eitaa logo
عاشقانه‌‌ های‌ حلال C᭄
14.3هزار دنبال‌کننده
21.2هزار عکس
2.2هزار ویدیو
86 فایل
ˇ﷽ براے تماشاے یڪ عشق ماندگار، در محفلے مهمان شدیم ڪھ از محبّت میان عـلے'ع و زهـرا'س میگفت؛ از عشقے حـلال...💓 •هدیهٔ ما به پاس همراهےِ شما• @Heiyat_Majazi ˼ @Rasad_Nama ˼ 🛤˹ پل ارتباطے @Khadem_Daricheh ˼ 💌˹ تبادلات و تبلیغ @Daricheh_Ad ˼
مشاهده در ایتا
دانلود
🍳 ⏝ ֢ ֢ ֢ ֢ . آدمــی هـر صـبح بہ امیدے چشــم باز می‌کند👀 امیـدے ڪہ شب قبل در خود نمی‌دیــده! این خاصــیت نــور اســت...✨💛 . 𓂃صبح‌رو‌عاشقانه‌بخیرکن𓂃 𓈒 Eitaa.com/asheghaneh_halal 𓈒 . 🍳 ⏝
💛 ⏝ ֢ ֢ ֢ ֢ . «اَلصَّبِىُّ وَ الصَّبِىُّ ، وَ الصَّبِىُّ وَ الصَّبِيَّةُ، وَ الصَّبِيَّةُ وَ الصَّبِيَّةُ يُفَرَّقُ بَيْنَهُمْ فِى الْمَضاجِعِ لِعَشْرِ سِنينَ» پيامبرخدا (ص) می‌فرماید: بستر خوابِ پسر بچه از پسر بچه ، و پسر بچه از دختر بچه ، و دختر بچه از دختر بچه، چون به ده سالگى رسيدند، از يكديگر جدا شوند.👌👥 منبع:وسائل الشيعة ، ج 15 ، ص 183✍ پ.ن:در حديث ديگرى سفارش شده است كه اين كار در شش سالگى انجام شود✍ . 𓂃حرفایے‌که‌میشن‌چراغ‌راهِت𓂃 𓈒 Eitaa.com/asheghaneh_halal 𓈒 . 💛 ⏝
🧣 ⏝ ֢ ֢ ֢ ֢ . به شکوفـ🌸ـہ‌ها، بــه بـ⛈ــاران، برسان سلام ما را... 😏 . 𓂃محفل‌مجردهاےایـتا𓂃 𓈒 Eitaa.com/asheghaneh_halal 𓈒 . 🧣 ⏝
💍 ⏝ ֢ ֢ ֢ همیشه با من بمان هیچکس عاشقانه‌تر از من نمیتواند تو را بسراید😍 تو در تمام لحظه‌هایم تکرار میشوی اما تکرار نمیشوی💚 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎. . 𓂃بساط‌عاشقےبرپاس،بفرما𓂃 𓈒 Eitaa.com/asheghaneh_halal 𓈒 . 💍 ⏝
33.07M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌽 ⏝ ֢ ֢ ֢ ֢ . سالاد پاســتا😌 مـــواد لازم : هویـج ۱ عدد🥕 نخـود فرنگی ۱۰۰ گرم خـیارشور ۶-۷ عدد فلفل دلمہ قرمز ۱ عدد ڪــنسرو ذرت ۱ قوطی🌽 سـس مایونز ۱۵۰ میلی🤍 ماسـت ۲۵۰ میلی آب لیمـو ۳ ق غ🍋 سـس ڪچاپ ۱ ق غ🍅 سس خـردل ۱ ق م روغن زیتـون ۱ ق غ🫒 پاســتا ۲۵۰ گرم . 𓂃فوت‌وفن‌هاےسه‌سوته𓂃 𓈒 Eitaa.com/asheghaneh_halal 𓈒 . 🌽 ⏝
🥤 ⏝ ֢ ֢ ֢ ֢ . 📩 اولین باری که بعد از مدرسه با دوستم رفتیم کافه ۱۶ سالم بود🤓 ازم پرسید موهیتو دوست داری؟ گفتم آره محیطش بد نیست🤣😅 غذاش کاش خوب باشه🙈😢 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ 𓈒 1045 𓈒 "شما و مجردی‌تون" رو بفرستین. 𓈒📬𓈒 @Khadem_Daricheh . 𓂃پاتوق‌مجردے𓂃 𓈒 Eitaa.com/asheghaneh_halal 𓈒 . 🥤 ⏝
🧸 ⏝ ֢ ֢ ֢ ֢ . حدیثِ دوست نگویم مگر به حضرتِ دوست که آشنا سخنِ آشنا نگه دارد! (: _حافظ . 𓂃دیگه‌وقتشه‌به‌گوشیت‌رنگ‌و‌رو‌بدی𓂃 𓈒 Eitaa.com/asheghaneh_halal 𓈒 . 🧸 ⏝
