیلے
محترمانه گفت:
خانم x شما تو این چند خیلے زحمت ڪشیدید.😧
باور ڪنید ڪه در حق خانوم بنده
خواهرے و در حق بنده برادرے ڪردید.
قیافه ے من اون لحظه 😂🤭
بابام 😱🤔
خانم x 😊🤔😳
برادرے ڪردن خانوم x 😜😐
#شگفتــا😁
#سوتـے(9⃣)
#ارسالے_ڪاربران
─═┅✫✰🦋✰✫┅═─
ارسال سوتے:
📲• @yazahra_ebrahim
چه ــخبرہ اینجــا😁👇
[•📸•] @asheghaneh_halal
☃️❄☃️
#همسفرانه
باش !
بودنت خوب است ...💜
شبیه حس قشنگ بیدار شدن 😍
در صبح آبی و خلوت یک مزرعه ،🌱
شبیه لذت نشستن کنار آتش ،🔥
در سردترین نقطه ی کوهستان ،❣
شبیه نوشیدن یک فنجان چای داغ ،☕
در یک عصر سرد پاییزی ...🍁
بودنت ،🌺
با من بودنت ؛💝
بد جور می چسبد !💑
#نرگس_صرافیان🎈
#هوای_دونفره✌🏻
#برف_میاااد😍
#عشقولانهطوری♥️
💍|♡ @ASHEGHANEH_HALAL
☃️❄☃️
[• #مجردانه♡•]
آن ڪـھ
بـے بـــــرق ڪــنـد
جــــــــ|💚|ــــــانِ مــرا
شــارژ ڪــجـاستــــ ؟
#کجایی_دقیقا_کجایی؟ •(😃)•
مجردان ـانقلابے😌👇
[•♡•] @asheghaneh_halal
[• #ویتامینه ღ •]
گاهے با ڪارهاے ڪوچڪ،
میتوان صمیمیت و محبت را
بیشتر ڪرد...☺️👌
••مثلا در بین غذا لقمهاے بردارید
و در دهان همسرتان قرار دهید.
••یا در یڪ ظرف غذا بخورید ڪه
این ڪار محبت را بین زن و شوهر
بیشتر میڪند...🌸🍃
#سختنیستــا😎
ویتامینہ ـزندگے ڪنید😉👇
[•ღ•] @asheghaneh_halal