عاشقانه های حلال C᭄
💐•• #عشقینه #سجاده_صبر💚 #قسمت_صد_و_بیست_و_چهار فاطمه داد زد: به تو مربوط نیست، برو کنار... م
💐••
#عشقینه
#سجاده_صبر💚
#قسمت_صد_و_بیست_و_پنج
ضبط رو خاموش کرد و نگاهی به عکس عروسیشون که روی دیوار اتاق نصب کرده بودند انداخت، هردوشون جوون ترو شادتر بودند ... اما الان ... چقدر احساس بدبختی میکرد، نه کاری داشت، نه در آمدی، هر لحظه تهدید میشد، از خونه نمیتونست بره بیرون، زندگیش داشت از هم میپاشید... شاید فاطمش هم داشت از دست میرفت... و ... هیچ کاری نمیتونست بکنه... منتظر بود دوستش پیام که توی یکی از شهرهای شمالی زندگی میکرد بهش خبر بده که میتونه براش کاری دست و پا کنه، اگر میتونست دست فاطمه و بچه ها رو میگرفت و از این شهر کثافت دور میشد ،از این شهر که توش به عنوان یک جانی روانی شناخته شده بود، از این شهر پر از تهدید و اضطراب، ... همش تقصیر خودش بود، خودش هم میدونست، میدونست داره تقاص چی رو پس میده... تقاص یک عمر بی تعهدی، تقاص هرزگی هاش ...
توی رخت خواب غلطی زد و با خودش گفت: اگر با شیدا ازدواج کرده بودم هم این همه بدبختی داشتم؟ ... نه ... اما بدبختی های بدتری داشتم ... کابوس روانی بازی های شیدا ... هر لحظه چشم گفتن به اون ... برده حلقه به گوشش بودن ... کابوس شکست از یک زن ... احساس کرد چقدر از زنها بدش میاد ... فاطمه هم یکی مثل همه اونها، تنها
تفاوتش توی این بود که این یکی ناتوانتر از بقیه بود ... از کجا معلوم اگه فاطمه هم امکانات شیدا رو داشت بدتر از اون نمیشد...
در خونه که به صدا در اومد ضبط رو توی کیفش قایم کرد و خودش رو به خواب زد، فاطمه وارد اتاق شد و با دیدن سهیل که خوابیده بود، رفت بالا سرش و آروم تکونش داد:
-سهیل، هنوز خوابی؟ ساعت 5 ها! پاشو
اما سهیل چشماش رو باز نکرد
فاطمه از اتفاقات امروز صبح خسته بود، بعدش هم که اومد خونه و سهیلی که جز چند کلمه کوتاه باهاش حرفی نزده بود، دوباره مجبور شده بود برای خرید خونه تنها بره بیرون و حالام که خسته و کوفته اومده بود،باز هم سهیل خواب بود ... به سمت کمد رفت و مشغول عوض کردن لباسهاش شد، بعد هم اومد و دوباره کنار سهیل نشست، سهیل چشماش بسته بود و چیزی نمیدید اما میتونست حضور فاطمه رو احساس کنه، فاطمه دلش گرفته بود، خیلی زیاد ...
دلش میخواست از ته دل فریاد بزنه، اما نمیتونست، لبه تخت کنار سهیل نشسته بود و بهش نگاه میکرد ... یاد حرفهای محسن که می افتاد تمام تنش میلرزید ... اون سهیل رو دوست داشت ... هرچی که بود ... عاشقش بود ،عاشق مهربونی هاش، عاشق خنده هاش، عاشق حرف زدناش، عاشق دل نگرونی هاش، سهیل اون بی وفا نبود، بهش قول داده بود و سر قولش مونده بود... آروم سرش رو روی بازوی لخت سهیل گذاشت و شروع کرد به گریه کردن ... از اینکه چه کاری کرده که محسن به خودش اجازه داده در مورد سهیلش این طور حرف بزنه کلافه بود ... قطرات اشکش که روی زیرپوش سهیل میریخت مثل آب یخی بود که روی تمام افکار سهیل ریخته میشد، نه فاطمه
#ڪپےبدونذڪرناممنبع
#شرعــاحراماست☺️👌
•• @asheghaneh_halal ••
💐••
[• #خادمانه 🗳 • ]
سلام و خدا قوت خدمت
شما عزیزان✋☺️
دمتون امام زمانی، حسابی امروز
#سیلی_زدید✋ اونم چه سیلی های
#جانانه_ای😉 تا ابدالدهر در تاریخ
خواهد ماند.😁😁😎
از این لحظه به بعد خبرهای #ویژه و
#لحظه_به_لحظه را از اینجا👇👇🎓
دنبال کنید.