🪖 ⏝ ֢ ֢ ֢ ֢ . به روایت همسر محترم شهید القلب حرم الله: غیر خدا را در دلت راه مده…" 🌷 در اولین سفر زیارتی به حرم کریمه اهل بیت (س). نشسته بودیم به صحبت در یکی از رواق های حرم که حرف از دلتنگی شد و فاصله دیدارهامون. مثل همیشه آقانوید در کنار حرف های پر از شوق و اشتیاقش، اشارات معنویش رو هم داشت. بهم گفت: " حواست باشه من انقدر تو دلت جا نکنم که اصل کاری فراموش بشه یا کمرنگ ها". گفتم یعنی چی. صحنه اش هنوز تو ذهنمه، با انگشت سبابه ش روی کاشی های کفِ حرم، عکس یه قلب کشید. گفت: "خدا گفته القلب حرم الله… دل بنده هام برای خودمه. حریم خودمه. شریک نمی پذیرم… اونوقت ما چیکار میکنیم، میایم تو گوشه گوشه این دل، محبت یه چیزی یا کسی (چیزایی و کسانی) رو قرار میدیم و آخرش یه جایی هم برای محبت خدا و اهل بیت میخایم بگذاریم… در حالیکه خداوند کل دل ما رو میخاد." . بعد نگاهی کرد و گفت:" هر علاقه و محبتی که داریم، باید زیر سایه محبت خدا قرار بگیره و گرنه به ناکجا آباد میرسه. هردومون نباید این یادمون بره… " این جمله رو گفت و مثل همیشه ته دل من لرزید از فکر به اینکه با این معرفتش تو دنیا موندنی نیست و ترس همیشگی که نکنه زود شهید بشه… آقانوید از همون اول، حواسش بود به هدفی که داره، مدام کنترل میکرد، مراقبت میکرد که نکنه محبت عزیزانش از پدر و مادر عزیزش تا خواهر و همسر و خواهرزاده و… مانع رسیدنش بشه. وقتی که بود با جان و دل بود. انقدر بامحبت و بانشاط که آدم کیف میکرد، اما به وضوح می فهمیدم که در پسِ همه این بودن ها، حواسش به همه چی هست. به اینکه انقدر وابسته نشه که نتونه دل بکنه. و بالاخره تلاش هایش هم نتیجه داد و رسید به آنچه که می خواست..🌷 شهدا از جمله آقانوید به معنای واقعی مصداق این بیت شعر هستند: 🔹آنکس که تو را شناخت، جان را چه کند فرزند و عیال و خانمان را چه کند… 🔹 دیوانه کنی هردو جهانش بخشی دیوانه تو هردو جهان را چه کند… ⊹🌷 ❤️ . 𓂃اینجاشهدامیزبان‌عشق‌اند𓂃 𓈒 Eitaa.com/asheghaneh_halal 𓈒 . 🪖 ⏝
☀️ ⏝ ֢ ֢ ֢ ֢ . تو مگو ما را بدان شه بار نیست✨️ با کریمان کارها دشوار نیست🌱 . 𓂃جایےبراےخلوت‌باامام‌رئـوف𓂃 𓈒 Eitaa.com/asheghaneh_halal 𓈒 . ☀️ ⏝
عاشقانه‌‌ های‌ حلال C᭄
💌 ⏝ ֢ ֢ #عشقینه ֢ ֢ . #مسیحای_عشق #قسمت_دویست‌وبیست اخم میکنم،از حالت تهاجمی چشمانم خبر دارم. +:
