eitaa logo
عاشقانه‌‌ های‌ حلال C᭄🇮🇷
13.3هزار دنبال‌کننده
22.7هزار عکس
2.7هزار ویدیو
87 فایل
ˇ﷽ براے تماشاے یڪ عشق ماندگار، در محفلے مهمان شدیم ڪھ از محبّت میان عـلے'ع و زهـرا'س میگفت؛ از عشقے حـلال...💓 •هدیهٔ ما به پاس همراهےِ شما• @Heiyat_Majazi ˼ @Rasad_Nama ˼ 🛤˹ پل ارتباطے @Khadem_Daricheh ˼ 💌˹ تبادلات و تبلیغ @Daricheh_Ad ˼
مشاهده در ایتا
دانلود
|•👒.| |• 😇.| . . 🌷اول خودتون رو انتخاب کنید...😍 برای مشاوره ازدواج میاد و میگه:↘️ یکی اومده خواستگاریم؛ شغلش فلان و خانواده‌اش اینچنین و تیپ و ترکیبش آنچنان و عقایدش اینه و اونه و ...✨ منتظره که منم نظرمو بگم. من هم میگم:⬇️ خودت چجوری هستی و دنبال چی می‌گردی؟ اگه معنویت جزو زندگی اونه، تو هم همینی؟ اگه دغدغه اصلی زندگیش کار فرهنگیه، تو هم همینی؟ اگه تو زندگیش پول حرف اول و آخرو میزنه، تو زندگی تو چه چیزی حرف اول و آخرو میزنه؟ اگه جلب نظر مردم واسش مهمه، واسه تو هم مهمه؟ و...🔚 ⬅️ مشکل اصلی خیلی از دخترها و پسرها اینه که قبل از ، «خودشون» رو انتخاب نکردن...😒😐 [استاد عباسی] . . |•🦋.|بہ دنبال ڪسے، جامانده از پرواز مےگردم👇🏻 Eitaa.com/Asheghaneh_Halal |•👒.|
|•👒.| |• 😇.| . . ⭕️گفت و گوی خواستگاری💑 تنظیم زمان گفت و گو، به اندازۀ فهم معیارها و روحیه‌های یکدیگر🙂 ⛔️خجالت کشیدن ممنوع!! ❗️بعضی از دخترها خجالت می‌کشند که به پدر و مادرشان بگویند: «من باید یک جلسۀ دیگر با این پسر حرف بزنم».😣 ❌ خجالت ندارد. می‌‌خواهید یک زندگی را شروع کنید. شوخی که نیست. باید به اندازه‌ای حرف بزنید که بتوانید روحیه‌ها و معیارهای یکدیگر را برای زندگی بفهمید.🤗 🔹 اگر به هر دلیلی، نیازمند گفت و گوی بیشتری هستید امّا خانواده‌ها مخالفت می‌کنند، از آنها بخواهید اجازۀ گفت و گوی تلفنی به شما بدهند.😌 🔹 اگر این هم نشد، سؤال‌هایتان را بنویسید و به فرد دیگری مثل خواهرتان بدهید تا او از طرف مقابل بپرسد و پاسخش را به شما بدهد.😊 🔹 اگر این هم نشد، سعی کنید کمبودی را که در گفت وگو داشته‌اید، با تحقیقِ دقیق‌تر جبران کنید.😊👌 📚نیمه دیگرم، کتاب اول، ص۷۴ . . |•🦋.|بہ دنبال ڪسے، جامانده از پرواز مےگردم👇🏻 Eitaa.com/Asheghaneh_Halal |•👒.|
|•👒.| |• 😇.| . . 💠رازهای ⚜ با تفاوت ها چه کنیم؟ ☘چیزی که تحمل تفاوت ها را ساده تر می کند، است. یعنی پذیرفتن این که تنها زاویه دید شما مهم نیست و باید گاهی دنیا را از چشم همسر خود ببینید. همدلی با افراد مهارت خاصی می خواهد. همدلی به معنی توانایی درك و فهم احساسات دیگران است، به طوری كه فرد بتواند خود را به جای دیگران بگذارد. از دید او به موضوع نگاه كند و احساسات او را درك كند. ☘همدلی به معنی تایید رفتارهای فرد مقابل نیست بلكه فقط به این معنی است كه او و شرایط او را درك می‌كنیم. ☘همدلی به برقراری ارتباط عمیق و صمیمی با افراد كمك می‌كند گاهی افراد به اشتباه تصور می كنند تفاهم به این معنی است كه با فرد مقابل كاملاٌ هم فكر و هم عقیده باشیم در حالی كه چنین تصوری از پایه اشتباه است، زیرا هیچ گاه نمی توان دو نفر را یافت كه شبیه هم باشند اختلاف در دیدگاه ها، علائق ها، آرزوها، سلیقه ها، امری طبیعی و عادی است. ✔️اصول مهارت همدلی 1 به صحبت های دیگران خوب گوش كنید. 2 با احساس و عواطف طرف مقابل تان همراه و هماهنگ شوید. 3 به احساسات و هیجان های طرف مقابل تان توجه داشته باشید. 4 خود را به جای طرف مقابل بگذارید. 5 در همدلی با طرف مقابل از جمله های قاطع استفاده نكنید. . . |•🦋.|بہ دنبال ڪسے، جامانده از پرواز مےگردم👇🏻 Eitaa.com/Asheghaneh_Halal |•👒.|
