عاشقانه های حلال C᭄
🎀🍃 🍃 #عشقینه #عقیق♥️ #قسمت_صد_و_نودو_هشت ♡﷽♡ _میدو... _نه...نمیدونه پوفی کشید و گفت:آدرس خونتونو
🎀🍃
🍃
#عشقینه
#عقیق♥️
#قسمت_صد_و_نودو_نه
♡﷽♡
اما مردونگی به خرج داد و یه آدم غرق تو کثافتو کشوند بیرون ... منو با خدام آشتی داد و حالا
شدم شیوا!شیوایی که هنوز خطا و اشتباه میکنه اما دیگه مثل گذشته نیست...از خدای بالا سرش
میترسه!با خداش درد و دل میکنه! گله هم میکنه...شیوایی که حالا آبرو داره..مال حلال میخوره و
مادرش برای عاقبت به خیریش دعا میکنه! شیوایی که...
شیوا داشت میگفت اما مهران دیگر چیزی نمیشنید!
انتظار خیلی چیزها را داشت که بشنود اما این را...نه
و می اندیشید چند مثل شیوا در زندگی ابوذر هستند!البته خبر نداشت بعد از آن شب دیگر ابوذر
دست به چنین کاری نزد من باب همان دست ودل لرزیده
من باب همان توجه به وسوسه های شیطان ومن بابا همان پایی که داشت میرفت بلغزد!
بافت قهوه ای رنگش را بیشتر به خودش پیچید و به آسمان خیره شد.
حمید کنارش ایستاد و خیره نگاهش کرد.بالاخره باید از دلیل این انقلاب دو روزه ی حال همسرش
سر در می آورد.
آرام در آغوشش گرفت و گفت:چی شده عزیزم؟ چی باعث شده اینطور تو خودت بری؟
اشکی از چشمهای حورا چکید.سرش را بیشتر به سینه ی مردش تکیه داد و گفت:تو میدونستی
حمید؟
حمید سوالی پرسید:چی رو؟
حورا بغض تلخش را فرو خورد و گفت:میدونستی آیه...آیه ی منه؟
حمید سکوت کرد.فکر میکرد تنها حدس و گمان باشد اما واقعا داستان جدی تر از این حرفها بود.
تنها گفت:منم حدس میزدم...از روی شباهت ها...اسم فامیلی...و اون چشمهای میشی!
حورا دردمندانه نالید:حالا چیکار کنم حمید؟چیکار کنم؟ اون یه زن دیگه رو صدا میزنه مادر...من
برم چی رو بهش بگم؟چی رو توجیح کنم؟
حمید محکم تر او را در آغوشش فشرد و گفت:آیه دختر فهیمیه!درکت میکنه...
_من میترسم حتی ندونه که مادرش همسر پدرش نیست!
بہ قلم🖊
" #نیل_۲ "✨
#ڪپےبدونذڪرنامنویسندهومنبعمجازنیسد☺️
هرشب از ڪانال😌👇
🍃 @asheghaneh_halal
🎀🍃
عاشقانه های حلال C᭄
🎀🍃 🍃 #عشقینه #عقیق♥️ #قسمت_صد_و_نودو_نه ♡﷽♡ اما مردونگی به خرج داد و یه آدم غرق تو کثافتو کشوند ب
🎀🍃
🍃
#عشقینه
#عقیق♥️
#قسمت_دویست
♡﷽♡
حمید کلافه گفت:میدونه...میدونه....اینجور که معلومه پیش عمه اش زندگی میکنه.
حورا با تعجب حمید را نگاه کرد:با عقیله؟
_اوهوم یه همچین اسمی داشت...
حورا دلگرم شد....تردید ها را کنار گذاشت.
_حمید ...من همین فردا میخوام برم دیدنش...میخوام ...میخوام بهش بگم مادرشم...میخوام
بهش بگم چقدرعاشقشم.براش توضیح بدم که نمیشد بمونم...براش براش...
حمید پرید وسط حرفش و گفت:خیلی خب عزیزم...آروم باش.باشه باشه میریم.تو آروم باش.
آیین بی آنکه بخواهد شنونده این مکالمه بود. تکیه داد به دیوار و به تصویر گل نیلوفر تابلوی روبه
رویش خیره شد.
