eitaa logo
عاشقانه‌‌ های‌ حلال C᭄
13.2هزار دنبال‌کننده
22.8هزار عکس
2.8هزار ویدیو
87 فایل
ˇ﷽ براے تماشاے یڪ عشق ماندگار، در محفلے مهمان شدیم ڪھ از محبّت میان عـلے'ع و زهـرا'س میگفت؛ از عشقے حـلال...💓 •هدیهٔ ما به پاس همراهےِ شما• @Heiyat_Majazi ˼ @Rasad_Nama ˼ 🛤˹ پل ارتباطے @Khadem_Daricheh ˼ 💌˹ تبادلات و تبلیغ @Daricheh_Ad ˼
مشاهده در ایتا
دانلود
‌ °✾͜͡👀 🙊 . . 💬 ‌‌کلاس اول راهنمایی بودم قرار بود از طرف مدرسه جمعه ببرن برای راهپیمایی... منم با کلللی ذوق و شوق رفتم مدرسه، یکی از بچه‌ها گفت فقط کسایی که چادر دارن رو میبرن😐 منم با کلی ناراحتی برگشتم خونه، چون چادر نداشتم و چادری نبودم...😔 فرداش یکی از دوستام گفت دروغ گفتن اصلا چادر الزامی نبود!!! توی ذهنم موند تا دبیرستان بودم که چادر پوشیدم ولی فقط برای مهمونی رفتن❗️☺️ دوره پیش دانشگاهی با خودم فکر کردم که چه معنی داره گاهی چادر می‌پوشم گاهی نه!! خیلی با خودم فکر کردم بالاخره به این نتیجه رسیدم که چادرو دوست دارم و تصمیم گرفتم همیشه داشته باشمش😍 خدارو شکر میکنم، با چادرم خیییلی آرامش دارم😊 تا حالا هیچ بی احترامی یا مزاحمتی بهم نشده، حرمت چادر به آدم عزت میده😊 عزتی که هیچ مردی به خودش اجازه نمیده بهت بد نگاه کنه یا توهین کنه😊 و اینطوریه که آرامش یه دختر تأمین میشه🌹 . . ''📩'' [ 553 ] سوتےِ قابل نشر و بفرستین •‌⊰خاڪے باش تو خندیدنـ‌ـ😅✋⊱• °✾͜͡ ❄️ Eitaa.com/Asheghaneh_Halal
‌ °✾͜͡👀 🙊 . . 💬 ‌‌سلام. کلاس چهار یا پنجم که بودیم تو میزی که می‌نشستیم سه نفر بودیم یکی از هم میزی‌هام خیلی خیلی خیلی دختر صاف و ساده ای بود. یه سوالی تو درس داشتیم که امام خمینی(ره) فرمودن "نان و پنیر خودمون را می خوریم و دستمون رو پیش بیگانگان دراز نمی کنینم" (یعنی با کم خودمون می‌سازیم و به بیگانگان وابسته نمی‌شویم همچین چیزی) یه روز سر صف صبحگاهی مدیرمون گفتن: بچه ها یکی از نابغه های مدرسمون جوابی به سوال فرموده امام خمینی داده که جا داره همگی بدونید و سر مشق بگیرید (اینقدر این دانش آموز خنگ بازی در میاورد که مدیر و معلم ها از دستش عاصی بودن) نوشته بود ما باید نان و پنیر خودمان را بخوریم و خدا رو شکر کنیم و بقیه پنیرمان را هم در یخچال بگذاریم تا خراب نشود😁😁😁 . . ''📩'' [ 554 ] سوتےِ قابل نشر و بفرستین •‌⊰خاڪے باش تو خندیدنـ‌ـ😅✋⊱• °✾͜͡ ❄️ Eitaa.com/Asheghaneh_Halal
‌ °✾͜͡👀 🙊 . . 💬 ‌‌سلام. من طلبه هستم🧔 چند وقت پیش رفتم ریش هامو کوتاه کنم قبلا ماشین ریش تراشی مون خراب بود زیاد کوتاه نمیکرد، نگو بابام درستش کرده بودن منم تو فکر اینکه ازززز ته نمیزنه😬 هیچی رفتم با خیال راحت ماشین گذاشتم رو ریشم... ریش هااامو از ته زد😑 فرداش روم نشد برم حوزه پس فرداشم که رفتم کل حوزه سوال پیچم کردن😅 هیچی گیر داده بودن دوماد شدی خبری شده😂🤦‍♂ . . ''📩'' [ 555 ] سوتےِ قابل نشر و بفرستین •‌⊰خاڪے باش تو خندیدنـ‌ـ😅✋⊱• °✾͜͡ ❄️ Eitaa.com/Asheghaneh_Halal