⏳شمارش آرای انتخاباتی در برخی
استان ها که متقاضی و مراجعه نداشتند
آغاز شده است، خبرهای خوووووبی
در راههه😉 #انقلابی_ها_دارن_میان_بالا😎
قشنگ داریمممم #مجلس_انقلابی می سازیم☺️
دممون گرررررم.✌️🇮🇷
پس خبر ها رو لحظه به لحظه دنبال کنید.✌️🇮🇷
اینجاااا👇👇👇👇🎓
✅ @Rasad_Nama
#انتخابات✌️🇮🇷
#مجلس_انقلابی✌️🇮🇷
#مجلس_قوی✌️🇮🇷
#ایران_قوی✌️🇮🇷
#وحدت✌️
#انتخابات✌️
#رأی_من🇮🇷
شرمنده شهدا نباشیم با انتخابمان☺️✌️👇
🇮🇷| @Asheghaneh_halal
[• #آقامونه😌☝️ •]
👥\• بر هر که حضور یافت
✋\• بسیار درود
🌹/• سربازِ ولایت شده
👌/• از عمق وجود
🇮🇷\• این جوهرِ رأی
🗳\• و انتخابِ أصلح
❣/• دنبالۂ خونِ شهدا
😉/• خواهد بود!
۱۴ ثانیه به عڪس☝️😍 بنگرید!
••چه تفاهم نابے داریم😉••
#مجلس_قوی #ایران_قوی
#سلامتے_امامخامنــهاے_صلوات📿
#شبنشینے_با_مقاممعظم_دلبرے😍
#نگاره(662)📸
#ڪپے⛔️🙏
°•🦋•° @Asheghaneh_Halal
عاشقانه های حلال C᭄
🌺🇮🇷 ملت بصیر عاشقانه های حلال😎 به گوش باشید✌️✌️✌️ با توجه به جشن #انتخابات ۲ اسفند ماه, یک #پویش
[• #خادمانه 🗳 | #پیامچه • ]
✌️🇮🇷 ارسال شده توسط یکی از
کاربران خوش ذوقمون☺️✌️🇮🇷
ایشون نوشتند✍
#اولین_رای
#اولین_انتخاب
ما می نویسیم✍
ان شالله در دیگر
انتخابهای #سرنوشت_ساز
موفق و سربلند باشید.😎☺️
#انتخابات✌️🇮🇷
#مجلس_انقلابی✌️🇮🇷
#مجلس_قوی✌️🇮🇷
#ایران_قوی✌️🇮🇷
#وحدت✌️
#انتخابات✌️
#رأی_من🇮🇷
شرمنده شهدا نباشیم با انتخابمان☺️✌️👇
🇮🇷| @Asheghaneh_halal
[• #ویتامینه ღ •]
#مقام_معظم_دلبرے💚👇
👈عمده (موانع ازدواج)، موانع #فرهنگی است؛
💓 عادتها، تفاخرها، تکاثرها، چشم و هم چشمی ها، تجمل طلبی ها، این ها است که یک مقدار نمی گذارد آن کاری که باید انجام گیرد، صورت پذیرد. باید شما و خانواده هایتان این گره ها را باز کنید.
