eitaa logo
عاشقانه‌‌ های‌ حلال C᭄
14.9هزار دنبال‌کننده
20.4هزار عکس
1.9هزار ویدیو
82 فایل
ˇ﷽ براے تماشاے یڪ عشق ماندگار، در محفلے مهمان شدیم ڪھ از محبّت میان عـلے'ع و زهـرا'س میگفت؛ از عشقے حـلال...💓 •هدیهٔ ما به پاس همراهےِ شما• @Heiyat_Majazi ˼ @Rasad_Nama ˼ 🛤˹ پل ارتباطے @Khadem_Daricheh ˼ 💌˹ تبادلات و تبلیغ @Daricheh_Ad ˼
مشاهده در ایتا
دانلود
🎀🍃 🍃 ♥️ ♡﷽♡ باتعجب گفتم:خونمون؟ خیلی صفر کیلومتری اخوی! من نباید آدرس بدم!این شمایی که جا و مکان تعیین میکنی! پوفی کشید و گوشه ای نگه داشت! شب عجیبی بود آن شب!عجیب ومتفاوت...نگاهم نمیکرد.خیره به جاده ی رو به رومون پرسید:شبی چقدر پوزخندی زدم و گفتم:پنجاه تومن!خیلی ناقابله! با تعجب نگاهم کرد.اولین بار بود که مستقیم تو چشمام نگاه میکرد مبهوت پرسید:شبی پنجاه تومن؟ فقط پنجاه تومن؟ عصبی شده بودم!با لحن تندی گفتم:پنجاه تومن برای شما فقط پنجاه تومنه! واسه ما میشه خرجی دو هفته زندگی چشمهاشو با درد بست و سرشو به شیشه ی پنجره تکیه داد.فهمیده بودم کاسب نیستم!احتمالا از اون ریشو های مامور به ارشاد بود! در ماشینو باز کردم و خواستم پیاده شم که محکم گفت:در و ببند نگاش کردم و گفتم:تو اینکاره نیستی ولم کن بزار برم کارو زندگی دارم! محکم تر گفت: گفتم درو ببند! ترسیدم و بی اراده در و بستم ماشینو روشن کرد و راه افتاد.بعد از چند دقیقه پرسید:پدر و مادر داری؟ عصبی گفتم:مفتشی؟ بلند گفت:ببین اونقدری عصبی هستم که هرکاری از دستم بر بیاد پس درست جوابمو بده! ترسیده سری تکون دادم و گفتم:پدرم چهارسال پیش مرده _مادرت چی؟ _مریضه تو خونه است بہ قلم🖊 " ۲ "✨ ☺️ هرشب از ڪانال😌👇 🍃 @asheghaneh_halal 🎀🍃