•𓆩🪞𓆪• . . •• •• 🔴 ! 💠 وقتی همسرتان می‌کند بلافاصله به او نگویید: "دیدی گفتم؟" 💠 اگر از اشتباه كردن در حضور شما داشته باشد شک نكنيد به تدريج از شما مي‌شود. 💠 و به مرور، احساس و لذتِ با شما بودن برایش کمرنگ می‌شود! 💠 این هراس، زمینه‌ی مخفی‌کاری، دروغگویی و کم شدن ارتباط کلامی همسرتان با شما خواهد شد. . . 𓆩چشم‌مست‌یارمن‌میخانہ‌میریزدبهم𓆪 Eitaa.com/asheghaneh_halal •𓆩🪞𓆪•
•𓆩🪴𓆪• . . •• •• 👫دست‌های یکدیگر را بگیرید؛ ✨در خانه، در میهمانی، در هنگام خرید، خلاصه هرجا که هستید، 💕آن‌وقت خواهید دید که هیچ‌چیز به‌اندازه این تماس جسمی برایتان و شادمانی به همراه نخواهد داشت. . . 𓆩خویش‌رادرعاشقےرسواےعالم‌ساختم𓆪 Eitaa.com/asheghaneh_halal •𓆩🪴𓆪•
🎀•• | 🎊 . . 📖: وَ مِنْ آياتِهِ أَنْ خَلَقَ لَكُمْ مِنْ أَنْفُسِكُمْ أَزْواجاً لِتَسْكُنُوا إِلَيْها وَ جَعَلَ بَيْنَكُمْ مَوَدَّةً وَ رَحْمَةً إِنَّ في ذلِكَ لَآياتٍ لِقَوْمٍ يَتَفَكَّرُونَ (روم/۲۱) و از نشانه‌هاى او اين كه از جنس خودتان براى شما آفريد تا در كنار آنان يابيد و در ميانتان و قرار داد، به يقين در اين نشانه‌هايى است براى گروهى كه تفكّر مى‌كنند. به نام مهربان مهربانان کلید قفل قلب ما جوانان خدمتگزار عشق حلال قاصدک منتظر خادم‌ هشتک هستم. تشویق به ازدواج جوانان و تاکید به ابراز محبت بین زوجین از اهداف این هشتک هست. امشب از جوار حرم مطهر رضوی سال نو رو به شما تبریک میگم و دعاگو و نائب الزیاره شما عزیزان هستم. ان شاالله سال خوب و خوشی داشته باشید. با آرزوی خوشبختی همه جوانان و محبت روزافزون بین زوجین💕🤲🏻 . . 🍭•• شما بگید تبریـ🎈ـک بعدی با خادمِ کدوم هشتکمون باشه؟!😎👇🏼 ﴾ @Daricheh_khadem ﴿ از ســ1403ــال؛ نظرات‌وپیشنهادات‌و‌نقدهاتون برای ما سازندگے‌وپیشرفت میارھ😌 چون شُعـارِ فانوسِمونـھ👀 ↯ڪےبوےیاس‌ویارِمـا‌مےآید🪴↯ Eitaa.com/Asheghaneh_Halal ••🎀
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌•𓆩🪴𓆪• . . •• •• عید من یـے😍👈🏻🫀 که هر لحظه تحویلم میدے عـشــ💖ـشـق تویے ڪه هر نو میشے در من عیدت مبارک من یه عمر بمونے برام 📖🍃 ☺️✋🏻 . ‌‌ . 𓆩خویش‌رادرعاشقےرسواےعالم‌ساختم𓆪 Eitaa.com/asheghaneh_halal •𓆩🪴𓆪•
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌•𓆩🪴𓆪• . . •• •• در جهانے پُر هیاهو کنار احساس مےکنم 💚 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌. . 𓆩خویش‌رادرعاشقےرسواےعالم‌ساختم𓆪 Eitaa.com/asheghaneh_halal •𓆩🪴𓆪•
🌿❤️‍🔥 ای پادشه خوبان داد از غم تنهایی دل بی تو به جان آمد وقت است که بازآیی ❤️‍🔥🌿 🌸💐منبع کلیپ ها و مطالب حال خوب کن💐 هر روز یک قدم به سمت خدا و اهل بیت ☺️🌸👇 https://eitaa.com/Sahebona_mahdi https://eitaa.com/Sahebona_mahdi https://eitaa.com/Sahebona_mahdi حس خوب رو اینجا تجربه کن👆❤️‍🔥🍃
2002love(1).mp3
زمان: حجم: 9.89M
༻🥁 ‌•. 🎼 .• . . آخر هفته آرامش بگیریم برای شروع یه هفته جدید...🍀 و زندگی با همه مشکلاتش جریان داره...🏞🪁 ⧉ . . 𐚁نوکری‌خانه‌تو‌مرا‌‌در‌آخرعاقبت‌بخیر‌میکند ╰🖤─ @Asheghaneh_Halal ° 🥁༻