💓 من از ازدواجهای #دانشجویی که هر سال برگزار می شود، بسیار خشنود و خرسندم. اگر عادت کنند که ازدواجها را ساده، بی پیرایه و بی تشریفات انجام دهند، فکر می کنم که بسیاری از مشکلات حل خواهد شد.
💓اساس ازدواج در اسلام بر #سادگی است.
در اوایل انقلاب نیز همین طور بود، منتها متأسفانه این فرهنگ تکاثر و تفاخر و سرمایه داری، یک خرده کار را مشکل کرد.
متأسفانه بعضی از مسؤولان هم با ازدواجهای کذاییِ خانواده هایشان، مشکلاتی را درست کردند.
۷۹/۱۲/۹
#ازدواج_آسان
ویتامینہ ـزندگے ڪنید😉👇
[•ღ•] @asheghaneh_halal
با رصــدنما، نتایج را آنے رصد کنید😉👌
#شمارش_لحظه_ای آراء👇
🆔: eitaa.com/joinchat/527499284C698ab461f2
#سفیر ویژهی کانال #سوم ما باشید و
دوستانتون رو به این کانال دعوت کنید☝️
😜•| #خندیشه |• 😜
یادمه☺️
بعد از انتخابات ۹۶ یه عده
میخواستم با آب و کف و صابون😁
#تجهیزات_کامل😄 صورت ما رو
بشویند!😂😂😂😂😂
حالا ما بشوییم یا چی!!!😎
✌️ تعداد اصلاح طلبها اینقد
کمه که توی بهارستان پیدا
کردنشون، بسی سخت و دشواره!😂😂😂
#لیست_وحدت ✌️🇮🇷
#مجلس_قوی 🇮🇷✌️
#ایران_قوی ✌️🇮🇷
.
سیاست در طنزترین حالت ممڪن😎👇
•|😜|• @Asheghaneh_halal
🌼🍃
🍃
#طلبگی
✨این وسوسه شیطان است که شما گمان می کنید حال ندارید.
✨باید توجه کرد به نماز اول وقت دائم الوضو بودن، نماز شب، مراقبه و محاسـبه از لزومات سـیر و سلوک است.
✨کافیه انسان یک بسم الله بگه پاشه و با همت قوی وضو بگیره و تلقین مثبت کنه و بگه من میتونم.
✨مثلا هنگامی که اذان گفتن لباس بپوشه بره مسجد برای نماز جماعت.
#آیـتاللهقاضےره
🌼🍃
🍃 @asheghaneh_halal
عاشقانه های حلال C᭄
🌺🇮🇷 ملت بصیر عاشقانه های حلال😎 به گوش باشید✌️✌️✌️ با توجه به جشن #انتخابات ۲ اسفند ماه, یک #پویش
[• #خادمانه 🗳 | #پیامچه • ]
✌️🇮🇷 ارسال شده توسط یکی از
کاربران جوان #متعهد و #انقلاابی✌️🇮🇷
ایشون با افتخار و ذوق نوشتند✍
# به عشق حضرت آقا و سردار
# رای اولی .😍😍😍
از شهرستان فلاورجان اصفهان.