‌ °✾͜͡👀 🙊 . . 💬 ‌‌سلام ، وقت به‌خیر 🌱 من می‌خوام یه سوتی تعریف کنم که خوشبختانه به موقع جمع و جور شد😁 پارسال، اواخر سال تحصیلی، باید برای روز سمپاد یه متن می‌نوشتم و تحویل می‌دادم (موضوع سختی بود😬) از یکی از دوستان دست به قلمم کمک گرفتم، اومدیم دوتایی استعاره به کار ببریم، بعد از کلی فسفر سوزوندن رسیدیم به ساربانان تندروی مملکت!🙈 تو خیالمون این بود که خب حالا این یعنی افراد سوارکاری که خیلی سریع روی اسب می‌تازند و...😌 اما متأسفانه کاشف به عمل اومد که ساربان یعنی شتربان!🤦‍♂😂 فقط شانس آوردیم که متن رو تحویل ندادیم وگرنه دانش ادبی‌مون زیر سؤال می‌رفت!😂😂 . . ''📩'' [ 556 ] سوتےِ قابل نشر و بفرستین •‌⊰خاڪے باش تو خندیدنـ‌ـ😅✋⊱• °✾͜͡ ❄️ Eitaa.com/Asheghaneh_Halal
‌ °✾͜͡👀 🙊 . . 💬 ‌‌دخترم سه سال و نیمش بود فصل زمستان و بود و حال و هوای 22 بهمن. یهو دخترم اومد تو آشپزخونه به من گفت مامان! آمریکا هییییچ غلطی نمیتونه بکنه👊 فقط ما میتونیم غلط بکنیم😬 مگه نه مامان🙈😂 . . ''📩'' [ 557 ] سوتےِ قابل نشر و بفرستین •‌⊰خاڪے باش تو خندیدنـ‌ـ😅✋⊱• °✾͜͡ ❄️ Eitaa.com/Asheghaneh_Halal
‌ °✾͜͡👀 🙊 . . 💬 ‌‌ سلام. سپاس از کانال زیباتون😍 من یه خواهرزاده دارم به اسم نازنین، بسیار باهوش، زرنگ، صد البته زیبا😘😘 تو مدرسه حدیث بالوالدین احسانا را یاد گرفته بود، تو خونه هی تکرار می‌کرد و می‌گفت باید به مامان و بابا احترام بذارم😍😍 یه روز خیلی اذیت😡 میکرده، خواهرم حدیث رو بهش یادآوری میکنه از اونجا که خیلی سرزبون داره، به خواهرم میگه: بالوالدین احسانا، حدا حدودا😏😳🤣 خواهرم اول تعجب، بعد بمب خنده😂😂😂 اگه نازنین زمان پیامبر بود حتما جعل حدیث می‌کرد و کعب الاحراری بود واسه خودش😂 . . ''📩'' [ 558 ] سوتےِ قابل نشر و بفرستین •‌⊰خاڪے باش تو خندیدنـ‌ـ😅✋⊱• °✾͜͡ ❄️ Eitaa.com/Asheghaneh_Halal
‌ °✾͜͡👀 🙊 . . 💬 ‌‌ جايي كه ميخواستيم بريم عقد كنيم يه مراسم خيلي بزرگ بود برا عيد مبعث... خيلي فضا سنگين بود؛ خلاصه شوهرم كلي بهم سپرد فقط يه بله بگو ديگه اونجا نميشه عروس رفته گل بچينه و اينا بگیم💐 اجازه هم نگير فقط بله😌 (قبلا اين مراسما تو جشنم اجرا شده بود) آنقدر گفت منم استرس گرفتم قبل اينكه عاقد از من بله بخواد، گفتم بله😭 بعدشم سرموقعش از خجالت يواش گفتم بله عاقد نشنيد ايندفعه حرصم دراومد بلند گفتم بله بله😰 يعني جمعا چهار بار😐 برادر شوهرام كلي بهم خنديدن🙄😭 . . ''📩'' [ 559 ] سوتےِ قابل نشر و بفرستین •‌⊰خاڪے باش تو خندیدنـ‌ـ😅✋⊱• °✾͜͡ ❄️ Eitaa.com/Asheghaneh_Halal
‌ °✾͜͡👀 🙊 . . 💬 ‌‌خیلی سال پیش براخودم عینک آفتابی با شیشه های قهوه ای خریدم😎 اولین روزی که ازش استفاده کردم صبح زود بود، با دوستم بودم و خودم پشت ماشین بودم، رسیدیم به چند تا خانم که بغل خیابان وایساده بودن... به دوستم گفتم اینا چرا همشون چادر قهوه ای پوشیدن😲چهره ی دوستم😳 و من بعد از اینکه متوجه شدم چه سوتی دادم🤐😅😵‍💫 . . ''📩'' [ 560 ] سوتےِ قابل نشر و بفرستین •‌⊰خاڪے باش تو خندیدنـ‌ـ😅✋⊱• °✾͜͡ ❄️ Eitaa.com/Asheghaneh_Halal