༻💍 ‌•. 🌻 .• . . ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌در جهانے پُر هیاهو کنار احساس مےکنم 💚 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ⧉💌 ⧉🌘 . . ‌ 𐚁 مُعادِله‌ۍ‌پیچیده‌ۍ‌دوست‌داشتَن ╰🖤─ @Asheghaneh_Halal ° 💍༻
عاشقانه‌‌ های‌ حلال C᭄🇮🇷
༻📱 ‌•. #عشقینه🌿 .• . . #پلاک_پنهان #قسمت_نود_و_سه سمانه و صغری از دانشگاه خارج شدند، و به سمت کم
༻📱 ‌•. 🌿 .• . . سمانه همراه صغری مشغول آماده کردن سفره بودند. سمانه ــ من برم کمیلو بیدار کنم کمیل ــ میخوای کیو بیدا کنی هرسه به طرف کمیل برگشتند، سمانه لبخندی به کمیل زد، و نگاهی به او چهره سرحالش انداخت ،لبخندی زد و گفت: ــ بیا بشین شام آمادست ــ دستت دردنکنه خانمی صغری ــ دروغ میگه خودش درست نکرده همه رو مامان آماده کرد. سمانه کاهویی سمتش پرت کرد، و با خنده پرویی گفت،صغری خندید و کاهو را خورد. سمیه خانم نگاهی به کمیل انداخت، که با عشق و لبخند به سمانه که مشغول تعریف سوتی های خودشان در دانشگاه بود، خیره بود. خدا را هزار بار شکر کرد، به خاطر و پسرش، و این خنده هایی که دوباره به این خانه رنگ داد، با خنده ی بلند صغری، به خودش آمد و آن ها را همراهی کرد. بعد از شام کمیل و سمانه، در هال نشسته بودند،صغری که سمیه خانم به او گفته بود، کنار آن ها نرود، با سینی چایی به سمتشان رفت، سمیه خانم تشر زد: ــ صغری ــ ها چیه کمیل نگاهی به اخم های مادرش انداخت و پرسید: ــ چی شده؟ صغرا برای خودش بین کمیل و سمانه جا باز کرد و گفت: ــ یکم برو اونور، فک نکن گرفتیش شد زن تو، اول دوست و دخترخاله ی خودم بود سمانه خندید و گفت: ــ ای جانم،حالا چیکار کردی خاله عصبیه ــ ای بابا، گیر داده میگه نرو پیششون، بزارشون تنها باشن یکم،یکی نیست بهش بگه مادر من این که نمیومد خونمون،یه مدت زیر آبی کارای سیاسی می کرد، توبه نکرد اطلاعات گرفتنش،بعدش هم ناز می کرد،الان که میبینی هر روز تلپه خونمون به خاطر اینکه دلش برا داداش خوشکل و خوشتیپم تنگ شده سمانه با تعجب به او نگاه می کرد، صدای بلند خنده ی کمیل در کل خانه پیچید، و صغری به این فکر کرد، چقدر خوب است که کمیل جدیدا زیاد می خندد... 🚙💞🚙💞 سمانه اماده از اتاق صغری بیرون امد. ــ بریم کمیل ــ بریم خانم سمیه خانم سمانه را در آغوش گرفت، و گفت: ــ کاشکی میموندی ــ امتحان دارم باید برم بخونم ــ خوش اومدی عزیز دلم به سمت صغری رفت واو را در آغوش گرفت ــ خوش اومدی زنداداش ــ دیوونه بعد از خداحافظی، سوار ماشین شدند، تا کمیل او را به خانه برساند. باران می بارید، و جاده ها خلوت و لغزنده بودند،سمانه با نگرانی گفت: ــ جاده ها لغزندن کاشکی با آژانس برمیگشتم از فشار دستی که به دستش وارد شد، به طرف کمیل برگشت، کمیل با اخم گفت: ــ مگه من مردم تو با آژانس اینموقع بری خونه ــ اِ... این چه حرفیه کمیل،! خب جاده ها لغزندن ــ لعزنده باشن... کمیل با دیدن صحنه رو به رویش، حرفش را ادامه نداد سمانه کنجکاو، مسیر نگاه کمیل را گرفت، با دیدن چند مردی که با قمه دور پیرمردی جمع شده بودند، از وحشت دست کمیل را محکم فشرد، کمیل نگاهی به او انداخت و گفت: ــ نگران نباش سمانه، من هستم سمانه چرخید، تا جوابش را بدهد، اما با دیدن کمیل که کمربند ایمنی خود را باز می کند، با وحشت به بازویش چنگ زد و گفت: ــ کجا داری میری کمیل . ✍🏻نویسنده : فاطمه امیری ‌. . 𐚁 سِپُردن‌ِاِحساسات‌به‌ڪاغَذِسِپید ╰🖤─ @Asheghaneh_Halal ° 📱༻