ما هم خطاب به ایشون می نویسیم✍
شما آینده سازان این مرز و بوم هستید
حسابی درس بخونید که کشور ما به جوانان
#متخصص و #متعهد و صد البته #نخبه
به وفور نیاز دارد.✌️🇮🇷🇮🇷
در پناه امام زمان باشید.✌️🇮🇷
#انتخابات✌️🇮🇷
#مجلس_انقلابی✌️🇮🇷
#مجلس_قوی✌️🇮🇷
#ایران_قوی✌️🇮🇷
#وحدت✌️
#انتخابات✌️
#رأی_من🇮🇷
شرمنده شهدا نباشیم با انتخابمان☺️✌️👇
🇮🇷| @Asheghaneh_halal
[• #خادمانه •]
🗳 حسام الدینی آشنا✍
منظور حسامالدین آشنا اینه که آهای مردم
ایران، هیچوقت این سیلی که تو دوم اسفند
۹۸ به اصلاحطلبان زدید رو فراموش نمیکنیم.😉😁
"سید رضی"
#وحدت✌️
#انتخابات✌️
شرمنده شهدا نباشیم با انتخابمان☺️✌️👇
🇮🇷| @Asheghaneh_halal
🍃💜🍃
💜🍃
🍃
#ریحانه
#حجاب یعنی ❣
تو باید #پرنسس قشنگ بابا باشی ...👸
خوشگل و ناناز همسرت باشی ...💞
نه طعمه ای واسه هوسها و چشم چرونیه خیلی ها...🙈
#عزیــز_دلم 💓
حجاب یعنی: من شوهرم رو دوست دارم!!💞
حتی اگه مجرد باشم اما 👇
نسبت به همسر آینده ام امانت دار موندم...💓
منم مثل تو عشوه های دخترونه دارم ...
دیوونه بازیهای خودم رو دارم ...😜
لباسای خوشمل دارم ...👗👒
لاکهای رنگی رنگی دارم ...💅
اما✋
تو دنیای قشنگ من...💓
حجاب یعنی: "وفاداری"
نه معنای محدودیت و حصاری که تو توی ذهنت داری...
این #فلسفه ی حجاب منه✌️💚
@Asheghaneh_halal
🍃
💜🍃
🍃💜🍃
🍃🕊🍃
#چفیه | #خادمانه
📿|ختم صلوات امروز
🍃| هــدیـہ بہ شهید⇓
❣| ایرججواهرے
ارسال تعـداد #صلوات به آے دے😌👇
•🌷• @F_Delaram_313
تعداد صلواٺ ها
•• ۱۳۰۰ ••
هر روز میزبان یڪ فرشته😃👇
|❤️| @asheghaneh_halal
🍃🕊🍃
هدایت شده از رصدنما 🚩
Hossein Haghighi - Inja.mp3
8.46M
.
[ #دربست_بهارستان | #قطب_نما ]
🇮🇷✌️پیروزی انقلابیا
مبارک باد✌️🇮🇷
ایران دقیقاااا جای ماست☺️✌️
ما باید بموووونیم بدویم و برای
ساختن #ایرانمون🇮🇷🇮🇷🇮🇷
بجنگیمممم💪💪💪💪💪
#حسین_حقیقی✌️🇮🇷
اخبار لحظهای شمارش آرای انتخاباتی☺️👇
🇮🇷| @Rasad_Nama
با رصــدنما، نتایج را آنے رصد کنید😉👌
#شمارش_لحظه_ای آراء👇#مجلس_خبرگان✌️🇮🇷
🆔: eitaa.com/joinchat/527499284C698ab461f2
#سفیر ویژهی کانال #سوم ما باشید و
دوستانتون رو به این کانال دعوت کنید☝️
°🐝| #نےنے_شو|🐝°
🤪] عال چَردین؟ دیدین ما اَجه
بخوایم هَل تالی و انجام میتیم.
😜] الان دیجه بُلو کَسک تو بِساپ.