‌ °✾͜͡👀 🙊 . . 💬 ‌‌ ممنون از سوتی هایی که میفرستید راستش من بخاطر جدایی از همسرم مجبور شدم یه دوره تحت درمان پزشک باشم که هنوزم جریان داره... اصل مطلب اونجا بود که من جدیدا خیلی به خدا نزدیک شدم وخیلی نماز میخونم اون‌روز که ویزیت روانپزشکمو داشتمم شبش خیلی نماز خونده بودم.. دکترم برگشت گفت خب عزیزم دوست داری در آینده به چه هدف هایی برسی؟ من: رستاخیز بشم😐 منظورم رستگار شدن بود! رستاخیز مگه روز نیست؟؟؟؟ روز رستاخیز😐😐😐 اون بیچاره فکرکنم نفهمید چون بعدش موضوع رو عوض کرد لابد دیده بحث زیادی سنگینه زیرش داره له میشه😅 » یه نصیحت دوستانه« خیلی به روح وروانتون توجه کنید و سعی کنید همیشه شاد باشید لبتون خندون👋 . . ''📩'' [ 561 ] سوتےِ قابل نشر و بفرستین •‌⊰خاڪے باش تو خندیدنـ‌ـ😅✋⊱• °✾͜͡ ❄️ Eitaa.com/Asheghaneh_Halal
‌ °✾͜͡👀 🙊 . . 💬 ‌‌ سلام ممنون از کانال خوبتون؛ منم یه سوتی دارم مال همین دو سه روز پیشه😩 رفته بودم مطب دکتر یه خال پشت پلکم بود برداره؛ بی حسی زده بود و من چشام بسته بود.. بعد شنیدم که گفت اهل کجایی؟ منم گفتم اهل خراسان رضوی همسایه ی امام رضا😌 شهرستان نیشابور😐😐 ول کنم نبودم😱 بعد گفت نه عزیزم با شما نیستم😅 فهمیدم داره تلفنی با دخترش حرف میزنه میگه الو کجایی!؟🙈 من فک کردم از من پرسید اهل کجایی؟😂 فقط لبامو از تو گاز میگرفتم خنده ام نگیره خانم دکتره هم از این خانمای سانتال مانتال بود یعنی آب شدم از خجالت😅 خدا رو شکر چشام تا نیم ساعتی بسته بود و چشم تو چشم نشدم باهاش😄 . . ''📩'' [ 562 ] سوتےِ قابل نشر و بفرستین •‌⊰خاڪے باش تو خندیدنـ‌ـ😅✋⊱• °✾͜͡ ❄️ Eitaa.com/Asheghaneh_Halal
‌ °✾͜͡👀 🙊 . . 💬 ‌‌ من کلا عادت دارم آخر همه تماس هام با فدات شم بوس بوس خداحافظ، تموم میکنم😐💔 امروز یه آقایی زنگ زدن برای یه قرار دادی باید میرفتم امضا میکردم بعد آقایون همشون میگن قربان شما اینم گفت😐 منم فد از فداتون رو گفتم یهو سکوت کردم....قطع کردم🤣💔 بعد اراک هر جا بری آشنا میبینی من رفته بودم توی یکی از پاساژ ها که این قرارداد رو امضا کنم همش استرس داشتم یکی من رو پیش این نبینن دیگه مردمممممممممم از استرس در حدی بود که امضام به جای صاف بودن عین موج شده بود😅 . . ''📩'' [ 564 ] سوتےِ قابل نشر و بفرستین 🆔| @Daricheh_Khadem •‌⊰خاڪے باش تو خندیدنـ‌ـ😅✋⊱• °✾͜͡ ❄️ Eitaa.com/Asheghaneh_Halal
‌ °✾͜͡👀 🙊 . . 💬 ‌‌ رفیق من خیلی دوست داشت اسمش محمد باشه ولی خوب چه کنه که دختره😂 بعد خیلی هم دوست داره پاسدار بشه🍃 خلاصه🤦‍♀ یک بار مامانم با گوشیم کار داشت برش داشت و کارش را انجام میداد که یکهو دیدم داد می زنه صدام می کنه فلااااانییییی این کیهههههه؟! رفتم می بینم دوستم زنگ زده که من اسمشو پاسدار ممدم سیو کردم🤦‍♀😂🚶‍♂ ولی خوب دیگه اسمشو عوض کردم گذاشتم رفیق روز تنهایی 😁😂 الآنم فکر کنم عضو باشه سلامی‌ام از این جا بهت می کنم 😉👋🏽 . . ''📩'' [ 565 ] سوتےِ قابل نشر و بفرستین 🆔| @Daricheh_Khadem •‌⊰خاڪے باش تو خندیدنـ‌ـ😅✋⊱• °✾͜͡ ❄️ Eitaa.com/Asheghaneh_Halal