eitaa logo
عاشقانه‌‌ های‌ حلال C᭄
14.3هزار دنبال‌کننده
21.2هزار عکس
2.2هزار ویدیو
86 فایل
ˇ﷽ براے تماشاے یڪ عشق ماندگار، در محفلے مهمان شدیم ڪھ از محبّت میان عـلے'ع و زهـرا'س میگفت؛ از عشقے حـلال...💓 •هدیهٔ ما به پاس همراهےِ شما• @Heiyat_Majazi ˼ @Rasad_Nama ˼ 🛤˹ پل ارتباطے @Khadem_Daricheh ˼ 💌˹ تبادلات و تبلیغ @Daricheh_Ad ˼
مشاهده در ایتا
دانلود
•𓆩🌤𓆪• . . •• •• خــدایا با نام تو آغاز می‌کنم 🌻 شـروع هر لحـظه را . . .🔋 اۍ کہ زیباترین عـلت هـر آغـاز تویے⏳ امرـوزم را یـار و یاورم باش🙂🌱💚 . . 𓆩صُبْح‌یعنےحِسِ‌خوبِ‌عاشقے𓆪 http://Eitaa.com/asheghaneh_halal •𓆩🌤𓆪•
•𓆩📿𓆪• . . •• •• : امام رضا (؏) : |💐| عطـ😍ـر زدن |👌🏻| از اخـ💎ـــلاقِ |😌| پیامبران است :510 !🥴 . . 𓆩خوانده‌ويانَخوانده‌به‌پٰابوسْ‌آمده‌ام𓆪 Eitaa.com/asheghaneh_halal •𓆩📿𓆪•
•𓆩🌿𓆪• . . •• •• به قدرِ جمـ📅ـعۂ يڪ پـ👮🏻‍♂ـادگان سرباز دلتـ🥲ــنگم.. . . 𓆩عاشقےباش‌ڪه‌گویندبه‌دریازدورفت𓆪 Eitaa.com/asheghaneh_halal •𓆩🌿𓆪•
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌•𓆩🪴𓆪• . . •• •• ♡/ أنا حقًا لا أعرف مآذا تعني أحبك اعتقد أنها تعني لا تتركني هنا وحيدًا /‌♡ ♡/ من معناے را نمےدانم فقط مےدانم كه يعنے مرا اين‌جا /‌‌‌‌‌♡ 💚 🤲🏻 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌. . 𓆩خویش‌رادرعاشقےرسواےعالم‌ساختم𓆪 Eitaa.com/asheghaneh_halal •𓆩🪴𓆪•
21.25M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
•𓆩🍳𓆪• . . •• •• سـوپ جو رســتورانی🍜 مــواد مـورد نیـازمـون : پیــاز ۱ عدد🧅 جــو پرک ¼ پ رب گــوجہ ۲ ق غ🍅 نصـف سینــه‌ۍ مـرغ🍗 هویـج رنـده شـده ۲ عدد🥕 جو پوسـت کنده ۱ پیمانه آویــشن خشک ۱ ق غ جعــفرے تازه ۲ ق غ نمـک، فلفل سیاه گشـنیز، جعفری💚 زردچـوبه💛 ‌‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌. ‌‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌. 𓆩حالِ‌خونھ‌با‌توخوبھ‌بآنوےِ‌خونھ𓆪 Eitaa.com/asheghaneh_halal . . •𓆩🍳𓆪•
