📚خاطرات شهید مدافع حرم #شهیداحمدمشلب
راوی:سیده سلام بدرالدین(مادر شهید)
#ملاقات_در_ملکوت
قسمت اول:
من وقتی درباره ی شهیدان صحبت میکنم،هرگز مبالغه نمیکنم . شهدا دعوت شدگان روز عاشورا در عصر خود هستند و این روز را با خون های خود زنده کردند . شهیدان از آن دسته افرادی نبودند که به زبان بگویند ای کاش ما نیز با شما می بودیم،ولی در میدان جنگ تماشاچی باشند.
آیا مگر می توانم نسبت به حضرت زینب (س) که خود فرزندانش را در کربلا تقدیم کرد،بخیل باشم و فرزند فدای او نکنم؟ آیا فردی که می خواهد به امام مهدی(عجل الله) کمک کند نسبت به حضرت زینب(س)بخل می ورزد و فرزندش را فدای بی بی کربلا نمی کند؟به همین اعتبار افتخار میکنم که فرزندی تقدیم کردم که شهادت برایش بزرگ ترین آرزو بود همیشه برای رسیدن به این آرزو دعا می کرد و از من و دیگران می خواست برای شهادتش دعا کنیم.
وقتی به زیارت امام رضا(ع)،امام حسین(ع)و حضرت عباس(ع)می رفتم از من می پرسید:"برای شهادت من دعا کردید؟" حتی به یکی از دوستانش گفته بود:"من از دنیا هیچ چیز نمی خواهم،فقط می خواهم شهید شوم همین.
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
#شهید
@Asheghaneh_Shahadat
احمد خیلی دوست داشت ازدواج کند و اعتقاد داشت که مادرش دختر مناسبی برایش انتخاب می کند، چون به انتخاب مادرش اعتماد داشت🖐🏻
شهید احمد مشلب می گفت: ازدواج برای جلب رضایت خدا و شادی دل امام زمان عج الله تعالی فرجه الشریف است و من میخواهم ذریه صالحی از من به جا بماند❤️
#شهید_احمد_مشلب
#ملاقات_در_ملکوت
#خاطرات_شهدا
••●❥🌱💚❥●••
@Asheghaneh_Shahadat