cdad7e2a208030b9b96e53043937dccb728bcb5a.mp3
6.67M
💠🍃
🍃
🇮🇷.• #ایرانیشو •.🇮🇷
شعـرخوانـے مـداح↓
ـحاج ابـوذر ــروحـے°🗣°
•✌️•حمـایـتـ از ڪالاے ایـــرانـے
#پیشنـهاد_دانـــلود🎙
#همـوطن_ڪالاےایرانےبخر😬
{👇ოムde ɨŋ ɨraŋ🇮🇷}
(🛍) @asheghaneh_halal
🕗🍃
🍃
#قرار_عاشقی
~ ذكر پابوس شما
از لب بـ{☔️}ـاران مےریخت...
~ ابـ{☁️}ـر هـم
زيرقدمهاےشماجانمےريخت....
#ساعتهشتعاشقےبهوقتدلبر❤️
#السلامعلیڪیاعلےبنموسےالرضا
🍃 @asheghaneh_halal
🕗🍃
°🐝| #نےنے_شو |°🐝
👼|دیشمــ👀ـام داله هی دُلُشت میسہ
😖|اَد بَس چہ داله بہسون فیشال میات
😗|داخہ دالَم دوت میزنم اما صدا نَداله
هَمَس داب💦 دهنم میات بیلون☹️
😒|سُما بہ دای این چہ بیمن نیدا تُنی
بَلَتے بہم دوت😗 یات بدے؟
😉| نه جانم منم بلد نیستم سوت بزنم🙁
شمام نمیخواد انقد به چشمـ😍ـاے خوشگلت فشار بیارے😘
استودیو نےنےشو؛
آب قنــــ🍭ـد فراموش نشه👶👇
°🍼° @Asheghaneh_halal
عاشقانه های حلال C᭄
🍃🍒 #عشقینه #هــاد💚 #قسمت_سوم شروین آرنج هایش را سر زانوهایش گذاشت و سرش را پائین انداخت. چند دقیق
🍃🍒
#عشقینه
#هــاد💚
#قسمت_چهارم
-نمی دونم از کجا شروع شد ولی بعد از یه مدت احساس کردم که دیگه هیچی برام جالب نیست. از همه چی خسته شدم. حوصله هیچ کاری رو ندارم. احساس می کنم دور خودم می چرخم. کاملاً بی فایده
-هرچی بیشتر خودت رو بی حال بگیری بدتر می شه. باید بی خیالش بشی
شروین بستنی نیم خورده اش را پرت کرد، به پشتی صندلی تکیه داد، دستش را زیر سرش گذاشت و لم داد. پاهایش را روی هم انداخت و گفت:
-نمی تونم. دست خودم نیست. اوایل خیلی سعی کردم اما نشد. انگار یه کسی منو گرفته و نمی ذاره
-خودت رو سرگرم کن. برو باشگاه، کلاس موسیقی، برو بگرد. چه می دونم، یه چیزی که از فکر بیرونت بیاره
-بی فایده است. راهی ندارم. پارتی، سفر، تفریح ... همش موقتیه. بعد از یکی دو روز دوباره اوضاع همونه. شاید اگر یه دلخوشی داشتم می تونستم یه کاری بکنم اما حالا ...
سعید داد زد:
-دلخوشی؟ خل شدی؟ تو هرچیزی رو که یه جوون توی این شهر آرزوش رو داره یه جا داری. خونه، ماشین، پول، اون وقت دنبال دلخوشی می گردی؟
-شاید خیلی ها آرزوشون داشتن این چیزا باشه، حتی خود من هم یه روزی همه سرگرمیم خریدن آخرین مد هر چیزی بود. از لباس و موبایل گرفته تا ماشین. یادته یه بار توی 6 ماه سه تا گوشی عوض کردم؟
-آره. محسن هی کاتالوگ های جدید می آورد و تو فرداش با موبایل جدید می اومدی. فکر کنم باباش از پول موبایل هایی که تو خریدی مغازش رو دو دهنه کرد
- با اختلاف پول ماشینهائی که من عوض کردم می شد یه ماشین صفر خرید
- آخرشم راضی شدی به این ماشین زاقارت
شروین ادامه داد:
-باوجود همه اینا الان احساس می کنم هیچی ندارم. یه چیزی کمه، اما نمی دونم چی و این ندونستن آزارم میده. دیوونم می کنه
بعد به درخت ها و برگهای زردشان خیره شد و ادامه داد:
- اونقدر فشار میاره که دلت می خواد بزنی زیر همه چیز. دلت می خواد فرار کنی و وقتی هیچ راهی نداری فقط یه راه می مونه ...
بہ قلــم🖊:
ز.جامعے(میم.مشــڪات)
#ڪپےبدونذڪرنامنویسندهومنبع
#شرعاحــــراماست☺️
•• @asheghaneh_halal ••
🍃🍒
عاشقانه های حلال C᭄
🍃🍒 #عشقینه #هــاد💚 #قسمت_چهارم -نمی دونم از کجا شروع شد ولی بعد از یه مدت احساس کردم که دیگه هیچی
🍃🍒
#عشقینه
#هــاد💚
#قسمت_پنجم
اما حرفش را ادامه نداد.
- مثل فیلسوف ها حرف می زنی. البته فیلسوف هائی که چند تا تخته کم دارن
-آخرش که چی؟ همه باید برن. امروز و فرداش چه فرقی داره وقتی تمام روزهات شبیه همه؟
- خب ایکیو ماهایی که اونو رو نداریم اقلاً اینور یه کم حال کنیم که اگر بهمون گیر دادن دلمون نسوزه
-حتی اگه اینطوری باشه که تو می گی اقلاً از یکنواختی در میاد. به نظرت اونور چه جوریه؟
سعید گفت:
-هیچی. وقتی خواستی تشریفت رو ببری یه فرش قرمز جلو پات پهن می کنن ...