استودیو نےنے شو؛
آبـ قنـ🍭ـد فراموش نشه👼👇
°🍼° @Asheghaneh_Halal
عاشقانه های حلال C᭄
با رصــدنما، نتایج را آنے رصد کنید😉👌 #شمارش_لحظه_ای آراء👇#مجلس_خبرگان✌️🇮🇷 🆔: eitaa.com/joinchat/527
فوووووری✋✋✋✋✋ فووووووری✋✋✋
ارای انتخاباتی تهران هم اکنون منتشر شد🗳🗳🗳✌️✌️✌️
بدوووو بددووووو
کی اول شده😎🤔
عاشقانه های حلال C᭄
💐•• #عشقینه #سجاده_صبر💚 #قسمت_صد_و_بیست_و_پنج ضبط رو خاموش کرد و نگاهی به عکس عروسیشون که روی دیوا
💐••
#عشقینه
#سجاده_صبر💚
#قسمت_صد_و_بیست_و_شش
چیزی میگفت و نه سهیل میخواست بگه که بیداره و گریه فاطمه رو میفهمه، فاطمه سرش رو بالا آورد و لبخندی زد و آروم زمزمه کرد:
دردم از یار است و درمان نیز هم دل فدای او شد و جان نیز هم
بعد هم بازوی سهیل رو بوسید و از اتاق خارج شد ... سهیل چشماش رو باز کرد ... جای اشکهای فاطمه روی لباسش رو دست زد ... نفس عمیقی کشید و چشمهاش رو بست... احساس کرد بدون هیچ اختیاری داره توی دلش گریه میکنه، احساس کرد بار سنگینی روی قلبشه ... فاطمه رو دوست داشت ... فاطمه مال اون بود .... فاطمه....
زنگ در خونه رو که زد چند لحظه منتظر موند، با اون لباس مبدلی که پوشیده بود تا وقتی از خونه میاد بیرون نشناسنش حسابی خنده دار شده بود، صدای مردی بلند شد:
-بله؟
-آقای خانی؟
-خودم هستم بفرمایید
-میتونم چند لحظه در خدمتتون باشم، باهاتون حرف دارم
-شما؟
-نادی هستم، سهیل نادی
محسن خشکش زده بود، نمیدونست باید راهش بده یا نه، چند لحظه سکوت کرد و بعد گفت: بفرمایید
دکمه آیفون رو که زد چند لحظه همون جا ایستاد و با خودش فکر کرد... این اینجا چیکار میکنه؟ ... حتما فهمیده من می خوام به زنش کمک کنم ... نکنه اومده بلایی سر من بیاره؟ ... جراتش رو نداره ... حالا که خودش با پاهای خودش اومده می دونم چجوری به حسابش برسم.
در رو که باز کرد با دیدن مردی توی یک لباس کهنه متعجب شد، سهیل که تعجب رو از چشماش خونده بود گفت:
تعجب نکنید، خودمم، فقط لباسم عوض شده.
بعد هم کلاهش رو از سرش برداشت. محسن نگاهی به صورتش انداخت وخیلی خشک دعوتش کرد تو.
#ڪپےبدونذڪرناممنبع
#شرعــاحراماست☺️👌
•• @asheghaneh_halal ••
💐••
عاشقانه های حلال C᭄
💐•• #عشقینه #سجاده_صبر💚 #قسمت_صد_و_بیست_و_شش چیزی میگفت و نه سهیل میخواست بگه که بیداره و گریه فاط
💐••
#عشقینه
#سجاده_صبر💚
#قسمت_صد_و_بیست_و_هفت
سهیل وقتی قدم به خونه محسن گذاشت کل خونه رو سرسرکی نگاهی کرد که ... ایستاد .... تمام تفکراتش ایستاد ...
همه چیز ... حتی قلبش ... اومده بود با محسن دعوا کنه ... اومده بود بزنه تو دهنش که چرا میخواد زندگیش رو
خراب کنه ... اومده بود بگه که مزاحم فاطمه نشه چون فاطمه اونو دوست داشت ... اومده بود بگه در موردش اشتباه فکر میکنه و خودش هم عاشق فاطمه ست ... اما ... اون تابلو فرش ... منظره غروب ... تابلویی که هر روز فاطمه با عشق مشغول بافتنش میشد ... روی دیوار خونه محسن ... فاطمه میگفت برای یک آدم خاصه ... پس محسن از نظر فاطمه خاصه ... اشتباه کردم.....
بدون حرفی برگشت به سمت در و در خونه رو باز کرد، محسن که از رفتار سهیل تعجب کرده بود گفت: وایستا!
مگه نمی خواستی حرف بزنی
اما سهیل بدون هیچ حرفی کفشش رو پوشید و رفت.
