💢خواب عجیب💢
خواب عجیبی دیدم. یک ماهی توی دستم بود و داشت بالا و پایین می پرید. رفتم داخل یک باغ و سعی کردم ماهی را به جوی آب برسانم. یک آقایی ایستاده بود آنجا و از من خواست ماهی را بدهم به او . انسان بزرگی به نظر می رسید. گفتم : نه ... می خوام بندازمش تو آب . اشاره کرد به سمت دو تا قبر. یک از آنها متعلق به همسرم حسین بود . یکی دیگر هم خالی . ادامه داد : این امانت است. بدش به من ناگهان از خواب پریدم.
صبح زنگ زدم به فرهاد و ماجرای خواب را برایش تعریف کردم : خیره ان شاالله . دیروز یک عملیات بزرگ داشتیم که بحمد الله موفقیت آمیز بود. دعا کنین مرحله بعدی هم موفق بشیم. فردای همان روز در مرحله دوم عملیات توی مرز شهید شد
#عکسنوشته✨
#شهیدفرهاد
#قوروقچیچیانه🌹
#خاطراتشهدا🌺
•┄❁🥀❁┄••┄❁🥀❁┄•
@Asheghaneh_Shahadat
•┄❁🥀❁┄••┄❁🥀❁┄•