بعد بلند شد و در حالی که با دست هایش ادا در می آورد گفت:
-می گن بفرمائید. بفرمائید در دیگ های ما حمام کنید. این منوی ما، کدوم رو دوست دارید؟ سرخ یا آب پز؟
بعد خندید، روی صندلی ولو شد و ادامه داد:
-البته فکر کنم برای مرده های با کلاسی مثل شما فر یا ماکرو ویو هم باشه
شروین خندید و در حالی که کمی سرحال تر به نظر می رسید دستی به موهایش که باد توی صورتش ریخته بود کشید و گفت:
-تو چطوری می تونی اینقدر خوش باشی؟
- من می گم بی خیال غم و غصه فردا. غصه اتفاق نیفتاده رو نباید خورد. چو فردا شود فکر فردا کنیم
- به نظر من مشکل جای دیگه است. تو اصلاً نمی تونی فکر کنی. برای همینه تعطیلی. به هر حال با اینکه بهت حسودیم می شه ولی دلم نمی خواد جای تو باشم. نمی دونم چرا !
- اینطور که معلومه خیلی قاطی کردی. پاشو، پاشو بریم
- کجا؟
- می خوای همین جوری اینجا بشینی؟
- نه، میرم خونه
- چکار؟
- خسته ام، می خوام بخوابم
- آره خب این همه پیاده روی کردی، کلی انرژی سوزوندی ...
بہ قلــم🖊:
ز.جامعے(میم.مشــڪات)
#ڪپےبدونذڪرنامنویسندهومنبع
#شرعاحــــراماست☺️
•• @asheghaneh_halal ••
🍃🍒
عاشقانه های حلال C᭄
🍃🍒 #عشقینه #هــاد💚 #قسمت_پنجم اما حرفش را ادامه نداد. - مثل فیلسوف ها حرف می زنی. البته فیلسوف ها
🍃🍒
#عشقینه
#هــاد💚
#قسمت_ششم
ساعتی به غروب بود که رسید خانه. رفت توی آشپزخانه.
-سلام آقا شروین
هانیه بود. خدمتکارشان. شروین سری تکان داد و بطری آب را از توی یخچال برداشت.
-بقیه کجان؟
- مامانتون با شراره خانم رفتن بیرون. آقا هم یه سر اومدن و رفتن
شروین نگاهی به قابلمه ها انداخت و ابروهایش را در هم کشید. هانیه که متوجه نگاه شروین شده بود گفت:
-مهمون داریم. خاله تون
کلافه سر تکان داد.
-مزاحم همیشگی. لعنتی، کاش با سعید رفته بودم
در حالیکه از آشپزخانه بیرون می رفت گفت:
-من می خوابم. اگر کسی کارم داشت بگو خونه نیست
روی تخت دراز کشید. ضبط را روشن کرد. دستش را زیر سرش گذاشت و به گچ بری سقف خیره شد. کم کم پلک هایش سنگین شد...
با تکان هایی که می خورد از خواب بیدار شد.
-داداش؟ داداش شروین؟ پاشو داداشی
چشم هایش را باز کرد. شراره بود.
- سلام داداشی
نیم خیز شد.
-سلام عزیزم. چی شده؟
- خاله اینا اومدن. مامان گفت بیا
راست شد. نگاهی به پنجره انداخت. هوا تاریک شده بود.
-خیلی وقته اومدن؟
شراره به ساعت روی میز اشاره کرد.
-وقتی عقربه بزرگه اینجا بود
شروین خندید. پیشانی اش را بوسید و گفت:
-خیلی خب، تو برو، منم میام
شراره نزدیک در که رسید همانطور که دستش به دستگیره در بود، سرش را به طرف شروین چرخاند و گفت:
بہ قلــم🖊:
ز.جامعے(میم.مشــڪات)
#ڪپےبدونذڪرنامنویسندهومنبع
#شرعاحــــراماست☺️
•• @asheghaneh_halal ••
🍃🍒
•• #ویتامینه🍹 ••
با مچگیرے از همسرتون،اونو راستگو نمیڪنید بلڪه او دروغگوے حرفه اے میشه...
بــــا:
💟ڪیف و جیب گشتن
💜گوشے چڪ ڪردن
💟ڪجایے،ڪجا میرے،ڪے میاے
💜و... امثالهــم
امنیت برقرار نمیشه،بدتر باعث میشه
همسرتون به دروغ گفتن رو بیاره.
چون ممڪنه با این رفتارها همسرتون
فڪر ڪنه غرورش داره شڪسته میشه.
ڪارآگاه بازے رو بذارید ڪنار و مشڪلتون
رو با منطق و محبت ڪردن حل ڪنید.
#والــــــــا☺️
لحظہ ــہاے ویتامینے در😃👇
••🍊•• @asheghaneh_halal
#طلبگی
🍃// در روستاے زلزله زده #ڪوییڪ ڪرمانشاه دیدم یڪ #طلبهسید (حجه الاسلام موسوے) از اسلامشهر تهران
از 3⃣ ماه قبل به آنجا آمده و به اهالے روستایے ڪه همگے از اهل سنت هستند #خدمت مےڪند. 😌💐
این #زیبایـے ڪمے است ڪه در رسانهها سانسور شده است؟ //🍃
[سخنرانے #دڪترجلیلے در جمع اصحاب رسانه ڪرمانشاه/ 21 بهمن 96]
°•💚•° @asheghaneh_halal