eitaa logo
عاشقانه‌‌ های‌ حلال C᭄
14.6هزار دنبال‌کننده
20.8هزار عکس
2هزار ویدیو
86 فایل
ˇ﷽ براے تماشاے یڪ عشق ماندگار، در محفلے مهمان شدیم ڪھ از محبّت میان عـلے'ع و زهـرا'س میگفت؛ از عشقے حـلال...💓 •هدیهٔ ما به پاس همراهےِ شما• @Heiyat_Majazi ˼ @Rasad_Nama ˼ 🛤˹ پل ارتباطے @Khadem_Daricheh ˼ 💌˹ تبادلات و تبلیغ @Daricheh_Ad ˼
مشاهده در ایتا
دانلود
عاشقانه‌‌ های‌ حلال C᭄
🎀🍃 🍃 #عشقینه #عقیق♥️ #قسمت_دویست‌و‌یازده به ایستگاه پرستاری میرسیم...دکتر میخواهد از بخش برود که خم
🎀🍃 🍃 ♥️ ابوذر کنجکاو میپرسد:چی شده؟ قاسم مینالد:هیچی بابا واسه دهه ی دوم محرم ازم دعوت شده برای منبر!هرچی به استاد میگم کمکم کنه تجربه ی اولمه!چیکار کنم که نفوذ داشته باشم و حرفام کاربردی باشه!یکمم فنون تاثیر گذاری یادم بدن حاجی شونه خالی میکنن! حاج رضا علی لبخند زنان میگوید:جاهل ...فن و فنون نمیخواد!بفهم چی میگی تاثیرش با خدا! قاسم میگوید:مگه میشه کسی حرفی رو بزنه که نفهمتش! حاج رضا علی ابرویی بالا می اندازد و میگوید:الان تو همه ی چیزایی رو که میگی میفهمی؟ قاسم گفت: خب باید اینطور باشه قاعدتا! حاج رضا علی نگاهی به استکان در دستش می اندازد ومیگوید:تو چرا امروزاومدی اینجا و داری وسایل حسینیه رو میشوری؟ قاسم خیره به استکان میگوید: منظورتون چیه استاد؟ _منظور ندارم!سوال پرسیدم! قاسم مسلط میگوید:خب واسه اینکه کثیف بودن دیگه! آنقدر لحنش با مزه بود که همگی به خنده افتادند...با تعجب به جمع نگاه کرد و گفت:جک گفتم مگه؟خب جواب همین نمیشه مگه؟ حاج رضاعلی استکان را پایین میگذارد و عرق چین سفید رنگش را از سرش بر میدارد و میگوید: یعنی آخر آخر قال الصادق (ع) خوندنات نتیجه اش شد همین؟ چون کثیف بودن؟ قاسم گیج نگاه میکند و ابوذر و باقی طلاب منتظر نتیجه گیری. قاسم میپرسد:چه ربطی به امام صادق داره؟ حاج رضا علی دستی به ریشهایش میکشد و خیره به حوض آبی رنگ وسط حوزه میگوید: یه روز آقا امام صادق میرن خونه یکی از دوستانشون...میبینن که اون رفیقشون داره یه پنجره تو آشپزخونه می اندازه... بہ قلم🖊 " ۲ "✨ ☺️ هرشب از ڪانال😌👇 🍃 @asheghaneh_halal 🎀🍃