•𓆩🧕𓆪• . . •• •• 💬 ‌‏من یه دخترعمو دارم که ۶ماه از مامانم بزرگتره. بعد جفتشون اینجوری‌ان که وقتی شدیدا خنده‌شون بگیره، سایلنت میشن و بدون صدا فقط می‌لرزن تا جاییکه قررررمز میشن گاهی هم چپه میشن😂😂😂 مامانمم اینجا رو قبل از خودم می‌خونه، سلام مامان✋🏻😄 . . •📨• • 900 • "شما و مامانتون" رو بفرستین •📬• @Daricheh_Khadem . . 𓆩با‌مامان،حال‌دلم‌خوبه𓆪 Eitaa.com/asheghaneh_halal •𓆩🧕𓆪
•𓆩🪞𓆪• . . •• •• هر زنى در برابر بد اخلاقى شـوهـرش شكيبايى ورزد 💖 خداوند همانند (ثواب) آسيـه (همسر فرعون) بـه او عطا كند🍃 📚بحارالانوار . . 𓆩چشم‌مست‌یارمن‌میخانہ‌میریزدبهم𓆪 Eitaa.com/Asheghaneh_Halal •𓆩🪞𓆪•
حجه الاسلام والمسلمین میرزا محمدی_مناجات با امام زمان-1548615944.mp3
1.18M
•𓆩📼𓆪• . . •• •• چه خوش است صوت قرآن زتو دل ربا شنیدن . . 𓆩چه‌عاشقانه‌نام‌مراآوازمیڪنے𓆪 Eitaa.com/asheghaneh_halal •𓆩📼𓆪•
•𓆩🪁𓆪• . . •• •• آهنگ موفقیت من در حال نواختنه . . .🎹🎧 . . 𓆩رنگ‌و روےتازه‌بگیـر𓆪 Eitaa.com/asheghaneh_halal •𓆩🪁𓆪•
•𓆩🪴𓆪• . . •• •• ﺷﺎﻳﺪ ﺑﻬﺘﺮﻳﻦ لحظه هایی ﻛﻪ با ﻫﻢ ﺩﺍﺷﺘﻴﻢ نمازای دو نفره مون بود. ﺍﻳﻦ ﻛﻪ ﻧﻤﺎﺯاﻣﻮ ﺑﻬﺶ ﺍﻗﺘﺪﺍ ﻣﻴﻜﺮﺩﻡ.♥️ ﺍﮔﻪ ﺩﻭﺗﺎیی کنار ﻫﻢ ﺑﻮﺩﻳﻢ ﺍﻣﻜﺎﻥ ﻧﺪﺍﺷﺖ ﻧﻤﺎﺯﺍﻣﻮنو ﺟﺪﺍ ﺑﺨﻮﻧﻴﻢ. چقد ﺣﺲ ﺧﻮﺑﻴﻪ ﻛﻪ ﺩو نفر ﺍﻳﻨﻘﺪه همو ﻗﺒﻮﻝ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﻦ. منطقه که میرفت تحمل خونه بدون حمید واسم سخت بود.🥲 “وقتی تو نباشی چه امیدی به بقایم؟ این خانه ی بی نام و نشان سهم کلنگ است” میرﻓﺘﻢ ﺧﻮﺍﺑﮕﺎﻩ ﭘﻴﺶ ﺩﺧﺘﺮﺍ، ﻳﺎ ﭘﻴﺶ ﺧﻮﺍﻫﺮ ﺣﻤﻴﺪ ﻳﺎ ﺧﻮﻧﻪ ﻣﺎﺩﺭﻡ. ﺑﻌﺪ ﻣﺪتی که برمی‌گشت واسه پیدا کردنم، همه جا زنگ میزد.🫂 میگفتن: “بازم حمید، ﻓﺎﻃﻤﻪ ﺭﻭ ﮔﻢ ﻛﺮﺩﻩ..”💔 ﺯﻭﺩ ﭘﻴﺪﺍم میکرﺩ. ظرف ﺩﻭ،، ﺳﻪ ﺳﺎﻋﺖ.” ولی من ﺑﻴﺴﺖ ﻭ ﭘﻨﺞ ﺳﺎله که گلی گم کرده ام می‌جویم او را”✨ ﺍﮔﻪ ﺑﻬﻢ ﺑﮕﻦ ﭼﻪ قشنگی ای ﺗﻮ ﺍﻳﻦ ﺩﻧﻴﺎست ﻛﻪ خیییلیی ﺑﻬﻤﻮﻥ ﺳﺨﺖ ﮔﺬﺷﺖ ﻣﻴﮕﻢ:” …عشق…”❤️‍🩹 “عجیب درد عشق و عاشقی مانند افیون است که هرجا لذتی باشد دردن درد مدفون است” ﻭقتی ﺟﻮﻭﻧﺎی الان میگن ﻛﻪ ﻧﻪ ﺍصلا ﺍﺯ ﺍﻳﻦ خبرا نیست.💔 از حرفشون خیلی ﻧﺎﺭﺍﺣﺖ میشم. ? ﭼﺮﺍ ﻣﻔﻬﻮﻡ عشقو درک نمیکنن…؟! ﺍﻻﻥ ﺍﺭﺗﺒﺎﻃ ﺑﻴﻦ ﺯﻥ ﻭ ﺷﻮﻫﺮو خیییلیﺑﮕﻦ ﺍﻳﺪﻩ ﺁﻟﻪ! تو تقسیم کار خونه ست. ﺗﻮ ﺧﻮﻧﻪ ﻣﺎ ﺍﻳﻨﺠﻮﺭی ﻧﺒﻮﺩ. ﺗﻮ ﺧﻮﻧﻪ ﻣﺎ ﻫﺮ کسی ﺯﺭنگی می‌کرد. ﺗﺎ ﺑﻴﺸﺘﺮ ﻛﺎﺭ ﻛﻨﻪ ﺗﺎ ﺍﻭﻥ یکی ﺍﺳﺘﺮﺍﺣﺖ ﻛﻨﻪ. 