💌 ⏝ ֢ ֢ ֢ ֢ . +:پس خودت میدونی و مسعود.. و قطع میکند.. پوزخند میزنم،بابا هنوز بعد از این همه مدت عمومسعود را نشناخته... چند تقه به در میخورد و در پی (بفرمایید) من،فرزاد وارد اتاق میشود. :_سلام رئیس کلافه جوابش را میدهم +:سلام :_چیه مسیح؟میزون نیستی! +:فرزاد،جون هر کی دوس داری یا یه منشی واسه من پیدا کن،یا یه شوهر واسه این.. ریز میخندد سرم را بلند میکنم،با لبخند عجیبی کنج لب هایش نگاهم میکند. +:چیه؟چرا اینطوری نگام میکنی؟ :_بی معرفت.. حالا باید کارت بیاد در خونه ام،بعد من بفهمم دو روز دیگه عروسی توعه؟ نمیفهمم چه میگوید. +:این چرند و پرندا چیه بهم میبافی؟کارت چیه؟عروسی کدومه؟ :_برو... برو ما که بخیل نیستیم..مبارکت باشه.. دیروز کارتت رسید دستم... تازه میفهمم قضیه ازچه قرار است.. به پشتی صندلی تکیه میدهم و زیر لب میگویم +:مااامااان :_چیزی گفتی؟ +:هیچی ولش کن... ببین من بعدازظهر نیستم،یه کم کار دارم مصطفوی میخواد بیاد اینجا،نقشه اش انگار ایراد داره.. خودت حل و فصلش کن.. :_باشه تو برو به کارات برس،خیالت راحت. فکری به ذهنم میرسد +:فرزاد خانم نیازی هم در جریان هست؟ :_فکر نمیکنم...چون کارت بچه های شرکتو قراره امروز مانی بیاره اینجا.. مال من رو فقط آورد خونه..کاری با من نداری؟ ✨لینڪ قسمت اول👇 https://eitaa.com/Asheghaneh_Halal/83012 ✦📄 به قلـم: . 𓂃مرجع‌به‌روزترین‌رمانهاےایتا𓂃 𓈒 Eitaa.com/asheghaneh_halal 𓈒 . 💌 ⏝
💌 ⏝ ֢ ֢ ֢ ֢ . سرم را تکان میدهم. فرزاد از اتاق بیرون میرود.. چند لحظه که میگذرد بلند میشوم و به طرف میز نیازی میروم. :_خانم نیازی؟ سرش را بلند میکند. +:بله؟ :_مانی هنوز نیومده؟ +:نه هنوز نیومدن.. کمی آرام ترم،زیر لب،طوری که او هم بشنود میگویم :_ای بابا... +: مشکلی پیش اومده؟؟ :_آخه قرار بود کارت ها رو بیاره... کارت های عروسی رو.. لبخند میزند :عه به سلامتی... آقا مانی ازدواج کردن؟ لبخند میزنم. :_عروسی مانی نیست... مردد میپرسد +:پس عروسی کیه؟ :_عروسی من... رنگش میپرد... بی توجه به طرف اتاقم میروم،یک لحظه برمیگردم تا تیر خلاص را بزنم. :_خوشحال میشیم تشریف بیارید.. هم من،هم خانمم! صبر نمیکنم تا واکنشش را ببینم. این از اولین خیرِ نیکی ! باید با مامان صحبت کنم،بی خبر کارت پخش کرده اند...چقدر هم سریع ترتیب همه چیز را ظرف دو روز داده اند! فکر نمیکردم اینقدر ماجرا داشته باشد،این بازی! ✨لینڪ قسمت اول👇 https://eitaa.com/Asheghaneh_Halal/83012 ✦📄 به قلـم: . 𓂃مرجع‌به‌روزترین‌رمانهاےایتا𓂃 𓈒 Eitaa.com/asheghaneh_halal 𓈒 . 💌 ⏝
7.43M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌙 ⏝ ֢ ֢ ֢ ֢ . √ فراتر از محاسبات😎 «وَ مَنْ يَتَّقِ اللَّهَ يَجْعَلْ لَهُ مَخْرَجاً وَ يَرْزُقْهُ مِنْ حَيْثُ لا يَحْتَسِبُ گاهی از جایی میرسد که هیچ خیالش را نمیکردی...🌱» . ⊰🇮🇷 ⊰❤️ ⊰🚩 ⊰📲 بازنشر: ⊰🔖 𓈒 1511 𓈒 . 𓂃شب‌نشینےبامقام‌معظم‌دلبرے𓂃 𓈒 Eitaa.com/asheghaneh_halal 𓈒 . 🌙 ⏝