محسن نگاهی به راه پله خالی کرد، در رو بست و به نقطه ای که سهیل خیره شده بود نگاه کرد، تابلو فرش فاطمه بود ...حتما سهیل هم اونو دیده بود... نکنه فکر بدی در مورد فاطمه کنه... نکنه الان بره خونه و بلایی سرش بیاره ...
ترسیده بود ... موبایلش رو برداشت و شماره فاطمه رو گرفت ... اما فاطمه که شماره محسن رو دید گوشیش رو خاموش کرد و پرتش کرد یک گوشه...
+++
-تو نمیدونی کجاست؟ نکنه گرفته باشنش؟ سها تو رو خدا یک فکری بکن
-آخه این پسره کله خر کجا گذاشت رفت؟ مگه من بهت نگفتم نذار از خونه بره بیرون، زنگ زدی بهش؟
-گوشیش خاموشه، من خونه نبودم وقتی اومدم نبود
-ای بابا، بذار به کامران بگم ببینم چی میشه..
-خبرشو بهم بده... سها بدجوری دلم شور میزنه...
-نگران نباش ... پیداش میکنم
گوشی رو که قطع کرد باز هم قفسه سینش درد گرفته بود، فورا به سمت آشپزخونه رفت و یکی از قرصهایی که دکتر براش تجویز کرده بود خورد تا کمی از دردش کمتر بشه ... یعنی از دیروز تا حالا سهیل کجا میتونه رفته باشه؟ ... حتما
#ڪپےبدونذڪرناممنبع
#شرعــاحراماست☺️👌
•• @asheghaneh_halal ••
💐••
[• #آقامونه😌☝️ •]
🌧\• "اسفنــد" مـن
☺️/• بـی لبخنــد «تــو»
👇\• خالی از شوق
🍃/• رسیدن بهار است.!
۱۴ ثانیه به عڪس☝️😍 بنگرید!
••چه تفاهم نابے داریم😉••
#الناز_حاجیوندی/✍
#سلامتے_امامخامنــهاے_صلوات📿
#شبنشینے_با_مقاممعظم_دلبرے😍
#نگاره(663)📸
#ڪپے⛔️🙏
°•🦋•° @Asheghaneh_Halal
عاشقانه های حلال C᭄
با رصــدنما، نتایج را آنے رصد کنید😉👌 #شمارش_لحظه_ای آراء👇#مجلس_خبرگان✌️🇮🇷 🆔: eitaa.com/joinchat/527
#خادمانه✍
به نظرتون از بین این بزرگواران👆☺️
کدومشون #رئیس_مجلس میشه😉
میخوای بدونی؟!
تشریف بیارید کانال سوممون✌️
همون کانالی که این روزها در #ایتا
غوغا کرده😎
بله ایشون و میگم👆👇😉
🇮🇷| @Rasad_Nama
با انتخابمون شرمنده شهدا نشدیم☺️✌️👇
✅| @Asheghaneh_halal
#همسفرانه
همسرم از همان اول ازدواج پیشنهاد داد
که هر وقت دلخوری از من داری و نمیتوانی ابراز کنی، برایم بنویس! 📝
خودش هم همین کار را میکرد. 🖊
عادت داشت قبل از خواب همهء مسائل روز را حل کند. خیلی وقتها شبها برایم مینوشت که امروز بخاطر فلان مسئله از من دلخور شدی، منو ببخش😔. من منظوری نداشتم😔
آخرش هم یه جمله عاشقانه مینوشت.❤️
گاهی من کاغذ را که میخواندم، میگفتم: کدام مسئله را میگی؟
من اصلا یادم نمیاد😁😁
یعنی آن مسئله اصلا من را درگیر نکرده بود، ولی پویا مراقب بود که نکند من دلخور شده باشم...☺️
#به_نقل_از_همسر_شهید_مدافع_حرم🕊
[💝:🍃] @Asheghaneh_halal