🙂 این در حالی بود که قبل ازدواج ﺗﻮ خونه بهم میگفتن ﺁﺷﭙﺰﻱ ﻛﻦ میگفتم ﺁﺷﭙﺰ میگیرم. میگفتن ﻛﺎﺭ ﻛﻦ میگفتم ﻛﻠﻔﺖ میگیرم. ﻫﺮ ﻛﺎﺭی میگفتن، ﻳﻪﺟﻮﺍﺏ تو آستینم ﺩﺍﺷﺘﻢ. ﺑﺎ ﺣﻤﻴﺪ که ﺍﺯﺩﻭﺍﺝ ﻛﺮﺩم ﻧﻤﻴﺪﻭﻧﻢ ﺑﺎﻭﺭﺗﻮﻥ ﻣﻴﺸﻪ ﻳﺎ ﻧﻪ حتی ﺍﺯ ﺷﺴﺘﻦ ﻟﺒﺎسای ﺣﻤﻴﺪ ﻟﺬﺕ میبردم..❤️‍🩹 . 𓆩خویش‌رادرعاشقےرسواےعالم‌ساختم𓆪 Eitaa.com/asheghaneh_halal •𓆩🪴𓆪•
عاشقانه‌‌ های‌ حلال C᭄
•𓆩⚜𓆪• . . •• #عشقینه •• #یک‌سال‌و‌نیم‌با‌تو #قسمت_سیصدوشصت‌وهشتم چراغ را خاموش کرد و گفت: تازگ
•𓆩⚜𓆪• . . •• •• با نگرانی گفتم: نکنه محمد علی جذب شون بشه احمد به شانه چرخید و گفت: من که فکر می کنم جذب شده یعنی محمد امین این طور می گفت می گفت حداقل هفته ای دو بار جلسات این ها رو شرکت می کنه _خوب محمد امین چرا جلوی محمد علی رو نمی گیره؟ _داداشت که بچه نیست ماشاء الله برای خودش مردی شده خودش قوه تشخیص داره محمد امین نهایت بتونه یکم باهاش حرف بزنه بحث کنه نمی تونه دست و پاش رو ببنده خیلی ها بودن عضو مجاهدین شدن بعد فهمیدن و جدا شدن _تو نمی تونی با محمد علی صحبت کنی؟ محمد علی خیلی تو رو دوست داره و قبولت داره _اگه فرصت بشه چشم باهاش صحبت می کنم _بخوای منتظر بشی یه بار فرصت بشه ممکنه دیر بشه خودت یه فرصت بساز _چشم عروسکم برو دستت رو بشور بیا بخوابیم. از جا برخاستم و گفتم: باشه فقط اگه با این چیزایی که تو گفتی فکر و خیال محمد علی بذاره خوابم ببره از اتاق بیرون رفتم و لب حوض دستم را شستم. به اتاق برگشتم و دست های سردم را روی چراغ علاء الدین گرفتم تا گرم شوم. احمد علیرضا را کنار خود خوابانده بود و مشغول بازی با او بود. روسری و ژاکتم را در آوردم زیر پتو خزیدم و رو به احمد گفتم: یه دقیقه من رفتم بیرون و اومدم بچه رو چرا بیدار کردی؟ احمد خندید و گفت: دو تا بوسش کردم بیدار شد _باهاش بازی نمی کردی می خوابید _بذار یکم بیدار باشه ببین چه بامزه پاهاش رو تکون میده _بله بامزه است ولی دیگه تا یکی دو ساعت دیگه نمی خوابه منم از خواب می اندازه _تو بخواب خودم نگهش می دارم هر وقت شیر خواست بیدارت می کنم الان که این قدریه باید قدر دونست و از دیدنش لذت برد. دو روز دیگه بزرگ میشه دلت برای این روزاش تنگ میشه به پشت خوابیدم و گفتم: از بزرگ شدنش می ترسم 🇮🇷هدیه به روح مطهر شهید شکر الله اکبری صلوات🇮🇷 ✨لینڪ قسمت اول👇 https://eitaa.com/Asheghaneh_Halal/77174 . . •🖌• بہ‌قلم: . . 𓆩مرجع‌به‌روزترین‌رمان‌ها𓆪 Eitaa.com/asheghaneh_halal •𓆩⚜𓆪•