گیج شده بود چه عکس العملی باید نشان بدهد؟
اندیشید.به بیست و چهار سال قبل.که کودکی پنج ساله بود و پدرش کنارش کشید و مردانه با او
مشورت کرده بود! دوساله بود که بی مادر شده بود و حالا پدرش از مادر داشتن برایش میگفت.از
زنی که میخواهد جای مادرش را پر کند ...
زنی که آمدو عروس خانه ی پدرش شد.
برعکس تصوراتش بد نبود.اما خیلی هم مادر نبود.بیشتر یک دوست بود تا مادر. گاهی وقتها
کودکانه اعتراف میکرد که دلش مادری میخواهد همیشه نگران.نه دوستی که سعی میکرد درکش
کند!!!!!
و حالا این دوست، دخترش را پیدا کرده بود!دختری که عجیب این روزها فکر و ذکر آیین را درگیر
خودش کرده بود!
دختری که یک جنس ناشناخته داشت و هیچ واژه ی توصیفی نمیتوانست این جنس را توصیف
کند.
سرش درد گرفته بود از این روابط پیچیده!اینکه هیچ چیز سر جایش نیست!حتی فکر و ذکرش...
بہ قلم🖊
" #نیل_۲ "✨
#ڪپےبدونذڪرنامنویسندهومنبعمجازنیسد☺️
هرشب از ڪانال😌👇
🍃 @asheghaneh_halal
🎀🍃
Taheri-GolchinMoludi1390[10] [MADDAHI-DL.IR].mp3
7.91M
🎂🎈
🎈
#ثمینه
الهے براتِـــ📜 ڪربلا و
یہ براتِ ڪاظمین بگیرمــ😊
برا جوونِ امامرضا و
شش ماهہ حسین بمیرمـــ😇
یکیشون مثل فاطمہ است
یکیشون ، مثل حیدرهـــ😍
از آقامون امامرضـ💚ــا
از آقامون امامحسینــ❤️
حالا عیدے میخوامــ😌
یہ دل دارم فدای دلبر😉
فدایے پسراے حیدر
#میلادجوادالائمہ☺️
#میلادحضرتعلےاصغر😌
#چہروزیہامروز👏👏
#التماسدعا🙏
#حاج_محمدرضا_طاهرے🎤
🎈 @asheghaneh_halal
🎂🎈
•• #ویتامینه🍹 ••
روے نقاط ضعفـ❌همسر خود
انگشت نگذارید...
بپذیرید ڪه همهٔ افـ👥ـراد در
مواردے دچار ضعف هستند...
آشکار ڪردنـ✋🏻و بزرگ جلوه دادن
نقاط ضعف در همسرتانـ🍃، موجب ایجاد دلخورے و ڪدورت میشود...
#راستمیگه☺✌️
لحظہ ــهاے ویتامینے در😃👇
••🍊•• @asheghaneh_halal
عاشقانه های حلال C᭄
🎂🎈 🎈 #ثمینه الهے براتِـــ📜 ڪربلا و یہ براتِ ڪاظمین بگیرمــ😊 برا جوونِ امامرضا و شش ماهہ حسین بمیر
شدیدا پیشنهاد میکنم دانلود کنین😎🤗👌👌
••[💚]••
#طلبگی
🍃•• برای اینڪه بتوانیم دل را از علاقه به خدا پرڪنیم؛ اول باید دل را از علاقه به خیلے چیزا خالے ڪنیم. دل ڪندن از دنیا سخت است، ولے پس از آن دل بستن به خدا خیلے آسان است...
♥️•• تا دل بریدن از دنیا را شروع ڪنے؛ خدا هم دلبری را آغاز می کند ...
#استاد_پناهیان
#خداروعاشقخودتڪن🌸🍃
••[💚]•• @asheghaneh_halal
🍃 🕊
#چفیه 💌
دامنشـــ🌬
بوے بہشٺــ میداد🌙
و گرد معرفٺــ بہ رویش🌸
پسرے را در آغوشِـ❄️
خود جورے ٺربیٺـ✨
ڪرد ڪ از →
فرشــ بہ عرشــ رسید♥
✍| #
🌿| #شهداییمـ
• @asheghaneh_halal •
🍃🕊