•𓆩⚜𓆪• . . •• •• _چرا بترسی؟ به سمت احمد چرخیدم و گفتم: می ترسم خدایی نکرده بد بشه احمد به صورت علیرضا دست کشید و گفت: خدا نکنه چرا باید بد بشه؟ ان شاء الله بنده خوب خدا میشه با این فکر و خیالا دل خودت رو بد نکن جای این فکر و خیالا هم براش دعا کن هم تلاشت رو بکن خوب تربیت بشه باقیش دیگه دست ما نیست به اراده خودش و لطف خدا بستگی داره _کاش خدا آدما رو با بد شدن اولاد شون امتحان نکنه _خدا هر کسیو هر جور صلاح بدونه امتحان می کنه یکی با مریضی یکی با بی پولی یکی رو با اولاد یکی رو با دین و ایمان برای خدا نمیشه تکلیف تعیین کرد بگیم با ما این کارو نکن یا این کارو بکن فقط میشه گفت هر چی خیره پیش بیار _حرفت درسته ولی این که بچه ات چپ بره و تو نتونی کاری بکنی خیلی سخته الان اگه محمد علی کج بره حتما آقاجانم دق می کنه یه عمر تلاش کرده نون حلال بیاره سر سفره اش که عاقبت به خیری خودش و بچه هاش تامین باشه _هیچ کس از عاقبت به خیری یا عاقبت به شری خودش خبر نداره برصیصای عابد چندین سال خدا رو عبادت کرد یک لحظه غافل شد گول شیطون رو خورد هم زنا کرد هم آدم کشت هم سجده به شیطان کرد و مرد ولی بعضیا هم مثل حر ریاحی یه عمر اشتباه کردن و توی یک لحظه با گرفتن تصمیم درست عاقبت به خیر شدن هر لحظه ممکنه من یا تو پامون بلغزه عاقبت به شر بشیم چرا فقط نگران محمد علی هستی؟ _با چیزایی که تو گفتی نگران شدم. احمد علیرضا را بغل گرفت و گفت: جای این فکر و خیالا دعا کن هم برای اون هم خودمون هم همه دست روی چشم هایم کشید و گفت: حالا هم چشمات رو ببند بخواب من و پسرم میخوایم با هم خلوت کنیم 🇮🇷هدیه به روح مطهر شهید قاسم اکبری صلوات🇮🇷 ✨لینڪ قسمت اول👇 https://eitaa.com/Asheghaneh_Halal/77174 . . •🖌• بہ‌قلم: . . 𓆩مرجع‌به‌روزترین‌رمان‌ها𓆪 Eitaa.com/asheghaneh_halal •𓆩⚜𓆪•